:11:
سلام
این یک نمونه اختابوس است این نمونه اختابوس معروف است به اختابوس ستاره ی
وخیلی خطر ناک
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Printable View
:11:
سلام
این یک نمونه اختابوس است این نمونه اختابوس معروف است به اختابوس ستاره ی
وخیلی خطر ناک
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سَمَندَر یا آتَشخوار[۱] یکی از انواع دوزیستان است.
در میان دوزیستان بزرگترین آنها سمندر غول آسای چینی(Andrias davidianus) است این دوزیست در رودهای سرد کوهستانهای شمال شرقی، مرکزی و جنوبی چین و مردابهای اطراف آنها زندگی میکند. طول متوسط یک دوزیست بالغ۱٫۱۴ متر و وزن آن بین ۲۵ تا ۳۰ کیلوگرم است نمونهٔ بزرگ شکار شده طولی برابر ۱٫۸۰ و وزنی برابر ۸٫۶۴ کیلوگرم داشتهاست.
کوچکترین سمندر: سمندر کوتوله که در ایالتهای تنسی، کارولینای شمالی و ویرجینیا یافت میشود کوچکترین نوع خود میباشد. اندازهٔ نمونههای بالغ این سمندر بین ۳٫۶۸ تا ۵٫۸۰ سانتی متر است.
قورباغه جانوری دوزیست از راسته بیدمان (Anura).
رایجترین دوزیستان جهان قورباغهها و وزغها هستند. نوع بالغ قورباغهها عموما بدون دم و چمباته زده هستند، آنها پاهای بلند عقب برای پریدن و زبان بلند چسبناک برای گرفتن طعمه، دارند. معمولاَ قورباغهها بدن نرم و مرطوب دارند و در نزدیکی آبها زندگی میکنند. وزغهاپوست خشک و زگیل مانند دارند و عمدتاً روی خشکی زندگی میکنند.
فهرست مندرجات
[نهفتن]
- <LI class=toclevel-1>۱ تولید مثل <LI class=toclevel-1>۲ قورباغه درختی <LI class=toclevel-1>۳ دانستنیها<LI class=toclevel-1>۴ گونهها
- ۵ منابع
[ویرایش] تولید مثل
قورباغهها و وزغها هر ساله به محل تولید مثل (محل تولد) خود باز میگردند. عموما نرها زودتر از مادهها به آبگیرها میرسند و محدوده جفت گیری خود را مشخص میکنند. هنگامی که مادهها به محل میرسند، نرها بهوسیله آوازهای مخصوص آنها را به درون آبگیر دعوت میکنند. در صورتی که مادهها به آواز نرها جواب بدهند، نرها بهوسیله پاهای جلویی آنها را میگیرند. وقتی مادهها تخم ریزی میکنند، نرها بهوسیله اسپرم تخمها را بارور میکنند.
نحوه بغل کردن برای جفت گیری که به نام اتصال معروف است، به این شکل است که نر در سمت راست قرار میگیرد تا بتواند تخمها را بارور کند. این حالت ممکن است چند روز طول بکشد.
[ویرایش] قورباغه درختی
[ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
قورباغهای بر شاخه
بعضی از قورباغههای مناطق گرم با زندگی روی درختان و بوتهها سازگاری پیدا کردهاند. بعضی از گونههاهرگز درختان را ترک نمیکنند و حتی روی درختان، تولید مثل میکنند. بیشتر قورباغههای درختی دارای انگشتان بلند و دست و پا هستند که روی آنها صفحههای چسبناکی برای گرفتن شاخهها و برگهای نرم وجود دارد. بعضی از قورباغهها با استفاده از انگشتان پرده دارشان که به عنوان بال پرواز به کار میبرند، از این درخت به آن درخت میپرند. این قورباغه درختی جنگلهای بارانی آمریکای مرکزی، یک قورباغه پرندهاست که از این درخت میپرد. او در حالی که روی شاخهها راه میرود، حشرات را شکار میکند.
[ویرایش] دانستنیها
وزغ نیزار متعلق به آمریکای مرکزی و جنوبی در سال ۱۹۳۵ برای کنترل سوسکهای نیشکر که آفت ساقههای نیشکرهستند، به نواحی شمالشرقی استرالیابرده شده. متاسفانه وزغ نیزار در محیط زیست خود بیش از حد سازگاری پیدا کرد. این وزغ به سرعت افزایش پیدا کرد و تعداد بیشماری از گونههای حشرات محلی و حیوانات استرالیا را خود. بعضی از این گونهها در حال حاضر در معرض خطر قرار دارند. این وزغ به دلیل سمی بودن و غیر قابل خورده شدن، شکارچیان کمی دارد.
