چاقى و شيرين كننده هاى كم كالرى
در روزنامه شرق روز يكشنبه ۲۴ مهر ۱۳۸۴ مقاله اى تحت عنوان شيرين كننده هاى كم كالرى توسط آقاى محمد ملائكه ترجمه و چاپ شده بود. در اين مقاله توضيح نسبتاً مفصلى درباره انواع شيرين كننده هاى موجود در بازار اروپا و آمريكا داده شده و در پايان اين مقاله درباره رابطه بين شيرين كننده ها و سلامتى آمده است كه اين مواد به شرط آنكه هماهنگى بين فعاليت هاى جسمى و انتخاب غذاى مناسب وجود داشته باشد، بسيار موثر هستند.در چند سال گذشته گزارش هاى بسيارى در مورد سلامت شيرين كننده ها در نشريات مختلف پزشكى منتشر شده و آن ترس و واهمه اى كه مصرف اين مواد باعث ايجاد سرطان مى شود، امروزه ديگر مورد بحث نيست. ولى سئوال مهم ديگرى كه مطرح است اين است كه آيا شيرين كننده هاى بدون كالرى باعث كاهش وزن مى شوند يا نه؟در كنفرانس ساليانه انجمن ديابت آمريكا كه امسال در شهر سن ديه گو كاليفرنيا برگزار شد خانم شاروا فاولر گزارش يك تحقيق ۲۶ ساله را كه به وسيله دانشگاه تگزاس در شهر سن آنتونيو انجام شده بود ارائه كرد.در اين تحقيق تاثير نوشيدنى هاى حاوى شيرين كننده هاى بدون كالرى (رژيمى) بر روى افزايش وزن و مقايسه آن با نوشيدنى هاى معمولى بررسى شده است. اين تحقيق بر روى ۱۵۵۰ نفر كه سن آنها بين ۲۵ تا ۶۴ سال بود انجام شده است. در اين بررسى ۶۲۲ نفر از اين افراد در هنگام شروع تحقيق وزن طبيعى داشتند ولى در خاتمه بررسى بيش از يك سوم آنها دچار اضافه وزن متوسط يا شديد شده بودند. در اين تحقيق دو گروه وجود داشتند. گروه اول در روز بين نصف تا دو قوطى از نوشيدنى هاى رژيمى مصرف مى كردند و گروه دوم افرادى بودند كه به همين مقدار از نوشيدنى هاى معمولى حاوى كالرى استفاده كرده بودند. وقتى نتيجه اين گزارش در شهر سن ديه گو اعلام مى شد، همگى ما منتظر اين بوديم كه كسانى كه از نوشيدنى هاى معمولى داراى كالرى استفاده كرده بودند در خاتمه اين بررسى وزن بيشترى پيدا كنند ولى با كمال تعجب اعلام شد گروهى كه از نوشيدنى هاى رژيمى استفاده كرده بودند بيش از گروه دوم اضافه وزن پيدا كرده بودند. يعنى نوشيدنى هاى رژيمى نه تنها باعث كاهش وزن اين افراد نشده بلكه موجب افزايش وزن آنها نيز شده است. در اين گزارش آمده است در كسانى كه نيم تا ۱ قوطى از نوشابه هاى رژيمى مصرف كرده بودند ۳۲ درصد و در كسانى كه ۱ تا ۲ قوطى از همان نوشابه ها را مصرف كرده بودند ۵۴ درصد شانس افزايش وزن را زياد كرده بود. يعنى هرچند اين افراد نوشابه هاى رژيمى بيشترى مصرف كرده بودند وزنشان بيشتر از گروهى كه كمتر از اين نوشابه ها استفاده كرده بودند زياد شده بود. جالب توجه است كسانى كه مخلوطى از نوشابه هاى رژيمى و معمولى را استفاده كرده بودند بيشتر از هر دو گروه دچار افزايش وزن شده بودند. در اين كنفرانس دليل موجه و قانع كننده اى براى اين افزايش وزن ارائه نشده بود. خانم فاولر اعلام كرد كه ممكن است افرادى كه از نوشيدنى هاى رژيمى استفاده كردند به طور طبيعى در حال چاق شدن بودند و همزمان با آن نوع نوشيدنى شان را عوض كردند و چاقى آنها روند طبيعى داشته و اين نوشيدنى هاى رژيمى تاثيرى بر روى چاقى آنها نداشته است. به نظر مى رسد اين توجيه، دليل قانع كننده اى نبوده و در ادامه نتايج اين بررسى متخصصين علوم تغذيه و متخصصين بيمارى ديابت نظريات مختلفى را ارائه دادند كه جالبترين آنها مربوط به گزارش خانم Laseiee Bonci كه يك متخصص تغذيه است بود كه عنوان كرد: «مهم آن است كه چى و چه مقدار در بشقاب شما است نه در ليوان شما.» كه اشاره اى به اين بود كه نوشيدنى ها چه رژيمى و چه غيررژيمى تاثير مهمى در كاهش وزن ندارند بلكه آنچه باعث لاغر شدن يا چاق شدن و افزايش وزن افراد است مقدار غذايى است كه در بشقاب غذاى آنها وجود دارد.گرچه چاقى در جوامع غربى علل بسيار و متنوعى دارد ولى در ۴۰ سال گذشته با افزايش مصرف نوشيدنى هاى رژيمى يا قندهاى بدون كالرى به همين نسبت وزن افراد اين جوامع نيز زياد شده است. با وجود اينكه اين موضوع نمى تواند تنها عامل چاقى و افزايش وزن باشد ولى مطمئناً يكى از عوامل چاقى در جوامع غربى مى تواند همين مصرف انواع مختلف نوشيدنى ها و شيرين كننده هاى بدون كالرى باشد.آنچه خانم فاولر در گزارش خود آورده شروع يك بحث مفصل و دامنه دار در آينده خواهد بود و جوامع پزشكى و بهداشتى در مورد آن به طور مفصل صحبت خواهند كرد.به اعتقاد من هم نوشيدنى هاى رژيمى باعث افزايش وزن مى شوند و دليل اين افزايش وزن به طور ساده به شرح زير است:در افراد سالم قند خون در شرايط متفاوت بين ۷۰ تا ۱۴۰ است و در هنگام ناشتا ۱۱۰ و بعد از مصرف غذا معمولاً كمتر از ۱۴۰ است. مكانيسم هاى بسيارى در بدن وجود دارد كه اين عددها را ثابت نگه مى دارد. يكى از اين مكانيسم ها درك مزه شيرينى به وسيله زبان در انسان ها است كه اين حس و مقدار شيرينى به وسيله رشته هاى عصبى به مغز منتقل مى شود و از مغز هم به وسيله رشته هاى عصبى به كبد انتقال داده مى شود و كبد نيز به نسبت ماده شيرينى كه در دهان گذاشته مى شود مقدارى قند توليد كرده و وارد گردش خون مى كند. توليد قند در كبد و ريخته شدن آن در خون باعث تحريك سلول هاى توليدكننده انسولين در لوزالمعده شده و اين عمل باعث ترشح مقدارى انسولين از سلول هاى لوزالمعده و ورود آن به جريان خون مى شود. به همين دليل وقتى شيرينى از دهان به معده مى رسد و از طريق روده ها جذب خون مى شود مقدار انسولين آماده در خون وجود دارد كه بلافاصله اين قند را وارد سلول هاى بدن كرده و مقدار قند خون را ثابت نگه مى دارد. مكانيسم بدن در مورد نوشيدنى هاى معمولى داراى كالرى دقيقاً به همين شكل عمل مى كند. بنابراين زمانى كه قند موجود در نوشابه وارد گردش خون مى شود به وسيله انسولينى كه قبلاً در خون وارد شده به سلول هاى بدن هدايت مى شود. در صورتى كه در نوشابه هاى رژيمى شيرينى آنها بيشتر از شيرينى نوشابه هاى عادى است و شيرينى آنها نيز به وسيله سلول هاى زبان احساس شده و به مغز منتقل مى شود و مغز هم به كبد دستور مى دهد كه مقدار بيشترى قند به داخل خون بريزد و اين مقدار زياد قند وقتى در جريان گردش خون مى گيرد باعث مى شود سلول هاى سازنده انسولين در لوزالمعده مقدار زيادى انسولين درست كنند اما چون شيرينى اين نوشيدنى ها به وسيله سلول هاى روده كوچك شناسايى نمى شوند بنابراين جذب خون نشده و يا اگر جذب خون هم شوند در بدن جزء مواد قندى شمرده نمى شوند و براى سوخت و ساز احتياج به انسولين پيدا نمى كنند. در نتيجه مقدار زيادى انسولين بدون مصرف در خون مى ماند و اضافه بودن انسولين در خون باعث چاقى، جلوگيرى از سوخت و ساز چربى ها در بدن و نيز موجب افزايش اشتها شده و شخص مجبور مى شود كه از غذاهاى ديگر اطراف خود بيش از حد معمول استفاده كند. مجموعه اين سه عامل باعث افزايش وزن در كسانى از نوشيدنى هاى رژيمى استفاده مى كنند، مى شود. مطمئناً آنچه گفته شد احتياج به بررسى و تحقيق بيشترى دارد تا جزئيات آن مشخص و معلوم شود. با وجود اينكه هنوز گزارش خانم فاولر در انجمن ديابت آمريكا در شهر سن ديه گو در هيچ يك از ژورنال هاى پزشكى چاپ نشده است و مسلماً بعد از چاپ آن در نشريات پزشكى بحث هاى بيشتر و نظريات متفاوتى در اين مورد ارائه خواهد شد، ولى بايد در نظر داشت كه نوشيدنى هاى رژيمى و شيرين كننده هاى بدون كالرى يكى از اركان اقتصادى كشورهاى غربى است و ساليانه ميلياردها دلار از هزينه هاى عمومى صرف اين مواد مى شود و هرگونه اظهارنظر در اين مورد باعث بروز جنجال هاى مخالف و موافق با آن خواهد بود.بحث آخر اينكه بهترين نوشابه براى افراد ديابتى و غيرديابتى چيزى جز آب نيست و بهترين رژيم غذايى چيزى جز كم خوردن نيست.*رئيس مركز پزشكى ديابت كاليفرنيا
نگاهي به تحقيقات علمي جديد در مورد خواص درماني ذرت
ذرت مانند ساير دانه هاي گياهي داراي مواد شيميايي معروف به مهار كننده هاي پروتئاز مي باشد و ازمايشهايي نشان داده است ك رژيم خوراك ذرت در شماري از جانوران ازمايشگاهي براي پيش گيري سرطان موثر بوده است در يك تحقيق علمي گسترده بين المللي كه گزارش ان را در سال 1981 پليو كورا از مركز پزشكي دانشگاه اياتي لوئيز يانا متنتشر كرده است، متدكر دشه كه دانشمندان در يافته اند كه رژيم غذايي ذرت شيرين نظير ساير دانه ها ، مانند برنج و حبوبات در كاهش نرخ مرگ و مير در اثر سرطان كولون ، سرطان پستان و سرطان پروستات بسيار موثر است. درتحقيق ديگر كه در 47 كشور انجام گرديده نشان داده است در مناطقي كه از نظر مواد نشاسته اي بيشتر از ذرت استفاده ميكنند تا گندم و برنج ، و ذرت قوت غالب آنها مي باشد نرخ مبتلا شدن به كرم خوردگ دندآن خيلي كمتر است. از 40 – 30 سال قبل روغن ذرت به عنوآن ماده كاهش دهنده كلسترول شناخته شدهولي نكته آنجاست كه روغن ذرت هر دو جز ء بد و خوب كلسترول يعني Ldl و Hdl را كاهش ميدهد يعني به اصطلاح كلسترول توتال را كاهش ميدهد در حالي كه Hdl جزء مفيد كلسترول اتس و بهتر است كاهش داده نشود.
تناقضها : در ازمايشهايي كه كنت كارول در دآنشگاه آنتاريو غربي آنجام داده نشآن داده شده است كه روغن ذرت در برخي جآنورآن ازمايشگاهي ايجاد سرطآن نموده است و به اين دليلعده اي از كارشناسآن مصرف روغن ذرت را رد هر روز كمتر از ده درصد مصرف چربي روزآنه تجويز مي كنند ودر مطالعات جديد ديگري در موشهاي ازمايشگاهي مصرف دراز مدت روغن ذرت دفاع بدن آنها را درمبارزه با عفونتها و سرطآن كاهش داده است.
نظريه مربوط به رابطه سبوس گندم با سرطان
نظريه اين است كه اگر شما بيشتر از الياف گياهي غلات نظير الياف گياهي كه در سبوس گندم است استفاده كنيد احتمالا شانس ابتلا به سرطان ركتوم كاهش مي يابد . دكتر جان ويس برگر و همكارانش در بنياد بهداشت امريكا طي مطالعات خود مشاهده كرده اند كه روستاييان فنلاند به رغم اينكه ضمن غذاي روزانه مقدار زيادي لبنيات چرب مصرف مي كنند ، چون درعين حال از غلات كامل يعني غلات با پوست و نان و ارد كامل سبوس نگرفته استفاده مينمايند ، به نظر مي رسد مصرف نان كامل يعني ناني كه باارد سبوس نگرفته غلات درست مي شود در شمال سوئد ، به رغم غذاهاي خيلي چرب كه مصرف مي كنند از عللاصلي عدم ابتلاي ساكنين ان ديار به سرطان باشد. رمز سلامتي انها طبق نظر دانشمندان ، دفع منظم و بيشتر مدفوع مي باشد. دكتر ويس برگر مدعي است كه سرطان روده بزرگ به نسبت معكوس با مقدار بيشتر مدفوع تناسب دارد. يعني در اشخاصي كه مقدار مدفوع بيشتر و دفع منظمتر است ، سرطان كولون كمتر است.
نظريه دانششمندان در اين مورد چنين است :
در اثر فرايند طبيعي متابوليسم ، روده بزرگ هميشه در تماس با مقدار زيادي اسيدهاي صفراوي است ، و اسيدهاي صفراوي معمولا از عوامل زمينه ساز بروز سرطان هستند و از طرفي هميشه مقاديري مواد سرطان زا از قبيل بقاياي حشره كشهاو سموم مبارزه با افات نباتي كه براي حفظ محصولات در مزارع مصرف ميشوند و ساير انواع مواد سرطانزا نظير رنگها و مود افزودني تجارتي و غيره مخلوط و همراه با موارد حاصله از هضم غذا كه از كانال روده بزرگ عبور مي كنند وجود دارد. حال در چنين شرايطي هر چه مدفوع بيشتر و حجيمتر باشد ، طبعا مواد سرطانزا بيشتر پخش شده و تمركز ان كمتر شده و تماس انها با سلولهاي مستعد سرطان روده بزرگ كمتر و در نتيجه اسيب رساني انها كاهش مي يابد . درعين حال مدفوع حجيمتر و قالبي تر خيلي سريعتر از كانال روده بزرگ عبور كردهو در نتيجه مواد سرطانزا با سرعت بيشتري از محيط روده بزرگ خارج شدهو تماس با سلولهاي روده كمتر و فرصت اسيب رساندن به سلولهاي مستعد روده را نخواهد دشات. از طرف ديگر سبوس گندم در مخاط روده بزرگ اثر كردهو توانايي دفاعي ان را در مقابل تومور زايي افزايش مي دهد. همچنين سبوس گندم در روده بزرگ در اثر حممله باكتريها تخمير شدهو تركيبات شيميايي متابوليك ايجاد مي نمايد كه احتمالا بروز سرطان را از طريق تبديل برخي از اسيدهاي صفراوي به مورد سرطانزا صد مينمايند .
در 32 تحقيق از 40 تحقيق نسج شناسي كه درجهان انجام شده نشان داده مي شد كه خوردن خواركي هاي كامل تصفيه نشده داراي الياف گياهي فراوان نظيير فراورده هاي گندم سبوس نگرفته ، با كاهش نرخ سرطان كولون در انسان ارتباط قطعي دارد. در جانوران ازمايشگاهي سبوس گندم بيش از هر خوراكي ديگري كه داراي الياف گياهي است ، گسترش سرطانروده بزرگ را ردش مي كند حتي در مواردي كه روده بزرگ حيوان مملواز اسيدهاي صفراوي سرطانزا باشد ، مانع بروز سرطان مي شود .
رمز شفا بخش سبوس گندم احتمالا در تركيب شيميايي خاصي است كه در سبوس وجوددارد. يكي ازمحققان انگليسي در جريان مطالعات عمومي علمي درباره تغذيه متوجه شد كه نرخ مرگ و مير در اثرسرطا روده بزرگ بين اسكاتلندي يك سوم بيشتر از ساكنين جنوب شرقي انگلستان است. به دنباليافتن علت يا علل اين امر ابتدا ميزان الياف گياهي موجود در رژيم غذايي ساكنين ازن دو ماطقرا برسي كرد ومشاهدهنمود فرق زيادي از اين نظر بين دو رژيم غذايي وجود ندارند. ولي پس از بررسي دقيقتر ملاحظه كردكه در موارد غذايي مصرف شده توسط اسكاتلندي ها مقدار خيلي كمتري تركيب پنتوز وجود دارد در مقايسه با غذاهاي مردم جنوب شرقي انگلستان ، تركيب شيميايي پنتوز از قندهاست كه بيشتر در الياف گياهي غلات يافت مي شد. هم چنين در تحقيقات ديگر كه توسيط اژانس بين المللي تحقيقات سرطان انجام گرفته مشاهده شده استت كه ساكنين شهر كپنهاگ سه برابر بيشتر از ساكنين روستاي كوپيو در فنلاند مبتلا به سرطان روده بزرگ مي شوندپس از برسي معلوم شده است كه مقدار پنتوز در رژيم غذايي ساكنين كپنهاگ كمتر از نصف مقدار پنتوز غذاي مصرفي روستانشينان فنلاند است.
ضمنا توجه شود كه پنتوز ماده اي است كه عمدتا در حجيم كردن مدفوع اثر ميگذارد.
توجه
1) اگر شما مبتلا به يبوست مزمن هستيد به مقدار بيشتر سبوس گندم براي رفع يبوست و دفع منظمتر و سهلتر نياز داريد . در مقايسه با ساير اشخاص كه از اين نظر مسئله اي ندارند . ازمايشهاي دكتر كمينگس ناشن مي دهد كه مقدار خوراك سبوس گندم براي اين كه تاثير لازم را منعكس سازد در اشخاص مختلف بسيار متفاوت است . در برخي اشخاص حتي تا شش برابر بيشتر از سايرين خوراك سبوس لازم است تا تغييري در سهولت و دفع و افزايش حجم مدفوع ايجاد شود.
2) معمولا هر چه سبوس كمتر كوبيده و نرم شود يعني هر چه درشت تر باشد اثرش بيشتر است.
3) سعي شود كه سبوس به تدريج به غذا اضافه شود يعني از مقدار كم شروع و به تدريج كم كم مقدار ان زياد شود و هيچ وقت از ابتدا مقدار زيادي سبوس خورده نشود .
4) چقدر
به عنوان ملين حدود سه قاشق سوپ خوري بزرگ در روز به طور متوسط سبوس براي اصلح يبوست مزمن كافي است. اگر دو برابر اين مقدار خورده شود ممكن است ايجاد اسهال نمايد . توجه شد كه اشخاص مختلف در مورد مقدار مصرف سبوس بسيار متفاوت هستند.
تناقضهاي احتمالي
1) اسراف در خوردن سبوس ممكن است ايجاد اسهال كند.
2) اشخاصي كه مبتلا به اختلالات روده اي هستند قبل از مصرف سبوس با پزشك و كارشناس غذا درماني مشورت نمايند.
3) خوردن سبوس براي اشخاصي كه مبتلا به بيماري التهاب امعاء و احشاء نظير التهاب ايلئوس و يا انسداد روده اي و نظاير ان هستند توصيه نمي شود.