:biggrin: خوب دوستان وقت ويز دام تموم شد .
حالا از محسن جان سوال بپرسيد .
اقا محسن يك خاطره با حال برامون تعريف مي كني ؟
خاطره ي اولين روز رفتن به مدرسه .... !
بابا دلم نمي خواست برم ... چه گيري داده بودند !
مي كشيدندم تا ببرندم ! مجبور شدم يه جا را بگيرم ! حالا چرا تلوزيون خودمم نمي دونم !
نامرد افتاد شيكست ! :sad: منم مجبور شدم ديگه برم مدرسه ديگه ! مجبوريه ديگه ! :happy: