جایی باید باشد
غیر از این کنج تنهایی،
تا آدم گاهی آنجا جان بدهد.
مثلا آغوشـــــــــــ ِ تو ...
Printable View
جایی باید باشد
غیر از این کنج تنهایی،
تا آدم گاهی آنجا جان بدهد.
مثلا آغوشـــــــــــ ِ تو ...
حـالا اشکها هـم شـبـيـه تـو شـده انـد
گـريـه کـه مي کـنـم نـمي آيـنـد . . .
شايد برايت عجيبست اين همه آرامش ام !
خودماني بگويم ؛
به آخر که برسي ديگر فقط نگاه ميکني ...
ـبيـنمتـــــــ. . .
گونه هايت خيس اســـتـــــ . . .
باز با اين رفيق نابابـــــتـــــــــ . . نامش چه بود؟ هان! باران. . .
باز با \"باران \" قدم زدي ؟
هزار بار گفتم باران رفيق خوبي نيست براي تنهايي ها . . .
همدم خوبي نيست براي درد ها . . .
فقط دلتنگي هايت را خيس و خيس و خيس تر ميکنــــــد . . .
نتـــرس . . .
اگــــر هم بخـــــواهم
... از ایـــن دیــــــــوانـه تـر نمیــشوم !
گفـــــته بودم بی تـــو سخــــت میگــــــذرد بـی انـصـاف !
حـــــرفم را پس میگــیرم
بــی تــــــو انگـــــــار اصـلا نمـیگــــــذرد!
نان را از من بگیر/اگر می خواهی/هوا را از من بگیر/اما خنده ات را نه.
پابلو نرودا
بهونه برای گریه زیاده
اما
امان از گریه های بی بهونه…
بگذار آنچه از دست رفتنیست از دست برود...!!
من آنچه را میخواهم که به رنگ التماس آلوده نباشد...!!
ارنستو چگوارا
همه چیز را هم
که تقصیر من بیندازی
عاشق شدن من
تقصیر توست !!
هر چه از دست میرود بگذار برودنقل قول:
چیزی که به التماس آلوده باشد نمیخواهم , هر چه باشد
حتی زندگی...
چه گوارا
فکــر می کــردم
در قلب تــ ـــ ـــو
محکومم به حبــس ابد !!
به یکبــاره جــا خــوردم …وقـــتی
زندان بان برســـرم فریاد زد:
هــی..تــو
آزادیـــــ!........و صـــدای گامهای غریبهـــ ای که به سلـــول من می آمـــد. . .