بلوخين: شاهد نتيجه منصفانه اى نبوديم
اوكراين كه براى نخستين بار به جام جهانى راه يافته، در ديدار مرحله يك چهارم پايانى رقابت هاى آلمان برابر ايتاليا قرار گرفت و به سختى شكست خورد.اوكراين يكى از پديده هاى جام هجدهم جمعه در ورزشگاه هامبورگ برابر لاجوردى پوشان ايتاليا قهرمان سه دوره جام جهانى قرار گرفت، اما در پايان با گل هاى زامبروتا و تونى به زانو درآمد تا با سربلندى خاك آلمان را ترك كند.اولگ بلوخين سرمربى اوكراين پس از بازى گفت: «بسيار ناراحتم. فكر نمى كنم كه تابلوى ورزشگاه نتيجه منصفانه اى را نشان داده باشد. گل نخست ايتاليا ما را مجبور به حمله كرد. بازيكنانم برابر دفاعى بسيار نيرومند قرار داشتند، اما شاهد بوديم كه فرصت هاى گلزنى زيادى را به دست آوردند. آنها حتى مى توانستند هنگامى كه يك بر صفر عقب بوديم كار را به تساوى بكشانند.»بلوخين در مورد تعويض هاى گروهش هم گفت: «وياچسلاو اسويدرسكى را از زمين بيرون كشيدم، زيرا او يك كارت زرد داشت. نمى خواستم دومى را هم بگيرد و اخراج شود. در نيمه نخست، وادار به آوردن دومين بازيكن ذخيره ام شدم و همين امر تيمم را زير فشار زيادى قرار داد.»
منبع :روزنامه شرق
جهانى شدن فوتبال را دگرگون ساخته
تاكنون اين تعداد فوتباليست، ميهن خود را به مقصد جام جهانى ترك نكرده بود. جام جهانى كه سه هفته پيش در آلمان افتتاح شد، گوياى اين امر است كه اروپا و باشگاه هاى بزرگش تعداد زيادى از فوتباليست هاى جهان را به سوى خود جلب كرده است.بازيكنان تيم ملى هر كشور كه طى يك ماه به مصاف هم مى روند معمولاً در زمان عادى در باشگاه هاى خارجى بازى مى كنند. ۲۳ بازيكن منتخب كشورهاى ساحل عاج و توگو، همگى عضو باشگاه هاى خارجى هستند. تيم آمريكاى جنوبى نيز از ۲۱ بازيكن برزيلى و ۲۰ آرژانتينى تشكيل شده.در گذشته، بازيكنان، تمام دوره فعاليت ورزشى خود را در كشور متبوع مى ماندند و از ميهن خود يا حتى منطقه زندگى خود خارج نمى شدند اما اكنون وضع كاملاً تغيير كرده. معروف ترين آنها، ميشل پلاتينى است كه مدت هاى زيادى براى باشگاه يوونتوس بازى كرد و اريك كانتونا، تنها فرانسوى اى بود كه براى انگليسى ها توپ زد.
