[b]
ميروي تا قصه را غمنامه تدفين گل
ميروي تا واژه را باران خاكستر كني
ثانيه تا ثانيه پلوارهي ويران شدن
ميروي تا بخشي از جان مرا پرپركني
]e]
Printable View
[b]
ميروي تا قصه را غمنامه تدفين گل
ميروي تا واژه را باران خاكستر كني
ثانيه تا ثانيه پلوارهي ويران شدن
ميروي تا بخشي از جان مرا پرپركني
]e]
پایینی درسته...
یارا دل افتاده مارا نظری×××که تمام دل خود را به تو امکان دادم...
مريدي بشيخ اين سخن نقل كرد
گر انصاف پرسي نه از عقل كرد
دوای درد من عشق تو باشد×××تمنای دلم ذکر تو باشد...
دوم باب احسان نهاده اساس
كه منعم كند فضل حق را سپاس
سرم را دهم در ره عشق تو×××سرم قابل این همه لطف تو؟
وگر سالكي محرم راز گشت
ببندند بر وي در بازگشت
تمنايم بود عشق خدايم×××كه عاشق ميكند هر آن دلارم...
مده بوسه بر دست من دوستوار
برو دوستداران من دوست دار ! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]