تازه جوان مادر من ميكشدم قدم خمت×××تا به ابد گريه كنم بر تو بر عمر كمت...
Printable View
تازه جوان مادر من ميكشدم قدم خمت×××تا به ابد گريه كنم بر تو بر عمر كمت...
دوست عزيزمون به دليل نقض مكرر قوانين براي هميشه اخراج شد !
----
تكبر مكن بر ره راستي
كه دستت گرفتند و بر خاستي ...
يك آينه از قلبم ازين درد شكست
آري به خدا منتقمي مي آيد
يكي تيغ داند زدن رو ز كار
يكي را قلم زن كند روزگار
رحمان و رحيمي به خودت سوگند خدايي...
رفتن تو خواب همه پر
زير لبا زمزمه ، پر
وارد جايي كه بشي
شلوغي پر ، همهمه پر
جز تو تموم دنيا پر
هر كسي غير زيبا پر
رهبر اين دلم باشد عشق حق عالم كه شود هر كه ببيند عشقش...
روا دارد از دوست بيگانگي
كه دشمن گزيند بهمخانگي
يار مردان خدا باش كه در كشتي نوح
هست خاكي كه به آبي نخرد طوفان را
اگر چه حاليا ديريست كان بي كاروان كولي
ازين دست غبار آلود كوچيدست
وطرف دامن از اين خاك دامنگير برچيدست
هنوز از خويش پرسم گاه
اه
چه مي ديده است ان غمناك روي جاده نمناك ؟