-
سئوال می کند
- دوستم داری ؟
می اندیشم
به یک سئوال تکراری ...
پاسخ می شنود
سکوت ! ...
می اندیشد
به یک جواب تکراری ...
آغوش تو
به مانند گلدانی، مهربان
ساقه های مرا
میزبانی می کند
و نگاهت
ماهیِ نفس های مرا
ملتهب ...
ترس دارم !
از افتادن ها ...
از شکستن ها
از تنگ بلورین چشمانت
از همان گلدانی که
ساقه هایم را
میزبان است ...
از پاسخم به سئوالت
از عکس العملت به جوابم
می ترسم ...
در سکوت مطلق محو شده ام
و تو به ساقه هایم
آب می دهی ...
-
به تو اندیشیدن سکوت من است
عزیزترین و طولانی ترین و طوفانی ترین سکوت
-
بگذریم عزیزم!
سلام مرا به روز های تعلل ات برسان!
روی خوش غرورت را ببوس
لج بازی های من هم بلند بلند سلام می رسانند
وعده دیدارمان باشد راس ساعت پشیمانی !!!
!
بی شک
او بی من خواهد زیست
من نیز بی او به یقین خواهم زیست
لیک در این میان
زندگی
این خود زندگی ست که لب چشمه عطشناک می ماند...
-
چه بيهوده است
در پاييز
به بهار فکر کردن
و از دست دادن تماشاي کلاغها
که بر شاخههاي لخت گردو
به خواب رفتهاند
-
در نيمکرهي جنوبي
درختها
به شکوفه نشستهاند
و من
قدمزنان در پاييز
به اين جغرافياي بههمريخته
فکر ميکنم
-
دوري مي تواند بوي تو را با خود ببرد
اما بودنت را نه !
دوري مي تواند صدايت را با خود ببرد
اما
تكرار نام تو را در حفره هاي مغزم
هرگز!
من مي توانم بي تو زندگي كنم
اما
نقاشي هاي بسياري مي ميرد
شعرهاي بسياري سروده نمي شود
و من
هر شب
پاهايم را به ديوار مي كوبم
تا دردشان كمتر شود
من مي توانم بي بوي تو
بي شنيدن صدايت
بي دستهايت زندگي كنم
اما...
من مي توانم اما
دشوار است
دشوار!
-
ساده می گویم
دلتنگت هستم
ولی
این غرور وفادار
همچنان جای تو را برایم پر کرده است !
-
شعرهايم را
به زبان رسمي سرزمين تو مي گويم
علامت سوال بزرگي مي شوي
بر نقشة جغرافياي جهان ،
كوپه كوپه سراغت را مي گيرم
از زنان مسافري كه شايد اين روزها
ميخكوب ديوار اتاقشان باشي
از پستچي هايي كه گمان مي كنند
زني عاشقشان شده است
و از رهگذراني كه از سر راهت كنار نمي روند
فردا
هيچ وقت با چمداني از قطار صبح پياده نخواهد شد
و امشب هنوز سهم كوچكي است
كه از شانه هاي پيرهنت دارم .
-
دلتنگم
مثل درنایی خسته از کوچ
در آرزوی جایی برای همیشه ماندنم
دیگر سفر نمی خواهم
خانه ام کجاست؟…
-
نگران نباش،
چمدانت هم مثل دلت
پیدا می شود.
نترس؛
این دنیا کوچکتر از آن است
که در آن چیزی گم شود.
همه روزی دوباره به هم می رسیم...