بادکنکی که دل کودکیام
هوایش کرده بود
امروز ترکید
شهاب مقربین
Printable View
بادکنکی که دل کودکیام
هوایش کرده بود
امروز ترکید
شهاب مقربین
انگار من بودم
كه به خاطر تو
ابتدای جهان را ديدم
و تو نبودی انگار من بودم
كه به خاطر تو
تمام قطارها را شمردم
كوپه به كوپه
و تو نبودی
انگار من بودم
كه قرن ها دوستت میداشتم
بيش از آن كه آدم
جغرافيای هوا را كشف كند
و تو نبودی
انگار من بودم
پشت درختان نزديك
كه استخوانهايم
ترك برمیداشت
و تو نبودی
انگار...
انگار من نبودم
و اين همه انگار بود
كه به شط شكی مدام میپيوست
و ... تو نبودی.
عادل بيابانگرد جوان
سرم را بر آستانه سنگ
می گذارم
و لبم را بر لب آب
و دست در دست باد
می روم
برای سوختن در جایی
که نمی دانم
بیژن جلالی
دلت می گریزد
خودت می مانی
گاه برای بودن
تکه تکه باید شد…
اين همه دروغ هر معده اي را سوراخ مي كند
بالا مي آورد
پينوكيو و دماغش را
و به اعماق اقيانوس مي گريزد
حالا از آن همه كدو بر ساحل
پيرمرد هيچ سهمي ندارد
و مگر مي توان با آن شكم گرسنه دعا كرد
پسري از اين هيزم بي معرفت سبز شود ؟!
حلاج با کمی طناب خدا شد
من حتی به حوالی خانه اش نرسيدم
ديگر با اين طنابهای ارزان قيمت
روی چارپايه نمی روم
خرس های قطبی در استخرها
روباه های قطبی در مرغ فروشی ها
پنگوئن ها در جوی ها
گلسنگ های قطبی در گلدان ها
و اين هم ماموت ها
در خيابان های مبهوت شهر
بی تو بايد عصر جديد یخبندان را جدی بگيريم !
باران که میشوی
من تشنه میشوم
برگونه های شب زده ام
یک غزل ببار...
fanoose_shab
چشمک میرند
ستاره روی بال اسمان
من
اوج میگیرم
روی خواب مهتاب
اسمان
زیباست
fanoose_shab
روی پرچین حظور
لای پربرگترین پیچک باغ
ان طرف
روبه افق
اسمان رنگ نفسهای توراداردوبس....
fanoose_shab