اگر عوارض زیاد جدی نباشند مصرف ادامه پیدا میکنه و این عوارض طی چند روز از بین میرند اگر مشکل ساز باشند ضد افسردگی های دیگه تجویز میشن.
Printable View
اگر عوارض زیاد جدی نباشند مصرف ادامه پیدا میکنه و این عوارض طی چند روز از بین میرند اگر مشکل ساز باشند ضد افسردگی های دیگه تجویز میشن.
به به بسیار تاپیک خوبیه. حالا که هست منم یه سوال خدمت دکتر عزیز
نزدیک به 6 سال پیش بعد از یک عدد خودکشی ناموفق، لیبل borderline personality disorder گرفتم. که بسیار از این بیماری راضی هستم. از اون زمان هر روز یک پاروکسیتین (پاکسیل) 20 میلیگرم مصرف می کنم. چند سال پیش می خواستم (بدون مشورت با دکتر) دیگه پاکسیل نخورم و بعد از 2 روز سیمپتومهایی عارض شد که بیا و ببین، بعد از گشتن فرومهای مربوط به تجارب افراد در withdrawal پاکسیل، دیدم که مکرراٌ "جهنم واقعی" توصیف شده که من هم دقیقن همین حالت رو می تونم تائید کنم. بنا به تجربه شاگردی کنار یک درحال ترک تزریق هرویین، و همچنین تجربه دست اول withdrawal سابستنسهای گوناگون توسط خودم، به این نتیجه رسیدم که بدترین ویتدرای ممکن همین پاکسیل هست که مطمئنم در صورتی که یک هفته به صورت ناگهانی مصرفم رو قطع کنم، به روزبه یا امین آباد یا حتی بهشت زهرا نقل مکان می کنم.
حالا سوال من اینه که اگه من کلن بیخیال کنار گذاشتن این 20 میلیگرم روزانه بشم و خوب این چند سال باقی مونده (بنا به آمار بین 1 تا 16 سال مونده) رو با این 20 میلیگرم به عنوان قهوه صبحگاهی رفتار کنم، با چه عوارضی روبرو می شم؟
پانویس:
1. سن 29
1. در حال حاضر کاملاً functional
2. عوارض قابل مشاهده ای بر اثر مصرف پاکسیل احساس نمی کنم. (مهمترین عارضه قابل تصور برای من erectile dysfunction هست که ظاهرا تا حالا که مشکلی نداشته)
3. مشکل receding hairline ژنتیکی
4. مشکل eyesight ژنتیکی.
تشکر فراوان
چرا روانپزشک نمیرید؟ یه مشورت بگیرید برای قطع پاکسیل.پاکسیل لعنتی یکی از بدترین سندرم ترک رو داره چون نیمه عمر دارو خیلی کمه.نقل قول:
ببین شما نباید مشکل مالی داشته باشید چون پاکسیل رو ایران نمیتونه تولید کنه و خیلی گرونه. فکر کنم بسته ای 40 هزار تومن بود چند سال پیش که من می خوردم.
شما که اینقدر پولدارید که این همه پول پاکسیل دادید خوب یه روانپزشک برید مشورت بگیرید.اگر حال ندارید برید روانپزشک . زنگ بزنید به یک روانپزشک و ازش تلفنی بپرسید.همون روانپزشکی که تحت نظرش بودید.
اگر مشکل خجالت یا فوبیا دارید . بگید 1 نفر براتون بپرسه.
شما چون سابقه خودکشی داشتید باید یک متخصص با تجربه براتون دارو رو قطع کنه.
متخصص با تجربه هم تو این فروم پیدا نمیشه چون وقتش طلاست .
