با سلام ، خلاصه اي از چند كتاب در مورد مبحث ترموديناميك ، نور ، الكتريسيته و مغناطيس با درج نام كتاب و نويسنده ي آن مي خوام كمك كنيد يا آدرسي براي دانلود قيد كنيد
Printable View
با سلام ، خلاصه اي از چند كتاب در مورد مبحث ترموديناميك ، نور ، الكتريسيته و مغناطيس با درج نام كتاب و نويسنده ي آن مي خوام كمك كنيد يا آدرسي براي دانلود قيد كنيد
نقل قول:
سلام 2 تا مقاله در زمینه ذرات بنیادی می خواستم به زبان انگلیسی
کد:http://en.wikipedia.org/wiki/Elementary_particle
کد:http://sol.sci.uop.edu/~jfalward/elementaryparticles/elementaryparticles.html
کد:http://www.physto.se/fogr/partfys/english.html
سلام دوستان یه مقاله در مورد (( کاربردهای فیزیک در فناوری )) میخواستم خوهشا بالای 5 صفحه
فيزيك علم شناختن قانون هي عمومي و كلي حاكم بر رفتار ماده و انرژي است. كوشش هي پيگير فيزيكدانان در اين راه سبب كشف بسياري از قانون هي اساسي، بيان نظريه ها و آشنايي با بعضي پديده هي طبيعي شده است. هرچند اين موفقيت ها در برابر حجم ناشناخته ها، اندك است ليكن تلاش همه جانبه و پرشتاب دانشمندان اميد بسيار آفريده كه انسان مي تواند رازهاي هستي را دريابد. انسان در يكي دو قرن اخير، با بهره گيري از روش علمي و ابزارهي دقيق توانسته است در هر يك از شاخه هي علم، به ويژه فيزيك دنياي روشن و شناخته شده خود را وسعت بخشد. در اين مدت با دنيلي بي نهايت كوچك ها آشنا شده، به درون اتم راه يافته تا انواع نيروهاي بنيادي طبيعت را شناخته، الكترون و ويژگي هاي آن را دريافته و طيف گسترده امواج الكترومغناطيسي را كشف كرده است.نقل قول:
فيزيك كه تا اواخر قرن نوزدهم مباحث مكانيك، گرما، صوت، نور و الكتريسيته را شامل مي شد، اكنون در اوايل قرن بيست و يكم در اشتراك با ساير علوم (مانند شيمي، زيست شناسي و...) روز به روز گسترده تر و ژرفاتر شده و بيش از ۳۰ موضوع و مبحث مهم را در برگرفته است (دانشنامه فيزيك تعداد شاخه هاي فيزيك را ۳۳ مورد معرفي كرده است.)
فناوري:
فناوري، چگونگي استفاده از علم، ابزار، راه و روش بري انجام كارها و برآوردن نيازها است. به عبارت ديگر فناوري به كارگيري آگاهي هاي انسان براي تغيير در محيط به منظور رفع نيازها است. اگر علم را فرآيند شناخت طبيعت تعريف كنيم، فناوري فرآيند انجام كارها خواهد بود.در گذشته مثلاً در كشور ايران تا حدود يك صد سال پيش، زندگي ساده و ابتدايي بود و كارها با ابزارهاي ساده و روش هاي اوليه انجام مي شد. كشاورزي، حمل و نقل، تجارت، ساختمان سازي با روش هاي سنتي و ابزارهايي كه در طول زمان از راه تجربه به دست آمده بود صورت مي گرفت.
گرچه انسان به برخي از قانون هاي طبيعي دست يافته بود ليكن علم و عمل كمتر اثر متقابل در يكديگر داشتند. دانشمندان راه خود را مي پيمودند و صنعتگران و ابزاركاران به راه خود مي رفتند تا آنكه عصر جديد آغاز شد و تمدني به وجود آمد كه همه چيز در راه مصالح زندگي انسان و توانايي او به كار گرفته شد.
در سال ۱۶۶۳ ميلادي «جامعه سلطنتي لندن» تاسيس شد و هدف خود را ارتقاي سطح علوم مربوط به امور و پديده هاي طبيعي و هنرهاي مفيد از طريق آزمايش و تجربه به نفع «ابناي بشر» انتخاب كرد. چهار سال بعد فرهنگستان علوم فرانسه در پاريس شكل گرفت و بر مفيد واقع شدن علم تاكيد فراوان شد. اعضاي اين فرهنگستان براي هرچه به ثمر رساندن تحقيقات علمي در زندگي انسان، به تلاش پرداخته و از اين بابت حقوق دولتي دريافت مي كردند.(۱)
در سال ۱۸۵۳ موزه علوم لندن با نام «هيات معتمدين دايره علم و هنر و موزه ملي علم و صنعت» گشايش يافت اما نزديك تر شدن علم و صنعت سبب شد كه در سال ۱۸۸۲ بخش هاي مختلف اين موسسه در هم ادغام شود و سازمان جديدي با نام «دايره علوم كاربردي و تكنولوژي» تاسيس شود.
•نقش فيزيك در فناوري
علم، كوشش در جهت دانايي و فناوري تلاشي در جهت توانايي است. اين هر دو اثر متقابل در هم داشته اند. دانش سبب شد كه ابزارها و روش ها كامل تر شوند و ابزارها نيز دقت انسان را در اندازه گيري ها و رسيدن به نتايج علمي بيشتر كرده است.
اكنون بسياري از موضوع ها و مباحث فيزيك پيامدهاي كاربردي داشته و عملاً در فناوري ها موثر بوده است. فناوري هي ارتباطات، فناوري هاي حمل ونقل (خشكي، دريايي، هوايي و فضايي)،فناوري هاي توليد (كشاورزي-صنعتي)، فناوري هاي استخراج انواع معادن و فناوري هاي ساختمان و انواع ماشين ها و فناوري هاي آموزشي وابسته به دانش مكانيك، الكتريسيته، الكترومغناطيس، ترموديناميك، فيزيك هسته اي، نورشناسي، فيزيك بهداشت، فيزيك پزشكي و... است.
در اين مقاله فقط به نقش فيزيك در فناوري هاي بهداشت و درمان مي پردازيم تا مشخص شود چه اندازه فيزيك در تشخيص و درمان بيماري ها و بهداشت محيط مؤثر است.
•نقش فيزيك در تشخيص بيماري ها
پزشكان براي تشخيص بيماري ها از انواع وسايل ساده مانند دماسنج و فشارسنج، گوشي طبي (استتوسكوپ) تا دستگاه هاي بسيار پيچيده مانند ميكروسكوپ الكتروني، ليزر و هولوگراف كه همه براساس قانون هي فيزيك طراحي و ساخته شده استفاده مي كنند. در اين قسمت به ساختمان و طرز كار برخي از آنها مي پردازيم.
• راديوگرافي و راديوسكوپي
راديوگرافي عكسبرداري از بدن با پرتوهاي ايكس و راديوسكوپي مشاهده مستقيم بدن با آن پرتوها است. در عكاسي معمولي از نوري كه از چيزها بازتابش مي شود و بر فيلم عكاسي اثر مي كند استفاده مي شوند در صورتي كه در راديوگرافي پرتوهايي را كه از بدن مي گذرند به كار مي برند.
پرتوهي ايكس را نخستين بار در سال ۱۸۹۵ ميلادي، "ويلهلم كنراد رنتيگن" استاد فيزيك دانشگاه ورتسبورگ آلمان كشف كرد. اين كشف بسيار شگفت انگيز بود و خبر آن با سرعت در روزنامه هاي جهان منتشر شد. جالب است كه رنتيگن بر روي پرتوهاي كاتدي كار مي كرد و به طور اتفاقي متوجه شد كه وقتي اين پرتوها، كه همان الكترون هاي سريع هستند به مواد سخت و فلزات سنگين برخورد مي كنند پرتوهي ناشناخته اي توليد مي شود او اين پرتوها را پرتو ايكس به معني مجهول ناميد.
پرتوهاي ايكس قدرت نفوذ و عبور بسيار زياد دارند. به آساني از كاغذ، مقوا، چوب، گوشت و حتي فلزهي سبك مانند آلومينيوم مي گذرند، ليكن فلزهاي سنگين مانند سرب مانع عبور آنها مي شود. اشعه ايكس از استخوان هاي بدن كه از مواد سنگين تشكيل شده اند عبور نمي كنند در صورتي كه از گوشت بدن به آساني مي گذرند. همين خاصيت سبب شده كه آن را بري عكسبرداري از استخوان هاي بدن به كار برند و محل شكستگي استخوان ها را مشخص كنند. براي عكسبرداري از روده و معده هم از پرتوهي ايكس استفاده مي شود ليكن براي اين كار ابتدا به شخص مايعاتي مانند سولفات باريم مي خورانند تا پوشش كدري اطراف روده و معده را بپوشاند و سپس راديوگرافي صورت مي دهند.
كشف پرتوهي ايكس كه به وسيله رنتيگن عملي شد سرآغاز فعاليت هي دانشمنداني مانند تامسون، بور، رادرفورد، ماري كوري، پيركوري، باركلا و بسياري ديگر شد به طوري كه نه فقط چگونگي توليد، تابش و اثرهاي پرتو ايكس و گاما و نور شناخته شد بلكه خود اشعه ايكس يكي از ابزارهي شناخت درون ماده شد و انسان را با جهان بي نهايت كوچك ها آشنا كرد و انرژي عظيم اتمي را در اختيار بشر قرار داد.
پرتوهاي ايكس در پزشكي و بهداشت براي پيشگيري، تشخيص و درمان به كار مي رود به طوري كه در فناوري هاي مربوطه يكي از ابزارهاي اساسي است.
•سونوگرافي
سونوگرافي عكسبرداري با امواج فراصوت است. فراصوت امواج مكانيكي مانند صوت (۲) است كه بسامد آن بيش از ۲۰ هزار هرتز است. اين امواج را مي توان با استفاده از نوسانگر پتروالكتريك يا نوسانگر مغناطيسي توليد كرد.
خاصيت پيزوالكتريك عبارت است از ايجاد اختلاف پتانسيل الكتريكي در دو طرف يك بلور هنگامي كه آن بلور تحت فشار يا كشش قرار گيرد و نيز انبساط و انقباض آن بلور هنگامي كه تحت تاثير يك ميدان الكتريكي واقع شود. بنابراين هرگاه از يك بلور كوارتز تيغه متوازي السطوحي عمود بر يكي از محورهي بلور تهيه كنيم و اين تيغه را ميان دو صفحه نازك فولادي قرار دهيم و آن دو صفحه را به اختلاف پتانسيل متناوبي وصل كنيم، تيغه كوارتز با همان بسامد جريان منبسط و منقبض مي شود و به ارتعاش درمي آيد و در نتيجه امواج فراصوت توليد مي كند. پديده پيزوالكتريك در سال ۱۸۸۰ به وسيله "پيركوري" كشف شد و از آن علاوه بر توليد امواج فراصوتي، در ميكروفن هاي كريستالي و فندك استفاده مي شود.
امواج فراصوتي داري انرژي بسيار زياد است و مي تواند سبب بالا رفتن دماي بافت هاي بدن انسان، سوختگي و تخريب سلول ها شود. از اين امواج در دريانوردي، صنعت و پزشكي استفاده مي شود.
در پزشكي بري تشخيص، درمان و تحقيقات اين امواج را به كار مي برند. دستگاهي كه براي عكسبرداري به كار مي رود اكوسكوپ (۳) يا سونوسكوپ (۴) است. اساس كار عكسبرداري با امواج فراصوت بازتابش امواج است در اين عمل دستگاه گيرنده و فرستنده موجود است و از بسامدهي ميان يك ميليون تا پانزده ميليون هرتز استفاده مي كنند. دستگاه مولد ضربه هاي موجي در زمان هاي بسيار كوتاه يك تا پنج ميليونيم ثانيه را در حدود ۲۰۰ ضربه در ثانيه مي فرستد و اين ضربه ها در بدن نفوذ مي كند و چنانچه به محيطي برخورد كند كه غلظت آن با محيط قبلي متفاوت باشد پديده بازتابش روي مي دهد و با توجه به غلظت نسبي دو محيط مقداري از انرژي ضربه هي فراصوت بازتابش مي شود. دستگاه گيرنده اين امواج را دريافت مي كند و به كمك دستگاه الكتروني و يك اسيلوسكوپ آن را به نقطه يا نقاط نوراني به تصوير تبديل مي كند. عكسبرداري با فراصوت را بري تشخيص بيماري هاي قلب، چشم، اعصاب، پستان، كبد و لگن انجام مي دهند.
•وسايل الكتروپزشكي
بخشي از وسايل تشخيص بيماري ها، دستگاه هايي هستند كه براساس قانون هاي مربوط به الكتريسيته و الكترونيك ساخته و به كار گرفته مي شوند. نمونه اي از اين دستگاه ها عبارتند از الكتروكارديوگراف، الكتروبيوگراف و الكترو آسفالوگراف. اين دستگاه ها مي توانند با رسم نمودارهايي وضع سلامت يا بيماري را بري پزشك مشخص كنند. ممكن است اين دستگاه ها مجهز به نوسان نگار باشند و در نتيجه نمودارها مستقيماً بر روي يك صفحه تلويزيون مشاهده شود. نمونه اين دستگاه ها كارديوسكوپ است كه معمولاً در اتاق بيمار قرار مي گيرد و بر آن منحني ضربان قلب بيمار مشاهده مي شود. در الكتروكارديوگراف به جاي آنكه منحني ها مستقيماً ديده شود آن منحني ها (نمودارها) بر روي نواري از كاغذ ثبت و ضبط مي شود و پزشك از روي آنها مي تواند وضعيت قلب و نوع بيماري را تشخيص دهد.
الكتروآنسفالوگرافي دستگاهي است كه با آن بيماري هايي چون صرع، تومورهاي مغزي، ضربه، اعتياد به دارو و الكل تشخيص داده مي شود و كار اين دستگاه با استفاده از فعاليت هاي الكتريكي كه در سطح بدن ظاهر مي شود، صورت مي گيرد. اندازه گيري ها نشان مي دهد كه در قشر مغز تغييرات پتانسيل الكتريكي منظمي انجام مي شود. «اين پتانسيل هاي الكتريكي به استثناي حالت بيهوشي عميق يا قطع جريان خون به مغز هميشه وجود دارند. هنگامي كه قشر مغز خراب شود، اين نقش تغيير مي كند. با قرار دادن الكترودهاي پهن يا الكترودهاي سوزني شكل بر روي پوست سر مي توان امواج را از پوست سر به سمت دستگاه ثبات هدايت كرد ... اين امواج نتيجه پتانسيل هاي كار نورون هاي عصبي قشر مغزند كه در سطح مغز ظاهر مي شوند ... خاصيت مهم اين امواج بسامد آنها است. گستره معمولي اين بسامد از يك تا ۶۰ هرتز تغيير مي كند ... اين امواج برحسب بسامد، ولتاژ، محل هاي تلاقي، شكل امواج و نقش هايي كه دارند، ارزيابي مي شوند.»
• اسكن (تهيه طرح هاي سه بعدي از بدن)
در سال هاي ۷۰-۱۹۶۰ براي تشخيص بيماري ها چهار روش جديد ابداع شد:
الف) گرمانگاري: نخستين روش گرمانگاري بود كه در سال ۱۹۶۲ عرضه شد. مي دانيم كه هر جسمي كه دمايش بالاتر از صفر مطلق (۲۷۳- درجه سلسيوس) باشد از خود امواجي تابش مي كند كه به نام امواج گرمايي معروف است. از اين خاصيت يعني انتشار امواج گرمايي از بدن انسان استفاده شده و اختلاف دماي قسمتي از بدن را به صورت تصويري رنگي تهيه مي كنند. اين روش بري تحقيق و بررسي رگ هاي خوني سطحي بدن مفيد است و با آن مي توان از وجود تومورها نيز باخبر شد.
ب) توموگرافي: پرتوهي ايكس مي توانند از بافت هي نرم بگذرند، ليكن ميزان جذب يا عبور آنها به غلظت بافت بستگي دارد. چنانچه پرتو ايكس در مسير خود از غده اي بگذرد، ميزان جذب آن نسبت به وضعيتي كه غده وجود نداشته باشد، تفاوت مي كند. به كمك كامپيوتر مي توانند تصويري را كه از بدن گرفته اند، پردازش كنند و اطلاعات دقيق مربوط به ساختمان بدن و وجود غده را مشخص نمايند. عملي كه با كمك پرتو ايكس و كامپيوتر براي تعيين غده ها صورت مي گيرد را توموگرافي مي نامند.
پ) هولوگرافي (تمام نگاري): دنيس گابور فيزيكدان نوع جديدي از عكاسي را در سال ۱۹۴۷ ابداع كرد كه بعداً در موارد گوناگون از جمله در پزشكي از آن استفاده شد. هولوگرافي براساس خواص امواج متكي است و تصويري كه از ريزشيء گرفته مي شود، سه بعدي است. در اين طريقه تصويري كه از هر عضو بدن گرفته مي شود، كاملاً همه قسمت هاي اطراف آن عضو ديده مي شود. بري تهيه عكس سه بعدي معمولاً از پرتوهاي ليزر استفاده مي شود.
ت) دستگاه تشديد مغناطيسي NMR :اساس اين دستگاه بر اين خاصيت است كه هسته اتم هاي خاصي در صورت قرار گرفتن در ميدان مغناطيسي امواجي از خود تابش مي كنند كه قابل رديابي است. اين پديده در سال ۱۹۴۰ شناخته شد و كاربرد آن در پزشكي بري نخستين بار در سوئد توسط «اريش اودبلاد» (5) و از دهه ۱۹۵۰ شروع شد.
در سال ۱۹۷۳ در انگليس از طريق رديابي تابش تراكم اتم هي هيدروژن در بافت هي مختلف بدن نخستين تصوير NMR تهيه شد. از سال ۱۹۷۷ به بعد تصوير از مغز نيز به اين وسيله گرفته شد.
-------پي نوشت ها--------
1- هنرهاي مفيد: پس از گذشت بيش از سه قرن، بعيد به نظر مي رسد كه دريابيم آن چهل تن عضو جامعه سلطنتي از كلمه «هنرهاي مفيد» چه منظوري داشتند كه به تعبير خود آنان مي بايست از كاربرد معلومات علمي الهام مي گرفت. البته با رجوع به مباحث اوليه آنان روشن مي شود كه آنها مكانيزه كردن روند صنايع را به طور اخص در سر داشتند كه قبلاً شروع شده بود و پيش بيني مي شد كه تا آغاز انقلاب صنعتي در يك قرن بعد به طور كامل شكوفا شود. نتيجتاً «هنرهاي مفيد» را مي توان با تكنولوژي آن روز معادل دانست. اختراعات و اكتشافات قرن بيستم صفحه ۱۴
۲- صوت، امواج مكانيكي با بسامد ۲۰ تا ۲۰ هزار هرتز است. امواج كمتر از ۲۰ هرتز را فروصوت و امواج بالاتر از ۲۰ هزار هرتز را فراصوت مي نامند.
۳- Echoscope
۴- Sonoscope
۶-Erich Odeblad
.................................................. ...............
منبع:
اگه کمه بگین یه چیز دیگه بذارم......:40:کد:http://elm-sarvari.blogfa.com
سلام . خسته نباشید .
کتاب جهان در پوست گردو نوشته ی استیفن هاوکینگ رو میخوام .
اگه میشه فایل دانلودش رو بزارید .
مرسی
نسخه قابل دانلود وجود ندارهنقل قول:
به اين تاپيک نگاه کن :
کد:http://forum.p30world.com/showthread.php?t=158743
من به یک مقاله به زبان اصلی با ترجمه در زمینه ی سینماتیک و یا دینامیک نیاز دارم
یا هر موضوعی که فکر می کنید به درد یه دانش آموز دبیرستانی می خوره
من ای رون همین چند روزی می خوام امید من هم به شماستنقل قول:
لطفا يه تحقيق در باره فيزيك مغناطيس دارين 15 صفحه بزارين ممنون مي شم:41:
از دوستان اگه مقاله ای زیبا و جالب در مورد دستگاه سانتریفیوژ و نحوه کارکرد آن و همچنین قوانین فیزیکی کاربردی در آن (یعنی معائلات و فرمول های ریاضی در ساخت و راه اندازی ) اگه دارن برام بزارن. هم به صورت pdf و هم به صورت word.
سلام
اگه کسی لطف کنه و یه مقاله کوچولو در مورد طرز کار گرماسنج بمبی بزاره به جونش دعا میکنم :دی
ممنون
معرفی مجموعه رامان
دوستان سلام در این قسمت مجموعه رامان را به شما معرفی می کنم این مجموعه شامل پنج قسمت است
- Raman- Library
مجموعه نرم افزاری کتابخانه فیزیک شامل 82 کتاب فیزیک 42 کتاب ریاضی و 15 کتب مرجع
- Raman – Article
مجموعه 133 مقاله فیزیک - و 17 کتاب فارسی و کورسهای آموزشی دوره لیسانس دانشگاه MIT
- Raman – Software
مجموعه 21 نرم افزار فیزیک شامل آزمایشگاه های مجازی فیزیک- الکترونیک – مکانیک و شبیه ساز قوانین فیزیک و ریاضی از دانشگاههای معتبر جهانhttp://forum.p30world.com/showthread.php?t=302771
4.Raman – Physics Dictionary
دیکشنری تخصصی فیزیک با بیش از 2000 کلمه و بررسی تخصصی آنها در تمامی شاخه های علم فیزیک
5. Hewir!
بررسی تخصصی و پیشرفته ابرها و پیش بینی هوا به همراه بیش از 300 عکس و توضیحات تخصصی با نام هه ور منبع جالب و تقریبا" جامعی را در زمینه ابرها برای علاقمندان به این بخش از دانش فراهم نموده است
این مجموعه ها با قیمت بسیار استثنایی 5000 تومان برای هر سی دی ارائه می شود علاقمندان برای تهیه این برنامه ها می توانند با بنده تماس بگیرند
برای آشنای بشتر به آدرس
مراجعه کنید
با سپاس
فتح الهی
کسی برات ما مقاله پیدا نکرد؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!نقل قول:
خوشا به مرامتون. بابا ای ووووووووووووووول :41::41::41::41::41::41:نقل قول:
اگه اشتباه نکنم سایت civilica.com مقاله درباره فیزیک داره برو سرچ کن انشا الله پیدا میشه....
سایت hupaa.com هم هست...
جایی پیدا نکردم. یکی به داد برسه
سلام دوستان به نظر من نباید تو چنین سایت جامعی همه مقاله ها در مورد کامپییوتر باشه پس این تاپیک رو زدم
اولین سالشم رو خدم می پرسم:
در مورد فیزیکه :
راه ثابت کردن عمق ظاهری=عمق واقعی÷ضریب شکست نور
یه مقاله در مورد این می خواستم
ممنون
ببین این خوبه؟؟؟نقل قول:
شکست نور و عمق ظاهري
ديد کلي
هنگامي که نور به يک محيط شفاف وارد يا از آن خارج ميشود ممکن است پرتوهاي نور شکست يابند و اثرهاي جالب و گاهي زيبا را پديد آورند. مثلا اگر به يک سکه در ته ليواني پر از آب نگاه کنيد سکه بالاتر از محل واقعي خود به نظر ميرسد يا وقتي که يک قاشق را بطور مايل در ليوان آب فرو ميبريد آن را در محل ورود به آب شکسته ميبينيد. برعکس اگر جسم در هوا باشد و از محيط غليظ به آن نگاه کنيم جسم دورتر به نظر ميرسد. اگر به کف يک استخر نگاه کنيد عمق آب کمتر از عمق واقعي به نظر ميرسد، اگر در راستاي نزديک به خط قائم به کف استخر پر از آبي به عمق 5 متر نگاه کنيد عمق آن تقريبا 4 متر به نظر ميرسد.
قوانين شکست
پرتو تابش و پرتو شکست و خط عمود بر سطح جدا کننده دو محيط شفاف هر سه در يک صفحه واقعند.
براي دو محيط شفاف معين نسبت سينوس زاويه تابش به سينوس زاويه شکست مقداري است. اين مقدار ثابت را به n نشان ميدهند و آنرا ضريب شکست مينامند. قوانين شکست را قوانين اسنل - دکارت ميگويند. اگر سرعت نور را در هوا به V و در محيط شفاف بهV? نمايش دهيم با اندازه گيريهايي که در مورد سرعت نور به عمل آمده ، معلوم شده است که n = V/V? است.
