ما ایرانی ها نژاد پرست نیستیم نژاد ستیز هستیم! نقطه سر خط.
Printable View
ما ایرانی ها نژاد پرست نیستیم نژاد ستیز هستیم! نقطه سر خط.
یا من خیلی حساس شدم یا یه جوک هست که امیدوارم زودتر تموم بشه یا متاسفانه واقعیت داره ،نقل قول:
تو یه پیج آشپزی محلی ایرانی تو اینستا که فالوو میکنم ، مدیر پیج تو دو تا از ارسالهاش یه شیرینی ترکی (نوقا) و یه غذای محلی عربی (شاورما) رو همراه دستور تهیه معرفی کرده بودند، یعنی بعضی از کامنت های زیر این دو ارسال رو هر انسانی میخوند از مقام انسانی باید خجالت میکشید. از انواع فحاشی و توهین نژادی و قومی گرفته تا تاکید برخی هموطنان وطن پرست مبنی بر اشتباه ایشون که اینکه چرا بجای غذای آریایی هخامنشی (این تیکه از خودم بود) سراغ این دو خوراکی رفته !! و نعوذبالله ممکنه با خوردن اینا خون پاک آریایی درش خلل و ایرادی وارد بشه !! (نمیدونم پیتزا و ماکارونی و ... تا حالا نخوردن این افراد)
اول از همه که اسلام نژاد نیست ، از این گذشته خود مخالفین اردوغان هم طیف وسیعی شان اسلامگرا و از طرفداران گولن هستند . باز هم نشانه ای از نژاد پرستی یا اسلامگرایی تو این حرکت اخیر ترکیه نیست یه تسویه حساب و پاک سازی داخلی و کاملا سیاسی هست تازه همین اردوغان من رو یاد آخرین شاه ایران میندازه بیش از هر کس دیگه ای که به جای اینکه نگاه رو به جلو داشته باشه با توسل به گذشته و امپراتور ی سابق سعی در به انحصار طلبی حفظ قدرت به هر شکل ممکن داره.نقل قول:
لزوما همه ایرانی ها خیر ولی همون درصدی که نژاد ستیز هستند متاسفانه در نوع خودشون جور بقیه مردمی که نیستن هم میکشند.نقل قول:
آیا من در جایی , اشاره ای به نژاد بودن اسلام کردم ؟!نقل قول:
بله در بین مخالفین اردوغان مسلمان هم وجود داره از طرف دیگه هم ممکنه مسلمان هم نباشن . مثل خیلی از ایرانی ها که اسمی مسلمان هستن ولی اعتقادی به اون ندارن و خواهان حکومتی سکولار هستن .
دیگه همه عالم و آدم میدونن که رویکرد اردوغان برای پاکسازی داخلی و هدف آینده اون بر پایه حکومتی کاملن اسلامی است و به نوعی قصد داره خودش رو خلیف مسلمین اعلام کنه .
یک بار دیگه ویدئوهایی از افرادی که برای حمایت اردوغان به خیابان ها ریختن رو یک نگاه بندازید تا ببینید طیف گروه و جمعیتی که اعلام حمایت خودش از اردوغان رو اعلام کرد از کدام دسته و گروه ها بودن .
رفتاری هم که بروز دادن دقیقن همون رفتاری بود که 1000 سال پیش شاهدش بودیم و هنوز هم در بین گروه های مسلمین عصر حاضر شاهدش هستیم . سر بریدن - شلاق - قطع عضو و سوزاندن و نابودی کتابخانه ها .
حرکت شاه ایران با حرکت اردوغان به هیچ وجه قابل مقایسه نیست و فرسنگ ها تفاوت هست بین فرهنگی که اردوغان در پی بازگشت به سمت اون بود تا فرهنگی که در ایران پیاده شد .
چیزی که اردوغان در پی اون هست بیشتر شبیه به حرکات و کشتارهای تازیان صحرای حجاز در پی گسترش اسلام و جنایات وحشیانه صفویان در پی گسترش حکومت شیعی و پاکسازی داخلی بود.
باز هم حضور یک تیم ورزشی عربی در ایران ، باز هم توهین های نژاد پرستانه آریایی های اصیل با فرهنگ ۲۵۰۰ ساله در ورزشگاه... تا کجا میخواد این فقر فرهنگی ادامه پیدا کنه ؟
با سلام
من تازه تاپیکتون را دیدم. همه پستها را نخوندم. یه سایت جالب (و بامزه) هست.
http://www.forum.nazicenter.com/thread5429.html
بروید بخونید و حال کنید. درجه هاشون و اصرارشون بر پارسی گویی سره.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شاید لازم باشه از فیــــــــــلتر شکن استفاده کنید. درباره تأثیر تمدنهای آسیایی بر روم باستان (از جمله ساسانیان)
چکمه راست افراطی بر حلقوم مسلمانان اروپا
( لیف اریک هوم) نامزد پیشرو حزب آلترناتیو برای آلمان نتایج این انتخابات را یک پیروزی برای حزبش تلقی کرده و گفته بود : این آغازی برای پایان دادن به فعالیت مرکل به عنوان صدراعظم است .
حدود یک سال پیش در چنین روزهایی شاهد ورود سیل آسای پناهندگان از سوریه و عراق به اروپا بودیم و هرچند در بسیاری از کشورها از آنها استقبالی نشد و آنها را به سرعت اخراج کردند (مانند مجارستان و چند کشور بلوک شرق) اما در بسیاری از کشورها نظیر آلمان مردم با دست پر به استقبال آوارگان مسلمان رفتند ، اما به فاصله کمتر از یک سال همان افرادی که با گل و شیرینی به استقبال آوارگان رفته بودند زمینه تضعیف دولت مرکل را به دلیل ورود یک میلیون خارجی به کشورشان فراهم کردند ، در حال حاضر یکی از مهم ترین احزابی که رقیب حزب حاکم ( دمکرات مسیحی ) می باشد حزب راست افراطی آلترناتیو است . این حزب در آخرین انتخابات ایالتی که شهریور ماه گذشته برگزار شد توانست با کسب 22 درصد آرا در جایگاه دوم و حزب دمکرات مسیحی (حزب حاکم ) با کسب 19 درصد آرا در جایگاه سوم قرار گیرد .
( لیف اریک هوم) نامزد پیشرو حزب آلترناتیو برای آلمان نتایج این انتخابات را یک پیروزی برای حزبش تلقی کرده و گفته بود : این آغازی برای پایان دادن به فعالیت مرکل به عنوان صدراعظم است . حزب آلترناتیو برای آلمان که تنها سه سال از تاسیس آن می گذرد از جمله مخالفان سرسخت پذیرش پناهجویان است . رهبر این حزب ( فراوکه پتری) در اوایل سال جاری میلادی گفته بود : پلیس باید مجوز شلیک به پناهجویان غیر مجاز را داشته باشد . این اظهار نظر جنجال زیادی در آلمان بر پا کرد .
با افزایش تعداد پناهجویان سوری در آلمان و هجوم آنها به مساجد جهت انجام فرایض مذهبی رهبر این حزب در یک اظهار نظر جنجالی دیگر خواستار تعطیلی مساجد سراسر آلمان شد وی گفت : اسلام به آلمان تعلق ندارد و این حزب به دنبال ممنوعیت ساخت و فعالیت مساجد در سراسر کشور است ، این اظهار نظر در حالی بیان شد که در زمستان سال گذشته دانشگاههای سه شهر برلین ، دورتموند و دویسبورگ نمازخانه های خود را به بهانه نگرانی امنیتی و آنچه رفع بی عدالتی و تبعیض بین دانشجویان مسلمان و پیرامون سایر ادیان خواندند ، تعطیل کردند .
در هلند نیز وضع به همین منوال است و حزب راست افراطی خیز بلندی برای انتخابات 2017 این کشور برداشته (گرت ویلدرس)که سابقه طولانی در مبارزه با اسلام و اسلام ستیزی در این کشور دارد اعلام کرده در صورت ورود حزبش به پارلمان تمامی مساجد و مدارس اسلامی را در هلند خواهد بست و در تویتتر خود خواستار ممنوعیت استفاده از قرآن در مراکز عمومی شد . وی گفته بود به هرنحو ممکن با ورودمهاجرین مسلمان به هلند جلوگیری می کند و پوشش حجاب اسلامی را در مراکز عمومی ممنوع خواهد کرد . این سیاستمدار اسلام ستیز در سال 2008 با ساخت و انتشار فیلم موهن و ضد اسلامی (فتنه) به ساحت مقدس قرآن و پیامبر اسلام توهین کرد .
در فرانسه که 8 میلیون مسلمان در آن سکونت دارند شرایط تعریف چندانی ندارد ، مارین لوپن دختر ژان ماری لوپن رهبر حزب راستگرای افراطی (جبهه ملی فرانسه ) می باشد ، بسیاری از تحلیل گران معتقدند او مانند ترامپ در انتخابات 2017 ریاست جمهوری فرانسه همه را شگفت زده خواهد کرد . لوپن در اوایل آذرماه سال گذشته و بیش از آنکه احساسات ملی و افراط گرایی فضای سیاسی فرانسه را این چنین پر کرده باشد ، گفته بود : مسلمانان نمی توانند دقیقا همان جایگاهی را در فرانسه کسب کنند که کاتولیک ها از آن برخوردارند . وی تاکید کرد از لحاظ تاریخی و فرهنگی فرانسه به مسیحیان تعلق دارد ، ما میراث دار قوم یونانی- رومی با مذهب مسیحی هستیم . مسلمانان فرانسه باید بپذیرند که در سرزمینی به مناسک خود می پردازند که متعلق به مسیحیان است . دختر ژان ماری لوپن و نماینده شهر ولوز فرانسه همچنین از مقامات و دیپلماتهایی که به هر دلیل وجود پدیده اسلام هراسی از مسلمانان عذرخواهی می کنند انتقاد کرد و از همگان خواست از این فرهنگ غلط عذرخواهی از مسلمانان بپرهیزند ، او معتقد است پدیده ای به اسم اسلام هراسی در فرانسه وجود ندارد .
خانم لوپن در سال 2010 در اظهاراتی توهین آمیز مسلمانانی را که در هنگام پر بودن مساجد در خیابانهای شهرهای فرانسه نماز می خوانند را با اشغالگران نازی مقایسه کرد ، وی گفت : چون بعضی ها واقعا علاقه دارند در مورد جنگ صحبت کنند ، اگر در مورد اشغال صحبت می کنیم پس می توانیم درباره این (برپایی نماز در خیابان ) نیز صحبت کنیم ، چرا که این خود مصداق بارز اشغال سرزمین است .
در ایتالیا منابع قضایی به دلیل تهدیدات راست افراطی دستور تخلیه یک مسجد در لومباردیا را صادر کردند ، راستگرایان افراطی بارها به ساخت مساجد در این کشور اعتراض و تهدید کرده بودند در صورت ساخت مسجد آنجا را به آتش خواهند کشید و یا با بمب منفجر خواهند کرد .بر این اساس شورای منطقه ای لومباردیا که مورد تایید راستگرایان افراطی می باشد به طرح قانون ممنوعیت ساخت مساجد در این کشور رای داد ، این تصمیم در سایه سکوت احزاب چپگرا و بی توجهی نخست وزیر ایتالیا اتخاذ شد
در اتریش وضعیت بهتر از این نیست ، رهبر حزب راست افراطی اتریش در سال 2007 اسلام را فاشیسم قرن یست و یکم نامید و گفت : اسلام بخشی از فرهنگ اتریش نیست و باید مانع رشد جریانات اسلامی در کشور شویم ، باید از همان مهد کودک ها جلوی اسلام را گرفت و مانع از ترویج نشانه های جهاد شویم ، تحت تاثیر این اظهارات پارلمان اتریش با محوریت حزب راستگرای آزادی در سال 2014 قانون جدیدی را جایگزین قانون سال 1912 درباره مسلمانان در اتریش کرد که به عقیده بسیاری این قانون زمینه ساز نقض حقوق مسلمانان و نمودی از اسلام ستیزی در این کشور است .
براساس آمارهای کشورهای اروپایی امروزه حدود 30 میلیون مسلمان در اروپا زندگی می کنند و با توجه به این که نرخ رشد در خانواده های مسلمان بیش از مسیحیان است پیش بینی می شود طی 20 سال آینده جمعیت مسلمان اروپا به شکل قابل توجهی رشد و گسترش یابد.
وقوع حوادث مختلف در گوشه و کنار جهان و به خصوص تصاویر منتشر شده از اقدامات گروه های تندرو اسلامی همچون القاعده و داعش علیه مسلمانان و غیر مسلمانان و از همه مهم تر حوادث سال گذشته در بلژیک و فرانسه که منجر به کشته و زخمی شدن صدها نفر شد –که همگی به پای مسلمانان و اسلام نوشته شد – باعث شده تا احزاب راست افراطی و گروه ها و سازمانهای ضد اسلامی طرفداران بیشتری بیابند و خواسته های ضد اسلامی خود را با صدای بلند تری بیان کنند ، هرچند رسانه های مستقل سعی کردند تا این اقدامات را کم اهمیت جلوه دهند اما رسانه های وابسته به لابی مسیحی و صهیونیسم با تبلیغات مسموم خود سبب شدند تا اقدامات و قوانین شدیدی علیه مسلمانان در تک تک کشورهای اروپایی وضع شود ، در این میان نباید فراموش کنیم که وضعیت اقتصادی کشورهای اروپایی که در بدترین شرایط بسر می برند و ظهور احزاب پوپولیست و گسترش فضای بیگانه ستیزی از عوامل موثر در این موضوع هستند .
همانطور که در مقدمه توضیح داده شد در سالهای اخیر خصوصا یکی دو سال گذشته احزاب راستگرا توانسته اند در انتخابات برخی کشورها از جمله آلمان ، اتریش ، فرانسه و هلند موفقیت های چشمگیری را کسب کنند . احزاب راستگرای افراطی با سردادن شعارایجاد رفاه اقتصادی و تلفیق آنها با ملی گرایی توانستند جایگاه قابل توجهی را در ساختار سیاسی کشورهای اروپایی به دست آورند ، این موضوع باعث شد تا در انتخابات اتحادیه اروپا در سال 2009 گروه های راست افراطی بتوانند به کرسیهایی دست پیدا کنند .به قدرت رسیدن احزاب راستگرای افراطی در اروپا و اتحادیه اروپا باعث شد تا وضعیت مسلمانان در قاره سبز به شدت تغییر کرده و با محدودیت ها و فشارهای زیادی روبرو شود
به طور مثال در زمینه مسکن با تبلیغات شدید انجام شده توسط احزاب ملی گرا و راست افراطی مالکین اروپایی از اجاره دادن آپارتمانها و املاک خود به مسلمانان یا امتناع می ورزند و یا در مقایسه با اروپایی ها مبلغ بیشتری را طلب می کنند که این موضوع باعث شده تا مسلمانان مجبور به حاشیه نشینی و زندگی در خانه های کوچک با امکانات بسیار ناچیز شوند ، در زمینه کار و اشتغال نیز وضع به همین منوال است ، کارفرمایان اروپایی تحت تاثیر جو حاکم بر جامعه و تبلیغات شدید رسانه ها از دادن کار به مسلمانان طفره رفته و یا مسلمانان را مجبور به انجام کارهای طاقت فرسا با دست مزد اندک می کنند اما این همه مشکل نیست و در موارد بسیاری دیده شده که کارفرمایان از کارگران مسلمان خود خواسته اند با تراشیدن محاسن و پوشیدن لباسهای مورد نظر خود ظاهر آنان را بکلی تغییر داده اند که در موارد بسیاری موجب اخراج کارگران ناراضی شده است ، در مورد بانوان و دختران نیز همین مشکل وجود دارد و از انان خواسته می شود با ترک حجاب اسلامی زمینه سواستفاده های جسمی و جنسی برای کارفرمایان و مشتریان را فراهم آورند . این موارد باعث شده تا نرخ بیکاری در جوامع مسلمان نسبت به اروپاییان تا حدود زیادی رشد کرده و مسامانان بیش از پیش به انزوا بروند.
البته تمام مشکل فقط مسکن و اشتغال نیست و از جمله مشکلات بزرگ مسلمانان در جوامع اروپایی عدم مشارکت آنان در امور سیاسی می باشد . هرچند اروپا ادعای آزادی بیان و عقاید و برابری انسان ها را سر می دهد ولی در این قاره تا به امروز مسلمانان هرگز نتوانسته اند به عنوان نماینده دین جهانشمول اسلام به هیچ پارلمانی راه پیدا کنند و اگر در مواردی دیده شده آن فرد نماینده حزب خود بوده نه دین خود . این موضوع سبب شده تا دولتها و احزاب سیاسی براحتی بتوانند هرقانونی را مایل هستند بر ضد مسلمانان وضع کنند . مشکلات مسلمانان تا به داخل مساجد و عبادتگاه ها نیز کشیده شده است ، در سالهای اخیر شاهد بوده ایم که بارها و بارها مساجد اروپا مورد هتک حرمت قرار گرفته اند .به طور مثال در زمستان سال 1393 و بعد از حمله به دفتر مجله شارلی ابدو و به قتل رساندن چهار نفر از هیات تحریه آن توسط دو مسلمان تندرو مراکشی ، موجی از اسلام ستیزی با حمله و هتک حرمت به مساجد در سراسر اروپا به راه افتاد که سبب نگرانی شدید مسلمانان را فراهم آورد . تیراندازی ، پرتاب نارنجک و مواد آتش زا ، نوشتن شعارهای نژاد پرستانه و علایم سازمانهای فاشیستی و شیطان پرست بر در و دیوار مساجد ، ایجاد آتش سوزی و سوزاندن وسایل داخل مساجد اعم از قرآن و فرشها از جمله مواردی بود که به پلیس گزارش می شد به طور مثال در شهر (بیتون ) در شمال فرانسه نژاد پرستان و افراط گرایان با ذبح یک خوک در داخل مسجد و پاشیدن خون آن به در و دیوار خشم و انزجار مسلمانان را از این اقدام غیر انسانی برانگیختند .
مسلمانان بلژیک نیز شاهد یکی از وحشیانه ترین عملیاتها علیه مساجد این کشور بودند ، در اثر حمله نژاد پرستان بلژیکی به مسجد امام رضا در شهر اندرلشت نه تنها این مسجد بکلی سوخت بلکه حجت السلام و المسلمین عبدالله دهدوه امام جماعت آن که برای خاموش کردن آتش وارد مسجد شده بود ابتدا توسط عاملان آتش سوزی با تبر مورد حمله قرار گرفت و سپس در اثر استنشاق دود به شهادت رسید .
در آلمان وضعیت از این هم بدتر است بر اساس داده های اداره پلیس فدرال جنایی آلمان از سال 2010 خشونت علیه مسلمانان در این کشور مرتبا در حال افزایش است ، در سال 2010 اداره پلیس جنایی آلمان 23 مورد حمله علیه مساجد را ثبت کرد بود که این رقم در سال 2014 به 64 و در سال 2015 به 75 مورد افزایش یافت . وزارت کشور آلمان از شروع سال 2010 تا مارس 2016 در مجموع 416 مورد حمله با انگیزه های سیاسی علیه مساجد و موسسات اسلامی را ثبت کرده است .
فرجام سخن
براساس مطالعات انجام شده احزاب سیاسی راستگرا در یک دهه گذشته از محبوبیت زیادی برخوردار بوده و سهم بیشتری در انتخابات کشورهای اروپایی را به خود اختصاص داده اند ، به رغم اقدامات مثبت و مهم برخی کشورهای اروپایی برای به رسمیت شناختن اسلام و نیز اعطای حقوق مدنی به مسلمانان دربعضی از کشورها موانع و تنگناهای زیادی همچنان در پیش روی مسلمانان وجود دارد .
نتیجه به قدرت رسیدن احزاب راستگرا در آلمان باعث افزایش شعارها و اقدامات ضد اسلامی برای مسلمانان این کشور خواهد شد ، در این میان بی تفاوتی پلیس و مقامات قضایی آلمان و سایر کشورهای نسبت به حملات علیه مسلمانان سبب شده تا راستگرایان در پیشبرد اهداف خود جری تر شوند .
نویسنده : اسماعیل طزری
منبع : فارس [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جا داره از این مقاله کاملن بی شیله پیله خبرگزاری معتبر و راستین فارس تشکر بجا بیاریم که همانند همیشه با صداقت کامل موضوع مورد نظر رو آنالیز و بدون هیچ گونه تعصب و وابستگی خاصی اونو نقد کرد .
با توجه به جنایات و کشتارهای پی در پی و انجام اعمال تروریستی و روح خشنی که مسلمین از خودشون در تاریخی به قدمت بیشت از 1000 سال به نمایش گذاشتن , جای تعجب نداره که همچین تصمیماتی اتخاذ بشه .
هر کشور و دولتی هم در این شرایط در درجه نخست منافع خودش و مردمش رو صدر قرار میده . وقتی که رفتار مسلمین رو در کشور خودشون مورد بررسی قرار بدین و اوج خشونت و وحشی گری اونها در مقابل همدیگه رو ببینید , اون موقع است که دوزاری شما میافته و متوجه میشی جماعتی که با هموطن خودش یا بقیه مسلمین یا زن و خواهر خودش همچین رفتاری رو داره , اگه به غریبه برسه چه کارهایی که نمیکنه .
سر بریدن که از 1500 سال پیش یا بیشتر برای قبایل بدوی و صحرانشین اعراب یک امری کاملن معمولی بوده و همچنان هم این سنت جایگاه خودش رو بین اونها حفظ کرده . سر بریدن خواهر یا سوزاندن اون به جرم رابطه با شخصی دیگه هم که همچنان پابرجاست .
کشتار افرادی که از دین خارج شدن و یا پیرو شاخه های دیگر اسلام یا رهرو فرقه های ادیان دیگه هستن . کشتار و سر بریدن هزاران حیوان در بین عموم مردم و ریختن خون اونها در راه رضای خدا یا به دلایل دیگه همانند عروسی و خرید خانه و زیارت و ... !
بدرفتاری اونها نسبت به پیروان دیگر ادیان مثل بهائیان و رفتاری که شیعه و سنی نسبت به همدیگه دارن . روحیه خشن اونها و ظرفیت به شدت پایین مسلمین در قبال انتقاد و شوخی یا بیان نظرات نسبت به اسلام و یا پیروان این دین .
به اینها مجازات های اسلامی در انظار عمومی مثل قطع دست و انگشت و اعدام رو هم اضافه کنید و بعد تاثیرش رو بر روی ذهنیت مردم و پرورش ذات تندخو و خشن بین مسلمین در نظر بگیرین .
برای نمونه خبر زیر که یک دختر 19 ساله بخاطر حضور در مسابقه زیبایی سنگسار کردن یا اون دختری که در افغانستان توسط ملای اونا به دروغ کافر صدا زده شد و مردهای غیور مسلمان به سمتش هجوم بردن و با سنگها و مشت و لگد خودشون اونو له کردن .
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یا جایی که یک داعشی توسط همین اعراب کشته شده و اونها با پاره کردن بدن اون جگر و گوشت و پوست اون فرد رو به دندون میکشن . ما با همچین جماعتی طرف هستیم .
هر احمقی هم میفهمه که نباید دست اینجور افراد رو باز گذاشت . همین مسلمانان که به اروپا رفته بودن توی تجمعاتشون میگفتن که ما سکولاریسم نمیخوایم و خواهان شریعت اسلامی هستیم .
به همچین حیواناتی باید گفت شمایی که دنبال سکولاریسم نیستی غلط میکنی که عازم اروپا میشی و تفکرات و عقاید مسموم و حشی خودت رو به اونجا منتقل میکنی . برو توی همون کشور عقب مانده ای که توش بودی و شریعت اسلامی رو پیاده کن .
به نظرم با این کارنامه درخشانی که مسلمین از خودشون در این سالیان ارائه دادن جای تعجیب نیست که همچین رفتاری با اونها بشه و همه این سخت گیری ها و محدودیت ها کاملن بجاست .
یه سوالی دارم اینکه شما خودتون کنجکاو شدید ببینید امارهایی که ارائه داده از چه منبعیه و چقدر صحت داره؟نقل قول:
یادمه چند وقت پیش یک راست دیگه فکر کنم از اتریش یک آگهی تلویزیونی تهیه کرده بود که دستش را روی سینه یک مانکن زن گذاشته بود تا به مردان آواره بگه که دست از زنهای ما بردارید.
یعنی کسی که میدونه آواره است و یک کشور بهش پناه داده نمیفهمه که اونجا فرهنگ متفاوتی داره و برهنه بودنشون به معنی مفت بودن و سهل الوصول بودن نیست.
یعنی وقتی میروند در کشور آزاد کمبودهای خودشون را نشون میدهند.
شما چرا همیشه قضیه رو از یک طرف میبینید و تفسیر میکنید ؟ اون هم همیشه طرفی که به نفع غرب هست!نقل قول:
چرا چیزی از مسبب این وضعیت فعلی نمیگید ؟ همین غرب دوست داشتنی شما باعث این وضعیت فعلی خاورمیانه و موج مهاجرت آوارگان هست . همین غربی ها هستند که با همکاری با دیکتاتوری های منطقه ای زمینه سازی فشار علیه مردم رو فراهم میکنند.
همین کشورهای غربی مگر نبودند که بلاد اسلامی رو سالها در استعمار و استثمار خودشون نگه داشته بودند جنایاتی که اینها مرتکب شدند لکه ننگی بر تاریخ بشریت هست.
همین غربی ها عامل آوارگی و کشتار چقدر فلسطینی بودند با حمایت هاشون از رژیم صهیونیستی .
از همه اینها بگزریم پیمان نامه های جهانی و منشورهایی مثل حقوق پناهجویان و مهاجران و همه اینها رو هم زیر پا میگذرانند.
نه ، به عنوان یه خبرگزاری و با توجه به واقعیتهایی مثل قدرت گرفتن راست افراطی در غرب بیشتر تجقیق نگردم.نقل قول:
به نظرم هم جامعه میزبان هم مهاجرین باید تفاوت های فرهنگی همدیگ رو درک کنند تا بتونند در کنار هم زندگی کنند.نقل قول:
درود رفیق.پاسخ به جا و درستی بود.احسنت
اورتون لوئیز، هافبک تیم پارتیزان از لیگ صربستان پس از پیروزی 1-0 تیمش مقابل راد به علت توهینهای نژادپرستانه هواداران رقیب، با چشمانی اشکبار زمین را ترک کرد.
به گزارش "ورزش سه"، با وجود هشدار از سوی داور و گوینده ورزشگاه، هواداران تیم راد به توهین های نژادپرستانه ادامه دادند و یک بنر نژادپرستانه آنها توسط نیروهای امنیتی ورزشگاه از میان برداشته شد. در اواخر بازی، هواداران تمرکز خود را بر روی تخریب اورتون لوئیز قرار دادند و توهین های زیادی علیه او به صورت شعار گفته شد. او نیز با چشمانی اشکبار زمین را ترک کرد و هم تیمیهایش او را به آغوش کشیدند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مدتی هستش که مشعول به بازی های آنلاین هستم. چیزی که زیاد جلب توجه میکنه حضور تعداد زیاد روس ها در این حوضه هستش. اوایل به نظرم همه چیز عادی بود اما برخی رفتارهای تحریک آمیزشون باعث شده شخصا به رفتارهاشون حساس بشم. البته شاید این مشکل بنده تنها نیست، چون خیلی هارو توی بازی ها میبینم از روس ها متنفر اند، همچنین ترول هایی در این باره ساخته شده یا تاپیک هایی زده شده که مثلا روس هارو از فلان سرور اخراج کنید! و اینجور موارد مشابه...
خوب الان چند تا سوال شاید پیش بیاد.
اول اینکه چرا چنین اتفاقی میفته؟ظاهرا روس ها حساسیت شدیدی به زبانشون دارند و اغلب ترجیح میدند روسی صحبت کنند و از انگلیسی صحبت کردن پرهیز میکنند. شاید موردی که خیلی درصد تنش رو بالا میبره اینه که وقتی ازشون درخواست میکنی انگلیسی صحبت کنند، اغلب بهت توهین میکنند یا اگر خیلی مودب باشند کلا همون روسی باز صحبت مکنند.
سوال دوم اینکه الان اینجا کی داره نژاد پرستانه برخورد میکنه؟ روسها که اینقدر بر استفاده از زبان خودشون به جای یک زبان بین المللی تاکید دارند، یا سایر player های جهان که بعضا از روسها دل خوشیی ندارند.
سوال سوم اینکه چطور با این موضوع برخورد کرد؟
اگر در قوانین بازی الزامی به استفاده از زبان انگلیسی نباشه هیچ ایرادی نمیشه به روس ها گرفت که چرا تو این محیط روسی صحبت میکنن!!نقل قول:
از طرفی اگر توهین میشه، خب قطعا نیاز به این هست که پیام ها یا افراد قابلیت ریپورت داشته باشن و این هم یه مسئله کلی هست صرفا نمیتونه شامل روس ها بشه. هرکسی توهینی کرده گزارش بشه و اگر واقعا اینطور بود محروم بشه از استفاده از اون بازی. اینکه رفتار برخی یا حتی خیلی از روس ها در یه مورد خاص تعمیم داده بشه به کل اونها یک برخورد نژادپرستانه هست. خیلی از ایرانی ها تو صفحهی افراد مشهوری تو شبکه های اجتماعی حمله ور شدن و فحش و حرفای رکیک رو بار طرف کردن. با این حال آیا این درسته که کلیت بدن به تمام ایرانی ها و بگن ایرانی ها نباید از اینستاگرام یا فیسبوک استفاده کنن؟ نه چون خیلی ها مثل من و شما همچین کاری نکردن.
خوب اینکه میشه گزارش داد یا خیر خودش یه بحثه که ترجیها بهتره واردش نشیم چون باعث میشه از مطلب اصلی دور بشیم (فقط به عنوان نکته بگم بازی هایی مثل دوتا ۲ هفته ای ۳ تا سهمیه ی ریپورت داری که تقریبا غیرممکن هستش تمامی اون بیمار هایی که توی بازی هارو میبنی ریپورت کنی)نقل قول:
یه نکته ای توی صحبت هاتون بود اینکه گفتین یه چیز رو به تمامی روس ها نسبت میدیم و یا فلان چیز رو به تمامی ایرانی ها. این یکی از سوالاتی بود که فراموش کردم بپرسم. خوب مسلما ما مشکلی با کل روس ها نداریم، با یک عده ی مشخص player بیمار مشکل داریم. همچنین اگر کسی از دست کارهای ایرانی ها در فضای مجازی ناراحت هستش، از کل جامعه ی ایران ناراحت نیست بلکه از همون دسته ی مردم آزار بی فرهنگ در فضای مجازی ناراحت هستش. در این حالات که یک مساله مرتبط به یک قشر خاص از یک جامعه میشه باید چه کرد؟ مثلا فلان هنرمند خارجی باید چه رفتاری در قبال حمله ی اون دسته افراد نشون بده؟
بیشتر کسانی که بازیهای آنلاین میکنند نوجوان هستند.
همه جهان هم آدمهای وارد و پخته داره که میفهمند نوجوانها احساسی رفتار میکنند.
پس این قضیه دوطرف داره که پاسخ بستگی داره به آنها.
کار احمقانه اینه که از جمشید مشایخی بخواهی بره از لیونل مسی معذرت خواهی کنه. مسخره نیست؟
بهترین واکنش به چنین اتفاق هایی به نظرم اینه که افراد بدون در نظر گرفتن ملیتشون (یا رنگ پوست، نژاد و ...) نسبت بهش واکنش نشون بدن. یا شاعبهی اینکه اونها نیت بدی نسبت به اون ملیت یا نژاد دارند رو رد کنند. خب وقتی مسی به ایران گل زده قصد نداشته که به ایران توهین کنه، فقط داشته بازیشو میکرده و اگر یکسری ایرانی از این بابت بهشون برخورده فکر میکنم بعد از اینکه آرامش طرف مقابل رو ببیند متوجه میشن که رفتارشون صرفا مضحکه قرار داد خودشون بوده!. تو سطح شخصی هم این نوع واکنشها معمولا سازندهتر هست. اگر کسی رفتار بدی انجام میده اگر با آرامش برخرد کنیم شانس این وجود داره که شخص رفتارش رو عوض کنه بجای اینکه صرفا سرزنش کنیم یا شخصیت اون فرد رو متقابلا زیر سوال ببریم. مطمئنا اگر فردی مثل مسی هم در جواب یکسری فحش بار ما میکرد این تنش بیشتر و بیشتر میشد.نقل قول:
چالشی که گاها وجود داره اینه که به هر حال برخی از رفتارها تو برخی جوامع گستردگی بیشتری داره. به هر حال میدونیم که شرایط محیطی خاصی میتونه مشوق رفتار خاصی باشه که در جاهای دیگه ای از دنیا ضد ارزش بحساب بیاد. درسته که نباید اونهارو کلیت داد ولی از یک سو هم نباید اونهارو کاملا نادیده گرفت. مثلا اگر طرفداران یک دین یا اندیشه خاصی دست به خشونت میزنه اگر اون دین یا اندیشه به صراحت به چنین خشونتی دامن نمیزنه نباید گفت تروریسم دینی، ولی از یک طرفی هم نباید گفت اینها صرفا تروریست هستن و و اونهارو از اندیششون جدا کرد. عنوانی مثل پیروان رادیکال دین X گزینه مناسبیه تو این موارد.
مقدمه:
دیوان دادگستری اتحادیه اروپا در حکمی منع حجاب زنان را در تاریخ 14 مارس 2017 تصویب کرد. بر اساس این مصوبه، کارفرمایان می توانند زنان مسلمانی که محجبه می باشند را از کار اخراج کنند. البته بر اساس این حکم، مقررات داخلی شرکت ها مبنای تصمیم گیری می باشند و اخراج و عدم اخراج را به اختیار کارفرمایان گذاشته است. این حکم بر اساس طرح دعوای دو زن مسلمان از بلژیک و فرانسه می باشد که به جهت داشتن پوشش اسلامی، توسط کارفرمایان اخراج شده بودند.این اقدامات و احکام صادره در راستای تحقق و اجرایی نمودن سناریوی اسلام هراسی در اروپا می باشد. در حال حاضر حدود 45 میلیون مسلمان در اروپا زندگی می کنند. لذا لحاظ چنین محدودیت های حقوق بشری در اروپا می تواند در دراز مدت تبدیل به چالشی جدید در قاره سبز گردد و پیامدهای بین المللی برای اروپا داشته باشد.
قانونی شدن اسلام ستیزی در اروپا:
اسلام ستیزی در اروپا سابقه ای طولانی دارد.پیشینه این اقدام را می توان در جنگ های 200 ساله صلیبی بین مسیحیان و مسلمانان جستجو کرد. اما اوج دشمنی و تقابل بین اسلام و مسیحیت را می توان در عصر کلیسایی اروپا مشاهده کرد. فاز بعدی آن را می توان در سال 1915 و تقابل اروپا با امپراطوری عثمانی به نظاره نشست.
اما آنچه در همه این دوران ها از عصر قدیم اروپا، قرون وسطی و عصر جدید می توان برداشت نمود، اینست که اروپایی ها همواره به دنبال سلطه گری بر کشورهای مسلمان بوده اند و ید طولانی در استعمار این کشورها و ملت ها داشته اند. لذا از همان ابتدا از تقابل و ستیزه جویی با اسلام و جوامع اسلامی را در افکار عمومی خود ریشه دار نموده اند. بعبارتی دیگر افکار عمومی داخلی اروپا به دلیل سیاهنمایی حکومت ها از اسلام و مسلمانان، برداشتی غلط و انحرافی از دین اسلام و عقاید مسلمانان داشته اند.
در دهه های اخیر با شکل گیری گروههای تروریستی – تکفیری افراطی به نام اسلام و مسلمانان، پروژه اسلام هراسی و اسلام ستیزی خود را با شدت بیشتری دنبال نمودند. لذا چهره غلطی از اسلام و مسلمانان را در کشورهای اروپایی نمایان ساخته اند.
اما این موضوع از سال 2010 وجهه قانونی به خود گرفت. کشور فرانسه در سال 2010 قانع منع پوشش و نقاب زنان مسلمان را تصویب نمود. این قانون که در 11 اکتبر 2010 در فرانسه تصویب شده بود، در سال 2014 توسط دادگاه حقوق بشر اروپا تایید شد. فرانسه تنها کشور اروپایی است که در سال 2004 نیز، داشتن حجاب در مدارس را ممنوع نمود.
بر اساس قانون 2010 فرانسه، هر زنی که با پوشش در اماکن عمومی فرانسه تردد کند به 150 یورو جریمه نقدی محکوم خواهد شد.
قانون منع حجاب در آلمان(2010)، بلژیک (سال 2011) ، هلند(سال 2015) و بلغارستان(2016) نیز تصویب شده است.
این اقدامات از سوی دیده بان حقوق بشر مورد اعتراض قرار گرفته است. دیده بان حقوق بشر این اقدامات را نقض حقوق زنان مسلمان دانسته است.
روزنامه ایندیپندنت پس از حکم دیوان دادگستری اتحادیه اروپا در سرمقاله خود به قانونی شدن اسلام هراسی در اروپا اذعان نمود. همین روزنامه تحلیل نموده است که این اقدامات پایان خوشی برای اروپا نخواهد داشت.
دیوان دادگستری اروپا عالی ترین مرجع رسیدگی به مسائل مربوط به کشورهای عضو اتحادیه اروپا است. مرکز دیوان در لوکزامبورگ قرار دارد و احکام آن در سراسر کشورهای اروپایی اجرا می شود.
نقض حقوق بشر توسط مدعیان!
اروپای مدعی آزادی و حقوق بشر با رای دیوان دادگستری اتحادیه اروپا، نقاب از چهره قرون وسطایی خود برداشت و آشکارا به نقض اصول و موازین حقوق بشری، پرداخت.
این اقدام اروپایی ها ناقض اعلامیه جهانی حقوق بشر و اصول و ارزش هایی است که در مقدمه، ماده 1، ماده 2، بند 1 ماده 13، ماده 18 و ماده 19 می باشد. در این مواد به آزادیهای بشری بدون محدودیت های نژادی و مذهبی اشاره شده است که در حال حاضر برای مسلمانان در جوامع اروپایی محدود شده است.
همچنین این اقدام آنها، نقض فاحش میثاقین حقوق مدنی و سیاسی و حقوق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی می باشد که در سال 1966 تصویب شدند و در سال 1976، لازم الاجرا گردیدند.
این اقدام اروپایی ها، نظام اروپایی حقوق بشر را نیز زیر سوال برده است. نظام اروپایی حقوق بشر شامل کنوانسیون اروپایی حقوق بشر(حقوق مدنی و سیاسی که در سال 1950 تصویب و در سال 1953 اجرایی شد) و منشور حقوق بشر اروپایی( حقوق اقتصادی و اجتماعی که در سال 1961 تصویب و در سال 1965 اجرایی گردید) می باشد. مواد 5، 9، 10 و 11 کنوانسیون اروپایی حقوق بشر، حق آزادی و امنیت شخصی، آزادی فکر، عقیده و مذهب را مورد اشاره قرار داده است و کشورهای اروپایی را ملزم به رعایت بدون محدویت نژادی، مذهبی و ... آنها نموده است. اقدام دادگاه اروپایی، ناقض این مواد می باشد.
منشور اروپایی حقوق بشر نیز به حقوق اقتصادی و اجتماعی چون آزادی کار، آزادی حقوق شهروندی و ... بدون محدودیت نژادی و مذهبی، اشاره نموده است که با این اقدام دادگاه اروپایی و دادن مجوز به کارفرمایان جهت اخراج زنان باحجاب و پوشش اسلامی، نقض فاحش این منشور می باشد.
پیامدهای بین المللی اسلام ستیزی در اروپا:
به اعتقاد خود غربی ها، دانشمندان و فلاسفه آنان، آنچه غرب را از زندان قرون وسطایی خارج نمود و مسیر تجدد و پیشرفت را برای آنان ترسیم نمود، ارتباط با شرق و شناخت اسلام و علوم اسلامی بود. اما خوی سلطه جویی و استعمار گری آنان، تناسبی با اسلام و ارزش های اسلامی نداشت و آن را مانعی در مسیر برتری طلبی خود می دانستند. لذا به مقابله جدی با اسلام پرداختند.
اگر تاریخ را تورق کنیم، غرب و خوی برتری جویی و سلطه گری آنها، منشاء بروز جنگ های خونین 200 ساله صلیبی، جنگ های 30 ساله اروپا(1816-1848)، جنگ های جهانی اول و دوم، بحران های موجود در دوران جنگ سرد(1945-1991)، جنگ های اول،دوم خلیج فارس، جنگ عراق، افغانستان و مولود نامیمون این لشکرکشی ها که مورد حمایت ابتدایی غربی ها قرار داشت، گروه تروریستی- تکفیری داعش، می باشد.
امروز غرب در گردابی گرفتار شده است که زاییده تفکر شوم آنان می باشد. غرب نمی تواند این تاریخ شوم را به فراموشی بسپارد. اما می تواند از آن دور شود.
غرب نمی تواند با ایجاد حصار اتحادیه اروپا، خود را مصون از آسیب ها و تهدیدات بین المللی بداند. امروزه ناامنی در فرانسه، بلژیک و ... و انجام عملیات های تروریستی در این کشورها، ناشی از اسلام ستیزی و اسلام هراسی آنان می باشد. اگر فرانسه مورد آماج شدید حملات تروریستی داعش قرار می گیرد، علت اصلی آن حصاری از تهدید است که دولتمردان فرانسوی از اسلام و مسلمانان برای ملت و مردم فرانسه، ایجاد نموده اند.
اگر آمار حضور اتباع اروپایی(فرانسوی، انگلیسی، آلمانی، بلژیکی و ...) در گروههای تروریستی – تکفیری حداکثری است، ناشی از همان تفکرات و قوانین اسلام ستیزی در اروپا می باشد. مطمئنا با پایان یافتن تحولات سوریه و عراق، تروریست های داعشی که اتباع اروپایی می باشند به کشورهای خود بازمی گردند و اروپا را درگیر عملیات های تروریستی خواهند کرد. اروپا بستر شکل گیری گروههای تروریستی- تکفیری در آینده خواهد بود.
از سویی دیگر تقابل با جهان اسلام در حوزه های اقتصادی و تجاری در سطوح داخلی و بین المللی به نفع اروپایی ها نخواهد بود. حجم و ارزش مبادلات تجاری و اقتصادی اروپایی ها با کشورهای اسلامی گویای این موضوع خواهد بود.
اسلام ستیزی در اروپا، تفکر ملی یا رویکرد حکومتی!
اسلام ستیزی و اسلام هراسی، خاستگاه ملت اروپا نمی باشد. گواه واقعی این موضوع را می توان در اقبال عمومی ملت و جوانان اروپایی از نامه رهبر معظم انقلاب به اروپایی ها، مشاهده کرد. آنجا که معظم له بصورت کاملا مستند و شفاف مرز بین اسلام و تفکر تروریستی- تکفیری داعشی را مشخص می کند و آنان را نماینده اسلام و مسلمین نمی دانند. آنجا که حکومت ها و دولت های غربی را عاملان و حامیان اصلی شکل گیری و قدرت یافتن آنان می دانند.
اسلام ستیزی یک رویکرد سیاسی در بعضی حکومت ها و دولت های اروپایی می باشد که با هدف تسلط بر جغرافیای اسلامی و بهره گیری از منابع موجود، اتخاذ گردیده است. اگر تاریخ کشورهای اسلامی را مطالعه کنیم، ردپای استعمار اروپایی را در همه آنان مشاهده می کنیم.
این موضوع با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و شکل گیری حکومت مستقل اسلامی، از سوی غربی ها با شدت و عداوت بیشاری دنبال گردید. امروز دعوای مختلف آمریکا و غرب با ایران در موضوعات مختلف هسته ای، نظامی، حقوق بشری و ... ، دعوای ماهوی تفکر لیبرال با تفکر اسلامی است. این تقابل و دعوا هیچگاه خط پایانی نخواهد داشت!
نتیجه:
غربی ها به دنبال اتخاذ سیاست های غلط در تحولات بین المللی، تهدیدات خود ساخته ای را ایجاد نموده اند که در حال حاضر از دفع آنان، عاجز می باشند. لذا این عجز و ناتوانی را می توان در شتابزدگی سیاسی و امنیتی آنان مشاهده کرد. بحران های تروریستی در اروپا و هجوم آوارگان سوری، عراقی، افغانی و... به سمت اروپا، غربی ها را بسیار نگران کرده است. از سویی دیگر با تلقی نمودن گروه تروریستی – تکفیری داعش بعنوان دولت اسلامی، اسلام هراسی را در اروپا فراگیر نموده اند. لذا هر گونه نشان و پوشش اسلامی را تهدید کننده امنیت و آزادی می دانند. دولتمردان اروپایی برای گذار از بحران فعلی، نیازمند بازنگری در تفکرات و سیاست های خود در تقابل با اسلام می باشند. باید بین اسلام و خشونت و افراط گرایی، مرز بندی کنند و اسلام را بعنوان یک مکتب سازنده و انسان ساز، بپذیرند و از حمایت گروه های تروریستی- تکفیری دست بردارند. اسلام و مسیحیت در محتوا و مبانی، مکمل می باشند و می توانند بصورت مسالمت آمیز در کنار هم زندگی کنند.
منابع:
1. دکتر مهرپور، حسین، نظام بین المللی حقوق بشر
2. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
3. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
4. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
5. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نویسنده: سعید دهدشتی اردکانی- کارشناس ارشد حقوق بین الملل
لینک به منبع : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من از 2 قوم ترک و کرد بسیار بدم میاد و از هیچ قومی هم خوشم نمیاد الان من نژاد پرست به حساب میام؟
البته دشمنی باهاشون ندارم فقط احساس میکنم اگه بعضی از قوم ها نبودن ایران الان خیلی پیشرفته تر بود.
مهمتر اینکه ما چطور نباید این آزادی رو داشته باشیم که از یه قوم بدمون بیاد؟ (البته بدون توهین) یا اینکه نژاد پرست بودن چرا موضوع شخصی نیست و حتما بده؟
صرف اینکه یک موضوع شخصیه دلیل بر این نیست از نظر اخلاقی خنثی باشه. البته هیچ محدودیتی برای داشتن یک عقیده وجود نداره ولی اگر بیان عمومی اون باعث ایجاد خشونت و تعارضاتی بشه که آثار زیانباری داشته باشه اونوقت محدودیت براش وضع میشه. به نظر شما حالا که تو کشور قومیت های کرد و ترک دارن زندگی میکنن با ابراز تنفرتون از اونها کشور به جای بهتری میشه یا صرفا تعارضات اجتماعی رو ایجاد میکنه؟ این نوع نژادپرستی ها تو ادبیات اقتصاد خودش یک عامل عدم توسعه نیافتگیه (نه وجود یک قوم یا نژاد در کشور)نقل قول:
Sent from my GT-N5100 using Tapatalk
شما نژاد پرست نیستید نژاد ستیز هستید و تا وقتی یک نظر شخصی هست مشکلی نداره حتی باید این حق رو داشته باشید که آزادانه این نظر نفرت انگیز رو نشر بدهید ولی جایی که رفتار و گفتار شما به شحصی آسیب بزنه اونجا شما عمل مجرمانه مرتکب شدید که قابل پیگرد قضائی هست. خیلی وقت ها در مباحث نژادی مرز بین عقیده و عمل کاملا مشخص نیست برای همین بهتره مواظب خودتون باشید.نقل قول:
اگه واقعا رنگ پوست بخاطر میزان تابش آفتابه پس چرا در کشورهایی مثلا اروپایی که تابش آفتاب زیادی هم دارن بازم سفید پوست اروپایی رو میبینیم یعنی اکثرا سفید پوست هستن
از طرفی شکل ظاهری هم فرق میکنه مثلا سفید پوست اروپایی با سفید پوست مثلا آسیایی تفاوت چهره دارن انگار اونا رو جور دیگه ای تراش دادن مگر افتاب همون آفتاب نیست یا حتی خود روس ها هم قیافه هاشون با خود اروپایی ها کمی فرق میکنه...
یا مثلا فلسفه وجود چشم بادامی ها چیه ؟؟؟ یعنی طبیعت عشقش کشیده؟!!!
:n13: