سکوت سرشار از سخنان نا گفته است
از حرکات نا کرده
اعتراف به عشق های نهان
و شگفتی های بر زبان نیامده .
در این سکوت
حقیقت ما نهفته است
حقیقت تو و من.
و باز هم سکوت
سکوتی بی پایان.
---------- Post added at 04:48 PM ---------- Previous post was at 04:46 PM ----------
زندگي
حقيقت
مرگ
كجا خواستم زندگي كردن،
حقيقت كرد مجبورم
كجا خواستم چنين مردن،
حقيقت كرد در گورم
حقيقت مرگ، زندگي ست
حقيقت زندگي، مرگ ست..
---------- Post added at 04:49 PM ---------- Previous post was at 04:48 PM ----------
مرگ من روزی فرا خواهد رسید :
در بهاری روشن از امواج نور ، در زمستانی غبار آلود و دور
یا خزانی خالی از فریاد و شور
خاک می خواند مرا هر دم به خویش ، می رسند از ره که در خاکم نهند
آه.... شاید عاشقانم نیمه شب گل به روی گور غمناکم نهند
---------- Post added at 04:50 PM ---------- Previous post was at 04:49 PM ----------
من که میدانم شبی عمرم به پایان میرسد
نوبت خاموشی من سهل آسان میرسد
من که میدانم که تا سگرم بزم و مستی ام
مرگ ویرانگر چه بی رحم و شتابان می رسد
---------- Post added at 04:51 PM ---------- Previous post was at 04:50 PM ----------
امشب غم تو در دل دیوانه نگنجد
گنج است و چه گنجی که به ویرانه نگنجد
تنهایی ام امشب که پر است از غم غربت
آن قدر بزرگ است که در خانه نگنجد
بیرون زده ام تا بدرم پرده ی شب را
کاین نعره ی دیوانه به کاشانه نگنجد
خمخانه بیارید که آن باده که باشد
در خورد خماریم به پیمانه نگنجد
میخانه ی بی سقف و ستون کو که جز آنجا
جای دگر این گریه ی مستانه نگنجد
مجنون چه هنر کرد در آن قصه ؟ مرا باش
با طرفه جنونی که به افسانه نگنجد
تا رو به فنایت زدم از حیرت خود پر
سیمرغم و سیمرغ تو در لانه نگنجد
در چشم منت باد تماشا که جز اینجا
دیدار تو در هیچ پریخانه نگنجد
دور از تو چنانم که غم غربتم امشب
حتی به غزل های غیربانه نگنجد
__________________
---------- Post added at 04:54 PM ---------- Previous post was at 04:51 PM ----------
من پرندهای هستم که هنوز پرهایی از جنس پرواز دارم٬
اما جایی برای پرواز ندارم٬
آنهایی که سکوت را در من شکستند٬
عصیان باقی گذاشتند٬
آنهایی که چشمان مرا گرفتند٬
رنگ باقی گذاشتند....