در سال ۱۹۹۵ بين جامعه اروپا و ۱۰۱ كشور جهان، موافقتنامه همكارى به امضا رسيد كه طى آن رفت و آمد بازيكنان به كشورهاى اروپايى آسان شده و به اين ترتيب فوتبال در حال تحميل خود به صورت يك ورزش جهانى به پيش مى رود. ميشل پوتو كه يكى از وكلاى ورزشكاران است مى گويد امروزه باشگاه هاى اروپا به صورت جهان وطنى درآمده.و پاسكال بونى فس نويسنده كتاب فوتبال و جهانى شدن آن مى گويد: طى ليگ قهرمانى كه ۱۷ ماه مه گذشته در فرانسه برگزار شد، در تيم بارسلونا ۴ بازيكن اسپانيايى و در تيم آرسنال فقط ۲ انگليسى حضور داشتند و مربى هر دو تيم نيز خارجى بودند. با اين حال دو مورد را مى توان در نظر گرفت؛ اول، اروپا به طرف اروپا كه شامل جذب بازيكنان حرفه اى اروپا در باشگاه هاى اروپايى مى شود و دوم، آفريقا به طرف اروپا كه جلب اميدهاى جديد و تازه نفس آفريقايى به سوى اروپا است.جرالد درفوس نويسنده كتاب راهنماى فوتبال آفريقا مى گويد: آفريقا محل پرورش بازيكنان بسيار توانا است در حال حاضر يك هزار بازيكن آفريقايى در تيم هاى ۵۲ كشور عضو سازمان جهانى فوتبال بازى مى كنند و مى توان اين بازيكنان را در همه تيم هاى جهان از جمله اندونزى، ايران، ارمنستان و... ديد.كشورهاى نيجريه، كامرون، غنا و ساحل عاج از مهمترين كشورهاى صادركننده فوتباليست به شمار مى روند. عزيمت بازيكنان از كشورشان بيشتر به دلايل اقتصادى صورت مى گيرد. بازيكنانى مانند ديديه دروگبا، ميشل اسين و ساموئل اتوئو ترجيح مى دهند كه عضو باشگاه هاى ثروتمند چلسى يا بارسلونا باشند و از حقوق چند ميليون يورويى بهره ببرند.در مورد تيم هاى اروپاى شرقى، ميشل پوتو معتقد است كه حضور اين بازيكنان از جمله لهستانى ها در تيم هاى انگليس و آلمان بيشتر از فرانسه بوده و در سال ۲۰۰۲ اين فكر به وجود آمد كه ممكن است آنها به باشگاه هاى فرانسه راه پيدا كنند ولى چنين اتفاقى رخ نداد.حضور ۲۱ بازيكن از ۲۳ بازيكن چك و كروات در باشگاه هاى خارجى گوياى اين واقعيت است كه بازيكنان اروپاى شرقى هم در حال عزيمت از كشور خود هستند.برزيل نيز با بازيكنان پاطلايى خود باشگاه هاى اروپايى را قبضه كرده و صدرنشين تيم هاى جهان محسوب مى شود. ميشل پوتو مى گويد در سال ۲۰۰۲ اكثر اين بازيكنان در باشگاه هاى برزيلى حضور داشتند در حالى كه امسال فقط ۲ بازيكن در اين باشگاه ها بازى مى كنند چرا كه همه آنها در روياى اسپانيا به سر مى برند.رونالدينيو آقاى سال فوتبال جهان در سال ۲۰۰۶ به باشگاه بارسلونا پيوسته و رونالدو و روبرتو كارلوس به عضويت باشگاه رئال مادريد درآمده اند.به نظر ميشل پوتو جز آرژانتين و كمتر از آن پاراگوئه هيچ تيمى قادر به برابرى با تيم برزيل نيست و تاثير تيم هاى مكزيك، كاستاريكا و اكوادور نيز طى بازى ها مشخص خواهد شد.دليل ديگر جهانى شدن فوتبال، حضور ۱۶ مربى خارجى در تيم ها است كه اين تعداد تاكنون بى سابقه بوده. بدين ترتيب مربى گرى تيم هاى ژاپن و پرتغال را دو برزيلى، تيم استراليا را يك هلندى و تيم ساحل عاج را يك فرانسوى به عهده دارند.
منبع: روزنامه فيگارو
آتزورى در پى تحقق آرزوهايش
خلاصه خبر
۱- اين ايتاليا مى تواند حتى آلمان تدافعى را هم شكست دهد. روزهاى خوش ايتاليا از راه رسيده و نمى خواهند كه آن را خراب كنند. اين شادى را مى توان از صورت مارچلو ليپى خواند كه با روزهاى گذشته خيلى فرق كرده و عصر هاى جهنمى جام جهانى را فراموش كرده است. ايتاليايى ها مى گويند ليپى جديد را پيدا كرده اند كه خوشحال است ، مى خندد و دوست دارد از شادى اش حرف بزند:« از نتيجه كاملاً راضى هستيم. اما نبايد تبديل به هدف دست يافته و تمام شده تلقى شود. ما به حداكثر آمادگى خودمان رسيده ايم اما به بزرگ ترين هدف نرسيده ايم. حالا مى توانيم همه كار بكنيم و بايد با تمام قدرت و قلبمان براى رسيدن به فينال تلاش كنيم.»
سرانجام جام جهانى هم مى تواند اين ايتاليا را تحسين كند كه با گل هاى بيشترى پيش مى رود و خود را به نيمه نهايى مى رساند. اوكراين با نتيجه ۰-۳ كه روى سينه اش نوشته مى شود بدون اينكه گريه كند به خانه اش برمى گردد و سفر ايتاليا طولانى تر مى شود . اين سزاوارى هاى تيمى را نشان مى دهد كه بعد از گذراندن دوره پر فشار انتقاد و جر و بحث ذهنيت منطقى خود را پيدا مى كند و با تيمى كه توازن كاملى دارد بازى را شروع مى كند و به كمك ستاره اش ، فرانچسكو توتى پيروز مى شود. با چنين بازيكنى ايتاليا اميدوار است تا آينده شان تبديل به رمان جذابى شود كه همه از خواندن آن لذت ببرند. توتى وقتى خود را نشان داد كه روى گل دوم و سرنوشت ساز ايتاليا همه كاره بود و سانتر او براى تونى كار اوكراين را تمام كرد در حالى كه كمتر از يك دقيقه قبل از آن مى توانست همه چيز پيچيده شود و اوكراين به گل برسد اما دفاع سرسخت و بدون اشتباه تيم ليپى هيچ شانسى را براى حريف باقى نگذاشت. آنها برنده بازى بودند و حالا بايد در نيمه نهايى به مصاف ميزبان بروند. آلمان- ايتاليا بعد از اين پيروزى مى تواند جالب باشد، آنها ستاره جديدى هم دارند كه نويد يك پائو لو روسى جديد را مى دهد: لوكا تونى با دو گل زده در يك بازى بعد از ناكامى در چهار بازى گذشته. همه چيز مثل داستان روسى ادامه دارد. اين نشانه خوبى براى تيم ليپى است كه بتواند حتى به فينال هم برسد. «خواب ديده بودم كه گل مى زنم. اما اينجا توانستم دو گل بزنم. اين شب را هيچ گاه فراموش نمى كنم.» مهاجم فيورنتينا و تيم ملى ايتاليا لوكا تونى مى گويد: «اين گل ها را به تمام كسانى تقديم مى كنم كه نزديك من بودند، بايد صادقانه بگويم. در اين مدت انتقادات زيادى از من شد كه مهاجم تنبل، كند و سنگينى هستم. اين حرف ها خيلى مرا اذيت مى كرد. حالا خوشحال هستم. چون اين روزها به سختى كار كردم و به خواسته ام رسيدم.» مدافعان اوكراين سعى كردند هيچ فرصتى را براى او فراهم نكنند. تمام فضا ها را بستند و تونى در تله آنها گرفتار شد اما فرصت طلبى او در نهايت كار خود را انجام داد. او مى گويد: «بله آنها واقعاً فشرده و محكم بازى مى كردند و من كار زيادى انجام ندادم. بله من هم اين موضوع را قبول دارم اما از اين نتيجه راضى هستم. ما در نيمه نهايى هستيم و بايد با آلمان بازى كنيم. بازى مقابل اين تيم خيلى بهتر از رويا رويى با آرژانتين است. اين نشانه سرنوشت خوب ماست. در اين جام ما شانس هاى خوبى داشتيم كه با اوكراين روبه رو شديم و حالا هم آلمان. سرنوشت ما خوب نوشته شده است. تيم ما يك گروه خوب و جنگنده است و براى تيم هاى حريف هيچ گاه آسان نخواهيم بود.» پائولو روسى هم به گلزن جديد ايتاليا اعتقاد داشته است و شرط بسته بود كه دير يا زود او گل مى زند. «به من هم اين حرف ها را يادآورى كردند. خيلى دوست دارم كه بتوانم مثل روسى بازى كنم و گل بزنم. شب هايى بود كه واقعاً بد مى گذشت اما امروز روز خوبى است. دوست دارم مثل روسى تا فينال پيش بروم و گل بزنم. آرزو هاى ما بايد در آلمان برآورده شود.» همه منتظر هستند تا ايتاليا به مصاف آلمان برود و تونى براى رقابت با كلوزه كه پنج گله است موتورش را روشن كند . اين ايتاليا مى تواند حتى آلمان تدافعى را هم شكست دهد. روزهاى خوش ايتاليا از راه رسيده و نمى خواهند كه آن را خراب كنند. اين شادى را مى توان از صورت مارچلو ليپى خواند كه با روزهاى گذشته خيلى فرق كرده و عصر هاى جهنمى جام جهانى را فراموش كرده است. ايتاليايى ها مى گويند ليپى جديد را پيدا كرده اند كه خوشحال است ، مى خندد و دوست دارد از شادى اش حرف بزند. از نتيجه كاملاً راضى هستيم. اما نبايد تبديل به هدف دست يافته و تمام شده تلقى شود. ما به حداكثر آمادگى خودمان رسيده ايم اما به بزرگ ترين هدف نرسيده ايم. حالا مى توانيم همه كار بكنيم و بايد با تمام قدرت و قلبمان براى رسيدن به فينال تلاش كنيم. از ليپى سئوال مى كنند كه شما مى دانستيد در مرحله بعد به آلمان برخورد مى كنيد و چگونه آنها را ارزيابى مى كنيد. او مى خندد و مى گويد: «اول بازى انگليس- پرتغال را مى بينم بعد هم برزيل- فرانسه. در آخر به آلمان هم فكر مى كنيم.» گوئيدو روسى كه از طرف دولت براى ديدن اين بازى به آلمان آمده بود از اين نتيجه راضى است و مى گويد: «ليپى مرد خوش شانسى است. شانس فاكتور مهمى است كه هر كسى براى موفقيت بايد داشته باشد. او بايد بماند و اين تيم را بعد از جام جهانى هم هدايت كند. خوشحال هستم كه ايتاليا صعود كرده و به نيمه نهايى رسيده است. من قبل هم گفته بودم كه ايتاليا مدعى بزرگ اين جام است.» روسى وقتى در رختكن ليپى را مى بيند به او تبريك مى گويد و از او مى خواهد كه در تيم ملى بماند. مارچلو ليپى مى خندد ولى جوابى نمى دهد. ليپى مى گويد: «در اين شب زيبا دوست ندارم كه درباره دشوارى هاى بعدى فكر كنم. اين را مى دانم كه هيچ تركيبى كامل نيست و اشكالات خودش را دارد اما الان وقت آناليز كردن نيست. فقط اين را مى گويم كه بعضى از ايده هايمان انجام نشد و تاكتيك ما خوب نبود. امشب از اين پيروزى لذت مى بريم. فردا براى بازبينى فرصت خوبى خواهد بود.» بعد از بازى همه خوشحال هستند و روياى بزرگ آنها براى رسيدن دوباره به فينال در يك قدمى است و بعد از گذر از آلمان همه چيز رنگ لاجوردى به خود مى گيرد. به نظر مى رسد جنگ از پيش تعيين شده خيلى زود تمام شد و همه براى موفقيت ايتاليا تلاش مى كنند. ليپى چند روز پيش به مطبوعات ايتاليايى گفته بود كه هيچ حرفى با آنها ندارد و ترجيح مى دهد تا روزنامه هاى خارجى را ورق بزند. اما در كنفرانس مطبوعاتى او به تمام سئوالات جواب مى دهد. تيمى كه حتى امكان آن وجود داشت تا در مرحله اول هم حذف شود و انتقادات ليپى را كلافه كرده بودند امروز تبديل به حمايت هايى شده است كه در طرف مقابل ليپى هم ايده هايش را تصحيح كرده و آن را قبل از همه با خبرنگاران خودى در ميان مى گذارد و جواب آنها را مى دهد. او اعتقاد دارد كه يك تيم بزرگ را در ميدان ديده است و به ادامه راه اميدوار است: «براى اين گروه غيرممكن وجود ندارد. بايد سعى خودمان را بكنيم چون هر چيزى ممكن است اتفاق بيفتد. اين يك گروه استثنايى است خصوصاً اينكه چند بازيكن ما هم پايشان به گل زدن باز شده است. من هيچ حرفى در مورد انتقادات مطرح شده ندارم و اگر حرفى زدم احساس كردم كه بيش از حد اغراق شده بود. حتى اگر هم اشتباهى صورت مى گيرد باز هم اين تيم قلب خود را كنار نمى گذارند و صادقانه بازى مى كنند.» بيشترين خوشحالى ليپى در مورد لوكا تونى اين است كه سرانجام گل زد: «من مطمئن بودم كه گل مى زند. چند دقيقه قبل از بازى هم به خودش گفتم: ببين لوكا اگر فقط يك گل بزنى دومى هم آسان خواهد بود. براى من غيرممكن بود كه او را بدون گل از زمين بيرون بياورم. او طى سه فصل ۸۰ گل زده و توانايى بزرگى دارد كه بايد فقط فرصت بيشترى به او بدهيم.» ايتاليا از رويارويى با آلمان خاطرات خوشى هم دارد: نيمه نهايى جام ۷۰ و فينال ۸۲. «همه مى گويند كه آنها از آن خاطرات گذشته مى ترسند. اما من چنين نظرى ندارم. آنها تيم جوانى دارند كه فقط در شرايط روانى سختى قرار گرفته اند. مثل آنچه كه براى ما اتفاق افتاد. همان طور كه ما بهتر شديم و آنها از ما مى ترسند ما همه چنين احساسى در مورد آنها داريم. بايد زحمت بكشيم . بازى سختى خواهد بود. ما و آنها از شرايط سخت مى آييم و هر دو مدعى هستيم.» ليپى به همه مى گويد به اميد ديدار تا سه شنبه در دورتموند. هيچ چيزى قابل پيش بينى نيست. ايتاليا به گونه اى ديگر بازى كرد و همه غافلگير شدند. آلمان هم آرژانتين را به خانه فرستاد اما روز انتقام باقى مانده است و همه منتظر ايتاليايى هستند كه به فينال برود و روسى جديد متولد شود.
منبع :روزنامه شرق
استعفاى پكرمن پس از حذف آرژانتين
خلاصه خبر
پكرمن:
«ما دو تعويض اجبارى داشتيم و همين به ضررمان تمام شد. آلمانى ها از تعويض هايشان نهايت استفاده را بردند چون براساس ضرورت بازى شان تازه واردها را آوردند و بازى را ادامه دادند. اما براى ما به گونه اى ديگر اين تعويض ها شكل گرفت.»
«هميشه احساس مى كردم كه ما به فينال مى رسيم اما در مورد جزئيات بعدى اصلاً فكر نكرده بودم كه چه كسى به فينال مى رسد. حالا كه ما حذف شده ايم اما هر كسى كه به فينال برسد با احترام به آن نگاه مى كنم.»
«ترسناك است مثل فيلم هاى هيچكاك» يورگن كلينزمن اين را مى گويد و ادامه مى دهد: «اگر برنده شوى خوشحال ترين هستى و اگر بازنده باشى غمگين ترين» اما براى آرژانتين اين طور نيست. آنها طولانى ترين و غم انگيزترين شب فوتبالشان را پشت سر مى گذارند. تيمى كه زيباترين فوتبال را بازى مى كرد بدون اينكه به آرزويش برسد از جام خداحافظى مى كند. يك ساعت بعد از بازى، خوزه پكرمن از سمت خود استعفا مى دهد و مى گويد: براى من اين دوره تمام شده است و نمى توانم ادامه دهم. به رغم تلاشى كه كرديم همه چيز خراب شد. بازى هيجان انگيزى بود فراتر از يك بازى در مرحله يك چهارم نهايى. آرژانتين مثل يك مدعى قهرمانى بازى كرد. خوب بازى كرد اما در نهايت حذف شد. «بهت تنها چيزى است كه در مورد آرژانتينى ها مى توان گفت. همان طور كه مارادونا يك روز قبل از بازى گفته بود كه از مربيگرى تيم ملى صرف نظر كرده است و فعلاً ترجيح مى دهد آرامش خود را حفظ كند چرا كه اين شغلى پراسترس است و براى مربيگرى هنوز آماده نيست.» ۲۴ ساعت بعد پكرمن به چنين نتيجه اى مى رسد و به رغم درخواست فدراسيون فوتبال دوره كارى خود را تمام مى كند. بعد از رودررويى خبرنگاران از بازى حرف مى زند. جملات او سنگين و آرام پيش مى روند. كسى هم معترض نيست.
در مورد تعويض ها: ما دو تعويض اجبارى داشتيم و همين به ضررمان تمام شد. آلمانى ها از تعويض هايشان نهايت استفاده را بردند چون براساس ضرورت بازى شان تازه واردها را آوردند و بازى را ادامه دادند. اما براى ما به گونه اى ديگر اين تعويض ها شكل گرفت.
در مورد ريكلمه: رومن تمام انرژى خودش را صرف كرد و شرايط عصبى دقايق اوليه هم تاثير گذاشت. اگر ما مصدوم نداشتيم و تعويض نمى كرديم مى توانستيم با كنترل توپ و بازى از كناره ها حمله كنيم و به سرعت خودمان را به محوطه جريمه حريف برسانيم. اما ما تعويض كرديم و آلمان ها به گل رسيدند. ما به دنبال اين بوديم تا تداوم و استقامت تيم حفظ شود. وقتى يك بازيكن خسته مى شود من دليلى نمى بينم كه او و تيم را بيش از اين خسته كنم. بايد تيم را شاداب تر مى كردم. من مى گويم و اعتقاد دارم كه رومن خسته شد و بعد هم از بازى بيرون آمد. همين.
در مورد كروز و مسى: هيچ كس مطمئن نبود كه بازى اين طور تمام شود يا اتفاق ديگرى علاوى بر اين بيفتد. ما مى دانيم كه كروز بازيكن فيزيكى و درگيرشونده است و همان چيزى بود كه به آن احتياج داشتيم. شايد با آمدن مسى ما توپ را در اختيار داشتيم و مى توانستيم دريبل بزنيم اما ما چندان وارد محوطه جريمه آلمان نشديم. مثل بازى با هلند كه با بودن مسى و ته وز خيلى خوب بازى كرديم و عالى بودند اما موقعيت هاى زيادى داخل محوطه جريمه نداشتيم. با بودن كروز مى توانستيم بازى هوايى را تحت كنترل داشته باشيم جنگندگى خودمان را حفظ كرديم و تا قبل از گل آلمان همه چيز در اختيارمان بود.
در مورد توز كه درخواست كرد به جاى ساويولا بازى كند: بله همه اين را مى دانند. ته وز خوب بازى كرد. وقتى تيم مى بازد دليل هاى ديگرى را مى آورند كه چندان جالب نيست. ته وز كار خودش را خوب انجام داد. در تيم من هر يازده نفر عالى بازى كردند.
در مورد تيم آرژانتين: زيبا ترين بازى ها را از آرژانتين ديده ايد. در نيمه اول همه چيز در دست ما بود و موقعيت هاى خوبى داشتيم و خطرناك بوديم. نيمه دوم به گل رسيديم و آلمان تحت فشار بيشترى قرار گرفت. اما فقط از كناره ها مى توانستند حركت كنند و بازى تحت كنترل ما بود. احساس همه اين طور است كه ما بهتر بوديم اما هميشه بهترين تيم نمى تواند برنده باشد. آرژانتين به عنوان تيمى كه زيبا بازى مى كند حذف شد و اين غم انگيز است.
در مورد پنالتى ها: غيرممكن و بى فايده است كه در اين مورد حرفى بزنيم و بى تجربگى را وسط بكشيم. پنالتى ها داستان خودش را دارد و هميشه بى رحم است. طى بازى فرانكو خوب بود. آبوندانزيرى يكى از بهترين بازيكنان به حساب مى آمد. نمى توانيم براى پنالتى ها دروازه بان خود را سرزنش كنيم. تقصير او نبود.
در مورد بالاك: من دوست ندارم در مورد بازيكنان حريف حرفى بزنم. آنها هم كيفيت خوب خودشان را دارند و تا اين مرحله پيش آمده اند. انگيزه و سرسختى آنها را نبايد ناديده گرفت.
در مورد فينال: هميشه احساس مى كردم كه ما به فينال مى رسيم اما در مورد جزئيات بعدى اصلاً فكر نكرده بودم كه چه كسى به فينال مى رسد. حالا كه ما حذف شده ايم اما هر كسى كه به فينال برسد با احترام به آن نگاه مى كنم. همان طور كه در شروع جام همه از پكرمن تشكر مى كردند و منتظر يك تيم زيبا بودند و امروز به خاطر بازى هاى خوب از او تشكر مى كنند. پكرمن مى گويد: اين تيم همه ما را خوشبين كرده است. بله ما الان حذف شده ايم اما برمى گرديم و به خواسته مان مى رسيم. اين بازيكنان كيفيت واقعى فوتبال آرژانتين را نشان دادند. آنها مثل يك تيم بودند، ستاره و بازى انفرادى برايشان اهميت نداشت. حالا تمام طرفداران فوتبال ما را دوست دارند و حمايتمان مى كنند حتى اگر شكست بخوريم. مهم اين است وراى نتايج همه از فوتبال آرژانتين راضى هستند.
منبع :روزنامه شرق
شش پيشنهاد براى بهبود كيفيت جام جهانى
:chnدر حالى كه اكثر خبرنگاران و ورزشى نويسان جهان سرگرم پيش بينى قهرمان جام هجدهم هستند، اندى گولدبرگ، ورزشى نويس مشهور خبرگزارى دولتى آلمان، از وقتش به نحو بهترى استفاده كرده و شش پيشنهاد جالب و قابل تعمق براى بهبود كيفيت بزرگترين رويداد ورزشى جهان ارائه كرده است.
پيشنهادهاى گولدبرگ از اين قرار هستند:
۱- تيم سازمان ملل متحد: به كجاى كار مسابقات جام جهانى برمى خورد. اگر يك تيم از ۳۲ تيم شركت كننده در آن تيم سازمان ملل متحد باشد؟ اين تيم مى تواند پرچم آبى سازمان ملل متحد را در استاديوم هاى محل برگزارى مسابقات به اهتزاز درآورد و به تبليغ صلح و مدارا ميان مردم جهان بپردازد. اين تيم بايد زير نظر فردى كه از سوى دبير كل سازمان ملل متحد منصوب مى شود اداره شود و بازيكنان آن بايد از ميان بهترين بازيكنانى انتخاب شوند كه تيم ملى فوتبال كشورشان به جام جهانى راه نيافته است.
در صورت وجود چنين تيمى، فوتبال دوستان مى توانستند شاهد حضور ستارگانى چون رايان گيگز ولزى و ساموئل اتوئوى كامرونى در جام جهانى باشند. همچنين در صورت حضور تيم فوتبال سازمان ملل متحد در جام جهانى، آن دسته از طرفدارانى كه تيم محبوب شان از جام حذف شده يا اصلاً به مرحله نهايى راه نيافته، مى توانستند به جاى اين كه مثل هميشه به طرفدارى از برزيل بپردازند، از تيم سازمان ملل حمايت كنند.علاوه بر اين، تشكيل چنين تيمى به طرز قابل ملاحظه اى موجب تقويت جايگاه سازمان ملل به عنوان نهادى براى ايجاد صلح و اتحاد در جهان خواهد شد.
۲ - جبران امتياز ميزبانى: تغيير ديگرى كه مى تواند به بهبود وضعيت مسابقات جام جهانى كمك كند، جبران امتيازهاى فراوانى است كه در وضعيت فعلى كشور ميزبان از آنها برخوردار است و با وضعيت فعلى، حتى نيازى به شركت در بازى هاى مقدماتى هم ندارد.
براى جبران اين تبعيض ها، به جاى اين كه كشور ميزبان را به سرگروه يكى از گروه هاى هشت گانه تبديل كنيم، بايد آنها را با مدافع عنوان قهرمانى هم گروه كنيم و بازى افتتاحيه جام جهانى هم هميشه بين كشور ميزبان و مدافع عنوان قهرمانى برگزار شود.
به اين ترتيب تيم كشور ميزبان هم مثل بقيه تيم ها براى صعود به مرحله بعد، راه نسبتاً دشوارى را در پيش خواهد داشت. از آن جايى كه از هر گروه دو تيم صعود مى كنند، هم گروهى با مدافع عنوان قهرمانى چندان كابوس غيرقابل هضمى هم نيست، اما در عوض اين كار باعث مى شود كشورهايى كه قدرت درجه اول فوتبال محسوب نمى شوند، پيش از نامزدى براى برگزارى اين مسابقات خوب فكر كنند.
مثلاً اگر امسال چنين قانونى به اجرا درمى آمد، در بازى افتتاحيه شاهد بازى بى نظيرى ميان آلمان و برزيل مى بوديم و آلمان هم مجبور مى شد براى صعود به دور بعد كمى زحمت بكشد و تنها با حريف هاى آسانى مثل لهستان و كاستاريكا و اكوادور روبه رو نشود.
۳- يار يازدهم به چه درد مى خورد؟ ديگر كم كم وقت آن شده تا بعضى قوانين ابتدايى بازى فوتبال را تغيير دهيم. يكى از مهم ترين اين تغييرات، كاهش تعداد بازيكنان از ۱۱ نفر به ۱۰ نفر خواهد بود. بازيكنان امروز از اسلاف شان قدرت بدنى بسيار بالاترى دارند؛ همچنين امروز تاكتيك هاى پيچيده اى وجود دارد كه مربيان را قادر مى سازد تا بازى را ببندند و حريف خلاق را پشت ديوارى گوشتى از بازيكنان نگه دارند و تمام فضاهاى باز زمين را محدود كنند. كاهش تعداد بازيكنان جا را براى ارائه فوتبالى زيبا و سرگرم كننده باز مى كند. به همين خاطر است كه هميشه وقتى داور يكى، دو كارت قرمز نشان مى دهد، بازى زيباتر مى شود.
۴- حذف ضربات پنالتى: احتمالاً همه موافق هستيد كه ضربات پنالتى هم ديگر به درد فوتبال نمى خورند. البته مسلماً بايد شيوه اى براى تعيين وضعيت بازى هايى كه با نتيجه مساوى به پايان مى رسد وجود داشته باشد، اما ضربات پنالتى هيچ ربطى به توانايى ها و مهارت هاى يك تيم ندارد. به هر حال راه هاى زيادى براى تعيين وضعيت اين گونه بازى ها مى توان پيدا كرد، كه مثلاً يك نمونه اش اين است كه بعد از پايان ۹۰ دقيقه، دو تيم را مجبور كنيم كه در وقت اضافه و بعد از گذشت هر پنج دقيقه، دو نفر از بازيكنان شان را از زمين بيرون بياورند. به اين ترتيب به شما قول مى دهم قبل از اين كه دقايق وقت اضافه به ۳۰ برسد، برنده تعيين شده است.
۵- عمل كردن فيفا به توصيه هاى خودش: ديگر وقت آن رسيده كه فيفا به توصيه هاى خودش عمل كند. فدراسيون بين المللى فوتبال هر چهار سال يك بار ميلياردها دلار از اسپانسرهايى چون مك دونالد، بادوايزر و كوكاكولا پول مى گيرد و محصولات شان را در پربيننده ترين رقابت هاى ورزشى سال تبليغ مى كند. بهتر است فيفا كمى كمتر به پول و كمى بيشتر به اهدافش فكر كند.
۶- جوايز جديد: فيفا بايد علاوه بر جوايزى چون كفش طلا براى بهترين گلزن و توپ طلا براى بهترين بازيكن جام جهانى، جوايزى چون توپ چوبين به نااميدكننده ترين بازيكن سال هم اهدا كند. علاوه بر اين، فيفا بايد روش بهترى براى تعيين تيم صعودكننده از مرحله گروهى هنگامى كه دو تيم در همه چيز با هم مساوى هستند، پيدا كند. در حال حاضر فيفا به شيوه بچگانه شير يا خط اين كار را مى كند، اما در آينده بايد راه هاى منصفانه ترى را در پيش بگيرد: مثلاً اين كه از هر تيم بخواهد مقاله اى ۵۰۰كلمه اى با موضوع «چرا ما لياقت صعود به دور بعد را داريم؟» بنويسد.
منبع :روزنامه شرق