مهدی جان
تجمع بیش از یک نفر خلاف مقررات بیده
اینو نمیدونی
با تشکر
Printable View
مهدی جان
تجمع بیش از یک نفر خلاف مقررات بیده
اینو نمیدونی
با تشکر
Friend جان از كي تاحالا ! ( اين شير فرهاد روت خيلي تاثير گذاشته ) بابا اين فيلم براي زير 18 ممنوع ميباشد ..... :))
سلام فرند جان
اين پستهاي آخريت خيلي تعجب آوره! از كي تا به حال تجمع بيش از يك نفر ممنوع شده! از كي تا به حال پليس ها به ما گير دادن؟ اين كه پليس يك سؤال بكنه و رد بشه و بره مشكلي داره مگه؟
هر كسي دوست داشت مي آد. حالا چه آقايون و چه خانم ها. هر چند اكثر بچه هايي كه اينجا هستند پسر هستند و دختر خانم ها خيلي كم هستند و احتمالا نمي تونند بيان.
درسته که خانوما کم هستن ولی هر خانومی که بیاد قدمش روی چشم . هیچ مشکلی هم پیش نمی یاد
سلام دوستان من
این قرار رو از دست ندید
این قرار بهترین قرار ممکنه در جهانه
با تشکر
پاتال کجا بود ! بنده خدا روحشم از اینجا خبر نداره ! لطفا در این مورد بحث نکنین وگرنه دوباره پاک می شه !
koja hsat?
سلام دوست عزيز
منظورت اينه كه قرار كجاست؟ در صفحات قبل گفته شده.
امروز ساعت 16 پارك لاله - جلوي حوضي كه مجسمه ابوريحان بيروني وسطش هست. (تقاطع بلوار كشاورز و خ كارگر)
*******************************************
سلام دوست مننقل قول:
نوشته شده توسط Speedi
اگر شما در امضا من دقت کرده باشید من نوشتم
اگر در امضای من روی " ساعت 16-19 آبان 1384 " کلیک کنید
عکس محل قرار رو خواهید دید
با تشکر
سلام دوستان من
من تعجب کردم دیدم هیچکس اینجا گزارشی از قرار دیروز نزاشته
دیروز قرار با استقبال کمی مواجه شد
این چند نفر آمدند
Friend
Stay With Me
Mehdi Best
Patal
Mostafa Eshghi
Omid Online
Sourena
Hamed_P30
Reza Shabani Far
این افراد آمدند
اما بدونید کسی که نیومد از دستش رفت
حالا گزارشش رو مهدی خواهد داد
با تشکر
Friend جون دمت گرم يعني ما اينجا چغندر به حساب اومديم كه ننوشتي؟! :blink:
با اجازه دوستان گزارش اين دفعه با من:
اولين نفري كه به محل قرار رسيده بود Patal عزيز بود كه از ساعت 15:30 در محل حاضر بود دومين نفر هم خودم بودم كه حدود ساعت 16:05 رسيدم به پارك لاله بعد هم Friend اومد و دوستان يكي يكي اومدن و جمعمون جمع شد اما متاسفانه تعداد خيلي كم و محدود بود (9 نفر)
يه كار جالب هم از پاتال ديديم كه يه هليكوپتر اسباب بازي آورده بود و همه رو باهاش سر كار گذاشته بود . :laughing:
بعد هم بچه ها رفتن توپ تهيه كردن و تا فوتبال بازي كنيم (چه توپي!! :ohno: )
حدود 30 دقيقه بازي كرديم و برگشتيم جاي اول و همه از هم خداحافظي كردن و رفتن به طرف منزلهاشون.
در كل با اينكه هوا سرد بود و تعداد بچه ها كم ولي خيلي حال داد. ;)
سلام حامد جاننقل قول:
نوشته شده توسط Hamed_P30
به خدا شرمندم
اصلا یادم نیومد
به خدا کلی فکر کردم تا نفر نهم یادم بیاد
اما یادم نیومد ببخشید ویرایش کردم
با تشکر
سلام
دوستان عزيزم به زودي با گزارش داغ داغ از هواي سرد پارك لاله خدمت خواهم رسيد. الان متاسفانه فرصت ندارم. اما سعي مي كنم تا بعد از ظهر گزارش رو بنويسم.
سلام مهدی عزیز
شما دو روز پیش عرض کردید که گزارش میدم
اما من چون دیدم شما حسابی دیر کردی
گفتم کار شما رو ساده کنم و در کامل کردن فرمایشات حامد عزیز من هم یک گزارش بدم
---------------------------
پنج شنبه 19 آبان 1384 پارک لاله ساعت 15:30
باز هم طبق روال قرارهایی که مدیریت محترم انجمن وب و اینترنت حضور داشتند
ایشون زودتر از بقیه آمدند با لباسهایی که توصیف آن ممکن است باعث ناراحتی ایشون شود
نفر دوم کاربری ساده بود یعنی حامد شخصی که منو پیچوند و خودش زودتر رفت سر قرار
نفر سوم کسی نبود جز بهترین کاربر سایت شخصی که همه ی کاربران فرومهای مختلف او را میشناسند شخصی که در جهان یکی است یعنی فرند یعنی خودم البته همه ی اینها شوخی بود من کوچیک همتون هم هستم
نفر چهارم مدیریت محترم انجمن کرک و سریال بودند که ایشون به همراه همکار انجمن بازی های کامپیوتری و یک کاربر ساده یعنی سورنا به محل قرار آمدند
اما حضور شخصی در این قرار به قرار ما رونق خاصی داد شخصی که در سایت یک کاربر ساده است
اما آنقدر باحال بود که من یاد مهدی 87 عزیز در اولین قرار افتادم مهدی 87 در اولین قرار بچه ی خیلی باحالی بود
اما بعد از آنکه به سمت همکار انجمن گرافیک منصوب شد در قرار سوم دیگه اثری از مهدی 87 اون بچه باحال قرار اول نبود
اما از این حرفها بگذریم این شخصی که به نوعی به قرار ما رونق داد Stay With Me عزیز بود که واقعا خیلی باحال بود
نفر بعد مصطفی یه عزیز بود که ناخن معروف خود را از دست داده بود
نفر آخر هم شخصی بود به نام Reza Shacabi Far که میگفت آی دیش رو عوض کرده که من اون آی دی یادم نبود همین رو زدم
خوب بعد از معرفی دوستان بریم سراغ کارهایی که در قرار کردیم
در ابتدا ما یک جا ایستادیم و به تمجید پی سی پرداختیم سپس پاتال عزیز یک اسباب بازیه جالب رو رو کرد
که این اسباب بازی باعث خنده ی ما میشد
این اسباب بازی هلیکوپتر بود که بسیار جالب بود که
به قول قدیمی ها بازی اشکنک داره سر شکستنک داره
این اسباب بازی نزدیک بود مهدی عزیز رو کور کنه
که بخیر گذشت
در ادامه بچه ها حوس یک فوتبال ناب اروپایی رو کردند
که پاتال عزیز رفت و یک توپ بادی خرید و ما به گرم کردن پرداختیم
که در این حال پلیس ها ی عزیز دوباره گیر را شروع کردند و گفتند اینجا جای بازی نیست
ما رو هدایت کردند به سمت زمین فوتبال در اونجا ما به سه تیم تبدیل شدیم که تیم ها به قرار زیر است
تیم اول : فرند - مهدی بست - مصطفی عشقی
تیم دوم : امید آنلاین - حامد پی سی - رضا شبانی فر
تیم سوم هم خر تو خر بود بعضی اوقات امید توش بازی میکرد بعضی اوقات حامد بعضی اوقات هم استی ویت میه عزیز
که لازم به ذکر است همه ی تیم ها رو ما بردیم
بعد از گذشت چهل دقیقه بازی کردن
نوبت به قسمت تلخ قرار رسید
یعنی خداحافظی که من واقعا از این قسمت بدم میاد
اما به امید دیدار از هم خداحافظی کردیم و به خانه رفتیم
با تشکر
قرار کجا برگذار میشه ؟
منظورم اینه که کجای پارک لاله ؟
سلام عزيزنقل قول:
نوشته شده توسط chelsea-lover
روي نوشته "قرار بعدی : ساعت 16 - 29 آذر 1384" تو امضاي فرند كليك كن !!!
جالب بود ؟؟ ;)
سلام به همه دوستان عزيزم
واقعا شرمنده ام كه نتونستم زودتر از اين، گزارش قرار ملاقات پنج شنبه رو بنويسم.
و اما گزارش ...
روز پنج شنبه 84/8/19 - ساعت 16 - پارك لاله تهران
در يك روز باراني و در هوايي نسبتا سرد چهارمين قرار بچه هاي پي سي ورلد برگزار شد.
متاسفانه به دليل شرايط آب و هوايي، بعضي از دوستان به اشتباه اين استنباط رو كرده بودند كه قرار ملاقات لغو شده است. اما باز هم 8 نفر از بچه هاي گل انجمن (كه با من 9 نفر مي شدند)، خودشون رو به محل قرار رسانده بودند.
در مورد ترتيب حضور بچه ها در قرار، فرند جان توضيح دادند و من ديگه تكرار مكررات نمي كنم.
با اينكه جمعمون اين بار خيلي كم و هوا هم سرد بود، اما خيلي صميمانه و گرم برگزار شد.
پاتال بعد از يك جلسه غيبت از ميادين، با تمرينات مداوم به تركيب اصلي!!!! بازگشته و حضوري پرفروغ داشت!!
علي آقاي گل (staywithme) پسر انرژيك و پر سر و صداي انجمن هم قرار رو روي سرش گذاشته بود. خيلي حرفها و حركات جالبي داشت. لازم به ذكره كه 15 سالش هم هست!
پاتال يك لباس پوشيده بود كه هر كي مي ديد، فكر مي كرد همين الان از قطب جنوب اومده! با يك كلاه خفن كه خيلي تريپ جوادي شده بود!
سورنا هم شب قبل از اراك خودش رو رسانده بود به تهران كه در جمع بچه ها حضور داشته باشه. دائم هم بليطش رو نشون مي داد كه يعني ببينيد من چقدر بامعرفتم كه اين همه راه رو اومدم!
خداييش هم وقتي اينطور حركات رو مي بينيم، بيشتر از قبل به صميميت و علاقه بين بچه هاي پي سي ورلد پي مي بريم كه در تمام سايت ها و فروم ها واقعا بي نظيره.
پاتال براي لحظاتي رفت پشت بوته ها و بعد كه اومد به همراه يك هلي كوپتره كوچك اومد كه با كشيدن يك اهرم، هلي كوپتر به پرواز در مي اومد.
اين هلي كوپتر بين بچه ها دست به دست مي شد و هر كدام به نوبت اون رو به پرواز در مي اوردند.
ديگه تقريبا تب هلي كوپتر فروكش كرده بود و من و چند تا از بچه ها داشتيم صحبت مي كرديم كه ناگهان پاتال كه ضامن هلي كوپتر رو كشيده بود، حواسش نبود و هلي كوپتر به سمت من با سرعت اومد. البته چون من در حال صحبت با بچه ها بودم و هلي كوپتر از كنار به سمت من اومد نتونستم عكس العملي نشون بدم و مستقيم خورد زير چشمم كه خدا رو شكر اتفاق خاصي نيفتاد.
البته در اينكه پاتال از روي عمد اين كار رو كرد يا اينكه كارش سهوا و بدون منظور بوده، هنوز مطمئن نيستيم و موضوع توسط پليس بين الملل در حال بررسي است.
بعد از گذشت مدت زماني كه ديگه تقريبا مطمئن شديم كه شخص ديگري نخواهد آمد، قرار گذاشتيم كه فوتبال بازي كنيم كه چون در اون قسمت از پارك امكان بازي نبود، به قسمتي از پارك كه زمين آسفالت دارد و معروف به كمربندي است، رفته و يك گل كوچك زديم.
ابتدا در 3 تيم سه نفره تقسيم شديم.
ولي متاسفانه از اين 3 تيم ، 2 تيم نتوانستند با هم بازي كنند. چون طبق قانون بازيهاي هاي دسته اي، تيمي كه مي برد باز هم بازي مي كند و چون ما (من و فرند و مصطفي عشقي) همش مي برديم در نتيجه يك پاي بازيها ما بوديم و اون 2 تا تيم فقط با ما بازي مي كردند و مي باختند!
انصافا مصطفي عشقي تكنيك خوبي داشت. فرند هم خوب درگير مي شد اما چندين بار پاس هاي طلايي كه من بهش داده بودم و در موقعيت گل خالي يا تك به تك با دروازه بان قرار مي گرفت رو خراب كرد.ولي خب به جاي ما هم مي دويد!
جاتون خالي يك بار هم به دليل اينكه كفش پام بود و زمين هم يه مقدار به دليل بارش باران در ساعت هاي قبل لغزنده بود، به شدت زمين خوردم.
خلاصه اينكه بعد از اينكه بازيمون تموم شد، يواش يواش به سمت در خروجي پارك رفته و بعد از چند دقيقه صحبت كردن و بگو و بخند، خداحافظي كرده و رفتيم.
بايد ببخشيد كه گزارش اين دفعه هم دير شد و هم كوتاه بود. آخه چون تعدادمون كم بود و مدت زمان قرار رو هم يه خرده كم كرديم، ديگه بيشتر نشد بنويسم.
انشاءالله دفعات بعد با حضور بيشتر بچه ها، گزارش بهتري مي نويسم براتون.
*****************************************
اين فرند عجب آدميه!!! تو گزارش قرار ملاقات هم به كاربر ساده و فعال و ... گير داده. خداوكيلي همه مي دونن تو آخر پستهاي بيهوده هستي، پس بهتره بيشتر از اين روي اين موضوع اصرار نورزي!
سلام مهدی جاننقل قول:
نوشته شده توسط Mehdi_Best
والا نمیدونم چی بگم
مثل دفعات قبل ریز بینانه و بسیار دقیق گزارش دادی واقعا لذت بردم
دوست من شما کجای پست قبلی من رو بیهوده دیدی ؟؟
با تشکر
اقای فرند
گاهی اوقات همین افراد ساده ای که شما میفرمایید از بقیه ی بچه های فروم در مورد کامپیوتر بیشتر اطلاعات دارند !
البته شما هم همان کاربر ساده هستید ! چون تنها کار شما در انجمن ها دادن پست های بیهوده میباشد!
سلام دوست مننقل قول:
نوشته شده توسط Soso
آخه من به شما چی بگم
شما اول .........
بابا یکی بیاد اینو بگیره
خیلی خودم رو کنترل کردم
با تشکر
سلام
دوستان خواهشا این بحث رو تمام کنند ;)
سلامنقل قول:
نوشته شده توسط Meisam
من که حرفی نزدم
بای
با سلام و خسته نباشید
گزارشهای جالبی دروکردین دستتون درد نکنه خیلی خوشحالم که بهتون خوش می گذره جای اونهایی که نیستند یه دشت پر از شقایق [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] . راستی چرا به پیکنیک نمی رید ؟؟؟ خیلی حال میده ها !!! . هر از گاهی 1 سفر کوتاه به اطراف تهرون هم فاله هم تماشا . شاید مشکلاتی برا رفتن و یا اجازه از خانواده و غیره وجود داشته باشه ولی 1 بار که 100 بار نمیشه. اگه برا پایه های این ملاقات مقدور باشه و مشکل نباشه مطمینم خیلی خوش میگذره و گزارش و عکسهای خیلی جالبی میتونید از خودتون در وکنید :biggrin: .
پیشنهاد خوبیها روش فکر کنی. حیف که من راهم دوره .
خوش باشین
فریند من رو ننوشتی که جیگر از همتون زود تر تو پارک بودم ها می گی نه از پاتال بپرس
آقا واسه 29 هم یکی توپ بیاره
از حالا بگم من توپ ندارم ها
منظور حامد جان از بچپ ها که توپ تهیه کردن پاتال هست .نقل قول:
نوشته شده توسط Hamed_P30
در ضمن من این جا یه معذرت خواهی بهمهدی بست عزیز بدهکارم ====>>>> مهدی جون چشمت چه جوره ؟؟؟D:
با تشکر از همه دوستان بخاطر گزارش لحظه به لحظه شون از روز ملاقات، بخصوص Mehdi_Best عزیز.
اینطور بنظر می رسه که از خیل عظیم برو بچه های پی سی ورلد، خیلی کسی نسبت به شرکت توی این قرارا علاقه نشون نمی ده. شاید اگه شما هم جای ما بودین که ساکن تهرون نیستیم، ولی خیلی دلمون می خواد می تونستیم بیایم، بیشتر علاقه نشون می دادین. شایدم... چه می دونم والله.
در ضمن staywithme عزیز
بنظر شما بهتر نیست این سه پست آخری رو یکی می کردی؟
راستی من بعد سعی کن در این قرارها دستی دستی کسی رو مجروح نکنی. :happy:
ببین اونی که اول ایدیش بی داره و با لا سره منه ببخشید که ایدی تو نمی تومن بخونم
و لی اگه پاک کردن پست دست من بود حتما سه تا شو یکی می کردم می کردم
خیلی خیلی جالبه :rolleye:نقل قول:
نوشته شده توسط staywithme
اگه شما نمی تونین ID منو که بزبون انگلیسی هست بخونین، پس چطوری یه ID معنی دار بزبون انگلیسی گرفتین؟
من که بالای سرتون بودم و الانم پایینم، ;) Bithiah هستم. یعنی اینقدر سخته؟
نقل قول:
نوشته شده توسط bithiah
سلام
اينطور هم نيست كه بچه هاي پي سي ورلد علاقه به حضور در قرار نداشته باشند. بلكه مسايل و مشكلاتي باعث مي شه كه غيبت داشته باشند. البته اين دفعه كه به دليل بارش باران، اكثر دوستان به اشتباه فكر كرده بودند كه قرار منتفي شده. اما در كل مشكلات مختلف باعث عدم حضور دوستان عزيزمون مي شه. مثلا يكي از دوستان عزيزمون كه در قرار اول بودند به دليل اينكه در خارج از كشور تحصيل مي كنند در قرارهاي بعدي نتونست حضور پيدا كنه. ولي يكي از دوستان عزيزمون به نام علي (كه البته نام كاربري ايشون علي نيست) در قرارهاي قبلي از اهواز خودش رو به تهران رسونده بود.
ولي اميدوارم كه در قرارهاي بعدي همه دوستان خوبمون شركت كنند.
سلام
مردم تنها تنها قرار مي گذارند و صداش رو هم در نمي آرن!!!! :happy:
پاتال جون حالا ديگه با سياوش علوي قرار دو نفره مي گذاري؟ داشتيم؟ ;)
آره والا مهدي جون
مردم تنها تنها ميرن سر قرار :sad:
تازه مهدي جان به يه نكته هم توجه كردي يه نفر سومي هم بود كه نميدونم بچه هايي p30world بود يا نه :blink:
قيافش که خيلي آشنا بود دارم فکر ميکنم کجا ديدم نفر سوم را :blink:
اميد جون سلام
زياد فكر نكن! چون بچه هاي پي سي ورلد نيست. بلكه دوست سياوش علوي بوده. آخه يكي دو ساعت پيش با پاتال صحبت مي كردم ازش پرسيدم!
با سلام به همه بچه های گل
با با این که میبینید برادر زنمه
از تبریز اومده بود البته منم 20 روزی هست که تبریز( مراغه) هستم برای یک روز اومدم تهران گفتم پاتال رو ببینم و برم چرا حسودی میکنید
ایشالا در قرار بعدی همتون رو میبینم
با درود به همه دوستان عزیزم :biggrin:
پاتال جان اين موقع شب منو كشوندي اينجا كه چي؟؟؟؟
سلام
ديدم ساقي جان در حال بازديد از اين تاپيك هستند، گفتم يه يادآوري به ساقي جان بكنم كه چرا ديگه تو قرارها نمي آد؟
درسته كه راهش دوره اما خوشحال مي شيم كه باز هم در قرارها ببينيمشون.
اي بابا....مهدي جان من هر هفته ميرم قم....ولي يكبار ساقي نگفته بيا ببينيمت :sad:نقل قول:
نوشته شده توسط Mehdi_Best
شوخي كردم :tongue: ولي احتمالا سرش شولوغه كه نمي آد.
سلام دوستان من
بابا چقدر بهشون خوش گذشته
آخه آدم بچه ی پی سی باشه بعد یواشکی قرار بزاره
این آخره نامردیه
البته فکر کنم قرار کاری بوده
اگر تفریحی بود ما رو هم میگفتن بیایم
با تشکر
با سلام
من امروز داشتم امضای friend را نگاه میکردم دیدم که ظاهرا تاریخ قرار را اشتباه زده.
روز پنجشنبه 24 آذر سال 1384 روز قرار می باشد البته من طبق قراری که بوده و قرار هست پنجشنبه آخر هر ماه باشه گفتم.
حالا اگر تغییراتی به وجود آمده به ما هم بگید.
پس تاریخ قرار هست
24 آذر 1384
اميد جان سلام
به نكته خوبي اشاره كردي. تاريخ قرار بعدي دقيقا پنج شنبه 24 آذر ماه 1384 در پارك لاله تهران مي باشد.