نوشته شده توسط saviss
گمونم سوتي خيلي ناجوري باشه(هركي خواست پاكش كنه)
زمان جنگ رفته بودم جبهه
پشت خط براي يكي از دوستام مرخصي گرفتم كه اون بره مخابرات وبخونشون زنگ بزنه منم برم حموم.........اقا از بس عجله داشتم از يكي پرسيدم كه حموم كجاس ؟اونم بادست اشاره كرد وگفت تو اين كوچه..........منم با عجله دويدم توي كوچه(اخه مرخصي شرافتي گرفته بوديم كه زودبيايم- اعزام داشتيم)هيچي.. رسيدم يه جا كه دم درش پرده زده بودن ويه بچه كوچولو نشسته بود..پرسيدم حموم اينجاس؟باسر اشاره كرد اره.........منم پرده روزدم پريدم تو......خب حموم عمومي بود........... ولي...........مردونه نبود :blink:
هيچي تا اونا بفهمن و خودشونو جمع وجور كنن من مث تير فلنگو بستم .گمونم تاپايگاه يه نفس دويدم...محلشو هم نميتونم بگم چون چندتا از بچه هاي سايت ماله همون استان هستند(يكيشونو كه ميدونم ماله همون استانه)ميترسم بعد از 15سال هنوزم دنبالم باشن :ohno: اخه سخت هم تعصبي هستن
ولي ديگه تا موقعي كه ميرفتم جبهه بيشتر از عراقيا از اهالي اون روستا ميترسيدم :puke: