-
سه تا ترک که دیر به قطار رسیده بودند، دنبال قطار دویدند. دو تا از آنها با زحمت سوار قطار
شدند. آخری که به قطار نرسیده بود، ایستاد و شروع کرد به خندیدن. از او پرسیدند: حالا که از
دوستانت عقب افتادهای چرا میخندی؟ او گفت: آخر من مسافر بودم و آنها برای بدرقه آمده بودند
-
اگه نتوني ارنجتو ليس بزني تو هم كوني ميشي
-
خوكها به لحاظ فيزيك بدني ، قادر به ديدن آسمان نيستند
اگه خواستي جواب بده تا برات تعريف كنم اسمون چه شكلي
-
هر خال "شاه" در بازي ورق ، نشانه يكي از پادشاهان بزرگ تاريخ است:
*خال پيك : شاهديويد
*خال گشنيز : اسكندر كبير
*خال دل : شارلماني...امپراتور فرانسه بزرگ
*خال خشت : ژوليوس سزار
اوني كه داره اس ام اس ميخونه:شاه دل ماست
-
زبو نتو در ار
گفتم درار
.
.
.
جهنم
كروكوديل نميتواند زبانش را به بيرون دراز كند
-
موشهاي صحرايي چنان سريع تكثير پيدا ميكنند ،كه در عرض هجده ماه دو موش صحرايي
قادرند يك ميليون فرزند داشته باشند .
سعي كن رعايت كني كي ميخواد خرج اينا رو بده
-
رشتيه شب عروسيش به دوستاش ميگه
بچه ها من امشب پرده برداري ميكنم از فردا شما
بهره برداري كنيد
-
ترکه دل درد داشت رفت دکتر.دکتر یه ظرف کوچیک بهش داد و گفت :فردا تو این مدفوعت رو بریز
بیار. ترکه فرداش با یه سطل پر ان رفت پیش دکتر . دکتر گفت این چیه ، چرا اینقدر زیاد . گفت :
آقای دکتر گفتم شاید تعارف میکنی
-
یه پسره با موهای عجیب غریب و سبز رنگ کنار یه قزوینی نشسته بود.قزوینیه یه سره به پسره
نگاه میکرد . پسره عصبانی شد و گفت:مگه آدم ندیدی.قزوینیه گفت : چرا . ولی یه روز توی
جوونی که مست کرده بودم.رفتم خونه و یه طوطی رو کردم حالا داشتم نگاه میکردم ببینم تو پسر
منی ؟
-
یه قزوینی یه چاه ۹۰ متری کنده بود و پشتش کمین کرده بود . تا یه سوسول میاد برای کنجکاوی
لب چاه ببینه چه خبر شده . قزوینی میاد می چسبونه پشت پسره . میگه یا ۹۰ متر میری پایین یا
اینکه ۱ سانتی متر میای عقب .