من قسمت آخرشو ندیدم کسی لینک دانلود داره ؟
Printable View
من قسمت آخرشو ندیدم کسی لینک دانلود داره ؟
یکی از موفق ترین سریال های طنز ایرانی رو بعد از مدت ها شاهد بودیم که تمام شد....
عادت کرده بودیم به واقعااااااااااااها و فرستادن اشتباه مریضان و خنگ بازی های خانم شیرزاد
عادت کرده بودیم به اساسا ها و صدای بلند و بدون خش و تو سری خوری های نیما
عادت کرده بودیم به چارتا استخون ناصر
عادت کرده بودیم به لهجه و گویش و بازی دوست داشتنی فرید
عادت کرده بودیم به کرکتر خاص نازنین که خیلی ها چشم نداشتند ببیننش
عادت کرده بودیم به هومن که یکی از بهترین های این مجموعه بود
عادت کرده بودیم به فیروز ابرو قشنگ و سر به سر گذاشتن هاش با نیما
عادت کرده بودیم به اون تابلو زرد نیما در کنار تابلو های سفید دیگر دکتران
.
و در آخر عجیب عادت کرده بودیم به ساختمان پزشکان.... [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خو بشین امروز ببین:mellow:نقل قول:
بیانقل قول:
کد:http://www.boog.ir/?p=2480
راست میگه دیگه :31: ( عجب شکلکی هم داده! D: )نقل قول:
تو خود تی وی دیدن صفا داره. :31::27:
عه ! من نمیدونستم امروز تکرارشو میزاره ! :31:
عه دِ به :31:نقل قول:
مرد نیست اون کسی که نمیدونه تکرار این فیلم هست یا نه! :31: (نمیدونم کجا بود که این کلمه ی مرد نیست اون ... رو میشنیدم) :31: آره قهوه تلخ بود :31: گفتما هی یادم میخواد بیاد ولی نمیاد آخرش یادم اومد D:
هی اینم تموم شد :37:
آخرش خیلی قشنگ بود .
همه چیرو تموم کرد و سوال هایی که بود رو جواب داد.
شیرزاد با ملکی ازدواج کرد.
ناصر با نازافرین ازدواج کرد .
نازنین با نیما کنار اومد و فهمید که محبوبه هم با کتی همین کار رو میکرده.
محبوبه یه عروسی گیرش اومد که حقش بود .
نیکا دکتراشو گرفت.
سهرابی با اون اخلاقش از ساختمون رفت .
و کسری که ......
هی ساختمون پزشکان [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سهرابی کلا رفت یا رفت سفر؟ فکر کنم داشت میگفت داره میره سفر.نقل قول:
راستی یه نکته تو ذهنم بود همش میخواستم بگم یادم میرفت : دی
روی سر در ورودی ساختمون که تابلوی دکترا نصب هست یه تابلو هست به اسم دکتر " بقراط پزشک " . شما هم دیدین ؟
خوب بالاخره رفت دیگه :دی ولی فک کنم همون جا میموند چون واسه چی عکس گرفتن و یا جزینی اینقدر گریه میکرد؟نقل قول:
چطوری دیدی؟ همش رو که نشون نمیده! :31: حالا این کی هست؟نقل قول:
باید دوباره اونجاشو نگاه کنم ببینم کلا رفت یا فقط رفت سفر ! :31:نقل قول:
ولی به جای درخواست ازدواج، یه عبارت دیگه رو پیشنهاد کرد....
افتخار می دین با من ازدواج کنین == افتخار می دین با هم بریم آزمایش:31:
اون تیکه نمونه آزمایش (ارسطو رفته بود دستشویی:27:) و بله مامان گفتن فیروز هم جالب بود!
در ضمن بجه ها توی کل این 57 قسمت، من با بینی نیما خیلی حال می کردم، شما چه طور؟؟؟؟
به نظرم خیلی بینی قشنگ و رو فرمی داشت!
لباس فارغ التحصیلش هم باحال بود، اون کلاهه رو که گذاشته بود، موهای فرفریش بامزه زده بود بیرون:8:
من نفهمیدم چه لزومی داشت سهرابی بره سفر؟! مثلا اگه آخر فیلم نمیرفت سفر چه تفاوتی داشت؟
شما حساب کن فصل جدیدی در کار باشه که فیروز بشه مدیر ساختمان ! چه شود !نقل قول:
شايد منظورش اين بوده كه اين پست و مقام ها همه بر باد ميره و شايد حتي يه سري ها مجبور شن برن سفر و ديگه نيان :46:نقل قول:
آخرين تيكشون رو هم باحال انداختن : نه بابا وضعيت مملكت اوتقدر ها هم بد نيست كه ميگن : دي ( از زبان شيرزاد در حال خوندن روزنامه به صورت برعكس : دي )
+
ولي خودمونيم ... سريال خيلي محبوبي بودش ... مصداقش هم آمار بالاي بازديد تاپيك سريال هست در مقايسه با سريال هايي كه خيلي قبل تر تاپيك براشون زده شد ...
خب پرونده ی این سریال هم تموم شد ... این سریال رو تو یه بند این طوری توصیف میکنم ( نظر شخصی ) :
بازی های عالی و بی نقص بازیگران محوری ...
باز شدن آیکون های ویژه شخصیتی در مجموعه های طنز و پرداخت خوب
کلیشه زدگی در برخی از قسمتها ...
و در نهایت نبود بالانس و یکدستگی در تمامی قسمتهای داستان ( افت و خیز فراوان )
با تشکر از دست اندرکاران این سریال
حیف شد یه سریالی که بعد از مدت ها کیفیتش بهتر از بقیه کارهای تلویزیونی بود توی 50 و خورده ای قسمت تموم شد. امیدوارم یه سری جدید ازش بسازن چون سری قبلی بدون اینکه نظر ملت رو بدونن انقدر خوب از آب در اومد و سری بعد با شنیدن نظرات میتونه خیلی بهتر هم بشه.
گفتوگوي ايسنا با اهالي «ساختمان پزشكان»
نظراتي از سروش صحت، مهراب قاسمخاني، هومن برقنورد، بهنام تشكر و ...
طنز «ساختمان پزشكان» دومين سريال سروش صحت در مقام كارگردان است. صحت كه پيشتر اغلب به عنوان بازيگر و نويسندهي سريالهاي طنز شناخته ميشد، با ساخت اين سريال توانست تعدادي بازيگر جديد را هم به عرصهي طنز تلويزيون معرفي كند. اتفاقي كه سالهاست از سوي مديران تلويزيون و حتي فعالان اين عرصه، مورد تاكيد قرار گرفته است.
سرويس تلويزيون خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در طول پخش سريال «ساختمان پزشكان» گفتوگوهايي را با عوامل اين سريال به تهيهكنندگي محسن چگيني انجام داد و حال به مناسبت پخش آخرين قسمت از اين سريال كه هشتم مرداد ماه به روي آنتن شبكه سه رفت، مروري خواهيم داشت بر آنچه عوامل «ساختمان پزشكان» در اين مدت به ايسنا گفتند.
سروش صحت ـ كارگردان ساختمان پزشكان ـ در گفتوگويي كه با ايسنا داشت، دربارهي شوخيهاي سريالش با روانشناسان گفت: جامعه پزشكي با سعهي صدر برخورد كرد و متوجه شدند كه اين كار يك اثر نمايشي است و اگر هم شوخي شده، فقط شوخي بوده است.
همچنين وي توضيح كوتاهي دربارهي بازيگران اين مجموعه ارائه داد و اظهار كرد: بازيگران ما تركيبي از چهرههاي قديمي و شناخته شده هستند. در اين سريال از بازيگران تئاتري كه كمتر كار كردهاند، استفاده كردهايم.
سروش صحت در ادامه تصريح كرد: بخشهاي كمي از سريال نيز كمي تعديل شد تا بتوانيم حريمها را بيشتر حفظ كنيم.
كارگردان سريال «ساختمان پزشكان» همچنين اظهار اميدواري كرد كه مردم اين سريال را دوست داشته باشند.
***بهنام تشكر ـ بازيگر نقش دكتر نيما افشار ـ هم در گفتوگويي كه با ايسنا داشت، با تاييد اين كه اولين كار طنز روتين شبانهاش را تجربه ميكند، گفت: اين براي من مثل يك ماراتون بازيگري است كه خيلي سخت است؛ وقتي وارد اين مسؤوليت ميشوي بايد ادامه دهي و راه ديگري نداري. به نظر من يك كلاس بازيگري جديد است كه فقط ميتوان در كارهاي نود شبي تجربه كرد، البته نه در هر كار 90 شبي.
بهنام تشكر دربارهي «ساختمان پزشكان» خاطرنشان كرد: ما در اين كار نبايد به سمت لودگي ميرفتيم. در اين كار به هيچ وجه نميتوان ديد كه كار به سمت لودگي رفته باشد. بازي در اين كارها نوعي ماراتون است.
بازيگر نقش «نيما» با اشاره به اين كه خيلي از مواقع «طنز» بازي نكرده است، گفت: ممكن است اين حرف تكراري باشد ولي من در خيلي از موقعيتهاي طنز، بازي نكردم بلكه به اندازه كافي در خود نوشته طنز وجود داشت و لازم نيست ما چيزي به آن اضافه كنيم و مردم را به زور بخندانيم.
وي افزود: موقعيت طنز است اما جنس بازي من خيلي كمدي نيست؛ ارتباط بين آدمها كمدي است منتهي اين دليل نميشود كه همهي آدمها بخواهند كمدي باشند. اين مساله براي خود من هم عجيب بود كه آيا ميتوانم با چهره جديام طنز بازي كنم؟ و اين كه آيا جواب ميدهد يا نه؛ من در 20 تئاتري كه كار كردهام، 19 نقش كاملا جدي و تنها يك نقش طنز بازي كردهام.
بهنام تشكر كه بازيگري را از تئاتر آغاز كرده در پاسخ به اين پرسش كه آيا حاضر است بازي در سريالهاي روتين را بار ديگر تجربه كند؟ گفت: اين مساله بستگي به اين دارد كه آيا تيم توليد، كارگرداني و نويسندگي همين باشد كه الان هست يا نه؛ بخش ديگري از اين مساله نيز به خود من برميگردد كه آيا دوباره بخواهم در يك سريال نود شبي كه طنز در آن غالب است بازي كنم يا مايل باشم كارهاي جدي انجام دهم. با اين وجود من هيچ گاه تئاتر را رها نخواهم كرد.
***همچنين هومن برق نورد ـ بازيگر نقش ناصر در اين سريال ـ در گفتوگويي با ايسنا داشت، دربارهي حضور در يك كار روتين طنز، يادآور شد: در دو مجموعه با آقاي رحمانيان كار روتين انجام داديم كه طنز مطلق نبود، اما رگههايي از طنز داشت. «توي گوش سالمم زمزمه كن» و «مسافرخانه سعادت»، اين دو كار بودند. در «باغ شيشهاي» مهدي مظلومي هم حضور داشتم كه فكر ميكنم اين كار يك شب درميان پخش ميشد.
برقنورد گفت: حضور در كارهاي روتين خيلي سخت است. ما خوشبختانه فشار آنتن را هم نداريم. ولي به هرحال كار سختي است كه فكر نميكنم دوباره بتوانيم آن را انجام دهم. چون برايم خيلي سخت گذشت. اما تيم ما تيم خيليخوب و منسجمي بود كه همه به هم احترام ميگذاشتند و هواي هم را داشتند؛ همه با هم دوست بوديم.
اين بازيگر كه به هنگام تصويربرداري سريال «ساختمان پزشكان» با خبرنگار ايسنا گفتوگو ميكرد، بار ديگر تأكيد كرد: كار سختي بود و فكر نميكنم، بتوانم دوباره تجربه طنز روتين شبانه را در آينده داشته باشم. شايد به دليل اينكه درحال حاضر فشار زيادي را تحمل ميكنم؛ شايد اگر چند روز ديگر اين سوال را جواب دهم نظرم عوض شود ولي امسال ترجيح ميدهم به سينما نزديك شوم؛ مگر اينكه يك كار خوب و وسوسهبرانگيز در تلويزيون به من پيشنهاد شود كه نتوانم نه بگويم.
برقنورد در ادامه در پاسخ به پرسشي درباره حضور بازيگران تكراري در طنزهاي روتين شبانه، عنوان كرد: متأسفانه اين مسأله، بيماري توليدات سيماي ماست كه وقتي يك گزينه جواب ميدهد ديگر دست از سرش بر نميدارند؛ در صورتي كه اگر كمي ريسكپذير باشند اتفاقات خوبي ميافتد. ما درحال حاضر، بازيگران خيليخوبي داريم كه كار نميكنند يا كسي دنبالشان نميرود.
اين بازيگر با بيان اينكه در «ساختمان پزشكان» بازيگران جديد خوبي ظاهر شدهاند، افزود: مديران از اتفاق تازه نترسند؛ تا زمانيكه نبازي نميتواني برنده شوي. چه اشكالي دارد اگر در مواقعي هم بازنده باشيم و فروش فيلم يا تعداد بيننده كم باشد؟ اين يك تجربه است كه به دست ميآيد.
***مونا فرجاد كه نقش «كتي» را در سريال «ساختمان پزشكان» ايفا ميكرد، در گفتوگويي كه هنگام پخش سريال با ايسنا داشت، گفت: خودم را بازيگر طنز نميدانم چرا كه داراي ويژگي و شرايطي است كه در خودم آنها را كشف نكردهام، در اين سريال در همه پلانها و سكانسهايي كه حضور داشتم كاملا جدي بوده ولي موقعيت كار يك موقعيت طنز است.
وي افزود: ساختمان پزشكان جزو كارهايي است كه طنز به معناي واقعي در آن به چشم ميخورد، در اين سريال لودگي نميبينيم و همه آدمها جدي بازي ميكنند. به عقيده من «ساختمان پزشكان» به عنوان يك كار طنز كار خيلي مقبولي است و خيلي شسته و رفته و بدون لودگي مسائل را بيان ميكند.
مونا فرجاد همچنين گفت: من ساختمان پزشكان را با هيچ سريال ديگري مقايسه نميكنم؛ چون هر كاري در جايگاه خودش سنجيده ميشود و من خودم را كارشناس نميبينم.
***مهراب قاسمخاني ـ يكي از نويسندگان سريال «ساختمان پزشكان» ـ در گفتوگو با خبرنگار ايسنا دربارهي اصلاحات صورت گرفته در اين سريال گفت: صحبتهايي كه بود بيشتر به شكل سوء تفاهم بود ولي تغييري به شكل عمده نداشتيم يعني شخصيتها تغيير نكرد بلكه همه چيز با اضافه كردن همان يك شخصيت حل شد.
او درباره شوخي با جامعه پزشكان اظهار كرد: به هر حال به سراغ هر جامعهاي كه برويم يك سري نگرانيها وجود دارد، جامعه وكلا يا هر صنف ديگري هم بود به همين صورت بود و به همين دليل نگرانيهاي اوليه وجود داشت. ما هر بار تلاش كرديم تا بگوييم مشكلي با اين صنف نداريم.
وي افزود: مساله توهين از جانب ما كاملا منتفي است؛ منتهي بايد اين نگرانيها را داشته باشيم چون هميشه شكايتهايي هست و هميشه در اين اصناف افرادي وجود دارند كه به آنها بر ميخورد يا احساس ميكنند در اقليت قرار گرفته اند.
***تهيهكننده سريال «ساختمان پزشكان» هم دربارهي انتقاداتي كه برخي روانشناسان دربارهي اين سريال مطرح كردند، گفت: طبيعي است كه آنها اعتراض كنند.
محسن چگيني به ايسنا گفت: «ساختمان پزشكان» هم شخصيت منفي و هم شخصيت مثبت داشت؛ روانشناس مثبت هم در اين سريال به نمايش گذاشته شد.
چگيني خاطرنشان كرد: كساني كه به سريال اعتراض ميكنند، يك يا دو قسمت از «ساختمان پزشكان» را ديدهاند و بر مبناي آن قضاوت ميكنند. اگر بنا بر اعتراض باشد هر كسي ميتواند اعتراض كند؛ حتي تهيهكنندهاي در اين سريال نشان داده شد كه به واسطهي روابط، افراد را به تلويزيون ميبرد.
***ليدا نوبخت طراح لباس ساختمان پزشكان هم به ايسنا گفت: در اين سريال لباسها به گونهاي طراحي شده بود كه قابل استفاده بود و بازيگران لباسها را براي استفاده با خودشان بردند؛ در صورتي كه معمولا در سريالها اين اتفاق نميافتد.
نوبخت در ادامه گفت: در ايران طراحان لباس و صحنه عموما يكسان هستند و چون طراحان عموما مرد هستند و ذوق و سليقه زيادي به خرج نميدهند، نتيجهاش اين مي شود كه لباسها قابل استفاده نيستند. بهتر است طراح لباس و صحنه از هم جدا باشند و هركس جداگانه كار كند تا دقت بيشتري صرف شود.
وي تاكيد كرد: ذوق و سليقه بايد در طراحي لباس وجود داشته باشد؛ يك طراح لباس بايد توجه باشد كه براي سريال طنز يا درام لباس طراحي ميكند. در سريالهاي طنز رنگ لباسها بايد شاد باشد؛ بايد به اين مسائل توجه كرد.
محتوای مخفی: عکسهای پشت صحنه سریال ساختمان پزشکان
این قضیه ی خانم شیرزاد و هومن مثل فیلم Just Go With It بود
نکته جالبش هم این بود که فیروزو مدیر ساختمون کرد (سیستم پادشاهی:27:)نقل قول:
زندگی بدون این سریال خیلی سخته واقعاً
البته گذاشتم برای دانلود ، امروز قسمت اولشو دیدم. خانم شیرزاد یه کم فرق داره ، سرسنگینتره. فریم عینکشم یه جور دیگه س!
دوستان قضیه این فیروز که پسر سهرابی بود و اونو بابا خطاب میکرد چی بود؟
تو یه قسمتی بالاخره راز کولی دادنهای سهرابی به فیروز مشخص شد ... این پسر سهرابی بوده !! : دینقل قول:
همه دونه دونه میفهمیدن و واسه اینکه به کسی نگن، از سهرابی باج میگرفتن، آخر از همه که نیما فهمید، سهرابی زد به سیم آخر گفت به تو یکی باج نمیدم! اصلاً به همه میگم :دی اومد علناً موضوع رو گفت که فیروز اومده پیشش و معلوم شده پسرشه ... : دی
ندیدی این یه قسمتو مهرداد :دی
اون قسمت باج گیری فکر کنم دو قسمت بود که من اولاش رو فقط دیده ام بخاطر همین متوجه نشده امنقل قول:
ندیدی این یه قسمتو مهرداد
فیروز بیشتر میخورد برادر سهرابی باشه تا پسرش.دی:31:
در کل دمت گرم کوروشی بابت جوابت:11:
سروش صحت چه جدیه...ترسیدم:31::31:نقل قول:
من آخرین قسمتشو دانلود کردمو دیدم :20:
خیلی جالب بود و قشنگ تموم شد :31:
اون که تیکه که رامبد جوان موقع آزمایش رفت دستشویی بعدش گفت حالا من نمونه از کجا بیارم خیلی خنده دار بود :38:
اونجام که نازبانو دندونای ناصر رو عمل کرده بود و لباس و دستاش خونی بود خیلی باحال بود :38:
آخرشم موقع عکس گرفتن خانم شیرزاد خنده دار بود :16:
ولی زیاد با اینکه کسری رو انداختن وسط و زندگی رو مثل یه دوربین میدید حال نکردم.
نفهمیدم آخرش میخواست چه مفهومی رو برسونه.
یاد فیلمای مهران مدیری افتادم عاشق این تابلو بازیاش بودم :31: یه دفعه وسط فیلم به دوربین نگاه میکرد :31: یا بعضی جاها تو فیلم پاورچینش خیلی باحال بود یه دفعه عوامل پشت صحنه رو نشون میداد :38:
حیف که من دو هفته ای نتونستم این سریال رو ببینم :41:
در کل سریال خیلی خوب و به یاد موندنی ای بود :40:
دلم برای این سریال مخصوصا نازنین تنگ میشه :31:
نمیدونم این مصاحبهی سیروان گذاشته شد یا نه ...
جالبه ...
سیروان خسروی: این سریال بهترین فرصت برای شروع بود
موسیقی ما - بهمن بابازاده: موج تیراژ خوانی در تلویزیون از مجید اخشابی و محمد اصفهانی اوج گرفت. هرچند قبل از این خوانندههای پاپ، افرادی مثل «افتخاری» تلویزیون را در قرق خود داشتند و محمدرضا عیوضی و امیر تاجیک پدیدههای نوظهوری بودند که به نوعی راه را برای نسل بعدیشان که امثال لهراسبی و خواجه امیری بودند، باز کردند.
شیوع تیتراژخوانی و «هیت» شدن بسیاری از این تک قطعات میان مردم، تلویزیون را وارد فاز جدیدی از تاثیر گذاری بر بازار موسیقی کشور کرد. بعضا گل کردن یک تک قطعه «تیتراژ» تلویزیونی، باعث میشد که آلبوم همان خواننده پرفروشترین کار بازار شود. اتفاقی که برای علی لهراسبی در «آلبوم ۱۴» (بواسطه گل کردن سریال فاصلهها و ترانه تیتراژاش) و احسان خواجه امیری در آلبوم «سلام آخر» (بواسطه همه گیر شدن سریال میوه ممنوعه و ترانه تیتراژاش) افتاد.
حالا دور جدیدی از حضور خوانندههای پاپ را در تلویزیون شاهدایم و این بازی با تلویزیونی شدن امثال محسن یگانه، فرزاد فرزین و سیروان خسروی وارد فصل جدیدی شده است.
با سیروان خسروی که به نوعی آخرین نمونه حضور خوانندههای ستاره، در تلویزین است در همین حول و حوش گپ زدیم.
- حضور شما به عنوان خواننده تیتراژ سریال «ساختمان پزشکان» جدیدترین فعالیتی ست که انجام دادهاید. برای اولین بار صدایتان از تلویزیون پخش میشود. ماجرای این حضور از کجا شروع شد؟
محراب قاسم خانی دوست خیلی خوب من است. ما چند سالی هست که ارتباط دوستانهای با هم داریم. ایشان این پیشنهاد را به من دادند. صحبت کردیم و وقتی دیدم تیم سازنده سریال، تیم قوی و حرفهای است، به این نتیجه رسیدم که کار را قبول کنم.
- قبل از این و تا به حال پیشنهاد تلویزیونی دیگری نداشتید؟
همین آقای قاسم خانی برای یکی دیگر از کارهایشان هم به من پیشنهاد همکاری داده بودند که چون این پیشنهاد در دقیقه ۹۰ بود، نمیتوانستم آن طور که باید و شاید کار خوبی را تولید کنم و به همین دلیل عذر خواهی کردم. ولی در مورد این کار چون هم زمان خوب و کافی در اختیار ما بود و هم به نظر میرسید که کار موفق و قابل توجه خواهد شد، آنرا پذیرفتم.
- پس تیم سازنده سریال در قبول این پیشنهاد خیلی موثر بوده؟
حتما. وقتی تیم قوی باشد، حتما خروجی کار هم قوی و قابل توجه خواهد بود. البته بسیاری از بازیگران و عوامل این سریال دوستان من بودند و حس خوبی بابت این همکاری به من دست داد. گذشته از همه اینها، به این نتیجه رسیده بودم که دیگر زمان یک کار خوب تلویزیونی رسیده. این سریال به قولی بهترین فرصت برای شروع بود.
- برای ساخته شدن این دو قطعه (تیتراژ ابتدا و انتهای سریال) چقدر وقت صرف شده؟
نمیتوانم بگویم که مثلا یک یا دو ماه. چون کلا به صورت پاره وقت روی آنها کار کردهام و این طور نبوده که بصورت فشرده و پشت سر هم برای وقت بگذارم. ولی این اتفاق در یک پروسه سه ماهه نهایی شد. شاید به طور متوسط هفتهای دو یا سه روز. ساعات منظمی را برای نهایی شدن آن صرف نکردم. البته چون قبل از آغاز مراحل پیش تولید این پیشنها به من شده بود وقت کافی داشتم و بدون عجله آنرا تکمیل کردم.
- پخش شدن صدای شما از تلویزیون قطعا در ارتباط گرفتن شما با مخاطب موسیقی خیلی تاثیر گذار خواهد بود. با تاثیر رسانهای مثل تلویزیون در بهتر شنیده شدن آثار خواننده موافقید؟
به هر حال مخاطبان تلویزیون بیشتر از همه رسانههای ما هستند و همین میتواند برگ برندهای باشد. امیدورام همین طور که شما میگویید باشد. البته با گذشت دو سال از آلبومام شاید این اتفاق باعث میشود که ریزش مخاطب نداشته باشم و مردم بیشتر با سبک و لحن و صدای من آشنا شوند. بسیاری از دور و بریهایم با این تصمیم من موافق نبودند ولی هدف من از این کار، همینی بود که گفتم.
- فکر نمیکنید اگر همه خوانندهها بتوانند از رسانهای مثل تلویزیون بعنوان ویترین کارهایشان استفاده کنند، کلیت موسیقی حرکت رو به رشد قابل توجهی را داشته باشد؟
قطعا همین طوری است که شما میگویید. ولی نکتهای که هست و خود من به وضوح به آن رسیدم و به عینه دیدم، برخلاف تصور قبلیام شورای موسیقی تلویزیون دید باز و همکاری دو جانبه مشهود و مثبتی داشت. به هیچ وجه انتظار یک چنین برخورد مثبتی نداشتم. کلیت این همکاری بیشتر حالت مشاورهای و مشورتی بود. برخلاف چیزی که من فکر میکردم «دستوری» باشد.
- بعضیها اعتقاد دارند که حضور در رسانهای مثل تلویزیون و خواندن تیراژهای تلویزیونی، مختص عدهای خاص است و نه همه خوانندهها. نگاه شما به این موضوع که در این بحث مافیایی وجود دارد، چیست؟
خود من هم قبلا همین طور فکر میکردم. ولی تا جایی که من دیدم در حال حاضر ظاهرا تلویزیون مافیا ندارد. حداقل در مورد من که دید بسیار باز و حرفهای داشتند. شورای موسیقی تلویزیون هم برخورد خوبی داشتند.
- فکر نمیکنید جای یک برنامه مختص موسیقی در تلویزیون به طرز ملموسی خالی است؟
صد در صد. اگر چنین برنامهای باشد که ما دیگر مشکلی برای تبلیغات نداریم.
- به نظر میرسد کمی رنگ صدا و لحن خواندن شما در این کار تغییر کرده. این تغییر تعمدی بوده یا صرفا به خاطر فضای کار این اتفاق افتاده؟
بعد از انتشار قطعه «بارون پائیزی» هم این بحثها شد و خیلیها اعتقاد داشتند که صدای من عوض شده. این اتفاق به دلیل افزایش سن است. صدایم کمی بمتر شده. این تفاوت در این کارهای اخیر به این خاطر است که از آلبوم اول و دوم تا به حال من سنام بالاتر رفته و این طبیعی است که صدایم تغییر کند.
- این روزها کلا کمتر در فضای خبری ورسانهای حضور دارید. کم پیدائید کلا؟
این روزها بیشتر سعی میکنم که کار خودم را بکنم و بیشتر به قرارهای کاریام برسم. چند پروژه جدید در دست دارم و ترجیح دادم که آنها را عملی کنم که همین باعث شده کمتر مصاحبه کنم. البته تا کار جدیدی هم ارائه ندهم، بهتر است کمتر مصاحبه کنم. چون چیز جدیدی نیست که در مورداش حرف بزنم.
- حدود یک ماه پیش قطعهای به نام «بارون پائیزی» از شما در اینتر نت منتشر شد. چند وقتی ست که انتشار اینگونه تک تراکها در فضای اینترنت به شدت مورد توجه قرار گرفته است و بسیاری از خوانندهها به انتشار آثارشان در اینترنت علاقمند شدهاند. دلیل این اقدام و این قبیل آثار تکی چیست؟
من فقط از طرف خودم میتوانم صحبت کنم و در مورد بقیه نمیتوانم اظهار نظر کنم. چون دوسال از انتشار آلبوم قبلی من گذشته، به این نتیجه رسیدم که بد نیست بعد از دو سال دوستداران و مخاطبانام، کار جدیدی را از من بشنوند.
- این قطعه در آلبوم بعدی شما هم گنجاندهد خواهد شد؟
بله.
- یک قطعه عربی – ایرانی را هم برای آلبوم «مهدی یراحی» تنظیم کردهاید که این روزها کلی طرفدار پیدا کرده. قطعهای که تا به حال به این شکل در موسیقی ایران کمتر وجود داشته و فضا و ملودی خاصی دارد. بابت این همکاری نترسیدید که مورد انتقاد قرار بگیرید؟
این کار از جمله آثاریست که خودم خیلی به آن علاقه دارم. خیلیها گفتند که این کار را تنظیم نکن. مردم انتقاد میکنند. خوب نیست. ولی از آنجایی که من کاری را اگر دوست داشته باشم و به دلم بنشیند حتما انجاماش میدهم، این کار را قبول کردم و اعتقاد دارم که جزء آثار خوب من هم هست. این قطعه بازخوانی یک قطعه قدیمی است که هیچ شباهتی به قطعه اصلی ندارد. کار خاص و جذابی از آب در آمده است. البته خود مهدی یراحی هم در اینکه من این کار را قبول کنم خیلی موثر بود. او جزء بهترین انتخابهای من است و کارش را قبول دارم و از همه مهمتر، دوست من است.
- یعنی به کل نگران صحبتهای منتقدان و بدخواهانت نبودی؟
آنها که همیشه کار خودشان را میکنند. مثلا بارها در موارد مختلف شنیدهام که بعضیها معتقند بخاطر پول کاری را قبول کردهام. یا بعضی کارها را بخاطر خصومت شخصی، قبول کردهام. ولی واقعیت این است که من اگراز کاری خوشم بیاید آنرا قبول میکنم و همه سعیام را هم برای عالی شدن آن انجام میدهم. هیچ کدام از کارهایی که من به نوعی در آنها حضور داشتهام، کم کاریای از سوی من را در خود ندیدهاند. واقعیت را خیلیها فدای سود جوییهای خود میبینند. پیش آمده که کسی اعتقاد داشته یکی از کارهایم معمولی ست، در حالی که آن قطعه به نظر خودم عالی بوده. چون دیدگاه من با آنها متفاوت است. من هم برای کارهایم دلایلی دارم. هیچوقت اتفاقی کاری را قبول نمیکنم. این ماجرا برای من مهم است. چون برای مخاطبانام احترام ویژهای قائلام
.
- کار و پروژه جدیدی در دست نداری؟
فعلا نه در حال حاضر درگیر کارهای دیگری به جز موسیقیام.
- این چند وقته، آلبوم یا قطعه جدیدی بوده که نظرتان را جلب کرده باشد؟
آلبوم مهدی یراحی واقعا خوب بود. به خصوص آن قطعه که میگوید: «من از زندگی تو هوات خستم...»
منبع : روزنامه تماشا و سایت موسیقی ما
حیف تموم شد باید دعا کنیم ابر و باد و مه و خورشید و فلک دست به دست هم بدن تا نویسنده و بازیگر و موضوع و ....خوب دوباره دورهم جمع بشن تا باشد بازم سریال خوب ببینیم راستی چرا پشت صحنه ندادن؟؟؟؟
خــز شـده دیـگـه ، از این لوس بازیا خوبـه درنیاوردن .نقل قول:
راستی چرا پشت صحنه ندادن؟؟؟؟
بالاخره یه فیلم دیدیم که پایانش خوب تموم شد و بی سرو ته نبود...
یه بار هم که سهرابی و زنش (طبق معمول!) داشتن دعوا می کردن، گفت: بابا، مامان، جلو من دعوا نکنین! رو من اثر بد میذاره :39:نقل قول:
من هم نسبت به کلاه قرمزی 88 و 90 اینجوری شده بودم، معتااااااد....بد جور!نقل قول:
شاید بتونم بگم هر قسمتشو حداقل 4-7 بار دیدم، هنوزم که هنوزه نگاه می کنم، باز سیر نمی شم (یعنی یه جورایی مشتاق تر می شم که دوباره تکرارشو ببینم)،
خلاصه...... بساطی داریم:5:
اثراتش رو تو آواتارت میشه دید :31:نقل قول:
من هم نسبت به کلاه قرمزی 88 و 90 اینجوری شده بودم، معتااااااد....بد جور!
حالا این کسراء بیچاره رو چرا قیچیش کردن ؟ عجب سرگذشت تلخی واسش رقم زدن .
نقل قول:
اره منم دیدم ولی زیاد بهش اهمیت ندادم. حالا کی هست؟؟ تو این سریال کی بود؟؟
احتمالاً یکی از همون 2 تا دکتری بودن که اخیراً به سریال اضافه شدن و نقش دیوار از اونا بیشتر بود!نقل قول:
یکیشون سیبیلو بود، اون یکی بی سیبیل و دماغ عملی (بی سیبیله عین دخترا می موند :2:)
اون صحنه اي كه كتي و نازنين حرف ميزدن خيلي غم انگيز بود . مونا فرجاد خيلي طبيعي بازي كرد . دلم براش سوخت:37:
نقل قول:
واقعـــــــــــــــــــــ ـــــــــــاا.بله . یه لحظه اجازه بدید
.
.
.
إ اها إاها إ اره . :31:
-------------------------
فهمیدم کدوما رو میگی. اه اه اه اصلا معلوم نبود اون دوتا اونجا چی میکردن :13: