کلی گشتم تا " ح " پیدا کردم .
حديث چون و چرا درد سر دهد اي دل
پياله گير و بياسا ز عمر خويش دمي
طبيب راه نشين درد عشق نشناسد
برو به دست کن اي مرده دل مسيح دمي
دلم گرفت ز سالوس و طبل زير گليم
به آن که بر در ميخانه برکشم علمي
Printable View
کلی گشتم تا " ح " پیدا کردم .
حديث چون و چرا درد سر دهد اي دل
پياله گير و بياسا ز عمر خويش دمي
طبيب راه نشين درد عشق نشناسد
برو به دست کن اي مرده دل مسيح دمي
دلم گرفت ز سالوس و طبل زير گليم
به آن که بر در ميخانه برکشم علمي
حرف عشقت مگر امشب ز يکي سرزده است
که حيا اين همه آتش به گلت در زده است
زده جام غضب آن غمزه مگر غمزدهاي
طاق ابروي تو را گفته و ساغر زده است
محتشم كاشاني
در جواب پست هشت بهشت:
یا بخت من طریق مروت فروگذاشت
یا او به شاهراه طریقت گذر نکرد
در جواب پست haj mohammade
تنور لاله چنان برفروخت باد بهار
که غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد
چي شو ويرايش كنم.
دیگه هیچی، ادامه بده
د بده
دل هم که خوي با ستم عشق کرده بود
دنبال آن نگار ستمگر گرفت و رفت
اي محتشم بسوز فراق اين زمان بساز
کان افتاب سايه ز ما برگرفت و رفت
محتشم كاشاني
---------- Post added at 04:37 PM ---------- Previous post was at 04:36 PM ----------
اينم د ت بده
تا چه کند با رخ تو دود دل من
آینه دانی که تاب آه ندارد
شوخی نرگس نگر که پیش تو بشکفت
چشم دریده ادب نگاه ندارد
داغ بر دست خود آن شوخ چو در صحبت سوخت
غير در تاب شد و جان من از غيرت سوخت
صورت شمع رخش بر در و ديوار کشيد
کلک نقاش دل خلق به اين صورت سوخت
محتشم كاشاني
تویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدس
ذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملک
کرد چون دانا حکيم نيکخواه
شهوت و زن را نکوهش پيش شاه
ساخت تدبيري به دانش کاندر آن
ماند حيران فکرت دانشوران
جامي