خیلی ممنون از جوابتون. راستش هر بسته پاکسیل 40 تا قرص داره و ایرانی هم نداره و درسته قیمتش همین 40-45 هست. با این حساب می شه روزی 1 خیلی بگیریم دلار بره بالا 1.5. من حساب می کنم که اشتراک اینترنت، پول تاکسی و اتوبوس، پول قهوه، پول بنزین هیچ کدوم از اینا کمتر از روزی هزار تومن در نمیاد. پس خوب از لحاظ مالی هیچ مشکلی نداره. من روزی یه دونه ماشعیر بخورم میشه روزی 1500 تومن پس تا وقتی که در حدی دارم که کارتن خواب نباشم مشکلی نست.نقل قول:
از لحاظ روانپزشک باز هم مشکلی نیست، چندتایی از روانپزشکهای خیلی خوب تهران رو می شناسم و دکتر خودم هم استاد دانشگاه تهرانه :/ ولی خوب 1 سالی می شه چون هم وقت نکردم هم احساس نیاز نکردم پیش ایشون نرفتم. خودم هم به خاطر علاقه مطالعه داشتم درباره مسائل مربوطه. و خوب اخیراً توی یکی از دوره های دپرشن چند تا کتاب گرفتم درباره BPD ولی خوب خیلی نخوندم. منظورم اینه که خیلی از مرحله پرت نیستم. ولی خوب همونجور که گفتم فانکشنالیتی که فکر کنم توی اینجور مسائل معیار سنجش هست که یک مثلن ناهنجاری وقتی برچسب disorder می خوره که "بیمار" نتونه با اجتماع و محیط تعامل داشته باشه. پس احساس نیاز نکردم به ویزیت و هر وقت یاد این میوفتادم که یه سر پیش دکتر برم می گفتم حالا بعدن!
در مورد خجالت هم، خیلی بی شرمانه به لیبل borderline personality disorder افتخار می کنم و خوشحالم که لب مرز جنون واسه خودم لی لی می کنم. یا خوشحالم که OCD ندارم مثلن. یا می گردم دنبال نویسنده ها یا هنرمندایی که مشخصن دچار BPD هستن. مثلا مطمئنم که کافکا، Axl rose خواننده گانز، یا کرت کوبین مرحوم همه مشخصاً از BDP رنج می بردن. که البته تقریباً همه با خودکشی مردن.
از لحاظ خطر خودکشی هم مشکلی ندارم، درست بعد از تجربه نا فرجام وبیرون اومدن از کما، تو مدتی که بستری بودم، با تجربه لذت خوردن یه لیوان نسکافه وقتی بیرون برف میبارید، لذت دور از چشم پرستارا یواشکی سیگار کشیدن و بعد البته بگو بخند با خانومهای پرستار و مخصوصاً یه خانم خوشگل بازاریاب دارو و غیره، فهمیدم که خوب مرگ یه چیز تاریک و حوصله سر بر خیلی زیاد ابدی و غیر قابل بازگشته. برای همین هیچ مشکلی با خودکشی ندارم و این مساله کاملاً برام حل شده.
یه موردی که درباره BPD جایی نخوندم ولی به شدت بهش معتقدم، اینه که اگه تا قبل از 27 سالگی خودکشی موفق داشته باشن که هیچ، اگه نه معمولاً بعد از این سن هیچوقت خودکشی نمی کنن، حالا شاید درصد خیلی پایینی. این عدد 27 هم یه خاطر اینکه باشگاهی برای مشاهیر هست که در سن 27 سالگی مردن، معمولا با خودکشی و اوردوز و بعضی وقتها مثل جیمز دین تصادف. اعضای جدیدتر این باشگاه heath Ledger بازیگر و خانم Amy winehouse خواننده.
در کل سوالی که دارم خیلی specific هست و مشخص، و اینه که دارویی مثل پاکسیل با توجه به عوارض جانبی خیلی کم، چه اثرات بلند مدتی می تونه داشته باشه که از تاثیر مصرف روزانه دو لیوان قهوه و کشیدن چند نخ سیگار و نوشیدن تقریباً هفته ای یک شب "آب انگور" یا حتی استعمال فست فود در حد یک یا دوبار در هفته، بیشتر و مخربتر باشن؟
حالا که انقدر واضح پرسیدم، یک جواب احتمالی به سوالم به ذهنم رسید، که ما اولین نسل مصرف کنندگان بلند مدت این دارو هستیم و patient 0 حساب می شیم و باید من و 1000 تا کیس مثل من، تبدیل به آمار و ارقام بشیم برای سنجش درصد مثلاً سکته مغذی در پیشنت هایی که بیش از 3 سال پاکسیل مصرف می کردند. و بیایم تو پیپر یه بنده خدایی و ایشاللا که حداقل پابلیش بشیم. :/
درودنقل قول:
جسارتا خودکشی ای که ناموفق باشه اسمش دیگه خودکشی نیست! جسارت به شما نباشه کلی میگم : کاش ترسی که از مرگ داریم را هم در مورد تظاهر به خودکشی داشته باشیم! میمونیم بین پوکی و پوچی ! زنده ایم ولی نه میتونیم زندگی کنیم نه میمیریم !
جدا از عوارضی که خوده پاروکستین داره قطع مصرف عوارضی به شدت مهلک تر ! در مورد مشکل شما ب نظرم نیازی نبود که با پاروکستین استارت بخره میشد در اوایل راه با دوکسپین هم شروع کرد هرچند هر دو اس اس آر ای هستند ولی این کجا و آن کجا !
شخصا پاروکستین رو همچنان نتونستم قطع کنم ! بر حصب تجربه م که 48ساعتی مصرف نکردم تجربه بدی رقم خرد ! اگر روز و روزگار آدم با پاروکستین گره بخوره دیگه کار تموم شده ست . . . !
BPD هم بنا ب تجربه هر شخصی میتونه متفاوت باشه . ماهیت نداره ولی بنده هم ب شدت بهش اعتقاد و ایمان دارم . . .
در کل صادقانه بگم : مسائل این چنینی راه حلی ندارد (حداقل در ایران! ) عمق اینگونه مسائل ب شدت ریشه ای و پیچیده ست . . . صرفا جهت این موضوع عرض کردم که ذهن رو درگیر روانپزشک نکن ! وقتی آدم به حقایق زندگی پی میبره ب منطق ب عرفان دیگه نه میتونه خودشو گول بزنه نه تظاهر ب زنده مانی وزنده گانی کنه!
یه چند وقتی هست وقتی می خوابم بعد از چند ساعت 3-4 از خواب بیدار میشم یه عالمه فکر و خاطره قدیمی میاد تو ذهنم چیزهایی که فراموش کردم بعدا میگم کاش این کار رو کرده بودم کاش این کار رو نکرده بودم اگر این کار رو کرده بودم الان بهتر بود یه صحبتها و حرفهایی که کلا فراموش کرده بودم بعدش دیگه خوابم نمیبره میخوام دیوونه بشم وقتی بیدارم اصلا این طور نیستم یهو وسط خواب این جوری میشم چرا؟
همانا که یاد خدا آرامش بخش دلهاست . سلام . دوست عزیز من هم قبلا مشکل شما رو داشتم دم صبح تو تاریکی از خواب بیدار میشدم و یکدفعه یه غم و غصه عجیبی دلم رو میگرفت . یه غم و غصه خیلی خیلی عجیب و راز آلود . و همش احساس پشیمونی که چرا اینجوری کردم و کاش اون کارو نمیکردم . با نماز خوندن و نزدیکتر شدن به خدا ...خیلی حال بهتری پیدا کردم . و دیگه این اتفاق برام نیفتاد . چون قبلش خیلی کم نماز میخوندم . شما به نظر من اگه احیانا تو نماز خیلی مقید نیستی حتما نمازهاتو سر وقت بخون . انشاله که به زودی از این فکرا رها میشی .نقل قول:
سلام میخاستم بپرسم کسی تجربه مصرف زولوفت رو داره ؟ خیلی ازش ریویو مثبت خووندم تو سایتهای خارجی.
البته اسنترا و سرترالین نه خود همین قرص ، ممنون
دلیل مصرف چی هست؟ اضطراب ؟ افسردگی یا...؟
علاءم خلقی همراه افسردگی درتعیین نوع دارو موثر اند.
بعضی مثل فلوکستین و سرترالین ممکنه باعث بیخوابی بشن یا مثل پاروکستین خوابآلودگی میارن.
دلیل مصرف باید روشن بشه.
دکتر روانپزشک که میریم چی باید بگیم ؟ من نمی دونم دقیقا چی باید بگم و از کجا شروع کنم؟ بگم سردرد دارم؟ اعصابم خورده؟ لطفا راهنمایی کنید