بیخییال بابا اصلا حال کردی جک بنویس مهم اینه یکم دور هم بخندیم یکم امیدوار شیم هر چقدرم سوتی بدیم از ما ببدتر هم هستننقل قول:
Printable View
بیخییال بابا اصلا حال کردی جک بنویس مهم اینه یکم دور هم بخندیم یکم امیدوار شیم هر چقدرم سوتی بدیم از ما ببدتر هم هستننقل قول:
شما که هرچی دلت میخواد داری میگینقل قول:
اصلا هر چی دوست داری سوتی تعریف کن
قدیما اینترنت و ماهواره نبود کسی فیلم نمیدید ولی الان همه میبینن و خوب نمیشه کسی کارای اون ها را به نام خودش بزنه (البته منظورم شما نبودی)
اما بی خیال کلا اگر ناراحت شدی من معذرت میخوام
بازم تعریف کن
منم یک چند تایی دارم که تعریف کنم یکیشم این پایین
با عموم و پسر عموهام داشتیم از جلوی بیمارستان امام رضا رد میشدیم رو دیوار ها تبلیغی با این مضمون بود :حجامت با روشی کاملا بهداشتی
منم میخواستم بگن اصلا کسی تا حالا حجامت کرده
حواسم نبود گفتم اصلا کسی تا حالا جنابت کرده همه فهمیدن ولی کسی به روی خودش نیاورد
عموم که نفهمید چی گفتم گفت آره من کردم خیلی خوبه ادم راحت میشه شما ها هم حتما انجام بدین
بعد شماها چی کار کردید؟نقل قول:
عموم که نفهمید چی گفتم گفت آره من کردم خیلی خوبه ادم راحت میشه شما ها هم حتما انجام بدین
نقل قول:
اونجا هیچی ولی توخانه همه پسر عمو هام منو مسخره کردند
بيشتر اين سوتي ها نفسير مي خواد!
اره میخواد الیته به اینکه کی تفسیر میکنه هم بستگی دارهنقل قول:
نه دیگه من اینجوری فکر نمیکنم. همه چیز که خندیدن نیست... قرار باشه هر کسی بیاد یه خاطره یا سوتی تعریف کنه بعد 4 نفر دیگه بیان بگن دروغ بود کپی بود فیلم بود ال بود بل بود دیگه تعریف نکنی بهتره... بهتره اسم تاپیک رو بزارید سوتی بازار و مچ گیری یه عده بیان سوتی بگن یه عده هم مچ بگیرن اونوقت همه چیز حله ... من از این به بعد فقط میخونم سوتی ها رو...نقل قول:
عزیزم منظور من از قدیما عهد تیرکمون نبود منظورم اون موقعی بود که فروم اینقدر شلوغ نبود یعنی 240 هزار کاربر نداشت. نه وقتی که اینترنت و ماهواره نبود. اصلا اگه اینترنت نبود پی سی ورد هم نبود و سوتی بازار هم نبود و ...نقل قول:
نه عزیزم سوتی های ما رو که شما تصویری شو دیدید دیگه لطفی نداره تعریف کنیم.
نقل قول:نقل قول:امروز بی کار بودم گفتم تو سوتی های پیرمرد عزیز گشت بزنم ...نقل قول:
سوتی های جالبی دادی .. عزیز ..
وای نگو اگع دستمال کاغذی کم داشته باشی خیلی بد میشه ...
حالا یک بار من هم تو کلاس درس زمستون نشسته بودیم .. و این زمستون هم خیلی سرد شد .. یک دفعه معلم شیمی که تو کلاس داشت قدم میزد بالای سر یکی "عطسه ای فجیح" کرد که بنده خدا رفت بیرون نیم ساعت تا زنگ نیومد ولی ما هم نامرد نیستیم ... زنگ بعد طوری رفتار کردیم انگار چیزی نشده ... چون بنده خدا ادم خوبی بود ..
یکبار هم معلم جغرافیا ... من سال دوم ام ... میرم سال سوم .. چه ربطی داشت ؟ :دی
سر جلسه امتحان داشت رد میشد از بغل من 3 تا عطسه پشت سر هم کرد و من هم گفتم لعنتی ....
معلم یک جوری شد و نگام کرد .. منم فهمیدم سوتی دادم گفتم .. آقا یکی دیگه کرده بودید رکورد زده بودید ... همه خندیدند ولی معلم جوری دیگر ... :دی
چند وقت پیش یه چند تا دختره تو کوچمون بودن خیلی ؟؟؟؟ :31: هر روز صبح دقیقا توی یکی از پیچ های کوچمون میدیدمشون (بدون استثنا ) :46:
کلی سلام علیک با هام میکردند ! آخه من خیلی خوشتیپ بودم :31: نه جدی میگم خیلی از من خوششون میومد :5:
یه روز صبح که خیلی دیرم شده بود و با چهره ای داغون داشتم میرفتم مدرسه وقتی به پیچی که همیشه اونها رو اونورش میدیدم رسیدم کمی وایسادم کیفم رو گذاشتم زمین و خودمو مرتب کردم و دستی تو مو هام بردم وقتی خواستم حرکت کنم دیدم هر 3 تاییشون پشتم هستند و مشغول خندیدند بهم هستند :18::19: