سلام...
یه سوال؟؟ اولین هواپیمای جت رو کدوم کشور ساخت؟؟ و اسمش چی بود؟
یه سوال دیگه!؟!؟ سیستم جت رو کی اختراع کرد؟؟:46:
Printable View
سلام...
یه سوال؟؟ اولین هواپیمای جت رو کدوم کشور ساخت؟؟ و اسمش چی بود؟
یه سوال دیگه!؟!؟ سیستم جت رو کی اختراع کرد؟؟:46:
اولین هواپیما با موتور جت:
نظریه استفاده از موتورهای جت در هواپیما را افرادی چون کاپیتان مارکنه فرانسوی و هنری واندااهل رومانی از حدود سال ۱۹۰۹ ارائه کرده بودند. فرانک ویتل انگلیسی در ۱۲ آوریل ۱۹۳۷ با یک هواپیمای جت ساخت خود، یک پرواز آزمایشی انجام داد. اولین هواپیما با موتور توربوجت بهدست پروفسور هانس فون اوهاین آلمانی طراحی گردید. این هواپیما که دارای یک موتور هاینکل به وزن ۳۷۸ کیلوگرم بود، در ۲۷ اوت ۱۹۳۷ با هدایت خلبانی به نام دریک وارسیتز به پرواز درآمد.
كاليبر : 9 در 39 م م مهمات زیر سرعت صوت SP-5 & SP-6
عمل : اتوماتیك با قابلیت انتخاب حالت آتش . عمل با فشار گاز
طول : 894 م م
طول لوله : 200 م م
وزن : خالی 2600 گرم ... پر با دوربین PSO-1 ش 3410 گرم
خشاب : 10 یا 20 تیره
VSS كه مخفف Vintovka snaiperskaja spetsialnaya می باشد و به معنی تفنگ دوربین دار مخصوص است برای عملیات های ویژه طراحی شد. این اسلحه كه در TSNIITockMash یا انستیتو مركزی طراحی ماشین آلات دقیق توسط تیمی به رهبری پتر سردیوكوف طراحی شد قرار است جایگزین بعضی از كلاشنیكف ها و آكا-ام هایی شود كه به ساكت كننده مجهز می شدند تا در عملیات های ویژه شركت كنند از جمله عملیات های SpetNaz و كی جی بی و ام وی دی.
برای بدست آوردن قدرت نفوذ به جلیقه های ضد گلوله سازنده سلاح می بایست از گلوله هایی با سرعت زیر صوت و همانند گلوله ی 7 ممیز 62 صدم در 39 م م منتها با كالیبر 9 م م استفاده كند. گلوله های جدید مورد استفاده در این سلاح بلند و سنگین هستند ( حدود 16 گرم ) و در دو مدل معمولی SP-5 و ضد زره SP-6 استفاده می شوند.
جدیدترین مرمی های ساخته شده برای این سلاح دارای یك هسته از جنس فولاد فشرده هستند كه از فاصله های حتی بیش از 300 یا 400 متر می توانند از تمامی انواع جلیقه های ضد گلوله عبور كنند. این سلاح از سال 1980 به خدمت گرفته شده و به طور بسیار گسترده در چچن بر علیه جدایی طلب ها استفاده شد.
معروفیت VSS بیشتر به خاطر قابلیت های پنهان كاری اش در عین قدرت نفوذ عالی با مرمی های سنگین است. اما برد مفیدش به 400 متر محدود شده است.
اسلحه VSS با فشار گاز مسلح می شود و قابلیت انتخاب حالات شلیك را دارد. پیستون گاز بلند این سلاح بر روی لوله قرار گرفته و گلنگدن چرخشی دارای گیره ها و قفل هایی در دریافت كننده است ( بالای محل اتصال خشاب ) كه برای مقاومت بیشتر به روش ماشین كاری ساخته می شوند. سیستم ماشه سلاح مستقیما از اسلحه AK-47 برداشته شده است. كلید ضامن و دسته مسلح كننده سلاح شبیه به اسلحه های سری AK هستند ولی برگه ناظم آتش یك دكمه اهرم صلیبی است كه در محافظ ماشه در پشت ماشه قرار دارد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
لوله در قسمت جلو دارای مجموعه ای از سوراخ های ریز است كه در داخل شیارها مته كاری شده اند و مستقیما به ساكت كننده سلاح میرسند. ساكت كننده یك قسمت اصلی سلاح شناخته می شود و برای نگهداری و یا حمل می توان آن را از سلاح جدا كرد. شلیك با سلاح بدون ساكت كننده به قطعات سلاح آسیب شدیدی می رساند... به همین دلیل حتی وقتی كه نیاز نیست باید با ساكت كننده آتش كرد.سیستم استاندارد هدف گیری آن شامل ریل های جانبی در كنار دریافت كننده است كه معمولا دوربین چهار ایكس مدل PSO-1 را بر روی آن سوار می كنند كه مخصوص شلیك با مهمات 9 در 39 م م است. هر نوع دوربین یا تجهیزات دید در شب دیگر هم بر روی این ریل ها سوار می شوند. مگسك های آن هم كه برای مواقع اضطراری مانند نبودن یا شكستن دوربین و غیره بر روی سلاح نصب شده اند شامل مگسك شكاف دار در عقب و تیغه ای در جلو است. مگسك عقبی برای فواصل تا 400 متر درجه بندی شده است.
قنداق چوبی اسكلت مانند آن ( تو خالی ) دارای تكه های لاستیك در ته آن است و می توان برای حمل یا نگهداری به صورت فشرده در فضای كم آن را از سلاح جدا كرد. تغذیه سلاح هم از خشاب های 10 یا 20 تیری است كه از جنس پلیمر ساخته می شوند.
منابع: سایت دانشجو ،سايت جنگ افزار
سلام سلام سلام
ببخشید که دیر دیر سر می زنم
امیدوارم تکراری نباشه [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تاكنون دو نوع بمب هوشمند وارد ميدان نبرد شده اند كه عبارتند از:
بمب هاى هدايت شونده IV/IR (چشمی/ تلویزیونی [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و بمب هاى هدايت شونده ليزرى.
یک فروند بمب هدایت شونده GBU12 پرتاب شده از F-14D
پيشرفت و توسعه ی چشمگيرى كه در زمينه ی جنگ افزارهاى هدايت شونده ليزرى صورت گرفته، باعث پيشرفت و ارتقاى دقت سلاح هاى هدايت از راه دور شده است. بمب هاى هدايت شونده ليزرى يا LGB ها (Laser Guided Bombs) از قابليت تحرك بالايى برخوردارند و سلاح هايى هستند كه به صورت سقوط آزاد فرود مى آيند و براى اين منظور به هيچ گونه ارتباط الكترونيكى درونى هواپيما احتياج ندارند.کد:http://www.fas.org/man/dod-101/sys/ac/F14-lgb.jpg
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اين سلاح ها داراى يك سیستم داخلى هدايت نيمه فعال هستند كه انرژى ليزر را آشكار كرده و جنگ افزار را به سمت هدفى كه توسط يك منبع ليزر خارجى روشن شده رهگيرى مى كند. به طور مثال در جنگ 1991 خلیج فارس، ابتدا هواپيمايى كه ليدر نام داشت اهداف مورد نظر را با ليزر شناسايى و علامت گذارى مى كرد و سپس هواپيماهاى بمب افكن F-117 و F-14D توسط بمب هاى ليزرى، اهداف علامت گذارى شده را تخريب مى كردند. اين سیستم حتى مى تواند از يك منبع مستقر در روى زمين نیز فرمان بگيرد.
عملیات طوفان صحرا: F-117 در حال پرتاب GBU12
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مسير پرواز LGBها به سه مرحله تقسيم مى شود: هدايت پرتاب، هدايت پرواز و هدايت نهايى. در خلال مرحله پرتاب، سلاح به مسير غيرهدايتى كه همان مسير پرواز جنگنده مادر در لحظه آزادسازى است همچنان ادامه مى دهد و همپاى جنگنده حركت مى كند.
در اين مرحله، وضعيت پروازى جنگنده نيز حائز اهميت است، چرا كه قابليت عملياتى شدن جنگ افزار LGB به سرعت جنگنده در زمان هدايت نهايى بستگى دارد. بنابراين در خلال مرحله پرتاب، سرعت هوا مى تواند ميزان قدرت عملياتى شدن جنگ افزار را تحت الشعاع خود قرار دهد. همزمان با عمل هدف يابى، مرحله گذر نيز آغاز مى شود. طى اين مرحله، سلاح سعى مى كند كه بردار سرعت خود را با راستاى خط ديد هدف ميزان نمايد.
حين مرحله نهايى، بمب هوشمند ليزرى تلاش مى كند كه هر لحظه بردار سرعتش را موافق و همسوى خط ديد قرار دهد. در لحظه اى كه اين تطبيق رخ مى دهد، انرژى ليزر بازتابش شده روى آشكارسازها، متمركز مى شود و به سنسورهای آيروديناميكى فرمان مى دهد كه مسير را تعقيب كنند تا موجب شوند سلاح به صورت يك جسم سنگین با نيروى وزنش به سمت هدف حركت و با آن برخورد كند. نمايش دهنده هاى هدف در اصل، تابشگرهاى نيمه فعالى هستند كه براى قفل شدن روى هدف به كار مى روند. گيرنده هاى بمب هدايت شونده ليزرى از آرايه اى از فوتوديودها (نيمه هادى هايى كه با دريافت نور فعال مى شوند) استفاده مى كنند تا پيام هاى مكانى هدف را پيدا كنند. اين پيام ها به حركت هاى سطحى برگردانده مى شوند تا سلاح را درست به سمت هدف سوق دهند. يك آشكارساز هوابرد مى تواند از طريق ميدان ديد وسيعى كه در اختيار دارد اطلاعات مربوط به هدايت را در اختيار خلبان قرار دهد و آن را مستقيمن روى هدف متمركز كند و سرانجام به جنگ افزار مربوطه كه در اختيار دارد، يك هدف نقطه اى را نشان دهد.
پس از اين مرحله، موشك يا بمب هوشمند ليزرى مى تواند در زمانى شليك شود كه خلبان از قفل بودن آشكارساز روى هدف اطمينان داشته و سلسله مراتب مربوط به باز شدن محفظه جنگ افزار به نحو قابل قبولى انجام شده باشد. در هر يك از اين مراحل خلبان هرگز هدف واقعى را نمى بيند و فقط نقطه اى را مشاهده مى كند كه به وسيله ليزر، نشانگر موقعيت هدف است. سامانه هاى تجسسى و نمايش دهنده ليزرى از يك روش رمزگذارى پالسى استفاده مى كنند تا مطمئن شوند كه يك پويشگر و يك نمايش دهنده ويژه در يك حالت هماهنگ با يكديگر در حال كارند. هم رمز كردن اين دو مجموعه باعث مى شود سامانه پويشگر تنها روى هدفى كه دستگاه نمايش دهنده معلوم مى كند قفل شود.
رمزگذارى پالسى بر پايه فركانس تكرار پالس (PRF) صورت مى گيرد. رمز مى تواند بسته به تجهيزات ليزرى كه در اختيار است، سه يا چهار رقمى انتخاب شود. رمزگذارى به جنگنده يا هر وسيله جنگى هوايى اين امكان را مى دهد كه به طور همزمان يك هدف چندگانه و پيچيده را هدف قرار دهد ضمن آنکه از عملیات ضدالکترونیک دشمن مصون بماند.
در اين حالت جنگ افزارهاى هدايت شونده ليزرى روى رمزهاى مختلف متمركز مى شوند. اين روش تا زمانى از اطمینان بالايى برخوردار است كه چندين هدف با موقعيت برتر نسبت به نيروهاى خودى ضرورتن بمباران شوند. اين روش همواره با هدايت واحدهاى پشتيبان مى تواند به صورت همزمان طراحى و نمايش داده شود و آخرين وضعيت آن اعلام شود. سامانه هاى ليزرى هدايت آتش عبارتند از: مسافت سنج هاى ليزرى (LRF) و نمايشگرهاى ليزرى. اين سامانه هاى ليزرى مى توانند براى انسان بسيار خطرناك تر از سامانه هاى آموزشى نظير MILES و سامانه هاى شبيه ساز ليزرى باشند كه براى دفاع در درگيرى هاى هوا به زمين استفاده مى شود.
در نتيجه ليزرهاى هدايت آتش نياز به سنجش دارند تا در نتيجه نگاه مستقيم به پالس ها و پرتوهاى آن به عوارض دائمى همچون كورى منجر نشود. LGB يا بمب هاى هوشمند ليزرى نوشداروى تمام داستان ها و اهداف جنگى نيستند؛ بلكه به گونه اى پيشرفت كرده اند كه بازيگر انواع ديگرى از جنگ افزارهاى سقوط آزاد هستند كه در زاغه هاى مخفى نگهدارى مى شوند.
در يك ديد وسيع تر، LGB ها در هدف قرار دادن مخفيگاه ها در وضعيتى با ارتفاع متوسط از قدرت اجرايى فوق العاده اى برخوردارند، قدرت مخفى شدن سريع و اغراق آميز باعث افزايش قدرت تحرك و قابليت پروازى LGB شده است. معمولاً شليك در ارتفاع ميانى، مشكلات يافتن هدف را كاهش مى دهد و به سايت هاى طراحى هوايى يا زمينى اجازه مى دهد كه به راحتى آن را رهگيرى كنند. اگر سامانه هدايت ليزرى زودتر از موعد روشن شود يا برعكس به موقع روشن نشود، ممكن است LGB هدف را گم كند و به آن اصابت نكند.
طى عمليات، به محض روشن شدن انرژى ليزرى،LGB آن را مشاهده و در همان زمان اقدام به شليك از هواپيما يا هر وسيله حامل ديگرى مى كند و چون اين عمل زودتر از موعد مناسب صورت گرفته، لذا بمب يا هدف را گم مى كند و به آن اصابت نمى كند و يا اين كه بخشى از آن را ويران مى سازد. براى رفع اين مشكل، نمايشگر ليزرى بايد در زمانى روشن شود كه بمب به سمت هدف روانه شده و قصد ويران كردن آن را دارد. خلبان به طور يقين مى داند كه زمان مناسب براى روشن كردن سامانه ليزر چه وقت است. شگردهاى پروازى تهاجمى _ تدافعى كه از LGBهاى نوين امروزى بهره مى گيرند به خوبى كمترين مدت زمان مورد نياز براى نمايش هدف را اعلام مى كنند تا سلاح تا رسيدن به هدف و ويران كردن آن هدايت شود. دود، گردوغبار و نخاله هاى معلق در هوا مى تواند روى كاركرد سلاح هاى هدايت شونده ليزرى اثر سوء داشته باشند.
تست سنسورهای LGB توسط پرسنل زمینی
پاشيدگى ناشى از بازتابش نور ليزر به وسيله ذرات دود مى تواند هدف هاى اشتباه را نمايش دهد. باران، برف، مه و ابرهاى رقيق نيز مى توانند استفاده موثر از سلاح هاى هدايت شونده ليزرى را تحت تاثير قرار دهند. شتاب و تهور بيش از حد خلبان نيز مى تواند كاربرد نمايشگرهاى ليزرى را محدود سازد؛ زيرا خط ديد را تحت تاثير قرار مى دهد. برفى كه زمين را مى پوشاند، نيز مى تواند روى دقت سلاح هدايت ليزرى تاثير منفى داشته باشد. مه و ابرهاى رقيق ميدان ديد كاوشگر سلاح هدايت شونده ليزرى را سد مى كنند و مى توانند باعث كاهش زمان هدايت آن شوند. در واقع اين كاهش ميدان ديد، احتمال برخورد سلاح به هدف را نيز پايين مى آورد. فناورى LGBها متشكل از سه نسل است كه هر يك از آنها به نوعى حاصل تحول يا اصلاح سازوكار هدايت هستند. نسل اول عبارت است از گروهى از بمب هاى هدايت شونده ليزرى با بال هاى ثابت، نسل دوم با بال هاى جمع شونده و نسل سوم نمايشگرهاى نيروى هوايى براى بمب هاى هدايت شونده ليزرى كلاس هزار و دو هزار پوندى هستند. واحد هدايت كننده ليزرى به بخش جلويى بمب و يك بال در قسمت عقب آن متصل شده است. هر سه نسل با نمايشگرهاى رايج در ارتش، نيروى هوايى، نيروى دريايى و زيردريايى سازگارى دارند. نسل دوم و سوم داراى برنامه گزينشى رمز پيش از پرواز هستند.
عموماً نسل سوم LGBها را بمب هدايت شونده ليزرى سطح پائين مى نامند. زيرا اين بمب به نحوى طراحى شده است كه تحت شرايط نقطه اوج نسبتاً پايين، براى ارتفاع كم و برد زياد مورد استفاده قرار گيرد. طى عمليات طوفان صحرا، بيشترين استفاده براى حمل بمب هاى هدايت شونده ليزرى و شليك آنها به سمت اهداف مهم و اصلى به عمل آمد و توانمندى جنگ افزارهاى نيروى دريايى ايالات متحده براى هدايت LGBها كاملاً مفيد و مقرون به صرفه بود، تا آنجا كه يكصد و بيست A-E6 حدود ۵ درصد از تمام توان LGB ايالات متحده را در نخستين روز از عمليات طوفان صحرا به صف و روانه منطقه عملياتى كردند.
بمب افکن A-6E
بعضى از سامانه هاى حسگر ليزرى در شرايط نامساعد جوى نظير باد مخالف، باران، مه و حتى رطوبت دچار افت كارايى شدند. نمايشگرهاى LGB ، بمب را به دقت به سمت هدف هدايت و آن را با يك جرقه منفجر مى كنند؛ مانند سلسله مراتبى كه در خلال عمليات طوفان صحرا از تلويزيون پخش مى شد. در واقع هر يك بمب به خوبى مى تواند روى يك هدف مستقل و بزرگ تاثيرگذار باشد و مسئوليتش را به نحو احسن و بسیار دقیق انجام دهد.
مشخصات بمب GBU24
ماموریت: پشتیبانی هوایی نزدیک، مقابله ی هوایی دقیق با ادوات زمینی، حمله ضد شناورهای دریایی
اهداف: ادوات زمینی متحرک، ادوات ثابت کوچک و بزرگ
محل خدمت: نیروهای دریایی و هوایی
وضعیت: عملیاتی (در سرویس)
اولین نمونهء قابل استفاده: 1983
روش هدایت پذیری: لیزری
برد: حدود 10 ناتیکال مایل
هزینه بهسازی: نامعلوم (سند محرمانهء نیروی دریایی [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کل هزینهء تولید: 138 / 729 میلیون دلار
کل هزینهء تمام شده: نامعلوم
هزینه احداث هر واحد تولید کننده بمب ها: 55 میلیون دلار
هزینه تجهیز هر یگان رزمی: نامعلوم
تعداد تحویل شده به نیروهای رزمی: 13114 فروند
استفاده کننده ها:
جنگنده های: A-6E و A-10 و F-14D و F-15 (تمامی مدلها) و F/A-18 (تمامی مدلها) و F-111
(شاید به دلیل سنگینی و حجیم بودن نوع GBU24، این بمب در اف117 مورد استفاده قرار نمی گیرد، زیرا اف117 مهمات خود را در درون محفظه های مخفی نگهداری می کند و حجیم بودن این بمب، مانعی برای نصب آن بر روی اف117 است)
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نقل قول:
برداشته شده ازکد:www.khoonegi.net
البته باید ببخشید که فقط عکس میزارم .
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
phantom sentinel
پهپادي جديد و نامرئي با پيكربندي بومرنگ
اين پهپاد كه داراي قيافه اي جالب شبيه يك بومرنگ است، جديدترين محصول شركت هوافضايي «وراتك ايرو» مستقر در ايالت «مينوستا» ايالات متحده بوده و داراي كاربردهاي جاسوسي مي باشد.آنچه مشخص است ، با توجه به چرخش اين پهپاد،شناسايي آن در آسمان مشكل بوده و تقريبا غير قابل رويت است. اين پرنده داراي قابليت عكسبرداري لحظه به لحظه از زير پاي خود و ارسال تصاوير به صورت زنده به سربازان است. سربازاني كه اين پهپاد جديد را عملياتي مي كنند عينك هاي ويژه اي بر روي چشمان خود نصب مي نمايند كه آنها را قادر مي سازد تا بتوانند تصاوير ارسالي از پرنده دوار را به صورتي كه براي مغز انسان قابل فهم باشد ،دريافت كنند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پرتاب پهپاد توسط سربازان و دريافت تصاوير توسط عينكهاي مخصوص انجام ميگيرد.
عامل بسيار مهم . موثر در طراحي و توسعه پهپاد «سنتينل فانتوم » تحت عنوان يك پهپاد عمود پرواز و مراقبت ، افزايش ايمني سربازان پياده ايالات متحده در عبور از ميادين نبرد شهري بوده است..
انواع روتوركرافت تك تيغه اي اين نوع پهپاد قابليت نزديك شدن به هدف تا فاصله 75 پايي را داشته و توانايي دريافت و ارسال تصاوير جاسوسي به صورت ويديويي و لحظه اي از هدف را دارند، بدون اين كه توسط چشم انسان قابل رويت باشند.
نوع تيغه روتور تكي پهپاد فانتوم داراي مركز چرخشي خارج از بدنه فيزيكي پهپاد بوده و هنگامي كه پهپاد در حال چرخيدن به دور اين مركز مي باشد،از ديدها ناپديد مي گردد.گفته مي شود اين پرنده داراي سطح مقطع حداقل منخصر به فردي است به گونه اي كه مي تواند حتي در شرايط آب و هوايي بد ، زماني كه پهپاد هاي متعارف زمينگير هستند ،با شكافتن هوا عمليات خود را به انجام برساند . اينرسي چر خشي توليد شده در حين پرواز اين پهپاد به آن اجازه مي دهد تا بتواند ارتفاع پروازي خود را حفظ كرده و حتي در شرايط پروازي ايستا به درجه پايداري بسيار بالايي دست پيدا كند.وزن سبك و اندازه فشرده اين پهپاد سبب جمع شدن و بسته بندي راحت و فوري و نيز انجام آسان پرتاب دستي آن شده است.
قابليت هاي عمودي پرواز:
انجام عمليات مراقبت نامرئي در فواصل نزديك و محصور همچون مناطق شهري.
قابليت مقياس شدن در اندازه و برد.
قابليت ترازسازي خودكار.
قابليت جمع شدن و بسته بندي آسان.
پايدار در شرايط آب وهوايي نامطلوب.
نيازمندي به آموزشهاي محدود.
قابليت كار با نيروي محركه الكتريكي.
سازگار با GPS و راديو كنترل.
استفاده از دوربين پرسرعت و قابليت دسترسي به ميدان ديد كروي 360 درجه.
حالات مختلف پرتاب اين پهپاد مي تواند به صورت هاي زير باشد:
قابليت انجام حالت پرتاب و برو.
پرتاب از داخل محفظه.
پرتاب از هواپيماي مادر.
پرتاب به صورت كنترل از راه دور.
مشخصات پهپاد :
قدرت الكتريكي از نوع جريان مستقيم DC .
طول هر يك از دو تيغه 30 سانتيمتر.
ارتفاع مجموعه 15.2 سانتيمتر.
وزن مجموعه 1.8 كيلوگرم.
بال هاي جمع شونده و بسته بندي آسان در يك بسته 30x15x10 سانيمتر.
منبع مجله صتايع هوايي.
دوستان سلام
در این مقاله سعی خواهیم کرد این پرنده را آن گونه که هست به شما بشناسانیم و تا حد مقدور پاسخگوی سوالاتی باشیم که مبنایی برای قرار گرفتن در صف حامیان یا منتقدان پرواز با جایروپلن هستند و گاه پاسخهایی که به آنها داده شده ، موجب بروز سوءتفاهم درباره نحوه عملکرد و پایداری این پرنده شده است .
جایرو پلن تعریفی ساده و ماهیتی پیچیده دارد . بیان قابلیتهای شگرف آن در مقایسه با (بال ثابت ها) غالبا مخاطب را به هیجان می آورد . مهارتهای عملی لازم برای خلبانی آن تقریبا هیچ ربطی به ملزومات انواع دیگر پرنده اعم از بال ثابت و بالگرد ندارد ، از منطقی بسیار متفاوت در پایداری پیروی می کند ، فاقد روش شناسی جامع و متعارف در طراحی و ساخت است و به سبب اصرار مقامات وزارت دفاع ایالات متحده بر توسعه بالگرد و هواگردهای عمود پرواز ، در تاریخ هوانوردی مهجور مانده و در دو دهه اخیر دوباره رونق یافته است .
جایروپلن ها نمی تواندد به سرعت بال ثابت ها پرواز کنند و یا مثل بالگرد پرواز ایتا انجام دهند (هرچند عموما می توانند عمود بنشینند و در برخی طراحیها تجهیزاتی ببرای انتقال نیرو به روتور و تغییرگام تیغه روتور تعبیه شده که امکان برخاست عمودی و یا نزدیک به عمودی را نیز به آنها می دهد.) در نظر داشته باشید در میان بال ثابت ها تنها معدودی عمود پروازند . در مورد روتورکرافت ها یا پرنده های بالگرد هم چنین است . گونه های خاصی از بالگردها یعنی هلیکوپترها عمودپروازند که طبیعتا در ازای کسب این قابلیت در طراحی مزایایی را از دست داده اند . انتخاب روتور به جای بال قطعا بر مبنای توانمندی خاص نوععی از بالگرد صورت نمی پذیرد . دلایل بسیاری وجود دارد که بر مبنای آنها می توان روتور را به بال ترجیح داد .
به عقیده بسیاری از کارشناسان و اساتید فن ، جایروپلن انتخابی عالی برای تجهیز یگانهای هوایی مرزبانی ، وزارت نفت ، سازمان حفاظت محیط زیست . وزارت کشاورزی است .
پیشینه و تعاریف
در نهم ژانویه 1923 برای نخستین بار پرواز یک اتو جایرو رسما مشاهده شد . این پرنده که توسط خوان دلا سیروا(juan de la cierva) طراحی شده بود ، گونه ای از فتاوری را معرفی می کرد که پرواز رو به جلو را برای پرنده ها بالگرد مقدور می ساخت . تا آن زمان ، طراحان پرنده های بالگرد با مشکل گشتاور غلتشی که در شروع حرکت رو به جلو حادث می شد ، دست به گریبان بودند (که منشاء این گشتاور غلتشی افزایش برار روی تیغه پیش رونده و کاهش برار رو تیغه در حال بازگشت است .)
طراحی موفق سیروا (شامل نوعی روتور مفصلی) به تیغه ها اجازه حرکتی شبیه بال زدن را می داد . این راه حل به تیغه در حال پیشروی امکان حرکت رو به بالا و کاهش زاویه حمله را می دهد و همزمان زاویه حمله و برار تیغه در حال بازگشت با لغزش به پایین ، کاهش میابد که نتیجه آن ایجاد تعادل در عرض صفحه روتور خواهد بود . هارولد پیتکرن( Harold pitcairn ) از پیشگامان هوانوردی نخستین جایروپلن را به ایالات متحده برد و شرکت اتوجایروی پیتکرن را بنیان گذاشت . در آوریل 1931 اتوجایروی پیتکرن pca-2 موفق به اخذ گواهینامه (به شماره 410 ) شد و این نخستین باری بود که یک پرنده بالگرد در ایالات متحده به ثبت می رسید . در آن زمان autogiro (در اصل و به نگارش مخترعین آن autogiro ) ، عبارتی بود که این نوع از وسایل پرنده را توصیف می نمود تا آنکه بعد ها سازمان هوانوردی فدرال آمریکا واژه جایروپلن (gyroplane ) را جایگزین آن کرد .
امروزه اتو جایرو به جایروپلن هایی اطلاق میشود که غالبا (موتور-جلو) هستند و بدنه ای شبیه به هواپیما دارند . اتو چایروی لیتل وینگ نمونه معاصر این گونه است . اما جایروکوپتر رایج ترین اصطلاح برای توصیف این پرنده و در واقع نام محصولی متعلق به شرکت بنسون است . عده ای معتقدند برای نمونه های دارای گواهینامه اصطلاح جایروپلن و برای نمونه های تجرلبی و فاقد گواهی غالبا چایروکوپتر مناسب است . از نامها و نگارشهایی چون giro ، gyro kite نیز در برخی متون استفاده شده است .
در تعریف ، جایروپلن وسیله پرنده ای است که از طریق چرخش آزاد یک روتور به دست می یابد و یا به تعبیر دیگر (پرنده ای بالگرد که روتورهای آن را موتور به حرکت در نمی آورد مگر برای شروع ]گردش[، اما ]این روتورها[ با جنبش هوا زمانی که پرنده بالگرد حرکت می کند به دوران واداشته می شوند . بدین معنی که پیشرانه عموما شمال ملخ مستقل از روتور است .)وسایل پرنده بسیاری از این سامانه برای رسیدن به عملکردهایی ورای عملکرد یک هلیکوپتراستفاده می کنند . برای نمونه ، جایرو داین پرنده ای است که قادر به پرواز ایستا است و در عین حال در وضعیت خود چرخی پرواز پیمایشی انجام میدهد . نخستین نمونه موفق از این نوع پرنده بریتیش فیری است که در سال 1958 و در رده حمل و نقل گواهینامه دریافت کرد . در دهه های 1960 و 1970 میلادی و با ظهور مک کولود j-2 و اومباخ (بعدها air & space 18a ) محبوبیت جایروپلن افزایش یافت . اما آنگونه که گفتیم ، تمرکز زود هنگام وزارت دفاع ایالات متحده بر توسعه پرنده های بالگرد یا رتورکرافت عمود پرواز موجب توقف رشد بازار جایروها شد .
عکس ها :
طرحی از یک جایروپلن
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
طرحی از یک هلیکوپتر
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
طرحی از هردو(تفاوت)
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یک جایروپلن امروزی
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جایروپلن تولید شده توسط آقای سیروا در سال 1923
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من اطلاعاتي در مورد سلاح بازوكا ميخواستم.
ميتونين كمك كنيد؟
دوستان سلامنقل قول:
خدمت حسین خان عزیز
نام اسلحه : بازوکا ام 1 آ 1 (M1A1 Bazooka )نوع اسلحه : راکت انداز شانه پرتاب ضد تانک (Anti-Tank Rocket Launcher )کشور سازنده : آمریکاتاریخ ساخت : 1942 میلادیتعداد خدمه : 2 نفرنوع مهمات : راکت ام 6 آ 1 (M6A1 Rocket )کالیبر : 60 میلی متروزن راکت (M6A1 Rocket ) : 2.8 کیلوگرمطول اسلحه : 139 سانتی متروزن اسلحه خالی : 5.8 کیلوگرموزن اسلحه آماده شلیک : 8.9 کیلوگرمسرعت راکت در سرلوله ( سرعت اولیه ) : 105 متر بر ثانیهمیزان آتش : 2 راکت در دقیقهتوان سوراخ کنندگی : 100 میلی متر در 100 متریبرد مؤثر : 80 متر
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بازوکا که اسمش از یک آلت موسیقی گرفته شده است نوعی اسلحه راکت انداز شانه پرتاب ضد تانک (Anti-Tank Rocket Launcher ) محسوب می شود و جزء اولینها از نوع خود می باشد . از دلایل ساخت این اسلحه می توان به این امر اشاره کرد که ارتش آمریکا متوجه شده بود که فاقد یک اسلحه مؤثر برای پیاده نظام خود در مقابله با تانکهای دشمن است .
این اسلحه توسط دو تن از افسران ارتش آمریکا به نامهای سروان لسلی اسکینر (Skinner Leslie Captain) و ستوان ادوارد اهل (Lieutenant Edward Uhl ) در سال 1940 میلادی طراحی شد. اولین مدل از این اسلحه نام M1 را به خود گرفت که بعدها مدلهای بهتر و پیشرفته تری جایگزین آن شد .
این اسلحه از سه قسمت تشکیل شده بود که عبارت بودند از : یک لوله دو سر باز ساده ، کلاهک جنگی و تجهیزات شلیک . تجهیزات شلیک در این سلاح به گونه ای بود که با تولید یک جرقه الکتریکی موجب پرتاب راکت می شد و این جرقه نیز از دو باتری کوچک تامین می گردید . یک قسمت چوبی نیز در این اسلحه تعبیه شده است که شخص شلیک کننده راکت کتفش را به آن تکیه دهد .
بازوکا یک سلاح دو نفره محسوب می شد که یک نفر وظیفه شلیک راکت (gunner ) و دیگری وظیفه راکت گذاری و مسلح کردن دوباره سلاح را به عهده داشت .
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
منبع :کد:http://myswastika.blogfa.com/post-22.aspx
دوستان سلام
جایرو با هلیکوپتر در خانواده پرنده های بالگرد یا روتورکرافت ها قرار می گیرند . مانند هلیکوپتر ، جایروپلن برار مورد نیاز را با استفاده از روتور تامین می کند و این تنها و تنها شباهت این دو پرنده است . بر خلاف هلیکوپتر ، روتورها در جایروپلن مستقیما از موتور نیرو نمی گیرند (یا به عبارتی جایرو ، روتور نامتصل به موتور دارد) و تمام آنچه نیاز دارند عبور جریانی از هوا روی صفحه روتور است . برار ایجاد شده از این طریق نیرویی خود به خود ماندگار خواهد بود که هم پرنده را در هوا نگه می دارد و هم روتور به واسطه آن به چرخش ادامه می دهد و باز هم بر خلاف هلیکوپتر ، جایرو پلن ملخی دارد که به وسیله موتورز می چرخد تا نیروی پیشران لازم برای حرکت رو به جلو را تامین نماید .
به سبب آنکه روتور هرزگرد نیازی به تمهیدات خنثی کننده گشتاور ندارد ، تک روتور بودن پیکربندی قاطع برای جایروپلن ها است (تعبیه روتورهایی که در خلاف جهت یکدیگر می گردند نیز مزیت خاصی ایجاد نمی کند .) سامانه روتور مورد استفاده در جایروپلن می تواند هر تعداد تیغه که لازم است داشته باشد اما معمولا دو یا سه تیغه ای است . موتور در جایروپلن می تواند در جلو یا عقب قرار داشته ، پیستونی و یا توربینی باشد . جایروپلن های نخستین ، معمولا ترکیبی از یک هواپیمای موتور- جلو با یک روتور بوده اند که این روتور در تلفیق با بال عمل می کرده و یا جایگزین آن می شده است . به هر حال پیکربندی دارای موتورهای هل دهنده و یا اصطلاحا موتور- عقب ، به دلیل قرار گرفتن گردان (rudder) در ملخ شار ، مانور پذیر تر هستند و مزیت دیگر آنها بازتر بودن میدان دید خلبان هنگام پرواز است .
با ظهور پدیده (کنترل مستقیم) روتور ، برخاست جهشی برای گونه هایی از جایروپلن توسعه یافت بدین معنی که در شرایط مناسب این جایروپلن ها قادر به عمود بلند شدن وسپس پرواز رو به جلو هستند . پیشرفتهای بعدی در این زمینه بالی را نیز شامل میشود که بار را از روتور بر میدارد که این امر موجب افزاریش پیشروی خواهد شد .
سامانه روتور ، برار و کنترل جایروپلن را تامین می کند. سامانه های مفصلی و با امکان جا به جایی محدود در جهت عمودی در این مورد بسیار متداولند. پره های تیرت با قابلیت کنترل میزان کجی توپی، نیز در جایروپلن های دست ساز بسیار رایج هستند. پرنده با اعمال فرامین گام جانبی که زاویه صفحه را کنترل می کند می چرخد که بیشتر شبیه به چرخیدن با یک دوچرخه یا موتورسیکلت است با این تفاوت که صفحه منحرف یا متمایل می شود و نه شما !
به این سامانه همچنین می توان کنترل گام جمعی را نیز برای تغییر گام تیغه های روتور افزود که در این صورت با داشتن مقادیر مناسبی از لختی دورانی جایروپلن قادر به برخاست جهشی خواهد بود.
سطوح دم، پایداری و کنترل در محورهای گام و گشت (pitch & yaw) را تامین می کند. این سطوح شبیه به عقب بدنه هواپیما هستند و ممکن است شامل گردان،سکابان (stabilizer) و تابان (elevater) باشند. بسیاری جایروپلن ها سطوح افقی دم را در ترکیب ندارند. در مواردمعدودی مجرای (نصب شده در عقب) ملخ و گردان را پوشش می دهد. در برخی جایروپلن ها – به ویژه آنهایی که کابینهایی بسته دارند – به سبب سطح جانبی بزرگ بدنه، پایداری گشت در وضعیت مرزی است، بنابراین به سطح بیشتری از دم عمودی نیاز دارند که دستیابی به چنین سطحی در طراحی کار سختی است چرا که میزان انحجارف روتور و رد هنگام فرود این سطح را محدود می کند. در بعضی طرحها، از چند پایدار کننده عمودی و گردان استفاده شده تا پایداری گشت افزایش یابد.
ارابه فرود، قابلیت جا به جایی روی زمین را برای پرنده تامین می کند. ارابه های فرود متداول شامل دو چرخ اصلی و یک چرخ در زیر دم هستند. پیکربندی موسوم به (سه چرخه ای) هم از دو چرخ اصلی بهره می گیرد با این فرق که چرخ سوم آنها زیر دماغه جای دارد. جایروپلن ها مانند بال ثابت ها قادر به جا به جایی روی سطح زمین هستند، قابلیتی که بسیاری از هلیکوپترها از آن بی بهره اند.
بالها می توانند بخشی از جایروپلن نباشند هر چند حضورشان موجب افزایش میزان کارایی، ظرفیت مخازن و پایداری می شود. هم اکنون جایروپلن هایی در دست طراحی و ساخت هستند که بال آنها قادر خواهد بود بار را تماما از روی روتور بردارد و خود وزن پرنده را حمل کند. این به جایروپلن اجازه برخاستن مانند بالگرد و انجام پروازپیمایشی (کروز) به شیوه بال ثابت ها را می دهد.
جایروها کنترل های پایه ای شبیه به بال ثابت ها دارند (فرمان، گاز و پدال گردان) و هر چند ورودیهای کنترلی نظیر بال ثابت ها مورد نیاز است اما جایروپلن ها به مراتب چابک تر و مانور پذیرتر هستند. خلبانان جایرو به طور معمول مانورهایی چون گردش تیز را به اجرا می گذارند که برای باال ثابت های متناظر مانوری اغلب نفس گیر است و افزون بر این، جایرو طی مانورهایی این چنین، تغییرات جی کمتری را تجربه می کند.
عکس ها:
کارتر کاپتر یکی از بپیشرفته ترین جایروپلن های امروزی
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جایروداین
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
منبع :
متن از مجله صنایه هوائی
عکس از سرچ توی اینترنت