ای بابا مثل اینکه نمیشه:31:
یه پیر زنه سوار اتوبوس میشه میبینه روی همه صندلیها مسافرنشسته وفقط صندلی راننده خالیه میشینه روی صندلی راننده وقتی راننده برمیگرده به پیرزنه میگه مادرجان پاشو من اتوبوسو روشن کنم . پیرزنه میگه ننه جون من نمیتونم پاشم برو از یه صندلیه دیگه روشن کن