Les Triplettes de Belleville
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مادام سوزا پيرزني است كه براي شادي نوه ي يتيمش از هيچ كوششي دريغ نمي كند . سوزا كه از علاقه ي پسر كوچولو و غمگين به دوچرخه سواري مطلع مي شود براي او يك سه چرخه مي خرد ، پسرك بالاخره لبخند ميزند ... زمان مي گذرد و پسر كه در مسابقه توردوفرانس شركت كرده در ميانه راه ناپديد مي شود ، سوزا به كمك سگ گرد و وفادارشان در پي سرنخ ها سر از امريكا و شهري به نام بلويل درمي آورد ، يك جامعه آكنده ظلمت ! در اين راه سه دوست پيدا مي كند كه ...
داستان كاملا خطي است ، اما پايه ريزي حوادث و روند چينش آنها به همراه جزئيات و طرز بيان حاشيه ها شما را تا انتها با خود مي كشاند . فيلم جز در موارد معدودي فاقد ديالوگ است كه اولين ويژگي بارز و مثبت اثر بشمار ميرود چنان كه مخاطب در حين تماشاي فيلم دقت خود را صرف تجزيه مفاهيم نهفته در كاراكترها و حوادث داستان مي كند ، در اين راه موسيقي و صداگذاري انيميشن در بهترين حالت ممكن اجرا شده طوري كه نبود ديالوگ برايتان لذتبخش خواهد شد .
تضادي كه در طراحي منحصربفرد كاراكترها مي بينيم ، استفاده ي استعاره آميز از دوچرخه سواري حتي در ويترين يك مغازه ، استفاده مناسب از فانتزي انيميشن بكمك جزئياتي در طراحي كه در نهايت زايد نخواهند بود ، تكرار هوشمندانه به همراه عناصر و مضاميني كه با توجه به موقعيت ها به خوبي ضميمه داستانپردازي شده يك روايت مستحكم و دلپذير را بوجود آورده كه به يك بار ديدن آن اكتفا نكنيم .
كليت انيميشن عالي است ولي شايد شاهكار نهايي از رويكرد فمينيستي اثر ضربه مي خورد ؛ مادربزرگ فداكاري كه از همان ابتدا پير است و حتي با بزرگ شدن پسر غمگين تغييري نمي كند سرآمد اين موضع هست . كاراكترهاي زن مثبت ، فداكار و پيروز در مقابله با مردهايي كه كاراكترهاي منفي داستان ، خشك و فاقد لطافت هستند ، حتي مردي كه قصد كمك به پيرزن دارد هم روي اعصاب مي رود چون نيازي به كمكش نيست يا حتي راننده اي كه پيرزن با او مسير مسابقه پسرش را دنبال ميكند نياز به مديريت پيرزن دارد ! شايد يكي از دلايلي كه باعث شد انيميشن آقاي Sylvain Chomet در رقابت با انيميشن پيدا كردن نيمو در اسكار 2004 باز بماند علاوه بر نگاه تاريكش همين مقوله باشد . اضافه كنيد كه اين اثر مشترك فرانسه ، بلژيك ، كانادا و انگليس در زمان اكران به اختلافات فرهنگي بين فرانسه و امريكا دامن زد ، تا بيشتر به اين نكته برسيم كه يك انيميشن جهاني بايد زبان جهاني داشته باشد .
"زندگی لیسیدن یه تیکه کاغذه که شاید یه وقتی توش شکلات پیچیده بودن" (حسین پناهی)
حالا بگذریم که اگه میخوایم احساس " بودن " بکنیم لیسیدن یه بستنی هم کفایت میکنه ولی برای تزریق زندگی تو رگ روزمرگی ملال آور دنیای پسا مدرنمون به یه چیز قوی تر احتیاج داریم. یه چیزی مثل کودکی زیبا و مثل هروئین قوی . این کاریه که سینما ، ادبیات و هنر در نقطه ی اوجشون برامون انجام میدن .یکی از این نقاط عطف واقعیت گریزی در پرده ی خیال که بر سفره ی سینما پیشکش میشود " پونیو " است
بدون اسپویلر:
پونیو باز هم یک شاهکار دیگر از کارگردان شهیر ژاپنی هیائو میازاکی است محصول 2008 و کشور ژاپن
در مورد یک پری دریایی کوچولو که با یه پسر بچه ، دوست میشه و بعد از اون دلش میخواد یه انسان باشه
باز هم بگذریم از اینکه چقد دیدن یه انیمیشن کشیده شده با دست به رسم دوران سفید برفی و سیندرلا زیباست یا چقد ذهن میازاکی میتونه ایده های فانتزی ولی وحشتناک تو خودش جا بده یا چرا این شخصیت های حاصل مداد رنگی اینچنین واقعی و جذاب از کار در اومدن یا چطور وقتی فیلم تموم میشه اصلا متوجه نشدید چطور زمان گذشته تا جادوگر انیمه های ژاپن به جای انیشتین بهتون ثابت کنه زمان یه کمیت نسبیه ...
اره از همه ی اینا بگذریم ....
ولی از یه چیز نمیشه گذشت ... فقط یه چیز . پونیو بعد از دوستی با ساسوکه عاشق انسان بودن شده .... و با این عشقش به انسان ، رسما تو صورت آدم نماهای دنیای کثیف ما تف میکنه ، شاید هم میازاکی داره به رخمون میکشه داریم به چی تبدیل میشیم ،....... نمیدونم . ولی اینو میدونم اگه یه پری کوچولو از ته هر دریایی بیرون بیاد و وارد هر کشوری بشه و با هر انسانی مواجه بشه چند دقیقه ای بیشتر نمیگذره که میره همون جایی که ازش اومده و حتی پشت سرش رو هم نگاه نمیکنه
ولی پونیو عاشق میشه
چرا؟
چون این فقط یه فیلمه؟
چون ساسوکه یه بچه یا یه استثنا بود ؟
چون اینجا دنیای فانتزی است ؟
چون پونیو شعورش نمیرسید ؟
نه مطمئن باشید جواب این ها نیست
جواب اینه : چون هنوز به ذات انسانیت ته مانده امیدی هست
و این پیامی است که میازاکی با قدرت به صورت مخاطبش میکوبد
فیلم انیمیشنی The Number 9
سلام .
آخرین فیلمی که دیدم The Number 9 بود ... واقعا عالی بود . یه فیلم انیمیشنی هست .
کلش اینه که یه آیه تو قرآن هست که خدا می فرماید : نفخ من روحی (یعنی از روحم در او (انسان) دمیدم ) ... حالا این خارجکی ها اومدن یه انیمیشنی به نام The Number 9 درست کردن که این شماره ی 9 روبوتی هست که یه دانشمند اونو ساخته .
البته قبل از همه چیز استغفرا... ! اون دانشمنده که این روبوت های کوچیک رو بادستای خودش ساخته ، بهشون از روح خودش داده و اونا با روح این یارو دانشمنده زنده هستند و فکر میکنند و ... .
جهان در شرف نابودی هست و انسانها هم منقرض شدند چون در زمان اون دانشمندی که این روبات های کوچیک رو ساخته ، شخصی به مانند هیتلر بوده که بر جهان حکمرانی کرده (همون طاغوتی که تو دین و زندگی هست ! :دی) و با زور از این مدل دانشمندا خواسته که یک رباتی بسازند که این ربات ، ربات های جنگنده ی دیگری رو با فکر خودش و بدون نیاز به هیچ بنی بشری بسازه ! و البت این کار هم میشه و دانشمندان با زور هیتلر زمانه ی خودشون این ربات غول رو میسازند که این ربات هم ربات های دیگه رو بدون نیاز به سایر دانشمندان میسازه ! و صد البته از این ربات بر ضد نسل بشریت عمل میکنه و اونا رو منقرض میکنه !
یکی از این دانشمندا میاد و همانطوری که گفتم 9 تا روبوت کوچیک میسازه که برای هرکدوم شمارشون رو ، روی نامشون قرار میده و آخرین روبوتی که میسازه همین Number 9 هست ! که بعد از دمیدن روح خودش یارو دانشمنده هم میمیره ( چون دیگه به 8 تا روبوت قبل از روبوت 9 روح داده ، دیگه واسه بدبخته هیچی نمیمیونه که ! :دی و جان به جان میده و تسلیم میکنه ! :دی)
این روبوت های کوچیک که هر کدوم پراکنده هستند به نحوی هم دیگر رو پیدا میکنند و علیه اون روبات بزرگی که ربات های جنگنده میسازه قیام خونین :دی میکنند و آخر از همه نابودش میکنند . و فیلم به مانند بسیاری از فیلم ها به خوبی و خوشی به پایان میرسه !
خیلی فیلم خوبی بود ، توصیه میکنم شما هم حتما ببینیدش ، انیمیشنش عالی هست البته برای این دور و زمونه (سال 2009) چون که حتما اگر خدا بخواد سال های بعد بهتر از اینا رو هم میبینیم !
خوب دیگه تا اینجا کل خلاصه فیلم رو ، روو :دی کردم ! ولی جاهایی که دیدنی رو به دست خودتون واگذار میکنم !
اندازه ی فیلم برای مصارف خانوادگی یک دی وی دی ! :دی
در ضمن برید حتما زبان اصلیش رو گیر بیارید ! :دی ....
موفق باشید
فیلم دیدنی عصر یخبندان - Ice Age - III
آخرین انیمیشی که دیدم همین Ice Age(عصر یخبندان) نسخهی سش و ویرایش سفر به اعماق زمین(پایین تر از زمان دایناسورها) بود . واقعا فیلم خوب و دیدنی هست .
شاید اکثر شمایی که این مطلب رو میخونید به خوبی به داستان این فیلم آشنایی داشته باشید . به هر حال : اول فیلم مثل نسخههای قبلی با اون
سنجاب(ما قبل تاریخی) شروع میشه که (قسمت خنده و باحال فیلم هم همین سنجاب و عشق به
فندقش هست !):دی البته در این نسخه این سنجاب هم تنها نیست و یک جنس مخالفش هم توی این دنیا زیست میکنه ... اون جنس مخالف - که دیدن سکانس های باحالش رو به خودتون واگذار میکنم - با حیلههای زنونه پدر این سنجاب جنس مذکر رو درمیاره ... ! ...
ماجرا از این قراره که بعد از اینکه در نسخههای قبلی این فیلم
مندی(ماموت بزرگه) و
سید(همونی که ناقص الخلقه است ، چشاش این وریست !:دی) و
دیهگو (همون ببر ماقبل تاریخی) با هم آشنا میشن و سختیهای مراحل رو میپیمایند تا به این جا میرسند و در این نسخه (III) به خوبی و خوشی فیلم شروع میشه .
مندی صاحب زن و بچه شده و سید و دیهگو موندن تک تنها تو این دنیای بیرحم !:دی ...
توی این قسمت سید که میبینه مندی صاحب کاشانه شده فکر میکنه که دیگه تنهاست و دچار بیماری خانمانسوز افسردگی میشه ! :دی ... همسر مندی خانوم ماموته
الی ! باردار هست و میخواد بزاد :دی !به خاطر همین اونا دوتایی (مندی و الی معشوقه) میان و برای بچهی آیندشون خونه و اتاق و از این چور قرطی بازاریها میسازن ! :دی ...البته در اینجا دو شخصیت جالب و خندار هستند که هر دوتا برادرند (برادر موشی) که اینا هم واسهی خودشون داستانی دارند که در نسخهی (II)ی این فیلم همراه الی معرفی شدهاند ؛ در واقع این دوتا برادر، برادر ناتنی الی خانوم هستند ! :دی ....
سید هم رفته پی کار خودش و میخواد ادای باباها و مامانا رو دربیاره ... وقتی که به جایی میرسه تو یه گودالی بزرگ(محل زندگی اژدها) سه تا تخم اژدها میبینه، اونا رو با خودش با زور برمیداره و به خیال خودش شده مادر این تخم ها و روشون شکلک مکلک میکشه که مشخص بشه اینا واقعا بچههاش هستند ! البته مادر این تخم اژدهاها آس و پاس از این ماجرا بیخبره ! :دی
بعد از مراقبتهای ویژه سید از تخمها ، بعد از چند روز تخمها شکسته میشه و بچه اژدهاها درسته میان بیرون ... سید هم میخواد ادای مامانارو دربیاره و میره براشون غذا مذا میاره و آموزش و تربیتشون رو بر عهده میگیره ! :دی ولی بعد از چندی اینا (بچه اژدهاها) که گوشت خوار هستند احساس گرسنگی و کسالت میکنند و در چندتا سکانس هم میان همهی منطقهی مسکونی سید و مندی و دیهگو و تر و طایفهاش رو بهم میریزن ! توی این هیری ویری مامان بچه اژدهاها سرو کلش پیدا میشه و دِ بیا فرار ! :دی مامان اژدها به دنبال بچههاش روونه این منطقه شده و سید در پس دادن بچهاژدهاها به مامانشون مقاومت میکنه و بعد این مامان اژدهاهه هر سه بچشو همراه سید میگره و به همون گودال خودش میبرتشون ! مندی و زنش و برادر موشها و دیهگو، همه با هم برای نجات سید به دنبال مامان اژدهاهه میرن تا جایی که به یک دخمهای میرسند که توی این دخمه یک دنیایی ماوای دنیای بالای سطح دریا هست که همهی موجودات و جک و جونورهای اینجا چندین برابر بزرگتر از این ماموت و امثالهم است ! که تازه داستان در اینجا شروع میشه !!!!
قسمت بعد از اینجا رو بهتره که خودتون ببینید ولی خلاصهی این قسمت رو روو کنم : توی این قسمت یک شخصیت انیمیشنی جدید به نام باک (که کاراکترش واقعا باحاله:دی)میاد که عمری هست توی این دنیای جدید زندگی میکنه و چشم چپش هم به خاطر جنگ جهانی دوم :دی از دست داده ... اون هم واسهی خودش یه داستانی داره ... بعد از اینکه میاد مندی و دیهگو و دوستاش رو از دست حیونات این منطقه نجات میده با اونها همراه میشه تا هم به هدف خودش برسه و هم سید رو از دست اون اژدهاهه نجات بده !
باک دشمنی خونین با "رودی" داره ... رودی هم یه اژدهای بسیار بزرگ و پیر هست که سالها با اون(باک) دشمنی داشته و همهی حیونات این دنیای ماورا هم ازش میترسن ! ... بعدا بیننده میفهمه که چاقویی که در دست باک هست ،یکی از دندونهای رودی هست ! :دی که باهاش جنگیده و این غنیمت جنگی رو بدست اوورده ! :دی
اینا که ماجرا جویی میکنن ، خانم الی که بارداره حوس زاییدن میکنه و توی مسیر نجات سید میزاد ولی در زمان زاییدن دایناسورهای کوچولوی موزیای میخوان مندی و دیهگو و الی رو بخورند که با همکاری دیهگو و کشتن اون دایناسورهای کوچولوی موزی ، بچه صحیح و سالم به دنیا میاد و مندی و دیهگو هم خشحال میشن؛ البته بچه دختر ازاب درمیاد ! و مامان بچهماموته اسم بچشو پیچز (Peaches=هلو) میزاره ....
آخر به رودی میرسن ولی نمیتونن اونو بکشن ، بعد مامان بچه اژدهاهه (که احتمالا همسر رودی بوده باشه) به دلایل مشکلات خانوادگی و زنانشویی :دی (اونم من احتمالش رو میدم) که با رودی داشته ... اونو هل میده و به یه درهای میندازه ... و بعد به خوبی و خوشی سید نجات داده میشه و بعد از خداحافظی همه بر میگردند ... ولی باک که عمری هست که توی این دنیای ماورا زندگی میکرده با اونا بر نمیگرده و کارهای تکمیل نشدهی زیاد دیگری داره ... :دی بعد هم مسیر رفت به این دنیا بسته میشه ...
البته در میان این قسمتها اون سنجاب و معشوقهاش هم به شیوهی فندقی از هم جدا میشن .
و تمام .... !!!!! :دی
من که خودم این فیلم رو از روزهای اول انتشارش تا الان چند باری هست که دیدم ! واقعا انیمیشنی عالیست ... از نسخهی یکش تا الان کم نیورده ... من که خیلی از این فیلم خوشم میاد .
در ضمن حتما اگه بار اول میبینید ... زبان اصلیش رو گیر بیارید ... یا همراه زیر نویس فارسی !
دوبله فارسیش خیلی خوب نیست ... ولی دوبلورها شخصیتهای مندی ، الی ، سید رو فقط خوب دوبله کردند ... مابقی شخصیتهای دوبله شده ، چندان مایهای ندارند !
از انصاف نگذریم ... واقعا دوبلهی فارسی نسخهی یک(I) عصر یخبندان عالی بود ... هم سیدش هم مندی و هم دیهگو ...
امتیاز هم از 10 ، نه و بیست و پنج هست : 9.25
توصیه میشه گیربیاریدش و خونوادگی با هم دور هم بشینید و از این انیمیشن فیض ببرید .
تعداد دیسک برای مصارف خانوادگی : یک DVD البته واسه کسایی که میخوان با کیفیت ببیننش DVD 9اش هم وجود داره ...