ممنون، اون جملهای که ابتدا گذاشتم، بهترین ترجمهای که میشه کرد همین خواهد بود ...
عذر میخوام که از اول کامل نذاشتم، الان که دو سه صفحهی ادامهاش رو خوندم، فهمیدم که این برداشت، همون برداشت عمومی هست ... یه جمله داریم که این رو نشون میده :
Stronger perceptions of personal control/locus of causality would increase crisis
responsibility and image damage if the organization or political figures had the capacity
to prevent the crisis or event. In contrast, perceptions of external control should
lessen crisis responsibility and image damage if it is shown that the organization or
the accused person could do little or nothing to prevent the crisis, as in the case of a
natural disaster
حالا با این اوصاف، چی ترجمه میکنید کلمهی perception رو ؟! برداشت عمومی ؟!
برداشتهای عمومی قویتر ؟!
ذهنیت ؟!
چون داره میگه هر چی مردم فکر کنن سازمان اختیار بیشتری در به وجود اومدن این بحران داشته، تصویر و ذهنیت اون شخص یا سازمان بیشتر خراب میشه و بالعکس ...
+
یه نکتهای ...
دیدم تو ترجمهتون attribution رو مصراً انتساب ترجمه کردید. از نظر مفهومی، انتساب بهتر از اسناده (esnad)
اما من اسناد رو بر مبنای کلید واژهی Fundamental Attribution Error که در تمامی محافل فارسیزبان به "خطای بنیادی اسناد" ترجمه شده، به اسناد برگردوندم و بعد از اون هم هر بار این واژه اومد، همون اسناد ترجمه کردم ...
به نظرتون اسناد اشتباهه ؟!
نمیدونم با موضوعیتش چقدر آشنایی دارید، این خطای بنیادی مربوط به آدمهایی است که تا اشتباهی از کسی سر میزنه، فوراً اون اشتباه رو به یکی از خصوصیات طرف منتسب میکنن ... مثلاً اگه کسی زمین بخوره، اولین چیزی که میگن، دست و پا چلفتیه !! نمیان بگن که مثلاً زمین سر بوده، یا این بنده خدا کفشش مشکل داره ...
این خطای بنیادی اسناده ...
حالا اگه این رو اسناد ترجمه کنم، نمیشه بقیهاش رو انتساب بنویسم !
از طرفی اگه این رو انتساب ترجمه کنم، اصلاً واژهی مأنوسی در زبان مدیریت نیست ...