-
خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت
به قصد جان من زار ناتوان انداخت
-
میان عاشق و معشوق هیچ حایل نیست
تو خود حجاب خودی، حافظ از میان برخیز
-
لحظه دیدار نزدیک است
باز من دیوانه ام مستم
باز می لرزد دلم دستم
باز گوئی در جهان دیگری هستم
(لحظه دیدار نزدیک است)
***
های نخراشی به غفلت گونه ام را تیغ
وای نپریشی صفای زلفکم را دست
آبرویم را نریزی، دل
ای نخورده مست
(لحظه دیدار نزدیک است)
-
عاقبت بند سفر پايم بست
ميروم خنده به لب خونين دل
مي روم از دل من دست بردار
اي اميد عبث بي حاصل
-
آرزو دارم شبي عاشق شوي
آرزو دارم بفهمي درد را
تلخي برخوردهاي سرد را
مي رسد روزي كه بي من سر كني
مي رسد روزي كه مرگ عشق را باور كني ...
-
چند روزیست حاله من دیدنیست
حاله من از این و آن پرسیدنیست
-
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خانه ام آتش گرفته ست ، آتشی جانسوز . هر طرف می سوزد این آتش ،
پرده ها و فرشها را ، تارشان با پود .
من به هر سو می دوم گریان ،
در لهیب آتش پر دود ؛
وز میان خنده هایم ، تلخ ،
و خروش گریه ام ، ناشاد ،
از درون خسته ی سوزان ،
می کنم فریاد ، ای فریاد ! ای فریاد !
خانه ام آتش گرفته ست ، آتشی بی رحم .
همچنان می سوزد این آتش ،
نقشهایی را که من بستم به خون دل ،
بر سر و چشم در و دیوار ،
در شب رسوای بی ساحل .
-
خرسند شديم ازين كه امروز/رنگي دگر است نه رنگ ديروز
-
حیفکه این اشک هاضمیمه نمی شود به ایمیل!
-
يه عمره در به در همه جا دنبالتم/چه خوش ادايي اي وللا بدون كه خاطر خواهتم
نگو فردا.امروز بيا ديگه طاقت ندارم/تو فكرمي تو قلبمي هميشه من يارتم
چي ميشه تو باشي يار عشق و زندگي/چي ميشه بمونن روزهاي عاشقي:40:
نكنه بري ترك آغوشم كني/نكنه نيومده منو فراموشم كني
دلم مي خواد بموني گل بي همتاي من/خدا كنه بدوني تويي تو دنياي من
چي ميشه تو باشي يار عشق و زندگي/چي ميشه بمونن روزهاي عاشقي
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]