ضريب شکست مطلق و نسبي
هر گاه يک دسته پرتو نور از خلأ وارد محيط شفافي شوند n = Sini/Sinr را ضريب شکست مطلق مينامند. چنانچه نور از يک محيط شفاف (مثل آب) وارد محيط شفاف ديگري مثل (شيشه) شود، نسبت Sini/Sinr ، ضريب شکست نسبي خواهد بود. اگر ضريب شکست مطلق محيط اول n1 و ضريب شکست مطلق محيط دوم n2 باشد، ضريب شکست نسبي اين دو محيط عبارت خواهد بود از:
n = n2/n1
وقتي که نوري با فرکانس معين از محيط شفافي به ضريب شکست n1 وارد محيط شفاف ديگري به ضريب شکست n2 مي شود، بسامد آن تغيير نميکند، در نتيجه تغيير سرعت نور در محيط دوم به نسبت n1/n2 باعث تغيير طول موج نور به نسبت n1/n2 ميشود. در اين صورت داريم:
?2 = n1/n2 ?1 که در آن ?1 و ?2 طول موج نور در دو محيط هستند.
ديوپتر
فصل مشترک دو محيط شفاف ديوپتر ناميده ميشود (مانند سطح آب يا شيشه) ، ديوپتر ممکن است مسطح يا کروي باشد. چگونگي وضع تصوير نسبت به ديوپتر:
جسم در محيط غليظ قرار گرفته است
در اين حالت تصوير به سطح ديوپتر نزديک ميشود.
فاصله تصوير تا ديوپتر از رابطه tanr/tanr=x?/x بدست ميآيد که در آن x فاصله جسم و x? فاصله تصوير تا ديوپتر است x را عمق واقعي و x? را عمق ظاهري مينامند.
اگر به طور عمود نگاه کنيم زواياي i و r کوچک ميشوند و x?= x/n را داريم که در آن n ضريب شکست محيط غليظ نسبت به رقيق است.
براي تابش عمودي فاصله جسم تا تصوير برابر است با:(x(1 - 1/n
جسم در محيط رقيق قرار گرفته است.
در اين حالت تصوير از سطح ديوپتر دورتر ميشود.
براي تابش عمودي فاصله تصوير تا ديوپتر از رابطه x?= nx بدست ميآيد.
براي تابش عمودي فاصله جسم تا تصوير برابر (x(n - 1 است.
علت شکسته به نظر رسيدن خط کش در آب
پرتوهاي نور که از انتهاي خط کش به سطح آب ميتابند هنگام خروج شکست يافته و از خط عمود دور ميشوند و به چشم ما ميرسند و به نظر ميرسد اين پرتوها از تصوير مجازي نقطه انتهاي خط کش که بر کف تکيه دارد به چشم رسيدهاند. به همين ترتيب نقاط ديگر خط کش نيز قدري بالاتر از محل واقعي خود ديده ميشود. در نتيجه تصوير آن قسمت از خط کش که در آب قرار دارد به صورت مجازي در راستايي بالاتر از راستاي واقعي خط کش تشکيل ميشود.
طريقه رسم و پيدا کردن عمق ظاهري
فرض کنيد سکهاي را در ته استخر قرار دادهايد، ابتدا از محل سکه خط عمود در راستاي قائم رسم کنيد طوريکه تمام ارتفاع استخر را پوشش دهد.
خط عمودي ديگري در محلي از سطح استخر که به استخر نگاه ميکنيد رسم کنيد.
پرتوي از محل سکه به محلي که نگاه ميکنيد رسم کنيم، اين پرتو چون به محيط جدايي دو محيط رسيده است، بعد از خروج شکست خواهد يافت.
پرتو شکست يافته را در بيرون استخر رسم کنيد.
پرتو شکست يافته را در محيط غليظ ادامه دهيد تا خط عمودي را که در ابتدا رسم کردهايم، قطع کند.
فاصله اين نقطه تا سطح ديوپتر عمق ظاهري است.
منبع:
کد:yazdphysics.parsiblog.com
از دوستان اگه مقاله ای زیبا و جالب در مورد دستگاه سانتریفوژ و نحوه کارکرد آن و همچنین قوانین فیزیکی کاربردی در آن (یعنی معائلات و فرمول های ریاضی در ساخت و راه اندازی ) اگه دارن برام بزارن. هم به صورت pdf و هم به صورت word. البته فکر می کنم معادلات را نتونین پیدا کنین ولی اصلی ترین چیزی که می خواهم نحوه کارکردش از نظر تجزیه و تحلیل فیزیکی است. مثلا چه نیروهایی به وجود میاره منبع نیرو ها کجاست و سرعت و ..... در این موارد. نمی خواهم بگین که این دستگاه در چه سالی ساخته شده و جنسش از چیه و از این حرفا. روی شما استادان حساب ویژه باز کردم. به خودتون افتخار کنننننیییییییین:21:
با سلام خدمت تمامی دوستان و اساتید محترم .
اگه کسی تحقیقی در مورد فزیک و کاربرد ان در رشته ( علم ) کامپیوتر داره لطفآ اطلاع بده اگرم در در این زمینه کسی متلبی نداره در زمینه فزیک و کاربرد ان در زندگی روزمره لطفآ مطلب بده !
یه سوال تخصصی :
واسه رشتهی کامپیوتر گفتن که باید ماشین حساب مهندسی به خصوص برای فزیک تهیه کنیم . اگه میشه برای خرید یه همچین ماشین حسابی راهنمایم کنید ممنون !
سلام
من سه فصل کتاب تمرکز را همراه با مقدمه گذاشتم بخونید و تشکر کنید دیدید که من هم از شما تشکر کردم .
منظورم این بود که خیلی خیلی مطلب جذاب و قشنگیه که هر کی این را بخواند و در زندگی و کار های روزمره و به ویزه در امتحانات و درس های دیگر و... . موفق خواهد بود . چا کریم خدا قوت . مطالب پایین این نوشته ها هستن .
مطالعه ی موفق با تمرکز
مؤلف: م. حورایی
دوستانه
ازیکی ازفیلسوفان و مرتاضان هندی پرسیدند: آیا پس ازاین همه دانش و فرزانگی و ریاضت هنوزهم به ریاضت مشغولی؟
گفت: آری. گفتند: چگونه؟
گفت: وقتی غذا می خورم صرفاً غذا می خورم و وقتی می خوابم فقط می خوابم.
این شاید بزرگ ترین ثمره ی تمرکز است. آیا شما هم هنگام غذا خوردن می توانید تمام توجهتان را روی غذا خوردن و لذت و مزه ی غذا معطوف کنید، یا اینکه معمولاً از افکار مربوط به گذشته و آینده آشفته اید و چون به خود می آیید می بینید غذایتان تمام شده و جز امتلا و پری معده هیچ نفهمیده اید.
تمرکز واقعی یعنی اینکه اگرشما درطول روزبه پنج فعالیت مختلف مشغولید، درهرفعالیت صرفاً به آن فکرکنید و از افکار مربوط به کارهای دیگرآسوده باشید.
موفقیت زندگی روزانه ی ما تماماًً به میزان تمرکز ما برامور روزانه ارتباط دارد. اگر شما قادر باشید به هنگام کار فقط روی کارخود، به هنگام ورزش صرفاً روی انجام حرکات، درهنگام مطالعه فقط روی موضوع کتاب و به هنگام انجام فعالیت هنری ازقبیل موسیقی، نقاشی، خطاطی و . . . به فعالیت هنری خود توجه و تمرکز کنید، عملاً موفقیت شما به میزان چشمگیری افزایش می یابد.
تمام نوابغ جهان کسانی بودند که از قدرت تمرکز فوق العاده ای برخوردار بودند. آشفتگی و شوریدگی ذهنی، عملاً شما را به هیچ عنوان موفق نمی کند. وقتی کارمی کنید به خانواده می اندیشید، وقتی درخانواده به سرمی برید ازشغل خود نگرانید و وقتی ورزش می- کنید در اندیشه ی تحصیل هستید و وقتی درس می خوانید فکرتان هزارسو می رود. این عملاً اتلاف وقت و مؤثر نبودن است.
موفقیت یعنی تمرکز، تمرکزو تمرکز.
خواننده ی عزیز
همه ی فعالیت های انسان برای توفیق، نیازمند تمرکزاست. اما ازسلسله فعالیت های نیازمند تمرکز، مطالعه جدی ترین فعالیتی است که تمرکزدرآن نقش اساسی و محوری دارد.
خود شما بارها متوجه شده اید که پس ازمدتی که ازمطالعه تان گذشت چشمانتان روی کلمات و خطوط می دود بی آنکه حواستان به آن باشد وهمین طورشاید چند خط و یا چند صفحه را دنبال کنید و یکباره متوجه شوید حرکت چشمانتان صرفاً از زوی غریزه و عادت بوده، فوراً به عقب برمی گردید و شروع به خواندن دوباره می کنید، اما کمی جلوترمشکل تکرار می شود. این موضوع شما را بسیارخسته و کسل می کند، وقت زیادی را ازشما می- گیرد و کم کم میل به مطالعه درشما کم می شود. گاهی اوقات هم به کلمه ای از کتاب خیره می شوید و درافکارخود غوطه می خورید. پیش ازهرچیزمطمئن باشید که این مشکل و مسئله ی شما نیست و همه ی افرادی که به نوعی با مطالعه و کتاب سروکاردارند ازاین موضوع دررنجند.
برهمین اساس بخش عمده ای ازاین کتاب به راه های بهبود تمرکز درهنگام مطالعه وهنگام حضوردرکلاس می پردازد که صد البته مطالعه و عمل به آن برای تمرکز، آرامش، و شادمانی و موفقیت به همراه خواهد داشت.
درآخرذکراین نکته ضروری است که تمرکزحواس یک مهارت بی چون و چراست که نیازبه فراگیری تکنیک ها و تمرین مستمر دارد.
اینکه شما روش های کاربردی این کتاب را چند روزی تمرین کنید و بعد رهایش کنید نتیجه همان می شود که اکنون به آن گرفتارید: " عدم تمرکزحواس". تمرینات را با صبر و حوصله و متانت کافی انجام دهید. شتاب زده عمل نکنید و منظم و آرام به پیش بروید.
" لرد بایرون" می گوید: برای پیشرفت و پیروزی سه چیزلازم است: اول پشتکار، دوم پشتکار و سوم پشتکار.
این کتاب را بخوانید اگر:
مصمم هستید و اراده ی راسخ کرده اید تمرکزتان بهترشود.
تمرین ها را انجام می دهید.
و به پیشرفت خود یقین دارید.
فصل اول
واقعیت ها در: تمرکز حواس
تمرکز چیست ؟
مهم ترین علت عدم دستیابی به یک تمرکز فکرعالی، تعاریف نادرستی است که درذهن شما برای تمرکز حواس وجود دارد.
بیشتر شما تمرکز را فکرکردن به یک موضوع ویژه به صورت مطلق و کامل و صد درصد می دانید درحالی که چنین چیزی نه تنها برای شما که برای هیچ انسانی درهیچ شرایطی به هیچ عنوان ممکن نیست.
شما ابداً قادرنیستید تمام ذهن خود را به طورکامل و مطلق در اختیاریک موضوع بگذارید و بقیه ی افکار را درآن زمان از ذهن خود کاملاً حذف کنید.
زمانی که یک انسان می تواند چنین تمرکزی داشته باشد، حداکثرسه الی چهارثانیه است. یعنی تاکنون کسی نبوده که پنج ثانیه متوالی به طورمطلق، تنها و تنها به یک چیزبیاندیشد.
بنابراین، منطقی نیست که شما تعریف بالا را برای تمرکزحواس قبول کنید. چنین تعریفی، سطح توقع شما را بالا می برد. وقتی که فکردیگری به جزموضوع اصلی به ذهنتان راه می یابد و یا کوچک ترین عامل حواس پرتی را ازمحیط اطراف خود دریافت می کنید. احساس سرخوردگی می کنید و گمان می کنید که قدرت تمرکز ندارید. حال آنکه این تصور فقط ناشی از برداشت اولیه ی نادرستی است که از تمرکزداشته اید وهمین تصورعملاً شما را در تلاش برای بهبود تمرکز ناکام می سازد.
