اسرار ماوراء

Printable View

نمايش 40 تاپيکها در يک صفحه

19-09-2008, 09:42
SR72

نقل قول:

نوشته شده توسط capitan black [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

سلام..بله حتما :46:

دژاوو Déjà vu یک اصطلاح فرانسوی است که «قبلا دیده شده»
معنی می‌دهد ، به آن پاراآمنزیا paramnesia هم می‌گویند. (پارا معنی موازی می‌دهد و
قسمت دوم یعنی mnimi معنی حافظه)
دژاوو حالتی است که در آن شخص احساس می‌کند ، چیزی را که
الان در حال رخ دادن است ، قبلا تجربه کرده است.
این اصطلاح را روانشناس فرانسوی به نام «امیل بویراک»
(۱۸۵۱–۱۹۱۷) در کتابش با عنوان «آینده دانش روانشناسی» برای نخستین به کار برد.

شخصی که دژاوو را ترجبه می‌کند یک احساس آشنایی عجیب با چیزی که
در حال رخ دادن است ، احساس می‌کند ، گویی قبلا آن صحنه را در خواب دیده است ، حتی
گاهی یک حس قوی به او می‌گوید که آن حادثه واقعا قبلا در برهه‌ای از زمان برایش رخ
داده است.
دژاوو چیز غیرشایعی نیست ، در مطالعاتی که انجام شده است ، ۷۰
درصد افراد گفته‌اند که دست‌کم یک بار دژاوو داشته‌اند.
ردپاهایی از اشارات نویسندگان را به دژاوو می‌توان در آثارشان
یافت. اخیرا پژوهشگران توانسته‌اند با هیپنوتیزم ، حالاتی شبیه دژاوو در اشخاص مورد
آزمایش ایجاد کنند.
دژاوو انواع مختلفی دارد:
Déjà vécu:
Déjà vécu معمولا «قبلا زندگی شده» ترجمه می‌شود و به معنی آن
است که شخص تصور می‌کند بازه‌ای از زمان را که فعلا می‌گذراند ، قبلا با همه جزئیات
تجربه کرده است.
در یادداشت‌های چارلز دیکنز به این نوشته‌ها در مورد
Déjà vécu برمی‌خوریم:
«همه ، حس و حالی را تجربه کرده‌ایم که گاهی سراغ ما می‌آید ،
که در آن حس می‌کنیم آنچه را در حال گفتن و یا انجام دادنش هستیم ، قبلا در
زمان دوری گفته‌ایم و انجام داده‌ایم ، یا اینکه محیط اطرافمان را با همان چهره‌ها
، اشیا و شرایط قبلا تجربه کرده‌ایم ، و یا اینکه می‌دانیم بعد از یک سخن ، چه حرفی
خواهیم زد ، چرا که آن حرف‌ها را به یاد می‌آوریم!»

Déjà senti
Déjà senti را می‌توان «قبلا حس شده» ترجمه کرد ، بر خلاف Déjà
vécu در Déjà senti حس و حال تجربه قبلی شرایط ، فقط به صورت موقت در یک شخص حس
می‌شود.
نخستین بار دکتر John Hughlings Jackson درسال ۱۹۸۹ در یادداشت
های پزشکی‌اش در مورد یک شخص مبتلا به صرع قسمت گیجگاهی مغز temporal lobe or
psychomotor epilepsy ، این حالت را توضیح داده است. با گذشت مدتی حتی در حد چند
دقیقه از تجربه چنین حالتی ، دیگر آن اشخاص همان حس و حال قبلی را در مورد اتفاق
افتادن قبلی حوادث و تجربیاتشان نخواهند داشت.
Déjà visité
Déjà visité را «قبلا ملاقات شده» ترجمه می‌کنند. این حالت شایع
نیست و در آن شخص برای مثال می‌تواند راهش را در شهر یا محلی که قبلا به آن نرفته
است ، پیدا کند. Déjà visité با Déjà vécu از این لحاظ تفاوت دارد که در آن شخص در
موردجزئیات جغرافیایی و مشخصات سه بعدی محل جدید ، صحبت می‌کند.
به احتمال زیاد در این مورد قبلا در روزنامه‌ها و صفحات حوادث
مجله‌ها چیزهایی خوانده‌اید و متحیر مانده اید که این حرف‌ها راست هستند یا دروغ.
بعضی‌ها رؤیاها ، تناسخ و یا سفرهای روح در خارج بدن را توجیه آن می‌دانند ولی
پژوهشگران خواندن جزئیات دقیق جغرافیایی یک محل را توجیه‌‌کننده آن می‌دانند.
سر والتر اسکات خالق اثر مشهور ایوانهو ، در رمان گای مانرینگ
به Déjà visité اشاره کرده است.

ممنون محمد جان .
راسشتو بخوای برای من خیلی کم پیش اومده یا اگر پیش اومده باشه اینطور به نظر میرسه که خود فرد از این موضوع مطلع نمیشه .... شاید Déjà senti برای من پیش اومده ؟ ؟؟
بازم ممنون .. این مطلب رو قبلا تو تاپیک متافیزیک که خودت زدی خوندم ... زنی که تو این دوره همش اعمالی رو انجام میده که مربوط به 3000 سال پیش هست ( اگه اشتباه نکنم اهل مصر)

اما اگه درصدی هم بخوایم به این موضوع امان بدیم , به نظر من این طور میشه گفت :

کد:

به احتمال زیاد در این مورد قبلا در روزنامه‌ها و صفحات حوادث مجله‌ها چیزهایی خوانده‌اید و متحیر مانده اید که این حرف‌ها راست هستند یا دروغ. بعضی‌ها رؤیاها ، تناسخ و یا سفرهای روح در خارج بدن را توجیه آن می‌دانند ولی پژوهشگران خواندن جزئیات دقیق جغرافیایی یک محل را توجیه‌‌کننده آن می‌دانند.
20-09-2008, 15:07
capitan black

سعید جون من چند مورد از حالتهای بالا واسم همیشه پیش میاد...خیلی زیاد...گاهی اوقات هم مثلا یه موضوعی واسم پیش میاد حس میکنم این قبلا اتفاق افتاده و جالبه اینجاست که میدونم بعدش قراره چه اتفاقی بیفته !!
21-09-2008, 08:04
SR72

... جالبه ! .
21-09-2008, 15:26
darkstreet

پس بالاخره برای این حالت اسمی هم پیدا شد!
دژاوو چیزیه که خیلی ها ممکنه تجربه کرده باشن من خودم مستقیم روی یک نفر تحقیق می کنم که این حالت خیلی براش اتفاق می افته بیشتر مثل این می مونه که توی خواب برون فکنی کرده یا حالتی کثل هوشیاری در رویا و ... براش رخ داده و به اون محل رفته
این افراد خیلی از چیزها رو زودتر از اونی که باهاش روبرو بشن مشاهده می کنن البته هنوز دقیق نفهمیدم چه اتفاقی می افته که دژاوو رخ میده
22-09-2008, 18:57
the_god_of_3dsmax

نقل قول:

نوشته شده توسط darkstreet [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

پس بالاخره برای این حالت اسمی هم پیدا شد!
دژاوو چیزیه که خیلی ها ممکنه تجربه کرده باشن من خودم مستقیم روی یک نفر تحقیق می کنم که این حالت خیلی براش اتفاق می افته بیشتر مثل این می مونه که توی خواب برون فکنی کرده یا حالتی کثل هوشیاری در رویا و ... براش رخ داده و به اون محل رفته
این افراد خیلی از چیزها رو زودتر از اونی که باهاش روبرو بشن مشاهده می کنن البته هنوز دقیق نفهمیدم چه اتفاقی می افته که دژاوو رخ میده

سلام
با اجازه همگی
من چون ماده گرای خفن تعصبم (الکی )(حالا فردا اعداممون نکنین :27:) گفتم یه مقدار دفاع کنم در مورد این موضوعی که شما گفتین
منم این حالت خیلی برام پیش اومده ولی اتفاقا همین چند وقت پیش یه مقاله راجع بهش خوندم خلاصش اینه که به مرور زمان قسمت هایی از حافظه فاقد اطلاعات می شن و در اثر نوعی تحریک خود رو با همون اتفاقی که در حال حاظر داره می یفته پر می کنه و به نظر آدم میاد که این مال قبله ... به نظر من که کاملا منطقیه :20:
هر کسی هم هر سوالی براش پیش اومده که واسه خودش داره خرافی بافی می کنه بگه خودم از راه این
اهرم شکست ناپذیر : منطق با هاش بحث کنم :11:
خیلی هم خوشحال می شم راجع به اینجور مسایل بحث کنیم (اگه اهلش باشین) آدم از کجا اومده کجا می ره اینجا کجاست این کیه :27:
22-09-2008, 22:12
darkstreet

البته فراموش نکنید که حرف شما فقط و فقط یه فرضیه برای سرپوش گذاشتن روی این موضوعه
من هم برای همین گفتم هنوز نمیشه دقیق در مورد علت رخ دادن این پدیده اظهار نظر کرد چون هم حرف شما می تونه درست باشه و هم حرف من پس منطق این وسط هیچکارس!!!!
23-09-2008, 15:10
the_god_of_3dsmax

نه نه نه منطق هیچ کاره نیست:13: .... من حرفم مثل دو دو تا چهار تاست ولی شما حرفتون رو منطقی اثبات نکردین
منطق اینکه یه موجود دو پا که تکامل یافته پلانگتون هاست برای چی باید از آینده خبر دار بشه
و اصلا آینده مفهومی نداره .
بین این همه کهکشان ها تولد و انقراض :19:انسان مثل یه جرقست
زمان هم سرعت فیزیکی و مغز ماست
و کاملا بستگی به سرعت هوش و فیزیک ما داره
هدف این موجود دو پا هم از زندگی مثل سایر موجودات مشابهش تکثیر و بقاست
و بیشترم همون بقاست نه هیچ چیز دیگه
پس چه دلیلی داره از آینده بخواد خبر دار بشه و همون طور که گفتم اصلا آینده مفهومی نداره چون زمان نداره
با هر چی گیر دارین بگین بحث کنیم

یکیش رو باز می کنم براتون : زمان مفهومی نداره چرا چون زمان کاملا وابسته به سرعت هوش ماست یعنی چی یعنی اینکه
فرض کنین یه موجودی داریم که مغزش 1000 برابر ما سرعت عمل داره ( حالا رو فیزیک بدنیش بحث نمی کنم ) به نظر شما زمان برای او هم مثل ما می گزره
فرضا به یارو بگی یه روز وقت داری فردا امتحان استاتیکه یارو می گه اووووااااههه:31: یه روز چه خبره من تو یه روز 2 ملیون مساله حل می کنم خیلی ساده توضیح دادم:20:
23-09-2008, 20:06
milad_badboy

نقل قول:

پس چه دلیلی داره از آینده بخواد خبر دار بشه و همون طور که گفتم اصلا آینده مفهومی نداره چون زمان نداره
با هر چی گیر دارین بگین بحث کنیم

منم قبول دارم آينده اصلا وجود نداره و همينطور گذشته فقط زمان حال وجود داره

نقل قول:

خیلی هم خوشحال می شم راجع به اینجور مسایل بحث کنیم (اگه اهلش باشین) آدم از کجا اومده کجا می ره اینجا کجاست این کیه

خوب بهتره خودت واسمون توضيح بدي در موردش خوشحال ميشيم بيشتر بدونيم
23-09-2008, 20:22
raptor22

نقل قول:

نوشته شده توسط capitan black [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

سلام..بله حتما :46:

دژاوو Déjà vu یک اصطلاح فرانسوی است که «قبلا دیده شده»
معنی می‌دهد ، به آن پاراآمنزیا paramnesia هم می‌گویند. (پارا معنی موازی می‌دهد و
قسمت دوم یعنی mnimi معنی حافظه)
دژاوو حالتی است که در آن شخص احساس می‌کند ، چیزی را که
الان در حال رخ دادن است ، قبلا تجربه کرده است.
این اصطلاح را روانشناس فرانسوی به نام «امیل بویراک»
(۱۸۵۱–۱۹۱۷) در کتابش با عنوان «آینده دانش روانشناسی» برای نخستین به کار برد.

شخصی که دژاوو را ترجبه می‌کند یک احساس آشنایی عجیب با چیزی که
در حال رخ دادن است ، احساس می‌کند ، گویی قبلا آن صحنه را در خواب دیده است ، حتی
گاهی یک حس قوی به او می‌گوید که آن حادثه واقعا قبلا در برهه‌ای از زمان برایش رخ
داده است.
دژاوو چیز غیرشایعی نیست ، در مطالعاتی که انجام شده است ، ۷۰
درصد افراد گفته‌اند که دست‌کم یک بار دژاوو داشته‌اند.
ردپاهایی از اشارات نویسندگان را به دژاوو می‌توان در آثارشان
یافت. اخیرا پژوهشگران توانسته‌اند با هیپنوتیزم ، حالاتی شبیه دژاوو در اشخاص مورد
آزمایش ایجاد کنند.
دژاوو انواع مختلفی دارد:
Déjà vécu:
Déjà vécu معمولا «قبلا زندگی شده» ترجمه می‌شود و به معنی آن
است که شخص تصور می‌کند بازه‌ای از زمان را که فعلا می‌گذراند ، قبلا با همه جزئیات
تجربه کرده است.
در یادداشت‌های چارلز دیکنز به این نوشته‌ها در مورد
Déjà vécu برمی‌خوریم:
«همه ، حس و حالی را تجربه کرده‌ایم که گاهی سراغ ما می‌آید ،
که در آن حس می‌کنیم آنچه را در حال گفتن و یا انجام دادنش هستیم ، قبلا در
زمان دوری گفته‌ایم و انجام داده‌ایم ، یا اینکه محیط اطرافمان را با همان چهره‌ها
، اشیا و شرایط قبلا تجربه کرده‌ایم ، و یا اینکه می‌دانیم بعد از یک سخن ، چه حرفی
خواهیم زد ، چرا که آن حرف‌ها را به یاد می‌آوریم!»

Déjà senti
Déjà senti را می‌توان «قبلا حس شده» ترجمه کرد ، بر خلاف Déjà
vécu در Déjà senti حس و حال تجربه قبلی شرایط ، فقط به صورت موقت در یک شخص حس
می‌شود.
نخستین بار دکتر John Hughlings Jackson درسال ۱۹۸۹ در یادداشت
های پزشکی‌اش در مورد یک شخص مبتلا به صرع قسمت گیجگاهی مغز temporal lobe or
psychomotor epilepsy ، این حالت را توضیح داده است. با گذشت مدتی حتی در حد چند
دقیقه از تجربه چنین حالتی ، دیگر آن اشخاص همان حس و حال قبلی را در مورد اتفاق
افتادن قبلی حوادث و تجربیاتشان نخواهند داشت.
Déjà visité
Déjà visité را «قبلا ملاقات شده» ترجمه می‌کنند. این حالت شایع
نیست و در آن شخص برای مثال می‌تواند راهش را در شهر یا محلی که قبلا به آن نرفته
است ، پیدا کند. Déjà visité با Déjà vécu از این لحاظ تفاوت دارد که در آن شخص در
موردجزئیات جغرافیایی و مشخصات سه بعدی محل جدید ، صحبت می‌کند.
به احتمال زیاد در این مورد قبلا در روزنامه‌ها و صفحات حوادث
مجله‌ها چیزهایی خوانده‌اید و متحیر مانده اید که این حرف‌ها راست هستند یا دروغ.
بعضی‌ها رؤیاها ، تناسخ و یا سفرهای روح در خارج بدن را توجیه آن می‌دانند ولی
پژوهشگران خواندن جزئیات دقیق جغرافیایی یک محل را توجیه‌‌کننده آن می‌دانند.
سر والتر اسکات خالق اثر مشهور ایوانهو ، در رمان گای مانرینگ
به Déjà visité اشاره کرده است.

اين موضوع براي من هزار بار كه نه ولي صدها مورد پيش اومده .... واقعيت هم داره....
24-09-2008, 21:25
the_god_of_3dsmax

نقل قول:

نوشته شده توسط milad_badboy [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

منم قبول دارم آينده اصلا وجود نداره و همينطور گذشته فقط زمان حال وجود داره

خوب بهتره خودت واسمون توضيح بدي در موردش خوشحال ميشيم بيشتر بدونيم

بابا اینجوری که فایده نداره :5:
بیاین بحث کنیم :8:
ما هم این وسط استفاده کنیم ( من کلا به اینجور بحث ها خیلی علاقه دارم به علاوه اینجا بحث کردن یه خوبی بزرگ داره که هی ملت نمی پرن تو حرف هم :27:)
خیلی هم دوست دارم از تفکرات بقیه خبر دار بشم
پیشنهاد می کنم یه موضوع بزاریم روش بحث کنیم ( اگه بقیه موافق باشن )
مثلا
هدفتون از زندگی چیه و در حالت کلی هدف آدم از زندگی چیه
این موضوع باید خیلی جالب باشه شاید هزار بار تو کتاب های درسی راجع بهش ...دیاتی خونده باشین ولی اینجا می تونیم منطقی بحث کنیم .....خواهش می کنم از همه تو بحث شرکت کنن حتما لازم نیست همه تو علوم انسانی خیلی تحصیلات کرده باشن . منطق چیزیه که همه آدم ها دارن ... وقتی یه چیزی منطقی درسته از نظر یه کشاورز پیر کور هم درسته از نظر استاد دانشگاه شیفیلدم درسته

منم فعلا یه مقدار خلاصه در مورد ایده خودم راجع بهش می نویسم
من چون به پدیده تکامل اعتقاد دارم به نظرم میاد که احتمالا هدف ما از زندگی باید مشابه هدف موجودات اطرافمون در زندگی باشه ...دیدتون رو باز کنین .... چرا وقتی پختون می کنن می پرین عقب .... 100% یکی از اهداف انسان و موجودات مشابهش حفظ بقاست ...
حالا سوال پیش میاد حفظ بقا برای چی :21: خیلی جالبه اینجور بحث ها
اگه رو پدیده تکامل هم کسی مورد داره بگه باهاش بحث کنم :11:

نمايش 40 تاپيکها در يک صفحه