یه روزی بوسه شادی یه روز بوسه از غم ها
همین راز این دنیا برای ما حلالم کن
قسم می دم تو را همراز تو هم آغاز و هم پرواز
تو ای ماه و تو ای دریا تو ای زیبا حلالم کن
نوشتم زیر نور ماه برایت آخرین مصرع
اگر خوب یا که بد بودم ببخش من را حلالم کن
Printable View
یه روزی بوسه شادی یه روز بوسه از غم ها
همین راز این دنیا برای ما حلالم کن
قسم می دم تو را همراز تو هم آغاز و هم پرواز
تو ای ماه و تو ای دریا تو ای زیبا حلالم کن
نوشتم زیر نور ماه برایت آخرین مصرع
اگر خوب یا که بد بودم ببخش من را حلالم کن
ندارم غصه اي چون با خدايم×××دلي دارم كه عاشق بر خدايم...
ما را به هر کجا که دید قایم نگاه کرد
تعبیرم به آن نگاه یکی از هزار کرد !
در فلق بود كه پرسيد سوار
آسمان مكثي كرد
رهگذر شاخهي نوري كه به لب داشت به تاريكي شنها بخشيد و به انگشت نشان داد سپيداري و گفت
نرسيده به درخت كوچه باغي ست ...
تمام هستی من
چو یک پیاله شیر
میان دستم بود
نگاه آبی ماه به شیشه ها می خورد
ترانه ای غمناک
چو دود بر می خاست ، ز شهر زنجره ها
چو دود می لغزید، به روی پنجره ها
ترا تا جان به لب دارم صداي×××نهانم در درونم با وفايي...
هر جا كه روم مهرت گسترده است×××عشقت به ابد دوخته دو خته است...
تیراژ صورتم به چندین نسخ رسید
آخر ازل کجاست تمامم جدا کند
مائیم و روز وروزی و نهار و لیل
این گونه ایم چنان گونه که خویش ندانیم .
مارا مصلحت همين كه عاشقت مانيم×××اگر نبود مصلحت ميمانيم...عاشقت هستم خدايا...
ای عشق همه بهانه از توست من خامشم و ترانـه از توست
آن بانگ بلنـــــــد صبحگــــــاهی وین زمزمـــــه شبانــه از توست
مــــــــــن اندوه خـــویش را ندانم این گریــــه بی بهانــــه از توست
ای آتش جـــــــــــان پاکبـــــــــازان در خرمــــــن من زبانــــه از توست