آدم هر چیزی هم که در زندگی داشته باشد به شیرینیِ داشتن برادر نیست !
وقتی با تمام غیرت میایستد جلویت و میگوید : خودم میرم تو نیا ! برو تو .. حالا هر چند که مقصد سوپری محل باشد..
وقتی تولدت میشود پچ پچ های درگوشی اش را با مادر میشنوی و شب که میآید با کلی بادکنک و فشفشه و با برف شادی می افتاد به جان موهایت که :شمع ها را فوت کن !
وقتی .. وقتی .. وقتی ..
ما که نداریم ..
روزگارانی حسرت خوردیم بر یک هل محکم بی بازگشت مردانه در روی تاب ..
هی تلو تلو خوردیم در تنهایی خویش و کمرنگ و کمرنگ تر شدیم
هر کسی برادر دارد خدا برایش حفظ کند ..
من فکر میکنم اگر برادری میداشتم "شب نشینی هایم " گرم تر میبودند..
شبتون آروم
دلآتون خندون