احترام به قطبي ، احترام به دانش مربيگري
احترام به قطبي ، احترام به دانش مربيگري
افشين قطبي را ميشناسيم؛ مردي كه با دانش خود پرسپوليس را قهرمان ايران كرد و سپس با <سبك، سنگين> هر آنچه در اين تيم هست يا نيست، تصميم خود را گرفت:از فوتبال ايران رفت. قطبي كاري را كه ميتوانست به نحو اكمل انجام دهد، نيمه كاره رها كرد. او با پرسپوليس وارد معركه ليگ آسيا نشد. آيا افشين ترسيد؟ باور ما اين نيست. او را چه در زماني كه مقابل چشم صد هزار نفر بازي ميكرد و چه هنگام حرفهاي خصوصي در نشستهاي دو نفره و چند نفره آدمي پر دل يافته بوديم كه براي ورود به عرصه مسابقههاي آسيايي لحظهشماري و بيتابي ميكرد. امروز اگر او نيست، مسأله را و دليل نبودنش را جاي ديگري بايد جستوجو كرد. درباره افشين قطبي ميتوان گفت او محلي براي ترسيدن را يافته بود: با اين تيم نميتوانيم در ليگ آسيا موفق باشيم. نفرات جديدي لازم هستند كه آمدنشان- و آوردنشان- مقاومت انگيز ميشود.
سير تحول سوسك - مارمولك - مار - تمساح - ... و در آينده دايناسور
حميد استيلي رو همه از زماني ميشناسند كه در تيم پاس سابق بازي مي كرد . كارمند شهرداري تهران به همراه دوست بسيار نزديك و خانوادگيش يعني محمد خاكپور زوجي رو تشكيل داده بودند كه به دوقلوهاي جدانشدني فوتبال معروف شده بودند . اين زوج جوان فكر مي كنم حدود سال هاي 71 -72 از پاس به پرسپوليس پيوستند . خاكپور در دفاع وسط و استيلي هافبك آزاد بازي مي كردند . حميد استيلي مدعي بود كه علاقه بسيار بسيار شديد قلبي به علي پروين داره و حتي پيوستنش به پرسپوليس رو هم به همين علاقه نسبت مي داد . او علي پروين رو بعنوان اسطوره و الگوي خودش معرفي ميكرد و حتي در اون زمان مدعي بود كه هر جا علي پروين بگه ميره و هر كاري كه اون بخواد ، استيلي بي چون و چرا انجامش ميده . اين موضوع در اون مقطع براي همه جا افتاده بود كه حميد استيلي مريده و علي پروين مراد . اما هيچ كس حتي فكرشو هم نمي كرد كه كه اين هافبك بسيار مظلوم نما و مودب كه در ابتداي تولدش در فوتبال و از منظر شخصيتي به شكل يك سوسك متولد شد ، قادر خواهد بود در دراز مدت و با سواستفاده از جريانات بوجود آمده (و بعضا" بوجود آورده ) دست به يك ركورد شكني زده و در سن و سالي بسيار پايين بتواند بمنظور حفظ منافع و مقاصد شخصي ، براي اين تيم بزرگ حاشيه هايي بزرگتر ايجاد نموده و سير تحولي عظيم رو به سمت بيدار كردن نسل خفته دايناسورها ايفا بكنه .
سياستمدار قصه ما كه تا اينجاي كار هنوز همون خاله سوسكه است ، همزمان با جدايي 5 ساله علي پروين از پرسپوليس (سالهاي 72 تا 77 ) و با توجه به برآورد سياستمدارانه اي كه از حال و هواي طرفداران آن روزهاي پرسپوليس كرده بود ، از پرسپوليس جدا شد تا وفاداري خود را به سلطان بيش از پيش اثبات نمايد . آخه اون زمان طرفداراي پرسپوليس واژه پرسپوليس رو معادل علي پروين مي دونستند و بعنوان مثال در نبود علي پروين طي سالهاي 73 و 74 تيم پرسپوليس با مربيگري استانكوي كروات و مديريت امير عابديني 2 بار پياپي قهرمان كشور شد اما همين تماشاگران كه به جاي پرسپوليسي بايد پرويني خطاب مي شدند ، شعار ميدادند : اين تيم پرسپوليس نيست – پروين بايد برگرده !!!!!
بازگشت مجدد علي پروين تحت فشارهاي طرفداران پرسپوليس (كه اگر اين تيم قهرمان جهان هم مي شد باز علي پروين را خواهان بودند ) منجر به بازگشت مجدد حميد استيلي گرديد تا سالهاي پاياني فوتبالش را در اين تيم سپري كرده و جا پاي محكمي نيز براي خود باقي گذارد و در عين حال با اتمام دوران سوسكي ، به يك مارمولك زبر و زرنگ تغيير جنسيت داده و متحول گردد . حميد استيلي در نگاه اول بسيار مظلوم و متين به نظر مي رسد طوريكه همگان فكر مي كنند خوش قلب ترين مخلوق پروردگار با نام حميد استيلي آفريده شده ليكن دوگانگي شخصيتي كه در او وجود دارد به وضوح نمايانگر روي ديگر سكه است . فوتبالي كه او بازي مي كرد توسط بعضي كارشناسان به فوتبال موذيانه معروف شده بود و جالب اينكه همين نوع فوتبال كردنش هم به شخصيت موذي وي برمي گشت . صحنه اي كه در بازي ايران و استراليا بوجود آورد و هنگام تعويض و در داخل زمين مشغول ور رفتن با بند كفشش شد ، اوج موذيگري شخصيتي و در عين حال كم هوشي اين آدم رو نمايش داد كه واقعا" صحنه زشتي بود و علي دايي رو مجبور كرد حميد رو به بيرون زمين هدايت كنه .
دوران مارمولكي حميد توام شد با دوران دعواها و كشمكش هاي پايان ناپذير علي پروين و اكبر غمخوار . در اين مقطع و بعد از اينكه در ابتدا علي پروين توسط اكبر غمخوار كنار گذاشته شد ، آقاي مارمولك هم مثل بقيه اعضاي گروه هفت كه متشكل از بازيكنان طرفدار پروين بودند (بهروز رهبري فر – علي انصاريان - ....) به حمايت از سلطان پرداخت . آخه همونطور كه گفتم سالها قبل به بهانه اسم همين علي پروين و نه براي پول !!!!!! از پرسپوليس به بهمن كرج و بعد هم مدتي به سنگاپور رفته بود و خيلي زشت بود اگه الان حمايت نمي كرد . اما جالب اينجا بود كه جناب مارمولك بعد از مدتي كه ديد حداقل تا پايان فصل شرايط بازگشت علي پروين به پرسپوليس مهيا نيست ، درست مثل يك مارمولك موذي تصميم گيري كرد : حميد سراغ علي پروين رفت و در يك حركت نمادين با كسب اجازه از سلطان از گروه هفت جدا شد و به پرسپوليس پيوست . اما سوال : حميد براي اعتلاي پرسپوليس اينكارو كرد يا صرفا" به خاطر جاسوسي كردن براي علي پروين ؟ پاسخ : هيچكدام . جناب مارمولك فقط و فقط براي خودش اينكارو كرد . در واقع استيلي ميدونست كه علي پروين هرچي كه باشه ، كاراشو مرد و مردونه انجام ميده و هيچ وقت هم زير حرفش نميزنه . لذا جاسوسي كه حميد براي پروين مي كرد كه منجر به اقدامات ضد پرسپوليسي پروين مي شد ، در وحله اول منجر به شكستن و از بين رفتن خود علي پروين نزد هواداران ميشد و جاي بيشتري رو براي حميد باز مي كرد و دقيقا" همينطور هم شد .
اين روند ادامه داشت تا اينكه عذر مارمولك عزيز توسط مربي وقت پرسپوليس (وينگو بگوويچ) خواسته شد و حميد مجبور شد بطور موقت كركره مغازشو پايين بكشه . اما ائتلاف پروين و استيلي اون سال منجر به پنجم شدن تيمي شد كه به گواه تمام كارشناسان يكي از بهترين تيمهاي تاريخ پرسپوليس بود . شروع طوفاني با 8 گل به پگاه و 5 گل به فجر شيراز نويد يك قهرماني زود هنگام رو مي داد كه متاسفانه به خاطر وجود آدمهايي كه براي منافع شخصي خودشون همه چيرو زير پا ميگذارن اين اتفاق نيفتاد و تنها چيزي كه روي دست باشگاه باقي موند بدهي هاي ميلياردي است كه هنوز هم باقي است .
اما مقطع بعدي مقطعي بود كه جناب مارمولك در يك تحول جديد تبديل به مار شد . پس از كله پا شدن مرحوم اكبر غمخوار و همه كاره شدن سلطان در باشگاه پرسپوليس ، حكم مربيگري حميد در باشگاه منجر به نيش خوردن خود علي پروين از اين ماري شد كه به قول خودش در آستين پرورانده بود . كارشكني ها و اختلافاتي كه ميان پروين و راينر زوبل آلماني پيش آمده بود و در ابتداي امر همه آن را از چشم پروين مي ديدند ، مسببي نداشت جز جناب مارمولك ديروز و مار امروز . اين قضايا تا حدي جدي بود كه با وجود دخالتهاي آرش فرزين در مسائل فني تيم و حتي ترجمه سخنان زوبل به دلخواه فرزين و بسيار دلخوريهايي كه توسط داماد علي پروين براي زوبل پيش آمده بود ، اما اين مربي آلماني هميشه از سنگ اندازيهاي استيلي بسيار بيستر دلخور بود تا ساير مسائل و آرش فرزين .
اما بعد از رفتن زوبل، حمید استیلی به همکاری با علی پروین پرداخت و نتايج بسيار ضعيف پرسپوليس در اين مقطع و در نهايت نهم شدن اين تيم كه در طول تاريخ باشگاه بي سابقه بود ، كاملا" مورد دلخواه حميد بود چراكه تمام اين فعل و انفعالات منجر به شكستن بيش از پيش علي پروين نزد هواداران و مطرود شدن كامل سلطاني شد كه اين مار را در استين پرورش داده بود . بعد ازكنار رفتن علي پروين ، مار سمي با آري هان به همكاري پرداخت . مدت بسيار كوتاه همكاري آري هان با پرسپوليس ، به اين مربي پرآوازه هلندي تبار فرصت نوش جان كردن نيشهاي زهرآگين مار سمي پرسپوليس را نداد و آري هان كه در واقع با هدف در دست گرفتن سر مربيگري تيم ملي در جام جهاني به ايران آمده بود ، پس از مسابقات جام جهاني نيز از ايران خارج شد .
مقطع بعدي مقطع تحولي ديگر بود براي مار سمي و تبديل شدن به تمساح و نفر بعدي كه قرباني اين تمساح شد كسي نبود جر مصطفي دنيزلي . تيم دنيزلي هم يكي از تيمهاي بسيار خوب پرسپوليس بود كه به دليل ارائه فوتبال زيبا مورد توجه هواداران قرار گرفته بود و در حالي مصطفي در نيم فصل اول با صراحت صحبت از قهرماني مطلق پرسپوليس مي كرد كه هرگز به آرواره هاي خردكننده اين تمساح دست آموز نينديشيده بود . درست با اوج گرفتن تيم پرسپوليس ، اين آرواره ها هم به كار افتاده و كار را به جايي رسانيد كه مصطفي هم مثل سايرين از ادامه همكاري با وي سر باز زده و عذر تمساح را بخواهد . اما اين تمساح امروزي ديگه اون سوسك و مارمولك ديروز نبود كه حركات موذيانه خودشو بصورت مخفيانه انجام بده . اين آقاي تمساح امروز يك تمساح بود و بصورت علني در تلويزيون حاضر شد و چنان بلوايي در اين تيم براه انداخت كه مقايسه نتايج تيم پرسپوليس قبل و بعد از اين حركات و گرفتن يك آمار معمولي از امتيازات از دست داده و باختهاي پياپي پرسپوليس بعد از اين حركات ، بر هيچ بيننده اي پوشيده نيست . اظهارات يكي از بازيكنان آن روزهاي پرسپوليس در اين خصوص شنيدني است: "فردي كه مسبب تمامي مشكلات چند ساله اخير تيم است، در زمان بگوويچ اخراج شد. زمان سوبل كارشكني كرد و مربي آلماني در روزهاي آخر دست به افشاگري زد. كاري كرد كه علي پروين بگويد مار در آستينش پرورانده است. در زمان آري هان نيز اين مشكلات ادامه داشت و در نهايت در زمان دنيزلي به دليل اين جوسازي ها اخراج شد. تمام مربيان اخير او را مقصر دانسته اند و نمي توانيم بگوييم همه آنها دروغ مي گويند و تنها اين شخص كه روياي سرمربيگري در سر مي پروراند، حقيقت را بيان مي كند." يكي از بازيكنان پرسپوليس كه در زمان مربيگري آري هان اخراج شده بود، در اين خصوص مي گويد: "نمي دانستم براي حضور ثابت در تركيب بايد از جانب برخي مورد حمايت قرار بگيرم. متاسفانه كسي كه در ظاهر انسان مظلومي است، اجازه خودنمايي را به من نداد. نمي دانم تا چه زمان مي خواهد نقش بازي كند. بالاخره روزي ماهيت او مشخص خواهد شد."
اما حميد استيلي فقط به گرفتن قهرماني پرسپوليس بسنده نكرد . او بقدري وقيح شده بود كه هرگز انتظارنداشت قطع همكاريش با باشگاه از سوي مديرعامل وقت يعني محمدحسن انصاري فر مورد موافقت واقع گردد . لذا از دوستي ديرينه اش با حبيب كاشاني كه در آن مقطع عضو هيت مديره بود استفاده كرد و با تشكيل ائتلاف با بيادي و كاشاني به آنچه در نظر داشت رسيد . بازگشت حميد به پرسپوليس در شرايطي كه صحبت از سرمربيگري ميكرد و بايد تيم رو هم او مي بست . خوب يك تمساح چطور اينكارو ميكنه ؟ تمام كساني رو كه رابطه دوستانه با او داشتند حفظ كرد و جمعي ديگر از نزديك ترين دوستان خود را نيز به اين تيم اضافه كرد . ( از جمله عليرضا مرزبان )
حبيب كاشاني در برنامه نود گفت كه آمدن قطبي به ايران پيشنهاد استيلي بود . اما هرگز نگفت با چه عنواني . بله حميد در تمام مصاحبه هاي ابتداي فصل اعلام كرد فقط بعنوان سرمربي در تيم كار مي كند و وقتي كه افشين قطبي هم همين مسئله را اعلام كرد ، حميد عنوان دستياري را قبول كرد . چرا ؟ خوب براي يك تمساح زدن تيشه به ريشه ديگران و ايجاد دودستگي و در نهايت سود بردن از مسائل بوجود آمده مانند نوشيدن يك ليوان آب بوده و نيازمند زمان و صرف هزينه زيادي هم نخواهد بود . بعد از 3- 4 بازي اول شاهد بروز مسائل حاشيه اي از جانب شيث رضايي بوديم كه تقريبا" بصورت يك هفته در ميان بود . به تدريج با اضافه شدن بازيكناني نظير عباس آقايي ، عليرضا نيكبخت ، محسن خليلي ، .... و در نهايت عليرضا مرزبان اين حاشيه ها به صورت روزمره تبديل شده و نكته جالبتر اينكه جمع عمده اي از اين حاشيه سازان كساني هستند كه اين فصل و توسط حميد استيلي به باشگاه آورده شدند و هنوز جوهر قراردادشان با باشگاه خشك نشده است . اكنون سوال اين است كه آيا به دليل حضوري چند ساله به عنوان بازيكن و يا مربي ميتوان باشگاهي را به تملك درآورد و خود را محق هدايت آن دانست؟
مشابه این پست آقای sentimental را می توانید در صفحه ی زیر نیز ببینید ؛ هر چند این پست در p30world زودتر از پرسپولیس نیوز ارسال شده .
کد:
http://perspolisnews.net/index.php?option=com_content&task=view&id=4557&Ite
mid=2
POP