نمیدونم منظورتون از دوست عزیز من هستم یا نه:31:نقل قول:
ولی خب من به خودم می گیرم:31:
از پیش پا افتاده ترین مسائل تا حتی رفتن به سفر ! یا حتی زنگ زدم درست توی جایی که تصور کرده بودم که بهم زنگ می زنه توی همون نقطه از زمان و مکان بهم زنگ زد!
نمیدونم منظورتون از دوست عزیز من هستم یا نه:31:نقل قول:
ولی خب من به خودم می گیرم:31:
از پیش پا افتاده ترین مسائل تا حتی رفتن به سفر ! یا حتی زنگ زدم درست توی جایی که تصور کرده بودم که بهم زنگ می زنه توی همون نقطه از زمان و مکان بهم زنگ زد!
:31: بله شما رو گفتم :10:
این تله پاتی هست و نوعی جاذبه ذهنی محسوب میشهنقل قول:
یا حتی زنگ زدم درست توی جایی که تصور کرده بودم که بهم زنگ می زنه توی همون نقطه از زمان و مکان بهم زنگ زد!
یک مقدار جزئیات دقیق تر میدید؟ غیر از بحث اون تماسی که گفتید
2-3 مثال با جزئیات کامل
ببينيد من دقيقا اينو ميگم اين اتفاقاتي كه شما ميگيد ممكنه هزاران بار جيزهاي مشابهش از ذهنتون رد بشه و اتفاقي نيفته اما شما مي خوايد به اين قانون باور داشته باشيد 1001 اميي كه تو واقعيت نمود پيدا ميكنه دليلي بر اين ميگيريد كه قانون جاذبه هست
چطور يكي از اونا رو كه اتفاق مي افته رو بر مبناي اثبات اين قضيه مي گيريد ؟
و هنوز هم ميگم شما همين قانون رو يا قوانين مشابه كه زيادند بر اساس ايمان و تكرار بر بيان اسم logos بگذاريد مطمئنن به همين جوابهاي الان مي رسيد و همه ميدونيم بيان اسم من يا ايمان به من چيز اشتباهي هست :دي
من با logos موافقم ! مثل این می مونه بشینی بگی پورشه من می خوام بخرمت حیف یه قرون پول هم ندارم ولی مطمئنم به دستت میارم حالا هی از صبح تا شب بشین فکر کن و اونو تو خیالت مجسم کن و عکسشو بزن به در و دیوار این می شه پورش واسه تو؟ اگرم به دستش بیاری اون موقع دیگه پورش احتمالاً حکم 206 رو پیدا کرده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ولی این رو هم نمی تونم توجیه کنم : امروز داشتم جعبه ابزارمو زیر و رو می کردم دنبال چسب برق بودم که نداشتم گفتم کاش الان یه چسب برق زرد رنگ داشتم آخه جدیداً علاقه ی شدیدی به رنگ زرد پیدا کردم ، بابام شب که اومد خونه دیدم واسم چسب خریده از خرید چسب تعجب نکردم ولی این که رنگش زرد بود دیگه خیلی متعجب مونده بودم! من نمی تونم بگم قانون جذب رو قبول ندارم نمی تونم هم بگم کامل قبولش دارم. من یه جورایی تعریف دیگه ای واسه ی قانون جذب دارم....
در مورد زرد بودن چسب برقنقل قول:
ببينيد من اين مساله رو بهش ميگم اتفاق و احتمال
اگه يكم فكر كنيد تا حالا چند بار موقعيت هاي شبيه اين براتون پيش اومده كه چيزي خواستيد ؟ چند بار به اون چيز رسيديد ؟
واضحه وتي بهش ميرسيد كاملا نمود پيدا ميكنه و اون مساله رو ذهنتون بزرگ ميكنه اما وقتي در حالت عادي (فرضا هفته پيشش مداد سبز ميخواستيد و هيچ اتفاقي نيافتاد) اين مسايل پيش مياد و اتفاقي نمي افته ذهنتون اصلا درگيرش نميشه
هنگامي ميشه اين قضيه يا قانون رو جدي گرفت كه بهونه ايمان نداشتن ، جدي نگرفتن درست انجام ندادن و .. توش نباشه و حداقل تو 50 درصد موفقيت باشه
اصلا يه ازمايش ميكنيم ، تمام كساني كه اين قانون رو باور دارن با تمام وجود بخوان من تا 1 ماه ديگه 500 ميليون پول گيرم بياد ، ديگه شمايي كه خودتون باور داريد قضيه رو بايد بتونيد بر اين اساس كاري بكنيد ديگه «دي
ببين دوست عزيز من بذار همين جا توضيح بدم واسه هميشه اين بحث تموم بشه!نقل قول:
همون طور هم كه از اسم تاپيك مشخصه بايد ايمان داشته باشي و اگه بهش اعتقاد نداري اصلاً وارد تاپيك نشي حالا شما قدم رنجه كردي تشريف آوردي و ساز مخالف مي زني ، اصلاً عيب نداره فرض رو بر اين مي گيريم كه ممكنه قانون جذب غلط باشه!
