آره همونه.....نقل قول:
به نظرم همین نقش واسش خوبه...چون نقش مختار به غرور خاص و یه ابهت و خشم خاص نیاز داره که توی عرب نیا وجود داره...ولی چهره اشتر معصومه و فک نکم جای مختار خوب درمیومد...:20:نقل قول:
Printable View
آره همونه.....نقل قول:
به نظرم همین نقش واسش خوبه...چون نقش مختار به غرور خاص و یه ابهت و خشم خاص نیاز داره که توی عرب نیا وجود داره...ولی چهره اشتر معصومه و فک نکم جای مختار خوب درمیومد...:20:نقل قول:
اون اشتر نیست. ابراهیم پسره اشترهنقل قول:
سلام .
گیمر دادا ، اونموقع فامیلی اختراع! نشده بوده که . ابراهیم بن مالک اشتر یعنی ابراهیم، پسر ِ مالک اشتر .
خود اسم مالک اشتر هم به خاطر زخمی که روی پلکش داشته به ایشون دادن . معنی مالک اشتر یه جورایی میشه صاحب زخم چشم .
کد:http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%A7%D9%84%DA%A9_%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D8%B1
:10:
یعنی اشتر فامیلیش نمیشه ؟ :31:نقل قول:
این پستتو خوندم خدایی نتونستم جلوی خندمو بگیرم:27:نقل قول:
نام خانوادگی متعلق به اروپاییان بوده که در قرن بیستم دیگر کشورهای جهان هم مثل ایران زمان رضا شاه از اونها تقلید می کنند و نام خانوادگی رو برای مردمشون الزامی می کنند.نقل قول:
مجازات غلام ایرانی شمر در مختارنامه
جمعه این هفته 2 اردیبهشت ماه با پخش قسمت 27 سریال مختارنامه، عمر سعد یکی از اشقیای حاضر در دشت کربلا گرفتار عدالت مختار شده و به سزای اعمال ننگین خود می رسد.
به گزارش «تابناک» این هفته و در ادامه روایت قصه سریال مختارنامه، مختار که از سوی برخی یارانش به دلیل دادن «امان نامه» به عمر سعد مورد سرزنش واقع شده، موفق می شود تا با تدبیر و سیاست خاص خود، عمر سعد را به شکستن حصر خانگی و قُرُق تشویق و او را از خانه بیرون بکشد تا به این طریق، بهانه لازم برای شکستن امان نامه و قصاص او فراهم شود.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
رستم ؛ غلام ایرانی شمر
از طرفی عمر سعد نیز با همسر خود دچار اختلاف های شدید می شود که این اختلاف ها در نهایت به نفع مختار تمام می شود.
بر اساس این گزارش در این قسمت مخاطبان باز هم شاهد بازی «مهدی فخیم زاده» و «ماه چهره خلیلی» خواهند بود.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
همچنین مرحوم «محمود بنفشه خواه» نیز در نقش طبیب شمر در این قسمت ایفای نقش خواهد کرد. از دیگر نکات جذاب و دیدنی این قسمت از سریال مختارنامه، آشنایی بیشتر مخاطبان با شخصیت «رستم» است که بخشی از بازی وی در قسمت 26 نمایش داده شد.
رستم غلام شمر است. او یک ایرانی است که توسط شمر در یکی از جنگ های اعراب و ایرانیان اسیر شده و تنها ایرانی حاضر در صف اشقیاء در ماجرای کربلا است.
نقش رستم توسط «اکبر سلطانعلی» ایفاء می شود که در این سریال عنوان بندی ابتدایی را نیز خوانده است.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
طبق روایات: مختار اول سر پسر عمر سعد که در حادثه ی کربلا موثر بوده رو میبره و می اندازه بغل پدرش میگه این به عزای خون حضرت علی اکبر گر چه این ملعون کجا و آن حضرت کجا.بعد خود عمر رو هم به هلاکت میرساند.نقل قول:
به گزارش «تابناک» این هفته و در ادامه روایت قصه سریال مختارنامه، مختار که از سوی برخی یارانش به دلیل دادن «امان نامه» به عمر سعد مورد سرزنش واقع شده، موفق می شود تا با تدبیر و سیاست خاص خود، عمر سعد را به شکستن حصر خانگی و قُرُق تشویق و او را از خانه بیرون بکشد تا به این طریق، بهانه لازم برای شکستن امان نامه و قصاص او فراهم شود.
باید دید این سکانس فیلم چه طوری از آب در خواهد آمد(البته احتماً فوق العاده خواهد شد!)
سلام
برخی کامنتها حذف شدند + نقل قول اونها
با توجه به مذهبی بودن خمیر مایه سریال از لغات و ادبیاتی استفاده کنید که باعث حساسیت و اهانت عقیدتی نشه ، لطفاً
این قسمتش واقعا زیبا بود............خدایشش دست مریزاد داره سریال..........:40:
بابا عمر را چرا اینجوری کشتن؟......من فک کردم خود مختار میکشه....
اینطوری باشه شمر رو هم که کیان میکشه حتما مختار هم تا آخر سریال پشه لگد هم نمیکنه....
سریال برای قیام ساخته شده بعد عوامل اصلی قیام رو اینطوری میکشن.....
سلام دوستان...
من خيلي وقته ديگه فرصت نميكنم ببينم سريال رو... يه ديالوگ خيلي اتفاقي شنيدم كه خيلي خنديدم : دي
جايي كه عمر سعد (فخيم زاده) و پسرش رفته بودن يه جاي حموم مانند(عمومي) بعد مردم شناختن كه اينا كي هستند:
پسر سعد_ پدر ما را شناختند بياييد برويم !
عمر سعد_ آخه در به در !! ... بي پدر ... آخه بي مادر كجا بريم : دي
پ.ن:عمر گريزان از كساني كه مي خوان يه بلايي سرش بيارن.
پ.ن 2: اين فخيم زاده با اين سن بالايي كه داره چه بدن ورزشكاري اي داره ! فكر كنم رزمي كار ميكنه.
من نفهمیدم چرا عمر از خونه فرار کرد
و بعدش چی شد که پشیمون شد و به پسرش گفت برگردیم از مادرت دلجویی کنیم
به نقشش خیلی می خورد این هیکلنقل قول:
پ.ن 2: اين فخيم زاده با اين سن بالايي كه داره چه بدن ورزشكاري اي داره ! فكر كنم رزمي كار ميكنه.
تو هر سریالی بازی می کنه یه صحنه در حال زدن پرس سینه داره :27:
کاش اون بازیگر نقش شمر هم یه ذره استروئیدی چیزی تزریق می کرد هیکلی می شد حداقل
مختار قرار ه پسر مرجانه ور بکشه دیگهنقل قول:
اینطوری باشه شمر رو هم که کیان میکشه حتما مختار هم تا آخر سریال پشه لگد هم نمیکنه....
طبق پیش گویی میثم تمار
مهدی فخیم زاده بزنم به تخته موقعی که تو گرمابه بود و اندام ورزشکاریش رو مشاهده کردیم چه کول و بازوی داره .دی:31:
این رستم چقدر شبیه زنده یاد حسین پناهیه...!!
ضمنا یه سوال فنی... سر شمر و جسد پسر شمر رو (لحظه برخورد شمشیر) چرا نشون نداد؟!
به نظر میرسه (حداقل من احساس می کنم) از قصی القلب بودن مختار در برخورد با قاتلین امام حسین (ع) و یارانش (اونچه که شخصا تو کتب تاریخی خوندم) خیلی کاستند و عوضش ویژگی سیاس بودنش رو چشمگیر کردن... هر چند شاید واقعا مختار چنین شخصیتی داشته...
any way....
از حق نگذریم بازی ماه چهره خلیلی در پلان پایانی این قسمت از سریال دیدنی بود....
نقل قول:
منظورتون عمر سعد و پسرش هست دیگه!!!
اگه اشتباه نکرده باشم رستم همون خواننده تیتراژ ابتدایی فیلمه که یکبار تو تلویزیون دیدمش و گفته بود که تو سریال هم بازی کرده.نقل قول:
اون هم سر شمر و پسر شمر نبود که عمر سعد بود که احتمالا بنا به دلایلی نشون داده نشد
سلام....
یه سوال فنی داشتم:
شمر واقعا خودشو به شکل گوسفند درآورد و به به کرد و از شهر فرار کرد!؟:31:
مثل اینکه روایتگر منتصب به سریال،(طبق روایات)شمارو مطالعه نکردن....نقل قول:
طبق روایات: مختار اول سر پسر عمر سعد که در حادثه ی کربلا موثر بوده رو میبره و می اندازه بغل پدرش میگه این به عزای خون حضرت علی اکبر گر چه این ملعون کجا و آن حضرت کجا.بعد خود عمر رو هم به هلاکت میرساند.
حالا این روایات کجا وکشته شدن پسر عمر توسط مادرش کجا!!!:18:
نقل قول:اوه!! آره... منظورم عمر سعد و پسرش بود... اشتباه تایپی بود... آخه موقع تایپ داشتم به دیالوگ شمر تو اسپویلر آخر برنامه و لعین بودنش فکر می کردم که اشتباه تایپی شد...:20:نقل قول:
برای اینکه اسپم نشه:
این سایت مختارنامه واسه شما هم باز نمیشه دوستان؟!:20:
خیلی مزخرفه
معذرت میخوام نظره منه
خیرسرش دان سه کاراته داره ها !نقل قول:
من از اشتر خیلی خوشم میاد
فعلا که باز نمیشه....نقل قول:
توی قسمت های قبل تر مختار با عصبانیت تمام همیشه میگفت که من تمامی قاتلین رو خواهم کشت....ولی تو این چند قسمت اون شور قبلی رو نداره..
چه بچه تقص و سرتقی داشت این عمر سعد.حرص آدمو در می آورد هر وقت حرف می زد
بهترین سریالی که ساخته شده در ایران بی شکنقل قول:
دیشب خیلی ردیف بود ولی حیف صحنه سربریدن نشون ندادن فکر کنم بعد اون صحنه سربریدن وهب این مراجع ! انتقاد کردن مثه صحنه های حضرت ابوالفضل (ع) حذف شده
این فیلم در ابتدا عالی بود اما ...
گویا کارگردان زیادی می خواد شخصیت مختار رو با اونچه که در تاریخ بهش اشاره شده تطهیر کنه...خوب روایات (تاریخ طبری) هست که گویا جناب میر باقری به دلایلی قصد واگویی مطابق تاریخ رو نداره...
اعدامهاى دسته جمعى دستگیر شدگان مختار تمام كسانى را كـه در روز عاشورا، با اسب بر بدن مقدس امام حسین(علیه السلام) و شهدا تاخته بودند و تـعـدادشان ده نفر بود، را دستگیر كردند، دست و پایشان را بستند، از پشت بر زمین خواباندند و به زمین میخ كردند و اسبها را با نعل تازه، بر بدنهاى آنان تاختند تا پیكر آنان در هم شكـسته شد و به هلاكت رسیدند.(4) سپس بدنهاى آنان را به آتش سوزاندند. ایـنـان عـبـارت بـودنـد از: اسـحـاق بـن حـوبـه، اخـنـس بـن مـرثـد، حـكـیـم بـن طفیل، عمرو بن صبیح، رجاء بن منقذ عبدى، سالم بن خیثمه، واحظبن ناعم، صالح بن وهب، هانى بن ثبیت و اسید بن مالك .
خوب همچین صحنه ای جون میداد برای یه سریال گریند هاوسی معرکه....
دویـسـت و چهل و هشت نفر از عاملان اساسی واقعه كربلا كه در شورش كوفه دستگیر شده بودند، همه یكى پس از دیگرى گردن زده شدند. آنان در میان پانصد نفرى بودند كه در شورش كوفه بر ضدّ مختار دستگیر شدند.یعنی مختار اسیران قیام کوفه رو میکشه ولی چیزی نشون داده نمی شه....
این یکی هم از قلم افتاده :
شمر بن ذى الجوشن در روز عاشورا شترى را كه مخصوص سوار شدن امام حسین(علیه السلام) بود، را به عنوان غنیمت گرفـت و به كوفه آورد و بـه شكرانه قتل فرزند پیامبر(صلی الله علیه و آله) آن شتر را نحر كرد و گوشتش را بین دشمنان اهل بیت در كوفه تقسیم نمود. مختار دستور داد تمام خانههایى را كه آن گوشت وارد آن شده بـود و افرادى را كه دانسته از آن گوشت خوردهاند، شناسایى كنند. همه آن خانهها را ویران كرد و كسانى را كه از آن گوشت خورده بودند اعدام نمود .....
شیخ طوسی :پس از آن كه پـسر عـمـر سعد هم كشتـه شد اظهار داشت: یكى در مـقـابل خـون حسین(علیه السلام) و دیگرى در قبال على اكبر حسین ولى یكسان نیستند، به خدا قـسم اگـر سه چهارم قریش را بكشم تلافى یك بند انگشت حسین(علیه السلام) نشده است.
این روایت هم که در سریال تحریف شده ...پسر عمر سعد توسط خود مختار کشته شد .....
بـجـدل بن سلیم:
وی در روز عاشورا، براى غارت انگشتر امام حسین(علیه السلام)، انگشتان حـضـرت را قـطـع كـرد. مـخـتـار دسـتـور داد انـگـشـتان آن خبیث را قطع كردند، سپس دو پایش را بریدند و آنقدر در خون غلتید تا به هلاكت رسید --این یکی اصلا اشاره نشد در حالیکه قبل از عمر سعد هم کشته میشه....
یکی از افرادی که اصلا به اون اشاره نشده خولیه...عجیب هستش اتفاقا ماجرای دراماتیکی (از جنبه بد ماجرا البت)هم داره چگونگی دستگیریش
خـولى بـن یـزیـد اصـبـحـى
مـخـتـار، ابو عـمره رئیس گارد خود را با جمعیتى مامور كرد تا خولى را دستگیر كنند. ایشان خـانه خـولى را مـحاصره كردند، ابوعمره وارد خانه شد و خانه را بازرسى كردند. از زنش سراغ خولی را گرفتند. او گـفـت نمـىدانم ولی با دست و سر به طرف مستراح اشاره نمود، وارد مستراح شدند و او را بیرون كشیدند در حالی كه زنبیلى به جاى كلاه بر سر نهاده بود، ابوعمره به سراغ مختار فـرستـاد و درباره وى كسب تكلیفى نمود، مختار خود آمد و دستور داد جلو خانهاش او را بكشند و سپـس جسدش را آتـش زدند، مـخـتـار ایستـاد تـا تـمـام جسد به خـاكستـر تبدیل شد.
سنان بن انس:
وی از چهرههاى جنایتكار كربلا و كسى است كه به خیمههاى امام حسین (علیهالسلام) یـورش بـرد و در آخـرین لحظات عمر امام، نـیـزهاش را به سینه حضرت فرو برد. در بـعـضـى مـقـاتـل نـیـز نـقـل شـده كـه او سـر مـقـدس امـام حـسـیـن(علیه السلام) را از بـدن جـدا كـرده اسـت.(16) پـس از دستگیرى او، به دستور مختار، دست و پایش را بریدند و هنوز جان داشـت كـه او را در دیـگ روغـن جـوشـان افـكـنـدنـد و اینگونه به نتیجه اعمال زشت خود رسید
شمر هم که بحثش جداس چون بلای بدی هم سرش میارن که ببینیم هفته بعد چطور به نمایش میگذارن...
تمامی اینا رو فاکتور گرفتن تا چهره ای به نسبه معصوم از مختار ارائه بدن .در اینکه مختار در خونخواهی اهل بیت پیامبر به حق بوده نه برای اهل تسنن و نه برای اهل تشیع حرفی نیست ...ولی تحریف تاریخ بر هر مرام و تفکری باشه به نظرم نه جایز هستش و نه درست.....ضرورت دراماتیزه کردن ماجراهای تاریخی با تحریف اون دو بحث کاملا" جداس
پس با این حساب که مختار در کوفه جهنمی راه انداخت وحمام خون به پا کرده باید هم حکومتش دوامی نداشته باشه.قاتل امام علی(ع)رو فقط یک ضربت زدند وبس.البته که اون زمان انتقام چشم عدل هر مسلمانی را کور میکند چه رسد به مختار.
نشان دادن چهره معصومانه مختار به قیمت تحریف تاریخ؟؟؟؟؟؟نقل قول:
اصلا قابل پذیرش نیست آقای داوود میرباقری یا نباید میساختی یا حالا که ساختی اونچیزی که توی تاریخ اومده بود باید روایت میکردی نه هرچی که بتونه سریال رو جذاب کنه،جریان کربلا رو که اصلا میشه گفت نشون ندادن،سرانجام قاتلین امام حسین (ع) هم که اینجوری!!
آخه اینم شد سریال؟؟؟؟
در قسمتی که دیشب پخش شد میشد روی جریان کشته شدن عمر سعد هنرمندانه تر کار کرد . البته مشخص بود قسمتهایی از سریال که مربوط به اووردن سربریده عمربن سعد به حضور مختار و فرزند عمر سانسور شده .
اخه چرا ورمیدارن سریالو خراب میکنن من که حالم گرفته شد
این نسرین مقانلو چقدر قشنگ بازی میکنه....
دوستان من عاشق اشتر و مختار هستم هر دو تاشون خوب بازی میکنن.
روايتهاي مختلف تاريخي از چگونگي مرگ «عمربن سعد»
خبرگزاري فارس: پخش قسمت بيستوهفتم مجموعه «مختارنامه» و نمايش چگونگي به درك واصل شدن «عمربن سعد» و پسرش در اين قسمت، اظهارنظرهاي گوناگوني را ميان صاحبنظران حوزه تاريخ اسلام در پي داشته است.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش خبرنگار آيين و انديشه فارس، شب گذشته (جمعهشب) و در قسمت بيستوهفتم مجموعه مختارنامه نشان داده شد كه مادر حفص (خواهر مختار و همسر عمربن سعد) پس از مشاهده مشاجره پسر خود با مختار، شمشير از نيام يكي از نگهبانان كشيد و پسرش را به قتل رساند.
براي بررسي صحت و سقم اين روايت به دانشنامه 14جلدي امام حسين(ع) رجوع كرديم كه روايتهاي آن در پي ميآيد:
در كتاب «الامالي» شيخ طوسي به نقل از مدائني، از راويانش آمده است: از مختار ـ كه رحمت خدا بر او باد ـ براي عمربن سعدبن ابيوقاص، درخواست امان شد؛ ولي به شرط اين كه از كوفه بيرون نرود، به او امان داد، كه اگر برود، خونش بر باد رفته است.
مردي نزد عمربن سعد آمد و گفت: من شنيدهام كه مختار سوگند ياد كرده كه مردي را بكشد! به خدا سوگند، من كسي را جز تو گمان ندارم.
عمر [ابنسعد] از كوفه بيرون آمد تا به حمام رسيد. به او گفته شد: فكر ميكني اين كارت بر مختار پوشيده ميماند؟! او شبانه بازگشت و داخل خانهاش شد.
وقتي صبح شد، من بر مختار وارد شدم. هيثمبن اسود آمد و نشست. حفص پسر عمربن سعد آمد و به مختار گفت: [پدرم] ابوحفص، برايت پيام داد كه: بر اساس همان عهد و قراري كه ميان ما و تو هست، ما را در جايگاهمان نگه دار!
مختار گفت: بنشين. و ابوعمره را صدا زد. مردي كوتاه آمد، در حالي كه صداي چكاچك آهن سلاحش بلند شده بود. مختار با او در گوشي سخن گفت و دو نفر را هم خواست و به آنها گفت: با او برويد. به خدا سوگند، خيال نميكردم كه به خانه عمربن سعد رسيده باشد كه سرش را آورد.
مختار به حفص گفت: اين را ميشناسي؟
گفت: «انا لله و انا اليه راجعون»؛ آري.
مختار گفت: اي ابوعمره! او را به عمر ملحق كن. او حفص را هم كشت.
آنگاه مختار ـ كه رحمت خدا بر او باد ـ گفت: عمر در برابر حسين(ع) و حفص در برابر عليبن الحسين، هرچند كه برابر نيستند.
در كتاب «تاريخ الطبري» به نقل از موسيبن عامر ابوالاشعر آمده است: روزي مختار ـ كه براي هممجلسيهاي خود سخن ميگفت ـ اظهار داشت: فردا مردي گندهپا، گودچشم و پرابرو را ميكشم كه كشته شدن او، اهل ايمان و فرشتگان مقرب را خوشحال ميكند.
هيثمبن اسود نخعي نزد مختار بود كه اين گفته را شنيد و در دلش افتاد كه آن كسي كه مختار قصد او را دارد، عمربن سعدبن ابيوقاص است. وقتي به منزلش بازگشت، پسرش عُريان را خواست و گفت: امشب با ابنسعد ديدار ميكني و او را از فلان و فلان مسئله خبردار ميسازي و ميگويي: مراقبت لازم را به عمل بياور كه مختار جز تو را قصد نكرده است.
پسر هيثم نزد عمربن سعد آمد و ماجرا را بازگفت. عمربن سعد به وي گفت: خدا به پدرت و به خاطر رعايت حق برادري جزاي خير دهد! مختار چگونه قصد مرا كرده، در حالي كه با من عهد بسته و تعهد داده است؟!
مختار نخستين كاري كه كرد، اين بود كه روش خوبي را ميان مردم بنيان گذاشت و با آنها بهمهر رفتار كرد.
عبداللهبن جعدةبن هبيره، به جهت خويشاوندياش با علي(ع)، گراميترين شخص نزد مختار بود. عمربن سعد با عبداللهبن جعده صحبت كرد و به او گفت: من از اين مرد ـ يعني مختار ـ بيمناكم، براي من امان بگير! او هم امان گرفت.
من امان او را ديدم و خواندم. چنين بود: «بسم الله الرّحمن الرّحيم. اين اماني است از سوي مختاربن ابيعبيد براي عمربن سعدبن ابيوقاص. تو و مال و خانواده و خاندان و فرزندانت در امان خداييد. براي آنچه در زمان گذشته از تو سرزده، مؤاخذه نميشوي، مادام كه حرفشنو و مطيع باشي و كنار خانه و خانواده و شهرت باشي. هركس از مأموران و شيعيان خاندان محمد و ديگر مردم عمر سعد را ميبيند، متعرّض او نشود، جز بهخوبي».
سائببن مالك، احمربن شُمَيط، عبداللهبن شداد و عبداللهبن كامل، گواهان اين امان بودند و مختار خود با خدا عهد و پيمان بست كه به آن اماني كه به عمربن سعد داده، وفا كند، مگر اينكه او كاري انجام دهد و خدا را گواه گرفت، و خدا گواهي كافي است.
ابوجعفر محمدبن علي (باقر)(ع) ميفرمايد: «امان دادن مختار به عمربن سعد به اينكه «مگر كاري انجام دهد»، مرادش اين بود كه او هرگاه داخل مستراح هم شد، كاري انجام داده است».
وقتي عُريان، خبر [سوگند خوردن مختار به كشتن فردي] را آورد، عمربن سعد، شب براي حمام از منزل بيرون رفت. سپس با خود گفت: به منزلم برميگردم. پس بازگشت و از رَوحاء عبور كرد و صبح به خانهاش آمد، در حالي كه به حمام رفته بود. غلامش به او اماننامه و نيز منظور مختار را از آن يادآوري كرد و گفت: چهكاري بزرگتر از آنچه تو كردي! تو اقامتگاه و خانوادهات را ترك كردي و تا اينجا آمدي. به منزلت برگرد و اجازه نده كه مختار بهانهاي ضد تو بيابد.
او به منزلش بازگشت؛ ولي خبر رفتنش به بيرون از منطقه تعيين شده، به مختار رسيد. مختار گفت: هرگز! در گردن او زنجيري است كه اگر براي فرار هم تلاش كند نميتواند و او را بازميگرداند.
مختار، صبح، ابوعمره را به دنبال عمربن سعد فرستاد و دستور داد كه او را بياورد. ابوعمره نزد عمربن سعد آمد و بر او وارد شد و گفت: تو را خواسته است!
عمر برخاست؛ اما پايش در جبّهاش گرفت و فرو افتاد. ابوعمره او را در همان جبه با شمشيرش كشت و سرش را در دامنش گذاشت و آن را در برابر مختار قرار داد.
مختار به پسر عمر، حفصبن عمربن سعد ـ كه نزد او نشسته بود ـ گفت: اين سر را ميشناسي؟
حفص استرجاع كرد (انا لله گفت) و گفت: آري و زندگي، ديگر پس از او، لطفي ندارد! مختار گفت: راست گفتي. تو هم پس از او زنده نميماني! و دستور داد او را نيز كشتند و سر او را كنار سر پدرش گذاشتند.
آنگاه مختار گفت: اين در برابر حسين(ع) و اين هم در برابر عليبن الحسين (علي اكبر)، هرچند كه برابر نيستند! به خدا سوگند، اگر سهچهارم قريش را به خاطر حسين ميكشتم، با بند انگشتي از بند انگشتان او برابري نميكرد.
در كتاب «الاخبار الطوال» آمده است: شمربن ذيالجوشن و عمربن سعد و محمدبن اشعث و برادرش قيسبن اشعث وقتي خبر شورش مردم بر مختار و سر باز زدن از فرمان او را شنيدند، به كوفه آمدند. آنان در طول حكومت مختار، از مختار، فراري بودند؛ چون فرماندهان جنگ با حسين(ع) بودند. آنان با مردم كوفه همراه شدند و زمام امور مردم را بهعهده گرفتند.
دو گروه آماده نبرد شدند. كوفيان همگي در جبّانة الحَشّاشين گرد آمدند. مختار به سوي آنها حركت كرد و درگير شدند . . . .
به مختار خبر رسيد كه شَبَثبن رِبعي و عمروبن حجاج و محمدبن اشعث با عمربن سعد، به همراه گروهي از اشراف كوفه، راه بصره را پيش گرفتهاند [و فرار ميكنند]. وي مردي از نزديكان خود به نام ابوقَلوص شِبامي را با سپاهي در پي آنان فرستاد. او در منطقه مَذار به آنها رسيد. آنها با او [ابوقلوص] درگير شدند و ساعتي با وي جنگيدند و شكست خوردند و عمربن سعد به دست او افتاد و بقيه فرار كردند. او عمربن سعد را نزد مختار آورد.
مختار گفت: ستايش خدايي را كه تو را در دسترس قرار داد! به خدا سوگند، دلهاي خاندان محمد را با ريختن خونت تسكين ميدهم. اي كيسان، گردنش را بزن! او هم گردن عمربن سعد را زد و سرش را گرفت و به مدينه نزد محمدبن حنفيه فرستاد.
در كتاب «رجال الكشّي» به نقل از عمربن عليبن الحسين(ع) آمده است: وقتي سر عبيداللهبن زياد و سر عمربن سعد را براي امام زينالعابدين(ع) آوردند، به سجده افتاد و فرمود: «ستايش خدايي را كه انتقام خون مرا از دشمنانم گرفت! خدا به مختار جزاي خير بدهد!».
فقط بگم که منظور از ابو عمره یا کیسان همون کیانه سریاله.چون اسم این سردار ایرانی ابو عمره ی کیسان بوده.که بهش باز شکاری میگفتند.که سازندگان سریال ترجیح دادند نامش رو به کیان تغییر بدهند.
من مختار رو واقعا دوست دارم به عنوان یک آدمی که همیشه درست فکر میکنه و حرکت میکنه
مهدی فخیم زاده با «هیکل ورزشکاری»
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
:دی
بهرام رادان در پشت صحنه مختار نامه
فارس سینما: سال گذشته در مصاحبه بهرام رادان با فارس سینما متوجه شدید که این بازیگر علاقه بسیار زیادی داشت تا در سریال مختارنامه نقشی داشته باشد.
بهرام رادان در مصاحبه اخیر خود در رابطه با بازی در سریال هایی همچون مختارنامه ,علاقه بسیار زیادی نشان داد ولی به دلیل مشغله کاری در سینما,بازی در چنین سریال هایی را کار بسیار دشواری دانست.
این بازیگر به دلیل علاقه فراوانش به سریال مختارنامه,در زمان های ساخت سریال در پشت صحنه حضور داشته و علاقه مندان می توانند تصاویر از حضور بهرام رادان در پشت صحنه سریال مختارنامه را در سایت فارس سینما مشاهده کنند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حفص استرجاع كرد (انا لله گفت) و گفت: آري و زندگي، ديگر پس از او، لطفي ندارد! مختار گفت: راست گفتي. تو هم پس از او زنده نميماني! و دستور داد او را نيز كشتند و سر او را كنار سر پدرش گذاشتند.
آنگاه مختار گفت: اين در برابر حسين(ع) و اين هم در برابر عليبن الحسين (علي اكبر)، هرچند كه برابر نيستند! به خدا سوگند، اگر سهچهارم قريش را به خاطر حسين ميكشتم، با بند انگشتي از بند انگشتان او برابري نميكرد.
این تیکه خیلی عذابم میده!!!درسته پسره طرفدار پدرش بوده و کلی هم نافهم بود ولی مختار حق کشتنش رو نداشته پس گناه بزرگی مرتکب شده خون یک انسان!!!!که نه در کربلا بوده نه کسی رو کشته پس چطوری حالا مهر مختار رو تو دلم جا بدم ؟!!!!!!!!!!