Call of Duty: Black Ops - نسخه Console

نقل قول:

---

نوشته شده توسط aha2012 [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

مرسی داداش ولی اونجا رو دیدم
بازیو تا ران میکنی یه زنه هست که سیگار میکشه ،به عبارتتی فیلمه و اصلا دموی بازی نیست.
مثل فیلمهای بازیه nfs

---

آهان اونم من دیدم. شما اول دکمه ای نزن بزار هرچی تبلیغ و اسم شرکت و اینها هست نشون داده بشه.:46:

از اونجايي كه تاپيك پي سي با تاپيك حل مشكلات بازيها اشتباه گرفته ميشه ترجيح ميدم تو اين تاپيك ادامه بدم فقط .
امروز براي بار سوم بازي رو تموم كردم وقتي هم كه تيتراژ پخش ميشد داشتم به بار چهارم فكر ميكردم . ميخوام اگه گرفتاري ها اجازه بدن يه مطلب جالب در مورد بازي و داستانش بنويسم كه پايه ي اصليش ويكي پديا هست ولي قصد دارم حين بازي كردن براي بار چهارم نكات جالبي كه تو بازي باهاش برخورد ميكنم ، ريزه كاريهايي كه ميبينم ، نقل قول هاي تاثير گذار ، مسائل حاشيه اي و ... رو بنويسم . خودم كه تو ذهنم چيز جالبي تجسم كردم حالا ببينيم چي از آب درمياد bg: درس و مشق نبود يه Universe هم واسه اين بازي ميزديم خودمون حال كنيم D: هر چند ماله Mass Effect نيمه كاره مونده ولي با زمزمه هاي Mass Effect 3 بايد دوباره دست به كار شم :bg

  محتوای مخفی: مرحله 1 - Operation 40 

Operation 40

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Alex Mason از تيم Op 40 ، سانتا ماريا، كوبا - 17 آپريل 1961
با يك كات سنس بازي شروع ميشود و يك بازجوكننده ناشناس سوالاتي از شما ميپرسد . با طفره رفتن Mason چندين بار مورد شوك قرار ميگيرد . اين مرحله شروع ميشود و ما (ميسون) Mason ، (وودز) Woods و (بومن) Bowman رو ميبينيم كه دارن با (كارلوس) Carlos صاحب بار صحبت ميكنند . كارلوس اطلاعات مورد نياز ماموريت را كه ترور (فيدل كاسترو) Fidel Castro ست به آنها ميدهد . سربازان كوبايي وارد بار ميشوند و با رقاصه درگير ميشوند و تيم ميسون سعي ميكنند سكوت كنند .

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] سرباز (به اسپانيايي): پاسپورتت رو سريع در بيار و از اينجا گم شو كاپيتاليست عوضي
رقاصه: به من دست نزن پدرسگ، تو ديگه از كدوم گوري اومدي [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

يكي از سربازان به طرف ميسون مي آيد تا ميسون را بگيرد اما قبل از او وودز خودش را ميگيرد و چاقويش را در دستش كرده و با زدن بطري در سرش ناكارش ميكند . ميسون كلتش را در مي اورد و سربازان داخل بار را ميكشد و كارلوس اسلحه ي شايسته تري به او ميدهد .

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] وودز: در مورد بار متاسفم كارلوس
كارلوس: مشكلي نيست... افرادم جنازه ها رو از بين ميبرن [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ميسون و وودز از بار خارج ميشوند و با كشتن سربازان كوبايي در خيابان پيشروي ميكنند در حالي كه بومن و كارلوس داخل بار باقي ميمانند و انها را پشتيباني ميكنند . بعد از مدتي اين چهار نفر به هم ملحق ميشوند و به نبردشان ادامه ميدهند . جلوتر با راه بندان شديد پليس مواجه ميشوند و ناچار به كوچه ي فرعي ميروند . شانس با آنهاست زيرا يك ماشين در باز منتظر آنهاست . كارلوس به آنها ميگويد كه در فرودگاه منتظر آنهاست و از آنها جدا ميشود . ميسون پشت فرمان مينشيند و بعد از عبور از چندين ماشين پليس سرانجام ماشينشان منفجر ميشود و صحنه به اتاق بازجويي برميگردد ، جاييكه بار ديگر به ميسون شوك ميدهند .

$: ماشيني كه ميسون و تيمش براي فرار از آن استفاده ميكنند 5 دنده است! چيزي كه در آن دوره ي زماني وجود نداشت .

فلش بك ها از مدتي بعد دوباره پيگيري ميشوند و ميسون به همراه تيمش را ميبينيم كه از بالاي تپه به ساختمان مورد نظر خود نگاه ميكنند . وقتي سيگنال مورد نظر را دريافت ميكنند نبرد خود را از سر ميگيرند و ميسون ، وودز و بومن مقاومت سختي را پشت سر ميگذراند . آنها وارد ساختمان مورد نظر كه فيدل كاسترو در آن واقع است ميشوند و ميسون با صحنه ي آهسته فيدل كاسترو را كه سعي داشت از زن خود به عنوان سپر استفاده كند ، ميكشد .

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] وودز: سگ ديوونه، كاسترو از اون به عنوان سپر استفاده ميكنه ولي اون هنوز ميخواد ازش محافظت كنه؟! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

$: اين قسمت از بازي از انجايي كه بازيكن را مجبور ميكند يكي از رهبران جهاني را به قتل برساند سروصداي زيادي به پا كرد . يك سايت كوبايي معتبر آمريكايي ها را متهم به اين كرد كه انها از انجايي كه نتوانسته اند در پنجاه سال گذشته در واقعيت اين كار را بكنند سعي ميكنند در دنياي مجازي اين كار را انجام دهند! هرچند در اين مرحله نيز همانند واقعيت تيم اعزام شده از ترور فيدل كاسترو عاجز ماندند .

ميسون و تيمش به سختي پيشروي ميكنند و از ميان انبوهي از گلوله و انفجار خود را به هواپيماي اماده كه كارلوس قول داده بود ميرسانند تا فرار كنند . ميسون مسئوليت دفاع از هواپيما تا زمان تيك آف را برعهده ميگيرد . با اظهار نا اميدي بومن از اينكه آنها راه را بسته اند، ميسون از هواپيما پايين ميپرد تا با استفاده از سلاح ضدهوايي راه را باز كند .

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] بومن: وودز، يه مشكلي داريم... اون ماشيناي لعنتي راه رو بستن
ميسون: صداتو شنيدم بومن، اون با من
...
وودز: ديوونه شدي ميسون؟ اونا تيكه تيكت ميكنن... ميسون لعنت به تو!
ميسون (بعد از بلند شدن هواپيما): چاره اي نداشتم وودز... من كاري كه برعهده گرفتم رو بلدم...
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

او موفق ميشود و وودز ، بومن و كارلوس به سلامت فرار ميكنند اما او با ضربه مشت (كراوشنكو) Lev Kravchenko روي زمين ميافتد . ميسون وقتي به هوش مي آيد اولين چيزي كه ميبيند فيدل كاستروست كه ميخواهد ميسون را به عنوان هديه اي به (دراگوويچ) Nikita Dragovich در برابر همكاريشان بدهد . اينجا معلوم ميشود آنهايي كه ميسون و تيمش كشته اند بدل فيدل كاسترو بوده است نه خود او .

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ميسون: تو مردي... ما تو رو كشتيم
فيدل كاسترو: نه... شما يه بدل رو كشتيد... فكر ميكني ما نميدونستيم چه نقشه اي داريد؟!
دراگوويچ: ما هميشه ميدونيم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

كاسترو به دراگوويچ ميگويد كه مطمئن شود ميسون حتما عذاب بكشد . ميسون در خلال بازجوييها اعتراف ميكند كه دراگوويچ اين كار را كرده و او بدجور عذاب كشيده است .

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] فيدل كاسترو (خطاب به دراگوويچ): هر كاري ميخواي باهاش بكن... اون هديه ي من به توست... به افتخار همكاريهاي جديدمون... فقط مطمئن شو كه عذاب ميكشه
دراگوويچ: اون عذاب كشيدن رو ماوراي تاريك ترين وحشتهاش خواهد چشيد! ( خطاب به ميسون) واست نقشه ها دارم آمريكايي [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


اين مرحله چيز خاصي نداشت، مرحله ي بعد Vorkuta كه براي من يكي از بهترين قسمت هاي يك بازي تو عمرم بود به زودي...

من تازه امروز بازیو گرفتم. اول می خواستم بدونم که آهنگ اولش واسه همه همینجوره؟ یعنی تیکه تیکه هست؟ " دینگ - دینگ - دینگ" یک صدا همش میده! بعدش گرافیکشم این که خیلی از نسخه قبلیش پایین تره. واسه همه همینجوره یا مشکل از کنسول یا دی وی دی بازی هست؟ مثلا اونجایی که کمک می کنیم دوستامون با هواپیما دربرن ، بعدش مارو می گیرن ، صفحه سیاه میشه بعدش یک فرمانده رو نشون میده با لباس سبز! اون واقعا گرافیکش مضخرف بود! واسه همه همینه؟

نقل قول:

---

نوشته شده توسط Mobinoo [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

من تازه امروز بازیو گرفتم. اول می خواستم بدونم که آهنگ اولش واسه همه همینجوره؟ یعنی تیکه تیکه هست؟ " دینگ - دینگ - دینگ" یک صدا همش میده! بعدش گرافیکشم این که خیلی از نسخه قبلیش پایین تره. واسه همه همینجوره یا مشکل از کنسول یا دی وی دی بازی هست؟ مثلا اونجایی که کمک می کنیم دوستامون با هواپیما دربرن ، بعدش مارو می گیرن ، صفحه سیاه میشه بعدش یک فرمانده رو نشون میده با لباس سبز! اون واقعا گرافیکش مضخرف بود! واسه همه همینه؟

---

من که همچین مشکلی نداشتم.به احتمال زیاد مشکل خود بازی هست و از دی وی دیه

نقل قول:

---

نوشته شده توسط aha2012 [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

من که همچین مشکلی نداشتم.به احتمال زیاد مشکل خود بازی هست و از دی وی دیه

---

بعدش شما توی "قسمت لوکال > اسپلیت/اسکرین" ، می تونید با دو تا دسته بازی کنید؟ آخه واسه من توی لودیننگش گیر می کنه!

نقل قول:

---

نوشته شده توسط Mobinoo [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

بعدش شما توی "قسمت لوکال > اسپلیت/اسکرین" ، می تونید با دو تا دسته بازی کنید؟ آخه واسه من توی لودیننگش گیر می کنه!

---

راستش امتحانش نکردم
اگه گیر میکنه پس 100 درصد مشکل از دی وی دیه بازیته.عوضش کن

نقل قول:

---

نوشته شده توسط aha2012 [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

راستش امتحانش نکردم
اگه گیر میکنه پس 100 درصد مشکل از دی وی دیه بازیته.عوضش کن

---

سرمو زدم به دیوار رفتم یکی دیگه گرفتم! ممنون از راهنمایی ها!

جناب حسین کجا رفتی پس!؟بیا بقیش رو تفصیر کن سرد شد از دهن افتاد!!!:31:
منتظریم داداش...دمت گرم

آره بسی حال داد خوندیم! حسین بقیشو هم بنویس!