بذار برات توضيح بدم يكي از مواردي كه قانون جذب رو متمايز مي كنه همين ايمان داشتنشه و مثبت بودن شما اگه بخواي ايمان نداشته باشي منفي مي شي و چيزي رو به دست نمياري مي توني بشيني و هيچ كاري رو انجام ندي پس چيزي رو هم به دست نمياري (كاري ندارم كه بدبين چتر نجات رو ساخته!) شما ممكنه به خدا هم اعتقاد نداشته باشي ولي من از شما يه سؤال دارم : خدا رو براي من اثبات مي كني؟ اگه اثبات كردي من قبول مي كنم كه خدا وجود داره اگه نه پس خدايي در كار نيست! خوب ممكنه شما بتوني ممكنه نتوني ، اگه نتوني من بايد بگم خدا وجود نداره؟ مسخره مي شه كه! خدا هر صد هزارمميلي ثانيه هم جريان داره فقط در همه چيز جاريه اصلاً به نظر من خدا تو خود قانون جذب هم جاريه ، يا بذار يه مثال ديگه بزنم : شما بگو قانون جاذبه ي زمين وجود نداره! بگو تا من چيزيو نندازم زمين كه قانون جاذبه مشخص نمي شه! در صورتي كه ايستايي خود ما از قانون جاذبه است فقط بايد چشم ها رو باز كرد و ديد! شايد به چشم خيلي ها قانون جاذبه ي زمين هم ديده نشه چه برسه به قانون جذب و چه برسه به خدا كه مي دونم خيلي ها اصلاً به خدا اعتقادي ندارن...
در كل فكر نمي كنم ديگه جايي براي اين كه كسي بخواد اين قانون رو نفي كنه باقي مونده باشه چون اين قانون نيازمند ايمانه نه چيز ديگه...
ببحشيد اولا كه قوانين فروم روشن هست و ايجاد كننده تاپيك يا نام گذارنده تاپيك نمي تونه حق ورود ، خواندن ، پست گذاشتن و ... رو از كسي صلب كنه (تا زماني كه پست فرد مغايرت با قوانين فروم نداشته باشه)نقل قول:
ثانيا بحث خدا كه اصلا قرار نيست اينجا انجام بشه كه اگه بخوايم بحث كنيم بحث جداس و البته در اثبات و رد خدا هم براهين و استدلاتل هايي دو طرف ميارن نه از نوعي كه شما مياريد
ثالثا دليل شما فقط اينه اگه ايمان داشته باشي هست اگه نداشته باشي اصلا نميشه حرفي زد ؟؟؟!! اين يعني اثبات ؟مثال ميزنم !! من خدا هستم اگه ايمان داشته باشي به من و كارهاتو بر اساس من انجام بدي خوب هست اگه ايمان نداشته باشي و چون نمي توني نفي كني پس حرفت اصلا مقبول نيست !!!! نميدونم پست هاي من كاملا واضح هست و اينكه شما و دوستان ديگه جوابي براش نداريد دليل بر اين نمي شه كه بيان يك سري حرف بزنيد كه ربطي به هيچي نداره و منطقي هم توش نيست و بعد بگيد بحث بسته شده
در كل فكر نمي كنم ديگه جايي براي اين كه كسي بخواد اين قانون( كه logos برتر از قانون جذب و مشابهاتش هست ) رو نفي كنه باقي مونده باشه چون اين قانون نيازمند ايمانه نه چيز ديگه.
پ.ن : جمله اخر رو كپي پيست كردم تا يه بار ديگه خودتون بخونيد و متوجه بشيد دلايلتون بي منطق و بي پايه هست و مي شه گفت بر روي تعصب بر قبولوندن و قبول داشتن يه چيز به نظر من واهي (كه ممكنه نظر من اشتباه باشه) هست
پ.ن2 :پ.ن3 : من حوصله ندارم حرفهاي قبليمو هي تكرار كنم بي زخمت پستهاي قبلي اين صفحه و صفحه قبلي منو بخونيدنقل قول:
دوستان گرامی :
1- قبلا در همین تاپیک اشاره شده که بحث دینی - مذهبی ممنوعه ، نه در این تاپیک بلکه در کل انجمن / بنابراین در صورت بوجود اومدن چنین بحثهایی برخورد خواهد شد .
2- این تاپیک به اندازه کافی ( و چه بسا بیشتر از کافی ) حاشیه داشته تا الان ، تنها چیزی که باعث میشه این تاپیک ادامه پیدا کنه اینه که در بحثهای احتمالی آینده طرفین احترام همدیگه رو نگه دارند و قوانین انجمن رو رعایت کنند و بحثها فقط و فقط در ظرف و ظرفیت و حول محور موضوع این تاپیک پیش بره نه سایر موارد /
ممنون .
قرار نيست يه گوشه بشينيد هيچ كاري نكنيد قانون جاذبه مي گه شما دائم به اين موضوع فكر كنيد و هدفتون رو مشخص كنيد تا داخل ذهن نيمه هشيارتون قرار بگيره و ناخودآگاه در اون زمينه تلاش كنيد و موفق بشيد.نقل قول:
قانون جاذبه + تلاش = هدف
يه چيز ديگه : هدف= رخداد + عكس العمل Overall = Event + Reaction
موفقيت يعني همين ...