نمونههای اندکی از قورباغههایی که شش ندارند نیز یافت شدهاست[۱].
[ویرایش] گونهها
[ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
قورباغه طلایی
[ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گونهای قورباغه سمی
۳۷۰۰ گونه از قورباغهها و وزغها در دنیا وجود دارد که به غیر از جنوبگان(قاره قطب جنوب) در همه نقاط دنیا میتوان آنها را یافت. برخی از آنها عبارتاند از:
[ویرایش] منابع
- قورباغه سبز
- وزغ سبز
- وزغ بیلچهپای
- قورباغه نیزه سمی
- دانشنامه رشد
- اطلاعات جدول از ویکیپدیای انگلیسی.
- (انگلیسی). وبگاه نشریه نشنال جئوگرافیک (در تاریخ ۷ آوریل ۲۰۰۸). بازدید در تاریخ ۹ آوریل ۲۰۰۸.
جگوار
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری, جستجو
جگوار[ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یک جگوار در باغهای جانورشناسي شهرستان میلواکی آمریکاطبقهبندی علمیفرمانرو:جانوران
شاخه:طنابداران
رده:پستانداران
راسته:گوشتخواران
خانواده:گربهسانان
سرده:پلنگشکلان
گونهها:جگوار
نام علمیPanthera onca
کارولوس لینائوس، ۱۷۵۸[ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
زیستگاه جگوارجَگوار یا پلنگ خالدار آمریکایی بزرگترین جانور از تیرهٔ گربهسانان در قارّهٔ آمریکا محسوب میشود. محّل زندگی جگوار از شمال آرژانتین در آمریکای جنوبی تا جنوب غربی ایالات متّحده در آمریکای شمالی است. جنگلها و جلگهها زیستگاه این جانوران هستند. اندازهٔ بدن آنها ۱۵۰ تا ۱۸۰ سانتیمتر و اندازهٔ دم آنها ۷۱ تا ۹۱ سانتیمتر است. جگوار شباهت زیادی به "]پلنگ دارد. پاهای جگوار نسبتاً کوتاه ولی حجیم و نیرومند هستند. رنگ بدن آنها از زرد روشن تا قهوهای مایل به سرخ متغیّر است و حاوی خالهای سیاه میباشد. جگوار میتواند مانند پلنگ از درختها بالا برود و در آنجا کمین کند. آنها شناگران خوبی نیز هستند.
این جانور میتواند مانند سایر گربهسانان به سرعتهای بالا رسیده و آن را برای زمان کوتاهی حفظ کند. به همین دلیل باید به طعمهٔ خود بسیار نزدیک شود تا بتواند او را شکار کند. جگوارها از جانوران بسیاری از جمله بزکوهی، آهو، سمور، پرندگان، لاک پشت و ماهی تغذیه میکنند.
این جانوران تنها زندگی میکنند. جگوارهای ماده پس از ۹۳ تا۱۰۵ روز بارداری یک تا چهار توله میزایند و در مکانی امن از آنها نگهداری میکنند.
شیر کوهی (نام علمی: Felis concolor) جانوری مهرهدار از رده پستانداران، راسته گوشتخواران، خانواده گربهساناند است. این پلنگ، کوگر (به انگلیسی: Cougar) و پوما (به انگلیسی: Puma) نیز نامیده میشود، و نام دیگر شیر کوهی، یوز پلنگ امریکایی میباشد.
شیر کوهی ار بین گربهسانان کوچک که میتوانند خرخر کنند ولی قادر به نعره کشیدن نیستند، بزرگترین جثه را دارد. شیر کوهی یک شکارچی تنها میباشد که در پگاه و شامگاه بیشترین فعالیت را دارد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [
زیستگاه شیر کوهی
هر شیر کوهی قلمرو خاص خود را دارد. آنها به آرامی به طعمه خود نزدیک میشوند و بعد از روی یک درخت یا سنگ به روی شکار میپرند. آنها طعمه خود را بهوسیله پنجههای بسیار تیز خود نگه میدارند و بهوسیله یک ضربه روی گردن، طعمه را میکشند.
پلنگ (نام علمی: Panthera pardus) جانوری از پستاندارهای معروف جهان است. در حدود ۲۱ سال عمر میکند. زیستگاه و قلمرو ومحیط جنگلها، درخت زارهای باز و بیشه زارها، دشتها و کوهستانها در بخشهایی از افریقا ، خاورمیانه و آسیا زیست میکند. پلنگ بطور آرام درمیان علفهای بلند ایست کرده دمش را تکان میدهد. آنگاه این گربه بزرگ بسوی شکار میتازد، یک بز کوهی یا یک آهوئی با چنگالهایش باشکار خود درحال جنگ است. پلنگ شکار را روی زمین میکشد وبا ضربه زدن به گردن و گلوی بز کوهی جانور را میکشد. پلنگ بجای اینکه شکار را در محل صید بخورد آن را به نقطه دیگری میبرد، معمولاً شکار را از محل شکار دور میسازد. و در جائی امن و محفوظ از چنگ کفتارها کرکسها و روباهها قرار میدهد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یوزپلنگ یا یوز(نام علمی: Acinonyx jubatus) جانوری است مهرهدار از رده پستانداران، راسته گوشتخواران، خانواده گربهسانان.
بدن این گربه سان بیهمتا طی چندین میلیون سال تکامل طوری طراحی شده است که به این حیوان امکان حرکت با سرعتی برابر با ۱۱۰ کیلومتر در ساعت را میدهد. سرعت یوزپلنگ در عرض 3.5 ثانیه از 0 به 100 كیلومتر می رسد كه از شتاب بسیاری از ماشین های مسابقه ای نيز بیشتر است. اندام باریک، پاهای لاغر و بلند، قفسه سینهای کم پهنا ولی عمیق و جمجمهای کوچک، ظریف و گرد، یوز را به سریعترین جانور روی زمین تبدیل کرده است. یوزها به آسانی از دیگر گربه سانان تشخیص داده میشوند. این امر تنها به دلیل وجود خالهای روی بدن او نیست بلکه بدن باریک و کشیده، سر کوچک، چشمهای بالا قرار گرفته و گوشهای کوچک و تا حدودی پهن است که آنها را متمایز میکند. طعمه معمول آنها غزالها (به ویژه غزال تامسون)، ایمپالا، آنتیلوپها و دیگر پستانداران سم دار حداکثر تا ۴۰ کیلوگرم وزن هستند. یک نر بالغ تنها هر چند روز یک بار شکار میکند اما مادههای دارای توله تقریباً هر روز به شکار میپردازند. در حالی که سایر گربه سانان شکارچیان شب هستند یوزها عمدتاً روز فعال بوده و اغلب در اوایل بامداد و غروب آفتاب به سراغ طعمههای خود میروند. تاکتیک او در شکار مخفی شدن و نزدیک شدن به طعمه است. زمانی که او به حدود ۳۰ متری طعمه خود رسید .
[ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
با حرکتی سریع به طرف او یورش میبرد. تعقیب طعمه به طور متوسط بیست تا شصت ثانیه به طول میانجامد و این زمان در یک فاصله ۱۶۰ متری صرف میشود. (حداکثر ۵۰۰ متر) و پس از آن دیگر طعمه را دنبال نمیکند. ضریب موفقیت او در شکار پنجاه درصد اندازه گیری شده است. میزان تغذیه روزانه آنها به طور متوسط در روز دو کیلوگرم است که به نظر غذای زیادی نیست. طول سر و بدن او بین ۱۱۲ تا ۱۳۵ سانتیمتر، طول دمش ۶۶ تا ۸۴ سانتیمتر و وزن او بین ۳۹ تا ۶۵ کیلوگرم اندازه گیری شده است. (نرها ۱۵ درصد درشت جثه تر از مادهها هستند) طول دوره عمر آنها در طبیعت هفت سال گزارش شده اما به نظر میرسد حداکثر تا ۱۲ سال هم عمر کنند. عمر آنها در اسارت تا ۱۶ سال هم گزارش شده است. مادهها هر دو سال یک بار زایمان دارند و نرها در سه سالگی به سن بلوغ میرسند. یوزها به دو حالت در طبیعت دیده میشوند: گروه خانوادگی و نرهای سرگردان. نرهای سرگردان معمولاً برادر بوده و اغلب یک ائتلاف دو یا سه نفره را تشکیل میدهند؛ به ندرت اتفاق میافتد که یک نر تنها زندگی کند. این ائتلاف در کنار هم قرار داشته، با هم به شکار رفته و معمولاً محدوده زندگی آنها با قلمرو چند ماده هم پوشانی دارد. پیش از زایمان، یوز ماده یک ناحیه یا کنام مناسب را که معمولاً علفزار بلندی در یک ناحیه مرطوب است انتخاب کرده و یک تا شش توله ۲۵۰ تا ۳۰۰ گرمی میزاید. این تولهها از ۱۴ تا ۱۶ ماه پس از تولد تحت مراقبت مادر قرار دارند و یوز ماده به جز هنگام شکار لحظهای آنها را تنها نمیگذارد. در سه یا چهار ماهگی تولهها از شیر گرفته شده و توسط غذای حاصل از طعمه تغذیه میشوند. نرها در مراقبت والدینی نوزادان هیچ دخالتی ندارند. بچهها همیشه در حال بازی با یکدیگر بوده و مهارتهای شکار را با طعمههای زندهای که مادر به کنام باز میگرداند فرا میگیرند، هر چند این تولهها همچنان در شکار طعمه آماتور باقی میمانند. یوزهای جوان در سنین بعد از نوجوانی و در هنگام جدا شدن از مادر به مدت شش ماه به جهت ایمن بودن از خطرات احتمالی با هم باقی میمانند. اما پس از این دوره خواهرها گروه را ترک کرده اما برادرها به زندگی در کنار هم ادامه میدهند.
پیدایش [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
توله چیتا
انجمنهاي تخصصي محيط زيست
زمان پیدایش یوز به حدود ۴ تا۵ میلیون سال پیش باز میگردد و شواهد حاکی از آن است که آنها زودتر از دیگر گربههای بزرگ تکامل یافته اند. قدیمیترین سنگوارههای آنها در امریکای شمالی و در ایالتهای تگزاس، نوادا و وایومینگ امریکا مشاهده شده است. زمانی آنها در سرتاسر آسیا، افریقا، اروپا امریکای شمالی گشت میزدند اما در انتهای دوره یخبندان (در حدود ۱۰ هزار سال قبل) تغییرات اقلیمی عظیم باعث نابودی بخش بزرگی از پستانداران شد که یوزها هم از این فاجعه بی نصیب نماندند. همگی یوزهای امریکای شمالی و اروپا و بیشتر جمعیت آسیایی و افریقایی این موجود از بین رفت و برخی از متخصصان عقیده دارند که جمعیتهای کنونی آن از اندک حیوانات بقایافته و خویشاوند نزدیک اشتقاق پیدا کرده اند. ازدواج خویشاوندی بالا در تعداد پایین گروههای باقی مانده وضعیت وخیم کنونی این گونه را سبب شده است. این جانور دارای تنوع ژنتیکی بسیار پایینی بوده و جمعیتهای جانوری این چنین دچار مرگ ومیرهای زیادی میشوند. با وجود قدرت تکثیر بالای یوزها در طبیعت، تکثیر در اسارت این جانوران در جهت تکثیر آنها در بعضی نقاط مانند امریکای شمالی جواب نداده است. گونه یوز دارای دو زیرگونه است: زیرگونه آسیایی و زیرگونه افریقایی. هر چند در این مورد اختلاف نظر وجود دارد و برخی متخصصان تعداد بیشتری زیرگونه را در نظر میگیرند. در بین این دو، زیرگونه افریقایی که در بسیاری از بخشهای این قاره پراکندگی دارد وضعیت نسبتاً بهتری را دارد. به نظر میرسد که در حدود ۵ تا ۱۵ هزار یوز هنوز در افریقا باقی مانده اند. اما زیرگونه آسیایی آن که به یوزپلنگ ایرانی یا یورپلنگ آسیایی مشهور است و روزگاری در بخشهای وسیعی از خاورمیانه و هند پراکندگی داشت، اکنون تنها محدود به 50 الی 60 عدد در نواحی شرقی ایران شده است. پراکندگی یوز در بخشهای مرکزی ایران و در محدوده دشت کویر و دشت لوت و نواحی اطراف آن قرار دارد. بیژن فرهنگ دره شوری متخصص کارکشته و قدیمی حیات وحش ایران درباره وضعیت گذشته نه چندان دور این جانور گفته است: «مدیریت، حفاظت و طبیعت مناطق پراکندگی یوز آنچنان تقویت و ترمیم یافته بود که هیچ گونه نگرانی برای بقای یوز و همین طور دیگر جانوران کشور وجود نداشت. در زمان انقلاب پارکها و مناطق حفاظت شده کشور مورد هجوم شکارچیان، دامداران، کشاورزان و زمین خواران قرار گرفت. مناطق حفاظت شده و پارکهایی که در مجاورت شهرها قرار داشتند علاوه بر مهاجمان فوق مورد هجوم ادارات دولتی و ارگانهای نظامی نیز بودند و بخشهای زیادی از آن مناطق به منازل مسکونی، کارخانه و پادگانهای نظامی تبدیل شدند. سازمان حفاظت محیط زیست علاوه بر اینکه بخشهایی از مناطق خود را از دست داد، در بخش باقیمانده نیز امنیت سابق بربادرفته بود. تهاجم به همه مناطق کشور لطمه زد ولی به مناطق دشتی بیش از دیگر مناطق آسیب وارد آمد.» او علاوه بر اینها شکار یوز، صید طعمههای بالقوه جانور، هجوم دامداران و سگهای گله؛ اشغال آبشخورهارا نیز از جمله تهدیدهای این جانور میداند. ۲۴ ناحیه به عنوان زیستگاههای یوز در سال ۶۴ توسط همین متخصص و دکتر بهرام کیابی و بهرام زهزادمورد ارزیابی قرار گرفتند که این پروژه مورد پشتیبانی سازمان محیط زیست قرار نگرفت و پس از مدتی نیمه کاره ماند. یکی ازمناطق و زیستگاههای اشاره شده در این بررسی، دشت شیطور یزدبود که در همین اواخر خبر تاسف انگیز کشتار سه یوز از آن گزارش شد. هماکنون پروژهای که زیر نظر مجامع بین المللی انجام میشود برنامه بررسی وضعیت یوز در ایران را در دست اقدام دارد. این بررسیها در جهت جلوگیری از کاهش تعداد این جانور انجام میشود اما به نظر میرسد با وجود شرایط حاکم بر محیط زیست ایران نمیتوان امیدی به بقای آن داشت. شاید تا چند وقت دیگر از یوزهای خرامان دشتهای گرم سرزمین مان تنها چند عکس و خاطره یادگار بمانند و این مرکب شاهان و بزرگان به سرنوشت بسیاری از دیگر جانداران انقراض یافته دچار شود. «ماریتا» تنها یوز آسیایی در اسارت موجود در پارک پردیسان تهران چند سال قبل بر اثر بیماریهای ناشی از اسارت، چشم از جهان بست.
[ویرایش] یوزپلنگ ایرانی
شهريورماه سال ۱۳۷۲، ماده يوزى به همراه سه توله تشنه خود براى نوشيدن آب وارد باغ هاى اطراف شهر بافق شد. تعدادى افراد غيرمحلى با چوب به مادر و تولههايش حمله كردند، مادر موفق شد از اين مهلكه جان سالم به در ببرد، اما تولهها اسير دست انسانهاى ناآگاه شدند.
دو توله زير ضربات چوب جان خود را از دست دادند و توله ديگر زخمى و ضرب خورده با كمك مردم بافق و ماموران حفاظت از محيط زيست آن شهرستان نجات يافتند، اين توله كه بعدها ماريتانام گرفت به پارك پرديسان تهران منتقل شد و بعد از ۹ سال اسارت، در سال ۸۲ به دليل عفونت ريوى جان باخت. به گفته شاهدان عينى، ماده يوز تا مدتها به نزديكى محل واقعه مىآمد و تولههايش را صدا مىزد.
امسال علاقمندان به يوز آسيايى روز نهم شهريور (سالروز نجات ماريتا) را روز حفاظت از يوزپلنگ ناميدند و در مراسمى يك روزه يوز آسيايى را به عنوان سمبل و ميراث طبيعى ايرا[يان معرفى كردند.
نسل يوزپلنگ آسيايى در تنها زيستگاهش ايران، در حال انقراض است. خبر جديدى نيست، اما اين خبر در ايران به جز تعدادى علاقهمند به محيط زيست، واكنشى را برنيانگيخته است.
وضعيت يوز آسيايى چندان اميدواركننده نيست، البته اقداماتى برای حفظ این گونه در حال انجام است. در گذشته، زيستگاه يوز پراكندگى وسيعى از شبه جزيره عربستان تا هندوستان و تركمنستان داشته است. اما در قرن اخير بر اساس اطلاعات موجود نسل يوز آسيايى جز در ايران در ساير كشورها منقرض شده است: عراق ۱۹۲۹، كويت۱۹۴۲، هند ۱۹۴۷، قزاقستان ۱۹۷۰، پاكستان ۱۹۷۲، تركمنستان ۱۹۷۳، عربستان ۱۹۷۳، عمان ۱۹۷۷
[ویرایش] یوزپلنگ آسیایی
زيستگاههاى يوز در ايران: گستره اى از بمپور در بلوچستان تا طبس، پارك ملى گلستان در خراسان، منطقه حفاظت شده خوش ييلاق، پارك ملى توران و پارك ملى كوير (سمنان)، نفت شاه در باختران، منطقه حفاظت شده موته در اصفهان، تمام مناطق يزد، منطقه بهرام گور فارس، حاجى آباد در بندرعباس و پارك ملى خبر روچون و راور در كرمان در سالهاى قبل زيستگاه يوز آسيايى به شمار مى آمد.
اما در سالهاى اخير يوز فقط در مناطق نايبندانِ طبس، بافق، دره انجير و كالمند در استان يزد، ذخيره گاه زيستكره توران و پارك ملى كوير در سمنان، مياندشت در خراسان شمالى و بجستان در خراسان رضوى مشاهده شده است.
[ویرایش] مشخصات یوز آسیایی
يوزپلنگ از خانواده گربه سانان به شمار مى آيد كه به دليل داشتن دست و پايى بلند، بدنى كشيده و باريك و سينه اى فراخ تا حدود زيادى به سگ هاى تازى شبيه است. رنگ بدن يوز نخودى است و خالهاى ريز و درشتى آن را پوشانده است.
بسيارى از مردم يوز را با پلنگ اشتباه مى گيرند، اما تفاوت بارز اين دو گونه در شكل خالهايشان است. در يوز خالها توپر و گرد است، در حالى كه خالهاى پلنگ درشت و توخالى و گل مانند است. وجود نوار سياه رنگى كه از گوشه چشم يوز تا دهان امتداد يافته و به "خط اشك" معروف است نيز از مشخصات بارز يوز به شمار ميايد که پلنگ این خط را ندارد. فرق دیگر یوز پلنگ با پلنگ این است که یوز پلنگ در پشت گردن یال دارد ولی پلنگ ندارد.
يوز سر كوچكى دارد و چشمانش براى بهتر ديدن از پشت بوتهها، نسبتاً بالا قرار گرفتهاند. همچنين يوز مى تواند با سرعت ۱۱۰ كيلومتر در ساعت ۵۰۰ متر بدود. يوزپلنگ آسيايى در طبيعت حدود ۱۲ سال زندگى مى كند. يوز ماده مى تواند يك تا هشت مرتبه بين سه تا چهار نوزاد به دنيا بياورد. نوزاد يوز تا ۲۰ ماهگى بايد در كنار مادر باشد تا نحوه شكار و گرفتن طعمه را آموزش ببيند.
يوزپلنگ يك گربه سان است؛ گربه اى كه سرى گرد و كوچك و گربه مانند و بدنى شبيه به سگ دارد؛ دست و پا و بدنى بلند و كشيده. مانند سگ ها شكارش را تعقيب مى كند؛ بر خلاف گربه هايى مانند ببر و پلنگ كه به كمين كردن معرف هستند. بدن يوزپلنگ از مو هايى زبر و به رنگ نخودى تا زرد روشن پوشيده شده كه روى آن تعداد زيادى خال هاى سياه رنگ تو پر نقش بسته تعداد خال هاى روى بدن هر يوزپلنگ آفريقايى به بيش از سه هزار عدد مى رسد، ولى تعداد آن در يوزپلنگ آسيايى (ايرانى) كمتر است، چون خال هاى آن بزرگ تر و در نتيجه تعداد آن كمتر است. يوزپلنگ هاى آفريقايى و ايرانى تفاوت هاى ديگرى هم با هم دارند. يوزپلنگ ايرانى نسبت به يوزپلنگ آفريقايى داراى هيكل بزرگ تر و رنگش روشن تر است. به همين خاطر خيلى زيبا تر از يوزپلنگ آفريقا و در عين حال خيلى كمياب است. به همين خاطر در حال حاضر كارشناسان گوناگون از سر تا سر ايران و جهان بر روى آن تحقيق مى كنند. اين حيوان كه بر خلاف اسمش كه ممكن است براى خيلى ها وحشت ايجاد كند، خيلى آرام است. يعنى امكان دارد شما يك روز در طبيعت شانس داشته باشيد كه يوزپلنگ را از فاصله يكى دو مترى ببينيد، ولى اين حيوان كوچكترين آسيبى به شما نرساند وخيلى راحت بتوانيد از آن عكس بگيريد و يا تماشايش كنيد، حنى مى بينيد اين حيوان پس از مدتى بلند مى شود و مي رود، ولى متأسفانه خيلى ها فكر مى كنند كه يوزپلنگ وحشى است و آن را مى كشند. به همين خاطر يكى از كار هايى كه ما بايد انجام دهيم اين است كه يوزپلنگ را به مردم بشناسانيم و بفهمانيم كه ما در ايران هم يوزپلنگ داريم و بايد نسيت به آن حساس باشيم. به خصوص مردم روستاها و شهر هاى نيمه شرقى ايران، يعنى مناطق بيابانى و كويرى كه منطقه ى زندگى يوزپلنگ هاست، و خيلى هايشان از وجود چنين حيوان ارزشمندى آگاه نيستند و يا آن را وحشى مى دانند و مى كشند. خط اشك يوزپلنگ نوار سياهى است كه از گوشه ى چشم تا خارجى دهان آن ادامه دارد و با جذب نور خورشيد از انعكاس نور جلوگيرى مى كند و با كم كردن زنندگى نور خورشيد، درست مانند عينك آفتابى، از چشمان يوزپلنگ محافظت مى كند. خط اشك يكى از راه هاى شناسايى يوزپلنگ در ميان گربه هاى خالدار ديگر است.
[ویرایش] خطراتى كه يوز را تهديد مى كند
دشمن طبيعى يوز، سگ گله و پلنگ است. برخلاف تصور اكثر مردم، يوزها حيوانات آرامى هستند و هرگز به دامهاى اهلى حمله نمىكنند. سام خسروىفرد، مشاور پروژه حفاظت از يوز آسيايى در ايران مى گويد: ورود دام به زيستگاه يوز از تهديدات اصلى زندگى يوزپلنگ است، علاوه بر اينكه سگ گله ممكن است به يوز حمله كند، چوپانان هم به محض رويارويى با اين حيوان با تصوير احتمال حمله يوز به دامها، حيوان را با تير يا سنگ مى زنند.
از سوى ديگر، با توجه به اينكه وجود آب در زيستگاه اصلى يوز كه دشتهاى باز و تپه ماهورهاى واقع در مناطق استپى و بيابانى است، يك موهبت محسوب مىشود، دام و بخصوص شتر وقتى سر آبشخور يا چشمه مىآيند، آن را اشغال مى كنند و ديگر نه يوز و نه طعمه هايش به آنجا نمى روند. در نتيجه طعمه هاى يوز مهاجرت مى كنند يا مى ميرند و به دنبال آن زندگى يوز هم تحت تاثير قرار مى گيرد.
گفتنى است كه غذاى اصلى اين حيوان را آهو، جبير، قوچ و ميش، كل و بز و خرگوش تشكيل مى دهد كه امروزه به دليل شكار بىرويه شكارچيان غيرمجاز مجهز به خودروها و موتورسيكلتهاى قدرتمند صحرايى، جمعيت آنها نيز به شدت در حال كاهش است.
[ویرایش] تلاش برای حفظ یوزپلنگ آسیایی
پروژه حفاظت از يوزپلنگ آسيايى، با همكارى برنامه توسعه سازمان ملل و سازمان حفاظت ازمحيط زيست در سال ۲۰۰۱ شروع به كار كرد. اعتبار اين پروژه ۷۲۵ هزار دلار بود و سازمان حفاظت از محيط زيست هم تعهد كرد كه معادل همين مقدار پرداخت كند.
هوشنگ ضیایی مدیر پروژه، مى گويد: براى كار مطالعاتى و حفاظتى، ۵ منطقه انتخاب شد كه گمان مىرود ۸۰ درصد يوزهاى ايران در آن مناطق پراكندهاند. پارك ملى توران، پارك ملى كوير در استان سمنان، منطقه حفاظت شده بافق و پناهگاههاى حياتوحش دره انجير و نايبندان در استان يزد. ۳۲ نفر محيط بان علاقهمند هم استخدام كرديم به آنها آموزش داديم تا ضمن حفاظت از منطقه و آماربردارى، از طريق آنها به مردم محلى آموزش هاى لازم داده شود.
[ویرایش] آمار موجود از یوز آسیایی
با اينكه آمار يوز آسيايى را در ايران گاهى بين ۵۰ تا ۶۰ قلاده و در كل، كمتر از ۱۰۰ قلاده عنوان كردهاند، سام خسروى فرد، مشاور پروژه بينالمللى حفاظت از يوز آسيايى ترجيح مىدهد كه اين اعداد را "حدس كارشناسى" بنامد تا "آمار"؛ چرا كه معتقد است يوزپلنگ حيوانى به شدت مخفى كار و فرارى از انسان است، به راحتى خود را در طبيعت استتار مى كند و گستره زيستگاهش بسيار وسيع است. همه اين عوامل دست به دست هم مى دهند تا آمارگيرى از اين گونه كارى بسيار مشكل شود.
هوشنگ ضيايى، بهترين روش آمارگيرى از يوز در ايران را استفاده از دوربين تلهاى عنوان مىكند. دوربينهاى تلهاى نوعى از دوربينهاى اتوماتيك هستند كه با عبور حيوان از جلوى چشمى دوربين، فاصله اى ۱۵ مترى را عكس مى گيرند. در واقع اين دوربينها حضور حيوان را هم بواسطه تغيير شدت نور دريافتى در لحظه عبور درمىيابند و هم از روى درجه حرارت بدن حيوان.
مراقبت در زمان بيهوشی و انجام عمليات نصب گردنبند جی پ اس بر روی يوزپلنگ -
وى مىگويد: ابتدا گذرگاههاى يوز را از روى ردپاى حيوان مشخص كرده، سپس دوربينهاى تلهاى را در آنجا كار مىگذاريم. خالهاى روى بدن يوز، مانند اثر انگشت انسان، منحصربفرد است. بنابراين از روى عكسها، تعداد يوزها را در آن فاصله، مشخص كرده و با انجام كارهاى آمارى جمعيت يوز آن ناحيه را تخمين مىزنند.
[ویرایش] نصب گردنبند ردياب برروى يوز
ژانويه سال ۲۰۰۷، پروژه راديوتله مترى و نصب گردنبندهاى ردياب روى يوزآسيايى براى نخستين بار به صورت عملى آغاز شد. طرف ايرانى اين پروژه سازمان حفاظت محيط زيست، دفتر برنامه توسعه سازمان ملل (يو ان دى پى) در ايران و پروژه حفاظت از يوز آسيايى و طرف خارجى آن هم انجمن حفاظت از حيات وحش امريكا (دبليو سى اس) است .گردنبند ردياب (جى.پى.اس كولار) شامل يك فرستنده و گيرنده راديويى و قطعه اى براى تنظيم زمان باز شدن قلاده است.
هومن جوكار، مدير اين پروژه در تهران، هدف از نصب اين ردياب را بدست آوردن اطلاعاتى در مورد زيستگاه، توقف گاه، مسيرهاى رفت و آمد و مهاجرت يوز عنوان كرده و مى گويد اين گردنبندها، آنتن زمينى ديگرى دارد كه اگر از يك فاصله اى به گونه نزديك تر شويم، بدون دسترسى مستقيم به گردنبند، اطلاعات توسط امواج (يو.اچ.اف) به دستگاهى زمينى منتقل مى شود و از كل اين اطلاعات، مى توان به رفتارشناسى اين حيوان پى برد.
وزن اين گردنبدها ۲۸۰ گرم است. محدوديت زمانى اين گردنبند باطرى آن است كه جى پى اس آن تا دوسال مى تواند فعال بماند. گردنبندها طورى تنظيم شده اند كه بعد از گذشت ۱۸ ماه، خودبهخود باز مى شوند و از روى سيگنالهايى كه مى فرستد، متوجه مى شويم كه كجاست.
هومن جوكار نحوه نصب اين گردنبندهاى ردياب را اينگونه توضيح مىدهد: در ابتداى كاربراى گرفتن يوز در محل گذرشان، ۱۳ تله را با فاصله مىگذاريم كه مجهز به فرستنده سيگنال هستند. به محض اينكه حيوان در اين تله ها مى افتد، تيم به محل مورد نظر رفته و دامپزشك تيم اقدام به بيهوش كردن يوز مىكند. نمونه بردارى از خون و بافت حيوان، نصب گردنبند و جاگذارى ميكروچيپى در پشت گردن يوز از اقدامات بعدى گروه است. بعد از آن از دارويى براى به هوش آوردن حيوان استفاده مى كنيم تا حيوان، بيهوش در طبيعت نماند و خطراتى تهديدش نكند.
وى اضافه مى كند: با استفاده از تجربياتى كه در افريقا براى نصب گردنبد روى يوز پلنگ آفريقايى داشتيم، در ژانويه در منطقه حفاظت شده بافق (يزد) مستقر شديم و در نهايت در فوريه به شكل آزمايشى در مرحله اول موفق به نصب اين ردياب روى ۲ يوز و يك پلنگ شديم. اين كار حاصل حدودا دو ماه تلاش شبانه روزى تيم در بيابان بود. اما از آنجا كه براى مطالعات و آمارگيرى حداقل نياز به ۶ نمونه در يك منطقه داريم، دوباره از آبان ماه همان تيم جمع مى شويم و اميدواريم كه اين بار با در اختيار داشتن تجربه بيشتر، روى ۴ نمونه ديگر نيز اين ردياب را وصل كنيم.