قاعدتا باید جایی دستمان به هم می رسید
ولی چرا ...؟
مثل جهت های جغرافیایی!
گرد بودن زمین هم
به کارمان نمی آید
هر جا که باشی
شرق این سویت
و غرب سوی دیگر
تنها دلخوشیم به آفتاب
برای نامه هایمان!
Printable View
قاعدتا باید جایی دستمان به هم می رسید
ولی چرا ...؟
مثل جهت های جغرافیایی!
گرد بودن زمین هم
به کارمان نمی آید
هر جا که باشی
شرق این سویت
و غرب سوی دیگر
تنها دلخوشیم به آفتاب
برای نامه هایمان!
بریدن
بردن است
تو که بریده ای از من
بردن چه حالی دارد؟
چه ساده جان می گيرد
آدمک برفی
ميان دستان کوچک و يخ زده ات
و چه به سادگی
آب می شود در آغوش مردانه ام/
برف تو
رود من...
شنا کن به تنهایی
برواز کن به تنهایی
عشق را دفتری نیست
بزگترین عاشقان دنیا
خواندن نمی دانستند
به سلطان احمد بگویید
ایا سوفیا مال من است
نمی هراسم و باز میگویم
به آتا بگویید
توپ کاپی هم از آن من است
همه استانبول مال من است
همه ترکیه مال من است
همه دنیا مال من است
زیرا که
لبانت بر لبان من است
چون در ارتباط با دهه 60 بود و به افتخار همه بچه هاي متولد اين دهه كه كودكيشون توي اين زمان گذشته
گذشت
دههي شصت
خاك خورديم تا
خاك كرديم
همه
خودمان را
و بستههاي مچالهي سيگار
بهيادگار
راديو از نامها پر شد
بينشان
زنبورك زشتي در قاب شيشهاي
هميشه مادرش را گم كرده بود.
دههي شصت بود
كه دبستان
پادگان شد
پادگان، قبرستان
جنگ بود
موشك باران
شصتِ خدا بر رويمان
كوچه عوض ميشد
حجله به خون داماد آذين!
دير شده بود
كودكان بزرگ نشده ميمردند
و بزرگها
در حسرت كودكيهاشان
يواشكي ميخنديدند.
دههي آخرِ زمان
آخرِ دههي شصت بود
اميد، بشارتي دور
كور بود.
چند بار
چقدر سقوط ؟
هر بار قدری از تو كم میشود
دیگر نمیشناسمت
این تویی كه حتی
برگ چنار را
كنار گذاشتهای ؟
خداوند
نان روزانه ی ما را خواهد داد
دعا می کنیم
راه های آسمان بسته نباشند
....
خواب مردگان پر از خاک است
و خواب خاک
پر از مرده
زندگی در بیداری است.
قلبم را در مجراي كهنه اي
پنهان مي كنم
در اتاقي كه دريچه اش
نيست
از مهتابي به كوچه تاريك خم ميشوم
و به جاي همه نوميدان مي گريم
آه من
حرام
شده ام