نارگیل، رمز رهایی از خستگی!
نارگیل به علت داشتن خواص متعدد، از سال ها قبل مورد توجه متخصصان قرار گرفته و از آن در تهیه داروهای مختلف استفاده می شود.
● مرطوب کننده طبیعی
گوشت میوه نارگیل دارای آنزیم های مختلف مانند انورتین، اکسیداز و کاتالاز و اسید آمینه های متعدد مانند هیستیدین، آرژینین، لیزین، تریپتوفان، لوسین و آلانین است. در هر صدگرم از گوشت تازه نارگیل، ۳۵۰ کالری انرژی، ۵۰ میلی لیتر آب، پنج گرم پروتئین، ۳۵ گرم چربی، ۱۲ میلی گرم کلسیم، ۲۵۰ میلی گرم پتاسیم، ۲۵ میلی گرم سدیم، ۹۵ میلی گرم فسفر و هشت میلی گرم آهن موجود است. وجود ویتامین های ب،۱ ب،۲ ب۳ و ث، آهن، فسفر، کلسیم و پروتئین در شیر نارگیل ، آن را به یک غذای کامل تبدیل کرده است که با شیر برابری می کند.
گوشت سفید نارگیل از نظر طب سنتی ایران، گرم و خشک بوده و شیر آن گرم و مرطوب است.
ریشه این درخت در گذشته برای درمان تب استفاده می شده و ادرار آور است.
در گذشته، شیر نارگیل را با برگ سنا مخلوط و پزشکان از آن برای رفع سنگ کلیه استفاده می کردند. خوشبو کننده دهان، برطرف کننده درد مثانه و ضعف کبد از دیگر خواص دارویی این میوه است. همچنین شیر نارگیل برای معالجه ورم ناشی از تجمع آب اضافی در بدن استفاده می شود. تقویت حافظه، درمان کمر درد و معالجه بیماری های پوستی از خواص روغن نارگیل بوده که از تقطیر گوشت سفید آن به دست می آید. همچنین روغن نارگیل بهترین مرطوب کننده طبیعی برای پوست محسوب می شود و امروز در صنایع آرایشی و بهداشتی از این ماده در ساخت محصولات آرایشی و بهداشتی استفاده می شود. فواید روغن نارگیل برای پوست، تقریباً مشابه با روغن معدنی بوده، با این تفاوت که بر خلاف روغن معدنی، هیچ گونه عارضه جانبی برای پوست نخواهد داشت. در نتیجه روغن نارگیل، بهترین روش برای پیشگیری از خشکی و پوسته پوسته شدن پوست است.
روغن نارگیل از بهترین مواد مغذی برای تغذیه موهاست. ماساژ مداوم سر با روغن نارگیل، شوره سر را از بین می برد، حتی اگر پوست سر خشک و حساس باشد.
اگر برای حفظ رطوبت پوست خود، به دنبال انواع محصولات آرایشی هستید، بهترین ماده طبیعی موجود در فراورده های آرایشی برای سلامت پوست، روغن نارگیل است. میوه نارگیل نیز تأثیرات فراوانی بر پوست دارد و مصرف آن از طریق خوراکی نیز رطوبت و شادابی پوست را تأمین می کند و صرفاً نیازی به استعمال پوستی روغن آن نیست. در عین حال اسیدیته روغن نارگیل نیز برای تعادل PH پوست مناسب است و مانع از چربی زیاد یا خشکی بیش از حد پوست می شود. در عین حال بررسی ها نشان می دهد استفاده از این روغن باعث لایه برداری طبیعی سلول های مرده پوست شده و مانند یک کرم ضد آفتاب طبیعی نیز عمل می کند. دکتر شمس علی رضازاده / رئیس پژوهشکده گیاهان دارویی
خواص گیاهان از زمان های گذشته مورد توجه بوده و از این خواص در درمان بیماری های مختلف استفاده شده است. نارگیل یکی از میوه هایی است که همواره مورد توجه بوده و مصارف دارویی و بهداشتی زیادی برای آن شناخته شده است. امروز نیز در ساخت انواع محصولات آرایشی و بهداشتی و درمان بیماری های مختلف به کار می رود. پزشکان از خواص موجود در برگ، ریشه و میوه درخت نارگیل برای درمان بیماری هایی مانند برونشیت، دل درد، سوختگی، سرماخوردگی، یبوست، سرفه، سنگ کلیه، صفرا، تب، آنفلوآنزا، زخم و درد معده، اسهال خونی و کچلی استفاده کرده اند.امروز میوه نارگیل غذای اصلی مردم بسیاری از کشورهاست و بسیاری از کشورها مانند مالزی، فیلیپین، اندونزی، هند و مکزیک این میوه را به اقصی نقاط جهان صادر کرده و از آن در صنایع مختلف دارویی، بهداشتی، آرایشی و غذایی استفاده کنند.