پس، اولین و مهم ترین قدم را در راه افزایش تمرکز ذهنی خود بردارید: تعریف نادرستی را که از تمرکز حواس درذهن خود دارید دگرگون کنید.
اما تعریف درست تمرکز
تمرکزحواس همان قدرمی تواند واقعی باشد که عوامل حواس پرتی واقعیت دارند.
یعنی: شما باید بپذیرید که به هرحال، همیشه عواملی حواس شما را پرت می کنند که بعضی ازآن ها منشأ ذهنی و درونی دارند و ازاندیشه ی خود شما ناشی می شوند و بعضی دیگرمنشأ محیطی و بیرونی دارند و از محیط اطراف شما نشأت می گیرند. عواملی مثل یادآوری خاطرات و تخیلات گوناگون وتجزیه وتحلیل مسائلی خارج ازچارچوب موضوع مطالعه، ازعوامل حواس پرتی درونی و عواملی مانند سروصدا، حضورمزاحم دیگران و آشفتگی مکان مطالعه ازعوامل بیرونی به حساب می آیند.
شاید بتوان ذهن انسان را به یک سیستم ارتباطی بسیارپیچیده تشبیه کرد. درهرلحظه هزاران پیام ازمحیط داخلی بدن و ازمحیط اطراف به آن مخابره می شود و درعین حال هزاران پیام ازاین مرکز به محیط داخلی بدن و محیط اطراف ارسال می گردد. اگرچه بسیاری از این مبادله ها درحوزه ی ناخودآگاه ما صورت می گیرد، بعضی از این پیام ها وارد حوزه ی آگاهی ما می شوند و ذهن ما را از موضوع مطالعه منحرف می کنند.
گفتیم که برای دستیابی به تمرکز حواس عالی، باید آن را درست تعریف کرد. برای تعریف درست هم ابتدا باید حواس پرتی را به عنوان یک واقعیت انکارنشدنی بپذیریم و بعد بگوییم : تمرکزحواس یعنی" عوامل حواس پرتی را به حداقل رساندن". با تمرین هایی که جلوتر شرح خواهیم داد، شما می توانید عوامل حواس پرتی خود را کمترو در نتیجه تمرکز حواس خود را بیشتر کنید.
تمرکز حواس نسبی است
درتعریفی که برای تمرکزحواس ارائه دادیم نسبی بودن تمرکزکاملاً نشان داده شده است. گفتیم که تمرکز هرشخص به نسبت کاهش عوامل حواس پرتی او افزایش می یابد و بنا به تغییرات موقعیت ذهنی و محیطی اوتغییرمی کند. درنتیجه شما هیچ گاه ازیک میزان مشخص وثابت تمرکز برخوردارنیستند. به محض آنکه محیط شما عوض شود و یا شرایط ذهنی شما تغییرکند، میزان تمرکزشما بریک مطلب تغییرمی کند.
همچنین تمرکزحواس افراد مختلف نسبت به یکدیگر، کاملاً فرق می کند. بنابراین شما هرگزنباید خود را فرد حواس پرت و فاقد تمرکزی بدانید یا معرفی کنید، چرا که چنین چیزی حقیقت ندارد.
درست ترآن است که بگویید در این لحظه، با ذهنیت کنونی و در محیط فعلی عوامل حواس پرتی من بیشترو میزان تمرکزم کمتراست.
گفتن" من کاملاً آدم حواس پرتی هستم" و عباراتی ازاین دست، کاملاً نادرست است. این قضاوت شما درباره ی تمرکز حواستان به هیچ وجه منصفانه نیست چرا که خود شما بارها و بارها درشرایط متفاوت تمرکزهای عالی گوناگونی را تجربه کرده اید.
همیشه به خاطر داشته باشید که به هنگام قضاوت درمورد خودتان یا دیگران، واقع بین بودن با بدبین بودن خیلی فرق می کند. کسی که واقع بین است همه ی جنبه ها چه خوب و چه بد را درنظر می گیرد. به سرعت داوری نمی کند. جزئیات را می بیند و کلی گویی نمی-
کند. پس: درمورد تمرکزحواس خود واقع بینانه قضاوت کنید و واقع بینانه حرف بزنید یعنی همیشه توجه کنید که: تمرکزحواس نسبی است.
تمرکز حواس اکتسابی است
بسیاری ازشما در مواردی که نمی توانید تمرکز حواس عالی داشته باشید، می گویید: "من ذاتاً آدم حواس پرتی هستم" . همین ذهنیت نادرست باعث می شود که نتوانید ازچنین تمرکزی برخوردار گردید.
تمرکز حواس به هیچ وجه ذاتی نیست. ما ژن مشخصی برای تمرکزدرمغزنداریم و هیچ یک ازما با تمرکز مادرزاد به دنیا نیامده ایم. اگرچه برخی از والدین، رفتارنوزاد خود را هنگامی که محکم شیشه ی شیررا در دست گرفته، به آن نگاه می کند و شیر را می مکد، تمرکز حواس تلقی می کنند و می پندارند که کودکشان ازتمرکز ذاتی برخورداراست. رفتار کودک صرفاً پاسخی بازتابی به محرک که شیشه ی شیر یا سینه ی مادراست، می باشد و هیج نوع تفکری درآن صورت نمی گیرد چرا که هنوز مراکزعالی مغز، کنترل رفتارکودک را به دست نگرفته اند و بنابراین تعبیر رفتارکودک به تمرکز حواس کاملاً بی اساس است.
آنچه مسلم است استعداد بالقوه ی تمرکزحواس درهمگان وجود دارد و مانند هراستعداد دیگر می توان آن را درخود رشد داد و پروراند. شما به راحتی می توانید این خصلت همگانی را درخود تربیت کنید و به عالی ترین مراتب خویش برسانید.
همه توانایی های همگانی را به عضله ای تشبیه می کنند. قوی ترین و عضلانی ترین افراد را هم که در نظربگیرید، وقتی به دنیا آمدند ازعضلاتی ساده و نرم و طبیعی مانند دیگران برخورداربودند اما تمرین و ممارست و به کارگرفتن عضلات باعث شده که آن ها به مرور در رشد عضلانی خود پیشرفت کنند و به بالاترین مرتبه ی آن که مهارت های ویژه دراستفاده ازعضلات است، برسند.
تمام استعدادهای بالقوه ی انسانی را می توان به صورت بالفعل درآورد و پرورش داد و به عالی ترین درجه ی خود را رساند.
مثلاً یک بند باز ماهر را درنظربگیرید. اوهم وقتی متولد شد مانند همه ی کودکان طبیعی دیگر، توانایی حفظ تعادل را به دست نیاورده بود. مدت ها طول کشید تا او بتواند بنشیند و دروضعیت نشسته تعادل به دست آورد، بایستد و در وضعیت ایستاده تعادل به دست بیاورد. راه برود و درحال راه رفتن تعادل خود را حفظ کند. درست مانند همه ی کودکان طبیعی دیگر. اما او با تمرینات مداوم و مکرر، استعداد حفظ تعادل خود را آن قدرپرورش داد که به یک مهارت تبدیل کرد. حالا او آنقدرتوانایی حفظ تعادل دارد که می تواند به راحتی روی یک بند حرکات پیچیده انجام دهد و تعادل خود را حفظ کند و ما را به وجد بیاورد.
حافظه و تمرکزهم دو استعداد همگانی هستند که می توانند پرورش پیدا کنند و به مهارت های ویژه تبدیل شوند.
کسانی که قادرند ضرب و تقسیم اعداد چند رقمی را درکوتاه ترین زمان ممکن انجام دهند، کسانی که می توانند با یک باردیدن، شنیدن، حس کردن یا خواندن، آنچه را که آموخته اند، تا زنده اند به خاطر داشته باشند و همه ی کسانی که ما آن ها را استثنائی و عجیب و غریب می دانیم، افرادی کاملاً معمولی هستند که یک یا چند استعداد طبیعی وهمگانی خود را تا این سطح پرورش داده اند. امروز حتی خلاقیت، که حدود صد سال پیش یک استعداد کاملاً ذاتی تصورمی شد، یک استعداد کاملاً پرورش یافته محسوب می شود.
دکتر" اسبورن" در کتاب " پرورش استعداد همگانی ابداع و خلاقیت" براین موضوع بسیارتأکید می کند و تمرینات زیادی را برای پرورش این استعداد بالقوه به خوانندگان کتاب خود می آموزند.
علت رشد روزافزون مؤسسه های پرورش نیروهای ذهنی دردنیا همین قابلیت پرورش یافتن نیروهای ذهنی و اکتسابی بودن آن هاست.
پس کاملاً ایمان بیاورید و باورکنید که به راحتی قادرید استعداد خدادادی تمرکزفکر را در خودتان پرورش دهید و نسبت به وضعیت کنونی، آن را بهبود بخشید. حتی اگرامروز فکرمی کنید که سن شما بیشترشده و یا درزندگی خود مشکلات جسمی، عاطفی و محیطی فراوان دارید، بازهم مطمئن باشید که می توانید ازقدرت تمرکزعالی برخوردارشوید به شرط آنکه روش به کارگیری صحیح این استعداد بالقوه را فرا گیرید.
به خاطرداشته باشید که اگرازیک کلید مدتی استفاده نکنید، زنگ می زند ولی تا هنگامی که کلید در قفلِِِ ِ در می چرخد و به کارگرفته می شود، هرروزبراق ترو درخشان ترمی شود.
تمام استعدادهای ما مصداق این کلید را دارند. باید آن ها را به کاراندازیم تا به استعداد های درخشان تبدیل شوند. درغیراین صورت به مرور زنگ خواهند زد.
فصل دوم
اساس تمرینات در: تمرکز حواس
تمرکزحواس دروهله ی اول یک تلاش ذهنی است برای انسجام بخشیدن به فکر و جمع وجورکردن آن.
هرچه بیشتربه این تلاش ادامه دهید، تمرکز شما بهبود می یابد و هرچه ازاین تلاش بازبمانید، تمرکز شما کاهش پیدا می کند.
امروزه تمام استعدادهای ذهنی را به تلاش و کوشش فردی وابسته می کنند. حافظه، تمرکز، خلاقیت، توانایی تدبیرو چاره اندیشی و سایرفرایندهای ذهنی هیچ یک به سن، جنس و تحصیلات بستگی ندارند.
اینکه شما دخترید یا پسر، مرد یا زن، سالمند یا جوان و . . . به هیچ عنوان دلیلی برای عدم توانایی شما درپرورش برخی ازنیروهای ذهنی نیست.
همان طورکه گفتیم، همه ی این ها به تلاش و کوشش فردی شما بستگی دارند. هم اکنون به یک شاخه ی گل فکرکنید. مسلماً پس ازچند لحظه عوامل حواس پرتی به سراغ شما می آیند که کاملاً طبیعی است.
اما کاری که شما باید انجام دهید این است که خیلی سریع افکارخود را جمع و جورکنید و به فکراول یعنی شاخه ی گل برگردید.
بعد از این تلاش دوباره لحظاتی بیش نمی گذرد که فکرشما منحرف می شود و شما باید مجدداً به شاخه ی گل برگردید.
شاید دریک تمرین پنج دقیقه ای، ده ها یا حتی صدها بارفکرتان منحرف شود. خسته نشوید و فکرخود را به هرسو رها نکنید. به محض این که متوجه شدید که از مسیر قبلی منحرف شده اید، به موضوع اصلی بازگردید.
" ملوین پاورز" درکتاب " راهنمای تمرکز بهتر" به شدت تأکید می کند که استمراریک ماهه دراین تمرین به صورت روزی پنج الی ده دقیقه ، تأثیرفوق العاده ای درتمرکزفکرشما دارد.
تمرین
زمان مشخصی را انتخاب کنید. هرزمانی که دوست دارید. مثلاً ساعت ده شب.
ازامروزهرشب ساعت ده تا ده و ده دقیقه به مدت یک ماه تمام به یک موضوع ویژه فکر کنید. توجه داشته باشید که دست کم باید چهارالی پنچ شب متوالی به یک تصویرثابت فکرکنید. تصویری که مورد علاقه ی شما باشد. زمانی تصویررا عوض کنید که احساس کنید این تصویردیگردرشما انگیزه ایجاد نمی کند و تکراری شده است.
تلاش کنید که فکرتان منحرف نشود. به همان روشی که گفتیم به محض انحراف ذهن از موضوع اصلی، به آن بازگردید. به مرورمی بینید که رفته رفته میزان انحراف های ذهنی شما کاهش می یابد. به طوری که در روزبیستم حتی کمترازپنج بار درطول ده دقیقه فکرتان منحرف می شود.
فراموش نکنید که استمراربک ماهه دراین تمرین بسیارحائزاهمیت است. نکته ی دیگر این که حتماً به موضوع مورد علاقه ی خود فکرکنید، به ویژه درروزهای اول تمرین. چرا که هرآنچه مورد علاقه است خود به خود ایجاد تمرکزمی کند. بعداً دراین باره بیشترشرح خواهیم داد.
نگاه کردن به یک جسم
برای شروع تمرین به هیچ عنوان با چشم بسته تمرین نکنید. چون دیدن یک تصویر عینی و ملموس، بسیارساده ترازتماشای یک تصویرذهنی است.
مثلاً سیبی را جلوی خود بگذارید وهمان گونه که دقیقاً به آن نگاه می کنید به آن فکر کنید. هربارکه متوجه شدید به اصطلاح ماتتان برده وذهنتان منحرف شده، دوباره توجه خود را به سیب معطوف کنید تا زمانی که ده دقیقه تمام شود.
دیدن یک جسم با چشم بسته
پس ازچند روز دیدن اشیاء با چشم بازو فکرکردن به آن، وقتی که احساس کردید دراین کارمهارت یافتید، همان جسم، یا شیئی دیگر را درذهن خود ببینید و به آن فکرکنید.
درجایی آسوده بنشینید. چشمان خود را ببندید و به تصویرذهنی خود توجه کنید. هربارکه ذهنتان فرارمی کند و به تصویرها و افکاردیگرمتمایل می شود با تلاشی ساده و آرام به تصویرذهنی خود برگردید.
نگاه کردن به یک اسم معنی با چشم بسته یا باز
بعد ازچند روزمداومت در مرحله ی دوم تمرین، کمی آن را برای خود دشوارترکنید. اینک به اسامی معنی توجه کنید. به محبت، فداکاری، خشم، شادی، هیجان و . . .
چون اسم های معنی تصویرعینی ندارند، بهترآن است که آن ها را دروجود یک شخص مورد علاقه ببینید. مثلاً شادی وهیجان را درچهره ی دوست صمیمی خود و یا فداکاری و محبت را درچهره ی مادریا پرستاری که شب هنگام بربالین کودکی بیمارایستاده است واز او مراقبت می کند ببینید.
تمرکزپیدا کردن براسامی معنی، قدرت تمرکز فکرشما را بسیارعالی می کند، به شرط آنکه درمراحل 1 و 2 تمرین مهارت کسب کرده باشید.
در روزهای آخرشما می توانید به مفاهیم گسترده تروعمیق تری که تصاویردنباله داری را شامل می شوند فکرکنید البته به صورت منظم و منسجم.
مثلاً جنگ، مفهوم گسترده ای است که تصاویرفراوانی را درذهن شما تداعی می کند. این تصاویررا با یک نظم خاص دنبال کنید. مثلاً ابتدا حمله ی هواپیماها، بعد بمباران مناطق نظامی، بعد خشم افراد، تشکل نظامی، حمله بردشمن، تیراندازی، جنگ تن به تن وسپس غلبه وفتح وپیروزی.
این تصاویردنباله دار را همیشه با یک نظم ثابت و مشخص درذهن خود بیاورید و دنبال کنید.
چگونه فکرکنیم ؟
شاید شما هم با این مشکل مواجه باشید که نمی دانید چگونه فکرکنید و یا وقتی که به فکر کردن مشغول هستید، مطمئن نیستید که دارید فکرمی کنید یا نه.
" کوین ترودا" رییس مؤسسه ی حافظه ی آمریکا و نویسنده ی کتاب " تکنیک های تقویت حافظه" در کتاب خود می نویسد: تصاویر، پایه های فکری ما هستند، یعنی همیشه تصاویرافکار را می سازند. تا تصویری نباشد فکری نیست و هروقت تصویرایجاد شد تفکر صورت می گیرد. پس بهترین راه برای آن که مطمئن شوید درحال فکرکردن هستید این است که ببینید تصویردارید یا نه. اگرتصویردارید، مسلماً درحال فکرکردن هستید.
اگردرتجسم مشکل دارید
درمرحله ی اول تمرین، شما جسمی را با چشم بازمی بینید. بنا براین تصویرعینی دارید که به دنبال آن اندیشه خواهد بود.
اما درمرحله ی دوم تمرین، گاهی احساس می کنید که درساختن تصاویرذهنی مشکلات فراوان دارید یا ادعا می کنید که تصویری نمی بینید و فقط احساسی ازیک تصویر دارید.
بهترین راه برای ایجاد مهارت در دیدن تصاویرذهنی، توالی انجام مراحل 1 و 2 است یعنی اینکه ابتدا تصویری را با چشم بازببینید و سپس آن را فوراً با چشم بسته ببینید. هروقت تصویرمحو یا کمرنگ شد دوباره چشم را بازکنید و تصویرواقعی را ببینید و پس ازنگاه دقیق، مجدداً چشم خود را ببندید و تصویرذهنی آن را مشاهده کنید.
این عمل خیلی زود نتیجه می دهد و شما درساختن تصویرذهنی مهارت پیدا می کنید.
خوانندگان کتاب های روان شناسی موفقیت، معمولاً خیلی با مشکل دیدن تصویرذهنی مواجه می شوند. وقتی به شخصی گفته می شود که مثلاً " خودت را دریک باغ پرازگل ببین" می گوید: " من قادرنیستم خودم را ببینم" . به همین علت است که خیلی ازخوانندگان این کتاب ها نمی توانند این تمرین مؤثر را که پایه و اساس " تجسم خلاق" است انجام دهند. به این افراد توصیه می کنیم که تصویرخود را به دقت درآینه نگاه کنند. سپس با چشم بسته خود را مجسم نمایند و به همان صورت که درمورد اشیاء شرح دادیم، هروقت تصویرکم رنگ یا محو شد دوباره چشمان خود را بازکنند و تصویرواقعی خودشان را ببینند.
بعد ازمدتی به راحتی می توانند خودشان را مجسم کنند و تمرینات این کتاب ها یا کلاس ها را به خوبی انجام دهند.
یک سؤال دیگر
درمرحله ی اول تمرین ممکن است با این سؤال مواجه شوید که مثلاً وقتی سیب را می- بینیم به چه چیزآن فکرکنیم؟
ما مؤکداً پاسخ می دهیم: به هیچ چیز. فقط تصویر را ببینید، فکرخود به خود ایجاد می- شود. رنگ، شکل، لکه های کوچک، اندازه، نوع و . . .
چند روز تمرین کنیم؟
قراربود که تلاشی ذهنی به مدت یک ماه و هرروز ده دقیقه برای انسجام بخشیدن به افکارخود داشته باشید. می توانید هرهفته ازاین ماه را به انجام یک مرحله اختصاص دهید. هفته ی اول: مرحله ی اول، هفته ی دوم : مرحله ی دوم، هفته ی سوم: مرحله ی سوم ( فکر کردن به اسم معنی )، هفته ی چهارم: مرحله ی چهارم ( فکرکردن به مفاهیم گسترده و دنباله دار) .
شما می توانید بیشترتمرین کنید مثلاً ده دقیقه صبح و ده دقیقه شب. اما ما معمولاً تمرینات فراوان را توصیه نمی کنیم تا شما علاقه و استمرارخود را ازدست ندهید و زود خسته نشوید. بهتراست ازهرگونه شتاب و فشارزیاد که ناشی ازاشتیاق فراوان شما در روزهای اول است، بپرهیزید. " استمرار" شرط اول موفقیت دراین تمرین است و " وارد شدن درهرمرحله به شرط موفق شدن درمرحله ی قبل" شرط دوم.
فصل سوم
علاقه: مهم ترین شرط در تمرکز حواس
علاقه و تمرکزحواس
به یقین می توان گفت که علاقه مهم ترین شرط درایجاد تمرکزحواس است. هر چه علاقه ی شما به یک موضوع بیشترباشد، تمرکزفکرشما برآن بیشترمی شود. متخصصان حافظه ویادگیری، وقتی که شخصی می گوید: " من اصلاً حافظه ندارم"، به او می گویند: "نشانی منزلت را بلدی؟ " و چون شخص پاسخ مثبت می دهد می گویند پس توحافظه داری. اگزحافظه نداشتی، نباید هیچ نمود و تظاهری را ازحافظه نشان می دادی.
شخص اصرار می کند: " من حافظه ندارم" یا " حافظه ام خیلی بد است" چون درس تاریخی را که دیشب خوانده بودم اصلاً به خاطر نمی آورم.
به زندگی همین شخص وارد می شویم. متوجه می شویم که به فوتبال علاقه ی زیادی دارد. ازاو سؤالی دراین زمینه می کنیم، سؤالاتی خیلی جزئی و حاشیه ای. ملاحظه می کنیم که اوحتی شماره ی پیراهن بازیکنان، باشگاه آنها، و نتایج دقیق مسابقات قبلی آنها را به خاطر دارد. چه حافظه ی توانایی !
وقتی شما به موضوعی علاقه داشته باشید، خود به خود برآن متمرکزمی شوید. بیشتر دقت می کنید وبه راحتی به حافظه می سپارید و بعداً هم خیلی راحت به خاطرمی آورید.
اساساً تمرکزحواس و حافظه لازم و ملزوم یکدیگرند:
علاقه ی بیشتر>> تمرکز بیشتر>> مرورذهنی بیشتر>> به خاطرسپاری بهتر>> یاد آوری سریع تر
حلقه ی اول این زنجیر، علاقه است. تا علاقه نباشد، تمرکزنیست و تا تمرکزنباشد، حافظه نیست و تا حافظه نباشد، یادگیری و موفقیت تحصیلی نیست. پس می بینید که اساس تمام موفقیت های تحصیلی و همین طورشغلی و موفقیت های دیگرعلاقه است. علاقه، علاقه، علاقه = موفقیت، موفقیت، موفقیت. آنجا که شما علاقه دارید، قطعاً موفقیت و پیشرفت دارید.
همین شما که ازعدم تمرکزحواس خود گله دارید، وقتی غرق دیدن یک فیلم مهیج یا تماشای مسابقه ی ورزشی مورد علاقه ی خود یا بازی شطرنج یا خواندن یک رمان جالب یا حل جدول و یا مطالعه ی یک درس مورد علاقه ی خود هسنید، نسبت به سروصدا، حضور دیگران یا عوامل حواس پرتی دیگری که درمحیط اطرافتان هست، هیچ واکنشی نشان نمی- دهید یعنی : تمرکزی عالی دارید.
وقتی شما به موضوعی علاقه دارید، دوست دارید درباره ی آن بیشتربدانید و میل به فرا گیری بیشترباعث می شود که تمرکزبهتری داشته باشید. ازطرفی هرچه بیشترفرا بگیرید و بیشتربدانید، علاقه ی شما به مطلب هم بیشتر می شود و بازعلاقه ی بیشتر، میل فراگیری بیشترو . . .
اما ما باید درس های زیادی را مطالعه کنیم و دراین مطالعه تمرکز حواس داشته باشیم تا بتوانیم یاد بگیریم و به خاطربسپاریم و به موفقیت تحصیلی دست یابیم. طبیعتاً خیلی از این درس ها مورد علاقه ی ما نیستند. با آن ها چه کارکنیم؟ مسلماً نمی توانیم مطالعه ی این درس ها را کناربگذاریم و فقط درس های مورد علاقه را بخوانیم. تنها راه حل این است:
باید به طریقی خودمان را به آن درس ها علاقمند کنیم.
چگونه درس بخوانیم؟
این سؤالی است که اکنون مسلماً درذهن شما ایجاد شده است. شما که مجبورید درس- هایی را بخوانید که هیچ علاقه ای به آن ها ندارید و واقعاً نمی دانید که با این بی علاقگی و درنتیجه عدم تمرکز و در نتیجه عدم یادگیری در آن درس چه کنید.
یکی به مثلثات علاقه ندارد، یکی به شیمی، یکی به فلسفه، یکی به زمین شناسی، یکی به تاریخ و . . .
به هرحال هرکس ممکن است ازیک یا چند درس اصلاً خوشش نیاید اما درعین حال که این بی علاقگی را حس می کند، ضرورت ایجاد علاقه را هم احساس می نماید.
ما هم اکنون زمینه های بسیارمؤثری را برای ایجاد علاقه به شما معرفی می کنیم.
" اطلاعات اولیه"
شاید مهم ترین راه ایجاد علاقه ، کسب اطلاعات اولیه درباره ی موضوع مورد نظر باشد. هرچه اطلاعات اولیه ی شما و دانسته های ابتدایی شما درزمینه ی موضوع بیشتر باشد، خود به خود کشش بیشتری برای فراگیری آن خواهید داشت و درنتیجه تمرکز بهتری درآن به دست خواهید آورد. این همان ارتباط علاقه و میل به فراگیری است.
هرچه می توانید اطلاعات اولیه، سطحی و ابتدایی خود را افزایش دهید، چه این اطلاعات در راستای موضوع باشند چه نباشند. مثلاً قبل از این که فرمول های پیچیده ی اصطکاک را درفیزیک مطالعه کنید، به کسب اطلاعات اولیه و ابتدایی درمورد اصطکاک بپردازید. اگرچه این مطالب پیش پا افتاده، سطحی و بی ارتباط با آن فرمول های پیچیده به نظرمی رسند، شوق و شورو میل به فراگیری و در نتیجه تمرکز حواس شما را افزایش خواهند داد.
اهمیت مطالعه قبل از ورود به کلاس
شاید تا به حال به این موضوع فکرکرده باشید که چرا دبیران واستادان شما اینقدر به شما تأکید می کنند که قبل از ورود به کلاس جلسه ی بعد، مطالعه ی سطحی و اجمالی و سریعی برآنچه که قراراست تدریس شود داشته باشید. علت این تأکیدعمدتاً به خاطرهمین تأثیراطلاعات اولیه است. با دانستن اطلاعات اولیه شوق یادگیری و جذبتان فراوان تر می- گردد و به یقین درک بهتری ازصحبت های مدرس خواهید داشت.
و ما درجای خود شیوه ی مطالعه ی قبل از ورود به کلاس را توضیح خواهیم داد.
اطلاعات اولیه چگونه باشند؟
برای کسب اطلاعات اولیه باید دقت کنید که این اطلاعات، ویژگی های لازم را داشته باشند. هرمطلبی نمی تواند اطلاعات اولیه تلقی شود. باید به خاطرداشته باشیم که اطلاعات اولیه قرار است در ما شوق و رغبت ایجاد کند و ما را به فراگیری بیشتر وادارد. بنا براین:
اول - اطلاعات اولیه باید ساده باشند: اگرشما درابتدا مطالب دشوار و سخت را جستجو کنید و به آن ها توجه نشان دهید، به جای علاقمند شدن به آن ها از آن ها بیزار می شوید. اطلاعات اولیه باید ساده ترین مطالب باشند.
دوم - اطلاعات اولیه باید کم حجم باشند: با وجود آن که اطلاعات اولیه ی فراوانی در اختیار شماست که همگی ساده اند، توصیه می کنیم همه ی این اطلاعات را یکجا نگیرید. یکی ازاین اصول مهم یادگیری و قوانین پایه ای حافظه این است: یادگیری تدریجی است. اگزشم 9 ساعت مطالعه ی مستمرجغرافی را دریک روز، به یک ساعت مطالعه در 9 روز تبدیل کنید و یا 18 ساعت مطالعه ی پشت سرهم دریک روز را به 6 ساعت مطالعه در 3 روز تقسیم کنید، بازده فوق العاده بیشتری خواهیم داشت.
یادگیری یکباره ی مطالب شما را زود خسته و بی علاقه می کند. درست مثل آنکه بخواهید دریک روز ازصبح تا شب نیمی از کتاب را یاد بگیرید. اصل یادگیری تدریجی هم برایجاد علاقه استوار است. اطلاعات فراوان و یکباره به راحتی شما را ازآن درس بیزار می کند.
سوم - اطلاعات اولیه باید به شکل خوبی ارائه شوند: انتقال اطلاعات اولیه به شکلی خوب و دوست داشتنی، شوق شما را برای فراگیری بیشترافزایش می دهد. معلمی را به خاطر بیاورید که مطالب را به زبانی خوشایند به شما انتقال می دهد و درهمان روزاول آنچنان تأثیری بر شما می گذارد که شیفته ی آن درس می شوید.
وقتی که مشغول درس خواندن هستید، مانند همان معلم مطالب را به شکلی زیبا برای خود بیان کنید و در خود علاقه ایجاد کنید، به خصوص دردرس هایی که معلم شما مطلب را خشک و جدی و نه چندان خوب ارائه می دهد، حتماً ازاین روش استفاده کنید.
چهارم - به کاربردهای علمی مطالب علمی فکرکنید: کاربرد مطالب را درزندگی خود جستجو کنید. قبل ازآنکه به سراغ مفاهیم پیچیده ی اصطکاک بروید به این فکرکنید که زمستان ها درهوای سرد، دستان خود را به هم می مالید تا گرم شوند.
قبل ازاین که مثلثات بخوانید به این فکرکنید که تمام حرکات کشتی ها روی اقیانوس ها براساس نسبت های مثلثاتی انجام می گیرد.
قبل ازاین که شیمی بخوانید و واکنش های گرمازا و گرماگیر را بفهمید به این فکرکنید که اخیراً چیزی به نام بخاری جیبی اختراع شده است که درزمستان دست های شما را گرم می کند.
قبل ازاین که گرانیگاه و مرکز ثقل چیزی بیاموزید به این فکرکنید که چرا برج معروف پیزا درایتالیا با همه ی کج بودنش فرو نمی ریزد.
بعضی ازمطالب هم کاربرد های رفتاری دارند. می توانیم قبل ازخواندن این مطالب به این کاربردهایشان فکرکنیم. مثلاً قبل ازاین که بخوانیم هفته ی دوم تا ششم زندگی جنینی مقارن با رشد سریع و اختصاصی شدن اندام ها و دستگاه های مختلف بدن است، به این فکر کنیم که سلامت یا عدم سلامت جسمی و روانی مادروپدرچه تأثیری برجنین دارد و رفتارهای مناسب والدین و اطرافیان آن ها چگونه می تواند باشد.
قبل ازاین که قانون عمل وعکس العمل نیوتن را بخوانیم به این فکرکنیم که تمام اعمال ما به خود ما باز می گردد و به قول شاعر: " هرچه کنی به خود کنی، گرهمه نیک و بد کنی" .
قبل ازاین که قاعده ی " هوند" را درشیمی بخوانیم که " تا زمانی که هریک از اربیتال- های هم انرژی، یک الکترون نگرفته باشد، هیچ یک ازآن ها پرنمی شود" به این فکر کنیم که ما هم باید درهمه ی زمینه های زندگی به موازات هم پیشرفت کنیم.
رشد یک جانبه، قانون طبیعت نیست و به همین خاطرمحکوم به شکست است. اگر در زمینه ی مالی داریم پیشرفت می کنیم درزمینه ی معنوی هم باید با همان سرعت به پیش رویم. اگردرزمینه ی علمی موفقیت کسب می کنیم، باید درعمل هم به همان اندازه موفق شویم. اگردرزندگی اجتماعی به مراتب عالی می رسیم باید درزندگی خصوصی هم خود را به همین مراتب عالی برسانیم. خلاصه آن که اجازه ندهیم که دریک زمینه ازسایرزمینه ها عقب بیفتیم درست مانند اتم های عناصرکه قاعده ی هوند را اجرا می کنند.
و قبل ازاین که . . .
اگرکمی دقیق شوید، اگرذهن خود را به کاربیاندازید به کاربرد تمامی علوم را درلحظه لحظه ی زندگی خود حس می کنید وهرکه بیشترآمیختگی دانش را با زندگی روزمره درک می کنید علاقمند ترومشتاق تر می شوید.
درواقع دانش بشری ازدقت کردن به زندگی ساده و طبیعی پدیدارشده است.
اطلاعات اولیه مهم ترین قانون علاقمندی است
نقش اطلاعات اولیه بسیارمهم است. شما وقتی که به تماشای مسابقه ی فوتبال مشغولید، همین که اطلاعات مختصری درباره ی آن داشته باشید، مثلاً بدانید که خطا درمحوطه ی 18 قدم، ضربه ی پنالتی را برای تیم مقابل به ارمغان می آورد، با تمرکزوعلاقه ی بیشتری آن را دنبال می کنید تا مادربزرگ شما که هیچ اطلاعات اولیه ای ازفوتبال ندارد و تصورمی- کند 22 نفربیهوده به دنبال توپ ازاین سوبه آن سومی دوند.
ومسلماً مادربزرگ شما خیلی متعجب می شود وقتی شما را آنچنان غرق تماشا می بیند که ازاطراف خود کاملاً بی خبرشده اید.
یا وقتی که شما بدانید حرکت هرکدام ازمهره های شطرنج چگونه است و همین اطلاعات مختصرواولیه را داشته باشید، خیلی مشتاق ترو با دقت و تمرکزبیشتربه بازی شطرنج نگاه می کنید تا کسی که ازشطرنج هیچ چیزنمی داند.
امروزه ازاین روش برای علاقمند کردن افراد به موضوعات خاص استفاده می کنند. مثلاً تصویریک فوتبالیست مشهوررا داخل یک بسته ی آدامس می گذارند و زیرآن نامش را می نویسند. هیچ وقت سوابق ورزشی او را به صورت اطلاعیه دربسته ی آدامس نمی- نویسند چرا که همین قدرکافی است. به همین سادگی و کم حجمی و به خوشایندی شیرینی آدامس کافی است که شما خود به خود به هرخبری درباره ی او متمرکزوحساس شوید.
دقت کنید که درسی که الان قراراست بخوانید چه اطلاعات اولیه ای ازدروس قبل، از گفته های معلم و یا از صحبت دوستان یا اززندگی خودتان به شما کمک می کند. درجستجوی یافتن این اطلاعات اولیه و آموختن درس، با کمک آن ها باشید.
این همان چیزی است که می گویند درهردرس باید ازپایه قوی باشید و دروس را اساسی بخوانید. قبل از فراگیری انتگرال، مفهوم مشتق را دریابید. قبل ازآن که حد را بفهمید نمی- توانید مشتق را درک کنید و برای فهمیدن حد باید تصاعد هندسی را خوب یاد گرفته باشید که پایه ی آن هم تصاعد عددی است.
بعضی وقتی می خواهند درسی را بخوانند یکباره به سراغ فرمول ها وحفظ آن ها می- روند وچون کاری را ازوسط شروع کرده اند واطلاعات زمینه ای و پایه ای ندارند، درست و حسابی یاد نمی گیرند و بی علاقه و کلافه می شوند.
درست مثل این که شما بخواهید یک سریال تلویزیونی را ازقسمت دهم تماشا کنید. تا کسی به شما توضیحاتی درمورد نه قسمت گذشته ندهد ( والبته ساده و مختصرو کم حجم) شما علاقه ی چندانی به تماشای به تماشای قسمت دهم پیدا نمی کنید.
پیش ازمطالعه ی هردرس ازاین به بعد، دانسته های قبلی خود را مرورکنید. اطلاعات اولیه بگیرید و خود را علاقمند و متمرکز سازید.
" دانستن قوانین "
شناخت قانون هرچیزی شما را به آن علاقمند می کند. اگرخیلی ها ازتماشای تنیس لذت نمی برند به خاطرآن است که ازقانون شمارش امتیازها درآن آگاهی ندارند.
قانون ورزش ها، قانون بازی ها، قانون برقراری یک ارتباط مؤثر، مقررات اجتماعی و قانون کتاب را کشف کنید.
قبل ازشروع مطالعه کشف کنید محوری که مطالب کتاب حول آن دورمی زند چیست؟ این کتاب برچه موضوعی تأکید می کند؟ چه سبک و ساختاری دارد؟ چگونه می خواهید به من یاد بدهید؟
یکی ازموارد بسیارمهم که شما معمولاً نادیده می گیرید، قانون و روش مطالعه است. درخواندن هرکتاب ومطالعه نیزبرای آن که تمرکزعالی پیدا کنید و روش و قانونی وجود دارد که آن را بعداً بررسی خواهیم کرد. اکنون فقط به این نکته توجه کنید که برای یک مطالعه ی متمرکزباید به روش صحیح مطالعه کرد. اگرشما ندانید قانون بازی والیبال چیست نمی توانید آن را بازی کنید. درمورد مطالعه هم همین طوراست. ابتدا باید روش مطالعه را فرا بگیرید.
" زبان گردانی"
وقتی شما چند دوست دارید، دوستی را که به شما بیشترشبیه است، عاطفه و روحیه ی شما را دارد و به زبان شما سخن می گوید، بیشتردوست دارید. به حرف هایش بیشترتوجه می کنید و حتی بیشتراورا به خاطرمی سپارید. زبان کتاب، بک زبان ساده، عمومی و همگانی است و باید هم چنین باشد. این شما هستید که باید پس ازمطالعه، کتاب و متن و نموداروفرمول ها را به زبان خود بیان کنید.
زبان گردانی، یکی ازاصول مطالعه است. فرمول انیشتین را به زبان خود تعریف کنید. ببینید که آن درزبان شما چه مفهومی دارد؟ یادتان می آید که وقتی سال اول دبستان بودید، باران را چگونه برای خود زبان گردانی کردید؟ نعلبکی را درلوله ی کتری برگرداندید و برای خود ابروباران ساختید.
پیچیده ترین مطالب علمی را همین طورکه مطالعه می کنید وجلومی روید به زبان ساده، قابل فهم و بیان خوشایند خودتان برگردانید. ازخود مثال بزنید وحتی آن متن را یک باردیگر به زبان ساده ی خودتان بنویسید. اگربخواهید عیناً مطالب کتاب را بخوانید وحفظ کنید عملاً نمی توانید یادگیری عمیقی داشته باشید. اما اگربا زبان گردانی مطالب را یاد بگیرید، خیلی راحت ترعین مطالب کتاب را بیان خواهید کرد و به خاطرخواهید سپرد. پس یادتان باشد:
زبان گردانی یعنی بیان مطالب دشوارکتاب به زبان ساده وخوشایند خودتان.
" با کتاب شوخی کنید "
وقتی تلویزیون تماشا می کنید یا با دوستتان صحبت می کنید، لبخندی برلب دارید و راحتید، اما وقتی ازکتاب و مطالعه صحبت می شود و به سراغ درس ها می روید جدی و محکم و اخمو می شوید.
در روان شناسی حافظه و یادگیری گفته می شود: مطالبی که بارهیجانی بیشتری دارند، بیشتر درحافظه می مانند و بهتربه خاطرآورده می شوند چرا که هیجان، علاقه، تمرکز، و ورود مطلب به حافظه را موجب می شود. مثالی بزنیم: من به شما می گویم: همسایه ی 18 سال قبلتان یادتان می آید؟ شما می گویید: نه. می گویم: همان که دو بچه ی کوچک داشت. می گویید: نه، به خاطرنمی آورم. می گویم: همان که پدرش فروشنده ی لباس بود. و شما باز هم به خاطرنمی آورید. می گویم: همان که خانه شان آتش گرفت. یک مرتبه همه چیز در ذهنتان زنده می شود چرا که آتش گرفتن، بارهیجانی مؤثری داشته است.
اگرچه آتش گرفتن، یک هیجان منفی درشما ایجاد کرده بود، درهرحال هیجان انگیزبود وهمین هیجان باعث شده بود که شما خاطره ی آن را به خوبی به خاطربسپارید.
با کتاب خود شوخی کنید. مثال هایی مهیج، شادی آفرین وحتی خنده داربزنید. این موضوع به علاقه و تمرکزشما کمک زیادی می کند.
بعد ازاین که خواندید الکترون درسیم حرکت می کند و به مقاومتی مثل لامپ برخوردار می کند و لامپ را روشن می نماید، به زبان خودتان بگویید: موتورسوار( الکترون) در خیابانی خلوت ( سیم ) به سرعت حرکت می کند که ناگهان به دیواری ( مقاومت ) برخورد می کند و آن وقت احساس می کند که پروانه ها دورسرش می چرخند ( روشن می شود ).
هرچه می توانید به سخت ترین مطالب کتاب بارهیجانی مثبت بدهید و آن را بخوانید. وقتی که سدیم روی آب شناوراست، به شدت حل می شود و اگرکبریتی بزنیم، بالای آن شعله ورمی شود. تصورکنید اگرکسی درحال آب خوردن باشد و سدیمی درآب بیندازیم و به آن کبریت بزنیم، سبیل هایش می سوزد.
اگربخواهید می توانید با زبان خوشایند خودتان با تمام مفاهیم کتاب شوخی کنید. اگردر بحث گشتاورمثالی ازالاکلنگ می آورند فقط به خاطرآن است که بازی مهیج الاکلنگ، گشتاور را درذهن شما وارد کند. شما باید زرنگی کنید و مثالی مهیج بزنید.
با کتاب آنچنان شاد و مهیج برخورد کنید که گویی به دوست داشتنی ترین دوست خود رسیده اید.
" توجه به لذت های نهایی، نه دشواری مسیر"
برای شروع هرکارباید این را بپذیرید که دشواری های درمسیروجود دارد و تلاش لازم است. پذیرش دشواری مسیرو رنج راهی که درپیش دارید شما را برای مقابله با این دشواری ها و پیشرفت آماده می کند. عدم پذیرش این که هرمسیری با دشواری روبه روست به ویژه درآغاز راه، شما را افسرده و ناراحت می کند.
همین تمرینات تمرکز را درنظربگیرید. ممکن است درابتدا برایتان خیلی مشکل باشد ولی به تدریج که جلوترمی روید، تمرینات ، ساده تروقابل قبول ترمی شود. برای میل پیدا کردن به انجام هرکار، باید به لذت های پایان کارتوجه کنید و به هیچ عنوان به دشواری های مسیرفکرنکنید.
اگرباید روزی بیست صفحه مطالعه کنید، فکرخود را به رنج روزی بیست صفحه مطالعه تمرکز نکنید بلکه به لذت های نهایی که نصیبتان می شود توجه کنید. آنچه شما را به تلاش پیگیرومستمروا می دارد، میل به جذب لذت هاست. کسانی ازکوه بالا می روند و قله را فتح می کنند که لذت رسیدن به قله را درذهن می پرورانند. این افراد درطول مسیرهرگز به دشواری راه نمی اندیشند بلکه خود را درآن بالا مجسم می کنند و به این فکرمی کنند که ازآن بالا همه چیززیباست. همین شوق ذهنی باعث می شود که آن ها به راحتی دشواری مسیررا بپذیرند و پیش بروند. حال آنکه اگرآنان تمام ذهنشان را معطوف به دشواری مسیر می کردند و مدام به این فکر می کردند که چقدرتا پایان راه باقی است، این رنج که در ذهنشان مجسم می شد، به سرعت آن ها را خسته می ساخت.
همین که فکرخود را بر این متمرکزکنید که درپایان امتحانات چه نمرات درخشانی می- گیرید و به لذت شکوه آن لحظه فکرکنید، این قدرت را پیدا می کنید که سختی هایی را که از ساعت ها مطالعه و درس خواندن متحمل می شوید، به راحتی پشت سربگذارید.
مدام درذهن خود موفقیت های نهایی را مجسم کنید. همچون ورزشکاری که به شوق لذتِ داشتن بدنی ورزیده وجسمی آماده درپایان کار، رنج زود بیدارشدن وسختی تمرینات را متحمل می شود.
یادتان باشد همیشه این توجه به لذت هاست که تمرکز وعلاقه ایجاد می کند.
اشتباه در برنامه ریزی
همین جا لازم است که به برنامه ریزی غلط و پیگیری نادرست برنامه های درسی اشاره کنیم. برنامه هایی که برای یک روزحجم زیادی ازمطالب را دربرمی گیرد، عملاً به خاطرهمین حجم زیاد، تنفرایجاد می کند.
عده ای، وقتی برنامه ریزی می کنند که مثلاً ازفلان کتاب، روزی یک صفحه مطالعه کنند، به جای آن که برنامه ی همان روز را اجرا کنند، مدام کتاب را ورق می زنند که چه راه زیادی باقی مانده است و همین توجه به دشواری مسیرطولانی بودن راه، شوق و علاقه و تمرکز را درآن ها ازبین می برد.
ازاجرای برنامه های روزانه فقط برنامه ی همان روز را انجام دهید و مطلقاً به این که " چند صفحه مانده " فکرنکنید.
اشتباه بیشتر داوطلبان کنکورکه باید تمام کتاب های چهارسال دبیرستان را بخوانند این است که پس ازمدتی درذهن خود به طولانی بودن راه فکرمی کنند.
باید همیشه به خاطرداشته باشید که هرروزفقط برنامه ی همان روز را اجرا کنید.
تعیین هدف
یکی ازعوامل مهم درایجاد تمرکزحواس و افزایش دقت درهنگام مطالعه آگاهی ازهدف مطالعه است. حتماً پیش از مطالعه برای خود مشخص کنید که هدفتان چیست. گفتن" هدف من یادگیری این فصل است " یا " هدفم این است که نمره ی خوبی بگیرم" و . . . بسیار نادرست است چرا که این ها هیچ کدام هدف نیستند. اهداف، وقتی قابل دسترسی اند که مشخص، دقیق، روشن و واضح باشند. شما باید هدف ها را ازداخل فصل ها استخراج کنید. مثلاً بگویید:
هدف من این است که بدانم چرا انقلاب مشروطه شکست خورد.
هدف من این است که بدانم فرق توندرا و تایگا چیست.
هدف من این است که بدانم درآینه های مقعر، افزایش فاصله ی کانونی چه تغییراتی در تصویرایجاد می کند.
و . . .
همه ی این اهداف مشخص، جزیی و روشن هستند و به ذهن برنامه می دهند. اشخاصی که قبل ازمطالعه با طرح پرسش هایی برای خود، ذهنشان را مشتاق و جستجوگرمی کنند. درتمام لحظات مطالعه به دنبال جواب هستند و این هدفمندی ذهن باعث می شود که به راحتی تمرکزحواس داشته باشید.
باید همیشه به خاطر داشته باشید که هرروز فقط برنامه ی همان روز را دنبال کنید. هنگامی که شما درجستجوی یک هدف هستید، به اهداف دیگر نیزدست پیدا می کنید.
شاید خیلی ازشما تگران باشید که اگربا یک هدف مشخص و جزیی پیش بروید، از مطالب دیگرکه باید یاد بگیرید، بازبمانید. اما چنین اتفاقی نمی افتد. شما چند سؤال طرح می- کنید تا ذهن خود را مشتاق و جستجوگرو متمرکزکنید. اهداف دیگرخود به خود جذب شما می شود.
هدفداربودن ذهن هنگام مطالعه خیلی مهم است. آنقدرکه ما می گوییم :
یا مطالعه نکنید یا قبل ازآن برای ایجاد تمرکزحواس درمطالعه، هدف خود را تعیین کنید.
سلام مقالاتی راجع به فرکانس طول موج و امواج وکاربردهای ان ها را میخواستم با تشکر.
سلام به شما دوستان عزيز
من يه تحقيق ميخوتم ( حدودا6-5 صفحه) در مورد دماسنجها و چگونگي ساز و كار آنها
اعم از ترموكوپل و فرينه و...
ممنون
ببین به دردت می خوره؟؟؟نقل قول:
اگه نه بگو بازم هست..کد:http://www.major-physics.blogfa.com/post-341.aspx
سلام دوستان
بنده به یه مطلبی احتیاج دارم برای تحقیق.
موضوعش " سینماتیک و دینامیک حرکت دایره ای " هست .
اگر لطف کنید ممنون میشم .
سلام...نقل قول:
دستت درد نکنه...این broken heart دوستمه...بهم گفت برا امتحانا سیستم رو جمع کرده ، من بیام ببینم.
پرینت میگیرم بهش میدم...
باز هم ممنون...:11:
حرکت دورانینقل قول:
یکی از حرکتهای مهم ، حرکت دورانی است. نمونههای بسیاری از این نوع حرکت را هر روز مشاهده میکنیم. چرخش زمین به دور محور خود نمونهای از حرکت دورانی است. باید توجه داشته باشیم که حرکت بر روی مسیر دایرهای ، با دوران یک جسم به دور یک محور تفاوت دارد. هر حرکت دورانی با محور دوران و زاویه دوران مشخص میشود. زاویه دوران در سرعت زاویهای جسم لحاظ میشود.
سینماتیک دوران
جسم صلبی را در نظر بگیرید که حول محوری که بر سطح این جسم عمود است، دوران میکند. برای سادگی فرض میکنیم که محور دوران ثابت میباشد. اگر محل ذرهای بر روی جسم در چارچوب مرجع ما معلوم باشد، میتوانیم وضعیت تمامی جسم در حال دوران را در این چارچوب مرجع مشخص کنیم. لذا برای سینماتیک این مسئله ، کافی است که فقط حرکت یک ذره بر روی یک دایره را در نظر بگیریم. اندازه دوران در هر لحظه به وسیله زاویه θ ، زاویهای که موضع زاویهای ذره نسبت به موضع اولیه میسازد، تعیین میشود. لذا اگر جهت دوران پاد ساعتگرد را مثبت اختیار کنیم، در نتیجه θ هنگام دوران پاد ساعتگرد افزایش و هنگام دوران ساعتگرد کاهش پیدا میکند.
سرعت زاویهای ω
آهنگ تغییرات جابهجایی زاویهای ذره (θ) نسبت به زمان به عنوان سرعت زاویهای متوسط تعریف میشود. در واقع اگر تغییرات زاویهای را با ∆θ و مدت زمان این تغییر را با ∆t نشان دهیم، در این صورت سرعت زاویهای با نسبت برابر است. حال اگر چنانکه از این عبارت هنگامی که ∆t به سمت صفر میل میکند، حد بگیریم کمیت حاصل سرعت زاویهای لحظهای خواهد بود. با توجه به تعریف مشتق در واقع میتوان گفت که سرعت زاویهای با مشتق زمانی جابهجایی زاویهای θ برابر است. یکای سرعت زاویهای عکس یکای زمان است و معمولا یکاهای آن را رادیان بر ثانیه یا دور بر ثانیه انتخاب میکنند.
شتاب زاویهای α
اگر سرعت زاویهای تغییر بکند، این تغییر سبب ایجاد شتاب میگردد. این شتاب ، شتاب زاویهای نام دارد. اگر ω_1 و ω_2 به ترتیب سرعتهای زاویهای لحظهای در زمانهای t_1 و t_2 باشند، در این صورت شتاب زاویهای متوسط که با \bar α نشان میدهیم، به صورت زیر خواهد بود:
حال اگر از این عبارت هنگامی که ∆t به سمت صفر میل میکند، حد بگیریم، در این صورت کمیت حاصل را شتاب زاویهای لحظهای میگویند. چون سرعت زاویهای (ω) برای تمام ذرات جسم صلب یکسان است، لذا شتاب زاویهای (α) نیز برای تمام ذرات یکسان خواهد بود. یکای شتاب زاویهای عکس مجذور زمان است و یکاهای آن را معمولا رادیان بر مجذور ثانیه یا دور بر مجذور ثانیه تعریف میکنند.
نویسنده وحید چهره دوست گروه مکانیک ایران
ببین اگه کم بود بگو....
نقل قول:
ممنون از مطلبتون .. اگر بیشتر هم بود ممنون میشم .. چون برای یه تحقیقی هست ، حداقل چند صفحه ای باید بشه ..
با تشکر
سلام
در مورد ساخت اسپری پیرولیز دنبال مطلب می گردم
میتونید کمکم کنید؟
من اين تاپيك رو نديده بودم
رفتم تو پروفايل دوستان تقاضا دادم !
در مورد اين موضوعات چيزي پيدا ميشه ؟
ارسال اطلاعات بصورت كلاسيك و مشكلات آن
تلپورتيشن كوانتومي
تلپورتيشن احتمالي كوانتومي
خاستگاه نظريه اطلاعات كوانتومي
سلام!
مقاله در مورد موضوعات زیر می خواستم:
-اصول ترمودینامیک
-توضیح روان مکانیک سیالات
باتشکر نیما
ای کاش می گفتید در چه سطحی میخواید ...نقل قول:
کتاب اصول ترمودینامیک مهندسی موران
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
(البته بهتر تغییر IP بدید برای دانلود ... با ایران مشکل داره )
-------------------------------------------------------------------------
مکانیک سیالات چیست؟
مقدمه
با توجه به این که استاتیک و تحرک شارهها در طبیعت ، صنعت و زندگی روزمره انسان کاربرد فراوان دارد، لذا دانشمندان آزمایشهای گسترده و اغلب مبتکرانه را در این زمینه ترتیب میدهند. این آزمایشها بیشتر کاربرد صنعتی دارند و همین امر سبب ایجاد علمی به نام مکانیک سیالات شده است. لازم به ذکر است که مکانیک سیالات محاسباتی ، در صنایع هوایی و ساخت سفینههای فضایی کاربرد دارد، به همین دلیل نیاز به تحقیقات و پژوهشهای علمی و عملی در مکانیک سیالات وجود دارد.
تاریخچه
تا اوایل قرن بیستم مطالعه سیالات را اساسا دو گروه هیدرولیکدانان و ریاضیدانان، انجام میدادند. هیدرولیکدانان به صورت تجربی کار میکردند، در حالی که ریاضیدانان توجه خود را بر روشهای تحلیلی متمرکز کرده بودند. آزمایشهای وسیع و اغلب مبتکرانه گروه اول اطلاعات زیاد و ارزشمندی را در اختیار مهندس کاربردی آن روز قرار میداد. البته به علت عدم تعمیم یک نظریه کارآمد این نتایج دارای ارزش محدودی بودند. ریاضیدانان نیز با غفلت از اطلاعات تجربی مفروضات آن چنان سادهای را در نظر میگرفتند که نتایج آنها گاه بطور کامل با واقعیت مغایرت داشت.
محققان برجستهای مانند رینولدز ، فرود ، پرانتل و فن کارمان پی بردند که مطالعه سیالات باید آمیزهای از نظریه و آزمایش باشد. این مطالعات سرآغازی برای رسیدن علم مکانیک سیالات به مرحله کنونی آن بوده است. تسهیلات جدید پژوهش و آزمون که ریاضیدانان و فیزیکدانان ، مهندسان و تکنیسینهای ماهر در کار جمعی از آن استفاده میکنند، هر دو دیدگاه را به هم نزدیک میکند.
سیالات
سیال را مادهای تعریف میکنند که وقتی تنش برشی هر چند کوچکی وجود داشته باشد، شکل آن بطور پیوسته تغییر کند. جسم جامد وقتی تحت تاثیر تنش برشی قرار بگیرد، تغییر مکان معینی میدهد، یا کاملا میشکند. مثلا قطعه جامد وقتی تحت تاثیر تنش برشی τ قرار بگیرد، تغییر شکلی میدهد که آن را با زاویه Δα مشخص کردهایم. اگر به جای آن یک ذره سیال قرار داشت، Δα ثابتی وجود نداشت، حتی اگر تنش بینهایت کوچک میبود. در عوض تا وقتی که تنش برشی τ اعمال شود، یک تعییر شکل پیوسته ادامه دارد.
در موادی مانند پارافین که گاهی آنها را پلاستیک مینامیم، هر دو نوع تغییر شکل برشی را میتوان یافت که اگر به مقدار معینی کمتر باشد، تغییر مکانهایی مشابه تغییر مکان جسم جامد بوجود میآید و اگر مقدار تنش برشی بیش از این مقدار باشد، به تغییر شکل پیوستهای مشابه تغییر شکل سیال میانجامد. مقدار این تنش برشی حد فاصل ، به نوع و حالت ماده بستگی دارد.
استاتیک سیالات
اگر تمام ذرات یک سیال یا بی حرکت باشند، یا نسبت به یک دستگاه مختصات لخت بطور همسان سرعت ثابت داشته باشند، آن سیال را استاتیک در نظر میگیرند. در سیال ساکن یا سیال در حال حرکت یکنواخت ، از آنجا که سیال نمیتواند بدون حرکت در برابر تنش برشی مقاومت کند، سیال ساکن لزوما باید بطور کامل از تنش برشی فارغ باشد. سیالی که حرکت یکنواخت دارد، یعنی جریانی که در آن سرعت تمام اجزا یکسان است، نیز فارغ از تنش برشی است، زیرا تغییرات سرعت در تمام جهتها در جریان یکنواخت باید صفر باشد.
جریان با سطح آزاد
جریان با سطح آزاد معمولا به جریانی از مایع گفته میشود که در آن قسمتی از مرز جریان که سطح آزاد نامیده میشود، فقط تحت تاثیر شرایط معینی از فشار قرار داشته باشد. حرکت آب در اقیانوسها ، در رودخانهها و همچنین جریان مایعات در لولههای نیمه پر ، جریانهایی با سطح آزاد به شمار میآیند که در آنها فشار جو روی سطح مرز اعمال میشود. در تحلیل جریان با سطح آزاد ، وضعیت هندسی سطح آزاد از قبل معلوم نیست.
تعیین شکل هندسی مربوطه یک قسمت از جواب است، یعنی با یک شرط مرزی بسیار دشوار مواجهیم. به همین دلیل تحلیلهایی کلی بسیار پیچیده هستند و خارج حوزه این مقاله قرار میگیرند. اگرچه قسمت اعظم مبحثی که باید بررسی شود، در آغاز فقط برای متخصصان هیدرولیک و مهندسان ساختمان جالب به نظر میرسد، ولی بعدا خواهید دید که امواج آب و پرش هیدرولیکی ، به ترتیب با موج فشاری و موج شوکی که در جریان تراکم پذیر بررسی میشوند، قابل قیاساند.
مکانیک سیالات محاسباتی
با ورود کامپیوتر به صحنه ، روش سومی به نام مکانیک سیالات محاسباتی پدید آمده است. وقتی با استفاده از کامپیوتر پارامترهای مختلف مورد نظر را که در برنامه هستند، به اختیار تغییر میدهیم، با شبیه سازی عددی دینامیک سیالات سر و کار پیدا میکنیم. به کمک این شیوه پدیدههای جدید کشف شدهاند، قبل از آن که به کمک آزمایش و در عمل یافت شده باشند. به این ترتیب میتوان مکانیک سیالات محاسباتی را به عنوان رشته علمی جداگانهای تلقی کرد که مکمل دینامیک سیالات نظری و آزمایشی به شمار میآید.
صنایع بطور روزمره از کامپیوتر بهره میگیرند تا از آن برای حل کردن مسائلی مربوط به جریان سیال که برای طراحی وسیلههایی چون پمپها ، کمپرسورها و موتورها مورد نیازند، کمک بگیرند. مهندسان هواپیما جریان سه بعدی پیرامون کل هواپیما را در کامپیوتر شبیه سازی میکنند تا مشخصههای پرواز را پیش بینی کنند. در حقیقت قسمت قابل توجهی از بودجه طرح و توسعه غالبا به بررسیهای مبحث دینامیک سیالات محاسباتی اختصاص داده میشود.
این متن از سایت safmechanic.com کپی شده است .
سلام دوستان،
من مجموعه ي گزارش كار هاي آز فيزيك دو رو مي خوام كسي مي تونه كمكي بهم كنه؟
ممنون.
سلام
مقاله اي در مورد روش هاي اندازه گيري حجم تاريخچه ي آن و مدرن ترين روش ها منابع خطا و نحوه ي رفع آن ها مي خواستم
كسي ميتونه كمك كنه؟
اگر كتاب يا لينكي در اين زمينه ميتونه كمكم كنه ..مممنون ميشم برام بذاريد
اگه میشه زود بزارین چون من هم لازم دارمنقل قول:
سلام
یه چندتا مطلب خوب راجع به خواص ترمودینامیکی ماده پارامغناطیس می خواستم.
که متن خالی نباشه معادلات و فرمولای کار و ظرفیت گرمای مولی و...................توش باشه.
ممنون
سلام
من چندتا مقاله لازم داشتم که نتونستم از جایی پیدا کنم ممنون میشم اگه کسی میتونه کمک کنه
1-خط کش های الکترومغناطیس چیست و چگونه کار میکنند؟
2-کاربردهای خازنهای بیش از 1 دی الکتریک چیست؟وچگونه میتوان از خازنها به عنوان سنسور استفاده کرد؟
3-کاربردهای الکترو مغناطیس در مخابرات؟
ممنون
بچه ها اگه مقدوره سریع تر خیلی بهش نیاز دارمنقل قول:
یه مقاله می خواستم در مورد رابطه فرمول فیزیک و ورزش.:31:در هر ورزشی فرقی نمی کنه.