جالبه که قفل رو هم می شکستن در مواردی:n37:
در کمد ها که قفلش با قاشق باز می شد:n21:
من هر روز بشقاب و لیوان رو با خودم می بردم ستاد،فرماندم گفت چرا می بری گفتم چون می دزدن،گفت نمی زدن یه روز نبردم ظهر برگشتم دیدم لیوانم نیست:n27:
سرباز داشتیم که هر روز تو بشقاب کسانی که مرخصی بودن غذا می خورد و بعدش بشقاب رو می نداخت سطل آشغال به فرمانده گفتم یه روز فرستادش بازداشتگاه وقتی اومد باز روز از نو روزی از نو:n41:
- - - Updated - - -
جالبه که قفل رو هم می شکستن در مواردی:n37:
در کمد ها که قفلش با قاشق باز می شد:n21:
من هر روز بشقاب و لیوان رو با خودم می بردم ستاد،فرماندم گفت چرا می بری گفتم چون می دزدن،گفت نمی زدن یه روز نبردم ظهر برگشتم دیدم لیوانم نیست:n27:
سرباز داشتیم که هر روز تو بشقاب کسانی که مرخصی بودن غذا می خورد و بعدش بشقاب رو می نداخت سطل آشغال به فرمانده گفتم یه روز فرستادش بازداشتگاه وقتی اومد باز روز از نو روزی از نو:n41: