ياران بخدا بي وفايي نكنيد از عاشق دلخسته جدايي نكنيد يا اينكه وفا كنيد تا آخر عمر يا از اول آشنايي نكنيد
Printable View
ياران بخدا بي وفايي نكنيد از عاشق دلخسته جدايي نكنيد يا اينكه وفا كنيد تا آخر عمر يا از اول آشنايي نكنيد
دوباره ساز سكوت و صداي تنهايي
و بال بال دلم در هواي تنهايي
دو كاسه بغض و كمي اشك و پاي صحبت دل
و پا گرفتن شعري به پاي تنهايي
نشسته لرزش تلخي در ارتعاش صدا
بروي زمزمهي يا خداي تنهايي
چقدر حسرت سهراب رو به هيچستان
نشسته پشت همين ناكجاي تنهايي
رسيده ام سر داري پر از تب پوچي
به انعكاس خودم در صداي تنهايي
ميانهي من و امشب چه گير و داري هست ؟
كه هر دو غرق هم و مبتلاي تنهايي ...
كسي به در زد و من دربدر شدم از خويش
كسي رسيده سر انتهاي تنهايي
__________________
بنگر اين فرياد از دل چون برون شد
بنگر اين فرياد من را
خوش تو بنگر اين يكي فرياد ديگر
كو كجا بايد كه بينم دادرس را
يا كه فريادم رسا نيست؟
نه فريادم رسا نيست...
اين همه فرياد من را
اين همه فرياد بي فرجام من را
بر كسي گويا رسا نيست
پس نگارا ، نازنينا
من كنم فرياد و بنگر
كس نداريم و كسي هم ياد ما نيست
عاقبت ديدي كه دل بي كس بمانديم
و كسي هم يار ما نيست...
خستم، آنقدر که خود ندانم کیستم.
تنهایم، آنقدر که خود ندانم زکیستم.
غربیم، آنقدر که خودندانم زکجایم.
عاشقم، آنقدر که خودندانم زحالم.
من....مجنون نیستم...لیلی نیستم....نه زلیخا نه یوسفم.
من مهاجرم......
اصلا چرا دروغ، همین پیش پای تو
گفتم که یک غزل بنویسم برای تو
احساس می کنم که کمی پیرتر شدم
احساس می کنم که شدم مبتلای تو
برگرد و هر چقدر دلت خواست بد بگو
دل می دهم دوباره به طعم صدای تو
از قول من بگو به دلت نرم تر شود
بی فایده ست این همه دوری ، فدای تو!
دریای من ! به ابر سپـردم بیـاورد :
یک آسمان ، بهانه ی باران برای تو
ناقابل است ، بیشتر از این نداشتم
رخصت بده نفس بکشم در هوای تو
بنويس بابا مثل هر شب نان ندارد
سارا به سين سفره مان ايمان ندارد
بعد از همان تصميم کبری ابرها هم
يا سيل می بارد و يا باران ندارد
بابا انارو سيب و نان را می نويسد
حتی برای خواندنش دندان ندارد
انگار بابا همکلاس اولی هاست
هی می نويسد اين ندارد آن ندارد
بنويس کی آن مرد در باران ميايد
اين انتظار خيسمان پايان ندارد
ايمان برادر گوش کن نقطه سر خط
بنويس بابا مثل هر شب نان ندارد
اين روزا عادت همه رفتنو دل شکستنه
درد تمام عاشقا پاي کسي نشستنه
اين روزا مشق بچه هايه صفحه آشفتگيه
گرداي روي آينه فقط غم زندگيه
اين روزا درد عاشقا فقط غم نديدنه
مشکل بي ستاره ها يه کم ستاره چيدنه
اين روزا کار گلدونا از شبنمي تر شدنه
آرزوي شقايقا يه کم کبوتر شدنه
اين روزا آسمونمون پر از شکسته باليه
جاي نگاه عاشقت باز توي خونه خاليه
اين روزا کار آدما دلاي پاک رو بردنه
بعدش اونو گرفتنو به ديگري سپردنه
اين روزا کار آدما تو انتظار گذاشتنه
ساده ترين بهونشون از هم خبر نداشتنه
اين روزا سهم عاشقا غصه و بي وفائيه
جرم تمومشون فقط لذت آشنائيه
اين روزا چشماي همه غرق نياز و شبنمه
رو گونه هر عاشقي چند قطره بارون غمه
اين روزا قصه ها همش قصه دل سوزوندنه
خلاصه حرف همه پس زدن و نموندنه
صدای پای تو که می روی ...
و صدای پای مـرگ که می آید ...
دیگـــــر چیـــزی را نمــی شنـــوم
سلام.......یکی از اشعار احمد شاملو رو انتخاب کردم بخاطر.سالروز درگذشت احمد شاملو......
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شاملو
احمد شاملو شاعر، داستان نگار، نمايشنامه نويس و روزنامه نگار معاصر وطن 23 ژوئيه سال 2000 بر اثر عوارض بيماري قند درگذشت. شاملو كه در عين حال يك مبارز سياسي بود در طول عمر چند بار به زندان افتاده بود. انتقادهاي او مخصوصا در سه سال آخر عمر نظام سلطنتي معروفند. وي مبارزه سياسي خودرا از سفر آمريكا در سال 1976 شدت و گسترش داده بود. از شاملو دهها مجموعه شعر، داستان، داستان كوتاه، كتاب كودكان و مقالات متعدد باقي مانده است. وي در عين حال يك مترجم كتاب و مقاله از زبانهاي فرانسه و آلماني به پارسي بود. شاملو كه هنگام وفات 74 ساله بود در طول عمر چند نشريه عمومي تهران را نيز سردبيري كرده بود. شاملو در تهران و در يك خانواده نظامي به دنيا آمده بود. او مي كوشيد كه در اشعار خود ذائقه ايراني را كه با سبك حافظ و ... آشناست رعايت كند..
=============
میخواهم آب شوم
در گستره افق
آنجا كه دریا به آخر میرسد
و آسمان آغاز میشود.
میخواهم با هر آنچه مرا در بر گرفته
یكی شوم.
حس میكنم و میدانم
دست میسایم و میترسم
باور میكنم و امیدوارم
كههیچ چیز با آن به عناد برنخیزد.
میخواهم آب شوم
در گستره افق
آن جا كه دریا به آخر میرسد
و آسمان آغاز میشود.
"شاملو"
_______
==========================
واسه گریه، فقط آعوش تو رو کم دارم
واسه خنده من فقط یه دل پر غم دارم
نه میگم پیشم بمون نه که از دلم بخون
فقط میگم تو یه روز قدر این دلو بدون