امروز با فاتح...نماز عشق تو دارم
به مهرباني گل بوسه مي زنم به روي تو گل
به خوش نوايي بلبل زنم چو نغمه كوي تو گل
شرابعشق و وفا را توهم چو من بنوش و بزن
كه منهرآن چه زدم بود ازشراب جوي تو گل
بهعشق دلبرجانان مگرتوان شراب نزد
توراست وعدهي مستي ومنبهعشق وسويتو گل
قيامتي تو در اين روزگار ما به باغ زمان
عجب ز روي تو گل هم عجب زعطروبوي تو گل
كجاست وعدهي ديدار تا شراب ناب زنيم
شراب كوثر اعلا كه دارد از تو روي تو گل
گلي چنين كه تمنّاي جمله مردمان فهيم
چه بايدم همه خواهان گل، به جستجوي تو گل
شميم عطر بهاران به بوي عطر و عشق تو باد
كه عطر و بوي گلستان به عشق و آبروي تو گل
حرام باشد اگر من به عشق، بوسهها نزنم
به جام آن لب شيرين و هم كه آن سبوي تو گل
به مهرباني گلها، سحر به تا سپيدهي صبح
نمازعشق تو دارم چه خوش به گفتگوي تو گل
صفايعشقتو«فاتح» بهآندعاي نيمه شباست
چه خوش دعا و نوايي كه آيد از گلوي تو گل.
شاعر: ولی اله فتحی (فاتح)