اعتراف می کنم برعکس این دوستمون، در گرم ترین روز های سال هم بدون پتو نمیتونم بخوابم.نقل قول:
یعنی اگه وسط کویر هم باشم، باید یدونه پتو داشته باشم بعد بخوابم!
اعتراف می کنم جرئت نمیکنم بعضی از اعترافات مو بنویسم!:n02:
Printable View
اعتراف می کنم برعکس این دوستمون، در گرم ترین روز های سال هم بدون پتو نمیتونم بخوابم.نقل قول:
یعنی اگه وسط کویر هم باشم، باید یدونه پتو داشته باشم بعد بخوابم!
اعتراف می کنم جرئت نمیکنم بعضی از اعترافات مو بنویسم!:n02:
داداش شما مثل خودمی شدیدنقل قول:
منم نمی دونم که چجوری باید خانواده رو راضی کنم که نه تخت می خوام و نه تشک :n03:
اعتراف میکنم حال و هوای اخره سال و شوق مردم به خرید رو دوست دارم
اعتراف میکنم که قبل عید از خوده عید و بعدش قشنگتره
اعتراف میکنم با این که کلی کار سرم ریخته ولی حوصله هیچکدومشو ندارم و ملتو دارم میپیچونم :|
اعتراف میکنم هر وقت توی کوچه با یکی سلام و احوال پرسی میکنم بهش میگم بفرمائید خونه... در صورتیکه دارم خلاف جهت مسیر خونمون حرکت میکنم o.0
اعتراف میکنم به عشق در یک نگاه اعتقاد دارم چون به تعدد عشق در تعدد نگاه ها اعتقاد دارم 0~0
اعتراف میکنم یکی از فانتزیام توی ابتدایی این بود که وقتی معلم یه سوال می پرسه من دستمو میگیرم بالا بهم نگاه کنه بگه تو بگو :)
اعتراف میکنم تو 80 درصد مواقع به نفر دقیقاً پشت سریم نگاه میکرد و میگفت تو بگو. به خیال اینکه منو میگه هنوز اشک شوق تو چشام حلقه نبسته بود که یه صدای نکره از پشت سرم میومد:n34:
اعتراف میکنم همیشه همه جا اسم من آخرین نفره `Ḭ`
اعتراف میکنم وقتی خندم میگیره نمیتونم کنترلش کنم ولی گریمو راحت کنترل میکنم. اینم شانسه؟ اونوقت من میشم آدم خله o(`~`)o
اعتراف میکنم خنده تلخ من از گریه غم انگیز تر نیست. لامصب گریه هام هم شیرینن ........ الکی مثلا من خیلی باحالم `ᴥ`
شدید با حرفت موافقم :n02:نقل قول:
اعتراف میکنم از اون دسته دانشجو هایی هستم که همیشه جلوی کلاس میشینم |:
+
+
اکثرا هم میدونند من کجا میشینم یه بار دیر رسیدم سر کلاس و یه بنده خدایی جای که همیشه میشینم نشسته بود وقتی اومدم داخل کلاس استاد درسو نگه داشت برگشت به طرف گفت پاشو که صاحبش اومد :n02:
اعتراف می کنم کار این مخبر خیلی درسته! مخصوصا عکس پروفایلش خیلی جالبه:n01:
اعتراف میکنم شارژ َADSL تمام شده دارم با ایرانسل میام نت
اعتراف میکنم دوست دارم پست زیاد بزارم ولی نمیدونم چرا حسش نیست!
اعتراف میکنم پیاز سرخ شده رو دوست ندارم ولی عاشق سیب زمینی سرخ کرده ام:n33:
اغتراف میکنم چند وقته میخوام XBOX بگیرم ولی هر وقت پولش جور میشه میرم یه چیز دیگه میخرم نمیدونم چرا!!!!:n24:
اعتراف میکنم خیلی ایده ها داشتم واسه تاپیک زدن بیشترشون مربوط میشدن به انجمن علوم انسانی ولی به دلایل مثل این دلیل که موضوعش خوب نباشه برام خنده کنن یا دلیلی مثه اینکه چطوری استارت بزنم (پست اول) :n02:
اعتراف میکنم از زمانی که انجمن که علوم انسانی تاسیس شد خیلی از تاپیک هاش رو خوندم ولی تعداد پست هام توش دست شمارن :دی
اعتراف میکنم حال خوندن پست های بلند رو ندارم و فقط بعضی وقت ها پست های بلندرو میخونم :n02:
اعتراف میکنم وقتی وارد تاپیکی میشم فقط پست هایی رو که از نظر تعداد لایک ها بیشترن میخونم (گزینشی عمل میکنم :دی! ... هرچند که شاید معیار خوبی نباشه) مگه از موضوع و مضمون تاپیک خیلی خوشم بیاد همه پست هارو بخونم
اعتراف میکنم "آقای سوتی" هستم و اعتراف میکنم تو انجام دادن کارها خیلی سرعت عملکردم پایینه :n34::n35::دی
اعتراف میکنم زیر 90% پست هام علامت ویرایش میفته اکثرا با اختلاف 3-4 دقیقه ای با زمان ارسال
اعتراف میکنم خیلی اعتراف ها هست که باید بکنم که الان یادم نیست
اعتراف میکنم خیلی تو دادن پست سخت گیر شدم نمیدونم چرا:n02:
عجب اعترافاتی
دمتون گرم بچه ها
Sent Fourum My Xperia Z2
@ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گفته های تقی میشه گفت اعتراف ، چون کاملا میشه استفاده های سو داشت ازشون [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ فقط اشاره کنم که لطف کن و از همون بنده خدا Led Zeppelin ترک You shock me رو گوش کن که دقیقا درک کنی حس من موقع خوندن اون اعتراف آخری چی بود [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ]
اعتراف میکنم که Gay هستم و نایس تو میت یو بویز [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اعتراف میکنم که اینقد موارد آرایشی بهداشتیم زیاده که هرروز بمدت 1 ساعت قبل صبحانه و 1 ساعت قبل خواب شب بایستی انجامشون بدم !
اعتراف میکنم که دوران بچگی خیلی سختی کشیدم هیچوقت دلم نمیخواد به اون دوران برگردم یا حتی درموردش فکر کنم
اعتراف میکنم خیلی سنگدل هستم خیلی [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اعتراف میکنم برادرزاده هام رو خیلی دوست دارم زندگین اصلا [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] بچه خیلی دوست دارم اما خب ... [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اعتراف میکنم که اینقد انیمه دیدم و مانگا خوندم که دیگه مغزم فضا برا ذخیره سازی کارای مهم تر نداره [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] با اینحال معتادم بهشون و اگه روزی استعمال نکنم کبکم خروس نمیخونه
اعتراف میکنم که بعضی اوقات شورش رو دیگه در میارم . بعنوان مثال یه مدتی با Meghan Trainor خیلی حال میکردم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] اینقد اهنگاش رو گوش کردم که دیگه با دیدنش ..... میگیره [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] یا مثلا در همین پست که خیلی از اسمایلی استفاده نمودم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بسه دیگه دیره ... خوابای خوب خوب ببینید [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اعتراف میکنم در بین تمامی فروم هایی که مدت زمانی میهمانشان بوده ام، انجمن پی سی ورلد در مجموع و بدون در نظر گرفتن استثناها با سعه صدر ترین مدیرها رو داره.
وقتی کاربری رو اخراج کردن، ندیدم حرمت هارو از بین ببرن.
تا حد ممکن اجازه ندادن بحث های خاله زنکی، فضا رو تحت تاثیر قرار بده.
و یک احترام متقابل بین کاربران و مدیران دیده میشه و مهم ترین ویژگی که من میبینم:
عدم وجود نگاه از بالا به پایین هست. (چیزی که در فضای واقعی و مجازی کشور ما به وفور در همه جا دیده میشه)
و خوشحالم در این آخرین مقصد مجازی میتونم با آرامش مدتی بمانم و با خاطره ای خوش با این فضا وداع کنم ...
اعتراف میکنم که اصلا شنای حرفه ای بلد نیستم و فقط کمی بلدم زیرآبی برم و کرال سینه و پشت بلدم.
اعتراف میکنم که از عنکبوت شدیدا متنفرم و بدم میاد
اعتراف میکنم که اگر ثروتمند بودم، خرج کردنم فقط برای لوازم های تکنولوژی و خانه های مدرن میشد. ماشین های مورد علاقم و هیچ تفریح نادرستی نمیکردم
اعتراف میکنم که اگر از کسی ناراحت بشم هیچوقت فراموش نمیکنم، کینه ای نیستم ولی آلزایمر هم ندارم!
اعتراف میکنم که چند ماه پیش تو یه جایی بی تربیتی کردیم، خصوصا نسبت به مدیر Sir0c0 عذر میخوام من... نفهم بودم و شاید هستم هنوز :دی
اعتراف میکنم که ۹۰٪ کارام جوگیریه. یهو کاری رو شروع میکنم، بعد بادم زده میشه و نیاز به شارژ دوباره. مثلا همین کاربر فعال شدنم. و میدونم بزودی فعالیت خوبی در انجمن بازی های کامپیوتری خواهم داشت و یکی دو هفته بعدش، باز بادم زده میشه...
اعتراف میکنم اکثر مواقع بازی کامپیوتری رو به همه چی ترجیح میدم.
اعتراف میکنم وقتی تصمیم به ترک عادت بکنم، خیلی خوب ترکش میکنم.
اعتراف میکنم که حسودم ... ولی عمل منفی انجام نمیدم.
اعتراف میکنم چندین بار در جواب سوالی که پاسخ خاص داشته و من گوش نکردم، الکی گفتم "بله" ضایع بازار شده.
اعتراف میکنم نمیدونم از رقص کلا بدم میاد، یا بخاطر اینه که اصلا بلد نیستم برقصم :-/
اعتراف میکنم عاشق گربه ها هستم و همین الانش ۶تا تو حیاط هست.
کشیشان نا را در بهشت جای دهید :>
Sent from my ST15i using Tapatalk
سلام ...
والا اعتراف که زیاد دارم ، منتها یکی از اون ها که مربوط می شه به انجمن اینه که :
اعتراف می کنم که هروقت به انجمن سر می زنم اولین جایی که چک می کنم قسمت [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] انجمنه و هنوز فکر می کنم امکان ناظر شدنم توی انجمن هست :n08:
اعتراف می کنم امسالم از سال قبلم بهتر بوده اما اونطوری نبوده که راضی کننده هم باشه
اعتراف می کنم این دنیای الکترونیک گاها خیلی بهتر از بهترین نزدیکانم به دادم می رسه توی امور آموزشی و تربیتی ...
نمونه اش همین تاپیک تجربیات یا آداب معاشرت
اعتراف میکنم تا الان بسیار پیش امده که از خودم پرسیدم چرا بعضی از کاربران به این راحتی به کاربرای دیگه توهین میکنن و شخصیتشون رو تخریب میکنن ...
اعتراف میکنم از کاربرانی که علاوه بر دانش، احترام به دیگران هم در پستهاشون موج میزه بسیار خوشم میاد ...
اعتراف میکنم @ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] را انگونه که باید نشناخته ام .... [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اعتراف میکنم که روز به روز خواص بیشتری دارن در این انجمن مردود میشن :n15:
اعتراف میکنم که:n09:
اعتراف میکنم که:n36:
اعتراف میکنم که:n39:
اعتراف میکنم که تم لاینمو سیاه کردم تا بهش معتاد نشم (و نشدم):n02::n26:
صادقانه و شجاعانه ! اعتراف میکنم...
که رفته رفته، دارم دچار "خود سانسوری" شدید میشم.
الان معنی حرف بابک، در بهمن 92 رو میفهمم که گفت "دیگه برام بسه"
اولین باری که بابک بهم زنگ زد اینقدر هول شدم که گوشی از دستم افتاد و داغون شد، حتی !
اولین دفعه ای که با میثم صحبت کردم، قبل از اینکه تلفن رو جواب بدیم فهمیدیم میثمه، چون تنها دوست 911 ییم میثم بود و هست...
قلیل و معدود و محدود اند پست های من که ویرایش نشده باشن و اگر "خط ویرایش" برای مدیران و ارشدها فعال بود، جز "آواتار" و "با تشکر مهران..." خط ادیت هم جزء عناصر ثابت پست های من میبود.
و چند اعتراف دیگه، که باشه سر فرصت
با تشکر مهران...
اعتراف می کنم اولین باره میبینم آقا مهران ( @ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ) توی پستش، خط هاش نا میزونه.
همیشه پست هاش طوریه که همش شون عین یه دفتر یک جا تموم میشه.
- اعتراف می کنم کلی فیلم ندیده توی کامپیوتر دارم یعنی یه مریضی دارم به نام فیلم گرفتن و ندیدن :دی
باورتون نمیشه فیلم هایی مثل Seven Samurai و Citizen Kane و Cinema Paradiso رو بیش از 3-4 سال پیش گرفتم ولی هنوز نتونستم ببینم!
فیلم های قدیمی رو خوب می بینما ولی اعتراف می کنم یه سری فیلم ها توی کامپیوترم طلسم شدن!
- اعتراف می کنم به ادبیات علاقه دارم و انجمن ادبیات رو هم چند سال پیش زیاد سر می زدم ولی نمی دونم چرا خیلی وقته بهش سر نزدم و کلا فک کنم شکلش عوض شده
- اعتراف می کنم الان با اعتراف بالایی دوس دارم احمد بیاد بگه قضیه انجمن ادبیات چیه و الان چه تغییراتی داشته و کلا چه جوریاست :دی
- اعتراف می کنم این خواص که سروش اشاره می کنه رو نمی دونم کیا هستن و ذهنم سراغ یه خواص دیگه میره :دی
- اعتراف می کنم برخلاف اون دوستمون که اشاره کرد ، من از اون دانشجو یا دانش آموزایی بودم که همیشه آخر کلاس می شینن :دی
- اعتراف می کنم توی این سه روز اخیر سه تیم فوتبال مورد علاقم حسابی گل کاشتن :n27:
اعتراف می کنم امروز بعد از حدود 3-4 ماه بالاخره اون مقدار وقت خالی که می خواستم ردیف شد و رفتم آرایشگاه، ریش و موهام رو اصلاح کردم.(تو این مدت دست بهشون نزده بودم.) الان راه که می رم صورتم یخ می کنه. همش توهم دارم که داره نسیم میاد :n02:
اعتراف میکنم که خیلی تصمیم ها دکمه برگشت نداره
اعتراف میکنم هنوزم به خودم مدیونم و بدهکارم
اين تايپيك من رو به ياد اتاق اعتراف در كليسا می‌ندازه... جايی كه كشيش به اعترافات فرد (گناهكار!) گوش میده و براش آرزوی آمرزش می‌كنه!
خب، حالا كه وارد تايپيك شديم... يك اعتراف هم بكنيم ديگه!
- اعتراف می‌كنم كه از [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] به شدت واهمه دارم!
يعنی هر وقت من از اين مخبر پيام‌ی، با عنوان مثلا "پست شما حذف شد..." دريافت می‌كنم... اين دلم، هری (!) می‌ريزه پايين! میدونم آخر سر هم از دست ايشان سكته می‌كنم!
- اعتراف می‌كنم كه بيش از 1000 پيام بازديد كننده تاييد نشده دارم...
..و فكر هم نمی‌كنم كه بخوام (يا بتونم!) تاييد‌شون كنم! پس سوال نكنيد!
- اعتراف می‌كنم كه در پست‌هام خيلی خيلی خيلی كم (يا بسيار بسيار بسيار به ندرت) از اسمايل‌ی‌ها استفاده می‌كنم...
.. نمیدونم شايد دليل خاصی برای اين كار نباشه، اما بيشتر اوقات واقعا نيازی به استفاده از اسمايل‌ی، نمی‌بينم خب!
- اعتراف می‌كنم كه از نرم‌افزار AdBlock Plus برای جلوگيری از مشاهده تبليغات در اين فروم استفاده می‌كنم...
.. البته میدونم كه انجمن به درآمد اينگونه تبليغات نياز داره... اما از تبليغات بيزارم و ناچار از نرم‌افزار اددبلاك استفاده می‌كنم... به هر حال می‌بخشيد!
- اعتراف می‌كنم كه به يكی از كاربران (خانم) فروم نظر (!) داشته‌ام...
.. و بی‌جهت در ليست دوستانم، هم نگرديد... يا اقدام به جستجو كنيد... چون ايشان نه در ليست دوستانم، هستند و نه فكر می‌كنم كه بتونيد با جستجو پيدا كنيد.
ويرايش:
- اعتراف می‌كنم كه در تايپيك [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] انجمن ادبيات... از برنامه "مشاعره" برای پيدا كردن اشعار استفاده می‌كنم!
و بعد از اين اعتراف احساس سبك‌ی، دارم...!!!
یه نفری بود قبلا تو لیست دوستانم که دو سه سال پیش از سایت رفت. منم چون زیاد باهاش ارتباط نداشتم از لیست دوستان حذفش کردم.
چند ماه بعد دیدم دوباره برگشته ولی خب دیگه ادش نکردم.
اعتراف می کنم چند روز پیش فهمیدم که اونی که برگشته اصلا اون نیست که :n02:
یه کم یوزرنیم هاشون شبیه هم بوده فقط و من دو سه سال در گمراهی به سر میبردم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اعترف میکنم که از اعتراف کردن میترسم !!
اعتراف میکنم موقع تقسیم غذا یا هر خوراکی دیگه ای قسمت بزرگتر و بهتر رو برا خودم بر میدارم :n09:
۱ -اعتراف میکنم که دو فصل از سریال ۱۰۰ رو گرفتم . تا قسمت ۱۱ هش رو هم دانلود کردم ولی حال ندارم نگاه کنم :n02:. هر روز که میرم سر کار ٬ دوستم واسم تعریف میکنه ٬ خیلی هیجان زده میشم که برم نگاه کنم ولی شب که میرم خونه باز حال ندارم بشینم نگاه کنم .:n03:
۲- تازه این که چیزی نیست. واکینگ دد رو هم دو قسمتش رو دیدم با اینکه خیلی لذت بخش بود ولی باز طبق جمله بالا حال ندارم برم نگاه کنم :n02:
۳ -اعتراف میکنم یکه ۲۴ ساعت سیستم رو دانلود بود و اون چیزی که داشت دانلود میکرد ۱۰۰ قسمت از سریال پاروچین بود . به هرکی میگم بهم میخنده.
خوب دوس دارم. :n22:
کلا یه مدته حال ندارم :23:
(آقا اعتراف سوم خیلی سنگین بود وجدانن ) :n08:
اغتراف میکنم که در این انجمن فقط یک نفر هست که حرفاش روم تاثیر داره و میتونه تصمیمم رو عوض کنه:n39:
اعتراف میکنم که از کرم و شامپو گرفته تا عطر و حتی پزشک و خیاط و ارایشگر، به کارکرد هر وسیله و شخصی که خیلی دلبسته شدم ناک اوت شد:n04:
وسایل از خط تولید خارج شده
پزشک مذکور تغییر شغل داده
ارایشگر ترجیح داده خانه نشین شود
و خیاط نیز به خارج از کشور کوچ کرده است :دی
((سفارشات جهت انقراض هروسیله و شخصی پذیرفته میشود:n08:))
اعتراف میکنم که 20 دقیقه فکر کردم تا یه چیزی پیدا کنم که در قالب "اعتراف میکنم" بیاد
و اعتراف میکنم که جای بعضی ها خیلی خالی هست توی انجمن ، مخصوصا 1 نفر که کلا برام معما شده چی شد که دیگه نیست.
اعتراف میکنم که کمی تنها هستم و تقصیر خودم بوده که اینطوریه
اعتراف میکنم که نصف کتاب هایی که میخونم به هیچ دردم نخواهند خورد اما به هر حال میخونم .
اعتراف میکنم که یکمی socially awkward تشریف دارم .:n41:
اعتراف میکنم که با اینکه از اون آدم هایی هستم که به همه میگم در لحظه زندگی کنید اما خودم درونن از آینده میترسم.
اعتراف میکنم که هیچوقت نخواستم دل کسی رو بشکنم اما متاسفانه دل اکثر افراد رو شکستم .
اعتراف میکنم که در گذشته به افراد مذهبی بدبین بودم .
اعتراف میکنم که الان که این همه اعتراف میکنم نوشتم یکم هم حالم گرفت و هم کلمه ی "اعتراف میکنم" برام بی معنی شد ... (وقتی یه کلمه رو زیاد بگید یجوری میشه ... معنیشو از دست میده :n02: )
اعتراف می کنم الآن حداقل 1 هفته می شه که می خوام یه تاپیک تو انجمن ادبیات بزنم، ولی تو اون تایمی که واسه P30 اومدن مشخص کردم، تا میام، می شینم پای تاپیک های مختلف و دیگه نمی رسم اون تاپیکه رو بزنم.:n27:
اعتراف می کنم الآن چند روزه دارم یه اشتباه تکراری (شاید دوست داشتنی) رو تکرار می کنم و احتمالا بعدا پشیمون خواهم شد.
اعتراف می کنم چند وقته کتاب نخوندم. (نمی دونم چرا یهو دلم گرفت.) انقدر درگیر کارام یا شاید روزمرگیام شدم که حتی داشت یادم می رفت که یه برنامه منظم واسه کتاب خوندنم داشتم. الآن که داشتم به اعترافات فکر می کردم این تو ذهنم اومد.
اعتراف می کنم که الآن به این نتیجه رسیدم که این تاپیک چقدر می تونه واسه خود اعتراف کننده مفید باشه. حتی اگه یه اعترافی رو بنویسه و بعد پاکش کنه. همین که توسط خود شخص نویسنده دیده بشه، می تونه تاثیر خودش رو بذاره.
اعتراف میکنم
از کلش آف کلنز اصلا خوشم نمیومد ولی بعدا خیلی معتادش شدم.
اعتراف میکنم
میخواستم برای دخترهای انجمن یه هدیه کوچیک تهیه کنم و بفرستم اما انقدر درگیر خونه تکونی و کارهای مختلف شدم نتونستم.
اعتراف میکنم
پیگیر ایجاد انجمن بازارچه شدم و میخواستم اولین نفر برای کارهای هنری خودم تاپیک بزنم ولی هنوز که هنوزه اقدامی نکردم. : دی
اعتراف میکنم که یکی از کاربران هست کلا نظراتش بسیار متفاوت با منه ولی
تنها گزینه ای هست که با وجود اختلافات واقعا از اخلاقیاتش خوشم میاد :دی
@ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اعتراف میکنم سال 93 سال مزخرفی بود برام
اعتراف میکنم گاها پست های بس خنده داری میبینم و دوستان بسیار طنازی رو :n08:
اعتراف میکنم هیچ دوست واقعی هم سن خودم یا کوچیکتر از خودم ندارم
اعتراف میکنم فقط 2 تا دوست صمیمی دارم ...
اعتراف میکنم گاهی وقتا از زندگی خسته میشم .
اعتراف میکنم که گاها به افراد مشهور که مُردن حسودیم میشه .
اعتراف میکنم که این دومین پست اعتراف میکنمم بود :n31:
اعتراف میکنم این همه که من روی بعضی رابطه ها کار کردم اگه روی درسم کار میکردم الان 2 تا دکترا داشتم .
اعتراف می کنم از آواتا بالایی خیلی خوشم میاد. البته به چشم برادری!
حالت زیبایی داری پر از تفکره!
من باز يك سری اعتراف بكنم...؟!
- اعتراف می‌كنم كه آواتار befermatooo (و تعدادی ديگر) و نيز امضاءهای برخی از دوستان كه دارای تصاوير بزرگ، حجيم و يا نامتعارف هستند رو به نرم افزار AdBlock Plus اضافه كرده‌ام.
دوستان، لطفا ناراحت نشيد... و مرا نيز ببخشيد!
@ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
- اعتراف می‌كنم كه در انتخاب دوستان در اين انجمن بسيار حساس هستم... و سعی دارم كه ليست را هر چه مناسب‌تر نگاه دارم!
محتوای مخفی: توضيح
- اعتراف می‌كنم كه تنها با يكی از كاربران فروم، به صورت تلفنی صحبت كرده‌ام!
باز لطفا... سعی نكنيد كه ليست دوستام‌و، رو چك كنيد و يا از من سوال كنيد كی بوده و چی گفتی و اين حرف‌ها...!!!
- اعتراف می‌كنم كه بيشتر اعترافات‌م، را محدود و مربوط به انجمن كرده و هيچ تمايلی به گفتن اعتراف از خارج از حوزه انجمن رو ندارم.
- اعتراف می‌كنم كه علی‌رغم توصيه (و اصرار) دوستان، تمايلی به تعويض نام كاربری‌ام ندارم... مگر در آينده (بسيار) دور!
- اعتراف می‌كنم كه خيلی دوست دارم كه با بابك بيشتر آشنا بشم... اما تا به حال اين فرصت پيش نيومده!
@ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
- اعتراف می‌كنم كه بسيار علاقه‌مند هستم كه تنها با 3 نفر از كاربران فروم، از نزديك ملاقات كنم...
.. مهران، احمد و از نفر سوم كه خانم هستند، بنا به دلايل شخصی اسم نمی‌برم... پس سوال نكنيد!
@ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
@ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
???
- اعتراف می‌كنم كه خيلی دوست دارم چهره تعدادی از كاربران فروم رو ببينم...
به خصوص دوستانم، كه از انجمن ادبيات هستند و ادمين انجمن و نيز ادمين كوچك (!)... اما فكر نمی‌كنم كه ايشان تمايلی به ديدن من داشته باشند... باز، به هر حال!
@ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
@ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
@ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
@ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
و اما اعتراف بزرگ من!
*موسيقی دراماتيك*
پ.ن: اميدوارم كه با مطرح كردن اين اعتراف آخری، مشكل خاصی برای من پيش نياد... چون كه اين انجمن، رو بسيار دوست دارم و دوستان بسيار خوبی هم از اينجا دارم!
پ.ن 2: اين آخری‌ه، خيلی سخت بود گفتن‌ش... ولی خب، گفتم ديگه!
...
...
...
با سپاس از شما برای خواندن اعترافات‌ام... دوستان عزيز، خوب و خوش باشيد لطفا... خيلی خيلی مرسی!
اعتراف می کنم تو بخش علوم انسانی فقط پستای راسل و بهزاد رو می خونم....
اعتراف می کنم با دیدن یوزر یا آواتار بعضی کاربرا اصلا پستاشون رو نمی خونم ....حالا هر چی که نوشته باشند..
اعتراف میکنم عکسای آواتار ها رو که میبینم تا 1ساعت فک میکنم طرف دختره یا پسر!!