به نکته خیلی مهم و ضریفی اشاره کردی ، منم میخوام بدونم دقیقا کجا و کی ؟نقل قول:
البته اگه صاحب اون ماشینا بودن منم
بیخیال
Printable View
به نکته خیلی مهم و ضریفی اشاره کردی ، منم میخوام بدونم دقیقا کجا و کی ؟نقل قول:
البته اگه صاحب اون ماشینا بودن منم
بیخیال
کلا سریال چرتیه ...ما هم مجبوریم صداشو تحمل کنیم...:n21:
یک چیز شگفت انگیزه که خود بازیگران این سریال مثل محمد و اون داماد ستایش توی مصاحبه هاشون گفتن اینکه سری دوم هم تموم میشه اما به اصطلاح خودشان خیلی از قصه ها ناتموم میمونه و وقت نمیشه کامل بشه ( شگفتا!) اون دامده که خیلی ناراضی بوده و میگه نقشش اون چیزی نیست که بهش گفتن و قصه هاشو بریدن ... حالا محمد سلوکی هم ادعا کرده چون وقت کم بوده باید سری سوم هم ساخته بشه (واحیرتا)
خب همونطور که گفتم از لحاظ قانونی مشکلی نیست...شرعی هست
Sent from my MT25i using Tapatalk
این قسمت حسابی از آخرش غافلگیر شدم.:18: اصلاً توقع نداشتم به این زودی ستایش و حشمت فردوس با هم روبرو بشن.
فکر میکردم نویسنده باز داستان رو کش بده.
خیلی لذت بردم از آخرش. :n02: خدا کنه تو قسمت بعد داستان رو خراب نکنن. مثلاً فردوس سکته کنه یا ...
بـی صـــــبرانـه منتظر اینم که حشمت فردوس، محمد نوه عزیزش رو در آغوش بگیره و منم اشک شوق بریزم:n14:
این قسمت خوب بود . بی صبرانه منتظر قسمت بعدم :n02:
ایهمه سرعت عمل باورکردنی نبود ... توی 30 ثانیه
قسمت بعدی واقعا دیدنیه ...........
به نظرن اینا فیلم بود . حشمت نمیشناسه ستایش رو ..حالا ببینید ...
انیس هم فکر کنم شفا پیدا کنه ............اون دختره هم که صابر رو داره خر میکنه دختر اون برادر معتاد انیس هست که در قسمت اخر سری اول ستایش هشمت فردوس کتگش زد و گفت برو .........
اگر در قسمت بعدی که معلوم نیست کی پخش بشه (بخاطر جام جهانی ) باز چیزی مشخص نشه و حشمت متوجه نوه اش نشه باید نویسنده و کارگردان را حتما به تیمارستانی برد و به زنجیر کرد اینطور کارها فقط از روانیها سر میزنه .. در ضمن منطق میگه ستایش اومده از فردوس اجازه بگیره و فردوس هم یادش نرفته دو تا نوه داره و باید همه چیز مشخص شه..
خوب ی این قسمت این بود که واقعیت های جامعه رو گفت
تا چند سال پیش منکر می شدند چنین چیزهایی در جامعه هست
بدبختی کارگر و زورگویی کارفرما و ...
هر وقت میخواد کارگر رو میاندازه بیرون
آقا عجب تعقیب و گریزی بود ماشین ۴۰۵ بود یا پرشیا نمیدونم، ولی چطور کوپه رو گرفت!؟
بعد اون همه مواد واسه یه سال مصرفشون هم زیاد بود.
بابا عجب کارگردانی داره فیلم مخصوصا صحنه ای که مهدی سلوکی شیشه ماشین رو خورد میکنه تشر میره واسه یارو، ماشالله انقدر خوب بود سیمرغی، اسکاری، خرس طلایی یه چیزی باید بدن به کارگردان و بازیگر!
Sent from my GT-P6800 using Tapatalk
سلام
من یه تیکه از تبلیغش رو دیدم . ستایش رفته بود خونه فردوس و جلوی درخونه فردوس بود . حشمت فردوس هم داشت به ستایش میگفت که پسرت شوفر این خونست !!!!!!!!!!
شاید باورش نشده این پسر طاهر هستش .
یه سوال.تو سری قبل اسمی که ستی و طاهر رو بچه هاشون گذاشته بودن محمد و نازگل بود.بعدش بعد از اینکه شناسنامه های قلابی رو هم از اون پیرزنه گرفتن هنوزم مامانشون اونارو محمد و نازگل صدا میکنه.
یعنی اسم اون بچه های مرده هم محمد و ناز گل بوده؟:n13:
قسمت بعدش باید جالب باشه. از به بعد دیگه احتمالا محمد، حشمت رو تحویل نگیره و براش طاقچه بالا بگذاره! :n02:
ای بابا !نقل قول:
اینا وقت کم دارن ؟!؟! خدایی ؟!؟ :n13: این دیگه از اون حرفاست !
خوب این قدر آب نبندن بهش که وقتشون بیشتر شه ! اگه هر دفعه نیم ساعت به شاهکار قبلیشون(ستایش I :n02:) فلشبک نزنن و خیلی از صحنه ها رو(مثل نگاه کردن محمد توی کشوی فردوس که عکس پدرشم او جا بود)الکی طولانی نکنن و خیلی کارای دیگه یه عالمه وقت اضافه میارن
ولی نگران نباشید با این سرعتی که داره پیش میره بالاخره،آخرش،نهایتا،در نهایت توی ستایش 12 یا 13 داستانش تموم میشه :n08:
مسخره ترین تعقیب و گریزی بود که دیدم ، آخه با این ماشین ؟؟؟؟ چطوری اون ماشینو گرفت ؟؟؟؟؟؟؟
این قضیه زلزله چیه که توی اون بیرون رفتنشون پسرش گفت یعنی بهشون گفته پدرتون توی زلزله شمال کشته شده پس جسدش چطوری اومده تهران؟ در ضمن من جایی شنیدم که هفته بعد هم اتفاق خاصی رخ نمیده چرا که حشمت ستایشو نمیشناسه و ستایش که پسرشو اونجا دیده غافلگیر میشه و قضیه به دیدن محل کار محمد خاتمه پیدا میکنه!
دقیقا ......!نقل قول:
کارگردان میخواد نشون بده هشمت فردوس عاشق ستایش شده و ممد رو یادش میره :n02:
شما آشنا داری تو صدا و سیما؟:n13:نقل قول:
یعنی بعد از 20 سال آدم عروس خودش رو نشناسه؟!!!نقل قول:
یک نکته جالب این بود که شوفر فردوس که اگر اشتباه نکنم چند روز رفت مکه و جاش نوه حشمت اومد راننده اش شد. نشون داد که طرف چندین سال پیش حشمت کار میکنه و این قدر چلوسی حشمت رو میکنه اما چشم ش رو روی همه چیز نوه های طرف بسته و هیچی نمیگه .
واقعا ادم باید از این طور افراد ترسید
مورد دیگه اینکه واقعیت هم هست. کارفرما هر کاری بخواد با کارگر و زیر دست خودش میکنه
یک روز استخدام . یک روز تصفیه حساب.
یک روز توهین . حقوق هم مشخص نیست و هر چی دوست داره میده
راحت بیرون میکنه طرف رو :n03:
ببینید اگر قرار بود بشناسه نمیومد به ستایش بگه (یه تیکه ای بود تو انونس قسمت بعد دیدم) پسرت شوفر این خونست !!!!!! به نظر من نمیشناسه .
ستایش وقتی وارد اتاق حشمت فردوس میشه از این که پسرشو اخراج کرده از بیان اسم خودش و بازگشتش پشیمون میشه ... و حالا ببینید نمیشناسه .
بعدشم وقتی بشناسه بخواد ثروت و داراییشو بزنه به اسم محمد و نازگل صابر تمام اموالش رو بالا کشیده چطوری میتونه ؟
اینکه کاملا طبیعیه اگه حتی نشناسه:دینقل قول:
یعنی بعد از 20 سال آدم عروس خودش رو نشناسه؟!!!
با اینکه خیلی ضدحاله ولی امکانش تو واقعیت هم هست
تازه یکی از رفیقام 3-4 سال داییشو نمیبینه بعد یهویی یه جایی میبینتش روبوسی میکنه با داییش
بعد داییش میشگه ببخشید نشناختمتون!!!!:n04::n08:
از این موارد بسیار هست
تازه تو سریال هم حشمت فردوس خیلی کم ستایشو دیده
حالا هم بیست سال و خرده ای گذشته => نتیجه میگیرم حتی اگه نشناسه(که واقعا ضدحاله) بازم واقعیه و تخیلی نیست:دی
:n19::n19::n19::n19::n19:
عجب جایی تموم شد! ولی اگه نشناسه واقعا ضدحاله...
اتفاقا حشمت فردوس ستایش رو شناخت
به لحنش دقت کنید متوجه میشید.یه طوری گفت تو...!!
دقیقا این موضوع تایید میشه ولی نویسنده های ایرانی هنوز نشناختی؟:دی
حاضرم شرط ببندم حشمت به شک میفته بعد ستایش میگه اسم من ثنائه
بعد محمد تایید میکنه و ....... آخرش ختم بخیر میشه:دی
آره متوجه شدم یه لحظه تامل کرد و انگار ستایش رو شناخت ولی انقدر نویسنده ها توی این سریال مارو سرکار گذاشتن که هر احتمالی رو باید داد! سریال LOST که نیست همه چیزو بیان با اصول درست کنن:n02:نقل قول:
پس چطوری اجازه ازدواج نازگل رو میگیره؟نقل قول:
اگه حشمت ستایش رو نشناسه، به هر حال ستایش مجبوره خودش رو معرفی کنه تا اجازه پدربزگ رو واسه نازگل بگیره
اون دیگه میره واسه چندین قسمت بعد!!!نقل قول:
اینجا ستایش میبینه محمد پیش حشمته یجوری قضیه رو ماست مالی میکنه تا بفهمه محمد با حشمت چیکار داشته و ...
بعد هم میاد سراغ پروژه معرفی خودش (البته بعد چندین قسمت) + چند قسمت هم توضیح میده به بچه هاش که باباش چی شده
یه چند قسمتی هم فلش بک و در نهایت قضیه عروسی و ....
البته اینا همش زاده ذهن منه و دعا میکنم درست نباشه ولی یحتمل همینجوری میشه حالا ببینید:دی
نظرتون در مورد ساختارِ ساخت این سریال چیه ؟
این سریال ایا توهینی به شعور بیننده نیست ؟
یعنی نویسنده تا این حد سادیست داره؟ :n04::n08:نقل قول:
این سریال برای رفع یـبـوســت توصیه می شود .
[[SPOILER][/SPOILER]QUOTE=شـیـفــو;8254357]این سریال برای رفع یـبـوســت توصیه می شود .[/QUOTE]
:n08:
حالا دوستان ممکنه ستایش برای اینکه محمد ندونه این پدربزرگشه نگه جلوش که من ستایشم ..........:n09:
یک خبر دیوووووووووانه کننده به دلیل جام جهانی قسمت بعدی ستایش پخش نخواهد شد .
یا هم شاید در ساعت 10 : 40 پخش کنند . که فکر میکنم به دلیل پخش برنامه ههای کارشناسی فوتبال پخش نشه !:n16:
«سعید سلطانی» در گفتوگو با خبرنگار رادیو و تلویزیون فارس گفت: برخورد ناگهانی ستایش و حشمت فردوس در قسمت هجدهم پاسخ به انتظار مخاطبان در تماشای یک اتفاق غافلگیر کننده است.وی ادامه داد: حشمت فردوس مانع رفتن محمد از غرفه میشود. محمد گیج و درمانده است. ستایش مستاصل شده و نگران مراسم عقد دخترش نازگل است. او تصمیم میگیرد ماجرا را برای محسن، داماد خود تعریف کند تا مراسم عقد به عقب بیافتد.وی افزود: از هفته گذشته و پخش قسمت هجدهم سریال داستان سیر صعودی به خود گرفت. چرا که چند قسمتی بود که روی خطی افقی حرکت میکرد. بیننده در این قسمتها انتظار یک اتفاق ویژه و رویداد مهم را در داستان میکشید که خوشبختانه با برخورد ناگهانی ستایش و حشمت فردوس در قسمت قبل به این انتظار او پاسخ داده شد.سلطانی تصریح کرد: در ایام عادی مجموعه ستایش جمعه شبها ساعت 21 پخش میشود ولی در ایام مسابقات جام جهانی ساعت پخش تغییر خواهد کرد. به عنوان مثال این هفته 23 خرداد سریال ساعت 19 به روی آنتن خواهد رفت و 30 خرداد نیز سریال ساعت 17 پخش میشود.به گزارش فارس، مجموعه تلویزیونی «ستایش 2» کاری از گروه فیلم و سریال شبکه سه سیماست که فیلمنامه آن به قلم سعید مطلبی به رشته تحریر درآمده است. این مجموعه دارای 26 قسمت 50 دقیقهای است و جمعه شبها از ساعت 21 روی آنتن میرود.ستایش 2 در ادامه سری اول آن داستان شخصیت ستایش و فرزندانش را بعد از گذشت 22 سال روایت میکند و مخاطب چالشهای جدید را پیش روی این خانواده میبیند.
الان جمعه 23 خرداد ساعت 19:25 دقیقه است ، هنوز سریال پخش نشده .
I Love You PMC :n12:
خب سریال دقیقا 7 و نیم پخش شد و خداروشکر دیگه نویسنده ها مارو آزار ندادن و همه چیز مشخص شد.فکر کنم محمد افسردگی بنفش بگیره:n02:اون صحنه ی آخرش که ستایش داشت با محسن حرف میزد میگم این محسن چه شاخ شده بود داد و بیداد میکرد! صداشو میبرد بالا! حالا که فکر کرده خرش از پل گذشته هرکاری میخواد میکنه! اون دختره ستایش هم چه شوهر ندیده س! نه به قبل که میگفت اگه باز محسن بهم زنگ بزنه جوابشو نمیدم نه به الان که ندید پدید بازی درمیاره!
مثلا ببینید دیشب به اصطلاح اوج این سریال بود خیلی مزخرف و خسته کننده با بازیهای فوق العاده زجرآور نقشهای ستایش و محمد و زورزدنهای بیخود داریوش ارجمند مخصوصا بروز احساسات و گریه هاشون ... افتضاح به تمام معنا بود کلا کار از دستشون خارج شده ....
محمد خیلی خوب گریه کرد
وقتیم گریه کرد خیلی خوشگل شده بود
سریال رو فقط به خاطر مهدی سلوکی میبینم عالی بازی میکنه