گــــــــــــرگ

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

تمام خرگوش های این شهر را من گرگ کرده ام

حالا من مانده ام و شهری پر از گرگهای زیبا

گرگ های انسان نما وقتی وارد زندگی کسی میشوند به هیـــــچ چیـــــز رحم نمیکنند ...
غرور ... اعتماد ...
روح و روان ...
و قلب آدم رو وحشیانه میدرند و تا چشم به هم میزنی ... تا به خودت میای که بفهمی چی شده می بینی تمــــــــــــــــــــام شده ای ..
تمــــــــــــــام ...
آنگاه به قلب دیگری پناه میبرند ...
بیچاره ساده دلها ... که میزبان گرگ ها میشوند . . .

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

تـــو واق واق میکنـے من زوزه مـیـکشـَم
تـو گــآز مــیگیــرے ولـے مـَن جــِر میدَم
ميبينى آناتومیه ســَـگ با گرگ خیلے فرق داره

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

خنده ام میگیرد از گرگهای امروزی
که با یک نگاه خرگوشها, رام میشوند.
نمیدانم کجا رفتند..
ان گرگهایی که حتی در نبودشان خرگوشها جرات بیرون امدن را نداشتند...

فالَـت عجیـب آمد و خنـدیدی
یک گـرگ پیـر جا شده در فنجـان!
پیــرم ولی هنــوز خطــرناکم
نزدیـک تر به من نشو دختـر جان!


تو کوچکی... درست نمی دانم
در شعـرهام بوی تنـت باشـد!
کشـف دوتا پرنـده ی بازیـگوش
پشـت حصـار پیـرهنـت باشـد!


این شعـر نیست... سایه ی صیادی ست-
تیـر و کمـان گرفته... بتـرس از من!
شعـر من آتش است، نخـوان دیـگر
آتـش به جان گرفتـه! بترس از من...


شعـر است پشـت شعـر... نخوان دیگر
دام است پشـت دام... مواظـب باش!
تردیـد کن، بتـرس، نیـا نزدیـک
رویای بی دوام... مواظـب باش!


با من نمـان که راه گریـزی نیست
این ماجـرا تمـام نخـواهد شـد!
حرف از امیـد و شـرم نزن با من
این گرگ پیــر، رام نخواهـد شـد...


در من هنـوز شـوق تصـاحب هست
پرهیـز کن غـزال جـوان از من!
رد می کنم... ولی به تو محتـاجم
نزدیـک باش و دور بمـان از من...


حامد ابراهیم پور

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

قبول شیرها قویترند...
اما هیچ گرگی با شلاق اهالی سیرک دلقک نمیشود...

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

عشق را در ﭼشمان انسان ها ديدم
در دندان هاي ﮔﺮﮒ...

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

گرگ های سفید جنگل درنده اند و بی رحم اما.....وقتی آواز کمک یکی
از خودشان را شنیدند خود را سریعا به او میرسانند و گله ای عامل مزاحم را میدرند ، انسان ها
اگر صدای ضعیفی را شنیدند خود را سریعا به او میرسانند نه برای دریدن مشکل ، برای دریدن خود او...
اگر مقابل گرگ قرار گرفتی بدان که حمله اش قطعیست اما اگر مقابل انسان قرار گرفتی نمیدانی کی و کجا تو را میدرد...
چه خوب است گرگ بودن...

چون این تاپیک در مورد گرگ هست ,خواستم تو ی پست فقط در این باره فیلمی رو معرفی کنم
که در مورد خوی و خصلت این حیوانه,فیلمو قبلا دیدم (محصول 2012) ست
فیلم بسیار هجیان انگیز و زیباییست و پیشنهاد میکنم اگه ندیدین ببینید :n06:

  محتوای مخفی: the grey 

فیلم «خاکستری» The Grey نشان می دهد که گرگ ها عقیده و نظر خاصی را دنبال نمی کنند. وقتی حمله می کنند، پای هیچ خصومت شخصی ای در میان نیست. این حیوانات طی چندین هزار سال گذشته یاد گرفته اند چطور در سرمای کشنده ی مناطق ترسناکی چون مدار قطب شمال بی آنکه پوشش یا سلاحی داشته باشند، زنده بمانند. البته آنها کاملاً هم بی سلاح نیستند، چنگال و دندان دارند. بیاید از خودمان بپرسیم حتی اگر اسلحه هم داشته باشیم، چقدر می توانیم در مقابل چنگ و دندان آنها مقاومت کنیم؟

در این فیلم گروهی از کارکنان شرکت نفت فرصت این را پیدا می کنند تا سؤال ما را پاسخ دهند. آنها در یکی از جایگاه های استخراج نفت در قطب شمال کار می کنند.
آت وی تیرانداز ماهری است که در شرکت نفت، مسئولیت کشتن گرگ ها را بر عهده دارد
آت وی و چند نفر دیگر از کارکنان سوار هواپیمای کوچکی می شوند و قصد دارند از منطقه خارج شوند، اما هواپیما سقوط می کند. اکثر سرنشینان کشته می شوند. هفت نفر زنده مانده اند. آنها امیدوارند گروه نجات پیدایشان کند، اما آلاسکا منطقه ی وسیعی ست و هواپیمای کوچک آنها خیلی زود زیر برف دفن می شود.
آت وی نسبت به بقیه باتجربه تر است و رهبری گروه را به عهده می گیرد. طبق گفته ی او تنها در صورتی امکان زنده ماندن دارند که پایین تر از خط رویش درختان/Tree line* قدم بردارند. البته به نظر من گرگ ها بدشان نمی آید لابلای درختان آدم را شکار کنند، اما با اینحال فکر می کنم اگر من هم بودم از آت وی پیروی می کردم.
داستان فیلم The Grey روند منطقی بی رحمانه ای در پیش می گیرد. تعداد گرگ ها از انسان ها بیشتر است. انسان ها تفنگ دارند، سلاح گرگ ها صبوری و بردباری آنهاست.

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


ﮔﺎﻫﯽ ﻭﻗﺘﻬﺎ گرگﻫﺎ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺭﺍ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ
ﭼﻮﻥ ﻧﻪ ﻣﺜﻞ ﮐﻔﺘﺎﺭ ﻻﺷﺨﻮﺭﻧﺪ، ﻧﻪ ﻣﺜﻞ ﺭﻭﺑﺎﻩ ﺩﺯﺩ، ﺁﻧﻬﺎ گرگند،
سختی ها را تحمل میکنند ولی اصالتشان را از دست نمیدهند.

آه دکتر! سرِ من درد بزرگی شده است
بره‌ی لعنتی‌ام عاشق گرگی شده است

سرد شد از تن من دل به خیابان زد و رفت
گرگِ من بره نچنگیده به باران زد و رفت ..

آه دکتر! لب او «صبر و ثباتم» می‌داد
بوش «وقت سحر از غصه نجاتم» می‌داد !

آه دکتر! نفست گم شده باشد سخت است
نفست همدم مردم شده باشد، سخت است

آه دکتر! سرِ من درد بزرگی دارد
بره‌ام میل به بوسیدن گرگی دارد ..

دکتر این بار برایم نمِ باران بنویس
دو سه شب پرسه زدن توی خیابان بنویس ..

مهتاب یغما

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


من ترسم از گرگ ها نیست ، میدانم کارشان دریدن است
اما با ماهیت روباه ها چه کنم
وقتی مدام لباس عوض می کنند ؟ !

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


به نفس های خستــــــه این " گــــــــــــــــــــــرگ ـــ " نگاه نکن !!!

دنیــــــــــــــا را برای کسی دریدم ...

که مـــــــــــــرا به " سگـــــی " فروخت !!

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ماه که تمام می شود
هنوز بیدارم
این گرگ ِ دلباخته را
با خیال ِ تو
آرام می کنم

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

مراقب باش؛
دستت را گــــــــــــاز ميگيرند،
مثل سگ ميمانند،
تا صاحبشان نشوي،
برايت دم تکان نميدهند،
"گرگــــــــــــــ" بمان،
حتي به قيمت "تنهايي"

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



"گرگ" فهميد،
زندگي ميدرد،
و وقتي کارش تمام شد،
انگشت اشاره اش را به سمت او ميکند،
و جماعتي را ميفريبد

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

.
.
.


گــــــــرگ باش
تا محتاج نوازش نباشی
گرگــــــــــ یعنی
ارتش یکـــــــ نفره
تنهـــــــــا
ولی
وحـــــــشی

.
.
.

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

.
.
.

وجود ما گـــــرگان است که شیرها به جنگل نمی آیند…
و خرگوش ها به راحتی زندگی می کنند…
شیرها بدانند آرزوی آنها خاطــــــرات ما بود…

.
.
.

گاهي تاوان " شير " بودن حبس کردن خود در قفس است ...
اما شغال ها در شهر آزادانه مي گردند و ادعاي " گرگ " بودن مي کنند...

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


محبت و مهرباني را مي توان در چشمان گرگ هم ديد، اگر به دندانهايش خيره نشوي...

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

گرگی به گله می زند و می درد مرا
در این مراقبت چه فریبی است ای تبر
هیزم شكن برای چه می پرورد مرا؟




حسین منزوی

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


سنگیــن تر از هزاران فریـــاد..

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

.
.
.


گرگـــ همان گرگـــ است ،

شغال همان شغال

و بین این همه حقیقت ها ...

تنها آدم است که آدم نیست !

.
.
.

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


کفتاري به گرگي گفت :
چرا اينقدر مغرورانه زوزه ميکشي ؟!!
گرگ پاسخ داد. . .
زوزه کشيدنم از ادعا نيست. . .
زخميه چنگ بره اي شدم که با نگاهش سير ميشدم...!!!

دوره زمونه ی بدی شده
گرگا و بره ها بهم شبیه شدن!!!
حالا یا گرگا دمشون کوتاه شده و پشمالوتر شدن
یا بره ها گوشتخوارتر و دندونا و نگاهاشون تیزتر
پیدا کنید پرتقال بخر بیار بفروش رو...

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

گرگ یک دوست دارد:عقل و سیاستش

گرگ یک دشمن دارد:اعتمادش
یک هدف دارد:دریدن و نابود کردن
گرگ یک زخم دارد:شلاق سرنوشت بر قلبش
یک دوا بر زخم هایش دارد:زوزه
یک عشق دارد:جفتش
گرگ یک نفرت دارد:خیانت
یک افتخار دارد:اصالتش
گرگ یک میراث دارد:شعله های آتش
یک علاقه دارد:کشتن
گرگ یک حرف دارد:صداقت
گرگ یک غم دارد:تنهایی
گرگ یک جرم دارد:بی گناهی
گرگ یک سلاح دارد:خشمش
گرگ یک چیز را می شناسد:نابودی
گرگ یک آشنا دارد:ماه
گرگ یک منطق دارد:دریدن
گرگ یک قانون دارد:زنده ماندن
گرگ یک رنگ دارد:تاریکی
گرگ یک روش دارد:جنگیدن و تنها ماندن
و یک خاطره دارد:اولین خون

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

سلامتی گرگا،
که یه عمری پاشون تو "تله" افتاد،
ولی گردنشون لای قلاده نیفتاد...

شاید زوزه ی تو را ای گرگ نتوان تعبیر کرد
روزی که فهمیدم تنها تشنه به گوشتم بودی
برای گذر از دلبستگیهای خیالیم گریه ها کردم...
حالا که لطافت عشق از داغی ریاکاری تو در قلبم خشکیده و سپر به ذبح تو بسته ام چاقویم زخمه می زند اما ...
باید رهایت کنم عادت دریدن که در جمعتان ریشه دوانده در خوی من نیست
آری شما را به دست سرنوشت رها می کنم

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

گله‌ای گرگ گرسنه در میان بیشه‌ها آزاد
گله‌ای گرگ و لباس روبه مکار
شب میان جنگل وحشی چه وحشتناک
شب میان ترس صد آهو چه بی‌پروا
ترس از آن گرگ درنده مار سمی
ترس از آن سلطان جنگل شیر وحشی
برگ‌ها سرسبز و زیبا
ظاهری زیباتر از زیبا
چه سود اما



علیرضا فاریابی

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


تـــوبـــه نـمــیــکُــنـم....
مـــن بـــرایِ بـــه تـــــو رسـیــدن,
از گُـــرگ هـــم سِـمِـج تَــرَم

هیچ چیز از یادآوریت تداعی نمی شود نه دوست داشتن نه تنفر...
عاشقت نبودم اما خیالت راهت دیگر عاشق زیبایی گرگ دیگری هم نیستم
فقط از دور دیدن گله ی گرگ ها را دوست دارم...

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


وای از آن روزی که یک آهـــو فقـط با یـــک نگاه
می‌بــرد قلـب هــــــزاران گـــــرگِ بـاران‌دیــده را



«امیرحسین آقاطاهر»

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

یه‌جوری می‌گن گرگ حیوون وحشی‌ایه،
گوسفندا رُو می‌خوره؛ که انگار خودشون
برای ثوابش گوسفند نگه می‌دارن

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

بدون حضور خدا
جایی نرو
به خیالت که به آبادی میرسی ...؟
نه رفیق ...
چراغی که در سیاهی می درخشد
چشم گرگ است ..

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

آهویم رفت..
بگذار برود ...
حسابش بماند با گرگ های بی احساس

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


گرگ حیران است
از دیدن مردمانی که هم صفت اند با او
اما نام اوست که بدنام است

(متن از خودم)

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


نگاه تو تمام شاعران را به لکنت زبان می اندازد

چه برسد به من ...

(متن از خودم)

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


بــــرای بدست آوردنم خودت را خسته نکن،
گــــرگ نه قلاده میشناسد،
نه وفــــــــــا،
دندان "گــــرد" کنی،
تو میمانی و گلویی دریده شده،
هر کجا را صاحب شوی،
قلب مرا نخواهی شد،
دنیای من "قلـــــمرویی" به وسعت تنهایی من است...

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

از پل نامردان عبور نکن، بگذار تو را آب ببرد
از ترس شير به روباه پناه نبر، بگذار شير تو را بخورد
گرگ باش و درنده...
ولي از کنار آهوي رميده به آرامي بگذر...

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

آسمان براي تو
زمين براي من
انقدر ميروم تا به جايي برسم
جايي که شايد تو را در خواب هايم ببينم
آنجا بهشت است
فصل مهاجرت گرگ هاست...