قصه یعنی
یه نفر
نفری
حیران
در
وسطِ
نبود و بود
وسطِ
آخِر و اول
وسطِ
مرگ و حیات
......
Printable View
قصه یعنی
یه نفر
نفری
حیران
در
وسطِ
نبود و بود
وسطِ
آخِر و اول
وسطِ
مرگ و حیات
......
قصـه
یعنی
غصــه
قصه گو !
در گذر
سال ها
در سایه
غصه ها
روزی
قصه
برخاستن
بودن
آغاز
شد .
شب است
برای من و ستاره ها
نه راست قصه مهم است
نه دروغ
تو فقط
شهرزاد شهر قصه های من شو
قصه ات را بگو
سلام
خب دوستان "قصه" ی ما به سر رسید و اولین دوره مسابقه طــرح تلگــرافی امسال هم پایان یافت.
از همـــراهی تک تک ـتون ممنـــونم و ورودِ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] عــزیز رو به مسابقه صمیمانه تبـــریک میگم.:»
و اما تیــم داوران برنده ی این دوره رو چه کسی معرفی کرد؟
برنـــده ی این دوره کسی نیست جز کاربــر فعــال ادبیــات [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] عــزیز. تبـــریک میگم.:»
مسابقه ـمون با موضوعی که مرتضی عزیز اعلام می کنه ادامه پیدا خواهد کرد.
سـپاس.
سلام به همه:n06:
با تشکر از دوستان موضوع این دوره رو نقاب اعلام می کنم:n16:
نقابی
سیاه
دروغی
بزرگ
.
.
.
قلبی
تاریک
خیانتی
ننگین
.
.
.
در مقابلش:
زننده
نقابی
سفید
.
دلی روشن
عشقی پاک
.
.
.
نساختند
باهم این دو
نه در رنگ نقاب
در رنگ عشق ...
فرو
میروم
در نقاب
خوشبختی!
حس میکنم
خوشبختم
و اینگونه
دیگر
دنبال
خوشبختی
نمیروم!
تمام عمر خندید
چشمهای من
به رویای
دورِ
لب های تو
پشت نقاب!
بـازیــگر
بی نقاب
گم شده
در اندیشه
این نقاب ها
خـیره
به نقاب
زندگی
لبخندی گمراه
نگاهی دروغ
حسی تهی
.
.
.
و حـالا
من دیگر
پشت نــقـاب