آشنایی با زگيلها ( Warts )
زگيلها Warts تودههاي سفت، به رنگ پوست يا تيرهتر هستند كه در نتيجه يك عفونت ويروسي، بر روي پوست ايجاد ميگردند.
سن
شايعتر از همه در كودكان و بالغين جوان رخ ميدهد.
نحوه زندگي
آب و هواي گرم و مرطوب يك عامل خطر است.
جنس، ژنتيك
عوامل خطر مهمي نيستند. زگيلها كه وروكا هم ناميده ميشوند. تودههاي كوچكي هستند كه توسط پاپيلوما ويروسهاي انساني ايجاد ميگردند. اين ويروسها به سلولهاي پوستي تهاجم پيدا كرده و آنها را وادار به تكثير مينمايند،
بنابراين نواحي ضخيم شدهاي از پوست به وجود ميآيند. زگيلها معمولاً روي دستها و پاها ايجاد ميشوند و عموماً بيضررند. با اين وجود، بعضي از انواع زگيلها، ناحيه تناسلي را مبتلا كرده و شدت بيشتري دارند.
زگيلها در اثر تماس مستقيم با يك فرد آلوده يا از ذرات ويروسي موجوددر پوستههاي پوستي كه اخيراً ريزش كرده، انتقال مييابند. عفونت معمولاً در آب و هواي گرم پخش ميشود.
اكثر مردم، تا سن ۲۰ سالگي حداقل يك زگيل داشتهاند. اما بعضي زگيلها عود ميكنند.
افراد مبتلا به يك بيماري تضعيف كننده سيستم ايمني مثل ايدز ممكن است دچار تعداد زيادي زگيل شوند.
انواع زگيلها
سه نوع اصلي زگيل وجود دارد. اين انواع براساس شكل ظاهري و محلهاي متفاوتي از بدن كه در آنجا به وجود ميآيند، طبقهبندي شدهاند.
زگيلهاي شايع Common warts
اين زگيلها غالباً روي دستها ايجاد ميشوند. اين زگيلها به شكل زير هستند:
- سفت با يك سطح برجسته و خشن
- معمولاً گرد
- با تعدادي نقطههاي سياه كوچك، منقوط شدهاند. نقطههاي سياه، عروق خوني كوچك ميباشند.
زگيلهاي شايع اغلب به صورت گروهي رشد ميكنند.
زگيلهاي پلانتار Plantar warts
اين زگيلها در كف پاها ايجاد ميگردند. هر چند زگيلهاي پلانتار، مشابه زگيلهاي شايع هستند، اما به دليل اينكه دائماً تحت فشارناشي از وزن بدن هستند، به داخل پوست رشد ميكنند.
گروهي از زگيلهاي پلانتار كه به هم متصل مي شوند، زگيل موزائيكي Mosaic wart نام دارند.
زگيلهاي پلانتار به صورت زير هستند:
- در كف پا به صورت مسطح قرار دارند.
- محكم با يك سطح ضخيم شده هستند. - در موقع راه رفتن معمولاً دردناكند.
- با نقاط سياه كوچكي منقوط شدهاند.
ويروسي كه منجر به زگيلهاي پلانتار ميشود معمولاً در اثر پا برهنه راه رفتن در نواحي آلوده مثل رختكنها و استخرهاي شنا، كسب ميشوند.
مروری مختصر بر سرطان بيضه#1
سرطان بيضه سرطان بيضه يک مشکل بهداشتي است که توجه خاص را مي طلبد . از يک طرف شايع ترين سرطان اعضاء توپر مردان سنين ۱۵ تا ۳۵ ساله مي باشد و از طرف ديگر مبتلايان به آن از مراجعه به پزشک امتناع مي کنند . ميزان بروز سرطان بيضه در دو دهه گذشته افزايش داشته و از هر صد هزار مرد ۱۵ تا ۳۴ ساله ۹ نفر به آن مبتلا مي شوند .
* عوامل خطرساز :
از جمله عوامل خطرساز براي ابتلا به سرطان بيضه مي توان به موارد زير اشاره کرد :
۱ - نژاد : احتمال بروز سرطان سينه در يک مرد سفيد پوست ۲٪ براي تمام طول عمر وي مي باشد . ميزان بروز سرطان بيضه در سياه پوستان يک چهارم سفيدپوستان است .
۲ - محل درگيري : سرطان بيضه در طرف راست از شيوع بيشتري برخوردار است . اين امر با شيوع بيشتر کريپتورکيديسم ( نهان بيضگي ) در طرف راست همراه است .
۳ - وضعيت اقتصادي اجتماعي : احتمال بروز تومور بيضه در مرداني که در سطوح اقتصادي اجتماعي بالاتري به سر مي برند ، بيشتر است .
* سبب شناسي ( اتيولوژي )
علت پيدايش تومور بيضه نامشخص است ، اما عوامل مادرزادي و اکتسابي مي توانند در پيدايش سرطان نقش داشته باشند . بطور خلاصه عوامل مؤثر در پيدايش سرطان بيضه را مي توان بصورت زير بيان کرد .
۱- کريپتورکيديسم ( نهان بيضگي )
قوي ترين ارتباط ميان سرطان و بيضه نزول نيافته وجود دارد و شايع ترين نوع سرطان نيز در اين افراد سمينوم است . بيشترين احتمال بروز سرطان ، در بيضه نزول نيافته در نوع شکمي آن وجود دارد و کمترين احتمال مربوط به نوع مغبني ( اينگوينال ) است .
۲ - تجويز استروژن به مادر در دوران حاملگي
۳ - آسيب هاي بافتي بيضه ناشي از ضربه يا عفونت
* علائم باليني و نشانه ها
مروری مختصر بر سرطان بيضه#2
علائم
از جمله علائم سرطان بيضه مي توان به موارد زير اشاره کرد :
۱ - بزرگ شدن بيضه : شايع ترين علامت سرطان بيضه بزرگ شدن بدون درد بيضه است . اين افزايش اندازه معمولاً به آرامي صورت مي گيرد .
ممکن است بيمار از سنگيني بيضه شکايت داشته باشد .
۲ - درد : در نتيجه نرسيدن خون ( انفارکتوس ) و يا خونريزي در ۱۰٪ موارد درد حاد بيضه روي مي دهد .
۳ - علائم مربوط به انتشار سرطان ( متاستاز ) : ۱۰٪ بيماران با شکايات مربوط به انتشار سرطان به ساير نقاط بدن ( متاستاز ) مراجعه مي کنند . شايع ترين شکايت در اين بيماران درد پشت مي باشد .
از ديگر علائم مي توان به سرفه يا تنگي نفس ( انتشار به ريه ) ، بي اشتهائي ، تهوع يا استفراغ ( انتشار به پشت دوازدهه ) ، درد استخوان ( انتشار به استخوان ) ، ورم پاها ( انسداد وريد باب ) اشاره کرد .
۴ - عدم وجود علامت : ۱۰٪ بيماران در هنگام تشخيص شکايتي ندارند و تومور بطور تصادفي پس از ضربه و يا توسط شريک جنسي بيمار تشخيص داده مي شود .
نشانه ها
۱ - معمولاً توده اي در بيضه لمس مي شود و يا بزرگ شدن منتشر آن مشخص مي گردد . توده بيضه سفت و غيرحساس بوده ، اپيديديم براحتي از آن تشخيص داده مي شود.
۲- ممکن است هيدروسل ( آب آوردن بيضه ) سرطان بيضه را همراهي کند .
۳ - معاينه گره هاي لنفاوي از اهميت خاصي برخوردار است .
۴ - بزرگي سينه ( ژنيکوماستي ) نيز بين ۳۰ تا ۵۰ درصد موارد مشاهده مي شود .
*اقدامات تشخيصي
۱ - ارزيابي آزمايشگاهي
در بيماري پيشرفته ، کم خوني ديده مي شود . در انتشار به کبد اختلال در آزمون هاي عملکرد کبدي و در نتيجه انسداد حالب ، اختلال در آزمايش هاي عملکرد کليوي مشاهده مي شود . شاخص هايي در تشخيص و نيز پيگيري درمان سرطان بيضه وجود دارد که عناصر بيوشيميائي خاصي هستند .
۲ - تصويربرداري
با کمک سونوگرافي بيضه مي توان سرطانهاي بيضه را به سرعت و بطور دقيق تشخيص داد . بمنظور درجه بندي سرطان عکسبرداري از قفسه سينه و سي تي اسکن لگن و شکم لازم است .
* تشخيص افتراقي
شايع ترين اشتباه تشخيصي در مورد سرطان بيضه ، اپيديديميت ( التهاب مجاري اسپرم بر ) است . دومين اشتباه شايع تشخيصي هيدروسل ( آب آوردن بيضه ) است . اگر در حضور هيدروسل نتوان بيضه را بطور کامل معاينه کرد ، بايد سونوگرافي انجام داد . نبايد مايع هيدروسل را با سوزن بيرون کشيد .
علائم پوستی در نارسایی مزمن كليه
علائم پوستي شايع در بيماران مبتلا به نارسائي مزمن كليه تظاهرات پوستي در نارسائي كليه تنها در موارد پيشرفته بيماري ديده مي شود و به همين دليل ، اين علائم ارزش تشخيصي محدودي دارند.
بيماران مبتلا به نارسائي مزمن كليه پوست خشكي دارند كه گاهي اوقات ممكن است همراه با پوسته هاي ظريفي باشد . كوچك شدن اندازه غدد عرق در اين بيماران ممكن است در ايجاد اين علامت دخالت داشته باشد . گرچه مقادير بالاي داروهاي مدرنيزيك عامل تشديد كننده خشكي پوست مي باشد .
كم خوني كه بصورت رنگ پريدگي تظاهر پيدا مي كند از علائم اوليه و شايع در نارسايي كليه مي باشد .
تيره شدن رنگ پوست و ناخن در بسياري از بيماران مشاهده مي شود . تيره شدن ناخن معمولا“ محدود به قسمت انتهائي ناخن مي باشد ، البته قسمت انتهايي ناخن قهوه اي يا قرمز هم مي تواند شود . قسمت ابتدائي ناخن سفيد رنگ مي شود ، بنابراين نماي مشخصي را ايجاد مي كند كه در حدود ۱۰% بيماران مبتلا به نارسائي كليه ديده مي شود .
نقاط خونريزي كوچك ( پورپورا ) در پوست شايع است كه احتمالا“ به علت كاهش خفيف تعداد سلولهاي انعقادي خون و يا اشكال در عملكرد اين سلولها مي باشد كه ممكن است توسط دياليز اصلاح گردد .
ترميم زخم در اين بيماران طولاني تر است و اين بيماران ممكن است بيشتر مستعد زخم بستر باشند . اكثريت بيماراني كه مبتلا به نارسائي كليه مي باشند خارش آزاردهنده اي را در بعضي از مراحل پيشرفت بيماري خود تجربه مي كنند. در بعضي از بيماران دياليز باعث بهبودي خارش مي شود در حاليكه در بعضي ديگراز بيماران ممكن است دياليز سبب شروع خارش گردد .
تقريبا“ ۸۰ درصد بيماراني كه دياليز مي شوند خارش دارند و اگرچه پوست بعضي از بيماران خشك به نظر مي رسد اما اكثر بيماران پوست طبيعي دارند . از آنجائيكه خارش در نارسايي حاد كليه غير معمول مي باشد و كاهش ميزان اوره خون باعث بهترشدن خارش نمي شود ، علت اصلي خارش در اين بيماران روشن نيست و كيفيت خارش در بين اين بيماران متفاوت مي باشد .
در بعضي از بيماران خارش دائمي ، وسيع و شديد بوده و در بعضي ممكن است موقتي و محدود به يك قسمت باشد . استفاده از آنتي هيستامين و پمادهاي استروئيدي در كنترل اين خارش مؤثر نمي باشند. اما كرم هاي مرطوب كننده در افرادي كه پوست خشك دارند ممكن است سبب تسكين خارش شود . در طولاني مدت تنها پيوند كليه مي تواند سبب تسكين دائمي اين عارضه ناراحت كننده دراين بيماران شود.
لوپوس ارتيماتوي ديسكوئيد Discoid lupus
لوپوس ارتيماتوي ديسكوئيد Discoid lupus
اختلالي است كه در آن پچهاي خارشدار، قرمز، پوسته دهنده معمولاً بر روي صورت، سر و پشت گوشها ظاهر ميشوند.
سن
بين سنين ۲۵ تا ۴۵ سال شايعتر است.
جنس
در زنان شايعتر است.
ژنتيك
گاهي به صورت خانوادگي مشاهده ميشود.
نحوه زندگي
نور شديد خورشيد باعث شعلهور شدن يا تشديد اين وضعيت ميگردد. لوپوس ارتيماتوي ديسكوئيد (DLE) يك اختلال خودايمني است كه در جريان آن بدن به بافتهاي خودش حمله ميكند. اين بيماري باعث ايجاد يك ضايعه قرمز، خارشدار و پوسته دهنده، به ويژه بر روي صورت، سر، پشت گوشها و هر قسمتي از بدن كه در معرض تابش آفتاب است، ميشود. اين اختلال بيشتر از همه در زنان سنين بين ۲۵ تا ۴۵ سال به وجود ميآيد.
علت نامشخص است، اما احتمال دارد كه يك عامل ژنتيك دخالت داشته باشد، زيرا DLE تمايل دارد كه به صورت خانوادگي ايجاد شود. تماس با نور خورشيد ميتواند باعث شروع يك ضايعه جديد يا بدتر شدن ضايعهاي كه از قبل وجود داشته، شود.
طي يك دوره چندين ساله DLE ممكن است مكرراً با شدتهاي متفاوت، فروكش و عود نمايد. در بعضي موارد ضايعه ناپديد ميشود، اما ميتواند يك ناحيه اسكاري با پوست نازك و بدرنگ برجاي گذارند. در صورتيكه DLE در سر ايجاد شود، آسيب پوستي ميتواند باعث ريزش دائمي مو و ايجاد قسمتهايي طاس بر روي سر گردد.
كارهايي كه پزشك بايد انجام دهد
احتمالاً پزشك شما ترتيبي خواهد داد كه نمونه كوچكي از پوست ناحيه مبتلا جهت تاييد تشخيص برداشته شود. در صورت ابتلا، پزشك ممكن است يك كورتيكواستروئيد موضعي تجويز كند، تا روزي ۲ تا ۳ بار در روي ناحيه مبتلا، به كار بريد.
در صورتيكه با استفاده از كورتيكواستروئيد بهبودي حاص نشود، احتمالاً يك دوره كلروكين كه يك داروي ضد مالاريا است، تجويز ميشود.
اين دارو اغلب باعث تسكين علايم DLE ميگردد. هنگام استفاده از اين دارو پزشك به شما توصيه خواهد نمود به طور مرتب چشمهايتان را معاينه كنيد، زيرا كلروكين ميتواند به تدريج به چشمها آسيب رساند.
كارهايي كه شما بايد انجام دهيد
شما ميتوانيد با دوري گزيدن از خورشيد يا استفاده از يك لوسيون ضدآفتاب جهت محافظت پوستتان در كنترل ضايعه شركت كنيد. كرمهاي مخفي كننده ممكن است ظاهر پوستي را كه تغيير رنگ داده، بهتر نمايد.
پيش آگهي بيماري
بيشتر موارد DLE را ميتوان به طور موفقيتآميزي با كورتيكواستروئيد، درمان نمود. هر چند ممكن است اسكار ايجاد شود. حدود يك نفر از هر ۱۰ فرد مبتلا به DLE، به طرف يك اختلال خودايمني مرتبط، اما به مراتب شديدتر، تحت عنوان لوپوس ارتيماتوي سيستميك (SLE) پيشرفت ميكنند. اين بيماري، قسمتهاي زيادي از بدن از جمله ريهها، كليهها و مفاصل را درگير ميسازد
بیماری مندرومالایی کشگک چیست ؟
مندرومالایی کشگک
این بیماری بیشتر در جوانان دیده می شود و عبارتست از نرم و قطعه قطعه شدن غضروف تحتانی استخوان کشگک علت بیماری به خوبی معلوم نیست و گاه بیماری بعد از وارد آمدن ضربه به زانو خودنمایی می کند که درد عمیق خفیفی در زانو کشگک به وجود می آورد که این درد در هنگام بالا و پایین رفتن از پله ها تشدید می شود. در اکثر موارد بیمار یک دختر ۱۵- ۱۸ ساله است. گاه بیمار از سختی حرکات زانو (stiffness) شکایتی داشته که بعد از کمی راه رفتن بهبود می یابد.
حرکات زانو با صدا همراه بوده (creptitation) و در بعضی موارد بیمار اظهار می دارد که زانو زیر پایش در می رود. رادیو گرافی از نیم رخ زانو پس از تزریق هوا در داخل مفصل، ناهمواری غضروف مفصلی را نشان می دهد، همچنین آرتروسکوپی در صورت وجود ضایعه ای در کشگک آن را نشان می دهد.
در مواردی که درد شدید است، دستورات لازم برای جلوگیری از خم شدن زیاد زانو به بیمار داده می شود. به عنوان مثال به او توصیه می شود که چهار زانو یا دو زانو نشیند، از توالت فرنگی استفاده کند و از پله ها کمتر بالا و پایین رفته و در صورت لزوم یک پله یک پله برود.
بستن زانو بند کشی و تجویز داروهای ضد التهاب مانند آسپرین به تسکین بیماری کمک می کند.
پس از تسکین درد تقویت عضله چهار سر با ورزش های ایزومتریک تا اندازه ای از عود بیماری جلوگیری می کند.
در مواردی که درد بیمار شدید بوده با درمانهای طبی بهبود نیابد از عمل جراحی استفاده می شود.
اعمال جراحی مختلفی مثل تراشیدن غضروف ناهموار ، بلند کردن برجستگی درشت نی با گذاشتن قطعه ای استخوان در زیر آن ، آزاد کردن کپسول مفصلی و … که نتایج آن به خوبی معلوم نیست.
بررسی کم خونی و درمان آن#1
انواع كم خوني و روشهاي درمان آن عارضه كم خوني زماني بروز ميكند كه خون فاقد هموگلوبين كافي است. هموگلوبين به گلبولهاي قرمز خون در حمل اكسيژن از ريهها به تمام اندامهاي بدن كمك ميكند.
كم خوني انواع مختلفي دارد كه هر كدام به دلايل مختلف بروز ميكنند و به اختصار در ذيل معرفي شدهاند:
۱ - كم خوني ناشي از فقر آهن (IDA): اين نوع كم خوني از شايعترين انواع اين بيماري است. فقر آهن زماني بروز ميكند كه بدن فاقد آهن كافي است.
بدن براي ساختن هموگلوبين به آهن نياز دارد. اين حالت معمولا در اثر از دست دادن خون به دليل مشكلاتي همچون عادت ماهانه طولاني و سنگين، زخمهاي داخلي، پوليپهاي روده يا سرطان روده بروز ميكند.
همچنين، رژيم غذايي فاقد آهن كافي ميتواند منجر به بروز اين حالت شود. در دوره بارداري نيز عدم وجود آهن كافي براي مادر و جنين موجب كم خوني از نوع فقر آهن ميشود.
بدن ميتواند با مصرف مود غذايي مانند گوشت گاو، صدفهاي خوراكي، اسفناج، عدس، سيب زميني كباب شده با پوست و تخمه گل آفتابگردان، آهن مورد نياز خود را به دست آورد.
۲- كم خوني مگالوبلاستيك يا فقر ويتامين: اين نوع كم خوني معمولا در اثر كمبود فوليك اسيد يا ويتامين B-۱۲ بروز ميكند. اين ويتامينها به بدن در سالم نگهداشتن خون يا سيستم عصبي كمك ميكنند. در اين نوع كم خوني، بدن گلبولهاي قرمز خوني توليد ميكند كه نميتوانند اكسيژن را به خوبي تحويل دهند.
قرصهاي مكمل حاوي فوليك اسيد ميتوانند اين نوع كم خوني را درمان كنند. فوليك اسيد را همچنين ميتوان از مصرف دانهها و بنشنها، مركبات و آب ميوهها، سبوس گندم و ساير غلات، سبزيجات برگ پهن و سبز تيره، گوشت طيور، صدف و كبد به دست آورد.
گاهي اوقات ممكن است يك متخصص نتواند تشخيص دهد كه علت اين بيماري كمبود ويتامين B-۱۲ است. اين حالت معمولا در افراد مبتلا به كم خوني وخيم بروز ميكند كه در حقيقت نوعي بيماري خود ايمني است. عدم دريافت ويتامين B-۱۲ كافي ميتواند موجب كرخي و بيحسي دستها و پاها، مشكلات در راه رفتن، از دست دادن حافظه و مشكلات بينايي شود. نوع درمان بستگي به عامل مولد بيماري دارد، اما به هر حال مصرف ويتامين B-۱۲ ضروري است.
۳- بيماريهاي نهفته: بيماريهاي خاصي وجود دارند كه ميتوانند به توانايي بدن در توليد گلبولهاي قرمز خوني آسيب برسانند. براي مثال، افراد مبتلا به بيماريهاي كليوي به ويژه بيماراني كه دياليز ميشوند در معرض ابتلا به كم خوني قرار دارند. كليههاي اين بيماران قادر به ترشح هورمونهاي كافي براي توليد گلبولهاي خوني نبوده و در هنگام دياليز نيز آهن از دست ميدهند.
۴- بيماريهاي خوني ارثي: اگر در خانواده سابقه بيماري خوني وجود داشته باشد، احتمال ابتلا به آن در افراد ديگر نيز افزايش مييابد. يكي از امراض خوني ارثي كم خوني گلبولهاي داسي شكل است. به جاي توليد گلبولهاي قرمز خوني طبيعي كه به راحتي درون رگهاي خوني حركت ميكنند، گلبولهاي داسي شكل حركت سختي داشته و داراي لبههاي خميده هستند. اين گلبولها نميتوانند در رگهاي خوني ظريف به آساني حركت كنند و در نتيجه مسير رسيدن خون به اعضاي بدن را مسدود ميكنند. بدن گلبولهاي قرمز داسي شكل را نابود ميكند، اما نميتواند با سرعت كافي انواع طبيعي و سالم جديدي را توليد كند. اين امر موجب بروز كم خوني ميشود نوع ديگري از كم خوني ارثي تالاسمي است. تالاسمي زماني بروز ميكند كه بدن ژنهاي ويژهاي را از دست ميدهد و يا ژنهاي غير طبيعي مختلف از والدين به كودك ارث ميرسد كه به نحوه توليد هموگلوبين تاثير منفي ميگذارند.
۵- كم خوني آپلاستيك: نوع نادري از كم خوني است و زماني بروز ميكند كه بدن به اندازه كافي گلبول قرمز توليد نميكند. از آنجا كه اين امر بر گلبولهاي سفيد نيز تاثير ميگذارد، از اين خطر بالاي بروز عفونتها و خونريزيهاي غير قابل توقف ميشود. اين حالت دلايل مختلفي دارد كه عبارتند از: الف - روشهاي درماني سرطانها (پرتودرماني و شيمي درماني)
ب- قرار گرفتن در معرض مواد شيميايي سمي (مانند مواد مورد استفاده در برخي حشرهكشها، رنگ و پاك كنندهها و شويندههاي خانگي)
پ ـ برخي داروها (مانند داروهاي مخصوص درمان روماتيسم مفصلي)
ت- بيماريهاي خود ايمني (مانند لوپوس)
ث - عفونتهاي ويروسي كه بر تراكم استخواني تاثير ميگذارد.
بررسی کم خونی و درمان آن#2
نوع درمان بستگي به ميزان حاد بودن كم خوني دارد. اين بيماري را ميتوان با تعويض خون، مصرف دارو و يا پيوند مغز استخوان درمان كرد. كم خوني براي پيشرفت در بدن به گذر زمان احتياج دارد. در آغاز ممكن است هيچ علايمي بروز نكند و يا علايم بيماري بسيار خفيف باشد، اما با پيشرفت بيماري ميتوان شاهد علايمي چون خستگي، ضعف، عدم توانايي در كار و تحصيل، كاهش دماي بدن، پريدگي رنگ پوست، ضربان قلب سريع، كوتاهي تنفسها، درد سينه، سرگيجه، تحريك پذيري، كرخي و سردي دستها و پاها و سردرد بود. تشخيص اين بيماري با انجام يك آزمايش خون امكانپذير است. در صورت مثبت بودن جواب آزمايش و ابتلا به كم خوني انجام آزمايشات ديگري نيز براي تشخيص نوع آن ضروري است. انتخاب نوع درمان كم خوني بستگي به علت بروز آن دارد. براي مثال، نحوه درمان كم خوني گلبولهاي داسي شكل با نحوه درمان كم خوني ناشي از رژيم غذايي فاقد آهن يا فوليك اسيد متفاوت است. از اين رو براي كشف بهترين روش معالجه بايد به متخصص مربوطه مراجعه كرد.
به روشهاي گوناگون ميتوان مانع از بروز برخي انواع كم خوني شد كه مجموعهاي از آنها در زير آمده است؛
۱- مصرف غذاهاي حاوي آهن زياد از جمله گوشت قرمز، ماهي، مرغ، تخممرغ، ميوههاي خشك شده، عدس و لوبيا، سبزيجات سبز برگ پهن مانند اسفناج، كلم و يا غلههاي حاوي آهن غني شده.
۲- مصرف مواد خوراكي كه جذب آهن را در بدن افزايش ميدهد مانند آب پرتغال، توت فرنگي، كلم و يا ساير ميوهها و سبزيجات حاوي ويتامين C.
۳- خودداري از نوشيدن قهوه و چاي همراه با وعدههاي غذايي چرا كه اين نوشيدنيها جذب آهن در بدن را دشوار ميكند.
۴- كلسيم جذب آهن را مشكل ميكند لذا براي به كار گرفتن بهترين روش براي مصرف كلسيم به ميزان مناسب و كافي با پزشك متخصص بايد مشورت كرد.
۵- اطمينان از مصرف كافي فوليك اسيد و ويتامين B-۱۲ در رژيم غذايي
۶- مشاوره با پزشك براي خوردن قرصهاي مكمل آهن چرا كه مصرف اين قرص بدون مشورت با فرد متخصص صحيح نيست. اين قرصها در دو نوع فروس و فريك ارايه ميشوند. جذب فروس در بدن بهتر صورت ميگيرد اما اثرات جانبي مانند تهوع، استفراغ و اسهال در پي دارد با اين حال اين اثرات جانبي را ميتوان با كمك برخي اقدامات كاهش داد، از آن جمله اينكه ابتدا با نيمي از دوز تجويز شده شروع كرد و به تدريج آن را به دوز كامل رساند. قرص را در دوزهاي تقسيم شده مصرف كرد. قرص را همراه با غذا مصرف كرد و اگر نوعي از قرص آهن مشكلاتي ايجاد ميكند با متخصص مربوطه براي مصرف نوع ديگر مشورت كرد.
۷- زناني كه باردار نبوده اما در سن بارداري قرار دارند بايد هر ۵ تا ۱۰ سال يكبار آزمايش كم خوني بدهند. اين امر حتي در شرايط سلامت بايد صورت گيرد. انجام اين آزمايشها بايد از زمان نوجواني آغاز شود.
۸- همچنين زناني كه باردار نيستند و در سن بارداري قرار دارند در صورت داشتن علايمي چون عادت ماهانه شديد و طولاني، مصرف آهن كم و يا تشخيص قبلي ابتلا به كم خوني بايد هر سال آزمايش خون بدهند. اكثر افراد از طريق يك رژيم غذايي سالم و منظم ميتوانند از غذاهاي سرشار از آهن استفاده كنند اما برخي افراد نميتواند آهن كافي بدست آورند كه مهمترين اين افراد دختران نوجوان و زنان در سن بارداري هستند كه يا در هر عادت ماهانه خون زيادي را از دست ميدهند يا بيش از يك بچه دارند و يا از IUD استفاده ميكند.
كودكان نوپا و زنان باردار نيز در اين گروه هستند. اين افراد بايد به طور دورهاي آزمايش كم خوني بدهند و در صورت فقر آهن حتما بايد با مشورت پزشك از مكملهاي آهن استفاده كند كه نحوه درمان مشكل آنها بر عهده پزشك است.