در شهر ما عشق کیمیا نیست.سخن حدیث قاف و سیمرغ نیست.که عشق آشنای جان ماست...
Printable View
در شهر ما عشق کیمیا نیست.سخن حدیث قاف و سیمرغ نیست.که عشق آشنای جان ماست...
چه فرقی میکند زدن یا خوردن برای سنگ
وقتی فقط میشکند...
در بن بست هم راه آسمان باز است ، پرواز بياموز...
در شهادت یک شمع راز منوری است که آن را آن آخرین و آن کشیده ترین شعله خوب می داند...
هركه را از دست ميدهيم بي آنكه بخواهيم پاره اي از وجود ما را ميبرد پس سعي كن كمتر از دست بدهي تا وجودت صد تكه نشود...
هميشه عاشق کسي باش که لايق عشق باشدنه تشنه ي عشق . زيرا تشنه ي عشق روزي سيراب مي شود...
او را گفتند فرق بین تولد و مرگ در چیست؟
گفت، در نوع گریستن. در تولد آدم خود می گرید، اما در مرگ دیگران می گریند...(بهلول)
دلم به آرزوهایم می سوخت دل به آرزو سوزاندن همانقدر بی ثمر است که آرزو داشتن چون خود آرزو واهی است
دلت را از احساس خالی کن آنگاه سرشار می شوی... سرشار ...سرشار
عشق مثل باد روده است تا موقعي که در وجود توست خودت را ناراحت مي کند و زماني که ابراز مي شود ديگران را مي آزارد
عاشق آن نیست که یک دل به صد یار دهد عاشق آن است که صد دل به یک یار دهد...