يار من و جان جهان است اين
چشم و چراغ و دل جان است اين
خيز و ز نازك بدنش ناز كش
تا نخورد غصه دل نازكش
آه ازين ماه بداريد دست
دختر عاشق كش عاشق شدست
Printable View
يار من و جان جهان است اين
چشم و چراغ و دل جان است اين
خيز و ز نازك بدنش ناز كش
تا نخورد غصه دل نازكش
آه ازين ماه بداريد دست
دختر عاشق كش عاشق شدست
به نام روزگار
هنوز فاجعه را باورم نمي ايد
هنگاميكه شبنم سحر عمر نوح مي خواست و
افتاب ميخنديد !
ترانه اي هستمنقل قول:
نوشته شده توسط magmagf
كه به شور شنيدن زاده ام
در اين برهوت
در سرزميني كه
با داغ هزار شعله ي زخم
مرا مي سوزانند
به سرودي دل خوش مي كنم
كه گوشهاي غريب تو را بنوازد
-------------------
لیا جان باید با آخرین حرفه شعره قبل یه شعر بگی عزیزم ... ;)
دعا كنم كه همه عمر تو به سامان باد
به گوش كس نرسد ناله از دل شادت
گزافه گوي نيم عيش خوش به كامت باد
براي من شب كام است صبح ميلادت
تو چون واژه نیلوفری رنگ
میان دفتر دل ماندگاری
اگر شهر نگاهت فرصتی داشت
به یادم باش در هر روزگاری
يه وقتي كه من نبودم بي خبر از اينجا نري
بدون يه خداحافظي پر نزني تنها نري
يه موقعي فكر نكني دلم واست تنگ نميشه
فكر نكني اگه بري زندگي كمرنگ نميشه
اگه بري شبا چشام يه لحظه هم خواب ندارن
آسموناي آرزو يه قطره مهتاب ندارن
نه تك درختي مي توانم بود
در خشكي كوير
و نه
پرنده ي تنهايي
در تنگي قفسي
و نه ترانه ي كوچكي
در خالي فضايي
من درختي هستم
كه به عشق جنگلي روييده ام
پرنده اي هستم
كه به شوق پرواز آمده ام
ترانه اي هستم
كه به شور شنيدن زاده ام
در اين برهوت
در سرزميني كه
با داغ هزار شعله ي زخم
مرا مي سوزانند
به سرودي دل خوش مي كنم
كه گوشهاي غريب تو را بنوازد
درست فكر كن
كجاست هسته پنهان اين ترنم مرموز؟
چه چيز پلك ترا ميفشرد،
چه وزن گرم دل انگيزي؟
سفر دراز نبود:
عبور چلچله از حجم وقت كم ميكرد.
و در مصاحبه باد و شيروانيها
اشارهها به سرآغاز هوش بر ميگشت.
تو گل سرخ منی
تو گل ياسمنی
تو چنان شبنم پاک سحری؟
نه ، از آن پاکتری
تو بهاری؟
نه ، بهاران از توست
از تو ميگيرد وام
هربهار اين همه زيبايي را
امشب
در يك خواب عجيب
رو به سمت كلمات
باز خواهد شد.
باد چيزي خواهدگفت.
سيب خواهد افتاد،
روي اوصاف زمين خواهد غلتيد،
تا حضور وطن غايب شب خواهد رفت.
سقف يك وهم فرو خواهد ريخت.