من کلا خوشبختانه زیاد سوتی نمیدم
ولی اینم شاید سوتی نباشه
.................................................
یه چند وقت پیشا باشگاه فول کونتاک میرفتیم بعد از چند وقتی وقت مبارزه شد هم قد و قواره ها رو با هم مینداختند منم از بخت بد با یه درجه بالا افتادم (مشکی) منم که 1 ماه بیشتر نرفته بودم بعد از مدتی یه ضربه به پشت زانوم خورد .اومدم خونه دردش شروع تا حدی که دیگه لنگ میزدم و خلاصه فجیع درد میکرد رفتم دکتر و یه کپسولای عجیب غریب داد یه پماد مخصوص ولی خوب دردش خوب نمیشد.
چند روز بعد دوباره وقت مبارزه شد منم از ترس رفتم تو دست شویی که یارو سن سی فهمید و اومد مچمو گرفت.منم براش توضیح دادم چه شده و....گفت عیب نداره خودم باهات مبارزه میکنم.
مبارزه شروع شد اول مراعات میکرد بعد نمیدونم چرا جو گرفتش یه دور دور خودش چرخید یه لگد به کتف من وارد کرد منم به حالت چرخیدن دور خودم رفتم هوا (مثل این فیلم رزمی های چینی) و روی افرادی که دور میدان نشسته بودن فرود اومدم و همه اونام پهن شدن رو زمین .وقتی اوضاع روبه راه شد دیدیم کله ی یکی از بچه ها سرش خورده زمین شکسته داره خون میاد و همچین نعره میزد که فکر کردیم میخواد بمیره رنگ سن سی هم شده بود مثل گج و بقیه ارشد ها و مربی ها هم داشتن اونو سرزنش میکردن.از او جلسه به بعد دیگه نرفتم باشگاه.