اندیشه کردن به این که چه بگویم، بهتر است از پشیمانی از این که چرا گفتم.
سعدی
---------- Post added at 11:43 PM ---------- Previous post was at 11:39 PM ----------
آدمهای پاک نهاد درهای وجودشان را پس از ناسپاسی می بندند نه پیش از آن .
اُرد بزرگ
Printable View
اندیشه کردن به این که چه بگویم، بهتر است از پشیمانی از این که چرا گفتم.
سعدی
---------- Post added at 11:43 PM ---------- Previous post was at 11:39 PM ----------
آدمهای پاک نهاد درهای وجودشان را پس از ناسپاسی می بندند نه پیش از آن .
اُرد بزرگ
ای سالک ، یکی یکی ، قدم به قدم . راهی نیست . راه با پیمودن پدید می آید . با
پیمودن است که راه را می سازی ، و اگر واپس بنگری ، هر آن چه میبینی ، فقط رد گام
هایی است که روزی پاهایت دوباره آنها را می پیماید . ای سالک ، راهی نیست ، راه با
پیمودن پدید می آید .
آنتونیو ماچادو
دوست عزیز شما اگه پستهای پشت سر همتون رو توی یه پست بزنین خیلی بهتره
ممنون از توجهتون
.
سخنان زرتشت
* «اندوه پیامآور مرگ است. انسان دانا و پرهیزگار، شاد است.»
* «ای راستی، شکوهِ منش ِ پاک را از آنِ من ساز!»
* «خدمت به مردم وظیفه نیست، بلکه دارای لذتی است که سلامتی و شادمانی شخص شما را زیاد میکند.»
* «راستی یگانه فضیلت است، راستی شادمانی است، شادمانی از آن کسی است که همیشه راستگو و درستکردار است.»
* «راه یکی است و آن راستی است دیگر راهها همه بیراههاند»
* «سخنی گویید که از اندیشه پاک سرچشمه گرفته است و کاری کنید که با کوشش و پارسایی از دست و بازو برآمده باشد.»
* «هر گفتار و کرداری را با ترازوی عقل بسنجید و آنگاه اگر نیک آمد به پیروی از آن بپردازید!»
* «هومت - هوخت - هورشت (اندیشه نیک - گفتار نیک - کردار نیک).»
* «همیشه روان راستی پرستان از بهرهٔ نیک برخوردار خواهد بود.»
هیچ کس به خرد غایى نرسد، مگر آن را در خود جست وجو کند.
اینشتین
«مهم نیست کجا متولد شدم و چگونه و کجا زندگی کردهام؛ مهم این است که در آنجا که بودم چگونه رفتاری داشتهام.»
جورجیا اوکیف بانوی هنرمند و نقاش آمریکایی
شیرینی یکبار پیروزی به تلخی صد بار شکست میارزد.
سقراط
* «آزادی یعنی اینکه نمیخواهم نه برده باشم و نه بردهدار.»
* «مردم حق دارند در هرکجای دنیا که باشند در برابر حکومتی که نمیخواهند، بپا خیزند و آنرا به زیر کشند تا حاکمیتی که خود را لایق آن میدانند برپا کنند. این «حق» تنها نیرویی است که میتواند همه جهان را آزاد کند»
* «کسی که «امروز» آگاهتر از «دیروز» نباشد انسان خردمندی نیست.»
* «در میان مردم ما کسانی که به کشورمان افتخار میکنند کم نیستند، ولی ما در تلاشیم نسلی را بسازیم که کشورمان به آنها افتخار کند.»
* «تعداد قلیلی از مردم را میتوان برای همیشه فریب داد؛ همه مردم را نیز میتوان برای زمان کوتاهی فریب داد. اما همه مردم را نمیتوان برای همیشه فریب داد.»
آبراهام لینکلن
* «آرزوی تجدید حیات آدمی یک آرزوی ابلهانه است زیرا بهوجود آمدن انسان یک اشتباه و یک حادثه غمانگیز است که بهتر است اساسأ تجدید نشود.»
* «آنکه از انجام عملی پشیمان میشود، دوبرابر بدبخت است و دوبار ضعف از خود نشان داده است.»
* «اراده تنها حقیقتی است که قلب همهچیز است.»
* «اسرار شخص ، حال زندانیانی را دارند که چون رها شوند، تسلط بر آنها غیر ممکن است.»
* «اشخاصی که هرگز وقت ندارند، آنهایی هستند که کمتر کار میکنند.»
* «انسان باید مانند اقلیت فکر کند و مثل اکثریت سخن گوید.»
* «انسان کامل،کسی است که زندگانی خود را به دست خود بسازد.»
* «با عنایت به تعریف خوشبختی از منظر ارسطو، سرشناسی و اشتهار کمیابترین و لذیذترین لقمهها برای خودخواهی و خویشتن دوستی ما است.»
* «تجربه نشان داده است که افرادی که دارای نبوغ هنری فوقالعاده بودهاند در ریاضیات استعداد نداشتهاند هیچکس نمیتواند در هردو رشته ممتاز گردد.»
* «ترسو و بزدل هرروز چندینبار میمیرد و باز زنده میشود.»
* «تسلیم و رضا در برابر حوادث علاج ناپذیر، مهمترین توشه سفر زندگی است.»
* «تندرستی اگر ناقص باشد لذت این جهان همچون نوشابههای گوارا است که با دهان آلوده بهسم نوشیده شود.»
* «تنها ماندن، سرنوشت تمام راههای بزرگ است، این سرنوشتی است که اغلب بر آن تأسف میخورند، من باید بگویم که از سرنوشتهای دیگر اسفانگیزتر نیست.»
* «جمال اگرچه مایه شرافت است ولی مقرون بههزاران شر و آفت است.»
* «جمع مال، تحصیل کامیابی، کسب دانش و شهرت، هیچکدام با تندرستی برابری نمیکند، برای حفظ تندرستی باید از هرچیز که برای تندرستی مضر است پرهیز کرد، مخصوصأ از شهوترانی.»
* «در درون ما دوزخی وجود دارد که نام آن شهوت و معمولأ خود را در قالب عقل و هوش و فلسفه جلوهگر میسازد.»
* «در نثر آنچه زائد است، فاسد است.»
* «ذخایری که انسان در وجود خود همراه دارد اساس و شالوده خوشی و نیکبختی است.»
* «رمان نوع عالی، رمانی است که بیشتر از حیات درونی حکایت میکند و کمتر به زندگی خارجی توجه مینماید.»
* «سگها بهزحمت لطف و احسان زیاد را تحمل میکنند و انسان خیلی کمتر از آنها.»
* «شجاعت پس از احتیاط یکی از شرایط مهم سعادت است.»
* «کسیکه شاد و خندان است همیشه وسیله شادی و خنده را پیدا میکند.»
* «ما ندرتأ در باره آنچه که داریم فکر میکنیم، درحالیکه پیوسته در اندیشه چیزهائی هستیم که نداریم.»
* «ما همواره سعی میکنیم خود را از الم برهانیم، اما تمام مساعی ما جز بهیک نتیجه منجر نمیشود و آن این است که دردهای خود را تغییر دهیم.»
* «مردان بزرگ مانند عقاب هستند و آشیانه خود را روی قله بلند تنهائی میسازند.»
* «مردم فرومایه از اشتباهات و لغزشهای اشخاص بزرگ لذت فراوان میبرند.»
* «ممکن است مردم در مورد مسائل مربوط بهدیگران درست قضاوت کنند ولی در مسائل مربوط بهخودشان بهخطا روند زیرا در موقع قضاوت در امور خودمان، "اراده" بهفعالیت میپردازد و "عقل" را از کار میاندازد لذا شخص باید با دوست خود مشورت کند»
* «من دنیای پر از شیر و عسل را دوست نمیدارم من دنیای کوچک و گرمی را دوست دارم که خودم با دست خود آن را ساخته باشم.»
* «منظره پسر جوان و دختر جوانی که برای نخستین بار یکدیگر را ملاقات میکنند، تماشائی و قابل توجه است.»
* «نادانترین افراد کسانی هستند که بهمصلحت دیگران ازدواج میکنند.»
* «نخستین و مهمترین عوامل نیکبختی انسان عبارت است از خلق و خوی خود او.»
* «نوابغ برخلاف اشخاص عادی تنها در فکر خود نیستند و منافع شخصی را در نظر نمیگیرند بدین جهت در آثار نوابغ همیشه نظریاتی دیده میشود که دارای جنبه کلی و جهانی است و از حدود زمان فراتر میرود.»
* «نیمه اول زندگی تلاش است و کوشش برای یافتن خوشبختی و نیمه دوم احساس دردناکی آلوده با بیم و ترس.»
* «وقایع خوش زندگی مثل درختان سبز و خرمی است که وقتی که از دور نظارهشان میکنیم خیلی زیبا بهنظر میرسند ولی بهمجرد این که نزدیکشان شده و در داخلشان میرویم زیبائیشان هم از بین میرود، شما در این موقع نمیتوانید بفهمید زیبائیشان بهکجا رفته، آنچه میبینید چند درخت خواهد بود و بس.»
* « هر جدائی یکنوع مرگ است و هر ملاقات یکنوع رستاخیز.»
* «هر کتابی که بهخواندنش میارزد باید در آن واحد دوبار خوانده شود، رعایت دستور فوق دو علت دارد یکی اینکه در مطالعه دوم، قسمتهای مختلف کتاب بهتر درک میشود و قسمت آغاز کتاب موقعی نیک فهمیده میشود که از پایان آن نیز مطلع باشیم و دیگر اینکه در این دو مطالعه وضع روحی ما یکسان نیست، در مطالعه دوم ما نظر تازهای نسبت به هر قسمت پیدا کرده و طور دیگر تحت تأثیر آن کتاب قرار میگیریم.»
* «هرکس حیطه دیدگاه خود را حدود عالم میانگارد.»
* «هنر نوعی رستگاری است، ما را از خواستن ، یعنی درد و رنج آزادی میبخشد، تصاویر زندگانی را دلربا میکند.»
آرتور شوپنهاور (۱۷۸۸ - ۱۸۶۰)، فیلسوف آلمانی.
هر چند سراب اميد ما را مي فريبد، اما دست كم دوره زندگي ما را با خوشي به پايان مي رساند.هامرلينگ
از دست دادن اميدي پوچ و محال، خود موفقيت و پيشرفتي بزرگ است.ویلیام شکسپیر
هر عاشقي در آرزو و حتي بي تاب دريافت پاسخي از معشوق است، ولي عاشق راستين در عين اين آرزو، هرگز چيزي نمي خواهد؛ هيچ، به جز مجوز ماندن و پيوستگي حضور. لئو