اين قدر كتابو فيلم و مطلب راجع به اين موضوع وجود داره كه دوستمون با مراجعه به اونا ميتونه جوابشو بگيره .........
اينو قبلا هم گفتم اين قانون براي كسايي وجود داره كه بهش اعتقاد داشته باشن .... مثلا شما همون احتمال و اتفاق و... رو بگذار به حساب اين قانون ، كم كم ميبيني اتفاقها و تصادفها داره زياد ميشه و به سمت معجزه پيش ميره تا جايي كه ديگه باور نميكني كه اتفاق باشه .
بهتره همين تاپيك و تاپيك انديشه مثبت رو از اول بخونيد .
براي آشنايي ، فيلم راز رو ببينيد .
و براي آشنايي بيشتر مباحث دكتر آزمنديان بنيان گذار تدريس اين قانون در ايران رو گوش بديد .
با دوستم حدود 3 ماه پیش رفتیم یه هدفون فیلیپس خریدیم 56 تومن ، قصد خرید هدفون نداشتیم خیلی اتفاقی شد که رفتیم سراغ مغازه های هدوفن فروشی .
پنجـشنبه داشتند اسباب کشـی میکردند ، جعبه مجله هاشو وقتی برداشت خالی کرد ، ته جعبه یه ورق بریده شده و تا خورده بود ، بازش کردیم ، خــیــلـی تعجب کردیم .
یه ورق از یه مجله مال سال 86 بود که تبلیغ همون هدفون رو کرده بود :18:
و این رفیقم زیرش نوشته بود " عجب کیفیتی داره ، حتما باید بخرمش "
الان دوستم 16 سالـشه و اون موقع 12 سالـه بوده تقریبا ، جالبه که دقیقا همون هدفون حتی با همون رنگ و همون سیم دومتری و کنترل ولوم ، که مدلای دیگه ای بود که یک و نیم متری بدون کنترل بودن امـا درست بعد 4 سال همون هدفونـی رو خرید که 4سال پیش نشـون کرده بود .
اره من خیلی ایمان دارم به این اتفاق
اتفاقا هنمین امروز بود که برای 3 ومین بار نشستو و فیلم secret رو دیدم
مطمینا همه دوستانی که به این تاپیک اومدن این مستند رو دیدند ولی اگر کسی هست که این فیلمو ندیده پیشنهاد میکنم که هر چه زود تر بره ببینه
قانون جذب
جالبه..........
راستش نمیدونم ایماندارم یا نه!!!
ولی یه تجربه جالب دارم که تو دانشگاه حتی نخونده میرفتم سر جلسه ولی قبلش به خودم اطمینان میدادم حتما پاسم . حتما پاس بودم
شاید این موضوع به جذب اینطور که شما گفتین ربط نداشته باشه ولی برای من مثل یه قدرت بود
حداقل 40 -50 واحد نخونده رفتم سر جلسه همه رو بار اول پاس کردم.حتی 0.5 نمره هم تقلب نمیکردم. اخه نیاز نداشتم. از 10 -12 تا 18-19 هم نمره هام بود معدلم 15.5 شد .قبل این تو دبیرستان ازسال اول همیشه درس افتاده داشتم.
ولی یه نوع اعتماد به نفس به چیزی که وجود نداشت(درس نخونده) برام جالب بود.
شایدحس پیروزی و موفقیت من جذب میکرد
دوستان این حرفارو بذارید کنار
من تجربه جدیدی دارم که واقعا ترکونده!!!
دو صفحه قبل اخرین تجربه من رو مطالعه کنید، دقیقا همون دوباره تکرار شد دقیقا همون!!!
یعنی دو هفته هس شاید حتی یک مشتری نداشتم اما از لحظه ای که فرم اجناس رو دوباره از زیر میز پیدا کردم و گذاشتم جلوی چشمم باورتون نمیشه من امروز 5 تا سفارش داشتم! 3 تا مشتری پول واریز کردن و جنس های من توی یک روز تمام شد!!!! دو مشتری دیگه پیش خرید کردن!! هیچ اقدامی برای جذب مشتری ها هم انجام ندادم اما این دیگه واقعا غیر قابل توجیحه! فقط این یکبار که نیس پست قبلی منو بخونید هر دفعه همین طوره
فقط و فقط یک دلیل وجود داره
قانون جاذبه ذهن
---------- Post added at 09:14 PM ---------- Previous post was at 09:10 PM ----------
به نظر من بیاید بحث رو فراتر از این ها پیش ببریم
همون طور که توی گروه هم گفتم 100% شرایطی هست که در اون قانون جذب به 100% بازدهی خودش میرسه! یعنی الان می خوای و فردا بدست میاری! باید این رو کشف کنیم
تجربه دیروز من دقیقا اینطور بود و من یک فرضیه جدید دارم
دیروز من درگیر یک موضوع دادگاهی بودم که شدیدا استرس داشتم ( سیاسی ! ) در همین بین هم سفارش ها شروع شد و اینقدر مشتری جذب کردم که داشتم دیوونه میشدم حدس زدم این به علت شرایط روحی من باشه و ترس و استرسی که دارم باعث شده اینطوری تموم مشتری ها جذب بشن اراده کنن تماس بگیرن و خرید کنن
اما بهرحال بازم یک فرضیه هس
خب نوبت من هست که من هم نظر خودم بگم
باید بگم که آره به طور کامل به این قانون اعتقاد دارم (قانون جذب)
اما اسمش رو نمیزارم قانون جذب یعنی فکر می کنم این قانون جذب بزرگتر از این حرف هاست این اسم براش صغیره هست (کوچک هست)
میدونید من رو این قضیه خیلی کلید کردم تا این که در واقع داشتم روی مغزم کاوش می کردم همیشه و هر سیگنال فکری خودم و تست می کردم
خیلیقدرت روی کنترل فکرم بال رفته بود و در واقع زمان تمرکز دقیقم رو به 8 ثانیه رسونده بودم (با خواندن مقاله های تمرکز فکر متوجه زمان تمرکز فرک خواهید شد)
البته داستانش خیلی وسیعه من فقط با مغزم در ارتباط نبودم واقعا نمیدونم چه جوری بگم
شما در واقع فکر می کنید و بدست می آورید اما زمان بدست آوردن معلوم نیست
ولی من میخواهم یک چیز دیگه که مرتب با فکر شما در ارتباط هست رو بگم (تجربه خودم) (احساس و عشق) که اکثر مردم به آن در زمینه قانون جذب دقت نمیکنن و فقط روی فکرشان تمرکز دارن خوب معلوم چرا این جوری هست
برای این که موقعی که با این قانون جذب آشنا می شوید در واقع بیشتر فکرتان به مغز هست تا قلب (مغز%98 به %2قلب)
بنابراین شما برای اجرای درست و کامل این قانون جذب بیشتر باید با احساس آشنا شوید یا عشق به طور کامل
اما کتاب ها جدید در مورد عشق و احساس این چند سال که به انتشار رسیده بیشتر از تعریف های ساده این قدرت الهی ارائه شده واقعا نمیدانم چرا اینگونه هست ولی بدانید برای درک این کامل احساس یا عشق و بدست آوردن تعریف درست از عشق باید به دنبال کتاب های قدیمی 1368 با قبل روی آورید یا این که به جمله های آدم ها بزرگ در مورد عشق یا احساسات انسان سخنی کوتاه گفته اند بروید وبا جمع بندی درست و تمرین به درک درستی از احساسات خود برسید.
وبدانید که احساسات شما خیلی قوی هست اصلا به نظر من الان نمیتوانی تصور کنید احساس شما چکار ها که نمیکند من بعضی موقع ها واقعا میبینم که احساس قدرتش از فکر هم بالاتره،شاید هم این گونه نباشد مطمئن نیستم
و بدانید که احساس شما به قلب و روح شما ارتباط دارد. حالا یه مشکل دیگه باز خیلی ها تعریف خوبی از روح انسانی ندارند که از هم باید در کتاب های قدیمی به دنبال تعریف خوبی از روح باشیم تا درکش کنیم.
نکته : منظور از تعریف خوب یعنی تعریفی که بتواند طری روی شما تاثیر بذارد که بتوانی آن را درک کنی و حس ش کنی.
خبر خوب: جالب اینجاست شما هر چه قدر تمرکز فکریتان را بالا ببرید کاملا مبینید قانون جذب تاثیرش بیشتر می شود.حتی 1 ثانیه بیشتر
حالا فرض کنید تمرکز فکریتان پیشرفت خوبی داشته و احساسات خود را به خوبی درک می کنید ( به خوبی یا متوسط کنترلش میکنید) شما در این لحظه دنیاتون رنگ دیگر پیدا کرده اینجاست زندگی شما دگرگون خواهد شد. (البته می دانم درک این جمله خیلی سخت هست)
در واقع هر چه قدر که الان براتون قانون جذب رو تعریف کنن و برایتان مثال واقعی بزنن یا مستند نشنتان بدهند. شما اون احساس زیبا رو نمیتوانید درک کنید مگر این بین قلب و مغز تعامل برقرار شود.
ولی البته یه نکته بگم احساسات در مرد ها اگر به خوبی کنترل شود خیلی قوی و موثر تر از زنها تاثیر میگذارد.
و حالا باید بگم اگر شما تمرکز فکری و احساسات خورد را روی یک چیز قرار دهید
و هر چه سیگنال فکری+ و ارتعاشات احساسی+ شما قوی تر باشد آروزی شما زود تر براورده خواهد شد.
البته نباید سیگنال ها - سیگنال های + رو خنثی کند.(امید وارم منظور مرا فهمیده باشید)
تحقیقات من از قانون جذب این گونه بود.
اول با قانون جذب آشنا شدم بعد با قدرت فکر بعد با قدر احساس و عشق و بعد با دنیای روح و قدرت روح و بعد ارتباط عشق و تلپاتی با قدرت مرتاض های هندی و راز مردن مرتاض ها و زنده شدن آنها و بعد نشانه های مرتاض ها در ایران ولی این گونه آدم ها در ایران از درویشان و رو ریشه آن از شهر های کوچک اصفهان
و بعد با علوم غریبه و و اسناد علوم غریبه در حوزه علمیه قم و مشهد و دعا نویسی و انواع دعا ها و اعداد ابجد و علم جفر و علم های زیادی که در شاخه علوم غریبه و همچنین با علم سری کندالنی هندی که قدرت های دیگری از روح انسان رو نشان میدهد و در حال حاضر پیدا کردن روزنه های از علم تجربی خودم از خواندن فکر اطرافیان و ارتباط از طریق احساس، ارتباطم با کسایی که نمیدانم چگونه باید تعریفشان کنم کسایی که انگار در بعد چهارم هستن و فقط با چشم روح می توان آن ها رو دید(چشم سوم).
الان اینا یعنی چی ؟!!!!!!!!نقل قول:
الان واقعا به اینا رسیدی ؟
این بعد چهارم رو میشه بیشتر توضیح بدی؟
فکر میکنم شدید درگیر عرفان قدرت شده باشی اگه به همه اینا رسیده باشی
دنیای جالبیه هرکدوم یه برداشت ازقضیه "" قانون جذب ""داریم
ولی نکته مشابه که تقریبا همه به اون پی بردن
1- حس ناخوداگاه که سعی میکنیم خود اگاهش کنیم
2- ارتباط مستقیم با توانایی های شخصیتی
هرکه جمع بندی داره بگه
اره دوست عزیز به این چیزا رسیدم(تاحدودی) مگر نه از این چیزا خبر نداشتمنقل قول:
یه نصیحت به همه دوستای ایرانی میکنم زیاد روی این کتاب راز تمرکز نکنید. و
بیشتر راجب این قدرت متا فیزیکی دقت کنید.
با زبان روشن یا شفاف نمیشه این بعد چهارم رو براتون توصیف کنم ولی بدون که ما انسان ها اسم شو گذاشتیم بعد چهارم شاید چیز دیگری باشه؟
برای این که بعد چهارم رو درک کنی یا حسش کنی لازمش این هست که دید فکرت یه چیزایی اضافه کنی.
باید قدرت درکت رو بالا ببری
و بطور کامل علم کندالینی رو بشناسی تا با قدرت های که در ما انسان ها هست آشنا بشی و همچینین برای فعال کردن اون قدرت ها باید چه تمرین هایی یا چه ریاضت های را تحمل کنی.
من فقط یک قدرت از کنداللینی رو تونستم در خودم فعال کنم اون قدرت در حس درک و فهم در من 30 برابر شده بطوری که اگر روی کسی فکر(تمرکز)کنم بلافاصله میفهمم در چه حس حالی هست آن شخص.
وقتی آدم های اطرافم روبه رو میشم در فکرم ناخداگاه آنها رو 1 جسم 2 روح تقسیم می شود. که جسم آنها برایم بی ارزش است ولی روح آنها برای من چهره واقعی آنها رو برایم آشکار میکند.
و به مراتب وقتی همچین دیدی پیدا کردم کم کم چیز هاییی حس میکنم که جسم ندارند و فقط می توانم بگم هستند و با روح من حرف میزنند. ولی من از صحبت هایشان چیزی نمیفهمم یعنی انگار آنها مرا میفمند ولی من آنها را نمیفهمم.
نکته جالب در این امور من انگار بزرگتر شدم یعنی انگار کمی به خدا نزدیکتر شدم ولی جالب اینجاست الان خدا به در نظرم خیلی بزرگتر شده درکم نسبت به خدا عوض شده نسبت به قبل و
فقط میتوانم بگویم خدا هست و ما او را نمیشناسیم.ولی به اشتباه فکر میکنیم که او را میشناسیم.
من وقتی در اول راه بودم میخواستم وارد این راه شدم تمرین هایی انجام میددم :
1- تمرین تمرکز => مثلا به (یک) چیز که اطرفتان هست دقت کنید مثلا یک سیب سبز و نگاه کنید سعی کنید
تصویر ان را در ذهن خود نگه دارید. حلا به آن نگاه نکنید. ولی تصویر آن سیب را در ذهن خود تجسم کنید ببنید چند لحظه متوانید آن تصویر را تجسم کنید مطومئن باشید دفع اول شما بعد از چند لحظه آن تصویر از ذهن شما محو میشود بدلیل حواس پرتی و مجبور میشوید دوباره تجسم کنید.
باید مدت این تجسم را به 2 دقیقه تجسم کنید تا قدرت تمرکز تان را بالاببرید.
2- یک کاغذ سفید و یک نقطه سیاه در مرکز آن یا برعکس تهیه کنید، سپس شما آن کاغذ را روبروی خود قرار داده(روی دیوار بچسبانید) و خود نشسته وبه آن مرکز کاغذ فکر>دقت>و تمرکز کنید. بطوری بصورت غیر ارادی پلک نزنید اگر چشمانتان سوخت تحمل کنید(اولش خیلی سخته) ولی کم کم جریان خون به چشمان شما کم مشود
این باعث میشود دید شما در آن لحظه حی کم و کمتر بشود.تا این که بدون این که شما موتوجه بشوید تصاویر دیگری میبینید (دیگر کاغذی نمیبینید) تصاویری خیلی خاص و با حس آشنا بودن آن تصویر تخیل نیستن آن تصویر چشم سوم یا چشم روح شما می باشد.
3- یک تمرین دیگری که این مرتاض های هندی انجام میدهند. تمرین تنفس به همراه ریاضت(سختی کشیدن)
یحالا شما نمیخواد ریاضت بکشید شما فقط با نفس تمرین کنید.
ما در با 4 مرحله نفس کشیدن کار داریم
1-وقتی که نفس را به داخل سینه می برید باید 5 ثانیه طول بکشد .
2- حالا اکسیژن داخل سینه را 5 ثانیه نگهدارید.
3- حالا وقتی اکسیژن داخل سینه را با تمرکز باید طی به مدت 5 ثانیه خارج کنید.
4- حالا هیچ اکسیژنی را در داخل سینه ندارید این وضع را باید 5 ثانیه تحمل کیند.
5- این مراحل همین جوری ادامه دهید تغیراتی که در شما ایجاد میشود با این تمرین را نمیتوان شفاف گفت فقط بصورت رمز مو توان گفت: ( نیروی پرنا از در استخوان های شما پدیدار می شود)
آن وقت میبینید در شما چه تغیرالتی ایجاد مشود .
منم به قانون جذب و معجزه ذهن ایمان دارم دقیقا همون چیزیه که قدیمی هام میگن
میگن که فکرای خوب خوب بکنین
به بدیها فکر نکنین
دیدتون مثبت باشه
نیمه پر لیوان رو ببینید مثبت بیاندیشید
چون به هرچی فکر کنی به همون سمت کشیده میشی
بعضی ها معتقد هستن که حوادسی که رخ میده اتفاقی وتصادفیه یا به قول بعضی ها شانسی
اما اینطوری نیست همش به ذهن خودمون برمیگرده
تمرکز
الهام
تلقین
فکر زیبا
باور قلبی
.....
سلام کسی واقعا 14 روز رو انجام داده ؟
لطفا کسانی که به نتیجه رسیدن تجربه شون رو به دیگران بگن.من خودم اعتقاد دارم اما امتحانش نکردم:41:
این قانون بیشتر به فکر خودمون و طرف بر میگرده
همانطور که با فکر ارتباط قوی داره با احساس هم ارتباط قوی داره که از نظر من با احساس آدمیزاد ارتباط قوی تری داره.نقل قول:
اما یه لحظه صبر کنید از فکر و قدرت آن چقدر میدانید یا این که از قدرت احساس چقدر میدانید.
ولی برای شناخت فکر و احساس فقط یک لحظه کافیست ولی حاضری برای رسیدن به اون یک لحظه چقدر تحقیق کنی.
راستش من این ترم زبان تخصصی دارم اما چون استادمون هم زیاد خوب نبودو گفته از کتاب سوال نمیده و خودم هم با زبان رابطه خوبی ندارم از امتحانش میترسم.اما تصمیم دارم حسابی بخونم بتونم نمره خوبی بگیرم.18 روز مونده تا امتحانم.اگه برا تمرین بگم من نمره خوبی میگیرم با توجه به اینکه میخوام خوب هم بخونمش میتونم نمره خوبی بگیرم؟چه متنی رو واسه این کار تمرین کنم؟
احساس هم از فکر میادنقل قول:
میتونی با فکر احساست رو عوض کنی
حرفت رو تا حدی قبول دارمنقل قول:
فکر از مغز میاد و احساس از قلب
در اولویت احساس مجبوره با فکر همراه بشه(یعنی اول فکر بعد احساس) اما در ادامه احساس میتونه بر فکر هم غلبه کنه این نظر شخصی بنده هست و فکر میکنم انسان این طوری طراحی شده.
همیشه فکر رو میشه دقیق تعریف کرد و توصیفش کرد
اما احساس رو به سختی میشه با زبان آدمیزاد توصیف کرد یا بعضی موقع ها احساس رو نمیشه تعریف کرد.(فقط باید حس ش کنی)
وقتی شما شخص خاصی رو دوست دارید احساس در شما نسبت به شخص قوی تر شده که بهش میگیم عشق
و هر جا که عشق باشد سوال وجود ندارد.
هر چه قدر از عشق اندازه یه کتاب 1000 صفحه ای بنویسید باز هم نتوانسته اید عشق رو تعریف کنید
و شخص خواننده 1000 صفحه هنوز نمیداند عشق چیست در صورتی خواهد فهمید که خود یک باز عشق را تجربه کند.
برای شناخت این قانون جاذبه یا همان متافیزیک و پی بردنش به اسرارش باید با روح خود آشنا شوید.شما وقتی روح خود رو شناختید اون موقع میتوانید بهطور کامل قدرت متافیزیک رو درک کنید.
و کسانی که متافیزیک درک کنند بهتر میتوانند از قانون جاذبه استفاده کنند.
بهترین کتاب در این ضمینه کتاب:
(نیرو های ناشناخته در انسان نوشته محمد مهدی علیخواه)
که سال 1368 این کتاب منتشر شده و فکر کنم تا سال 75 3 بار چاپ شد.
باید عرض کنم به دلیل این در این کتاب صریحا تمرین های علم سری کندالینی هند رو آموزش داده بود چون باعث تنش در جامعه میشد بعد از سال 75 چاپ این کتاب ممنوع شد.
ولی شاید این کتاب رو هنوز در خیابان انقلاب(تهران)یا دست یک سری افراد باشه.
و کتاب های که الان تو بازار هست در این زمینه خیلی مضحک و بی معنی میباشد.
<من عرف نفسه فقد عرب ربه>
هرکس خود را شناخت پس خدای خود را شناخت
(پیامبر اکرم ص)
:دی یه سری از پست های این تاپیک رو خوندم بعضیاش خیلی متعصبانست و فقط خرافه اما بعضیها هم جالبه . در کل من به این مزخرفاتی که برای پول در اوردن و فروش کتاب و عوام فریبی چاپ میشن اعتقادی ندارم هرچند خیلی خوب هم باشن ولی بازم هدفشون تجاریه !
اینا که میگم یه سری تجربیات شخصی و اعتقادات شخصیه ! میتونه همش اشتباه باشه .
فکر نمیکنم هیچ قانونی باشه و یا احتیاج به هیچ مراسم و ریچوال و ریاضتی باشه ! واقعیتیه که وجود داره . حس دورنی آدم وقتی با
هدفش همگون و همجهت باشه رسیدن به هدف آسون تر میشه و مسیر رسیدن جذاب تر . پس با اینکه من هیچ اعتقادی به این
قوانین ندارم ولی همیشه دید مثبت بهم کمک کرده . به وضوح میبینم . روشن ترین مثالی که میشه زد اینه که من به واسه کارم
مطالعه خیلی زیادی دارم شاید هفته ای 500 تا 1000 صفحه ولی ایام امتحانات میشه کتابای دانشگاه رو اصلا طرفشون نمیتونم برم !
خیلی هم سعی کردم این رو تغییر بدم و دید مثبتی به این درس و مشق دانشگاه پیدا کنم ولی هیچ تاثیری نداشته به طوری که
نمرات من به شکل شدیدی سینوسیه و یه بیست ( درسای تخصصی) و صفر ! ( پایه و غیر تخصصی ) .
علاوه بر اون تاثیرات دید مثبت یه جاهایی انقدر واضحه که جزوی از قوانین فیزیک شده :دی به طور مثال من حداقل 5 الی 6 سال
هست هیچ دارویی مصرف نکردم و کلا بیمار نمیشم . چرا ؟ چون نمیشم ! چون دوست ندارم بشم . نمیخام ( این در حالیه که من
14-15 سال اول زندگیم همیشه مریض میشدم :دی خیلیم قرص و آمپول و اینا مصرف میکردم ضاهرا ! ) ولی الان حتی برای اثباتش
کارهای عجیب هم کردم ، وقتی تموم خونواده یه آنفوانزای شدید میگیرن که شدیدا واگیر داره من با خیال راحت از لیوان فرد بیمار
استفاده میکنم تا بیماری رو به مسخره بگیرم :دی یا بدون هیچ ترسی از بیماری میذارم تو صورتم عطسه کنن :دی :دی البته ویروس ها
کار خودشون رو میکنن و منتقل میشن به من حتی حس میکنم که بیماری بهم منتقل شده :دی ولی بعد از چند ساعت اثرش از بین
میره ! به نظر خودم که هیچ ماورالطبیعه ای این بین نیست ! وقتی نمیخام مریض بشم نمیشم.
[لطفا این آزمایشات را در خانه انجام ندهید :دی ]
اصلا فقط این نیست در تمام زمینه ها همینطوریه . تو کارم من اعتقاد دارم به این که بهترینم :دی شایدم نباشم ولی این تفکر به همه
منتقل میشه و این اعتقاد باعث میشه با علاقه بتونم 18 ساعت در روز کار کنم تا به چیزی که میخام برسم . اگه قانون جذبی وجود
داشته باشه همین نیروییه که باعث میشه بتونم رو صندلیم 18 ساعت پشت هم بشینم و کار کنم ( در حالی که رو همون صندلی تو
همون شرایط نمیتونم نیم ساعت درس بخونم :دی ) . همین تفکر مثبت باعث شده تو هیچ پرزنتیشنی شکست نخورم و هر جا کار به
ارائه و میز مذاکره بکشه بستن قرارداد قطعیه ! یادمه یه جا رفتیم برای پیشنهاد یه پروژه و مدیر اون کارخونه از اون آدمای خیلی گیریه
که تا به همه چی گیر نده و 10 جا استعلام نگیره از جاش بلند هم نمیشه ولی بعد پرزنتیشن ما برگشت جلوی خودمون گفت این کوتاه
ترین جلسه ای بود که به نتیجه مثبت رسیدیم توش و نمیدونم چرا بی هیچ دلیلی با اینکه قیمتتون خیلی بالاتره، خوشم اومد از تیم شما!
یا باز هم هست جاهایی که رفتیم برای قرار داد و طرف اصلا به هیچ وجه مایل نبود و ما هم برگشتیم ولی دو ماه بعد خود طرف تماس
میگیره جلسه بعدی رو میذاره . حتا یه مورد هم بعد 6 ماه !
آدمی هستم که همیشه میخندم به همه اعتماد دارم تقریبا با هیچ کس مشکل ندارم با همه میتونم بسازم( وقتی بین دو عقیده
مختلف مشکل پیش بیاد هر دو طرف من رو سمت خودشون حساب میکنن و فکر میکنن منم مثل اونها فکر میکنم :دی شاید این بد
باشه ولی خوبه ;)) خیلی سخته کسی سعی کنه از من خوشش نیاد :دی به شدت احساس خوبی در مورد خودم دارم ( شاید از نظر
خیلیا از خود راضی بودن ، خودشیفتگی یا نارسیسیسم به نظر برسه ولی من بهش هنوزم میگم تفکر مثبت چون تا آدم از خودش
راضی نباشه بقیه چطور راضی باشن :دی ) عاشق یاد دادن و نشر علمم ( ویژگی ای که مطمئنا بین همه ما فروم باز ها مشترکه )
باعث شده دو ساله تو دانشگاه خودمون رایگان درس میدم ( حتا با این وجود که خیلیا فکر میکنن از روی عقده استاد شدن (:دی) یا خود
شیرینی جلو اساتید و نمره گرفتنه ولی باز هم مثبت فکر میکنم و موارد زیادی که همشون نتیجه همین اصله .
بطور خلاصه این تفکر مثبت ( یا قانون جذب یا هر چی اسمش رو میخواین بذارین) نیست که باعث موفقیت میشه فقط راه تلاش رو شیرین تر و آسون تر میکنه.
مثل روغن که باعث حرکت موتور نمیشه فقط حرکت رو آسون میکنه اون بنزینه که موتور رو میگردونه . واسه امتحان جای بنزین روغن بریزین تو باک :دی
[تکه آخر رو به دلیل ممنوعیت بحث های دینی حذف کردم !]
:دی
ببخشید طولانی شد
نه دقیقا با این روند اما من هم خیلی معتقدم به اینکه با تفکر و دید مثبت و تکرار مداوم اون در درون خودمون ایجاد یک نیرو و انگیزه ای شکل میگیره که برای رسیدن به اهدافمون خیلی کمک کنندست!
البته اینجوری هم فکر نکنم باشه که صرفا بشینیم یک گوشه فعل خواستن رو صرف کنیم و اتفاق بیفته! تلاش خودمون هم لازمه
:n17:
فرضا دوره دانشجویی یک درسی بود استادی داشت که کل دانشگاه بچه ها ازش میترسیدن! خصوصا از نمره دادنش و اینکه احتمال افتادن خیلی بالاست و این صحبتها
خلاصه من از اول ترمی که باهاش درس برداشتم تمام وقت به خودم گفتم من میتونم از پسش بربیام و...همین امر باعث شد سعی و تلاشم بالا بره طوری که بالاترین نمره کلاس در اخر ترم مربوط به من میشد!:n06:
سلام منم بهش اعتقاد دارم اما نمیدونم بخاطر جذب بود یا اتفاقی .من از اول عمرم تا 18 سالگی زیاد سرما می خوردم و پنیسیلین می زدم ولی تو 18 سالگیم یکبار سرما خورده بودم و داشتم می رفتم دکتر .به مامانم گفتم الکی میگم به پنیسیلین حساسیت دارم و نمی زنم .خلاصه ما رفتیم دکتر و از ما تست گرفت و گفت تا آخر عمرت به پنیسیلین نزدیک هم نشو چون بدجوری حساسیت داری .:n13:هم عجیب بود هم جالب چون تو خانه چند بار به مامانم گفتم می گم حساسیت دارم:n04:
واقعاً این مطالبی که توی فیلم راز ازش حرف میزنن راسته ؟
یعنی شدنیه ؟ اگر واقعا راست باشه پس چطور ممکنه که به اعتقاد ما مربوطه ؟
مثلا اگر من هرروز به چیزی که می خوام فکر کنم و .... باید بشه. درسته ؟
به اینکه من به اصل این کار معتقدم یا نه ربطی داره واقعا ؟ نمی دونم !
دوست عزیز پیشنهاد میکنم مصاحبه دکتر هلاکویی در رابطه با قانون جذبدر فیلم راز را حتما ببینید و در ویکی پدیا و منابع معتبر راجب این قانون تحقیق کنید.. این قانون کاملا مسخره و مضحک می باشد! لطفا تحقیق کنید....
این مطلب را ببینید :
cafemaghz.ir/law-of-attraction
میشه یه لینکی قرار بدین برای پیدا کردن این مجله؟
نمیشه که تمام اتفاقات رو به قانون جذب ربط داد به هر حال شرایط ها با همدیگه فرق میکنه و این دنیا قوانین دیگه ای هم داره که واقعیت رو میسازن اون بچه هم نمیتونه در اون شرایط فکر مثبت داشته باشه و اینطوری قانون جذب زیر سوال نمیره
واقعا با نظر دکتر هلاکویی در این مورد موافقم چون اساتید راز واقعا چرت و پرت تحویل دادند و تمام کار این دنیارو به قانون جذب ربط دادن
همش چرته و چرندیاته :rambo: