ميرزا حبيب متخلص به قاآنی فرزند محمدعلی گلشن از شعرای بزرگ دربار فتحعلی شاه و محمد شاه و اوايل سلطنت ناصر الدين شاه بود.
وی در شيراز متولد شد و چون از هفت سالگی يتيم گرديد تحصيلات مقدماتی را در همان شيراز فرا گرفت و در اوان جوانی عازم مشهد شد تا در آنجا به ادامه تحصيل بپردازد و ضمناً ميدان تازه ای برای کسب معاش پيدا کند.
قاآنی در ادبيات عرب و فارسی مهارت کافی يافت و به حکمت نيز علاقه سرشاری داشت و می توان گفت شهرت شاعری او لطمه به شهرت او به عنوان يک حکيم دانشمند زده است در حکمت او را همپايه ملاصدرا و حاج ملاهادی سبزواری و در شرعيات مرتضی انصاری شمرده اند. از اين رو فتحعلی شاه او را « مجتهد الشعراء » لقب داد و محمد شاه نيز قاآنی را « حسان العجم» می خواند زيرا در شعر مخصوصاً قيصده سرايي چنان برکلام تسلط داشت که مايه اعجاب هر خواننده آثار اوست.
قاآنی شايد اولين شاعر ايرانی است که بر زبان فرانسه تسلط داشت. همچنين در رياضيات کلام و منطق نيز استادی مسلم به شمار می رفت ولی افسوس که برای مضامين اشعارش از آن همه علم و اطلاعات وسيع استفاده کافی ننمود و شعر را وسيله ای ارتزاق و تفنن می دانست نه هنر.
هنر از لحاظ لفاظی و به کار بردن صنايع شعری و ابتکار در قوافی بی نظير است. قاآنی علاوه بر ديوان اشعارش که در حدود هفده هزار بيت است کتابی بنام پريشان به سبک گلستان درنثر نگاشته که مضامين آنهم مملو از داستان های متهجن و توام با الفاظ رکيک است. وفات قاآنی در سال 1271 اتفاق افتاد و در تهران مدفون شد.
زادگاهش قريه دشت ارژن فارس (هفت فرسنگي شيراز) بود و قبيله اش در كازرون احترام فوق العاده داشتند و حتي پس از آن كه كازرون به دست مسلمين افتاد، اين طايفه از پرداخت جزيه معاف شدند. از رجال برجسته قبيله سلمان، يكي شيخ ابواسحق ابراهيم بن شهريار بن مهريار كازروني است كه در مدت عمر خود صدقات سلمان فارسي را از بيت المال خلفاي عباسي مي گرفت و بين افراد عشيره تقسيم مي نمود.
نامش پيش از اسلام روزبه بن وخشودان بود.
سلمان هنگامي كه مژده ظهور پيغمبر را شنيد عازم تهامه شد. اما در بين راه اسير گرديد و او را به يك يهودي فروختند. يهودي نيز سلمان را به زني از طايفه بني سليم فروخت. پيغمبر هنگام عبور، مهمان خداوند سلمان شد و او را كه ايمان آورده بود خريده آزاد كرد.
وي چنان مورد علاقه رسول ا... قرار گرفت كه سلمان محمديش ناميد. سلمان از حواريين حضرت رسول و در شمار اهل بيت عصمت و طهارت مي بود كه زهد و تقوي و وفور عقل و عملش مورد تأييد پيغمبر و بزرگان اسلام بود. سلمان در زمان خلافت عمر، والي مدائن شد. در آن هنگام به كاخ والي نرفت بلكه در دكاني مي نشست و به امور مردم رسيدگي مي نمود. سلمان داراي چنان مقامي بود كه پس از مرگ، حضرت علي با دست خود او را غسل داد. درباره سلمان در كتب متعدد قلمفرسايي زيادي شده كه جامع ترين آنها در كتاب نفس الرحمن اثر علامه نوري حاج ميرزا حسن و اواخر جلد ششم و جلد هشتم بحارالانوار مجلسي آمده است.