نـــــــــــــه...شوخی نکن , فیلم اومد از اول نفهمیدی تموم شده؟؟نقل قول:
------------------
اونیکی سوتی ," آقا مزاحم نشید لطفا" رو بگو :27:, خیلی خوب بود [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Printable View
نـــــــــــــه...شوخی نکن , فیلم اومد از اول نفهمیدی تموم شده؟؟نقل قول:
------------------
اونیکی سوتی ," آقا مزاحم نشید لطفا" رو بگو :27:, خیلی خوب بود [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ما رفته بودیم مسافرت ، رفتیم تو یه پاساژ پر از پوشاک فروشی .
کلی گشتیم و من خسته شدم به مامانم گفتم بریم گفت : یه مانتو واسه من پیدا کن که بخرم بعد بریم .
منم رفتم دنبال مانتو گشتن .
به یه مغازه رسیدم که مانکناشو ردیفی چیده بود ولی مانکن اولی یکم به جلو متمایل بود و جلوی دید رو گرفته بود .
منم خواستم یه خوده هلش بدم عقب ولی از اونجا که جا دست نداشت ، دستمو گذاشتم رو سینه ی منکنه و آروم هلش دادم عقب .
من انتظار داشتم که جنس مانکنه از پلاستیک سخت یا فلز باشه ولی در عین ناباوری دیدم چقدر نرمه ؟!!!
بعد بازم در عین ناباوری دیدم مانکنه دستشو که کیف توش بود بلند کرد و محکم زد به دستم و گفت : برو گمشو پسره ی بی شعور .
منم دیدم چه دسته گلی به آب دادم گفتم : خانم ببخشید فکر کردم مانکنی ؟
چشمتون روز بد نبینه ، اوضاع بدتر شد .
دختره فکر کرد بهش تیکه انداختم شروع کرد به فحش دادن و بهدشم رفت .
جاتون خالی چند تا فحش جدیدم یاد گرفتیم
نقل قول:
ما رفته بودیم مسافرت ، رفتیم تو یه پاساژ پر از پوشاک فروشی .
کلی گشتیم و من خسته شدم به مامانم گفتم بریم گفت : یه مانتو واسه من پیدا کن که بخرم بعد بریم .
منم رفتم دنبال مانتو گشتن .
به یه مغازه رسیدم که مانکناشو ردیفی چیده بود ولی مانکن اولی یکم به جلو متمایل بود و جلوی دید رو گرفته بود .
منم خواستم یه خوده هلش بدم عقب ولی از اونجا که جا دست نداشت ، دستمو گذاشتم رو سینه ی منکنه و آروم هلش دادم عقب .
من انتظار داشتم که جنس مانکنه از پلاستیک سخت یا فلز باشه ولی در عین ناباوری دیدم چقدر نرمه ؟!!!
بعد بازم در عین ناباوری دیدم مانکنه دستشو که کیف توش بود بلند کرد و محکم زد به دستم و گفت : برو گمشو پسره ی بی شعور .
منم دیدم چه دسته گلی به آب دادم گفتم : خانم ببخشید فکر کردم مانکنی ؟
چشمتون روز بد نبینه ، اوضاع بدتر شد .
دختره فکر کرد بهش تیکه انداختم شروع کرد به فحش دادن و بهدشم رفت .
جاتون خالی چند تا فحش جدیدم یاد گرفتیم
مرسی عجب حرکتی بود خیلی باحال بود از خنده داده همه در اومد اینجا :31: :31:
نکته ی بسیار مهمی بود. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
متالیکا جان طبق بررسی های ما مشخص شد شما مشکلی از لحاظ سوتی دادن نداری بلکه این دوستای شما هستن که مثل کاتالیزگر سوتی شما رو فعال می کنن ، آقا هر جا سوتی دادی فعل جمع نوشتی یا اینکه یکی از دوستات باعث سوتی دادنت شد مثلا اگه نونوایی ( [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ) رو نمیدادن دستت که سوتی نمیدادی .
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
ما رفته بودیم مسافرت ، رفتیم تو یه پاساژ پر از پوشاک فروشی .
کلی گشتیم و من خسته شدم به مامانم گفتم بریم گفت : یه مانتو واسه من پیدا کن که بخرم بعد بریم .
منم رفتم دنبال مانتو گشتن .
به یه مغازه رسیدم که مانکناشو ردیفی چیده بود ولی مانکن اولی یکم به جلو متمایل بود و جلوی دید رو گرفته بود .
منم خواستم یه خوده هلش بدم عقب ولی از اونجا که جا دست نداشت ، دستمو گذاشتم رو سینه ی منکنه و آروم هلش دادم عقب .
من انتظار داشتم که جنس مانکنه از پلاستیک سخت یا فلز باشه ولی در عین ناباوری دیدم چقدر نرمه ؟!!!
بعد بازم در عین ناباوری دیدم مانکنه دستشو که کیف توش بود بلند کرد و محکم زد به دستم و گفت : برو گمشو پسره ی بی شعور .
منم دیدم چه دسته گلی به آب دادم گفتم : خانم ببخشید فکر کردم مانکنی ؟
چشمتون روز بد نبینه ، اوضاع بدتر شد .
دختره فکر کرد بهش تیکه انداختم شروع کرد به فحش دادن و بهدشم رفت .
جاتون خالی چند تا فحش جدیدم یاد گرفتیم
هنوز هم دارم میخندم:22::laughing:نقل قول:
اینم یه سوتی از سایت شبکه دو ولی الان رفع شده
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سلام دوستان
لطفا اسپم نزنید .
یکی سوتی می ده و شونصد نفر تحلیل . . .
دیروز با یکی از دوستام داشتیم پیش بینی بازیهای المپیک رو می کردیم .
رفیقم گفت شرط می بندم امسال چین قهرمان اروپا می شه . [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بهش گفتم که تو سوتی بازار می نویسم ، خیلی ازم خواهش کرد که این کارو نکنم .
که من هم نکردم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بزارین باز یک سوتی که چه عرض کنم. فاجعه برای پسرا جلوی دخترها تعریف کنم.
آقا چند وقت پیش طبق معمول تو پارک بود. بچه خواهرم (همون عامل سوتی) که سه چهار سالشه بالای سرسره بود.
سرسرش از این پیچ پیچیا بود.
خلاصه رفتم جلو بهش گفتم بیا پایین تا بریم خونه.
اینم گفت نمیام.
کیلید کردم بهش اونم تهدید کرد که روت تف میکنم.
منم عادت دارم البته نه به تف؛ به تهدید چون همیشه میگه تف میکنم ولی نمیکته.
خلاصه یهو با چند تا بچه همسن و سال خودش یه چیزی گفتن و دیدم دارخ بارون میاد. نه ابر بود و نه هیچی.
تا خودم رو نجات دادم دیگه کار از کار گذشته بود. صورتم هم بالا بود چون داشتم نگاش میکردم. تصور کنید دیگه.
خوب بود در حال حرف زدن نبودم.
ملت بهم خندیدن و همه بچه هاشون رو دعوا میکردن. البته با خنده
منم یک سوتی یادم اومد!
اولین دفعه که رفته بودم خونه خانومم اینا! که مامانش منو ببینه،
وقتی داشتم میرفتم گفتم
انشاالله دفعه بعد با خانواده تشریف میاریم! بعد شما خدمت برسید!
اون ها هم نامردی نکردن سه تایی ( پدرش، مادرش و خودش) غش غش زدن زیر خنده...
منم زرد و سرخ و ارغوانی...
میخندیم.... گوششو میکشیدی بعدا :دینقل قول: