-
بچهها شکایت میکنند که خانه جایی برای بازی ندارد و شما شکایت میکنید که بازی بچهها زیبایی خانه را از بین برده. دیگر مثل قدیم نیست که بچهها هر روز در کوچه بازی کنند. آنها بیشتر وقتشان را در خانه میگذرانند و شما باید برای تقابل بین خود و کودکتان فکری کنید. این ۵ راهکار به شما کمک میکند بدون اینکه زیبایی خانه از بین برود و در دکوراسیون کلی آن تغییر اساسی ایجاد شود، بتوانید آن را به جایی تبدیل کنید که بچهها بتوانند از بودن در آن لذت ببرند. مطمئن باشید با این کارها خانه شما هم زیباتر خواهد شد.
تـابی در خـــانه
تقریبا تمام بچهها عاشق تاب بازی هستند. برای اینکه هر روز مجبور نباشید آنها را برای بازی به پارک ببريد، میتوانید یک تاب در خانه دست و پا کنید.
زمان آمادهسازی: ۳۰ دقیقه
تمام چیزهایی که نیاز دارید:
تابهای آماده را در تمام اسباببازی فروشیها و بعضی از فروشگاههای ورزشی میتوانید پیدا کنید. بیشتر آنها به یک میله بارفیکس متصل میشوند و به وسیله آن در چهارچوب در قرار میگیرند. از فروشنده روش نصب تاب را بپرسید و اگر به میله بارفیکس نیاز است آن را هم از فروشگاههای لوازم ورزشی خریداری کنید. معمولا تمام پیچها و وسایل لازم در خود تاب و میله بارفیکس وجود دارند اما باز هم چک کنید تا چیزی کم و کسر نباشد. سعی کنید تاب ایمنی را انتخاب کنید. بعضی از تابها به هر طرف حرکت میکنند و امکان دارد کوچولوی شما به در برخورد کند. اما بعضی از آنها فقط عقب و جلو میروند و شما مشکلی با حرکت آنها نخواهید داشت. بعضی از تابها تا خردسالی مناسبند. به این ترتیب که جلوی آنها یک قطعه محافظ وجود دارد که وقتی كودك بزرگ شد میتوانید آن را بردارید و فقط از صندلی آن استفاده کنید. این تابها تا ۷ سالگی میتوانند قابل استفاده باشند.
خانه ۲۰ هزار تومانی
دختر بچهها عاشق این هستند که مکانی مجزا برای مامان بازی داشته باشند. معمولا از فضاهایی مثل زیر میز برای بازی استفاده میکنند اما شما میتوانید به راحتی تخت او را شبیه یک خانه کوچک درست کنید.
زمان آمادهسازی: ۲۰ دقیقه
تمام چیزهایی که لازم دارید:
حدود ۸ متر پارچه بخرید که بهتر است حریر باشد. عرض 5/1 متر برای این کار کافی است. دختر کوچولوها از تور و حریر خوششان میآید. مخصوصا اگر آن را همرنگ با اتاقشان انتخاب کنید. زیر آن هم تاریک نمیشود و بچه وقتی پارچه را دور تختش میکشد از تاریکی نمیترسد. شما به چند میخ کوچک و یک چکش هم نیاز دارید. با استفاده از ۴ میخ مطابق شکل حریر را به بالای تخت کودکتان نصب کنید. سعی کنید حریر کمی چین بخورد تا زیباتر باشد و دختر شما بتواند لبههای آن را تا جلو تختش بکشد. کوچولوی شما با این کار یک مکان خصوصی برای خودش خواهد داشت که برای بازیهایش بسیار مناسب است. این مکان خصوصی کار شما را هم راحتتر خواهد کرد. کوچولوی شما بیشتر بازیهایش را در خانه خودش انجام
خواهد داد.
تخته نظم و ترتیب
این هم یک بازی برای بچههاست، هم یک حقه، برای اینکه از شر جمع کردن هر روزه وسایل کودکتان خلاص شوید. بچهها هر روز یک پازل بزرگ درست میکنند و شما از دیدن نظم لذت میبرید.
زمان آمادهسازی: ۴ ساعت (با احتساب زمان خشک شدن)
تمام چیزهایی که لازم دارید:
شما به یک بورد نیاز دارید. میتوانید از تخته، فوم، بوردهای آماده یا حتی یک تکه موکت استفاده کنید. فوم انتخاب بهتری است و میتوانید آن را از مغازههای لوازم التحریر یا لوازم اداری پیدا کنید. قبل از هر کار یک لیست از وسایلی که هر روز کودک شما با آن سر و کار دارد تهیه کنید. برای مثال کلاه، روپوش مدرسه، راکت بدمینتون، کیف، چتر، هدفون یا هر چیز دیگر. کافی است یک بار به زمین اتاق کودکتان نگاه کنید و تمام به هم ریختگیها را یادداشت کنید. فوم، بورد یا تخته را روی زمین بگذارید و تمام چیزهایی را که در لیست نوشتهاید روی آن پهن کنید. وقتی به بهترین شکل ممکن رسیدید، طرح وسایل را روی تخته یا فوم بکشید. میتوانید حتی جای وسایل را رنگ کنید. بعد فوم یا تخته را به دیوار بزنید و برای آویزان کردن هر وسیله روی دیوار یک میخ یا آویز در نظر بگیرید. با این کار جای هر وسیلهای روی تخته یا فوم مشخص خواهد بود. کودک شما هر بار لازم است وسایلش را درست مثل یک پازل روی تخته بچیند. شما میتوانید دور بایستید و ببینید چطور کودکتان خودش بدون اینکه بهانه بگیرد، با لذت هر روز اتاقش را مرتب خواهد کرد.
رانندگی دور درها
پسرکوچولوها عاشق ماشینبازی هستند. وقتی میخواهند در خانه با ماشینهای کوچولو بازی کنند، معمولا لبه فرش را جاده میکنند. با این ایده جالب هم اتاق زیباتری خواهید داشت هم جایی برای بازی بچهها درست میکنید.
زمان آمادهسازی: 2 ساعت (با احتساب زمان خشک شدن)
تمام چیزهایی که لازم دارید:
رنگ مشکی یا خاکستری، قلممو، چسب کاغذی یک سانتیمتری، چسب دو طرفه و چند آهنربا. اول از همه با قلممو با دقت زوار در منزلتان را رنگ کنید. دقت کنید رنگ روی زمین نریزد و از خط زوار بیرون نزنید. مدتی صبر کنید تا رنگ خشک شود و اگر یکدست نیست یک بار دیگر روی آن رنگ بزنید. بعد از خشک شدن چسبهای کاغذی را به اندازه 3 سانتیمتر ببرید و مثل خطکشیهای روی جاده با فاصله روی زوار در بچسبانید. برای اینکه بتوانید ماشینها را عمودی نگهدارید به چند آهنربا نیاز دارید. آهنرباها را توسط چسب دوطرفه به زیر ماشین یا اگر خیلی قوی نیست به چرخهای آن بچسبانید تا کودک شما بتواند جای آنها را روی در تغییر دهد. اگر نمیخواهید از آهنربا استفاده کنید میتوانید ماشینها را با چسب روی در محکم کنید. اما دیگر ماشینها قابل استفاده برای بازی فرزند شما نخواهند بود. میتوانید از رنگ سبز و حیوانهای پلاستیکی هم برای بچههایی که ماشین دوست ندارند، استفاده کنید.
دیوار تلفنهای خاموش
بچهها عاشق تلفن هستند. وقتی با آن حرف میزنید به شما آویزان میشوند و میخواهند گوشی را بگیرند.
زمان آمادهسازی: ۳۰ دقیقه
تمام چیزهایی که لازم دارید:
چند تلفن کهنه. میتوانید تلفنهای از کار افتاده و قدیمی را از فامیل یا همسایه قرض بگیرید. اگر پیدا نکردید میتوانید با قیمت کم چندتا از آنها را بخرید. تلفن باید قابلیت اتصال به دیوار را داشته باشد. با میخ کوچک کفاشی تلفنها را کنار هم به دیوار متصل کنید. از قبل دیوارها را علامت بزنید و دقت کنید قد کودک شما به همه تلفنها برسد. سیم تلفنها را درآورید. حالا کودک شما میتواند وقتی شما دارید با تلفن صحبت میکنید با تلفنهای خودش مشغول بازی شود. یادتان نرود بعضی وقتها خودتان هم باید کنار کودک بنشینید و با او بازی کنید. شما پشت تلفن حرف بزنید تا او با آن تلفن به شما جواب بدهد. مطمئن باشید تا وقتی کودک است، متوجه نخواهد شد صدای شما از تلفن به گوش نمیرسد. کودک شما میتواند با ۴ نفر از دوستانش با این تلفنها همزمان بازی کند.
-
من تا 2 تا 3 ماه دیگه بچه ام به دنیا میاد ، نمیدونم چطور باید تربیتش کنم، فقط آرزو میکنم و دعا میکنم از این امتحان سربلند بیرون بیام
-
عوامل تاثیرگذار بر هوش کودک
بین این دو انتهای طیف هوش ذاتی انسان، شکاف بزرگی وجود دارد. با این حال دانشمندان تا به حال در یافتن علت زیستشناختی اینكه چرا برخی از افراد زیرکتر از دیگران هستند، موفق نبودهاند. حتی در مورد تعریف «هوش» به عنوان یک پدیده قابلاندازهگیری و قابلتوضیح، همین اواخر توافق شده است. ریچار هایر، استاد بازنشسته دانشکده پزشکی دانشگاه کالیفرنیا در ایروین میگوید: «تا یک نسل قبل، هنوز در مورد تعریف هوش بحث میشد و این بحث تازه اکنون فروکش کرده است. هوش، واقعی است، موجودیت دارد و قابل اندازهگیری است.»
مشهورترین شاخص هوشمندی، آزمون ضریب هوشی (IQ) است که توانایی درک فضایی، حافظه، سرعت پردازش اطلاعات و مواردی دیگر را اندازهگیری میکند. در پرطرفدارترین آزمایش ضریب هوش، نمره میانه، عدد 100 در نظر گرفته میشود و انحراف معیار 15 است به این معنا که نمره بهره هوشی 95 درصد افراد بین 70 و 130 است.
بر اساس این منحنی زنگولهای استاندارد، 5/2 درصد جمعیت در بالاترین بخش این طیف در رده نوابغ فکری و در پایینترین قسمت این طیف در رده عقبماندگان ذهنی قرار میگیرند. پژوهشگران هنگام مباحثه درباره هوش، همچنین به یک عامل عمومی هوش یا g اشاره میکنند که فاکتور مشترکی در مجموعهای از آزمونهای هوش است.
هایر میگوید: «بچههای واقعا باهوشی را که در مدرسه میشناختید به یاد بیاورید؛ آنها به طور عمومی هوشمند بودند، نه فقط در یک درس. این استعداد عمومی در فاکتور g بازتاب پیدا میکند.» نمرههای IQ و نمرههای g قدرت ذهنی کلی را تخمین میزنند، اما نمیتوانند مشخص کنند که یک فرد در یک وظیفه معین مهارت بالایی دارد یا نه.
ابلههای باهوش
شگفتانگیزترین بروز هوش را در «ابلههای باهوش» یا «ساوانت»ها میبینیم، مانند شخصیتی که «داستین هافمن» در فیلم «رین من
(Rain Man)» بازی میکند؛ فردی که هوش فوقالعادهای در مورد اعداد از خود نشان میدهد، اما از بستن بند کفش خود هم عاجز است. هایر میگوید: «برخی افراد تواناییهای ذهنی خاص فوقالعادهای از خود بروز میدهند. آنها در یک جنبه از همه افراد پیشی بگیرند، اما در عین حال ممکن است به معنای واقعی کلمه عقبمانده ذهنی باشند.»
پژوهشگران تا به حال نتوانستهاند دریابند چه عامل زیستشناختیای باعث ایجاد مهارتهای عجیب در این ابلههای هوشمند شده است. از سوی دیگر، بسیاری از انواع ناهنجاریهای شناختهشده مغزی چه نقایص ژنتیکی و چه نقایص هنگام تولد یا آسیبهای مغزی وجود دارند که ممکن است توانایی فرد را برای تفکر دچار اختلال کنند.
بررسی آثار چنین آسیبهای مغزیای بر توانایی ذهنی افراد، میتواند مشخص کند هر ناحیه مغز کدام کارکرد ذهنی معین را کنترل میکند. این بررسیها به همراه بررسیهای مغزهای سالم، دیدگاه عمومی دانشمندان را به این سمت کشانده است که هوش به یک ناحیه معین مغز مربوط نیست، بلکه نتیجه ارتباط میان نواحی اصلی مغز است.
نتایج بررسیهای بسیاری «نظریه تعامل بخشهای جانبی و جلویی مغز» را به عنوان مدلی برای توضیح هوش ثابت میكنند. بر اساس این نظریه، شبکهای از مناطق مغزی قرارگرفته در قطعات (لبهای) جلویی و جانبی مغز، اطلاعات را به شیوهای منحصر به فرد پردازش میکنند. این شبکه خاص هر فرد، استعدادها و نقایص شخصی ما را مشخص میکند. حجم بالاتر ماده خاکستری در مغز - متشکل از جسم سلولی نورونها (سلولهای عصبی) که پردازش اطلاعات در آنها صورت میگیرد- با میزان بالاتر نمرهها در آزمون هوش مربوط است.
همچنین داشتن ماده سفید بیشتر در مغز- متشکل از اتصالات میان سلولهای مغزی که از زائدههای دراز و پوشیده از چربی میلین یا آکسونها تشکیل شده است- در حد فاصل مناطق خاکستری، به معنای وجود ارتباط سریعتر در شبکههای بخشهای جانبی و جلویی مغز است که به نوبهخود باعث افزایش ضریب هوشی میشود.
گرچه به نظر میرسد این یافتهها به معنای آن باشد که مغز بزرگتر، معادل هوش بالاتر است، اما اینطور نیست. مغز مردها بهطور طبیعی از زنها بزرگتر است، اما با وجود این، میانگین نمرههای آزمایش هوش در میان زن و مردان تقریبا یكسان است.
معمای مغز
دانشمندان علوم اعصاب با وجود این پیشرفتها، هنوز نمیتوانند به پزشکان بگویند به چه قسمتی از مغز نگاه کنند تا دریابند فرد باهوش است یا نه. هایر میگوید: «افراد بسیاری وجود دارند که در رده عقبماندههای ذهنی قرار میگیرند اما مغزهای آنها در تصویربرداری یا کالبدشکافی، طبیعی به نظر میرسد.» تا به حال کد ژنتیکی خاصی کشف نشده است که با احتمال نابغهشدن فرد ربط داشته باشد. با این حال، هوش جزئی وراثتی دارد و والدین هوشمند بهطور شاخص بچههای هوشمندی خواهند داشت و برعکس.
البته نمرههای IQ و g میان والدین و فرزندان در صددرصد موارد با هم تطبیق نمیکنند، بنابراین احتمال دارد محیط، تجربههای ابتدای کودکی، رژیم غذایی و... نیز بر هوش اثر داشته باشند. باوجود ادعاهای سازندگان ویدئوهای آموزشی «بچه اینشتین» یا این نظر که گوش دادن به موسیقی کلاسیک افراد را باهوشتر میکند، هنوز شواهدی قطعی درباره چگونگی اثر این عوامل بر هوش در دست نیست.
هایر میگوید: «همه تمایل دارند مداخلات محیطیای وجود داشته باشد که با غلبه بر زیستشناسی، هوش ما را افزایش دهد. این مساله در پزشکی مصداق دارد و مثلا شما میتوانید بر زمینههای ژنتیکی معین برخی بیماریها با ورزش کردن یا تغییر رژیم غذایی غلبه کنید، اما ما هنوز عواملی را نیافتهایم که توانایی شناختی را افزایش دهند.»
البته ممکن است با در دسترس قرار گرفتن تکنولوژیهای قدرتمند جدید تصویربرداری از مغز، با اندکی خوششانسی به زودی اسرار «ساوانتها» و نیز اسرار بلاهت را دریابیم.
-
7اشتباه همه مادران
نمی دانم چطوری به اداره پست رسیدم. واقعا خدا ما را رساند! با چشم هایی خیره و عصبی و فرزندم که پشت سرم جیغ زنان می آمد وارد شدم. آرام به انتهای صف رفتم. همه یکی بعد از دیگری نوبت خود را به من دادند. از آرام کردن کودک ناامید شده بودم. خب اشتباه از خود من بود. تازه کاری و نابلدی من در آن روز باعث بدخلقی اش شده بود.
من متوجه مالیدن چشم هایش که نشان می داد او خسته است، نشدم. جای تعجبی نداشت که او تبدیل به آن موجود نحس وحشتناک کوچولو شده بود. متاسفانه، من به ندرت متوجه نشانه های رفتاری فرزندم می شوم و الگوهای مشترک رفتاری کودکان را فراموش می کنم.
همه کودکان در هنگام خستگی و گرسنگی مثل هم عمل می کنند. این بزرگ ترها هستند که باید متوجه باشند و نیازهای کودک را به موقع برآورده سازند. من باید از بی حوصلگی و کج خلقی او می فهمیدم که خسته است و باید او را می خواباندم و سپس در موقع مناسب به دنبال کارها می رفتم.
غافل شدن از نشانه هایی که کودک بروز می دهد یکی از اشتباهاتی است که اغلب والدین همیشه مرتکب می شوند. اما رسیدگی و توجه به کودک براساس این نشانه ها، زندگی را برای همه اعضا از این رو به آن رو می کند. به همین خاطر، بیشترین اشتباه های متداول والدین را طبق نظر متخصصان در این جا آورده ایم.
1 – نگرش ما فوق العاده منفی است
«خواهرت را کتک نزن! اتاقت را نامرتب نکن!» تعداد نکن نکن هایی که به کودک نوپا یا پیش دبستانی خود می گویید غیرقابل شمارش است.
راه حل: آن رفتاری را که مایلید از فرزند خود ببینید به او متذکر شوید. هیچ کس دلش نمی خواهد فرزندی تربیت کند که محدودیت ها را نمی فهمد. اما «نه» گفتن دائمی والدین به کودک موجب می شود که او نسبت به آن کر شود و این کلمه قدرت خود را از دست می دهد. به علاوه، ما اغلب به کودکان می گوییم که نباید فلان کار و بهمان کار را انجام دهند بدون آنکه به آنها بگوییم چه کار و رفتاری را بهتر است انجام بدهند.
بنابراین، نه گفتن هایتان را برای مواقع واقعا خطرناک نگه دارید (مثلا هنگامی که کودک می خواهد چنگال را در پریز برق کند) و بر آموزش و گفتن رفتاری که می خواهید از کودکتان ببینید تمرکز کنید. برای نمونه، به جای آن که بگویید: «توی وان حمام نباید بایستی!» بگویید: «ما توی وان می نشینیم چون سطح آن لیز است و ممکن است سر بخوریم!» در ادامه، وقتی کودک نشست و مشغول آب بازی شد از او تعغریف کنید تا رفتار خوب در او تقویت شود.
2 – سطح توقع ما از کودکانمان خیلی بالاست
در مجلسی نشسته اید و ناگهان کودک شما فریاد می زند به محض این که او را دعوت به سکوت می کنید دوباره داد می کشد. شکنجه کامل! چرا به حرف شما گوش نمی دهد؟
راه حل: نقش یک معلم را بازی کنید. بسیاری از کودکان هنوز کنترل امیال درونی و ادب و نزاکت حضور در مکان های عمومی را فرا نگرفته اند. اما والدین فکر می کنند که کودکان بیشتر از آن چه عمل می کنند می فهمند.
هنگامی که کودکتان اصل و قاعده ای را می شکند به خودتان یادآوری کنید که او از روی عمد این کار را نمی کند، فقط نمی داند در چنین شرایطی چگونه باید عمل کند. بنابراین، پرخاش کردن و کتک زدن موثر (و مطمئنا منصفانه) نیست. سعی کنید تمام هم و غم خود را به توضیح و نشان دادن آن رفتاری که می خواهید از او ببینید، بگذارید و در بیان خیلی راحت و ساده برای او توضیح دهید که مثلا: «من ساکت هستم چون الان در این جمع هستیم و اگر چیزی از بابا خواهم به آرامی در گوش او خواهم گفت.»
همچنین، او را متوجه رفتارهای خوب و درست دیگران کنید (ببین چارلی چقدر قشنگ نشسته و نقاشی می کند تا غذا حاضر شود) کودکان مقلد به دنیا می آیند. به این ترتیب، الگوسازی یا جلب توجه آنها به رفتاری که می خواهیم از آنها ببینیم زمان زیادی می برد.
این کار مستلزم صرف زمان و تکرار مکرر برای کودک است، تا یاد بگیرد چگونه رفتار کند و خود را کنترل کند و به این معنی است که شما باید دائما به او یادآوری کنید و هنگامی که پیام شما را نمی گیرد او را از آن مکان دور کنید. در طول زمان، اون یاد خواهد گرفت که چگونه رفتار کند.
3 – ما خود الگوی رفتارهایی می شویم که نمی خواهیم از او سر بزند
وقتی چیزی را می اندازید ناگهان داد می نزید. در خیابان کسی جلویتان می پیچد و شما هم نسبت بی ادبانه ای به او می دهید. اما سپس، هنگامی که در موقعیتی مشابه، کودکتان نیز همچون شما عمل می کند دیوانه می شوید.
راه حل: عذرخواهی کرده و رفتار خود را اصلاح کنید. اثر هر رفتاری همانند یک بومرنگ به سوی فرد برمی گردد. اگر داد بزنید به احتمال قریب به یقین فرزند شما نیز داد خواهد زد. بله، رفتار یک انسان کامل را در طول روز داشتن کار واقعا سختی است.
پس، هرگاه اشتباه کردید عذرخواهی کنید. احساسات و عواطف، قوی هستند و گاهی عنان کنترل آنها حتی از دست ما بزرگ ترها نیز خارج می شود. اما با این حال، «ببخشید گفتن» نمایانگر آن است که ما جوابگوی طرز رفتار خود هستیم.
همچنین، فضایی ایجاد می شود که درباره علت واکنش خود توضیح بدهید و واکنش های بهتری برای مواقع سختی و یاس ارائه دهید. این دقیقا همان کاری بود که دینا با فرزند 5 ساله خود کرد: «جک موقع لباس پوشیدن خیلی غرولند می کرد تا کار را به آن جا کشاند که دینا ناگهان صربه ای به او زد و گفت: «ساکت شو و لباس را بپوش!» اما کمی بعد، با تشخیص این که خودش به هیچ وجه دلش نمی خواهد چنین رفتاری از فرزندش در شرایط مشابه ببیند جلوی او دوزانو نشست و معذرت خواهی کرد. سپس برای او توضیح داد که باید سر موقع در مدرسه حاضر باشد. رفتار او کار خودش را کرد. از آن پس، جک سر موقع برای رفتن به مدرسه حاضر بود.
4 – وقتی از سر و صدای بچه ها آزرده می شویم فورا مداخله می کنیم
تا سر و صدای بچه ها را که در خانه دنبال یکدیگر می کنند می شنویم سر آنها فریاد می کشیم.
راه حل: به طور حساب شده نادیده بگیرید. اغلب، هر عمل بچگانه ای که از بچه ها سر می زند والدین خود را ملزم به دخالت در آن می دانند. خوب است بدانید همیشه بچه بد بودن آدم را از زندگی سیر می کند. فراموش نکنید که گاهی کودکان کارهایی انجام می دهند که به نظر شما آزار دهنده اند اما در واقع آنها در حال کشف مهارت ها و استعدادهای خود هستند. (بنابراین، اجازه دهید کودک نوپای شما آب میوه را در کورن فلکس بریزد. چون او در حال یادگیری درباره مایعات است)
گاهی اوقات نیز آنها خواهان جلب توجه هستند. هنگامی که موقع واکنش فرا می رسد قاعده اصلی را حفظ کنید. یعنی تا موقعی که خطری آنها را تهدید نمی کند به طور نامحسوس مراقب آنها باشید. اگر کودک شس ساله تان با بینی در ضبط را باز و بسته می کند فریاد نکنید. صبر کنید؛ انگار که هیچ اتفاقی نیفتاده است. به کار خود ادامه دهید و شاهد نتیجه باشید.
به احتمال زیاد، اگر واکنشی نشان ندهید او دست از کار بد خود خواهد کشید، در نتیجه، از داد و فریاد پیشگیری کرده اید و در آخر، به آرامش بیشتری خواهید رسید.
5 – همه ما حرف زیاد می زنیم اما عمل نمی کنیم
«تلویزیون را خاموش کن... جدی گفتم.. شوخی ندارم!» وقتی اخطارهای شما گنگ و مبهم است کودکتان همچنان به رفتار بد خود ادامه می دهد و به هیچ نتیجه ای نمی رسید.
راه حل: حد و حدودی برای کودکتان تعیین کنید و آنها را به مرحله اجرا بگذارید. غرزدن، مهلت دادن و مذاکره برای کودک در حکم آن است که همکاری در اجرای احکام شما کاملا اختیاری است. برای این که به بچه ها یاد بدهید از قوانین شما پیروی کنند انتظارات خود را روشن و شفاف بیان کنید و اگر از قوانین سرپیچی کردند واردعمل شوید.
اگر می خواهید کودکتان از روی مبل بلند شود و تکالیف مدرسه اش را انجام دهد با جمله دستوری احترام آمیزی از او بخواهید: «لطفا تلویزیون را خاموش کن و تکالیف مدرسه ات را انجام دهد.» اگر از حرف شما پیروی کرد از او تشکر کنید وگرنه، او را با پیامد کارش آشنا کنید: «من الان تلویزیون را خاموش می کنم و تا موقعی که تکالیفت تمام نشده حق دیدن تلویزیون را نداری.»
6 – ما از زمانی که برای تنهایی کودک اتاقی در نظر می گیریم خوب استفاده نمی کنیم
وقتی که کودک سه ساله خود را به خاطر این که برادر کوچک ترش را کتک کزده است به اتاقش می فرستید او با خشم و غضب سر خود را به زمین می کوبد.
راه حل: او را به اتاقش راهنمایی کنید و از او بخواهید ساکت و آرام آن جا بنشیند. این کار را از آن جهت انجام می دهید که او به آرامش برسد و به هیچ وجه تنبیه محسوب نمی شود. بعضی بچه ها روی موافق به این عمل نشان می دهند. اما بعضی دیگر، فکر می کنند آنها را پس زده اید و از نظر شما مردود شده اند و درنتیجه، بسیار مشوش می شوند. با این کار شاید اوضاع آرام شود اما نتیجه چندانی دربر ندارد.
راه دیگر آن است که وقتی او را به اتاقش راهنمایی می کنید شما هم ساکت کنار او بنشینید. اگر خیلی اوقاتش تلخ است او را بغل کنید تا آرام بگیرد. وقتی آرام شد برای او توضیح دهید که چرا رفتارش از نظر شما رفتار خوبی نبوده است. چنانچه خودتان بسیار عصبانی هستید و نمی توانید این کار را انجام دهید به خودتان زمان بدهید.
هر وقت آرام شدید برایش توضیح دهید که بهتر است چه رفتاری داشته باشد. شاید چنین جمله ای برای شروع بهتر باشد: «به نظرت وقتی میلو قطارت را گرفت به جای این که او را کتک بزنی بهتر بود چه کار کنی؟»
7 – آن چه درمورد یک کودک جواب می دهد درمورد دیگری جواب نمی دهد
بهترین راه برای مقابله با پسرتان آن است که رو به روی او زانو بزنید تا چشم هایتان در سطک سطح قرار بگیرد و برای او توضیح دهید که رفتارش نیاز به اصلاح دارد و روش درست را به او نشان بدهید. اما در چنین وضعیتی مطمئنا فرزندان حالت تدافعی به خود می گیرد و به حرفتان گوش نمی دهد.
راه حل: باید مهارت های تربیتی خود را از افزایش دهید. سرزنش کودک وقتی که کار بدی از او سر می زند کار آسانی است. ولی همه کودکان به یک روش تربیتی پاسخ مثبت نمی دهند و برای این که رفتار مطلوب را از آنها ببینید باید برای هرکدام شیوه تربیت خاصی را به کار ببندید.
بعضی بچه ها حتی به یک تذکر شفاهی پاسخ مثبت می دهند. درحالی که برخی دیگر، باید نتیجه کارشان را ببینند تا متوجه رفتار بد خود شوند. مثلا کامپیوترش را خاموش کنید. جدی و محکم رفتارکردن با یک بچه و دست به عصا راه رفتن با دیگری متناقض نیست؛ درواقع، هماهنگ با نیازهای متفاوت و سبک های یادگیری است. «تنبیه باید متناسب با میزان جرم – و کودک – باشد.»
مجله موفقیت
-
نظارت والدين، عوارض استفاده از رايانه در كودكان را كاهش ميدهد
يک روانپزشك:
نظارت والدين، عوارض استفاده از رايانه در كودكان را كاهش ميدهد
والدين، زمان بازيهاي رايانهاي كودكان را محدود كنند
يک پزشک متخصص اعصاب و روان با بيان اين که استفاده از رايانه و اينترنت داراي مزايا و معايبي است، گفت: آگاهي داشتن از نحوه صحيح استفاده از ابزار مديريت و برنامه ريزي درست و نظارت بر کودکان ميتواند تا حدودي از عوارض استفاده از رايانه بکاهد.
دکتر مرتضي نيا در گفتوگو با خبرنگار بهداشت و درمان ايسنا، افزود: بازي، مهمترين عامل رشد کودکان به ويژه رشد مغزي آنها و قابليتهاي فرد در مورد مهارتهاي حل مسئله است.
وي تصريح كرد: اگر انتخاب نوع بازيهاي کارتي، پويا نمايي و ويديويي به طور صحيح با توجه به سن کودک انتخاب شود به طوري که با مديريت و نظارت والدين همراه باشد و ساعت خواب تنظيم شود، ميتواند تا حدودي موثر واقع شود.
وي تاکيد كرد: خانوادهها بايد از اثرهاي مثبت و منفي اينترنت و رايانه آگاهي داشته باشند تا بتوانند فرزندان خود را به شيوه صحيح راهنمايي کنند.
مرتضي نيا با بيان اينکه بازيهاي اکشن به علت ميزان بالاي خشونت، استرس فراوان به کودکان وارد ميکند، اظهار كرد: بازيهايي که تنش و خشونت بالايي دارد اضطراب را افزايش ميدهد و به طور معمول بعد از پايان بازي تا مدتي ذهن کودک را درگير ميکند و تمرکز را بر هم ميزند.
اين روانپزشك حذف بازيهاي اکشن را براي کودکان علاقهمند مناسب ندانست و افزود: تماشاي بازيهاي اکشن که با ميزان خشونت بالايي همراه است به افراد زير 18سال توصيه نميشود مگر اين که با مديريت، نظارت و کنترل همراه باشد.
وي خاطرنشان كرد: زمان استانداردي براي بازيهاي رايانهاي وجود ندارد اما حدود نيم تا يک ساعت در روز بسته به شرايط کودک کافي است که به طور حتم بايد توسط والدين تاييد شده باشد.
دکتر مرتضي نيا به مديريت و زمان تعيين شده براي بازيهاي رايانهاي تاکيد و اظهار كرد: متاسفانه بسياري از والدين به چارچوب تعيين شده و اجراي قوانين پاي بند نيستند و با اصرار فرزندان به ادامه بازي موافقت ميکنند.
وي ادامه داد: والدين بايد محدوديت، سختگيريهاي لازم را در اين زمينه داشته باشند و بيش از زمان تعيين شده به فرزند خود، اجازه ادامه بازي را ندهند.
به گفته اين روانپزشك، خستگي، قرمزي، تاري و سوزش چشم از عوارض کار زياد با رايانه است بنابراين تناسب وضعيت کودکان و رعايت تنظيم فاصله بين مانيتور و چشم آنها لازم و ضروري است.
وي آسيب سيستم اسکلتي را از عوارض شايع کار با رايانه ذکر و اظهار كرد: افرادي که به مدت طولاني از رايانه استفاده ميکنند ممکن است سيستم اسکلتي آنها به خطر بيفتد بنابراين آگاهي از وضعيت صحيح بدن در حين کار با رايانه ضروري است.
دکتر مرتضي نيا توضيح داد: خشکي چشم هم از ديگر عوارض کار زياد با رايانه است که پلک زدن مداوم در بيشتر موارد از اين مشکل پيشگيري ميکند.
به گفته وي، چاقي در کودکاني که ساعتهاي طولاني مقابل رايانه مينشينند و ورزش، بازيهاي جنبشي و فعاليت خود را محدود ميکنند نسبت به ديگر کودکان بيشتر است.
وي تصريح کرد: کودکاني که مدت و زمان طولانيتري را به کار با رايانه و اينترنت سپري ميکنند از ارتباط هاي اجتماعي و خانوادگي به دور هستند و اختلالات رفتاري و افسردگي در آنها به وفور مشاهده ميشود.
اين روانپزشك به جنبههاي مثبت رايانه و اينترنت هم اشاره و اظهار كرد: بازيهاي رايانهاي اگر متناسب با سن و شرايط انتخاب شود ميزان دقت و تمرکز در کودکان را افزايش ميدهد.
وي عنوان كرد: اينترنت که بحثي فراگير است از حالت فانتزي به يک نياز تبديل شده است و در حال حاضر اگر آن را از دسترس حذف کنيم در واقع قابليتهايي را از فرزندان خود گرفتهايم.
وي خاطرنشان كرد: والدين بايد راههاي صحيح استفاده از اينترنت را به کودکان آموزش دهند و تا حدودي آنها را با مسايل آشنا کنند تا از موارد مفيد اينترنت بهره مند شوند. اگر استفاده از اينترنت در کودکان با اجازه و نظارت والدين و در ساعات خاص باشد، حس کنجکاوي و جستجوگري در آنها تقويت مي شود و احتمال سوء استفاده وجود ندارد.
وي افزود: خريد گوشي موبايل براي کودکان از نظر والدين معضل بزرگي شده است و بسياري از والدين به علت استفاده نامناسب از گوشي تلفن همراه از خريد آن احساس نگراني مي کنند. در خريد وسايلي نظير تلفن همراه، فرهنگ، تريبت و شرايط خانوادگي موثر است و اينکه بعضي والدين نخريدن گوشي تلفن همراه براي فرزندانشان را موجب عقدهاي شدن آنها ميدانند، بسيار اشتباه است.
وي عنوان كرد: والدين براي خريد تلفن همراه بايد حداقل سن را رعايت کنند و اين حداقل سن عدد نيست و به بلوغ ذهني، توانايي و مهارت اجتماعي فرد بستگي دارد. سنين 15 تا 16 سال براي داشتن موبايل مجاز است اما براي بعضي افراد تا سنين 20 سال هم توصيه نميشود.
اين روانپزشك با بيان اينکه تحقيقات و مطالعات زيادي در مورد استفاده از گوشي تلفن همراه انجام گرفته است، خاطرنشان کرد: با توجه به آن که در بيشتر تحقيقات انجام شده، احتمال عوارض آسيب وجود دارد، بهتر است استفاده مداوم و طولاني مدت از ان را محدود و فقط در موارد ضروري از آن استفاده کنيم.
انتهاي پيام
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
-
کودکان فواید افکار مثبت را درک می کنند
کودکان فواید افکار مثبت را درک می کنند
پژوهشگران آمریکایی در بررسیهای خود دریافتند که کودکان از 5 سالگی افکار مثبت را درک می کنند و حتی بیش از بزرگسالان از فواید این افکار سود می برند. به گزارش خبرگزاری مهر، کودکان همیشه از قدرت بالایی برای شگفت زده کردن بزرگسالان برخوردارند. بزرگسالان اغلب فراموش می کنند که در کودکی چگونه رفتار می کردند و تا چه حد دقیق بودند.
در تئوری می دانیم که افکار مثبت فواید و مزایای بسیاری دارند، اما در عمل معمولاً از این افکار استفاده نمی کنیم.
این درحالی است که محققان دانشگاه کالیفرنیا کشف کردند کودکان از سن پنج سالگی افکار مثبت را یاد می گیرند و حس بهتری به دست می آورند.
این دانشمندان به منظور دستیابی به این نتایج 90 کودک بین سنین 5 تا 10 سالگی را مورد بررسی قرار دادند. در این آزمایشات کودکان به 6 داستان گوش دادند که در آنها دو شخصیت پس از تجربه کردن یک موضوع مثبت (دریافت یک حیوان خانگی به عنوان هدیه)، یک موضوع منفی (واژگون شدن بطری شیر) و یا مبهم (ورود یک معلم جدید) احساسات نشان می دادند.
پس از هر یک از این تجربیات، یکی از شخصیتها خوش بینانه فکر می کرد و رویداد را با یک نور مثبت می دید درحالی که دیگری یک فکر بدبینانه داشت و واقعه را در نور منفی نشان می داد.
سپس محققان از کودکان خواستند که در مورد احساسات هر یک از این شخصیتها قضاوت کرده و برای این احساسات توضیحی ارائه کنند.
پیش از این آزمایش، محققان با دقت سطح خوش بینی و امید هر یک از کودکان و والدین آنها را ارزیابی کرده بودند.
براساس گزارش یونایتد پرس اینترنشنال، این بررسیها نشان داد کودکان از 5 سالگی می فهمند که افراد پس از داشتن افکار مثبت و نه پس از افکار منفی احساس بهتری پیدا می کنند و اهمیت داشتن افکار مثبت در موقعیتهای مبهم را به خوبی درک می کنند که این درک با افزایش سن عمیق تر می شود.
این درحالی است که کودکان به سختی درک می کنند که افکار مثبت چگونه می توانند روح کسی را که در یک موقعیت منفی مثل درد ناشی از به زمین افتادن درگیر است اوج دهند.
به طوریکه در این موقعیتها سطح خوش بینی و امید کودک نقش قابل توجهی در توانایی درک قدرت افکار مثبت ایفا می کند، اما نقش سطح خوش بینی والدین در این موارد بالاتر است.
این محققان در این خصوص توضیح دادند: "علاوه بر سن، مسئله ای که می تواند قدرت درک فواید افکار مثبت توسط کودکان را افزایش دهد، سطح امید و خوش بینی والدین است نه خود کودک."
درحقیقت، این نتایج بر نقش والدین در کمک به کودکان برای یادگیری استفاده از افکار مثبت برای داشتن حس بهتر در موقیعتهای سخت تاکید می کند.
-
چگونه برای کودکان جشن تولد بگیریم
بچه ها معمولا دوست دارند همسالانشان، در جشن تولدشان حضور داشته باشند و هیچ چیز به اندازه هیاهو و بازی های بچگانه در روز تولد، به آنها انرژی نمی دهد. بنابراین اگر قصد دارید برای فرزندتان جشن تولد برگزار کنید تا خوشحال شود، از بچه های هم سن و سالش دعوت کنید. برای هیجان انگیزکردن جشن تولد کودک خود هم می توانید این دستورالعمل را به کار گیرید.
9 نکته درباره آماده سازی خانه
1 – رنگ بچه ها را به شوق می آورد. تمام در و دیوار را با کاغذکشی های رنگی بپوشانید.
2 – بادکنک های رنگی کوچک و بزرگی که عبارت «تولدت مبارک» روی آنها نوشته شده است، از طقف خانه با نخ های کوتاه و بلند، آویزان کنید.
3 – روی دیواری که قرار است بچه ها کنار آن عکس های یادگاری بگیرند، کاغذرنگی های آبشاری بزنید. عکس ها در این حالت زیباتر به نظر می رسند.
4 – از چراغ های کوچک رنگی برای تزئین منزل تان استفاده نکنید. ممکن است لخت شدن قسمتی از سیم این چراغ ها و تماس بچه ها با آنها، باعث برق گرفتگی و برهم خوردن میهمانی شود.
5 – فکر استفاده از توپ های بزرگ و سنگین یا کوچک رنگی کریستالی را از سر بیرون کنید. این توپ ها به سادگی می شکنند و باعث آسیب دیدن دست و پای بچه ها می شوند.
6 – شیشه روی میزها یا گلدان ها را پیش از جشن تولد جمع کنید. بچه ها هنگام بازی کمتر به دور و اطرافشان توجه می کنند.
7 – می توانید با برداشتن قابل های روی دیوار و قراردادن عکس تولدهای سال های قبل فرزندتان به جای آنها، فضایی خاطره انگیز را برای بچه ها بسازید.
8 – بد نیست عکسی از نوزادی فرزندتان را پشت سر او روی دیوار نصب کنید.
9 – برای به وجدآوردن بچه ها می توانید اتاق فرزندتان را پر از توپ های رنگی پلاستیکی و بادکنک های رنگی کنید و در پایان تولد، تمام بچه ها را برای غوطه ورشدن در توپ و بادکنک به آن اتفاق دعوت کنید.
13 نکته درباره خوراکی های جشن تولد
1 – برای پیشگیری از آسیب دیدن بچه ها، حتما میوه ها را پوست بکنید و تکه تکه شده داخل پیش دستی ها بگذارید. مثلا می توانید در هر پیش دستی، یک تکه موز، یک تکه سیب، یک تکه پرتقال و یک تکه خیار با یک عدد چنگال یک بار مصرف گیاهی قرار دهید و آن را با یک دستمال کاغذی جلوی بچه ها بگذارید.
2 – به جای چیپس، به بچه ها سیب زمینی سرخ کرده یا تنوری بدهید. به جای پفک هم از ذرت بوداده استفاده کنید.
3 – چای یا نسکافه داغ، نوشیدنی های مناسبی برای بچه ها نیستند. به جای آنها می توانید از شیرکاکائو یا انواع آبمیوه های طبیعی که طرفداران زیادی هم در بین بچه ها دارند، کمک بگیرید.
4 – هرچه خامه کیکی که برای تولد تهیه می کنید، کمتر باشد، برای سلامت بچه ها مفیدتر است. بهتر است کیک های شکلاتی یا میوه ای و ژله های را به جای کیک های پر از خامه برای جشن تولد فرزندتان سفارش بدهید.
5 – خوردن انواع شکلات ها، پاستیل ها و دراژه ها هم می تواند برای بچه ها لذت بخش باشد.
6 – اگر قرار است به بچه ها عصرانه بدهید، بهتر است یک غذای ساندویچی مانند سالاد الویه برایشان تهیه کنید و خودتان از قبل، ساندویچ ها را با افزودن کاهو و گوجه فرنگی آماده کنید و دست بچه ها بدهید.
7 – ماکارونی و سالاد ماکارونی از محبوب ترین غذاهای بچه ها هستند که می توانید در جشن تولد آنها را هم سرو کنید و مطمئن باشید که بچه ها از آن استقبال می کنند.
8 – بهتر است که دوغ، آب یا ماءالشعیر را جایگزین نوشابه های گازدار به عنوان نوشیدنی عصرانه بچه ها بکنید.
9 – حتما پیش از خوردن عصرانه، سفره مناسبی روی زمین پهن کنید. با این کار، بچه ها راحت تر می توانند غذایشانر ا بخورند چون آنها مانند بزرگترها نمی توانند ایستاده یا روی مبل و کاناپه به آسانی غذا بخورند.
10 – از تمام بچه ها بخواهید که پیش از صرف عصرانه یا کیک و شیرکاکائو، دست های خود را بشویند. این کار ار می توانید به یک بازی تبدیل کنید.
11 – انواع سالادهای میوه ای که با ژله، عسل یا شیر ترکیب شده باشد، می تواند بهترین انتخاب برای دسر بچه ها باشد.
12 – انواع بستنی های شکلاتی و میوه ای از دوست داشتنی ترین خوراکی ها از نظر بچه ها هستند.
13 – استفاده از شقاب ها و لیوان های کاغذی رنگی با طرح های کارتونی می تواند برای بچه ها بسیار هیجان انگیز باشد. به این بهانه غذا را هم با لذت بیشتری می خورند.
4 نکته درباره کادودادن و کادوگرفتن
1 – برای بالارفتن اعتماد به نفس فرزندتان، از او بخواهید خودش کادوها را باز کند. او از این کار لذت می برد.
2 – به فرزندتان بیاموزید پس از بازکردن هر کادو، از دوستی که آن هدیه را آورده است، تشکر کند و او را ببوسد.
3 – از او بخواهید که پیش از بازکردن کادوها، حتما از تمام کسانی که در جشن او شرکت کرده اند، تشکر کند. یادآور شوید که این کار نوعی احترام گذاشتن است.
4 – بهتر است به تعداد تمام بچه ها، یک هدیه کوچک مانند عروسک های کوچک پولیشی، گیره سر، مداد و پاک کن، تراش یا یک بسته مدادرنگی بخرید و در پایان جشن آنها را بین بچه ها پخش کنید.
10 نکته متفرقه درباره جشن تولد
1 – دعوت کردن بچه ها با کارت دعوت مخصوص جشن تولد می تواند اعتماد به نفس آنها را بالا ببرد و باعث شود احساس غرور و شخصیت بیشتری بکنند.
2 – اگر ممکن است به تعداد تمام بچه ها، کلاه تولد تهیه کنید.
3 – اجازه بدهید فرزندتان مدل کیک و لباس تولدش را خودش انتخاب کند.
4 – اگر فرزندتان با یکی از دوستانش قهر است، از او بخواهید دوستش را به جشن تولد دعوت و با او آشتی کند.
5 – موسیقی های شاد و کودکانه برای بچه ها بسیار لذت بخش تر از موسیقی هایی است که به نظر ما بزرگ ترها زیبا می آیند.
6 – برای بالابردن هیجان جشن تولد می توانید در پایان جشن به بچه ها اجازه بدهید تمام بادکنک ها را بترکانند.
7 – حتما فشفشه یا شمع های تولد را زیرنظر و با مراقبت خودتان روشن کنید.
8 – از تمام بچه ها دعوت کنید تک به تک و در نهایت دسته جمعی با فرزندتان عکس بیندازند. با این کار بچه ها احساس می کنند برای حضور آنها ارزش و احترام قائل شده اید.
9 – بهتر است از کاغذهای شادی به جای برف شادی کمک بگیرید چون کاغذهای شادی هیچ گونه مواد شیمیایی آرژی زا برای بچه ها ندارند و هیجان استفاده از آنها هم بیشتر است.
10 – برای زیباترشدن فضای خانه، از گل های طبیعی استفاده نکنید زیرا ممکن است برخی از بچه ها به گرده گل ها حساسیت داشته باشند و مشکلات تنفسی پیدا کنند.
حساسیت بزرگ ترها درباره جشن کوچک ترها
گردهمایی های کودکانه که مهم ترین آنها در سالروز تولدها انجام می شود، در رشد اعتماد به نفس و تقویت تعاملات گروهی کودکان موثر است. برگزاری جشن یا میهمانی در روز تولد، در خودباوری بچه ها نقش دارد و احساس می کنند حضور و وجود آنها برای خانواده مهم است. نیازی نیست که جشن تولد حتما مفصل و شلوغ باشد. یک مراسم خانوادگی ساده و چندنفره هم می تواند این حس را در کودک زنده کند.
نکته مهمی که در برپایی جشن تولد کودکان باید درنظر گرفت، این است که این مراسم، برای تولد یک کودک یا نوجوان برگزار می شود. قرار نیست خانواده ها آن را بهانه ای برای جبران میهمانی هایشان به کل خانواده و تسویه آن قرار دهند. این روز مختص کودکتان است و اگر قرار است جشنی برای او بگیرید، به او حق انتخاب دهید. از کودک بخواهید فهرستی از دوستانش را که دوست دارد در میهمانی او حضور داشته باشند، در اختیار شما بگذارد. بهتر است بزرگترها در چنین جشن هایی حضور نداشته باشند یا حضور آنها به ساعت های پایانی میهمایی محدود شود.
خانواده ها معمولا درمورد رفتن فرزندانشان به چنین میهمانی هایی حساسیت دارند. در دوران پیش دبستانی و دبستان، تعامل خانواده ها با یکدیگر بیشتر است و شناختی هر چند اندک از یکدیگر دارند. به همین دلیل در این سنین والدین به ر احتی به فرزندانشان اجازه حضور در میهمانی های دوستانه و جشن تولدها را می دهند. حضور در جمع های دوستانه و فراتر از خانواده باعث تقویت مهارت های اجتمایع کودکان می شود.
تجربه نشان داده کودکانی که در خانواده های سختگیر بزرگ می شوند، معمولا اعتماد به نفس کمتری دارند. درست است که خانواده باید روی رفت و آمد فرزندانشان کنترل داشته باشند، اما این کار باید آگاهانه و صحیح باشد. نباید به راحتی «نه» بگویید و باعث ناراحتی کودک خود شوید. اگر از خانواده ای که فرزندتان را دعوت کرده است، شناخت کافی ندارید، می توانید چند دقیقه ای در میهمانی حاضر شوید تا مطمئن شوید. نقش حمایتی والدین در این میان بسیار مهم است؛ نباید یک فرمول کلی «نه» درمورد حضور بچه ها در خانه دوستانشان داشت.
"نشریه سلامت"
-
نباید کودکان را باهم مقایسه کنیم چون...
احترام گذاشتن به کودک به معنای پذیرفتن گفتار صحیح، مشورت گرفتن از او درحد توان ذهنی، نظرخواهی واحترام به فکر و نظر کودک و صحبت کردن با کودک با لحن مودبانه از نکات مثبت بایدهای تربیتی است.
مسئولیت دادن به کودک مناسب با توان ذهنی و بدنی وی از برنامه های خانواده است. کارهای شخصی که کودک توان انجام آن را دارد نباید توسط والدین انجام شود و باید اجازه دهند که خود کودک به انجام آنها مبادرت ورزد حتی اگر ناقص انجام دهد. بعد از اینکه امور توسط خود کودک انجام شد باید به تایید و تشویق والدین برسد.
والدین باید نکات مثبت فرزند اعم از رفتار، گفتار و تحصیل را تکرار کنند و از تاکید بر جنبه های منفی کودک به شدت پرهیز کنند، چرا که تکرار نکات مثبت باعث رشد اعتماد به نفس وی و ایجاد رابطه عمیق عاطفی و همچنین اعتمادسازی بین والدین و فرزند خواهد شد.
فرزندان ما همه با هم متفاوت هستند و والدین باید به این مهم توجه کنند که توانمندی، استعدادها، یادگیری ها و رفتار کودکان با هم متفاوت است.
فرض کنید در باغچه منزل شما هم درخت سیب وجود دارد و هم درخت گلابی، هر دو درخت نیاز به نور، آب، زمین خوب و کود دارند اما در نهایت میوه ای که به دست می آید با هم متفاوت است. بنابراین فرزندان ما نیاز به توجه. مراقبت و عدم تبعیض دارند اما در نهایت هر فرزندی با توجه به نیاز رفتار خاص خود را دارد.
کریمی افشار روانشناس محبت کردن به کودکان را از مهم ترین بایدهای تربیتی دانسته و اضافه می کند: محبت باید بدون افراط و تفریط، به موقع، به جا و به اندازه باشد. محبت به معنای برآوردن نیازهای مادی فرزند نیست بلکه به معنای درک احتیاجات روانی فرزند و توجه به بهداشت روان کودک است.
وی از ایجاد امنیت روانی به عنوان یکی دیگر از بایدهای تربیتی نام برد و تصریح کرد: کودک باید احساس کند والدین عمیقا وی را دوست دارند. همیشه از او حمایت می کنند و هرگز او را ترک نمی کنند. والدین باید از گفتن جملاتی مانند «من دیگر تو را دوست ندارم.» اگر اذیت کنی می گذارم می روم» و «من به خاطر تو با پدر یا مادرت زندگی می کنم» پرهیز کنند زیرا رفتار کودک را به مخاطره می اندازد.
والدین باید از پنجره نگاه کودک به موضوعات و مسایل نگاه کنند. چرا که کودک نمی تواند مثل والدین فکر کند و موضوعات را درک کند زیرا او تجربه والدین، قدرت فکر و قدرت تمیز آنها را ندارد. درنتیجه خانواده بهتر است برای درک صحیح رفتار کودک خودشان را ازنظر سنی و تجربه پایین آورده و درجایگاه کودک تصور کنند نه اینکه بخواهند کودک را وارد دنیای خودشان کنند.
از دیگر بایدهای تربیتی که لازم است والدین به آن توجه داشته باشند، قاطعیت در گفتار آنها و یکی شدن پدر ومادر در تربیت فرزند است. کریمی افشار در مورد این نکته اظهار داشت: قاطعیت درگفتار به این معناست که والدین درارتباط با تربیت فرزندشان حرف یکدیگر را نقض نکنند. با هم درگفتار و رفتار اتحاد داشته باشند و به احترام یکدیگر احترام بگذارند و جلوی فرزندان به ایراد گرفتن از هم نپردازند بلکه صحبت های انتقادی و تذکرات را برای مذاکرات دو نفره نگذارند.
این مدرس دانشگاه نبایدهای تربیتی کودکان را این چنین توضیح داد: والدین نباید فرزند را درهیچ شرایطی با فرزند دیگر خود یا فرزندان دوستان و آشنایان مقایسه کنند. مقایسه کردن سم روان است که باعث ریزش اعتماد به نفس کودک می شود و بین والدی که کودک را مقایسه می کند و کودک مقایسه شونده شکاف عاطفی پیش می آید و حسادت کودک تحریک شده و کودک درمقابل فردی که با او مقایسه شده احساس حقارت و کوچکی می کند.
کریمی افشار درپایان خاطرنشان کرد: والدین نباید کودک را تحقیر و سرزنش کنند حتی برای اشتباهات و خطاهای او. بلکه باید ملایم و با لحن درست به او تذکر دهند. اشتباهات کودک نباید به رخ او کشیده شود و از تکرار اشتباهات برای کودک باید پرهیز شود. نباید از کودک انتظار بیش از حد داشت. چرا که هر کودکی توانمندی خاصی را دارد. همانطور که اثر انگشت دو فرزند با هم متفاوت است. سلول های مغز و پیچیدگی های مغز او هم با فرزند دیگر ما متفاوت خواهد بود. بنابراین نباید انتظار داشته باشیم که کودکان ما مثل هم باشند و یا بیشتر از توانشان خود را نشان بدهند.
"سلامت نیوز"
-
بدرفتاری با کودکان، آنها را به بیماریهای عقلی مبتلا میکند
تحقیقات پزشکی نشان داد
بدرفتاری با کودکان، آنها را به بیماریهای عقلی مبتلا میکند
خبرگزاری فارس: تحقیقات پزشکی نشان می دهد: بدرفتاری شدید با کودکان باعث تغییر ژن های معینی در آنها شده و خطر ابتلای آنها به بیماریهای عقلی را زیاد می کند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش خبرنگار اجتماعی فارس به نقل از خبرگزاری آلمان، یک تیم از روانشناسان دانشگاه شهر ژنو پایتخت سوئیس تحقیقاتی را روی 101 فرد دچار سندروم اختلال شخصیت مرزی انجام دادند.
بر پایه این گزارش، بی ثباتی در روابط شخصی و اختلال هویت و رفتار و خلق و خو از جمله ویژگی های این سندروم است.
این تحقیقات نشان داد: افرادی که در معرض بدرفتاری عاطفی، جسمی و جنسی قرار دارند، بالاترین میانگین تغییر را در ژن های مسئول مقابله با فشار (استرس) دارند.
بر پایه این گزارش، برخورد خشن و بدرفتاری به طور مستقیم باعث تغییر نمی شود بلکه این امر موجب می شود که برخی مولکول ها به ژن ها بچسبند و سپس تغییراتی روی دهد.
دانشمندان به این نتیجه رسیدهاند که برخورد خشن و وحشیانه باعث تغییرات زیادی در ژن ها میشود.
محققان نیوزیلندی نیز در تحقیقات خود اعلام کردهاند: افرادی که در دوره کودکی با فشارهای روحی مواجه میشوند؛ در بزرگسالی در معرض بیماری های آرتروز، درد ستون فقرات و سردردهای شدید و مداوم قرار دارند.
به گفته این محققان، بدرفتاری از جمله منجر به بروز افسردگی و استرس در کودک می شود و در بزرگسالی سلامت جسمانی فرد را به خطر میاندازد.
یافته های پژوهشگران همچنین نشان میدهد که بدرفتاری با کودکان از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود و بدرفتاری والدین ریشه در کودکی و رابطه پدر و مادرشان با آنها دارد.
انتهای پیام/
-
نبود پدر در سن نوجوانی بر رشد فرزندان طلاق تأثیر منفی دارد
دبیر انجمن علمی روانپزشکی کودک و نوجوان ایران در گفتوگو با فارس:
نبود پدر در سن نوجوانی بر رشد فرزندان طلاق تأثیر منفی دارد
خبرگزاری فارس: دبیر انجمن علمی روانپزشکی کودک و نوجوان ایران گفت: نیاز به پدر در دوره نوجوانی در فرزندان طلاق افزایش مییابد و احساس طرد شدن توسط پدر در این سن روی رشد طبیعی نوجوان تأثیر منفی میگذارد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فریبا عربگل در گفتوگو با خبرنگار بهداشت و درمان فارس، با اشاره به تأثیرات طلاق روی کودکان اظهار داشت: طلاق طیف گستردهای از حالات هیجانی، فکری و رفتاری را در کودکان ایجاد میکند که به عوامل مختلفی از جمله سرشت، ذات و شخصیت کودک، نحوه برخورد والدین با پدیده طلاق و دخالت ندادن فرزندان در روابط خود و برقراری هرچه سریعتر شرایط زندگی عادی کودک پس از طلاق بستگی دارد.
وی با بیان اینکه نیمی از کودکان طلاق ارتباطشان با یکی از والدین قطع شده و از حمایت، علاقه و توجه او محروم میشوند، در مورد نگرش کودکان نسبت به طلاق والدین گفت: عدهای از کودکان طیفی از احساسات منفی را نسبت به یکی از والدین یا هر دوی آنها دارند که حتی ممکن است سال ها طول بکشد، آنها ممکن است احساس کنند که حداقل توسط یکی از والدین طرد شده و دیگر مورد توجه و علاقه نیستند و نسبت به والدین خود خشم و عصبانیت داشته باشند.
این فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان ادامه داد: معمولاً درک، استدلال و احساس کودکان به سن آنها بستگی دارد و در برخورد با کودکان نباید به آنها تکیه کرد، باید مراقب باشیم که آنها را در موقعیتی قرار ندهیم که بخواهند ما را حمایت کنند؛ در شرایطی که کودک عصبانی است و تمایل دارد از یکی از والدین جانبداری کند، باید به او گفته شود که دعوای والدین به او ارتباطی ندارد و نباید خود را درگیر ماجرا کند.
وی، دادن اطمینان خاطر به کودک در مورد تدوام رابطه با پدر و مادر را ضروری دانست و تصریح کرد: تماس مکرر و منظم از طرف والدین بهترین راه حل است؛ همچنین در فرزندان نیاز به پدر در دوره نوجوانی افزایش مییابد و احساس طرد شدن توسط پدر در این سن روی رشد طبیعی نوجوان تأثیر میگذارد.
دبیر انجمن علمی روانپزشکی کودک و نوجوان ایران، شرایطی که کودکان پس از طلاق تجربه میکنند را شامل ترس از جدایی و از دست دادن والدین، احساس شوک، بهت، نگرانی راجع به توانایی و مدیریت والد باقیمانده، تأسف و حسرت عمیق، وابستگی والد باقیمانده به کودک و محدود کردن وی از ارتباطات لازم متناسب با رشد وی، وابستگی و اضطراب شدید در کودک ذکر نمود و خاطرنشان کرد: البته عده کمی از کودکان نیز ممکن است احساس آسودگی و فراغت داشته باشند.
وی ادامه داد: عده ای از کودکان پس از طلاق احساس مسئولیت کرده و فکر میکنند که باید نیاز روانی یا فیزیکی پدر یا مادر را برآورده کنند که این موضوع ممکن است آنها را از پاسخدهی به نیازهای طبیعی رشدیشان باز دارد؛ همچنین شاهد خشونت و جنگ بین والدین بودن روی رشد روانی و روابط آینده آنها با جنس مخالف تأثیر میگذارد.
انتهای پیام/
-
راهكارهاي مقابله با لجبازي در كودكان
كودكان نوپا ويژگي هاي حيرت انگيزي دارند كه اداره كردن آنان را مشكل مي كند ، يكي از اين مشكلات لجبازي كودكان است. اين رفتار شگفت انگيز نوپايان، غالباً مقاومت سالمترين پدر و مادر را نيز دچار تزلزل مي كند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش سرويس بهداشت و درمان ايسنا، همچنان كه كودك خويشتن داري را درخود پرورش مي دهد، به زودي در مي يابد كه مي تواند اختيار ديگران را نيز در دست بگيرد و براي اين كار كافي است پا در كفش ديگران كند و با زور در بازو انداختن شاهد باشد كه چه تأثير متحير كننده اي براي اطرافيان گذاشته است.
لجاجت بي دليل منجر به تضاد مي شود و وقتي منفي بودن و احساس بي علاقگي نسبت به حق و حقوق ديگران نيز به آن اضافه شد، پدر و مادر از پا در مي آيند و تسليم مي شوند.
مطمئناً چنين رفتارهايي از جانب كودكان، خطر جدي براي سلامت پدر ومادر به شمار مي رود.
اختلال بي اعتنايي مقابله اي عبارت است از الگوي پايدار رفتارهاي منفي كارانه، خصومت آميز و گستاخانه در غياب نقض جدي موازين اجتماعي يا حقوق ديگران.
در كودك شايعترين علايم اختلال بي اعتنايي مقابله اي عبارتند از: بيشتر اوقات از كوره در مي رود، با بزرگترها جر و بحث مي كند، به طور فعالانه نافرماني كرده يا از سازش يا درخواست هاي بزرگترها خودداري مي كند. غالباً به طور عمده كارهايي مي كند كه موجب آزار ديگران مي شود و ديگران را براي اشتباه ها و بدرفتاري هاي خود سززنش مي كند.
رفتار مقابله اي ومنفي كارانه از نظر رشد در اوايل كودكي طبيعي است. گروهي از صاحب نظران نيز بر اين باورند كه دخترها بيشتر درمعرض تشخيص اختلال مقابلهاي هستند. اگرچه الگوهاي مشخص خانوادگي وجود ندارد، اما تقريباً تمام والدين كودكان مبتلا به اين اختلال، خود اهميت زيادي به موضوع قدرت، كنترل و خودمختاري قايل هستند.
در بعضي از خانواده ها شخصيت هاي لجوج و سرسخت وجود دارد. مادران كنترل كننده و افسرده و پدران منفعل و مهاجم هستند، ناگفته نماند در بسياري موارد اين مشكلات براي كودكان ناخواسته روي مي دهد.
عوامل ايجاد كننده لجبازي در كودكان
مهمترين عامل ايجاد كننده لجبازي در كودكان، نوع رفتار و تربيت والدين مي باشد.
1) نوع توجه والدين: توجه كافي نمي كنند - توجه مشروط مي كنند - توجه زياد مي كنند - توجه منفي مي كنند .
2)ناكامي: بايد تلاش شود كه كودك كمتر ناكامي را تجربه كند، همچنين در كودكاني كه رشد عاطفي آنها تأخير دارد يا مبتلا به اختلال يادگيري هستند لجبازي بيشتر مشاهده مي شود.
3) سرزنش زياد كودكان
4) عدم انعطاف پذيري والدين در برابر خطاهايي كه كودك مرتكب مي شود.
5) والدين اين كودكان به طور معمول با يكديگر اختلاف نظرهاي شديد دارند و دايماً در حال مجادله با يكديگرند. زماني كه كودك لجبازي پدر و مادر را با هم مي بيند از طريق يادگيري مشاهده اي، لجبازي را از والدين ياد مي گيرد.
6) بسياري مواقع لجبازي كودك توسط اطرافيان تقويت مي شود بنابراين اين رفتار ناخوشايند در كودك شكل مي گيرد و كودك مي آموزد با لجباري و تندخويي مي تواند هر چه را كه بخواهد به دست آورد.
7) در دوره نوجواني نيز ممكن است لج كردن به عنوان تظاهري از نياز به مستقل شدن و برقراري هويتي مستقل مشاهده شود.
8) به عنوان آخرين عامل مي توان به حسادت اشاره كرد كه لجاجت كودك بيشتر مواقع به سبب حسادت بروز مي كند.
راهكارهاي مقابله با لجبازي كودكان
هدف از درمان اين نيست كه كودكي را تربيت يا معالجه كنيم تا آرام چون بره باشد و از همه دستورهاي والدين اطاعت بي چون و چرا كند بلكه هدف از درمان اين است كه والدين ياد بگيرند كه چگونه رفتار لجبازي كودك را تعديل و رفتار مناسب را در وي تقويت كند. چون واكنش والدين در برابر لجاجت و سركشي كودك، در تداوم رفتار لجوجانه او مؤثر است.
برخي از راهبردها به شرح زير مي باشد:
1) انتقاد همراه با تشويق نتايج بهتري به دنبال دارد. كودك مي خواهد كه شما به او توجه كنيد اگر ديدگاه شما منفي باشد، او از راه هاي منفي به هدف خود مي رسد.
اما اگر شما بر نكته هاي مثبت تمركز كنيد، در مقابل رفتارهاي خوب بيشتري دريافت خواهيد كرد. زيرا در اين حالت كودك با رفتارهاي مثبت سهم به سزايي در جلب توجه شما خواهد داشت.
2) رفتار كودك را تحسين كنيد نه شخصيت او را، همچنين وقتي از او انتقاد مي كنيد شخصيت او را زير سؤال نبريد. به جاي اينكه بگوييم خيلي بچه بدي هستي مي توان گفت: «من از شيوه حرف زدن تو خوشم نمي آيد».
3) هيچ گاه تسليم نشويد، اگر درمقابل سماجت كودك كوتاه بياييد كودك ياد مي گيرد كه با گريه حرفش را به كرسي بنشاند و ديگر براي حرف هاي شما اهميتي قايل نيست.
4) هميشه به قول خود عمل كنيد
5) سعي كنيد مشكلات فرزند خود را يكي يكي حل كنيد.
6) كودك را به تنبيهي كه انجام نمي دهيد تهديد نكنيد، تهديد هاي پوچ و ناپايدار به رفتارهاي نادرستي منتهي مي شود كه درنهايت تثبيت شده و در برابر تغيير مقاومت تر مي شوند.
7) سعي كنيد تشنج را در خانه كم كنيد، جلوي كودك با همسر خو بگومگو نكنيد. در هنگام خواب موزيك آرام بگذاريد يا اورا ملايم ماساژ بدهيد. قصه مورد علاقه اش را تعريف كنيد تا با آرامش بخواب برود.
8) خطاهاي كودك را بپذيريد و در عين حال كودك را مسئول رفتارش بدانيد.
9) انتطارات خود را از كودك دقيقاً مشخص كنيد.
10) با احترام با كودكان صحبت كنيد.
11) گاهي لجبازي كودك را به شوخي بگيريد. در نظر داشته باشيد كه هدف ناديده گرفتن رفتار كودك است.
12) حفظ ثبات هيجاني از طرف والدين، يعني در شرايطي كه بچه لجبازي مي كند، زماني كه والدين تن صدايشان عوض مي شود و حالت چهره شان تغيير مي كند كودك ديگر به هدف خود رسيده است و رفتارش تقويت مي شود. لذا لازم است از بعد هيجاني والدين خودشان را مهار كنند.
13) شنونده خوبي براي بچه ها باشيم و فرصتي را براي صحبت كردن به آنها بدهيم.
14) ندادن دستورهاي پياپي و مكرر از طرف والدين
15) عدم پاسخگويي به تمام خواسته هاي كودك
16) فرصت دادن به كودكان براي تصميم گيري در اموري كه به او هم مربوط مي شود.
17) كاهش سطح مداخله والدين در امور بچه ها
18) توجه مناسب به رفتارهاي مثبت كودك.
19) ثبات تربيتي در والدين، قاطعيت آنها در گفتار و رفتار
20) تنبيه به موقع در برابر رفتارهاي ناشايست كودك
21) عدم استفاده از تنبيه به عنوان بيشترين وسيله براي اصلاح رفتار كودك
22) شناسايي نكات استرس آور زندگي كودك كاهش يا از بين بردن عوامل آن.
23) آموزش مهارت هاي حل مسأله
24) بالابردن تحمل ناكامي در كودك.
25) الگوسازي والدين.
26) جلوگيري از تماشاي فيلم هاي خشونت آميز.
27) احترام به همسر در مقابل كودك
28) تحريك كودكان از طريق رقابت (ايجاد رقابت مثبت با همسالان)
29) تقويت رفتار مثبت در مقابل لجاجت كودك.
انتهاي پيام
-
والدين بايد در مقابل عادات ناپسند کودک خود شکيبا باشند
يک روانشناس با هشدار به والدين گفت: والدين بايد در مقابل عادات زشت و زننده کودکان، بهويژه عادتهاي دهاني وي شکيبا باشند و کنترل خود را از دست ندهند، چون کودکان نميتوانند يک روزه عادت بد خود را ترک کنند.
محمد جعفري در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، منطقه زنجان، اظهار کرد: عادتهاي دهاني نامناسب کودکان شامل مکيدن انگشت، مکيدن پستانک، فشار غيرطبيعي زبان پشت دندانها، جويدن ناخن، دندان قروچه و خودآزاري است که در بيشتر موارد والدين را عاصي ميکند.
وي عادتهاي لبي نامناسب و زشت کودک، از جمله خيس کردن لبها به صورت مکرر، کشيدن لب، کندن پوست لب، مکيدن و گزيدن لب را نيز از ديگر عادات ناپسند كودکان عنوان كرد.
اين فعال اجتماعي، ادامه داد: بسياري از والدين سعي ميکنند در زماني کوتاه، کودک خود را وادار به ترک عادت بد کنند، به همين دليل کارشناسان به اين نکته تاکيد دارند که والدين نبايد انتظار داشته باشند کودکشان از همين فردا عادت بدش را ترک کند، چرا که در اين صورت هر دو آنها نااميد و سرخورده خواهند شد.
جعفري، مکيدن انگشت را بيشترين عادت دهاني در کودکان برشمرد و گفت: تئوريهاي مختلفي علت مکيدن انگشت شست در کودکان را شرح ميدهد، براي مثال روانشناسان عامل رواني را قويترين علت آن ميدانند.
اين روانشناس، به عوارض اين عادت در کودکان اشاره کرد و يادآور شد: از جمله عوارض مکيدن انگشت، فاصله گرفتن دندانهاي بالا و پايين از يکديگر، جلوزدگي بيش از حد دندانهاي بالا، تنگ شدن قوس فک بالا و ايجاد کام گنبدي و عدم رشد عرضي فک بالاست.
وي به بعضي روشهاي پيشنهادي براي درمان اين عادات در کودک اشاره کرد و گفت: روشهايي از قبيل يادآوري با اخلاق خوب، جايزه درماني و ترکيبي از يادآوري و جايزه درماني ميتواند در ترک اين عادت مؤثر باشد.
جعفري، اولين قدم براي درمان عادت مکيدن انگشت را يادآوري برشمرد و گفت: يادآوري کودکان در نبردن انگشت به دهان ميتواند با چسباندن يک چسب زخم روي انگشت يا ماليدن يک ماده بدطعم به انگشت يا استفاده از دستکش باشد.
انتهاي پيام
-
کودکان تا قبل از بلوغ فکری نباید ایمیل داشته باشند
دبیر انجمن علمی روانپزشکی کودک و نوجوان ایران:
کودکان تا قبل از بلوغ فکری نباید ایمیل داشته باشند
خبرگزاری فارس: دبیر انجمن علمی روانپزشکی کودک و نوجوان ایران گفت: فقط زمانی اجازه استفاده از پست الکترونیکی یا ایمیل باید به کودکان و نوجوانان بدهیم که بدانیم به بلوغ فکری رسیده اند و والدین باید بر سایتهای مورد استفاده کودکانشان نظارت کنند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فریبا عربگل در گفتوگو با خبرنگار بهداشت درمان فارس، درخصوص اینترنت و نحوه مواجه با آن اظهار داشت: همان طور که اثرات مفید تکنولوژی جدید در کیفیت زندگی ما قابل انکار نیست اما درصورت عدم مدیریت صحیح نیز ممکن است تأثیرات مضر آن بر زندگی کودکان و نوجوانان ما غیرقابل جبران باشد.
وی افزود: رشد سریع تکنولوژی در زمینه اینترنت حوزه جدیدی از توجه را به وجود آورده است؛ اینترنت یک منبع بی پایان اطلاعات و فرصتی برای تعامل است اما با وجود آن میتواند یک خطر واقعی برای کودکان و نوجوانانی باشد که استفاده صحیح از آن را نیاموختهاند.
دبیر انجمن علمی روانپزشکی کودک و نوجوان ایران اضافه کرد: اکثر والدین به کودکان خود میآموزند که با افراد غریبه صحبت نکنند، اگر در منزل تنها هستند در منزل را به روی اشخاصی که نمیشناسند باز نکنند، اگر فرد ناشناسی تلفن زد به او اطلاعات ندهند.
وی ادامه داد: همچنین اکثر والدین روی این موضوع که فرزندشان با چه کسی حرف میزند، دوست است، کجا میرود، چه کتاب یا روزنامهای را میخواند کنترل و نظارت دارند اما نمیدانند که همین نظارت، کنترل و راهنمایی را باید هنگام استفاده از اینترنت اعمال کنند.
وی گفت: استفاده از اینترنت میتواند تجربهای لذت بخش و آموزنده باشد اما بهتر است پیش از اجازه به کودکان و نوجوانان برای اتصال به اینترنت، قوانینی برای آن وضع شود.
این فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان، تصریح کرد: در استفاده از اینترنت، والدین ضمن اینکه باید سعی کنند خود را با اطلاعات جدید و پیشرفته آشنا کنند باید برای کودکان و نوجوانان خود قوانینی مانند محدودیت در زمان استفاده از اینترنت را وضع کنند.
وی گفت:والدین باید به نوجوان خود بیاموزند که هر چیزی را که در اینترنت میبیند حتماً درست و واقعی نیست، همچنین والدین روی سایتهایی که فرزندانشان به آنها مراجعه میکند نظارت داشته باشید.
وی تأکید کرد: والدین باید به فرزند خود آموزش دهند که صحبت کردن در اتاقهای گفتوگو (چت) مثل صحبت کردن با یک غریبه است و همان احتیاطهایی را که درمورد ارتباط با غریبهها به کار میبندیم در اینجا نیز باید به کار گیریم؛ همچنین فقط زمانی اجازه استفاده از پست الکترونیکی را به او بدهیم که بدانید در این زمینه به بلوغ فکری رسیده و به صورت دورهای پست الکترونیکی و فعالیت اینترنتی او را نظارت چک کنید.
انتهای پیام/
-
دروغگویی نوجوانان ممکن است ریشه در اعتیاد داشته باشد
یک فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان در گفتوگو با فارس:
دروغگویی نوجوانان ممکن است ریشه در اعتیاد داشته باشد
خبرگزاری فارس: یک فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان گفت: برخی از نوجوانان ممکن است برای سرپوش گذاشتن بر مشکلات جدی خود مانند مصرف الکل یا ماده مخدر به طور مداوم و برای پنهان کردن بعضی از حقایق دروغ بگویند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
میترا حکیم شوشتری در گفتوگو با خبرنگار بهداشت درمان فارس درخصوص علل دروغگویی در کودکان و نوجوانان اظهار داشت: برخی از والدین اغلب نگران دروغهای کودک یا نوجوان خود هستند و ممکن است ندانند که باید چه روشی را در مقابل دروغهای آنان اتخاذ کنند، اما در هر رفتار منفی که دروغگویی نیز جزئی از آن است، ماهیت آن رفتار، علت انجام آن، شدت و مدت آن مهم است.
وی افزود: کودکان 4تا 5 ساله اغلب داستانها و افسانههای بلندی میسازند که دروغهایی در این سطح مشکل جدی ایجاد نمیکند و این یک فعالیت طبیعی است چون آنها از شنیدن داستانها و ساختن آنها سرگرم شده و لذت میبرند، کودکان در این سن ممکن است تفاوت بین واقعیت و تخیل را تشخیص ندهند.
این فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان ادامه داد: یک کودک بزرگتر یا نوجوان ممکن است دروغی را برای مظلومنمایی و دفاع از خود بگوید، به عنوان نمونه اجتناب از انجام کاری یا انکار مسئولیت اعمالش، والدین باید از طریق صحبت کردن با کوچکترها در مورد اهمیت صداقت، راستگویی و درستکاری به نمونههای خاص دروغگویی پاسخ دهند.
وی اضافه کرد: بعضی از نوجوانان به این نتیجه میرسند که دروغ گفتن در موقعیتهای خاص پذیرفتهتر است. یا زمانی که نوجوان ممکن است برای پنهان کردن امور شخصی و خصوصی خود یا برای اینکه از نظر روانی احساس استقلال و جدایی از والدین خود کنند، دروغ بگویند.
حکیم شوشتری در مورد دروغهایی نشان دهنده مشکلات عاطفی است نیز بیان داشت: بعضی از بچهها که فرق بین واقعیت و دروغ را میدانند، داستانهای دقیقی را میگویند که کاملاً باورکردنی هستند. کودکان و نوجوانان معمولاً این داستانها را با ذوق و شوق بیان میکنند چون با گفتن این دروغها توجه زیادی به آنها میشود و دیگران از شنیدن داستان آنان هیجان زده میشوند که همین امر باعث تقویت دروغگویی در آنها میشود.
وی خاطرنشان کرد: برخی از کودکان و نوجوانانی که مسئول به نظر میرسند، ممکن است در یک الگوی تکراری دروغگویی بیفتند. آنها اغلب این طور احساس میکنند که آسانترین راه برای پاسخگویی به درخواستهای والدین، معلمان و دوستان دروغ گفتن است؛ این کودکان معمولاً نمیخواهند بد باشند، بیشتر میخواهند دیگران را از خود راضی نگاه دارند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علومپزشکی تهران تأکید کرد: برخی از نوجوانان ممکن است برای سرپوش گذاشتن بر مشکلات جدی خود مانند مصرف الکل یا ماده مخدر به طور مداوم و برای پنهان کردن بعضی از حقایق دروغ بگویند. مثلاً در مورد اینکه کجا یا با چه کسانی بوده، چه کاری انجام داده یا پول خود را کجا خرج کردهاست.
وی در مورد راهکار مقابله با این پدیده در کودک یا نوجوان بیان داشت: والدین نمونههای مهمی برای کودکانشان هستند و وقتی کودک یا نوجوانی دروغ میگوید، والدین باید زمانی را جهت صحبت و بحث جدی در مورد تفاوت دروغ گفتن و بیان حقیقت، اهمیت صداقت در خانه و جامعه، چارههایی برای دروغگویی و نتایج و پیامدهای دروغگویی با او اختصاص دهند.
حکیم شوشتری تصریح کرد: اگر کودک یا نوجوان الگوی دروغگویی را که جدی و تکراری است گسترش و ادامه میدهد، ممکن است نیاز به کمک حرفهای داشته باشد که ارزیابی کودک و نوجوان توسط یک روانشناس در این مواقع کارگشاست.
-
اثر سوء مشاجره پيوسته والدين بر فرزندان
يک مدرس دانشگاه پيام نور معتقد است: مشاجره دايمي و پيوسته والدين اثرات سوئي بر فرزندان دارد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
"رحيم شباني" در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، افزود: والديني که دايما با يکديگر مشاجره و دعوا ميکنند و پيوسته به هم ناسزا ميگويند تنش، اضطراب و نگرانيهاي خود و فرزندانشان را افزايش داده و به صورت هيجاني واکنش نشان ميدهند که اين مساله، زمينه الگوسازي ناسالم براي فرزندانشان را فراهم ميسازد.
وي با اشاره به اينکه بچههاي خردسال نسبت به ساير ردههاي سني کمتر ميتوانند مسايل و مشکلات خود را به صورت کلامي تحليل و بيان کنند، افزود: اين کودکان تنشهاي خانوادگي و احساسهاي ناامني خود را به صورت مشکلات و اختلالات رفتاري و هيجاني از قبيل شب ادراري و ناخن جويدن بروز ميدهند.
شباني خاطرنشان کرد: در دوره نوجواني، اختلافات طولاني والدين، تاثيرات منفي بر هويت يابي و شکل گيري شخصيت نوجوانان دارد.
اين کارشناس روانشناسي تربيتي اظهار کرد: گريز از اختلافات و سرپوش گذاشتن بر آنها، صرف نظرکردن هر يک از زوجين از بخشي از خواستههاي خود و همکاري کردن در جهت برآورده شدن خواستههاي طرفين ميتواند عاملي مهم و اساسي براي جلوگيري از تشديد اين نوع مسايل باشد.
شباني عنوان كرد: برخي والدين در اختلافات، موضع برنده- بازنده را در پيش گرفته و مي خواهند بر همسر خود غلبه کرده و پيروز ميدان شوند. راه حل موجود براي رفع اين اختلافات، اتخاذ موضع برنده – برنده است که هر يک از طرفين دعوا بايد اين سياست را در پيش بگيرد.
وي تصريح کرد: توانايي حل اختلافات مستلزم داشتن برخي تواناييها و مهارتهاست. والدين بايد اطلاعات خود را در مورد مسايل مختلف خانواده افزايش داده و از تاثيرات مثبت و منفي جو خانواده و روابط شان بر فرزندان خود، آگاهي بيشتري کسب کنند.
شباني ادامه داد: والديني که از رشد شناختي و اخلاقي لازم برخوردارند و دانش و مهارتهاي زندگي، زناشويي و فرزندپروري را کسب کردهاند، با جديت بيشتري با اختلافات موجود روبرو و به حل خلاقانه آنها اهتمام مي ورزند. اين امر باعث ميشود که والدين توانمندي بيشتري کسب کرده و به موفقيت و پويايي خانواده و به ويژه فرزندان خود کمک کنند.
وي اظهار کرد: براي حل اختلافات، زوجين بايد نسبت به خواستهها و احساسات يکديگر حساس بوده و براي اين مورد وقت بيشتري را اختصاص دهند. همديگر را محترم شمرده و به يافتن راهکارهاي تازه و خلاقانه بينديشند و در صورت لزوم از مشاوران نيز کمک بگيرند.
انتهاي پيام
-
نتيجه تنبيه بدني، شدت پرخاشگري و بزهكاري است
روانشناسان كانادايي تاكيد كردند:
نتيجه تنبيه بدني، شدت پرخاشگري و بزهكاري است
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
روانشناسان كانادايي هشدار دادند تنبيه بدني و كتك زدن بدون استثنا موجب تشديد پرخاشگري و عصبانيت در كودكان ميشود.
به گزارش سرويس بهداشت و درمان ايسنا، دكتر جوآن دورانت روانشناس باليني اطفال در دانشگاه مانيتوبا به همراه دستيار خود رون انسوم از بيمارستان اطفال اونتاريوي شرقي پس از بازبيني دقيق روي حدود 80 مطالعه قبلي نتيجه گيري كردند كه تنبيه بدني در تشديد پرخاشگري در كودكان بسيار موثر است.
اين متخصصان تاكيد كردند بازبيني اخير كه حاصل بررسي 20 سال مطالعه قبلي است نشان ميدهد تنبيه بدني هيچ تاثير طولاني مدت مثبت ندارد اما در عوض پيامدهاي منفي بلندمدت آن بسيار است.
به گزارش خبرگزاري سي بي اس نيوز، اين بررسي كه به تفصيل در مجله انجمن پزشكي كانادا ارائه شده، حاكيست، مهمترين پيامد قابل پيش بيني تنبيه بدني و كتك زدن بروز رفتارهاي ضداجتماعي شامل بزهكاري در سنين بالاتر و اختلافات شديد زناشويي بعد از ازدواج است. در بخش ديگري از اين مطالعات معلوم شد كه تنبيه بدني با كاهش رشد ذهني و تاثيرات نامطلوب شديد روي دستاوردهاي تحصيلي و آكادميك است.
انتهاي پيام
-
آيا تماشاي تلويزيون براي کودکان مضر است؟
دو سال اول زندگي شامل زمان حياتي براي رشد مغز کودک است و اگر چه تلويزيون کودک را به اکتشاف، بازي و ارتباط برقرار کردن تشويق مي کند اما ممکن است يک فضاي ذهني خطرناک نيز در او ايجاد کند.
به گزارش سرويس بهداشت و درمان ايسنا - منطقه دانشگاه علوم پزشکي تهران، فناوري پيشرفته منجر به سخت شدن نظارت والدين بر آنچه که کودکان در تلويزيون و اينترنت تماشا مي کنند، شده است، اما با اين حال، کارشناسان مي گويند والدين بايد بر فرزندان خود نظارت کنند تا ازخطراتي که ممکن است در نتيجه بروز تخيلات کودکان به وجود آيد جلوگيري کنند.
بوتينا کوجا روانشناس در يک بيمارستان خصوصي در جده، تاکيد کرد: همان طور که كودكان رشد مي کنند، اتلاف بيش از حد زمان در مقابل تلويزيون يا اينترنت مي تواند با فعاليتهايي مانند مطالعه، انجام تکليف مدرسه، بازي با دوستان و گذراندن وقت با خانواده تداخل داشته باشد و همچنين ممکن است تاثيراتي نظير تقليد کردن از آن برنامه را آغاز کنند.
کوجا گفت: در گذشته، تلويزيون به خصوص براي کودکان پيش دبستاني يک وسيله آموزشي خوب محسوب مي شد. تلويزيون مي تواند به فرزندان کوچک در يادگيري الفبا کمک کند، ميتواند به دانشمندان درباره حيات وحش مطالب مفيدي را که نشان دهد که ياد بگيرند و والدين ميتوانند از طريق آن رويدادهاي اخير را در اخبار شب دنبال کنند.
او افزود: شکي نيست که تلويزيون مي تواند يک وسيله آموزشي عالي و سرگرم کننده باشد ولي با وجود اين مزايا ، استفاده بيش از حد از تلويزيو ن به خصوص با عدم نظارت والدين مي تواند زيان آور، باشد.
با توجه به گفته کوجا ، بچه ها که برنامههاي خشن را مشاهده مي کنند، بيشتر احتمال دارد تارفتار پرخاشگرانه از خود نشان دهند و ممکن است دچار خيالبافي شوند.
انتهاي پيام
-
کودکان امروز با اسباب بازیهای تقلبی بزرگ میشوند
رئیس انجمن روانشناسان بالینی ایران در گفتو گو با فارس:
کودکان امروز با اسباب بازیهای تقلبی بزرگ میشوند
خبرگزاری فارس: رئیس انجمن روانشناسان بالینی ایران گفت: کودکان امروز با اسباببازیهای جعلی، درجه دو و بنجل بزرگ میشوند. این وسایل نه تنها مصرف گرایی را در کودکان ترویج میدهد، حساسیت آنها را نسبت به اجناس بنجل و تقلب کم میکند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حمید یعقوبی در گفتوگو با خبرنگار بهداشت درمان فارس، اظهار داشت: اگر بخواهیم اسباببازیها و نوع بازیهایی که در 2یا 3دهه گذشته را تا حال حاضر بررسی کنیم یک سطح و سبک زندگی در گذشته بوده و افراد در گذشته با هم تعامل داشتند و بیشتر همدیگر را میشناختند و کاملاً در اجتماعات کوچک و خرده فرهنگهایی رشد پیدا میکردند که همه با هم آشنا بودند.
بازیهای قدیمی مروج فرهنگ تعاون و همکاری بود
وی افزود: بازیها به دلیل نیاز کودکان به وجود میآید و از مقتضیات روزمره نشأت میگیرد. به همین دلیل است که در قدیم شاهد بازیهایی بودیم که در آن همکاری، تعاون، رقابت و همیاری موج میزد و این روح زمانه است که نوع بازی را به کودک تلقین میکند و هدف بازیها باید ترویج همکاری، همیاری، رفاقت و شاد بودن باشد.
این روانشناس بالینی تصریح کرد: اما امروزه سبک زندگی افراد در جهان خصوصاً در شهرهای بزرگ، که زندگی درونگرای تکنولوژی زده و ماشینی دارند و مردم در خودشان هستند و با دیگران تعامل کمتری دارند، باعث شده سبک زندگی کودکان هم انفرادی شود و بازیهایی که انجام میدهند نیز انفرادی باشد.
وی تأکید کرد: این به معنای زندگی انفرادی است، یعنی شخص فقط سرکار برود و از اجتماع دوری گزیند، به منزل اقوام سرنمیزند یا دیر به دیر آنها را میبیند و صله رحم را ترک میکند.
یعقوبی گفت: وقتی خودمان نمیتوانیم اقوام را ببینیم بچههای ما هم نمیتوانند بچههای آنها را ببینند، یا زمانیکه فرد با آپارتمان کناری ارتباط ندارد بچهها نیز با هم مرتبط نیستند.
تحمیل بازیهای انفرادی به بچهها
یعقوبی افزود: در نتیجه خواه ناخواه بچههای ما به سمت بازیهای انفرادی سوق پیدا میکنند. همچنین با توجه به اینکه پیشرفتهای تکنولوژیک ایجاد شده سبک بازیهای انفرادی را بر کودکان ما تحمیل میکند، همین موضوع باعث کم تحرکی کودک شده و طفل شادابی خود را به مرور زمان از دست داده و تعاملات اجتماعی را فرا نمیگیرد.
اسباب بازیهای بیکیفیت فرهنگ مصرف گرایی را نهادینه میکند
وی خاطرنشان کرد: بازیهایی که کودکان دهههای قبل انجام میدادند در جمع بود و با جمع بود اما در حال حاضر اکثر بازیها انفرادی شده؛ همچنین این بازیهای انفرادی، اسباب بازیهای انفرادی برای بچهها میطلبد که فارغ از جنس، کیفیت و استانداردهای آن که امری فراموش شده تلقی میشود، کودک را به انزوا و جدایی از جمع تشویق میکند.
اسباب بازی تقلبی در دست کودکان ایرانی
رئیس انجمن روانشناسان بالینی ایران تصریح کرد: تصور میکنم کشوری که این اسباببازیهای جعلی، درجه دو و بنجل را تولید میکند و جنس تقلبی و دست دو و ارزان قیمت به ما میدهد مصرف گرایی را در کودکان ترویج میکند چرا که یک اسباببازی زود خراب میشود. این غیرمستقیم به بچه القاء میکند که همه چیز عمر کوتاهی دارد و این فرهنگ مصرف گرایی را در جامعه و کودکان نهادینه میکند.
وی تأکید کرد: همچنین فرهنگ جعل و تقلب را می آموزند و به بچهها میآموزد که برای هر جنس اصلی یک چیز تقلبی وجود دارد و هیچ چیز اصیلی وجود ندارد. این در بلند مدت فرهنگ جوامع مصرف کنند این محصولات را دست خوش تغییر میکند.
انتهای پیام/
-
بازیهای بچگی یادش بخیر
اسباب بازیها چه میگویند
بازیهای بچگی یادش بخیر
خبرگزاری فارس: گل یا پوچ، هفتسنگ، بالابلندی، تیلهبازی،گرگم به هوا، خاله بازی، زو، شاه و وزیر، شمع گل پروانه، عمو زنجیر باف، قایم باشک، قلعه، کلاغ پر، وسطی یادتان هست.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش خبرنگار بهداشت درمان فارس، بازی های کودکی ما یادش بخیر اما امروزه در زندگی صنعتی، شهرنشینی و آپارتمانها این بازیهای جذاب کودکانه فراموش شدهاند و جای خود را به اسباببازیهای ارزانقیمت و بیکیفیت چینی یا بازیهای بیتحرک و انفرادی کامپیوتری دادهاند.
کودکان از سنین پایین به بازیهای رایانهای سوق داده میشوند و کمتر مایلند بازیهای جمعی انجام دهند و اسباب بازیهای انفرادی نزد آنان از محبوبیت زیادی برخوردار است و بازیهای گروهی کودکان در حال منسوخ شدن است.
به گفته کارشناسان، کودکان در بازیهای گروهی با محیطهای اجتماعی ارتباط برقرار میکنند، حمایت از افراد ضعیف را میآموزند، اجازه ابراز وجود پیدا میکنند و از ترس و خجالت جدا میشوند.
آنها با رعایت قوانین و مقررات و مفاهیم سلسله مراتب آشنا میشوند. بازی، رقابت، رفاقت، همکاری، تعاون و تجربه شکست را میآموزند.
کودکان نقشهای آینده را بازی میکنند
فریبا عربگل، رئیس انجمن روانپزشکی کودک و نوجوان در گفتوگو با خبرنگار بهداشت درمان فارس در پرسش به این پاسخ که چرا بازی برای کودکان مهم است و چطور در انتخاب اسباببازی مناسب برای کودکان دقت کنیم میگوید: بازی یک مفهوم کلیدی برای سلامت و رشد کودک است. کودکان در بازی راجع به جهان میآموزند و زندگی را تجربه میکنند.
وی میافزاید: کودکان طی بازی نقشهایی را تمرین میکنند که بعداً در زندگی آینده ایفا خواهند کرد. همچنین به خاطر اهمیت فوق العاده بازی در رشد کودک، اسباب بازی نیز اهمیت و جایگاه ویژهای دارد و باید در انتخاب مناسب آن با توجه به شرایط رشدی، تکاملی و نیازهای خاص هر کودک دقت کرد.
رئیس انجمن روانپزشکی کودک و نوجوان تصریح میکند: اگر بازی را از دنیای کودک بگیریم خیلی چیزها را از او گرفتهایم. در واقع بازی راهی امن برای ابراز و نشان دادن احساسات است و باعث تخلیه فشار و استرسهای عصبی و روانی کودک میشود.
بازی به شکلگیری شخصیت کودک کمک میکند
وی میگوید: بازی به بهبود مهارتهای اجتماعی و ارتباطی کودک با سایر کودکان و بزرگسالان کمک میکند، همچنین به شکل گیری شخصیت کودک کمک کرده و باعث میشود کودکان طی بازی خود را برای زندگی دوران بزرگسالی و پذیرفتن نقشهای آن و تمرین و ممارست این نقشها آماده کنند.
این فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان تأکید میکند: بازی باعث تقویت حافظه کودک، افزایش اطلاعات و یادگیری او شده و باعث تقویت قدرت خلاقیت، حل مسئله، استدلال و کلاً مهارتهای فکری و شناختی کودک شده و درک و شناخت کودک را از خود، دیگران و جهان پیرامون افزایش میدهد.
بازی مهارتهای زبانی کودک را تقویت میکند
وی خاطرنشان میکند: بازی باعث تقویت مهارتهای فیزیکی و حرکتی کودک و سلامت جسمی او شده و این شانس را افزایش میدهد که بچهها با هم صحبت و تعامل کنند و مهارتهای زبانی آنها تقویت شود. همچنین بازی برای کودکان باعث داشتن زمانهایی شاد و لذت بخش در کنار دوستان و والدین میشود.
عربگل درباره طبقه بندی انواع اسباب بازی برای سنهای مختلف میگوید: اسباب بازی باید با سن، مرحله رشدی و وضعیت شناختی کودک مناسب باشد.
اسباب بازی برای نوزادان زیر 3 ماه
وی میافزاید: در ماههای اول تولد یعنی زمانی که کودک نمیتواند اشیا را بگیرد یا خود را حرکت دهد بهترین وسائل برای بازی کودک چیزهایی است که بتواند کودک به آنها نگاه کند، البته با توجه به محدودیت بینایی باید فاصله آنها بین 35-20 سانتی متری از چشمان کودک باشد، یا بتواند صدای آنها را بشنود.
پس اشیایی که رنگهای مختلف داشته، حرکت دارند و صدا ایجاد میکنند در حالی که از نظر رعایت نکات امنیتی ایمن باشند برای تحریک سیستم حسی- حرکتی کودک مناسب هستند.
رئیس انجمن روانپزشکی کودک و نوجوان ادامه میدهد: موزیک یکی از بهترین راهها برای آرام کردن نوزاد است. اسباب بازیهای متحرکی که موسیقی ملایمی پخش میکنند و رنگهای مشخص و روشنی دارند و در فاصله مشخصی از تخت کودک آویخته شدهاند، آیینههای نشکن که در یک سمت تخت کودک نصب شده باشد.
وی میگوید: کتابهای نرم با عکسها و شکلهای مشخص و واضح که در کنار کودک دراز کشیده و برایش بخوانید، یک اسباب بازی نرم که وقتی فشارش میدهی یا تکانش میدهی یا به مچ دست و پای کودک میبندی، صدایی تولید کند، میتواند برای کودک جالب و لذت بخش باشد.
اسباب بازی برای نوزادان 3 تا 6 ماه
وی درباره اسباب بازیهای نوزادان 3 تا 6 ماه بیان میکند: از آنجا که کودک در این سن همه چیز را داخل دهانش میبرد باید مطمئن باشیم که اسباب بازی از این جهت امن است.
جغجغههای کم وزن و سبک که صدا ایجاد کنند تا کودک آنها را در دست بگیرد و تکان دهد یا روی صندلی یا کالسکه او نصب شوند تا در مسافتهای طولانی با ماشین یا کالسکه کودک بتواند با ایجاد صدا یا تکان دادن آن خودش را سرگرم کند.
عربگل میافزاید: حیوانات پولیشی نرم و سبک که به عنوان یک شیء انتقالی در زمان نبود مادر عمل کرده کودک آن را بغل و لمس کند، خواندن کتاب با صدایی موزون و غیر یکنواخت همراه با حرکت دست و حالات چهره، حلقههای دندانی رنگی، ست گردش بیرون از منزل در زمان گردش در پارک یا مسافرت تا آن را پهن کرده و کودک در یک سطح تمیز و آشنا غلت بزند و بازی کند میتواند برای کودک مناسب باشد.
اسباب بازی برای نوزادان6 تا 9 ماه
این فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان وسایل بازی برای نوزادان6 تا 9 ماه را نیز این گونه تشریح کرد: در این سن به تدریج حرکات کودک دقیقتر میشود و میتواند چیزهایی را از کف زمین بردارد و جمع کند، کودک شروع به خزیدن به اطراف، نشستن، غلت زدن روی شکم کرده سعی میکند خودش را از پلهها بالا بکشد و اسباب بازی مورد علاقهاش را بردارد.
وی بیان میدارد: در این سن به آهستگی شروع به درک مفهوم بقای شء میکند و این یعنی وقتی اسباب بازیش جلوی چشمش نیست، او تصویری از آن در ذهن دارد و سعی میکند آن را پیدا کند و این به معنای آن است که شما میتوانید با او قایم باشک بازی کنید.
چیزی مثل عروسک یا خرس پشمالوی او را زیر پتو، پارچه یا پشت چیزی پنهان کنید تا او آن را پیدا کند. این بازی میتواند برای او خیلی لذت بخش باشد.
عربگل میافزاید: عروسکهای نرم و حیوانات پولیشی، البته نه خیلی بزرگ و سنگین که کودک بتواند آن را با خود حمل کند، توپهای سبک و نرم، بلوکهای چوبی یا نرم، کتابهای پارچهای با عکسهای بزرگ و مشخص که پس از خواندن آن را کنار کودک بگذارید چون گاهی اوقات او کتاب را بر میدارد ورق میزند و با تقلید از شما شروع به خواندن میکند، وسائل و اسباب بازیها مناسب برای کودک هستند.
وی تأکید میکند: البته وسایل خانه مانند قاشق، فنجان، قوری و کلاً ظروف چوبی و پلاستیکی، اسباب بازیهای متحرک که وقتی کودک شروع به خزیدن و حرکت در اطراف منزل میکند، ماشینها را دنبال خود بکشد یا هل دهد، نیز از دیگر وسایل مناسب برای بازی کودکان هستند.
اسباب بازی برای نوزادان9تا 12 ماه
این فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان، درباره اسباب بازی برای نوزادان9 تا 12 ماه، بیان میکند: کودک به وسایل میچسبد و راه میرود و برخی از کودکان نیز به طور مستقل راه میروند، در نتیجه اسباب بازیهای متحرک و کشیدنی مثل واگنهای قطار یا توپ بازی به بچه این فرصت را میدهد که مهارتهای حرکتی خود را در حین راه رفتن تقویت کند.
وی تصریح میکند: همچنین کودک به بازیهای تعاملی علاقهمند میشود. با تلفن صحبت کنید سپس گوشی را به او بدهید او نیز شروع به قان و قون و سر و صدا میکنذ یعنی اینکه با تلفن حرف میزند و بعد گوشی را به شما برمیگرداند تا بازی را ادامه دهد. در این سن بلوکهای مختلف و کتابها میتوانند برای کودک جالب باشند.
اسباب بازی برای نوزادان 12 تا 18 ماه
رئیس انجمن روانپزشکی کودک و نوجوان همچنین در مورد اسباب بازی برای نوزادان 12 تا 18 ماه میگوید: مهارتهای حرکتی کودک بیشتر رشد کرده و میتواند با تسلط بیشتری از وسایلی چون تاب، سرسرههای با ارتفاع کم که زمین اطراف آن نیز ایمن و نرم است، استفاده کند.
وی ادامه میدهد: وسایل حرکتی کشیدنی به صورت قطار و سه چرخه، بازی با توپ و بلوکهای مختلف تا طرحها و اشکالی را که در ذهن دارد پیاده کند، کاغذهای بزرگ طراحی و تختههای قابل شست ئ شو و پاک کردن برای نقاشی، وسایل آشپزخانه، کتابهای عکس دار برای کودک میتواند لحظات آموزنده و لذت بخشی را خلق کند.
اسباب بازی برای نوزادان 18 تا 24 ماه
عربگل در مورد اسباب بازی برای نوزادان 18 تا 24 ماه نیز اظهار میدارد: در این سن کودک میخواهد استقلال و عدم وابستگی خود را نشان دهد، تأثیر خود را بر محیط امتحان میکند. دستش را به طرف همه چیز دراز خواهد کرد، در را باز میکند و میبندد، لامپ را روشن و خاموش میکند.
وی تصریح میکند: در نتیجه اسباب بازیهایی مانند ماشین و کامیون که در دارند، وسایل آشپزخانه که کودک میتواند مانند در قابلمه یا قوری را بردارد و مجدد بگذارد یا در چیزی را باز کند میتواند فرصتهای بی پایانی را برای کشف و خلاقیت او ایجاد کند.
این فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان میافزاید: در این سن بچهها از بازیهای غیر ساختار یافته خیلی چیز میآموزند. بنابراین اسباب بازیها را در اختیار و دسترس او بگذارید و او را رها کنید تا خودش بازی کند.
ست پلاستیکی چایخوری یا وسایل آشپزخانه، چرخ خرید، ماشین لباسشویی و اتوی کودکانه شانس و فرصتی برای کودک است تا از شما و رفتارهایتان تقلید کند.
وی خاطرنشان میکند: آلات موسیقی مانند گیتار یا ارگ اسباب بازی تا کودک صدایی تولید کند، کاغذها و تختههای قابل پاک کردن یا دیوار قابل شستشو تا کودک نقش خودش را روی کف زمین، دیوارها و وسایل بسازد و لذت ببرد. میتوان در منزل فضایی را برای این کار اختصاص داد که مشکلی از جهت کثیف کردن نداشته باشد.
عربگل تأکید میکند: خلاقیت کودک را تقویت کنید، رنگ و برس را دست او بدهید، میتوانید به او پیشنهاداتی مانند «یه آسمون بکش» بدهید؛ همچنین زمانی که میبینید هوا خوب است و شرایط مهیاست میتوانید وسایل او را به بیرون و طبیعت ببرید و ببینید که چگونه فرآیند خلاقیت او تقویت میشود.
وی تصریح میکند: بازیهای تقلیدی در این سن شروع میشود .برای بازی بچهها نیاز است بعضی چیزها شبیه واقعیت باشد. بنابراین خریدن بشقاب، کاسه، فنجان، قوری و غذاهای پلاستیکی با یک میز کوچک ناهار خوری که بتواند کودک از میهمانانش با شام و چای پذیرای کند میتواند موقعیت بینظیر تقلید از کارهای بزرگترها فراهم آورد.
اسباب بازی برای نوزادان 30 تا 36 ماه
رئیس انجمن روانپزشکی کودک و نوجوان همچنین راجع به اسباب بازی مورد نیاز برای نوزادان 30 تا 36 ماه بیان میدارد: در این سن کودک میتواند با مهارت راه برود، بدود، بپرد، بالانس بزند، روی یک پا لی لی کند، یعنی این زمانی است که شما میتوانید به او اجازه دهید با لوازم ورزشی بازی کند. تاب بازی، توپهای پلاستیکی و وسایل بسکتبال، بازیهای مناسبی برای این گروه سنی هستند.
وی خاطرنشان میکند: هر چقدر کودک بزرگتر می شود بازیهای تقلیدی و تخیلی او بیشتر میشود، در نتیجه باید وسایل و اسباب بازیهایی پیرامون او باشد که بتواند بازیهای تقلیدی را انجام دهد مثلا یک جعبه که به جای واگن قطار، یک حلقه یا بشقاب پلاستیکی که به جای فرمان ماشین استفاده میشود و وسایل آشپزخانه و پذیرایی یا وسایل مکانیکی و مشاغل مختلف مانند ست پزشکی میتواند فرصتهای بینظیری را برای تقلید از کار بزرگترها فراهم آورد.
وی تصریح میکند: پازلهایی با اندازههای بزرگ و ساده که عکسهایش به راحتی قابل تشخیص باشد و بلوکهای ساختمان سازی که هم هماهنگی دیداری حرکتی کودک را زیاد میکند و هم مهارت حل مسئله و قدرت خلاقیت کودک را تقویت میکند. کارتهای بازی حافظه، که مثلاً کودک کارتها با شکلهای مشابه را یکجا جمع کند به قدرت حافظه کودک کمک میکند.
عربگل بیان میدارد: همچنین کودک باید وسائل و امکانات کافی برای خلق هنرش داشته باشد. استفاده از کاغذهای طراحی، رنگهای مایع، شن و ماسه، گل بازی، رنگهای انگشتی برای او جالب و آموزنده است.
وی میافزاید: در این سن رشد کلامی کودک قویتر شده پس کتابها میتوانند برای او جایگاه ویژه تری داشته باشند. بنابراین مهم است که اطراف او را با کتابهای مناسب پر کنیم. البته این توصیهها در مورد اکثریت کودکانی صدق پیدا میکند که رشد معمولی و طبیعی را سپری میکنند.
تفنگ اسباب بازی به کودکان زیر ۶ سال ندهید
این فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان ادامه میدهد: اسباب بازی باید متناسب با سطح تکاملی کودک باشد. یکسری از اسباب بازیها برچسبی دارند که سن کودک روی آن نوشته شده و زمانی که اسباب بازی متناسب با سن کودک انتخاب میکنیم، باید راجع به توانایی فرزندمان و سطح رشدی او واقع گرا باشیم.
وی ادامه خاطرنشان میکند: مثلاً اسباب بازیهای شلیکی مثل تفنگ به هیچ وجه برای بچه های زیر 4 سال و حتی بعضی از بچههای زیر 6 سال مناسب نیست یا اگر بچه 3 ساله شما هنوز هر چیزی را داخل دهانش میگذارد باید از وسایل و اسباب بازیهایی که قطعات ریز جدا شدنی دارند اجتناب کنید.
اسباب بازیهای سنگین برای کودکان مناسب نیست
عربگل تصریح میکند: برای بچه زیر سه سال قطعات اسباب بازی باید بزرگتر از دهان کودک باشد تا کودک آن را در دهانش نگذارد و راههای تنفسیاش بسته نشود. همچنین اسباب بازی خیلی سنگین که اگر روی بچه بیفتد برایش خطرناک باشد، مناسب نیست.
وی میگوید: دنبال اسباب بازیهایی باشید که خوب در هم جفت و جور شوند و به هم بچسبند؛ مثلاً عروسکها و حیواناتی که چشمها، دهان، بینی، اندامها، دکمه و مهره جداشدنی دارند و احتمال دارد کودک آن را بکند و داخل دهانش بگذارد خطرناک است.
رئیس انجمن روانپزشکی کودک و نوجوان میافزاید: کودک باید از نظر فیزیکی آماده استفاده از اسباب بازی خاصی باشد. مثلاً دوچرخهای که متناسب با سنین بالاتر است و برای خواهر یا برادر بزرگتر گرفته شده است، حالا سال بعد برای بچه کوچکتر استفاده میشود در حالیکه او هنوز مهارت فیزیکی لازم برای استفاده از این وسیله را ندارد.
ممکن است سیم میکروفن یا تلفن کودک را خفه کند
وی تأکید میکند: اسباب بازی باید در یک وضعیت مناسب باشد. اسباب بازیهایی که از خواهر برادرهای بزرگتر باقیمانده است یا از حراجی خرید شده است باید از نظر صحیح و سالم بودن، محکم بودن چشمها، دکمه ها و قطعات چک شود.
عربگل بیان میدارد: در صورت بلند بودن سیم یا نخ اسباب بازی احتمال آنکه کودک آن را دور گردنش بپیچد و خفه شود هست. مثل سیم ضبط صوت، ارگ، میکروفون یا تلفن کودک. این وسایل باید سیمی کمتر از 30 سانتی متر داشته باشند.
وی ادامه میدهد: برخی از اسباب بازیها دارای آهن ربای کوچکی هستند که اگر بیفتد یا جدا شود و کودک یک یا چند عدد آن را ببلعد، ممکن است در دستگاه گوارش به هم چسبیده و منجر به انسداد یا سوراخ شدن یا عفونت شود. این وسایل برای بچههای زیر 6 سال توصیه نمیشوند.
والدین برای بازی کودکان ارزش قائل شوند
این فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان به والدین تأکید میکند: وقتی را برای بازی با کودکتان بگذارید. هر چند به دلیل مسئولیتهای مختلف شاید نتوانید زمان زیادی را به او اختصاص دهید اما میتوانید در زمانهای کوتاه به بازی مورد علاقه کودک بپردازید و به کیفیت زمانی که با او سپری میکنید توجه کنید.
وی تصریح میکند: برای بازی کودکان و رفتار مناسبی که در طی بازی با دوستان و وسائل بازی خود دارند نشان میدهند ارزش قائل شوید و پاداش بدهید؛ با بچهها بازی کنید، به خصوص در سالهای اولیه زندگی. اگر والدین به بازی بچهها توجه کنند و درگیر آن شوند، بچهها میفهمند که بازی آنها ارزشمند است.
زمان بازی کودکان را با کلاسهای آموزشی زودهنگام تلف نکنید
عربگل میافزاید: بازی کردن با کودک به ارتباط مثبت شما با او منجر میشود و همکاری و حرف شنوی او را از دستورات شما افزایش میدهد. بازی فرصتی طلایی برای کودکان است. زمانی را که باید صرف بازی شود با کلاسهای آموزشی زودهنگام تلف نکنید.
اسباب بازی متناسب با جنسیت کودک
وی تأکید میکند: انتخاب اسباببازی باید متناسب با جنسیت کودک باشد. مثلاً خریدن عروسک و وسائل آشپزخانه برای پسربچهها مناسب نیست. چون او باید متناسب با جنسیتش رشد کرده و بزرگ شود و ما میخواهیم در آینده او یک پدر خوب باشد نه یک مادر. حتی اگر ببینیم یک پسربچه به اسباببازیهای دخترانه، بازی با دختران یا پوشیدن لباسهای دخترانه علاقه نشان میدهد، باید در وضعیت او دقت و توجه بیشتری کنیم.
اوتصریح میکند: ولی برای یک دختربچه سه ساله عروسک میخریم و با این کار او را به طرف پذیرفتن نقش های متناسب با جنسیتش راهنمایی میکنیم. او در بازی با عروسک خود رفتار بزرگترها را تقلید میکند، از عروسکش مراقبت کرده، به او غذا میدهد، او را میخواباند و برای جلوگیری از سرما نخوردن او رویش پتو میاندازد؛ در واقع به نوعی نقش یک مادر را تجربه میکند، نقشی که او قرار است در آینده در زندگی ایفا کند.
اسباب بازی نباید خشونت و پرخاشگری ایجاد کند
رئیس انجمن روانپزشکی کودک و نوجوان خاطرنشان میکند: اسباب بازی باید متناسب با سن و مرحله رشدی کودک باشد. با این همه انتخاب و تنوعی که در اسباب بازی کودکان وجود دارد گاهی اوقات انتخاب اسباب بازی متناسب با سن و شرایط رشدی کودک یک دغدغه برای والدین است، آنها دوست دارند اسباب بازیهایی برای کودک خود انتخاب کنند که برای او بیضرر باشد.
وی میگوید: همچنین باعث تقویت مهارتهای حسی- حرکتی کودک، حافظه و یادگیری او، رشد مهارتهای اجتماعی و ارتباطی او شود و عادات و رفتارهای نامناسب و منفی چون خشونت و پرخاشگری در کودک تقویت نکند. البته وسایل بازی کودک باید هم برای خودش و هم برای دیگران بیخطر بوده و نیز محل بازی کودک باید امن باشد.
خیلی از بازیها نیازی به اسباب بازی گرانقیمت ندارند
عربگل میافزاید: برای خیلی از بازیها نیازی به اسباب بازی یا حداقل اسباب بازی گران نیست و در واقع کودک بدون هیچ وسیلهای میتواند یک بازی خلاق و لذت بخش داشت. به خصوص اگر این بازی همراه با والدین یا همگروههای کودک باشد، مثل بازی قایم باشک، گرگم به هوا، خاله بازی و توپ بازی از جمله آنهاست.
کتایون خوشابی که متخصص روانپزشکی کودک است در زمینه اسباب بازی های مناسب برای کودکان به فارس میگوید: با توجه به سنین مختلف کودکان استفاده از اسباب بازی های گوناگونی پیشنهاد میشود.
اسباب بازیهای درخشان موجب تحریک کودکان میشود
وی درباره اسباب بازیهایی که برای سنین کمتر از یکسال توصیه میشود، اذعان میکند: در سنین قبل از یکسالگی اسباب بازیهایی با رنگ براق و درخشان که تولید صوت میکنند پیشنهاد میشود. این گونه اسباب بازیها موجب تحریک حسی کودکان میشود.
خوشابی با بیان اینکه بعد از یکسال تنوع اسباب بازیهای مناسب کودکان بیشتر میشود، خاطرنشان میکند: کتابهای پارچهای که کودک با خود به حمام هم میتواند ببرد، اسباب بازیهای آموزشی متناسب این سن، کُرههای هوش، انواع مکعبها و آجرها از سرگرمیهای کودکان تا دوسالگی هستند.
این متخصص روانپزشکی کودک ادامه میدهد: انواع جورچینها، کتابهای آموزشی، بازیهای فکری، پازلها و بعد از دوسالگی برای کودکان توصیه میشوند.
شمشیر و تفنگ برای بازی کودکان مناسب نیست
وی با اشاره به اینکه استفاده از اسباب بازیها در رشد فکری کودکان موثر هستند، اظهار میکند: بهتر است خانوادهها به صورت دورهای به فروشگاههایی که وسایل کمک آموزشی و اسباب بازیهای مناسب عرضه میکنند مراجعه و خریداری کنند.
خوشابی با تأکید بر اینکه همه خانوادهها میخواهند کودکانی صلح طلب و با کمترین میزان پرخاشگری پرورش دهند، تصریح میکنند: اسباب بازیهای خشن، شمشیر و تفنگ برای بازی کودکان حتی المقدور توصیه نمیشود.
بازیهای قدیمی مروج فرهنگ تعاون و همکاری بود
حمید یعقوبی، رئیس انجمن روانشناسان بالینی ایران نیز در خصوص شکاف نسلها و تضاد در انواع اسباب بازیها و بازیهای انفرادی که حاصل زندگی صنعتی است، معتقد است که اگر بخواهیم اسباببازیها و نوع بازیهایی که در 2یا 3دهه گذشته را تا به حال حاضر بررسی کنیم یک سطح و سبک زندگی در گذشته بوده و افراد در گذشته با هم تعامل داشتند و بیشتر همدیگر را میشناختند و کاملاً در اجتماعات کوچک و خرده فرهنگهایی رشد پیدا میکردند که همه با هم آشنا بودند.
وی به فارس میگوید: بازیها به دلیل نیاز کودکان به وجود میآید و از مقتضیات روزمره نشأت میگیرد. به همین دلیل است که در قدیم شاهد بازیهایی بودیم که در آن همکاری، تعاون، رقابت و همیاری موج میزد و این روح زمانه است که نوع بازی را به کودک تلقین میکند و هدف بازیها باید ترویج همکاری، همیاری، رفاقت و شاد بودن باشد.
این روانشناس بالینی تصریح میکند: اما امروزه سبک زندگی افراد در جهان خصوصاً در شهرهای بزرگ، که زندگی درونگرای تکنولوژی زده و ماشینی دارند و مردم در خودشان هستند و با دیگران تعامل کمتری دارند، باعث شده سبک زندگی کودکان هم انفرادی شود و بازیهایی که انجام میدهند نیز انفرادی باشد.
وی تأکید میکند: این به معنای زندگی انفرادی است، یعنی شخص فقط سرکار برود و از اجتماع دوری گزیند، به منزل اقوام سرنمیزند یا دیر به دیر آنها را میبیند و صله رحم را ترک میکند.
تحمیل بازیهای انفرادی به بچهها
یعقوبی بیان میدارد: وقتی خودمان نمیتوانیم اقوام را ببینیم بچههای ما هم نمیتوانند بچههای آنها را ببینند، یا زمانیکه فرد با آپارتمان کناری ارتباط ندارد بچهها نیز با هم مرتبط نیستند.
رئیس انجمن روانشناسان بالینی ایران میافزاید: در نتیجه خواه ناخواه بچههای ما به سمت بازیهای انفرادی سوق پیدا میکنند. همچنین با توجه به اینکه پیشرفتهای تکنولوژیک ایجاد شده سبک بازیهای انفرادی را بر کودکان ما تحمیل میکند، همین موضوع باعث کم تحرکی کودک شده و طفل شادابی خود را به مرور زمان از دست داده و تعاملات اجتماعی را فرا نمیگیرد.
وی خاطرنشان میکند: بازیهایی که کودکان دهههای قبل انجام میدادند در جمع بود و با جمع بود اما در حال حاضر اکثر بازیها انفرادی شده؛ همچنین این بازیهای انفرادی، اسباب بازیهای انفرادی برای بچهها میطلبد که فارغ از جنس، کیفیت و استانداردهای آن که امری فراموش شده تلقی میشود، کودک را به انزوا و جدایی از جمع تشویق میکند.
اسباب بازیهای بیکیفیت و فرهنگ مصرف گرایی
رئیس انجمن روانشناسان بالینی ایران تصریح میکند: تصور میکنم کشوری که این اسباببازیهای جعلی، درجه دو و بنجل را تولید میکند و جنس تقلبی و دست دو و ارزان قیمت به ما میدهد مصرف گرایی را در کودکان ترویج میکند چرا که یک اسباببازی زود خراب میشود. این مسئله غیرمستقیم به بچه القاء میکند که همه چیز عمر کوتاهی دارد و این فرهنگ مصرف گرایی را در جامعه و کودکان نهادینه میکند.
اسباب بازی تقلبی در دست کودکان ایرانی
وی تأکید میکند: همچنین فرهنگ جعل و تقلب را می آموزند و به بچهها میآموزد که برای هر جنس اصلی یک چیز تقلبی وجود دارد و هیچ چیز اصیلی وجود ندارد. این در بلند مدت فرهنگ جوامع مصرف کنند این محصولات را دست خوش تغییر میکند.
انتهای پیام/
-
چگونه کودک مان را منضبط تربیت کنیم؟
چطور می توان کودک یک ساله را از رفتن به سمت تلویزیون باز داشت؟ چطور با کج خلقی کودک در سنین پیش از مدرسه کنار بیاییم؟ چطور فرزند نوجوان مان را واداریم به قوانین احترام بگذارد؟
کودک شما در هر سنی باشد، هنگامی که مسئله انضباط مطرح است، نکته مهم این است که پدر و مادر با توافق یکدیگر شیوه یکسانی را تعیین کنند و در اعمال این شیوه تداوم داشته باشند. اگر والدین در اعمال قواعدی که برای کودک تعیین می کنند و پیامدهای ناشی از عدم رعایت آنها ثابت قدم باشند، کودک هم این قواعد را می پذیرد.
در زیر شیوه های منضبط کردن کودکان را بر حسب سن شان می آوریم:
از ابتدای زندگی تا 2 سالگی
نوزادان و نوپایان به طور طبیعی کنجکاو هستند. بنابراین شیوه عاقلانه این است که چیزهای خطرناکی را که آنها را وسوسه می کند، از جلوی چشم آنها دور کنیم و به خواست شان برای دست زدن به این چیزها پاسخ رد بدهیم- بنابراین باید تلویزیون، ویدئو، استریو، جواهرات و به خصوص مواد پاک کننده و داروها را از دسترس آنها دور کنیم.
هنگامی که نوزادی که روی زمین می خزد یا نوپایی که تازه به راه افتاده است، برای بازی کردن به سمت چیزهای خطرناک می رود، با آرامش به او "نه" بگویید؛ کودک را از کنار این اشیا دور کنید یا حواس او به انجام فعالیتی مطلوب پرت کنید.
در کودکان نوپا می توانید از روش تنها گذاشتن به عنوان یک روش تنبیهی استفاده کنید. برای مثال به کودکی را که لگد می اندازد، گاز می گیرد، غذایش را پرت می کند، باید بگویید رفتارش غیرقابل قبول است و او را به محلی مخصوص برای تنها گذاشتن ببرید - مثلا روی صندلی آشپزخانه - او را برای یک یا دو دقیقه به حال خود راه کنید ( تنها گذاشتن کودک نوپا بیشتر از این مدت بی اثر است ).
نکته مهم این است که از هر نوع تنبیه جسمی کودک در هر سنی خودداری کنید. به خصوص نوزادان و نوپایان نمی توانند رابطه ای میان رفتارشان و تنبیه جسمی برقرار کنند. آنها تنها درد تنبیه جسمی را احساس خواهند کرد.
فراموش نکنید که کودکان با تماشا کردن بزرگسالان، به خصوص والدین شان رفتارها را یاد می گیرند. سعی کنید که رفتار خودتان به سرمشقی برای کودک بدل شود. منظم و مرتب بودن وسائل خودتان بسیار بیشتر از دستور دادن به کودک به جمع کردن اسباب بازی هایش، کودک را تشویق می کند تا اسباب بازی هایش را در اتاق پخش نکند.
3 تا 5 سالگی
هنگامی که کودک شما بزرگتر می شود و می تواند ارتباط میان اعمالش و پیامدهای آنها را درک کند، آموزش دادن قواعد خانه به او شروع کنید.
پیش از اینکه کودک را برای انجام رفتار معینی تنبیه کنید، به او توضیح دهید که از او چه انتظاری دارید. برای مثال اگر کودک سه ساله ای با مداد شمعی روی دیوارهای خانه نقاشی کرده است، به او توضیح دهید که چرا این کار مجاز نیست و اگر دوباره این کار را انجام دهد، چه پیامدی برای او خواهد داشت (برای مثال مجبور خواهد شد به پاک کردن دیوارها کمک کند یا مداد شمعی ها برای بقیه روز از دست او گرفته خواهد شد).
اگر چند روز بعد کودک دوباره روی دیوار نقاشی کرد، به او یادآوری کنید که مداد شمعی فقط برای نقاشی کشیدن روی کاغذ است، و بعد تنبیهی را که معین کرده اید اعمال کنید.
هر چه والدین زودتر این نوع قواعد و پیامدهای عدم رعایت آنها را برای کودک معین کنند، هم برای خودشان و هم برای کودک بهتر است.
گرچه در برخی موارد برای والدین راحت تر است که رفتارهای نامناسب گاهگاهی کودک را نادیده بگیرند و تنبیه معین شده را اجرا نکنند، اما چنین برخوردی آموزش انضباط به کودک را مختل می کند.
حفظ تداوم و ثبات در آموزش انضباط به کودک بسیار مهم است و والدین باید به همراه (نه به صورت فردی) تصمیم بگیرند که چه قواعدی را باید در خانه به اجرا بگذارند.
والدین در عین حال که برای کودک روشن می کنند که چه رفتارهایی به تنبیه خواهد انجامید، نباید پاداش دادن را نیز فراموش کنند.
اثر مثبت تحسین کردن کودک را دست کم نگیرید- انضباط فقط با تنبیه کردن به دست نمی آید، بلکه تقدیر کردن از رفتار خوب کودک هم در ایجاد آن موثر است. برای مثال گفتن این جمله به کودک "آفرین که اسباب بازی هایت را در زمین بازی به بچه های دیگر هم دادی!" معمولا موثر از تنبیه کردن کودک برای رفتار متضاد یعنی ندادن اسباب بازی هایش به بچه های دیگر است.
ضمنا به خاطر داشته باشید که هنگام تحسین کردن، دقیقا مشخص کنید که از کدام رفتار کودک خوش تان آمده است، و به تحسینی کلی بسنده نکنید.
اگر کودک تان بدون توجه به واکنش های شما به انجام رفتار غیرقابل قبول ادامه می دهد، می توانید نموداری را طراحی کنید و رفتارهای کودک را با مهره های مغناطیسی برای هر روز هفته روی آن مشخص کنید. بعد تصمیم بگیرید که پس از چند بار رفتار نادرست کودک باید او را تنبیه کنید یا پس از چند بار انجام رفتار مناسب بوسیله کودک به او پاداش بدهید.
این نمودار را روی یخچال بچسبانید و هر روز رفتارهای مناسب و نامناسب کودک را روی آن ثبت کنید و آن را به کودک نشان دهید.
این نمودار تصویری عینی از وضع رفتاری کودک به او نشان خواهد داد. هنگامی که این نمودار بر کودک تاثیر گذاشت، کودک را به خطا یادگیری کنترل کردن رفتارهای بدش، تحسین کنید.
پاداش یا تنبیه باید به طور روزانه اعمال شود. موکول کردن تنبیه به آینده دور تاثیری نخواهد داشت.
تنها گذاشتن کودک به عنوان یک روش تنبیهی در این سنین هم روش موثری است. جای مناسبی را برای تنها گذاشتن کودک پیدا کنید که حواس کودک در آن پرت نشود و کودک وادار شود به رفتارهایش فکر کند. به یاد داشته باشید که فرستادن کودک به اتاق خودتان که وسائلی مانند کامپیوتر، تلویزیون و ویدئو در آن قرار دارد، برای این هدف مناسب نیست.
فراموش نکنید که مدت زمان تنها گذاشتن کودک باید با سن کودک تان مطابقت داشته باشد. کارشناسان می گویند به ازای هر سال سن کودک یک دقیقه باید او را تنها گذاشت؛ برخی دیگر از کارشناسان توصیه می کنند که مدت زمان تنها گذاشتن باید آنقدر طول بکشد که کودک آرام شود ( کودک تسلط بر خود را یاد بگیرد ).
نکته مهم این است با کودک تان صرفا درباره چیزهای که انجام دادنش بد است، صحبت نکنید، بلکه انجام دادن کارهای خوب را هم به او آموزش دهید. برای مثال به جای اینکه به کودک بگویید: "روی کاناپه نپر" به او بگویید: "روی مبل بنشین و پاهای ات را روی زمین بگذار."
6 تا 8 سالگی
تنها گذاشتن و تعیین کردن تنبیه های غیرجسمی ( به عنوان پیامد رفتارهای نامناسب ) برای مثال محروم کردن کودک از یک چیز موردعلاقه اش در این گروه سنی هم موثر است.
بار دیگر ثبات والدین در تعیین قواعد و عمل به آنها مسئله مهمی است، در غیر این صورت اقتدارتان در برابر کودک را از دست خواهید داد. کودک باید متقاعد شود که شما به حرفی که می زنید عمل خواهید کرد.
البته می توانید گاهی به کودک تان فرصت دیگری برای اصلاح رفتارش بدهید یا تا حد معینی خطاهای او را بپذیرید، اما در اغلب موارد باید به آن چه می گویید عمل کنید.
مراقب باشید که در حالت عصبانیت، کودک را به انجام تنبیه های که نمی شود آنها را اعمال کرد، تهدید نکنید ( برای مثال " اگر در را محکم به هم بزنی، دیگر نمی توانی تلویزیون تماشا کنی ! )، چرا که در این صورت کودک ممکن است به این نتیجه برسد که نمی توانید به هیچ یک از تهدیدهای تان عمل کنید. اگر برای مثال کودک برای یک برنامه تفریحی بیرون می برید و او در ماشین سر و صدا می کند، و او را تهدید می کنید که اگر ساکت نشود، او را به خانه بازخواهید گرداند، باید دقیقا به این تهدید عمل کنید. اعتباری که در مقابل کودک تان به دست می آورید، بسیار مهم تر به هم خوردن برنامه تفریحی در آن روز است.
9 تا 12 سال
کودکانی در این گروه سنی - مانند کودکان کم سن تر - را می توان با تصریح کردن پیامدهایی که رفتارهای شان خواهد داشت، منضبط کرد. با بزرگتر شدن کودک و تقاضای او برای مستقل تر شدن و مسئولیت پذیری، آموزش دادن به کودک درباره پیامدهای رفتارهایش روشی موثر و مناسب برای منضبط کردن کودک است.
برای مثال اگر کودک کلاس پنجمی شما تکلیف های مدرسه اش را پیش از خواب انجام نداده است، آیا باید او را واداشت بیدار بماند و تکالیفش را انجام دهد یا حتی به او برای انجام آنها کمک کرد؟
پاسخ احتمالا منفی است - چرا که به این ترتیب فرصتی را برای آموختن یک درس مهم زندگی به کودک تان از دست خواهید داد. اگر کودک تان تکلیف مدرسه اش را انجام نداده است، بهتر است روز بعد به مدرسه برود و پیامد این کار یعنی گرفتن نمره بد را تحمل کند.
طبیعی است که والدین بخواهند کودک شان را از اشتباهی که مرتکب شده است، نجات دهند، اما برای آینده کودک بهتر است که گاهی بگذارید او شکست بخورد. به این ترتیب کودک درخواهد یافت که رفتار نامناسبش چه پیامدهایی برای او خواهد دشت، و احتمالا دوباره این اشتباهات را مرتکب نخواهد شد. اما اگر می بینید کودک تان از پیامدهای طبیعی رفتارهای اش درس نمی گیرد، باید به او برای اصلاح رفتارش کمک کنید.
13 ساله و بالاتر
تا این سن باید اساس تربیت کودک را پی ریزی کرده باشید. در این سن کودک تان می داند که از او چه انتظاری دارید و وقتی از مجازات رفتار بد صحبت می کنید، منظورتان چیست. گارد خودتان را پایین نیاورید - انضباط برای نوجوانان به همان اندازه مهم است که برای کودکان کم سن تر. همانطور که برای یک کودک 4 ساله باید زمان خواب را معین کرد و آن را اعمال کرد، برای نوجوان تان نیز با حدودی را معین کنید.
برای نوجوان تان قواعدی را درباره تکالیف خانه، دیدار دوستان، ساعتی که باید به خانه بازگردد تعیین کنید و با او از پیش درباره آنها صحبت کنید تا مطمئن شوید که سوءتفاهمی وجود ندارد. نوجوان تان ممکن است گاه به گاه از این قواعد شکایت کند، اما در عین حال درخواهد یافت که شما کنترل اوضاع را به دست دارید.
بر خلاف آنچه ممکن است تصور کنید، نوجوان در همان حال که به او آزادی و مسئولیت بیشتری می دهید، هم خواستار تعیین حدود و اعمال آنهاست و هم به این حدود نیاز دارد.
هنگامی که نوجوان تان قاعده ای را زیر پا می گذارد، ممکن است بهترین مقابله محروم کردن نوجوان از امتیازات باشد، اما در عین حال باید با او صحبت کنید تا دریابید چرا او این قاعده را رعایت نکرده است. برای مثال اگر نوجوان دیرتر از زمان تعیین شده به خانه بازگشته است، و به این خاطر او را از راندن ماشین محروم کرده اید، باید با او در این باره بحث کنید و به او توضیح دهید که چرا یک ساعت دیرتر برگشتن از زمان تعیین شده به خانه غیرقابل قبول و ناراحت کننده است.
توجه داشته باشید که باید تا حدی کنترل کارها را به نوجوان تان واگذار کنید. با این کار نه تنها درگیر مبارزه با قدرت با او نخواهید شد، بلکه باعث خواهید شد که نوجوان به تصمیماتی که لازم است شما بگیرید، احترام بگذارد.
برای مثال به نوجوان در سنین پایین تر می توانید اجازه دهید درباره لباس مدرسه، مدل مو یا حتی دکوراسیون اتاقش تصمیم بگیرد. در نوجوانان در سنین بالاتر می توانید حوزه خودمختاری را گسترده تر کنید، و برای مثال درباره زمان بازگشت به خانه انعطاف پذیرتر باشید.
همچنین مهم است که بر جنبه های مثبت رفتار نوجوان متمرکز شوید. برای مثال به جای اینکه در مواجهه با رفتار غیرمسئولانه نوجوان، او را وادارید تا زودتر به خانه بازگردد، می توانید در مواجهه با رفتار مثبت او به او اجازه دهید، زمان بیشتری از خانه بیرون بماند.
-
چگونه کودکی مسئولیت پذیر داشته باشیم
اگر كاری كنید كه فرزندتان براحتی و بدون هیچ تلاشی، از وضعیت سختی كه در آن قرار گرفته است خارج شود، مطمئن باشید هیچ كمكی به او نكرده اید و این كار اصلا به نفع او نیست.
حتما شما هم مادران زیادی را دیده اید یا می شناسید كه ساعت 10 صبح با عجله خودشان را به مدرسه فرزندشان می رسانند و ناهار، دفتر و كتابی را كه او فراموش كرده است با خود به مدرسه می برند. چرا این مادران برای نجات فرزندشان این كار را انجام می دهند؟ چرا اجازه نمی دهند بچه ها ببینند بی مسوولیتی چه نتایجی دارد؟ چرا نمی گذارند كودك شرایطی را تجربه كند كه خودش به وجود آورده است؟
اگر یك بار فرزندتان فراموش كرد غذایش را با خود به مدرسه ببرد، بهتر است به جای این كه سریع غذا را به او برسانید، اجازه دهید شرایط را تجربه كند و ببیند بی مسوولیتی او چقدر دردسرساز می شود. البته مادرها هم باید سعی كنند در این شرایط كمی راحت تر برخورد كنند و طوری نشان دهند كه مشخص شود انجام كارهای مربوط به كودك وظیفه آنها نیست.
شاید شما هم از این كه فرزندتان یك روز گرسنه بماند ناراحت شوید، شاید دوست نداشته باشید او را در سختی ها تنها بگذارید. اما باید بدانید گاهی لازم است كودك نتیجه كارش را ببیند تا دیگر آن را تكرار نكند.
البته در این موقعیت، فرزند شما نه تنها مسوولیت پذیری را می آموزد، بلكه می فهمد چطور باید در شرایط سخت و دشوار زندگی از خودش مراقبت كند. به عنوان مثال اگر روزی ناهارش را با خود به مدرسه نبرد، می تواند غذا را با یكی از دوستانش شریك شود یا این كه با مقدار كمتری غذا خودش را سیر كند.
آموزش مسوولیت پذیری به كمك شیوه های عملی
اگر پدر و مادر خودشان افرادی مسوول باشند، نیمی از راه طی شده است؛ چون بچه با دیدن رفتار آنها می آموزد چطور مسوولانه برخورد كند. اما نیمه دیگر راه را باید به او بیاموزید و نشان دهید چگونه انسان مسوولیت پذیری باشد:
• به او مسوولیت هایی مناسب سنش بدهید.
• با كارها و مسوولیت های بیش از حد، كودك را خسته و دلزده نكنید.
• از او انتظار داشته باشید فردی مسوول باشد و مسوولیت كارهایش را بپذیرد.
• هیچ وقت او را فردی غیر مسوول و فراموشكار ندانید؛ حتی زمانی كه مسوولیت هایش را انجام نمی دهد، او را مورد تمسخر و سرزنش قرار ندهید.
• به او در برنامه ریزی و سازماندهی درس ها و تكالیف مدرسه كمك كنید.
• بگذارید او مسوولیت كارهای اشتباهش را بپذیرد و شرایطی را كه خودش ایجاد كرده است، تجربه كند.
-
وادار کردن کودک به خوردن غذاها سبب تعارض و لجبازی میشود
رئیس بخش اطفال بیمارستان میلاد در گفتوگو با فارس:
وادار کردن کودک به خوردن غذاها سبب تعارض و لجبازی میشود
خبرگزاری فارس: رئیس بخش اطفال بیمارستان میلاد گفت: بهترین راه سازگار کردن کودکی که از خوردن بعضی غذاها خودداری میکند نشان ندادن واکنش شدید است، چون وادار کردن کودک به خوردن غذاهایی که دوست ندارد فقط سبب تعارض و لجبازی او میشود.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
محمد حسین بهزاد مقدم در گفتوگو با خبرنگار بهداشت درمان فارس اظهار داشت: اشتهای کودکان بیش از اشتهای بزرگسالان، به نیاز بدنی آنها و انرژی بستگی دارد. در زمان فعالیت، کودکان بیشتر غذا مصرف میکنند اما در زمان عدم فعالیت ممکن است بیاشتها باشند.
وی افزود: در دوره سریع رشد کودک بیشتر غذا میخورد، بعضی کودکان به طور طبیعی کمتر از دیگران انرژی مصرف میکنند تا زمانیکه کودک فعال است و رشد طبیعی دارد این نوسانات اشتها کاملاً طبیعی است اما در صورت احساس کسالت یا کاهش سرعت مورد انتظار رشد در کودک باید درصدد رفع علت آن برآمد.
رئیس بخش اطفال بیمارستان میلاد در خصوص تمایل به بعضی غذاها در کودکان گفت: تقریباً تمام کودکان، مرحله میل به بعضی غذاها و بیمیلی به سایر غذاها را طی میکنند. بعضی اوقات کودک ممکن است از خوردن یک یا دو نوع غذا خودداری کند یا بعضی غذاها را فقط به شکل خاص مصرف کند. خودداری ناگهانی کودکان از خوردن بسیاری از غذاهایی که قبلاً به راحتی میخوردهاند شایع است.
وی درمورد این باور که ممکن است در این کودکان خطر سوء تغذیه به وجود آید گفت: خطر سوء تغذیه در کودکی که برخی غذاها را میخورد بسیار اندک است، کودک حتی در صورت مصرف غذای ناکافی برای مدت بسیار طولانی و به طور غیر قابل باور سالم میماند، مثلاً کودکی که فقط نان و کره و مقداری شیر در روز مصرف میکند دچار سوء تغذیه نمیشود.
این متخصص اطفال درباره چگونگی حل این مشکل نیز گفت: بهترین راه برای سازگار کردن کودکی که از خوردن بعضی غذاها خودداری میکند، صرفنظر از شدت امتناع و تمایل کودک به رژیم غذایی یکنواخت، نشان ندادن واکنش شدید است.
وی تصریح کرد: وادار کردن کودک به خوردن غذاهایی که دوست ندارد فقط سبب تعارض و لجبازی میشود. غذاهای مختلف را آماده کنید اما در صورت امتناع کودک از خوردن آنها عصبانی یا ناراحت نشوید، چون کودک خسته میشود و کنجکاوی سبب خواهد شد که غذاهای مختلف را مصرف کند. فقط در مواقع کسالت کودک یا کاهش سرعت رشد مورد انتظار به پزشک مراجعه کنید.
انتهای پیام/
-
اگر قرار بود کودکم را دوباره تربیت کنم...
اگر قرار بود کودکم را دوباره تربیت کنم، بیشتر نقاشی با انگشت را به او یاد میدادم تا اینکه با انگشت برایش خط و نشان بکشم.
کمتر غلطگیری کرده و بیشتر صحیح انجام دادن را یادش میدادم.
چشم از خودم میشستم و به او چشم میدوختم.
کمتر به داشتن و بیشتر به مراقبت میپرداختم.
با او پیادهروی و بادبادک بازی میکردم.
اداهای جدی را کنار گذارده و جدیتر بازی میکردم.
بیشتر در دشت و دمن همراهش دویده و به ستارهها زل میزدم.
بیشتر او را در بغل میفشردم و کمتر زور میگفتم.
کمتر سختگیری و بیشتر تشویق میکردم.
اول به اعتماد بهنفس و بعد به پوشاک و مسکن میپرداختم.
کمتر عشقِ قدرت و بیشتر قدرتِ عشق را یادش میدادم.
با هم شاد باشید
با خردسال خود لذت ببرید! اگرچه گاهی بهنظر میآید که او اصلا بزرگ نشده اما دائم در حال رشد است. روزهای طولانی بیپایان بهتدریج جای خود را به روزهایی میدهند که دیگر برایشان وقت ندارید.
کودکانی که زمانی در هر چیز به شما نیاز داشتند کمتر و کمتر به شما نیاز خواهند داشت و روزهای پیادهرویهای با فراغبال، بازیها و چرتهای بعدازظهر جزو خاطرات شاد و گرم میشوند. امیدوارم شما به همراه کودکتان ساعات شادي را در کنار هم پر از اوقات بازی، رشد و یادگیری داشته باشید.
مادر خوبی شدم
اگرچه تصدی امور یک نوزاد برای والدینِ تازهکار سخت است، اما معمولا خیلی طول نمیکشد که اکثرا به راحتی یاد میگیرند جایش را عوض کنند، غذایش بدهند، از او نگهداری کنند و بخوابانند. همینکه نوزاد پا میگیرد اکثر والدین قادرند دماغش را پاک کنند، پوشکش را عوض کنند، غذا درست کنند- غذایی که کسی نمیخورد- اسباببازی و لباس مناسب بخرند و البته رختشویی و اتوشویی کنند. اما از مرحله راه رفتن که میگذرند و به مرحله خردسالی و تجربهگرایی میرسند، نیازهایشان بهشکل عجیبی عوض میشود. والدین آمادگی تامین نیازهای زندگی روزانه خردسال را ندارند و غالبا درگیر این چالش دائم هستند تا نیازهای بدنی، ذهنی، عاطفی و روحی آنها را برآورند.
اولینبار با این مسئله در زندگیام با یک خردسال طی زمستانی استثنائاً بارانی و در منطقهای ساحلی رو بهرو شدم. دختر بزرگم «آندریا» 3 ساله بود. خواهرش «امیلی» تقریبا 2 ساله و «جاشوایِ» نوزاد هنوز 6 ماه نداشت. امیلی در بحبوحه جیش گفتن بود و جاش حداقل هر 2 ساعت یکبار باید شیر میخورد. آندریا که خوش اخلاق و شیرین بود و زود آرام میگرفت کمکم مشکل ساز میشد و با ادامه بارندگی اخلاقش بدتر میشد. میخواست کارهای تازه بکند و تجربیات تازه داشته باشد، اما اکثر انرژی و وقت من صرف 2 بچه کوچکتر میشد. با گذشت روزها که درماندگی من مثل عقدهای برایم شده بود دچار شک و تردید درباره توان (و در نتیجه کمبود) خود بهعنوان مادری خوب شدم. همیشه درباره «زمان کیفی» با کودک شنیده بودم اما بهنظر میرسید من زمان کمّی بسیار وحشتناکی بدون کیفیت داشتم!
درحالیکه میدانستم نمیتوانم همیشه همه چیز را برای تجربه او ریخت و پاش ببینم فهمیدم که باید چیزی یا کاری کنم تا برای خردسال کوچولویم خلاقیت و تحرک جالبی فراهم کنم. فهمیدم باید فعالیتها و محیطی باشد که هم او را سرگرم کند هم برایش چالش برانگیز باشد، ایدههایی برای پروژههای کوچک داشتم تا باهم روی آنها کار کنیم، اما چیزهایی هم میخواستم تا او بتواند به تنهایی انجام دهد وقتی من مشغول هستم و کار دارم. چون فقط با تکیه بر درآمد شوهرم زندگی ما میچرخد پس باید فعالیتهایی باشند که از وسایل موجود در خانه بهره گیرند.
شروع به کاوش در خانه کردم تا بهتر بتوانم نیازهای خانواده را تأمین کنم. همه نوع وسایل جالب برای بازیهایمان را جمع میکردم. فکرم را بیشتر سازماندهی کرده و سعی داشتم روی چیزهایی تمرکز کنم که باهم انجام دهیم. کمی هم به خودم استراحت دادم تا با بچههایم لذت بریم و از شادیهای کوچک و ساده آنها شاد شوم. با بازگشت احساس کنترلم دوباره اعتماد به نفس در تواناییهای مادریام به من برگشت.
با اینکه ادعای «تخصص» از هیچ نوع ندارم اما تجارب من- در هر روز و با سه بچه کوچولو- به من یاد داد چه چیزی مفید و چه چیزی بیثمر است. این کتاب مجموعهای از ایدهها و فعالیتهایی است که نیازهای مادری مرا و نیز بچههایم را طی آن سالهای پرچالش قبل از مدرسه تأمین کردند. این کتاب حاوی پیشنهاداتی در هر موقعیت و شرایط، داخل و خارج خانه، تابستان و زمستان، اوقات خوش و ناخوشی است. اگرچه این کتاب را مادری خانهدار بهعنوان منبع اطلاعات برای افرادی با همان شرایط است، اما مطمئن باشید برای هر کس که کودکی خردسال در زندگی دارد مناسب است: مادران یا پدران، مادربزرگها و پدربزرگها، عمه و خاله و دایی و عمو، پرستاران بچه، مربیان مهد کودک، معلمان پیش دبستانی، کلیساها یا مربیان بازی، اگر در جستجوی کتابی خوب درباره رفتار با پیش دبستانیها و نحوه برخورد با آنها هستید، این کتاب مسلما بهدرد کارتان میخورد.
بهرغم اینکه ایدههای طرح شده در اینجا تا مدتها پس از مرحله خردسالی هم برای کودک شما سرگرم کننده هستند اما اکثرا برای کودکان سنین 3 تا 6 سال مناسبند. از آنجا که تواناییهای بچهها در این دامنه سنی بسیار متفاوت است بعضی ایدهها برای بچههای 3 ساله بسیار پیشرفته و بعضی نیز برای کودک 5 یا 6 ساله بسیار ساده هستند. پس در انتخاب فعالیتها نهایت دقت را به عمل آورید تا با ظرفیتها و علایق کودکتان منطبق باشند و خودتان نیز در صورت لزوم آماده نظارت بر آنها باشید.
«وقتی او را بشناسید دیگر نیست. اثر انگشتان روی دیوار بزرگتر و بزرگتر میشوند. بعد ناگهان محو میگردند.»
"برترین ها"
-
اجبار کودکان چپ دست به راست دستی، موجب لکنت آنان میشود
یک فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان در گفتوگو با فارس:
اجبار کودکان چپ دست به راست دستی، موجب لکنت آنان میشود
خبرگزاری فارس: یک فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان گفت: کودکان چپ دست را به استفاده از دست راست وادار نکنید، چون هم باعث بدخطی او در آینده میشود و هم ممکن است دچار لکنت زبان شود.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
میترا حکیم شوشتری در گفتوگو با خبرنگار بهداشت و درمان فارس در خصوص چپ دستی کودکان اظهار داشت: کودکان تا 8 سالگی، در استفاده از دستها وضعیت ثابتی ندارند، در 4 تا 5 ماهگی از هر دو دست و بیشتر دست چپ استفاده میکنند.
وی افزود: در 6 ماهگی هر دو دست را به کار میگیرند و در 7 ماهگی از یک دست و به طور معمول دست راست و در 8 ماهگی از هر دو دست استفاده میکنند. آنها در 9 ماهگی یک دست و به طور معمول دست چپ و در 10 تا 11 ماهگی نیز یک دست و بیشتر دست راست را به کار میگیرند.
چپ یا راست دستی کودک تا 7 سالگی مشخص نیست
این فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان، اضافه کرد: در یکسالگی میان بکارگیری دست چپ یا راست سرگردان است و در 13 تا 14 ماهگی از دست راست استفاده میکنند، همچنین کودک در 20 ماهگی باز بین دست چپ یا راست سرگردان میمانند.
وی خاطرنشان کرد: کودکان در 2 سالگی دست راست را به کار میگیرند و در 2.5 تا 3.5 سالگی بین بکارگیری دست چپ و راست سرگردان میشوند. کودکان در 4 تا 6 سالگی از دست راست استفاده میکنند و مرحله آخر سرگردانی آنان در 7 سالگی است. همچنین از 8 سالگی به بعد فقط از یک دست استفاده میکنند.
از هر 20کودک یک نفر چپ دست است
حکیم شوشتری تصریح کرد: مطالعات نشان میدهد از هر 20 کودک، 19 نفر دست راست و یک نفر دست چپ را به کار میگیرد. با این توضیحات، مشخص میشود که کودک تا 7 سالگی در حالت سرگردانی میان دست چپ و راست است و تا آن زمان نمیتوان راجع به راست دستی یا چپ دستی او اظهار نظر کرد.
چپ دستی کودکان عیب نیست
وی در خصوص علت چپ دستی و چگونگی برخورد با آن نیز گفت: بر اساس بررسیها اگر پدر و مادر هر دو چپ دست باشند دست کم نیمی از فرزندان آنها چپ دست خواهند شد. همچنین مهمترین نکته این است که باور کنید فرزندتان مشکلی ندارد و چپ دستی او عیب نیست. اگر این مطلب را باور داشته باشید، برخورد مناسبی خواهید داشت.
کودکان چپ دست را تشویق کنید
این فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان، تأکید کرد: بهترین برخورد با فرزند چپ دست این است که او را به استفاده از همان دست چپ تشویق کنید، با برخورد درست به او اطمینان دهید که هیچ فرقی بین چپ دستی و راست دستی وجود ندارد.
وی اضافه کرد: حتی برای بالا بردن اعتماد به نفس فرزندتان میتوانید به او بگویید که امتیاز او بر راست دستان این است که میتواند از هر دو دستش استفاده کند، اما راست دستان فقط از دست راست استفاده میکنند، زیرا وسایل و تجهیزات، مناست راست دستان ساخته شدهاند و برخلاف چپ دستان که مجبورند گاهی از دست راست هم استفاده کنند از دست چپشان استفاده نمیکنند.
حکیم شوشتری ادامه داد: بکوشید فرزندتان را در چپ دستی ورزیده سازید، والدین باید طرز گرفتن مداد و کاغذ به شیوه چپ دستان را به او بیاموزند، کودکی که در سالهای اول تحصیل است اگر آموزشهای لازم را ببیند، به راحتی میتوان در انجام تکالیف و تحصیلات موفق باشد.
دانش آموزان چپ دست در انجام تکالیف کُند ترند
وی بیان داشت: چپ دستان در ابتدای تحصیل به طور معمول حرفها و واژگان را درشتتر مینویسند و در انجام تکالیف کندترند که به کمک والدین به تدریج ریزتر و سریعتر مینویسند.
حکیم شوشتری گفت: یکی از مشکلات مهم چپ دستان در مدرسه، محل نشستن آنها روی نیمکت است. والدین این بچهها حتماً با معلمان آنها گفتوگو کنند تا کودک را در جای مناسبی بنشاند. کودک چپ دست باید در انتحای چپ نیمکت بنشیند تا هنگام نوشتن یا نقاشی کردن در فضای مناسبی قرار گیرد و حرکت آرنج او مزاحم هم نیمکتی راست دستش نشود.
وی ادامه داد: مشکل دیگر این کودکان قلم نی برای تمرین خط درشت است که مخصوص راست دستان قطع خورده و والدین یا معلم باید آن را در جهت عکس قطع بزنند.
وی به والدینی که میکوشند که کودکان چپ دست خود را به استفاده از دست راست وادار کنند گفت: این رفتار شما به طور قطع صحیح نیست. یادتان باشد که چپ دستی فرزندتان نقص نیست و هیچ گونه اثری بر سرنوشت او نخواهد داشت. جالب است بدانید که لئوناردو داوینچی، نقاش بزرگ ایتالیایی چپ دست بوده و چپ دستی وی هرگز مانع رشد او نشده است.
این فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان، تصریح کرد: چپ دستی فرزندتان از نظر شما مشکل بزرگی است، چون خودتان نمیتوانید با دست چپ کارهایتان را انجام دهید. در حالی که چپ دستی برای او درست مانند راست دستی برای راست دستان است و کارهایش را به همان راحتی راست دستان انجام میدهد.
اجبار کودکان چپ دست برای استفاده از دست راست موجب لکنت زبان میشود
وی به والدین این کودکان هشدار داد: جداً توصیه میکنم کودکان چپ دست را به استفاده از دست راست وادار نکنید، چون هم باعث بدخطی او در آینده میشود و هم ممکن است دچار لکنت زبان شود، زیرا آن قسمت از مغز که استفاده از دستها را کنترل میکند، قدرت سخن گفتن را نیز در کنترل دارد.
حکیم شوشتری افزود: وقتی کودک چپ دست، به اجبار از دست راست استفاده کند مرکز کنترل سخن گفتن در مغزش نیز جابهجا میشود و چون برای مغز جوان چنین کاری مشکل است احتمال دارد دچار لکنت زبان شود.
وی گفت: افزون بر این بسیاری از کارشناسان عقیده دارند که واداشتن کودک چپ دست به راست دستی، ممکن است او را در آینده به نارسایی های مربوط به بینایی و خواندن یا مشکلات عاطفی دچار سازد.
انتهای پیام/
-
کنترل رفتارهای مخاطره آمیز کودکان و نوجوانان با تنبیه متناسب
یک فوق تخصص روانپزشکی کودکان و نوجوانان درگفتوگو با فارس مطرح کرد
کنترل رفتارهای مخاطره آمیز کودکان و نوجوانان با تنبیه متناسب
خبرگزاری فارس: یک فوق تخصص روانپزشکی کودکان و نوجوانان گفت: والدین با تنبیههای مختلف و متناسب از جمله کاهش یا محرومیت از پول توجیبی میتوانند فرزند خود را از رفتارهای پرخطر بر حذر دارند.
میترا حکیمشوشتری در گفتوگو با خبرنگار بهداشت و درمان فارس، با اشاره به هیجانات کودکان و نوجوانان در چهارشنبه آخر سال گفت: جاذبه این شب در واقع به خاطر هیجاناتی است که برای نوجوانان در چهارشنبه آخر سال ایجاد میشود.
وی افزود: یکی از مواردی که میتواند رفتارهای زشت کودکان و نوجوانان را مهار کند نشان ندادن واکنش است. البته نشان ندادن واکنش تا جایی است که بچهها با کارهای خود مزاحم دیگران نشوند و به دیگران آسیب نرسانند.
این فوق تخصص روانپزشکی کودکان و نوجوانان افزود: بزرگترها با تنبیههای مختلف و متناسب از جمله کاهش یا محرومیت از پول توجیبی میتوانند این نکته را به فرزند خود یادآوری کنند که این رفتار آنها مورد پذیرش و موافقت والدین نیست.
وی افزود: گاهی اوقات خود خانواده این وسایل خطرناک را برای بچهها مهیا میکند و در واقع این حس را به او میدهد که استفاده از وسایل و مواد محترقه چیز بدی نیست.
حکیم شوشتری تصریح کرد: بچه تصور میکند خانواده میخواهد بر او سلطهگری کند و کودک را محدود کند برای همین در موقعیتهای دیگر بدون نظارت والدین سراغ این گونه مواد خطرناک میرود.
وی خاطرنشان کرد: بعضی از والدین بر این عقیده هستند که سیگار چیز بدی است، حتی اگر کودک و نوجوان آنها میخواهد سیگار بکشد تحت نظارت آنها این کار را انجام دهد که این یک پیام متناقض برای نوجوان ارسال میکند. او در ذهن خود مرور میکند که اگر سیگار کشیدن کار بدی است چرا در حضور والدین این کار بد بیمعنا میشود.
انتهای پیام/
-
منع کودکان فایده ندارد، آنها را هدایت کنیم
رئیس انجمن روانپزشکی کودک و نوجوان ایران با اشاره به چهارشنبه سوری:
منع کودکان فایده ندارد، آنها را هدایت کنیم
خبرگزاری فارس: رئیس انجمن روانپزشکی کودک و نوجوان ایران گفت: نمیتوانیم کودکان را به طور کلی از تجربه هیجان چهارشنبه سوری منع کنیم اما میتوانیم آنها را در جهت درستی هدایت کنیم به گونهای که آسیبی متوجه کسی نشود.
فریبا عربگل در گفتوگو با خبرنگار بهداشت درمان فارس در مورد چهارشنبه آخر سال و رفتارهای کودکان و نوجوانان اظهار داشت: کودکان و نوجوانان معمولاً دوست دارند درجات مختلفی از هیجانات قویتر و شدیدتر را تجربه کنند و گویی مواجهه با این هیجانات و تکرار آنها باعث میشود به تدریج احساس کنترل و مدیریت بر آن کنند.
وی افزود: مثلاً بسیار دیده شده است کودکانی که از چیزی میترسند ولی باز دوست دارند آن را تجربه کنند و انجام دهند. یعنی در عین حال که از دیدن یک فیلم یا کارتون ترسناک وحشت دارند ولی باز آن را نگاه میکنند و با این روش گویی میخواهند بر این ترس غلبه کنند.
رئیس انجمن روانپزشکی کودک و نوجوان ایران، تصریح کرد: تجربه برخی از هیجانات برای کودکان و حتی بزرگترها لذت بخش است. مراسم آتش بازی چهارشنبه سوری نیز از این دست است و برای بسیاری از کودکان بسیار لذت بخش و هیجان انگیز است.
وی گفت: آنها دوست دارند این سطح متفاوت از هیجان را تجربه کنند و این روز را که متفاوت با روزهای دیگر است و شاید فقط جنبه آتشبازی آن نیست که آنها را به سوی خود جذب میکند.
وی اضافه کرد: مثلاً از انجام تکالیف مدرسه خبری نیست، امکان بازی و شادی با بچههای دیگر در کوچه فراهم است که در سایر زمانها معمولاً برای این کار ممنوعیتی وجود دارد، والدین کار و امور متفرقه خود را کنار گذاشتهاند، آجیل، میوه، شیرینی و شام متفاوتی وجود دارد؛ شاید مجموع همه اینهاست که برای کودک لذت بخش است.
این فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان بیان داشت: نمیتوانیم کودکان را به طور کلی از تجربه این هیجان منع کنیم، ولی میتوانیم آن را در جهت درست تری هدایت کنیم. به گونهای که آسیبی متوجه کسی نشود و اگر مشکلی نیز ایجاد شد سریعتر و درست تر مدیریت شده و حل شود. وقتی ما بتوانیم فرزندمان را متقاعد کنیم که کار پرخطری را انجام ندهد که مشکلی نداریم.
وی ادامه داد: مشکل آنجایی است که نمیتوانیم او را متقاعد کنیم و متوسل شدن به زور و خشونت نیز موضوع را بغرنجتر میکند. در چنین شرایطی بابد به طور مشروط برای انجام آن به توافق برسیم. در مراسم چهارشنبه سوری باید والدین در کنار فرزندان به تجربه این هیجان بپردازند تا هم فرزندشان لذت بیشتری ببرد و هم بتوانند رفتارهای فرزندشان را تعدیل و مدیریت کنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی تأکید کرد: والدین باید در کنار کودک باشند تا در صورت خطر بتوانند سریعاً به او کمک کنند. مسلماً بچهها نیز احساس بهتری خواهند داشت وقتی میبینند والدین در کنار آنها لذت میبرند. ولی باید از قبل قوانین و شرطها را نیز مشخص کنیم که از چه وسایل آتشبازی میتوانیم استفاده کنیم، تا ساعت چند میتوانیم بیرون باشیم و من هم در کنار شما هستم.
وی خاطرنشان کرد: بدیهی است از قبل باید پیش بینی رفتارهای مختلف شده و پاداش و تنبیه نیز مشخص شود. یعنی چنانچه کودک قوانین مربوطه را پذیرفت و رفتارهایش را طبق آنچه توافق شده تنظیم کرد باید پاداش و تشویق بگیرد یا اگر به رفتار نامناسبی دست زد که قرار بوده آن را انجام ندهد، مثلاً ترقه را روی اتومبیل عابران بیندازد و مشکل و آسیبی برای دیگران ایجاد کند، باید متوسل به پیامد تنبیهی مناسبی که از قبل مشخص کردهایم شویم، اما باید در نظر بگیریم که تنبیه ما منطقی و منصفانه باشد و از روی خشم و عصبانیت نباشد.
عربگل تصریح کرد: معمولاً آسیبهای جسمی ناشی از مراسم چهارشنبه سوری در پسران شایعتر از دختران است و این شاید بدان دلیل باشد که برخی از اختلالات روانپزشکی که فرد را در معرض رفتارهای تکانشی و پرخطر مانند اختلال بیش فعالی، کم توجهی و اختلال سلوک است در پسران شایعتر است.
وی رفتارهای تکانشی را رفتارهایی عنوان کرد که شخص به طور ناگهانی وقتی در موقعیتی قرار میگیرد و هیجان زده میشود تصمیم به انجام آنها میگیرد، بدون آنکه فکر عاقبت و پیامد کارش را کند.
وی گفت: همچنین این افراد کم تحمل و هیجانی هستند و بعد از آنکه عواقب بد رفتارشان متوجه خود یا دیگری میشود ممکن است پشیمان شوند و شاید این زمان دیگر دیر شود.
رئیس انجمن روانپزشکی کودک و نوجوان ایران گفت: از سوی دیگر برخی رفتارهای ضد اجتماعی مثل آتش افروزی، رفتارهای پرخاشگرانه و قلدریهای خاص و لذت بردن از این رفتارها در افرادی که اختلال شخصیت ضد اجتماعی دارند، در پسران بیشتر دیده میشود.
وی تصریح کرد: مسئله دیگر این است که ما از نظر فرهنگی پسران را آزادتر میگذاریم و اینطور فکر میکنیم که آنها کمتر از دختران در خطر اذیت و آزار از سوی دیگران هستند در نتیجه پسران ممکن است ساعات بیشتری را در خارج از منزل سپری کنند و امکان ارتباطات بیرون از منزل برای آنها بیشتر است، در حالی که همان طور که یک دختر ممکن است در معرض خطراتی از سوی جامعه باشند برای پسران نیز این مشکل هست.
نتهای پیام/
-
كودكان با مشاهده صحنههاي پرخاشگرانه دچار اختلالات رفتاري ميشوند
يك روانشناس:
كودكان با مشاهده صحنههاي پرخاشگرانه دچار اختلالات رفتاري ميشوند
يك روانشناس گفت: مطالعات نشان ميدهد كودكان و نوجواناني كه زمينههاي پرخاشگرانه ديدهاند اختلالات رفتاري شناختي و هيجاني متناوب از خود نشان ميدهند.
عزيز احدي در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، تصريح كرد: امروزه بيشترين اوقات فراغت مردم به وسيله تماشاي تلويزيون و استفاده از رايانه سپري ميشود در اين بين نقش تلويزيون در پر كردن اوقات فراغت و تاثيرات عميق روحي و رواني بسيار قابل تامل است تحقيقات مختلف در جهان نشان ميدهد كه حداقل چهار ساعت از وقت ما درمنزل صرف تماشاي تلوزيون ميشود.
وي با بيان اين كه بر اين اساس تماشاي تلويزيون دردو دهه اخير در كودكان دو برابر شده است، افزود: طبق تحقيقات در طول 20 سال گذشته تاثيرخشونت در تلويزيون به گرايش پرخاشگري درميان كودكان انجاميده است، كودكان برنامههاي تلويزيوني را در بازيهايشان الگو قرار ميدهند و آنچه را كه به زندگي روزمرهشان شبيه است ميپسندند.
وي ادامه داد: اين گونه كودكان اغلب احساس سرخوردگي ميكنند و طبعا كودكان سرخورده نسبت به ديگران بيشتر از خود پرخاشگري نشان ميدهند.همين همبستگي بين سرخوردگي وعدم تعامل رواني از يك طرف وتمايل به صحنههاي خشونتآميز از طرف ديگردربزرگسالان نيز مشاهده ميشود.
وي گفت: در پژوهشي كه از برنامههاي سه شبكه آمريكايي انجام شد معلوم شد كه اين سه شبكه آمريكايي در برنامههاي خود در هر هفته 92 مورد حمله با اسلحه گرم،113صحنه تجاوز به عنف،9 فقره خفه كردن، 168فقره نزاع با مشت و لگد و 179تخلف از قانون را نمايش ميدهند و همچنين از سوي ديگر دو كودك تا رسيدن به 14سالگي جمعا 13هزار مورد قتل و تجاوز را مشاهده ميكند.
وي افزود: متاسفانه در ايران نيز شاهد برنامههاي بسيار مخرب بودهايم كه جا دارد مسئولين فرهنگي بيش از پيش از اين تخريب رواني مردم اقدامي انجام دهند و براي آسايش و آرامش روحي و رواني مردم بيشتر به ساختن برنامههاي متنوع و مفرح باشند. انتهاي پيام
-
تنبيه بدني، پرخاشگري در پسران را بيش از دختران افزايش ميدهد
يافته يك پژوهش جديد حاكيست:
تنبيه بدني، پرخاشگري در پسران را بيش از دختران افزايش ميدهد
پژوهشي تازه نشان میدهد: خطر بروز رفتارهای مشکلساز در دوران کودکی به ویژه در پسرها، چنانچه براي این گونه رفتارها زمینههای ژنتیکي نيز وجود داشته باشد، با تنبيه بدني والدین، تا حد زیادی افزایش مییابد.
به گزارش سرويس پژوهشي ايسنا، دکتر «جی.سی. بارنز»، استادیار جرمشناسی دانشگاه تگزاس و يكي از نويسندگان گزارش این پژوهش، اظهار كرد: ما دریافتیم که عوامل ژنتیکي در بروز رفتارهای پرخاشگرانه تاثیر میگذارد؛ اما همچنین متوجه شدیم که عوامل ژنتیکي هنگامی که کودکان در معرض تنبیه بدنی و دیگر روشهای انضباطی قرار دارند، اثر بیشتری میگذارد.
این پژوهش، با عنوان «تنبیه بدنی و پرخاشگری دوران کودکی: نقش اثر متقابل جنسیت و محیط ژنتیک» به تازگی در مجله علمی «رفتار پرخاشگرانه» منتشر شده كه در آن پژوهشگران دادههای مربوط به کودکان 9 ماهه تا پنج سال را بررسی كردهاند.
«بارنز» در اين باره اظهار كرد: پژوهشگران رابطه میان زمینه ژنتیکي و تاثیر تنبیه بدنی بر پرخاشگري كودكان را مورد بررسي قرار دادند. طبق يافتهها، پسراني که تنبیه بدنی شدند و از نظر توارثی بالاترین زمینه پرخاشگري را نيز داشتند، بیشترین رفتارهای پرخاشگرانه را در مقایسه با پسراني كه تنبيه بدني نشده بودند، از خود نمایش دادند.
در اين پژوهش، رفتارهای پرخاشگرانه، برای نمونه شامل جیغ و داد زدن و رفتارهای بر هم زننده بود.
يافتههاي اين پژوهش همچنين حاكيست: عامل محيطي تنبيه بدني بر بروز پرخاشگري پسران بيش از دختران است.
«بارنز» گفت: پژوهشگران ميزان پرخاشگری دوران کودکی را مطالعه کردهاند تا دريابند چگونه و چرا این رفتارها تحت تاثیر مخاطرات توارثی قرار دارد. خطر ژنتیک با استفاده از آنچه که به عنوان روش دوقلو شناخته میشود، اندازه گیری شد. این روش به گونهای طراحی شده است که مقایسه هم شیبی دوقلو، به عنوان راهی برای شناسایی تاثیرات توارثی بر یک خصوصیت را اجازه میدهد.
انتهاي پيام
-
يك روانشناس كودك: بچهها از سه سالگي، لحن منطقي را ميفهمند
يك روانشناس كودك: بچهها از سه سالگي، لحن منطقي را ميفهمند
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
يك روانشناس كودك ضمن تاكيد بر اين كه والدين مانند يك كودك به بازي نگاه كنند، توصيه كرد: ميتوان لحن كودكانه را در حين بازي با كودك به كار گرفت اما بايد توجه داشت بچهها از سه يا چهار سالگي لحن منطقي را ميفهمند.
دكتر رامين خدابخشي در گفت وگو با خبرنگار سلامت خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، ضمن تاكيد بر اين كه لازم است والدين نيز از بازي با كودكان لذت ببرند تا بتوانند اين احساس خوشايند را به كودكشان نيز منتقل كنند، گفت: در وهله اول درخواست بازي بايد از سوي كودك مطرح شود و والدين نبايد پيشنهاد بازي به كودك را بدهند چرا كه بازي كردن نياز كودك است و نه والدين.
وي در ادامه توصيه كرد: والدين انجام بازيهاي تكراري را بايد كنترل و محدود كرده و براي بازيهاي تكراري جايگزينهاي مناسب انتخاب كنند.
اين روانشناس كودك، با بيان اين كه پدر و مادر هر روز، يك بازه زماني مشخص را براي به بطالت گذراندن با كودك اختصاص دهند، اظهار كرد: والدين به ياد داشته باشند قرار نيست از اين بازه زماني، بهرهبرداري ويژهاي كنند. اگر انجام اين كار براي پدر و مادرها سخت است بهتر است زمان كوتاهتري مثلا 10 دقيقه را اختصاص داده و به تدريج آن را افزايش دهند.
خدابخشي افزود: والدين سعي كنند ذهن خود را به بازي كه انجام ميدهند متمركز و در زمان «حال» زندگي كنند. بسياري از والدين در حين بازي با كودك دچار اضطراب ميشوند چرا كه به جاي توجه به كودك و بازي كه انجام ميدهند، به فكر انجام برنامههاي عقب افتاده و دل مشغوليهاي خود هستند.
بچه ها از سه سالگي لحن منطقي را ميفهمند، لازم نيست لحن كودكانه به كار ببريد
وي همچنين ضمن تاكيد بر اين كه والدين مانند يك كودك به بازي نگاه كنند، توصيه كرد: ميتوان لحن كودكانه را در حين بازي با كودك به كار گرفت اما بايد توجه داشت بچهها از سه يا چهارسالگي لحن منطقي را ميفهمند.
اين روانشناس كودك اضافه كرد: بازي را يك وسيله سرگرم كننده در نظر بگيريد و به فرآيند بازي توجه كنيد و نه نتيجه بازي. بنا نيست انتهاي بازي چيزي عايد دو طرف بازي بشود.
خدابخشي ضمن بيان اين كه بازي را تا جايي كه لذت بخش است ادامه بدهيد و نه تا زمان رسيدن به انتهاي بازي، اظهار كرد: به عنوان مثال جورچين را تا زماني كه از انجام آن لذت مي بريد ادامه بدهيد و پس از آن رهايش كنيد.
از انجام بازيهاي كثيفي چون گل بازي امتناع نكنيد
وي افزود: از انجام بازيهاي كثيف چون گل بازي، نقاشي كردن با دست، دويدن زير باران، آب بازي و مانند آن اجتناب نكنيد چرا كه كودك از انجام اين بازيها لذت ميبرد و مايل است شما در اين لذت با او سهيم شويد.
انتهاي پيام
-
با علائم استرس در کودکان آشنا شویم
متخصصان آکادمی اطفال در آمریکا به چند نشانه هشداردهنده برای تشخیص استرس در کودکان اشاره کردهاند تا به شناخت به موقع این مشکل و درمان زودهنگام آن در اطفال به والدین کمک کند.
این نشانهها عبارتند از:
- وجود مشکلات جسمی مثل دل درد یا سر درد
- بروز حالت ناآرامی، خستگی یا بی قراری
- مشاهده حالت افسردگی در کودک و عدم تمایل او برای صحبت کردن درباره خودش
- از دست دادن تمایل برای فعالیت کردن و اصرار به ماندن در خانه
- تحریم پذیر شدن یا احساسات منفی داشتن
- کاهش حضور در فعالیتها و امور مدرسه و حتی افت نمرات تحصیلی
- بروز رفتارهای ضد اجتماعی مثل دزدی یا دروغ گفتن
- امتناع از کار کردن و یا وابستگی شدید به والدین
-
آزادي بيش از حد به كودكان، آنان را افرادي هيجاني به بار ميآورد
يك روانشناس:
آزادي بيش از حد به كودكان، آنان را افرادي هيجاني به بار ميآورد
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
يك كارشناس ارشد روانشناسي در يزد گفت: والدين بايد با نظرخواهي از كودكان به نظراتش نيز توجه كنند همچنين بايد توجه داشت كه آزادي بيش از حد به كودكان آنها را در آينده افرادي هيجاني و تكانشي بار ميآورد و مورد هدف آسيبهاي فراواني قرار ميگيرند؛ چراكه جامعه همانند اعضاي خانواده با آنان رفتار نميكند.
"وجيهه ابراهيمي" در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)،منطقه يزد، اظهار كرد: تربيت صحيح فرزندان در گرو سلامت روان و روابط خوب والدين است به طوري كه شخصيت سالم پدر و مادر و محيط سالم خانواده ميتواند در بارور شدن استعداد فرزندان تاثير قابل توجهي داشته باشد.
وي با اشاره به تصور غلط برخي والدين مبني بر آزادي كودكان تا هفت سالگي تصريح كرد: اين والدين با اين باور اشتباهات كودك را به وي توضيح نميدهند؛ حال آن كه كودك بايد نظم و قانون را از ابتدا بياموزد در عين حال كه كودك آزادي خاصي دارد.
اين كارشناس ارشد روانشناسي به والدين توصيه كرد كه به كودكان، آزادي بيان نظراتشان را بدهيد و از آنان نظرخواهي كنيد.
ابراهيمي گفت: تربيت سختگيرانه همچون تربيت سهلگيرانه نتايج نامطلوبي را در روان كودك برجا ميگذارد و اين دسته از والدين با تربيت مستبدانه به نظرات كودك توجه نميكنند كه به افسردگي كودك منجر ميشود.
وي خاطرنشان كرد: هيچ روانشناسي به والدين آزادي بيش از حد كودكان حتي در سنين خاص را توصيه نميكند؛ چراكه فرزندان بايد ادب، نظم و قوانين را رعايت كنند و والدين، آزادي نظر و اجازه حل مساله را به آنها بدهند.
يك كارشناس ارشد روانشناسي گفت: كودك در سن دو سالگي همزمان با شكلگيري و شناخت من شخصيتي خود، نه گفتن به والديني را آغاز ميكند و اينجا واكنش والدين، تعيينكننده لجبازي كودك است به طوري كه با مقاومت والدين و برخوردهاي نادرست، لجبازي در كودك شكل ميگيرد و حتي در سنين بعد هم اين لجبازي ادامه مييابد.
به گفته ابراهيمي، والدين بايد به خواستههاي منطقي و غيرمنطقي كودك توجه كنند و واكنش درستي داشته باشند.
انتهاي پیام
-
کودکان پرخاشگر در آینده بیشتر به خود صدمه می زنند
کودکان پرخاشگر در آینده بیشتر به خود صدمه می زنند
خبرگزاری فارس: تحقیقات نشان می دهد که کودکان پرخاشگر بیشتر در معرض خطر صدمه به خود قرار دارند.
به گزارش فارس و به نقل از اخبار هلث دی آمریکا، تحقیقات نشان می دهند که کودکان پرخاشگر بیشتر در معرض خطر صدمه به خود قرار دارند و پیشینه ی خانواده یا بدرفتاری می تواند بعدها احتمال صدمه به خود را افزایش دهد.
طبق یک تحقیق جدید بچه هایی که پرخاشگر هستند، زمانی که 12 ساله شوند، سه برابر بیشتر از سایر کودکان دچار صدمه به خود می شوند.
یک گروه از محققان ایالات متحده و انگلستان گفتند که یافته ای آنها که به صورت آن لاین در 27 آوریل در BMJ به چاپ رسید می تواند به تشخیص افرادی که در معرض بیشترین خطر نسبت به این نوع رفتار هستند، کمک کند.
طبق این بررسی نمونه های رفتارهای صدمه زننده به خود شامل بریدن و گاز گرفتن دستها، کشیدن موها، کوبیدن سر و خودکشی از طریق اختناق می شود.
محققان گروهی از دوقلوها را که بین سالهای 1994 و 1995 در انگلستان و "ولز" به دنیا آمده بودند مورد بررسی قرار دادند. 6 ماه بعد از تولد 12 سالگی آنها، خطر صدمه به خود در این دوقلوها را مورد ارزیابی قراردادند. این اطلاعات برای 2141 شرکت کننده در دسترس بود.
این محققان به این نتیجه رسیدند که 237 نفر از این کودکان، قربانیان پرخاشگریهایشان بودند. 8 درصد از این بچه ها به خود صدمه وارد کردند. در عوض از 1904 بچه ای که پرخاشگر نبودند، تنها 2 درصد به خود صدمه وارد کرده بودند.
نویسندگان این تحقیق متوجه شدند، چندین عامل خطر که صدمه به خود را در بچه های پرخاشگر افزایش می داد که پیشینه خانوادگی رفتار صدمه به خود، بدرفتاری و مشکلات رفتاری و عاطفی از جمله این عوامل بودند.
علاوه بر این، این محققان در یک روزنامه خبر از آن دادند که دختران بیش از پسران در معرض صدمه به خود قرار دارند.
نویسنده اصلی این تحقیق، "هلن فیشر" ، عضو انجمن روانپزشکی دانشکده "کینگ" در لندن و همکارانش به این نتیجه رسیدند که مدارس و متخصصان مراقبتهای بهداشتی باید از طریق فعالیت "در زمینه کاهش پرخاشگری و ارائه برنامه های کاهش خطر صدمه به خود"، در کار بچه های پرخاشگر مداخله و از آنها محافظت کنند. آنها افزوندند که باید سیستمهایی وجود داشته باشند که به کودکان در تحمل پریشانیهای عاطفی کمک کنند.
انتهای پیام/
-
خواستههای کودک را تا یکسالگی بی قید و شرط برآورده کنید
فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان:
خواستههای کودک را تا یکسالگی بی قید و شرط برآورده کنید
خبرگزاری فارس: یک فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان گفت: باید خواستههای کودک را تا یکسالگی بی قید و شرط برآورده کرد و به گریه شیرخوار خیلی فوری پاسخ داد.
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاع رسانی وزارت بهداشت، بهروز جلیلی با بیان این مطلب اظهار داشت: گریه در دوره نوزادی یعنی تا 28 روزگی اهمیت بیشتری دارد و باید مادر تمام و کمال در اختیار نوزادش باشد تا بتواند گریهاش را خیلی سریع پاسخ دهد.
وی با بیان اینکه بیشتر مادرها به علت ترس از بغلی و وابسته شدن کودک سعی میکنند که نیازهای کودک را کمی با تأخیر برآورده کنند، به مادران توصیه کرد: به محض گریه نوراد به سمت او بروند او را نوازش کنند و با آرامش علت گریه نوزاد را بررسی کنند لازم است که مادر مطمئن شود که مشکل کودک جدی نیست و بیماری یا خطر مهمی تهدیدش نمیکند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران تصریح کرد: گاهی بعضی کودکان به علت هیجان شدید و ذوق زدگی گریه میکنند و در این حالت ممکن است ریسه بروند در این شرایط مادر باید به آرامی و به دور از هیجان به سمت فرزندش برود و او را در آغوش بگیرد در این مورد مادر باید مطمئن شود که ریسه رفتن کودک به دلیل مشکلات ناشی از بیماری نیست.
انتهای پیام/
-
روشهای درست مذاکره با کودکان
مذاکره با کودکان درست مثل شنا کردن برخلاف جریان آب است، چون کاری دشوار، خسته کننده و وقتگیر است. با وجود این، بسیاری از والدین بر حسب عادت یا علاقه دوست دارند بر سر هر چیزی – از ساعت حمام گرفته تا انجام تکالیف مدرسه – با کودکان خود سر میز مذاکره بنشینند. حقیقت این است که والدین همیشه باید تمام سعی خود را بکنند تا مذاکره به شکل صحیح پیش برود.
رو راست باشید
شاید خودبینانه به نظر برسد اما جامعهای که ما در آن زندگی میکنیم به محاصره خیالات، خواستهها و نیازهای کودکان درآمده و ما از اینکه حتی یک لحظه از آنها غافل شده و بعد به خاطر عوارض و کمبودهای بعدی آنها سرزنش شویم و عذاب وجدان بگیریم، هراس داریم. اما بیایید با هم رو راست باشیم، اگر والدین به خاطر هر چیزی با کودکان خود مذاکره کنند كودكان خیلی زود متوجه میشوند هر آنچه میخواهند میتواند به بحث و مذاکره گذاشته شود. حتی زمانی که پدر و مادر از عبارتهای کلیشهای مانند «من اینطور میگم» یا «چون من مادرت هستم» استفاده میکنند، کودکان فکر میکنند باز هم میتوانند چانه بزنند. ما خسته، آزرده و مشتاق برای راضی نگهداشتن کودکان خود، معمولا سعی داریم این حقیقت را به آنها بقبولانیم که منظور ما همیشه همان چیزی نیست که به زبان میآوریم.
ما فرق کردهایم
اگر فیلمها و سریالهای سیاه و سفید قدیمی را به خاطر بیاورید، متوجه میشوید پدر و مادرهای امروزی چقدر نسبت به گذشته تغییر کردهاند. آن روزها جایگاه کودکان در خانه به گونهای بود که تنها به چشم میآمدند اما حرفهایشان شنیده نمیشد. آنها ساعتها برای بازی به حیاط فرستاده میشدند در حالی که والدین در آشپزخانه سرگرم کار و گفتوگو بودند. هیچ کودکی حرف پدر و مادر خود را قطع نمیکرد و از ترس اینکه تنبیه بدنی شود، جرات نداشت سر چیزی چانه بزند و مذاکره کند. با وجود اینکه این رفتار نوعی افراط به شمار میآید، امروزه ما چنان ساختار خانواده خود را پیچیده کردهایم که کودکان اجازه دارند همه کاره خانه باشند. شاید علتش این باشد که تصمیم گرفتهایم سر هر چیزی با کودکان خود مذاکره کنیم. بسیاری از مردم این رفتار را قدرت و رشد دادن شخصیت کودکان میدانند در حالی که این روشی حاکی از ترس برای القا این مفهوم به کودکان است که آنها دیگر لازم نیست پیوسته از قوانین و دستورات و آنچه ما میگوییم اطاعت کنند.
فداکاری ممنوع
در دنیای امروزی، والدین به خود میبالند كه برای فرزندان خود هر کاری کرده و به خاطر آنها از تمام علائق خود چشمپوشی كرده و حتی از زندگی مشترک خود غافل میشوند. به نظر میرسد امروزه ملاک و معیار یک پدر و مادر خوب این است که به خاطر فرزندان خود از تمام هست و نیست و دنیای خود بگذرند بدون اینکه هیچ انتظار و توقعی برای جبران از آنها داشته باشند. به نظر میرسد بیشتر مردم در این مورد هم عقیدهاند که امروزه کمتر کودکی پیدا میشود که به پدر و مادر خود احترام بگذارد و از تمام بزرگسالانی که در زندگی او حضور داشتهاند، قدردانی کند. باید راهی برای رفع نیازهای عاطفی کودکان پیدا كرد و در عین حال، به آنها اجازه داد جایگاه خود را در خانواده حفظ کنند.
گاهی هم فضایی برای مذاکره فراهم میشود. یک مذاکره معمول با کودکان باید در راستای تصمیمات و انتخابهای ما باشد. همه ما میدانیم که کودکان – به خصوص نوجوانان – آنقدر ظرفیت ذهنی یا مهارتی ندارند که بتوانند تصمیمات بزرگ یا حتی خوب بگیرند. با ارائه راهحل به آنها میتوان کنترل را بدست گرفت و آنها را بر سر یک دوراهی خوب برای انتخاب قرار داد. مثلا اگر فرزند شما باید حداکثر تا ساعت ۱۰ خانه باشد و او میخواهد تا ساعت ۱۱ بیرون بماند، دو راه جلوی پای او بگذارید: یا اصلا از خانه بیرون نرود یا قبل از ساعت ۱۰ بازگردد. این احتمال وجود دارد که او تا ساعت ۱۱ بیرون بماند که در این صورت باید چند هفته او را تنبیه کنید. این تنبیه به او درس مسئولیتپذیری میدهد و او را متوجه میکند حق با پدر و مادر است و آنها مسئول خانه هستند.
شما بزرگترید
چه با کودکان خود مذاکره کنید چه نکنید، آنها گاهی شانس خود را در این زمینه امتحان خواهند کرد. هر چه بیشتر کوتاه بیایید، جریان مخالف آب تندتر میشود و غرق میشوید. آن وقت دیگر آنچنان آب شما را میبرد که امکان شنا کردن یا حتی بازگشت وجود ندارد. در رابطه با کودکان بیشتر از آنکه علاقه مطرح باشد، خیلی مهم است تصمیم بگیرید چه چیزهایی اهمیت ویژهای دارند. ما به عنوان بزرگتر میدانیم که در زندگی واقعی کمتر چیزی را به بحث و مذاکره میگذارند و در عین حال گاهی لازم است با کودکان به سازش و توافق برسیم تا شاید یاد بگیرند ارزش دارد کمی تلاش کنند.
درست تصمیم بگیرید
کودکان خردسال حتی قبل از اینکه زبان باز کنند، مذاکره کردن را یاد میگیرند. چند بار تاکنون دیدهاید که پدر و مادری سر غذا با کودک خود مذاکره میکنند و سرانجام میگویند اگر غذایت را بخوری یک شیرینی به تو جایزه میدهم؟ از آنجا که کودکان مواد غذایی مانند سبزیجات را دوست ندارند، با خوشحالی غذای خود را تمام میکنند تا برنده شیرینی باشند. این مذاکره چه مشکلی را حل میکند؟ اگر این قانون شماست که کودک قبل از صرف شام نمیتواند دسر بخورد، پس نباید به او شیرینی بدهید.
به سادگی میتوانید فکر کنید که این کار بیرحمانه بوده و از یک پدر و مادر ایدهآل بعید است. حقیقت این است که کودک به والدین خود نیاز دارد و کودکان در هر سن و سالی در همان مرز و محدودهای که برای آنها مشخص شده زندگی میکنند. اگر از همان دوران خردسالی معلوم شود این محدودیتها مشخص نیستند و قابل تغییرند، این احتمال وجود دارد که مرتبا سعی در تغییر آنها داشته باشند. شاید فکر خوبی باشد که خود کودکان نیز در خلق این قوانین و محدودیتها مشارکت داشته باشند اما هرگز نباید در این مورد با آنها مذاکره کنید. اگر بحث و گفتوگویی لازم باشد، پدر و مادر باید آن را مدیریت کنند و حرفهای کودکان را بشنوند و بعد تصمیم صحیح را بگیرند.
"برترین ها"
پ.ن: به نظرم مقاله بسیار جالبی بود
-
وقتی گروه خونی شما همه چیز را برملا می کند
در میان چیزهایی که نوزادان از والدین خود به ارث میبرند، علاوه بر چهره، خصوصیات فیزیکی و بیماریها، می توان به گروه خونی نیز اشاره کرد که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بر اساس تحقیقی که یک موسسه ژاپنی در مورد گروههای خونی انجام داده، به نظر میرسد برخی ویژگیهای شخصیتی با گروههای خونی خاصی مطابقت دارد. اگرچه این نتایج جزو پیشبینیهای نه چندان قابل اتکا هستند، اما آشنایی شما با حاصل این تحقیق و آنچه ژاپنیها میگویند میتواند کمکتان کند تا به خصوصیات فرزندتان در آینده توجه بیشتری داشته باشید و برای بروز برخی از رفتارها در او خود را آماده کنید.
گروه خونی o
کوچولوی شما در آینده میخواهد یک مدیر باشد و هنگامی که چیزی میخواهد همواره در تلاش است آن را به دست آورد و حفظ کند. او برای رسیدن به هدفش مبارزه سختی خواهد کرد و در این راه جسارت و شجاعت بسیاری از خود نشان خواهد داد و این درست همان چیزی است که از هر لیدرها انتظار میرود. فرزند شما با این گروه خونی اعتماد به نفس بالایی خواهد داشت، وفادار و احساساتی است.
نقاط ضعف بچههای گروه خونی o شامل غرور، حسد و تمایل بیش ار حد به رقابت است.
گروه خونی A
اگر شما یا فرزندتان این گروه خونی را دارید، هماهنگی و آرامش را دوست خواهید داشت و دوست دارید همه چیز سازمان یافته باشد. شما با دیگران خوب کار میکنید و حساس، صبور و مهربان هستید.
از جمله نقاط ضعف صاحبان این گروه خونی لجاجت و ضعف در مدیریت زمان استراحت است.
گروه خونی B
کوچولوی شما اگر چنین گروه خونی را دارد، ساده و فردگراست. او دوست دارد کارهای شخصی خود را در اولویت قرار دهد. خلاق و انعطافپذیر است و به راحتی با هر موقعیتی خود را تطبیق میدهد. اگرچه اصرار او در مستقل بودن گاهی اوقات میتواند تبدیل به یک نقطه ضعف شود.
گروه خونی AB
افرادی که دارای چنین گروه خونی هستند، اصولا انسان هایی خونسرد و آرام می باشند که می توانند دوستان خوبی برای شما باشند. همیشه آسایش و راحتی را برای همه فراهم میکنند و طبیعتا سرگرم کننده، منصف و بانزاکت اند.
نقطه ضعف آنها هم میتواند این باشد که گوشه گیر و بیپرده هستند و در تصمیمگیری مردد میشوند.
انواع گروه خونی و تعدادی از مردم که آن گروههای خونی را دارند
"برترین ها"
-
بچه ها را تهدید نکنید ، لجباز می شوند
روانشناسان معتقدند تهدید، بچهها را لجبازتر میکند. لجبازی در کودکان معمولاً از سن یک سالگی آغاز میشود و حتی میتواند با رفتارهای نادرست اطرافیان در کودک نهادینه شود. کودکان برای پیدا کردن خود و جایگاهشان و گاهی به دلیل اینکه میخواهند خودشان را به اطرافیان ثابت کنند لجبازی میکنند و یکی از اساسیترین مشکلات این است که والدین در این شرایط خودشان هم داخل بازی لجبازی کودکان میشوند و آنها هم به نوعی به لجبازی با آنها میپردازند.
بهترین اقدام والدین در این لحظه میتواند این باشد که دلگیر نشوند و سعی کنند به صورت امری و دستوری با کودک صحبت نکنند بلکه با او همدلی کرده و کمک کنند تا قدرت تصمیم گیری در کودک تقویت شود.
همچنین والدین باید سعی کنند مطالب را به صورت انتخابی برای کودک بیان کنند. به طور مثال به او میگویند « الان میخواهی غذا بخوری؟ » و نباید مستقیماً به او امر کنیم « بیا غذا بخور » بلکه او را در جایگاه یک تصمیم گیری قرار دهند و با این روش کودک نسبت به مسائلی اجتناب کرده و نسبت به آن لجبازی میکند، این در حالی است که بعد از استفاده این روش میتوان اظهار تمایل به آن کار را در کودک مشاهده کرد.
بدترین کار در تشدید لجبازی کودک، تهدید کردن او است. باید بتدریج او را نسبت به کاری که باید انجام دهد آماده کنید و قواعدتان را خیلی روشن و قابل درک بیان کنید.
"سلامت نیوز"
-
روش صحیح برخورد با فرزندان
حقیقت این است که پدر و مادر بدون اضطراب در هیچ جای دنیا وجود ندارد. و همواره پدر و مادرها نگران سلامتی، بهداشت، روابط، نگرش و رفتار کودکشان هستند. همیشه نگران موفقیت آنها در زندگی هستند و دائم به خودشان میگویند آرام باش همه چیز خوب پیش میرود؛ ولی چگونه میتوان آرام بود وقتی فرزند شما به حرف های شما گوش نمیدهد و به رفتار شما توجهی نمیکند. گاهی حتی داشتن یک خانه آرام و روابط صلحآمیز به رویایی دست نیافتنی تبدیل میشود و احساس میکنید هیچگاه به آن دست پیدا نمیکنید. «مطمئن باشید زمانی که چیزی را از فرزندتان با خواهش و التماس میخواهید، هیچگاه به آن دست پیدا نخواهید یافت؛ زیرا او شما را یک شخصیت آسیبپذیر خواهد دانست. حفظ آرامش والدین در برابر کودکان بسیار اهمیت دارد. ما معمولاً با نشان دادن واکنشهای عجیب و غریب و فریاد کشیدن سعی میکنیم خودمان را آرام و کودکان را کنترل کنیم. بسیاری از ما معتقدیم که تنها راه آرامشمان حرف گوش کردن بچههاست.
فریاد کشیدن
مشکل از نوع تفکر ما سرچشمه میگیرد. با فریاد کشیدن، در واقع کودکان پی به قدرت خود میبرند و فکر میکنند که آرامش بزرگترها در دست آنهاست و این احساس نیاز را نشان میدهد. وقتی به فرزند خود میگویید: من نیاز دارم که با برادرت دعوا نکنی و یا لازم است که به پدرت احترام بگذاری، در حقیقت به او میگوئید که من نیاز دارم این کار را انجام دهی تا به آرامش برسم. زمانی که از فرزندان درخواستی دارید، نسبت به آنها آسیبپذیر میشوید؛ زیرا ممکن است آنها خواسته شما را برآورده نکنند و قطعاً همیشه همه بچهها، خواسته های والدین خود را برآورده نمیکنند و همین جاست که احساس ضعف و ناتوانی میکنید؛ زیرا دو دستی قدرت را در اختیار کودک خود قرار دادهاید. دچار اضطراب میشوید و کنترل فرزندتان از دستتان خارج میشود و سعی میکنید دوباره کنترل او را در دست بگیرید و همین طور که اضطراب شما افزایش مییابد، به آن واکنش نشان میدهید و این واکنش به شکل فریاد و جیغ و انتقاد و سرزنش کودک ظاهر میشود. شما سعی میکنید او را کنترل کنید و او نیز به این امر واکنش نشان میدهد و با شما مقابله میکند. در این لحظه عصبانیت شما به اوج میرسد و با اینکه سعی میکنید آن را کنترل کنید، ولی نمیتوانید و این امر به سادگی به یک تنش دو جانبه تبدیل میشود. خیلی سریع تمامی افراد خانواده دچار اضطراب شده و مبارزه بر سر قدرت آغاز میشود و به نظر میرسد که هرگز این دعوا به پایان نمیرسد. به همین دلیل است که یادگیری مهارتهای حفظ آرامش از ضروریات است.
آیا در برابر موفقیت فرزندتان احساس مسئولیت میکنید؟
وقتی که شما خودتان را مسئول چگونگی رشد کودک میدانید، فشار زیادی به فکر و روانتان وارد میشود، احساس مسئولیت در برابر رفتارهای کودک موجب اضطراب شده و هر نوع بدرفتاری از طرف کودک، شما را عصبی خواهد کرد.
توقف اضطراب و حفظ آرامش
هدف شماره یک: حفظ آرامش؛ تمامی ما در دورهای از زندگی و کار خود حتماً یک رئیس یا مدیر داشتهایم و گاهی آنقدر از دست رئیس خود عصبانی بودهایم که دلمان میخواسته سر او فریاد بکشیم؛ ولی آرامش خود را حفظ کردهایم و به خود اجازه این کار را ندادهایم. این اولین و مهمترین گام است. به خودتان یادآوری کنید که موظفید آرامش خود را حفظ کنید و اجازه ندارید عصبانی شوید.
واکنش رفتار شما با کودک
با کودکتان مقابله به مثل نکنید و رفتارتان درست مانند او نباشد. هنگامی که واکنش شما به رفتار کودک درست مثل خود اوست، در واقع طبق خواسته کودک تان رفتار کرده و روش او را انتخاب کرده اید. شما باید نوع رفتار و واکنش تان را خودتان انتخاب و بتوانید آن را کنترل کنید.
رفتار فرزندان
مهم نیست که فرزند شما چگونه رفتار میکند، همیشه سعی کنید به عنوان یک پدر و مادر بهترین روش رفتاری را انتخاب کنید، فرزند شما واکنش شما را کنترل نمیکند؛ اما اگر گاهی اوقات مراقب نباشید، این اتفاق خواهد افتاد. به خود یادآوری کنید که هیچکس نمیتواند مرا کنترل کند؛ بجز خود من.
روی رفتارتان متمرکز شوید
روی خودتان تمرکز کنید؛ به جای اینکه روی نوع رفتار کودکتان متمرکز شوید، روی رفتار خودتان تمرکز کنید؛ به این ترتیب میتوانید روی احساسات خود بیشتر مدیریت داشته باشید. وقتی روی خودتان و اهداف زندگیتان متمرکز شوید، نفوذتان به کودک بیشتر خواهد شد و ارتباطتان با او بهبود خواهد یافت.
احساساتی عمل نکنید
از روی عقل خود تصمیم بگیرید و به احساسات زودگذر توجهی نداشته باشید. قبل از هر واکنشی آرامش خود را حفظ کرده، کمی منطقی و عقلانی فکر کنید و سپس تصمیم بگیرید. اجازه دهید احساس نقش اطلاعرسانی داشته باشد. ولی به آنها اجازه ندهید فرمان زندگی شما را در دست بگیرند. بهترین نوع تصمیمگیری، تصمیم منطقی و عاقلانه و به دور از احساسات است.
روش حل مسائل و مشکلات
بیشتر پدر و مادرها در مورد آنچه که در برابر آن مسئولند و آنچه که هیچ مسئولیتی در برابر آن ندارند، سردر گم هستند و درک درستی از آن ندارند. برخی از کارها به دامنه وظایف شما محدود نمیشود؛ مثلاً انجام تکالیف مدرسه! این جزء وظایف کودک است و شما در برابر انجام دادن و یا ندادن آن مسئولیتی ندارید. اگر همیشه به فکر رفتارها و کارهای کودک باشید، دچار استرس میشوید. کودک را متوجه کنید که شما میتوانید روش حل مشکل و مسائل مربوط به او را آموزش دهید، ولی وظیفه ندارید مشکل را حل و رفع کنید. به جای اینکه برای کودک ماهی بگیرید، به او ماهیگیری یاد دهید. اگر همیشه به دنبال رفع نگرانیهای او باشید، او هیچ گاه معنای مسئولیت را درک نخواهد کرد و شما روز به روز آشفتهتر و وظایفتان بیشتر و بیشتر میشود.
گوش کنید
شما مسئول گوش دادن کودک به حرفهایتان نیستید و تنها مسئول هستید که در برابر رفتار او واکنش مناسب نشان دهید. اگر قرار بود هر کس و تنها یک نفر مسئول رفتار دیگری باشد، جهان چه شکلی میشد؟
به جای اینکه خودتان را مسئول رفتار فرزندتان بدانید سعی کنید با انتخاب روش مناسب، نوع رفتار او را تغییر دهید و پیامدهای رفتارش را به او یادآوری کنید. با این کار در درازمدت کنترل رفتار کودکتان را در دست خواهید گرفت.
از خود بپرسید که چه روش هایی به آرامش من کمک میکند؟ برخی افراد با سکوت و حرف نزدن به آرامش میرسند و عدهای با یک نفس عمیق و برخی هم با انرژی مثبت و تلقین جملات مثبت به خود. به خاطر داشته باشید که هیچگاه نباید هنگام عصبانیت از خود عکسالعمل زشتی نشان دهید. کمی در اتاق قدم بزنید و یا به حمام بروید تا کمی آرام تر شوید و یا دستکم آن موقعیت و مکان را ترک کنید.
فکر کنید و تصمیم بگیرید
یک نفس عمیق بکشید و یک لحظه به کاری که تصمیم به انجام آن دارید، فکر کنید یک تفاوت بزرگ میان پاسخ درست و واکنش سریع وجود دارد. حتماً قبل از اینکه در برابر رفتار کودکتان واکنش نشان دهید، یک نفس عمیق بکشید. این کار علاوه بر اینکه موجب آرامش شما میشود، فرصتی فراهم خواهد کرد تا بتوانید فکر کنید. وقتی سعی میکنید فرزندتان را مجبور کنید به خواسته شما عمل کند، در حقیقت سعی میکنید او را کنترل کنید، به این موضوع نیز توجه داشته باشید که ممکن است او روز سختی را طی کرده باشد و با فشارهایی که از طرف شما به او اعمال میشود، روز او سختتر و فشار عصبی روی او بیشتر شود و ممکن است رفتار بدی از خود نشان دهد.
جملات زیر را به خاطر بسپارید
«آرام باش و نفس عمیق بکش»، «اصلاً موضوع مهمی نیست»، «صبر کن»، «کمی فکر کن» و … هر جملهای را که به آرام کردن شما بیشتر کمک میکند، در اولویت قرار دهید. حتی میتوانید به یک مکان زیبا فکر کنید و با تصور کردن آن در ذهنتان به آرامش برسید. سعی کنید برای خودتان یک تصویر ذهنی بسازید. با تکرار این تمرین، هنگام عصبانیت، آن تصویر ناخودآگاه در ذهن شما نقش میبندد و احساس آرامش میکنید.
به خودتان فرصت دهید
حتماً لازم نیست بلافاصله بعد از اینکه کودکتان با زانو به پای شما کوبید، شما از خود عکسالعمل نشان دهید، حتی اگر خیلی عصبانی هستید، کمی صبر کنید. همیشه یک پاسخ منطقی در پی تفکر و هدف و زمان، ارائه میشود. هدف شما حل مشکل و تغییر نوع رفتار کودک است، نه انتقام و مبارزه با او. فکر کنید که در این لحظه با نشان دادن چه نوع رفتاری میتوانید به کودک خود کمک کنید. به خاطر داشته باشید که این واکنش در واقع به آرامش و مدیریت احساسات شما کمک خواهد کرد و تغییر نوع رفتار کودکی که از همان ابتدا به اشتباه تربیت شده، کمی زمانبر و مشکل است. پدر و مادر همانند رهبر یک سازمان هستند و هر چقدر مدیر یک سازمان محترمانه و منصفانه رفتار کند، در کارش موفق تر خواهد بود. مثل یک پدر و مادر مسئول عمل کرده و به پیامد آنچه انجام میدهید، فکر کنید. به طبیعت کودک خود توجه داشته باشید، هیچگاه نمیتوان یک گورخر را به یک پلنگ تغییر داد! میتوانید به کودک خود کمک کنید تا مهارتهایش رشد کند، اما نمیتوانید شخصیت او را ناگهانی دگرگون و مثلاً یک فرد درونگرا را به یک انسان شلوغ و شوخ تبدیل کنید. توقعات منطقی و بجا داشته باشید و بدانید که با آرامش خود میتوانید او را به سوی رفتار بهتر هدایت کنید و وقتی که شما پدر یا مادر آرامی هستید، به ناگاه کل سیستم خانواده شما تغییر خواهد کرد. به این موضوع دقت کنید که یک کارمند ممکن است نتواند با یک رئیس خاص کار کند، ولی با فرد دیگری، فوقالعاده باشد و بسیار هم موفق عمل کند؛ پس این موضوع به نوع رفتار رئیس اداره بستگی دارد. همین مسأله در مورد نوع برخورد و رابطه والدین با فرزندان نیز صدق میکند. فقط کافی است برای اصلاح رفتار کودک، ابتدا خودتان را اصلاح کنید.
-
راه حل خوب برای رفتارهای بد بچه ها
سرکشی: انتظارات خود را تفهیم کنید.
به کودکتان بفهمانید که لحن صحبتتان جدی است و درخواستتان را باید انجام دهد، مثلاً بگویید: اگر واقعاً برای انجام ندادن آنچه که از تو می خواهم دلیل خوبی داری، با لحنی مؤدبانه به من بگو.
هر وقت که کودکتان سعی می کند با شما جر و بحث کند، خواسته خود را لغت به لغت تکرار کنید، مثلاً بگویید:
"شام سر ساعت ۶ صرف می شود، تو باید سر ساعت، سر میز غذا حاضر شوی.”
به او کمی آزادی عمل بدهید، مثلاً بگویید: "امروز باید کارهایت را انجام دهی. دوست داری که قبل از شام آن را تمام کنی یا بعد از شام؟”
گاهی با او مدارا کنید.
ممکن است به کودکتان بگویید: خوب، تو الان باید تکالیفت را انجام دهی، اما می بینم که سخت مشغول تمرین بسکتبال هستی، چطور است تا نیم ساعت دیگر به تمرینت ادامه بدهی، بعد تکالیف را انجام دهی؟
توضیح دهید که اگر کودکتان کاری را که شما از او می خواهید، انجام ندهد، برای او عواقبی خواهد داشت. او ممکن است هر کَلَکی بزند تا نظر شما را عوض کند، اما مقاوم باشید و اجازه ندهید که ترفندهای او در شما اثر کند.
۲) نق زدن: واکنش هایتان را در مقابل رفتار کودکتان عملاً نشان دهید.
ممکن است نق زدن طوری برای او عادت شده باشد که حتی خودش هم از صدای آزار دهنده خود، خبر نداشته باشد. به او تفاوت بین صدای نق زدن و یک لحن عادی صحبت کردن را نشان دهید.
هیچ بردباری از خود نشان ندهید.
وقتی فرزندتان برای اولین بار نق زد قاطعانه به او بگویید: "ساکت شو، نمی خواهم صدای نق زدنت را بشنوم، لطفاً هرچه می خواهی با لحنی آرام و قشنگ به من بگو.” بعد برگردید و اعتنایی به او نکنید. وقتی که او حتی به مدت چند ثانیه آرام شد، به سمت او برگردید و آرام بگویید: "من به صدای قشنگ تو گوش می کنم، می توانم کمکت کنم؟”
تفریح را متوقف کنید.
اگر کودکتان به هنگام بازی و تفریح، ناله و زاری کرد، به او بگویید: "تو داری گریه می کنی؟ تو به قوانین آشنایی داری و می دانی قرارمان چیست، اگر دوباره گریه کنی برمی گردیم خانه.”
۳) نسنجیده حرف زدن: به کودکتان یاد بدهید که قبل از عمل کردن، فکر کند.
ثانیه هایی را که کودکتان طبق روش بالا برای فکر کردن می گذراند تا مبادا احساساتی عمل کرده باشد و فکر می کند تا حرف سنجیده و عمل شایسته ای از او سر بزند – ممکن است موجب بروز یک تحول اساسی در او شود، مخصوصا در حالت های پرتنش و بالقوه خطرناک.
نتایج را در نظر بگیرید.
به کودکتان یاد بدهید که از خود چنین سؤالاتی را بپرسد: «آیا این کار درست است یا نه؟ آیا باعث ناراحتی کسی می شود؟ آیا مشکلی برایم پیش خواهد آورد؟ اگر آن کار را انجام دهم، اثر عمیقی روی من خواهد گذاشت؟» به او بیاموزید فکر کند که یک پیشگوست و می تواند آینده را ببیند، بعد از خودش بپرسد، اگر آن را انجام می دادم، چه اتفاقی می افتاد؟
با او در قانون تصمیم گیری انتقادی سهیم شوید، مثلاً بگویید: "اگر احساس راحتی نمی کنی، انجامش نده”.
از اشتباه ها درس بگیرید.
اگر کودکتان تصمیمی غیر عاقلانه گرفت، از این اشتباه به عنوان فرصتی برای کمک کردن به او استفاده کنید، در این صورت او برای تصمیم گیری بعدی آماده تر می شود.
۴) گاز گرفتن: سریع بچه ها را از هم جدا کنید.
هرگاه کودکتان کسی را گاز گرفت، به او بگویید: «تو نباید مردم را گاز بگیری».کودکتان را از موقعیتی که باعث درگیری می شود، جدا کنید.
به کودک گاز گرفته شده، توجه بیشتری کنید.
برای این که به کودکتان بیاموزید که گاز گرفتن باعث آسیب دیگران می شود، کمک کنید تا فکرش را گسترش دهد، بچه مصدوم را دلداری و تسکین دهید و به او بگویید: "خیلی متأسفم، باید دردت آمده باشد، می توانم کمکت کنم؟”
رفتار دیگری به او بیاموزید.
اگر کودک نوپای شما در حال دندان درآوردن است، چون لثه هایش زخم هستند، از گاز گرفتن لذت می برد و دوست دارد اشیاء را گاز بگیرد، بنابراین مطمئن شوید که او چیز مناسبی برای گاز گرفتن دارد تا به این طریق ناراحتی اش را برطرف کند. معمولاً چون بچه ها مهارت های بیانی شان گسترش نیافته تا بتوانند نیازهایشان را بیان کنند، احساساتشان جریحه دار می شود. سعی کنید به کودکتان کمک کنید تا احساساتش را طبقه بندی کند. اگر او به اندازه کافی بزرگ شده است به او یاد بدهید بگوید: «دارم عصبانی می شوم» – یا «می خواهم بازی کنم».
وقتی کودکتان مشغول بازی است از نزدیک بر او نظارت داشته باشید، به این ترتیب می توانید قبل از این که کسی را گاز بگیرد، مانع او شوید. به آرامی دستتان را روی دهان او بگذارید و بگویید: "تو حق نداری کسی را گاز بگیری، هرچه که می خواهی در قالب کلمات به ما بگو.”
اگر کودکتان هنوز حرف نمی زند، او را از وضعیتی که ممکن است کسی را گاز بگیرد دور سازید و فعالیت دیگری را به او پیشنهاد کنید، مثلاً بگویید: "دوست داری با خاک رس بازی کنی یا با قالب هایت؟”
" زن روز"
-
ارتباط ساعات خواب با میزان هوش کودکان
میزان هوش یک کودک و افزایش آن به مجموعه ای از عوامل بستگی دارد.
به نظر شما ساده ترین فاکتور برای تیزهوشی یک کودکان خردسال چیست و چه عاملی می تواند او را در یادگیری سریع کمک کند؟ محققان در حال تحقیق روی مشخصات کودکان باهوش هستند و تاکنون دریافته اند کودکانی که در ساعت معینی به رختخواب می روند باهوش تر و موفق ترند. درواقع یادگیری زبان، خواندن و حل مسائل ریاضی بریا کودکانی که خواب منظم دارند نسبت به کوچولوهایی که بی نظمند و در ساعات متفاوتی می خوابند آسان تر است.
مطالعات موسسه تحقیقاتی اس.آر.آی در کالیفرنیا روی هشت هزار کودک چهارساله ثابت کرده که اگر یک کودک زودتر از همسالان خود به رختخواب برود به همان نسبت در یادگیری موفق تر خواهد بود و معیار اصلی برای پیش بینی رشد مثبت در کوکان، همین داشتن خواب منظم است. نتایج این تحقیقات که در کنفرانس بین المللی خواب ارایه شده می گوید خواب کمتر از 11 ساعت در طول شبانه روز یک کودک، عقب افتادگی تحصیلی نسبت به دیگر دوستانش را به ارمغان خواهد آورد.
اگر والدین بتوانند ساعات خواب ثابتی را برای فرزندانشان تنظیم کنند، مهارت های زبانی و توانایی خواندن و نوشتن آنها افزون می شود و علاوه بر این سلامت روانی کودکان نیز تامین خواهد شد.
بیشتر کودکان در طول شب به اندازه کافی نمی خوابند که روی رشد و یا دیگری آنها تاثیر منفی می گذارد، البته تحقیقات کامل تر نیز ارتقای هوشیاری شنوایی، مهارت های زبانی، سواد و مهارت های ریاضی در کودکانی با ساعات منظم خواب را به اثبات رسانده است.
کودکانی که دیرتر از ساعت 21 می خوابند خواب کمتری خواهند داشت، بنابراین والدین می توانند کودکان را با خواندن کتاب یا تعریف داستان به خوابیدن در ساعات مشخص ترغیب کنند. در ضمن باید زمان مناسبی برای به رختخواب رفتن کودکان تعیین کنند و رعایت آن توسط کودک را جدی بگیرند.
" هفت صبح"
-
نحوه برخورد با غريبهها را به كودكان آموزش دهيد
كارشناس مسوول مادر و كودك مركز بهداشت استان يزد:
نحوه برخورد با غريبهها را به كودكان آموزش دهيد
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
كارشناس مسوول مادر و كودك مركز بهداشت استان يزد معتقد است: والدين براي حفاظت از فرزندان خود از حوادث احتمالي، نحوه برخورد با غريبهها را به آنها آموزش دهند.
"گيتي قوچاني" در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، منطقه يزد، بر رعايت نكات مهم به منظور مراقبت از فرزندان و جلوگيري از حوادث احتمالي توسط والدين تاكيد كرد.
وي با اشاره به نكاتي براي پيشگيري از مسموميتها در كودكان، دور از دسترس قرار دادن مواد سمي و مسموم كننده مانند مواد شوينده و نفت و همچنين انواع داروها را از اين موارد ذكر كرد.
قوچاني گفت: والدين بايد نسبت به اشياء خطرناك و آلوده و در معرض ديد و دسترس كودك هوشيار باشند چرا كه كودك به ويژه شيرخواران از 6 ماهگي اشياء را به سمت دهان ميبرند.
وي تصريح كرد: براي پيشگيري از خطرات به ويژه خطر صدمات بدني به كودك كه بعضا هم ميتواند جبران ناپذير باشد والدين بايد ابزار و اشياء خطرناك همچون چرخ گوشت، چاقو، قيچي و خلال دندان را از دسترس كودكان دور نگه دارند.
قوچاني اضافه كرد: والدين همچنين بايد به كودك ارتباط با افراد غريبه را بياموزند. هنگام رانندگي بايد از صندلي عقب اتومبيل كه ايمن ترين محل براي كودك در هنگام رانندگي است استفاده شود. همچنين در مسافرت از محل حضور كودك خود در هر زمان مطلع باشند.
انتهاي پیام