● خواص نارگیل
میوه گیاه نارگیل شامل گوشت و شیره آن حاوی ۱۵ /۳ گرم کربوهیدرات، ۶ /۲۳ گرم قند و ۹ گرم فیبر است. این میوه حاوی مقادیر زیادی پروتئین، ویتامین، مواد معدنی و اسید آمینه های ضروری برای بدن است.
تیامین، ریبو فلاوین، تیاسین، نپتوتنیک اسید (ویتامین ب ۵)، ویتامین ث، کلسیم، آهن، منیزیم، فسفر، پتاسیم و روی از مواد مغذی تشکیل دهنده این میوه است.
▪ نارگیل و مو
روغن نارگیل، یکی از بهترین مواد طبیعی برای حفظ سلامتی و شادابی مو است.این روغن یکی از بهترین مواد برطرف کننده شوره سر است. در گذشته از روغن نارگیل برای از بین بردن شپش سر استفاده می کردند. از خواص دیگر روغن نارگیل، درمان موهای آسیب دیده و خشک است. پروتئین موجود در این روغن برای سلامت مو مورد نیاز است و به رشد سریع تر موها کمک می کند.از روغن نارگیل در ساخت انواع شامپوها و نرم کننده ها در صنایع آرایشی بهداشتی استفاده می شود.
▪ استرس
مصرف روزانه شیره نارگیل، انرژی زا بوده و در درمان خستگی های مفرط و استرس مؤثر است. تحقیقات نشان می دهد ماساژ کف سر با روغن نارگیل باعث رفع استرس و خستگی روزانه می شود.
▪ پوست
درمان اگزما، خارش های پوستی، حساسیت و آماس پوستی از جمله خواص روغن نارگیل است. این روغن بهترین مرطوب کننده طبیعی محسوب می شود و در ساخت انواع کرم های آرایشی مانند ضدآفتاب، کرم های ضدچروک و ضدپیری مورد استفاده قرار می گیرد. تحقیقات نشان می دهد در روغن نارگیل، ترکیباتی وجود دارد که پوست را از ابتلا به پیری زودرس، شل شدن و افتادگی محافظت می کند. این روغن مناسب ترین مرطوب کننده برای انواع پوست، بویژه پوست های خشک به شمار می آید و در مقایسه با کرم های شیمیایی ضرر کمتری دارد.
▪ قلب
محققان تصور می کردند به علت وجود اسیدهای چرب اشباع شده در نارگیل مصرف آن احتمال ابتلا به بیماری های قلبی را افزایش می دهد اما امروز ثابت شده است اسیدهای چرب اشباع شده در روغن نارگیل نه تنها حملات قلبی را افزایش نمی دهد بلکه در کاهش میزان کلسترول بد (LDL) و کنترل میزان چربی خون مؤثر بوده و در پیشگیری از ابتلا به تصلب شرائین و سکته های قلبی مفید شناخته شده است.
▪ کنترل وزن
مصرف روزانه نارگیل از اضافه وزن جلوگیری می کند. این ماده غذایی مقوی، به راحتی قابل هضم است و باعث سوختن سریع تر کالری های مصرفی می شود. مطابق با تحقیقات، افرادی که در مناطق گرمسیری زندگی می کنند و مصرف نارگیل در رژیم غذایی روزانه آنها قرار دارد، از تناسب اندام برخوردار هستند.
▪ سیستم ایمنی
روغن نارگیل حاوی اسید های ضروری برای سلامتی بدن افراد است. لوریک اسید، کاپریک اسید و کاپرپیلیک اسید از اسید های ضروری و مورد نیاز بدن است که در روغن نارگیل وجود دارد. لوریک اسید در بدن انسان به مونولورین تبدیل می شود. مونولورین، ترکیب شیمیایی است که وظیفه آن مقابله با انواع میکرب ها بوده و قدرت دفاعی بدن را افزایش می دهد.
نوزادان، اسید لوریک مورد نیاز را از شیر مادر به دست می آورند. مقدار مورد نیاز اسید لوریک برای سلامتی بدن در نوزادان۰ /۳ تا یک گرم به ازای هر کیلوگرم وزن نوزاد بوده و در سایر افراد این میزان به ۱۰ گرم افزایش می یابد.استفاده از روغن نارگیل باعث تشکیل لایه ای شیمیایی می شود که این لایه مانع از عبور گرد و غبار، باکتری، ویروس و قارچ به داخل بدن می شود. همچنین از شیره نارگیل در درمان انواع بیماری های عفونی و ویروسی مانند تب خال، ذات الریه، بیماری های دستگاه تنفسی، عفونت های قارچی، هپاتیت و آنفلوآنزا استفاده می شود.
▪ کبد و دیابت
تری گلیسیریدهای زنجیره ای و اسیدهای چرب موجود در روغن نارگیل، از ابتلا به بیماری های کبدی و کیسه صفرا جلوگیری کرده و در دفع سنگ کلیه مؤثر است. همچنین مصرف روغن نارگیل در کنترل میزان قند خون مؤثر بوده و باعث ترشح انسولین می شود.
▪ استخوان
روغن نارگیل حاوی مقادیر فراوانی از مواد معدنی و ویتامین های ضروری برای سلامت بدن بوده و از طرف دیگر دارای ترکیباتی است که در افزایش جذب این مواد در بدن نقش مهمی ایفا می کند. از این رو، مصرف روزانه این میوه به زنان میانسال برای پیشگیری از ابتلا به پوکی استخوان توصیه می شود. پیشگیری از پوسیدگی دندان ها، حفظ و استحکام استخوان ها و دندان ها از خواص دیگر این میوه مغذی است.نارگیل از گیاهان قابل کاشت در نواحی گرمسیری است که قدمت آن به بیش از سه هزار سال قبل می رسد. این گیاه برای نخستین بار در نواحی جنوب آسیا کشف شد و امروز در اکثر نواحی استوایی و گرمسیری جهان کشت می شود. طول این درخت به ۳۰ متر می رسد و برگ های آن پهن و ضخیم است.
روغن نارگیل در کشورهای پیشرفته، مصارف خوراکی داشته و پس از بوزدایی در کارخانجات صنایع غذایی از آن استفاده می شود.
تاثیر داروهای ضدتشنج بر داروهای ضدبارداری خوراکی
از داروهای ضدتشنج بیشتر برای مشکلاتی مانند سردردهای میگرنی، نشانگان های درد مزمن و اختلال دوقطبی استفاده می شود. در صورتی که داروهای ضدتشنج تاثیر مخربی بر اثربخشی داروهای ضدبارداری خوراکی داشته باشند، احتمال شکست در پیشگیری از بارداری افزایش خواهد یافت زیرا بیشتر زنانی که تحت درمان با داروهای ضدتشنج قرار دارند به طور همزمان از داروهای ضدبارداری خوراکی استفاده می کنند...
● آیا داروهای ضدتشنج بر داروهای ضدبارداری خوراکی تاثیر می گذارند؟
▪ پاسخ مبتنی بر شواهد
تاکنون مطالعه ای یافت نشده است که به سنجش یا حتی برآورد افزایش میزان بارداری زنانی که از داروهای ضدتشنج استفاده می کنند، پرداخته باشد. تاثیر داروهای ضدتشنج بر القای ایزوآنزیم کبدی سیتوکروم P۴۵۰ (CYP۴۵۰) و در نتیجه کاهش سطح هورمون های جنسی در زنانی که داروهای ضدبارداری خوراکی مصرف می کنند، تاثیری شناخته شده است. این فرآیند می تواند موجب کاهش احتمالی اثربخشی داروهای ضدبارداری خوراکی و در نتیجه افزایش احتمال بارداری های ناخواسته شود (سطح شواهد C، مبتنی بر مطالعات همگروهی کوچک). داروهای ضدتشنجی که باعث القای این ایزوآنزیم کبدی نمی شوند ظاهرا تاثیر مخربی بر اثر بخشی داروهای ضدبارداری خوراکی ندارند (سطح شواهد C، مبتنی بر مطالعات همگروهی و کارآزمایی های تصادفی شده شاهددار کوچک).
▪ خلاصه شواهد
از داروهای ضدتشنج بیشتر برای مشکلاتی مانند سردردهای میگرنی، نشانگان های درد مزمن و اختلال دوقطبی استفاده می شود. در صورتی که داروهای ضدتشنج تاثیر مخربی بر اثربخشی داروهای ضدبارداری خوراکی داشته باشند، احتمال شکست در پیشگیری از بارداری افزایش خواهد یافت زیرا بیشتر زنانی که تحت درمان با داروهای ضدتشنج قرار دارند به طور همزمان از داروهای ضدبارداری خوراکی استفاده می کنند. داروهای ضدتشنجی که بر ایزوآنزیم کبدی CYP۴۵۰ اثر القایی دارند (یا اصطلاحا داروهای ضدتشنج القاکننده آنزیم)، باعث تسریع در روند تبدیل استروژن و پروژسترون به متابولیت های غیرفعال آنها می شوند و از این رو کاهش غلظت سرمی هورمون های موجود در داروهای ضدبارداری خوراکی را به دنبال دارند. برخی داروهای ضدتشنج می توانند با افزایش غلظت گلوبولین اتصال یابنده به هورمون های جنسی، با کاهش زیست فراهمی ترکیبات فعال داروهای ضدبارداری خوراکی باعث تغییر در اثربخشی آنها شوند. مطالعات موجود تاکنون به بررسی میزان باردار شدن بیماران نپرداخته اند و در عوض سطوح خونی هورمون ها یا الگوی خونریزی در بیماران را مورد ارزیابی قرار داده اند.
▪ داروهای ضدتشنج القا کننده آنزیم
فنوباربیتال یک دارو ضدتشنج القا کننده آنزیم است که با داروهای ضدبارداری خوراکی تداخل دارد و موجب کاهش سطح هورمون های جنسی و نامنظمی در خونریزی قاعدگی می شود. خونریزی در میانه چرخه قاعدگی نشان دهنده کمبود استروژن و احتمال شکست در پیشگیری از بارداری است و به نظر می رسد نشان دهنده کاهش اثربخشی داروهای ضدبارداری خوراکی باشد. فنی تویین (دیلانتین) نیز موجب کاهش سطوح هورمون های سرم می شود و امکان خونریزی بین چرخه های قاعدگی را پدید می آورد. کاربامازپین، فلبامات، اکسی کاربازپین و توپیرامات نیز وضعیت مشابهی ایجاد می کنند.
▪ داروهای ضدتشنج غیرالقا کننده آنزیم
والپروییک اسید تداخل شناخته شده ای با داروهای ضدبارداری خوراکی ندارد. در یک مطالعه مشاهده ای در ۴ نفر از ۶ زنی که تحت درمان با والپروییک اسید بوده اند حتی افزایش سطح هورمون های جنسی مشاهده شده است. بنزودیازپین ها، گاباپنتین، لاموتریژین، لوتیراستام (levetiracetam) ، تیاگابین و زونیسامید (zonisamide) نیز جزو دسته داروهای ضدتشنج غیرالقا کننده آنزیم هستند که به نظر نمی رسد با داروهای ضدبارداری خوراکی تداخل داشته باشند. مطالعات مدون درباره تداخلات احتمالی بین داروهای ضدبارداری خوراکی و اتوسوکسیماید تاکنون انجام نپذیرفته اند، با این حال با توجه به اینکه اتوسوکسیماید تاثیر شناخته شده ای دال بر القای آنزیم های کبدی ندارد این تداخل بعید به نظر می رسد. در جدول یک داروهای ضدتشنج القاکننده و غیرالقا کننده آنزیم فهرست شده اند.
● توصیه های ارایه شده
کالج متخصصان زنان و مامایی آمریکا(۱)(ACOG) معتقد است که با وجود فقدان داده های منتشر شده، استفاده از داروهای ضدبارداری خوراکی حاوی ۳۵ ۳۰ میکروگرم استروژن به جای انواع ۲۵ ۲۰ میکروگرمی در زنان مصرف کننده داروهای ضدتشنج القاکننده آنزیم، اقدامی منطقی است.این کالج همچنین توصیه می کند که زنان تحت درمان با داروهای ضدتشنج القا کننده آنزیم علاوه بر داروهای ضدباداری خوراکی از کاندوم نیز استفاده کنند یا برای پیشگیری از بارداری از ابزارهای داخل رحمی پیشگیری (IUD) کمک بگیرند. آکادمی نورولوژی آمریکا(۲)(AAN) نیز در بیانیه اجماعی خود استفاده از فرمولارسیون های حاوی حداقل ۵۰ میکروگرم استروژن را در زنان مصرف کننده داروهای ضدتشنج القاکننده آنزیم توصیه کرده است. این آکادمی همچنان عنوان داشته است که اثربخشی داروهای ضدبارداری خوراکی در زنان استفاده کننده از داروهای ضدتشنج القاکننده آنزیم همچنان بیشتر از روش های مکانیکی است. سازمان جهانی بهداشت (WHO) معتقد است که نباید از قرص های ترکیبی ضدبارداری خوراکی یا قرص های صرفا پروژسترونی در زنان تحت درمان با داروهای ضدتشنج القاکننده آنزیم استفاده کرد مگر اینکه روش پیشگیری بهتری برای بیمار در دسترس یا مناسب نباشد. با این حال استفاده از مدروکسی پروژسترون (Depo Provera) همچنان یک روش توصیه شده محسوب می شود.
▪ اظهارنظر بالینی
در حیطه فعالیت پزشکان خانواده، تعداد قابل توجهی از زنان دیده می شوند که به علت اختلالات تشنجی، میگرن، انواع اختلالات خلقی و درد مزمن از داروهای ضدتشنج استفاده می کنند. از آنجایی که تصور می شود برخی داروهای ضدتشنج موجب شکست روش های ضدبارداری خوراکی شوند، آگاه کردن بیماران از احتمال باردار شدن در این شرایط اقدامی منطقی به نظر می رسد. با وجود فقدان داده ها درباره پیامد باردار شدن، استفاده از داروهای ضدتشنج در زنان باردار بدون خطر نیست. داروهای ضدتشنج قدیمی تر خواص تراتوژن شناخته شده ای دارند و درباره داروهای ضدتشنج جدیدتر نیز اطلاعات کافی درباره بارداری در انسان وجود ندارد. در تمام زنان باروری که تحت درمان با داروهای ضدتشنج قرار دارند، حتی درصورت عدم استفاده از داروهای ضدبارداری خوراکی باید درباره احتمال نقایص جنینی مشاوره شود و برای پیشگیری از نقایص لوله عصبی از مکمل فولات استفاده شود. به علاوه مکتوب کردن اطلاعات ارایه شده به بیمار نیز توصیه می شود.
ترک اعتیاد به الکل در سه سوت
الکلیسم، بیماری مزمنی است که در صورت درمان نشدن، می تواند تهدید کننده حیات باشد و در صورتی که درمان نشده باقی بماند، مانند امراض کشنده مزمنی چون دیابت، فشارخون بالا و آسم، عوارض متعددی را ایجاد کرده و فرد را تا پایان عمر گرفتار می کند...
علایم غیراختصاصی الکلیسم عبارت اند از: بی خوابی، افسردگی، اضطراب، مشکلات گوارشی، اختلالات عملکرد جنسی، تشدید نشانگان پیش از قاعدگی و افزایش فشارخون پورت. با وجود شیوع به مراتب کمتر الکلیسم در کشورهای شرقی، هر عضو از جامعه درمانی کشور، باید سابقه مصرف الکل را در مورد بیماران تصادفی، مبتلایان به اختلالات خوردن، افسردگی، اختلالات اضطرابی و تجاوزات جنسی و جسمی به طور دقیق بررسی کند.
● عوامل مستعدکننده
اضطراب، عاملی مستعد کننده برای اعتیاد به الکل است؛ در واقع فرد بیمار از این ماده برای تطبیق دادن خود با شرایط اضطراب زا استفاده می کند. سابقه هرگونه سوء استفاده جسمی ، جنسی و روانی، فاکتورهای مستعدکننده دیگر است.
هر چند که زنان مصرف الکل را در دوزاژ کمتری در مقایسه با مردان شروع می کنند، فاصله نوشیدن نخستین دوز الکل و اعتیاد به الکل در آنان کوتاه تر از مردان است و بیشتر از مردان از عوارض جسمی و روانی الکلیسم رنج می برند. مرگ ناشی از الکلسیم در زنان، به وقوع عوارضی مانند بیماری های قلبی و کبدی، خودکشی و تصادفات مرتبط است. حتی در صورتی که زنان دوز کمتری از الکل را مصرف کرده باشند و طول مدت ابتلا به الکلیسم در آنان کوتاه تر باشد، میزان تخریب ارگان ها در آنها بیشتر است. فارماکوکینتیک الکل نیز در زنان و مردان متفاوت است. در صورت مصرف دوز یکسانی از الکل در مردان و زنان، غلظت خونی بالاتری در زنان مشاهده خواهد شد؛ در نتیجه، زنان به مسمومیت به الکل مستعدترند.
● بیماری های همراه
در نتیجه الکلیسم، ابتلا به بیماری هایی مانند مشکلات قلبی عروقی، مغزی، کبدی، ضعف عضلانی، بیماری های استخوانی، فشارخون بالا، سکته مغزی، سرطان و اختلالات متابولیک افزایش می یابد. آسیب کبدی ناشی از الکلیسم نیز در هر دو جنس شایع است، اما آسیب کبدی در زنان زودتر و به دنبال مصرف دوز کمتری از اتانول ایجاد می شود.
هر دو گروه مردان و زنان مبتلا به الکلیسم، بیشتر از افراد عادی جامعه در معرض خطر شکستگی های استخوانی هستند. الکل اثر مستقیم بر استخوان و سلول های استخوانی و اثر غیرمستقیم بر دستگاه آندوکرین بدن دارد و موجب تحلیل عضلانی می شود که میزان آن وابسته به دوز است. خوشبختانه آتروفی عضلانی ناشی از مصرف الکل مانند آتروفی مغزی ناشی از آن، پس از قطع مصرف برگشت پذیر است.
مصرف الکل خطر ابتلا به انواع گوناگون سرطان را افزایش می دهد، از جمله سرطان های دستگاه گوارش، سر و گردن و سرطان پستان. شیوع سرطان پستان در زنان الکلی، ۴۰ درصد بیشتر از زنان عادی جامعه است، به طوریکه این خطر به ازای هر ۱۰ گرم افزایش میزان الکل مصرفی روزانه، تا ۹ درصد افزایش می یابد.
● دارودرمانی الکلیسم
هنوز هم برخی متخصصان بر این عقیده اند که الکلیسم یک اختلال شخصیتی است و نه یک بیماری قابل درمان. به هر حال در کنار دارودرمانی برای این بیماران، روان درمانی و رفتاردرمانی باید وجود داشته باشد.
داروهایی برای درمان مرحله حاد نشانگان محرومیت و نیز برای درمان نگهدارنده پیشنهاد می شوند. مرحله حاد نشانگان محرومیت علایم متعددی دارد که البته همگی این علایم در همه بیماران ظاهر نمی شوند. اختلالات هشیاری، مشکلات شناختی، اختلالات ادراک در مدت زمان کوتاه، افزایش شدید دمای بدن، فشارخون بالا، تاکی کاردی، تعریق فراوان و تهوع از جمله این علایم هستند. این علایم ممکن است طی محرومیت از مصرف الکل یا کمی دیرتر مشاهده شوند.
نخستین دارویی که به عنوان خط اول درمان نشانگان محرومیت معرفی شده، آرام بخش های خواب آور بویژه بنزودیازپین ها هستند. زنان به بنزودیازپین ها بیشتر پاسخ می دهند، در نتیجه ممکن است دوزاژ دارویی کمتری نیاز داشته باشند. در کل، برای درمان علایم نشانگان محرومیت در مقایسه با اختلالات اضطرابی، دوز بالاتری از بنزودیازپین مورد نیاز است. نارکولپتیک ها ( هالوپریدول، کلوپرومازین، پرومازین) ممکن است در ترکیب درمانی با بنزودیازپین ها مفید واقع شوند. آگونیست های آدرنرژیک مانند کلونیدین نیز همراه با داروهای مذکور به خصوص در کنترل فشارخون بالا و تاکی کاردی مفیدند.
از سوی اداره نظارت بر غذا و داروی آمریکا، سه دارو به عنوان درمان اصلی و نگهدارنده الکلیسم پیشنهاد شده اند: دی سولفیرام، نالترکسون و آکامپروسات.
دی سولفیرام داروی چندان محبوبی نیست و کسانی که دی سولفیرام مصرف می کنند، حتی اگر مقدار بسیار کمی الکل بنوشند، دچار واکنش های بسیار ناخوشایندی می شوند. در واقع، تداوم پرهیز از الکل تنها پس از بروز عوارض ناخوشایند به دنبال مصرف دوباره آن حاصل می شود. عوارض ناخواسته شامل ضعف و طعم فلزی دهان است، اما ممکن است مشکلات جدی تری مانند افزایش میزان آنزیم های کبدی یا مسمومیت کبدی، افسردگی و مشکلات روانی به دنبال داشته باشد.
نالترکسون، دارویی است که میزان تمایل به الکل را کاهش می دهد. هم چنین احتمال عود بیماری را کم می کند؛ هرچند مصرف آن با بروز عوارضی مانند تهوع، دل پیچه، اشک ریزش، بی قراری، درد استخوان یا مفصل و میالژی همراه است. از آنجا که احتمال دارد مصرف نالترکسون موجب آسیب سلول های کبدی شود، تجویز آن در مبتلایان به هپاتیت حاد و نارسایی کبدی ممنوع است. برخلاف انتظار، مصرف شکل تزریقی نالترکسون با بروز همان اثرات ناخواسته و حتی شدیدتر از شکل خوراکی همراه است.
آکامپروسات در بیماران مبتلا به الکلیسم با اختلال اضطرابی، بدون سابقه خانوادگی و سن شروع بالای بیماری ، گزینه بهتری است. آکامپروسات تمایل به مصرف الکل را کاهش داده، توانایی مغزی را بهبود می بخشد. شایع ترین عوارض ناشی از مصرف آکامپروسات عبارت اند از: اسهال، عصبی شدن و ضعف.
به هر حال با وجود این که سه داروی مذکور در درمان الکلیسم موثر شناخته شده اند، نباید برای برطرف کردن مشکلات رفتاری ناشی از این بیماری، داروهای روان پزشکی را فراموش کرد. ترکیب این داروها با داروهای روان پزشکی تا ۲۰ درصد احتمال ترک دایم الکل را در این بیماران افزایش می دهد.
آیا تجویز تجربی کورتون برای بیماران مناسب است؟
● بیمار الف؛ بخش اول: آقای ۵۵ ساله مهاجری، بدون سابقه قبلی، به دلیل تنگی نفس (که از سه روز پیش شروع شده) و سرفه بدون خلط به اورژانس مراجعه می کند. در معاینه فیزیکی، تاکی پنه، کرپیتاسیون در هر دو قاعده ریه و ویز منتشر در پایان بازده مشهود است. بیمار با شک به پنومونی اکتسابی از جامعه (CAP) تحت درمان با سفالوسپورین و یک ماکرولید قرار می گیرد. به دلیل ویزینگ منتشر در معاینه، گلوکوکورتیکویید داخل وریدی هم تجویز می شود....
▪ نظر کارشناسی بیمار الف؛ بخش اول: تشخیص CAP در بیماران بستری با علایم شدید به طور معمول بدون شواهد وجود ارگانیسم مسبب آن انجام می شود. پوشش آنتی بیوتیکی آغاز می شود و چون تعداد زیادی از این افراد COPD هم دارند، عمدتا گلوکوکورتیکویید هم شروع می شود.
تحقیقات نشان داده که گلوکوکورتیکوییدها موجب بهبود سریع تر علایم و کاهش مدت درمان آنتی بیوتیک داخل وریدی می شوند. به علاوه، تجویز همزمان استروییدهای سیستمیک و آنتی بیوتیک ها، موجب کاهش مرگ و میر این بیماران می شود. یکی دیگر از دلایل تجویز گلوکوکورتیکویید برای بیماران بدحال CAP این است که بسیاری از آنها دچار کمبود استرویید ناشی از بیماری حاد و شدید هستند.
سوال اینجاست که پیش از رسیدن به تشخیص CAP، تا چد حد و با چه دقت و شدتی باید دنبال علت مسبب علایم بیمار گشت؟ در بیمارانی که از کشوری به کشور دیگر مهاجرت کرده اند، علل اختصاصی مانند آلودگی های انگلی و میکروبی خاص هم ممکن است موجب ایجاد چنین علایمی شوند. سل و آلودگی انگلی با استرونژیلیوییدس استرکولاریس جزو این موارد است. به خصوص درباره عفونت ریوی با استرونژیلیوییدس استرکولاریس، مطالعات نشان داده که تجویز گلوکوکورتیکویید کمک کننده نخواهد بود.
● بیمار الف؛ بخش دوم: در روزهای بعد، وضعیت بیمار بدتر و دچار نارسایی تنفسی شد و نیاز به آی سی یو پیدا کرد. ویزینگ منتشر ادامه داشت. رادیوگرافی های بعدی و سی تی اسکن از قفسه سینه، نشان دهنده کدورت های گرانولار منتشر و پیشرونده دو طرفه بود. بررسی بیشتر برای پنومونی قارچی و آتیپیک، هیچ ارگانیسمی را نشان نداد. در برونکوسکوپی، موکوس غلیظ زرد رنگی دیده شد که کشت های لازم ارسال شدند. درنهایت، شستشوی برونش، لاروهای استرونژیلوییدی استرکولاریس را نشان داد.
▪ نظر کارشناسی بیمار الف؛ بخش دوم: پیام اصلی این بیمار و موارد مشابه وی این است که باید گلوکوکورتیکوییدها را (نگویید «کورتیکواستروییدها» چون آن وقت هورمون های جنسی را هم شامل می شود) ضرورتا برای کاربردهای «حاد» با هر دوزی که نیاز است، در نظر گرفت و سپس مقدار آن را کاهش داد یا با داروی دیگری جایگزین کرد. استثنای این موارد، بیماری هایی مزمن و طولانی اند و هیچ گزینه درمانی دیگری برایشان متصور نیست.
وقتی درمان تجربی با گلوکوکورتیکوییدها را شروع می کنید ولی از تشخیص بیمار مطمئن نیستید، همیشه از خودتان این سوال را بپرسید: «آیا هیچ بیماری دیگری در فهرست تشخیص های افتراقی هست که شاید با تجویز گلوکوکورتیکویید بدتر شود؟» اگر پاسخ مثبت بود، تجویز را موقتا عقب بیندازید. درمان تجربی اصلی برای آن بیماری باقی مانده را مدنظر قرار دهید (یا شروع کنید) و یا به دنبال آزمون های تشخیصی جدی تر و قوی تر برای رد کردن آن تشخیص افتراقی بروید.
● بیمار ب؛ بخش اول: خانم ۴۹ ساله ای با شروع سه هفته ای خشکی صبحگاهی، درد و تورم دو طرفه در مفاصل PIP، MCP، مچ و زانوها مراجعه کرده است. وی یائسه است و در تاریخچه قبلی وی فقط مصرف یک داروی استاتین برای LDL بالا و گاباپنتین برای خواب قابل ذکر است. وی احساس خستگی می کند. شش ماه است از خانه بیرون نرفته، راحت گریه می کند و در حال حاضر پس از ۵/۳ هفته از شروع علایم، مراجعه کرده است.
در معاینه، تندرنس و التهاب دو طرفه بافت نرم مفاصل انگشتان به جز در DIP، تورم هر دو زانو (با افیوژن حجیم در سمت راست) به همراه کیست پوپلیته آل سمت راست و محدودیت ۲۰ درجه در اکستانسیون کامل، تندرنس مفاصل MCP اول و دوم در پای راست، محدودیت اکستانسیون کامل آرنج چپ، بدون ندول های زیرجلدی یا راش پوستی مشهود است. معاینه چشم ها و دستگاه قلبی تنفسی طبیعی است.
▪ سوال: تا رسیدن جواب آزمایش ها، به دلیل نگرانی بابت زانوی راست، آیا ضرورت دارد ۱۵ میلی گرم پردنیزون هر روز صبح برای بیمار تجویز شود؟
ـ نظر کارشناسی بیمار ب؛ بخش اول: تشخیص زودهنگام آرتریت روماتویید (RA) در این بیمار واضح است، اما صحیح نیست که تا زمان آماده شدن جواب آزمایش ها، برای بیمار پردنیزون ۱۵ میلی گرم روزانه آغاز شود. شروع زودرس با دوز پایین گلوکوکورتیکویید احتمالا بهبود علایم بیمار را به دنبال دارد، ولی به تعارض جدی تری منجر خواهد شد: پزشک این دوز نسبتا پایین را «کم اهمیت» می پندارد و آن را «فراموش» می کند، ولی بیمار دیگر قادر نیست آن را قطع کند. اگر این دوز روزانه برای بیش از یک ماه ادامه پیدا کند، بیمار در معرض خطر بالای پوکی استخوان ناشی از گلوکوکورتیکویید قرار خواهد گرفت. هر چند مصرف خوراکی روزانه گلوکوکورتیکویید برای این بیمار صحیح نیست، ولی می توان تا حد امکان مایع مفصلی را آسپیره کرد و ۴۰ میلی گرم تریامسینولون یا معادل آن را تزریق نمود (دو برابر موثرتر از تزریق عضلانی است).
فرض کنیم تجویز گلوکوکورتیکویید آغاز نشده است. نتایج آزمایش های مایع مفصلی عبارت است از ۲۳۰۰۰ عدد PMN در هر میلی لیتر و کشت منفی. سایر آزمایش ها هم شامل موارد زیر هستند: هموگلوبین g/dl ۲/۱۰، شمارش WBC برابر ۹۵۰۰ با سه درصد ائوزینومیل و ۸۰ درصد سلول PMN،
RF و آنتی بادی anti citrullinated مثبت. در حال حاضر، پنج هفته از علایم بیمار گذشته و او بدتر هم شده است.
● نظر کارشناسی بیمار ب؛ بخش دوم: تا زمانی که برنامه مشخصی برای قطع نسبتا زودهنگام گلوکوکورتیکویید وجود ندارد، نباید تجویز آنها را آغاز کرد و در واقع، استفاده تجربی از گلوکوکورتیکوییدها در RA باید محدود به یکی از این سه موارد زیر شود:
۱) تجویز یک دوز تکی بالا به صورت داخل عضلانی در حادترین مرحله از آغاز بیماری، پیش از تجویز هر درمان دیگر (برای بهبود علایم حاد)
۲) گلوکوکورتیکویید داخل مفصلی به فواصل دو تا سه ماه (برای بهبود علایم مفصل دردناک و ملتهب)
۳) استفاده از گلوکوکورتیکویید خوراکی در پروتکل هایی که در عرض یک ماه کم می شود و به صفر می رسد.