بازگشتی در کار نیست
یک بار که بروی،
برای همه ی عمر
رفته ای !
حتی اگر برگردی...
Printable View
بازگشتی در کار نیست
یک بار که بروی،
برای همه ی عمر
رفته ای !
حتی اگر برگردی...
آرزو دارم كه بميرم ....
سالهاست كه به اميد مردن زنده ام
دلم ميخواهد كه مرگ ......فقط مرگ به سراغ من بيايد .......
اما از بخت بدم مرگ هم براي من ناز ميكند......
من تو را در همه این احوال،
مثل دیوانه مستی که پر از عشق ابدگونه شده
از ته قلب پرستیدم و لبریز ز رویا گشتم
نه لمس ات کردم،
نه شکایت کردم،
کوهها به هم نمي رسند ، آدم ها به هم مي رسند
و من
به احترام اين ضرب المثل
تيشه بر دست
کوه غرورم را شکسته هم
تا
به تو برسم ...
شبهایی که ماه را در آسمان می بینم
فکر میکنم تویی٬ که پنهانکی نگاهم می کنی(!)
می بینی ماه ِ من٬
شبهای ِ بی تو بودن٬چگونه می گذرد؟
آب رفته گر چه به رودخانه بر گشته بود...
ماهي بيچاره اما مرده بود.
ای زندگی من خسته ام تا کی سکوت تا کی اسیر
ای مرگ تلخ این دست من دستم بگیردستم بگیر
در سینه ام ای آرزو محض خدا دیگر بمیر
ای لحظه ها من از شما سر خورده ام ترکم کنید
ای روز و شب من آ دمی دل مرده ام ترکم کنید ترکم کنید
من تا گلو در حسرتم افسرده ام ترکم کنید
از وحشت فردای خود آزرده ام ترکم کنید
ای اشک گرم آروم بریز بر گونه بیمار من
لذت ببر ای غم تو هم از این همه آزار من
در لحظه بیداد غم کی میشود غمخوار من
ای لحظه پایان این امشب و فردا نکن
درد بزرگ بودنم را ای زمان حاشا نکن...
در کنار " او " به من می اندیشد
افسوس
نه " او " را دارد٬ نه "من "را
و نه من "او" را
گرچه آب رفته باز آید به رودنقل قول:
ماهی بیچاره آما مرده بود
وقتی تمام بدنم
از دل تنگی درد می کند
کجاست مخدر نگاهت ؟
کجاست؟