نگاهی به تبلیغات پخش شده از شبكههای سیما ( 1 )
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حدود ۱۲۰ سال از چاپ اولین آگهی تبلیغاتی در روزنامه وقایعاتفاقیه در سال ۱۲۶۷ میگذرد. از آن تاریخ تاكنون آگهیهای تبلیغاتی تغییرات گوناگونی را پشت سر گذاشته است، چنانچه امروزه در تبلیغات علاوه بر بعد تصویری، كلمات و گفتار چه به صورت نوشتاری و چه به صورت گفتاری نیز استفاده میشود.
پیش از رسانههای جمعی بیان شفاهی از طریق جارچیها برای معرفی یا جلب خریدار مورد استفاده قرار میگرفت كه به دلایل شفاهی بودن دچار فراموشی یا پخش اطلاعات نادرست میشد. با ظهور صنعت چاپ در اواسط قرن هفدهم تبلیغات جایگاه خود را در آثار مكتوب بشری ثبت كرد.
چاپ علاوه بر فرصت ماندگاری، گستره پخش و جذب مخاطبان گوناگون را برای تبلیغات فراهم كرد. گام بعدی در این مسیر، استفاده از تصاویر برای معرفی و به معنایی شناسنامه دیداری موضوع تبلیغ بود. با ورود رنگ به عرصه چاپ استقبال از تبلیغ كالا افزایش یافت و سال ها با ذكاوت و ظرافت مورد استفاده قرار گرفت.
ظهور رسانههای جمعی توانست تبلیغات را از دایره محدود مكتوب به دنیای اطلاعات باز كند. پدیده سینما و پس از آن تلویزیون پس از پایان جنگ جهانی دوم دریچهای كوچك اما پرقدرت برای تبلیغات شد.
اوقات فراغت بهترین زمان برای آشنایی مخاطبان سینما و تلویزیون با كالاهای جدیدی است كه هر روزه با تغییر رویه زندگی وارد خانههای مردم میشود. فروش ارزان و انبوه تلویزیون راه را برای رشد چند جانبه تبلیغات هموارتر میكند.
فیلمها و سریالها به دلیل استمرار ارتباط با مخاطبان چه مخاطبان عام و چه خاص گامی موفق برای پوشش گسترده تبلیغات است؛ چنانچه دیگر امروزه این انسانها نیستند كه بر رسانهها مسلطند، بلكه رسانهها و البته تبلیغات رسانههاست كه انسانها را تحت سلطه خود دارد.
تبلیغات فقط عرصه عرضه محصولات مصرفی از جمله مواد غذایی یا اسباب زندگی نیست، بلكه امروزه به عنوان اهرمی برای فرهنگسازی و حتی تغییر فرهنگ استفاده میشود. تبلیغات با قدرت اثربخشی در هر زمینه میتواند علاوه بر معرفی، نوعی آموزش را نیز به دنبال داشته باشد.
این آموزش میتواند زندگی یا حتی شیوه انتخاب و نوع سلیقهها را نیز تغییر دهد. شاید پر اغراق نباشد گفتن این مطلب كه تبلیغات به دلیل دامنه پرنفوذ خود یكی از اركان مهم سازنده هویت فردی محسوب میشود؛ چرا كه با بمباران اطلاعات انتخاب شده اثر ناخودآگاه و ناگزیری در مخاطب خود میگذارد.
امروزه تبلیغات بازار تولید را شكل میدهند نه تولیدات. به این معنا كه تولیدات دیگر با تبلیغات عرضه نمیشوند، بلكه تبلیغات حق انتخاب، سلیقه و زمینه فروش را برای محصولات فراهم كرده است.
هر چند در برههای از زمان از دید نظریهپردازان این عرصه، تبلیغ یعنی ارائه آن بخش از ویژگی كه كالا فاقد آن است، اما دیگر امروز این نظریه مردود است؛ چرا كه مصرفكننده هوشمند علاوه بر جنبه بصری، ارزشمندی كالا را نیز در مقابل مبلغی كه میپردازد خواستار است. تبلیغات این قدرت خود را از طریق مواردی كه در ذیل نام برده شده، به دست آورده است.
نگاهی به تبلیغات پخش شده از شبكههای سیما ( 2 )
● روانشناسی تبلیغات
امروزه بعد علم روانشناسی عنصری جداناپذیر از زندگی انسان به شمار میرود كه در تمامی ابعاد زندگی رسوخ كرده است. این علم در دنیای ارتباطات امروزی نیز نقشی بسزا برای به هدف رسیدن در مدت زمان كوتاه و البته صحیح تبلیغات ایفا میكند. این علم كه متاسفانه در كشورهای در حال توسعه هنوز ناشناخته و حتی متهم است كمك شایانی در درك تبلیغات و حتی ماندگاری آن میكند.
این علم با آشنایی چگونگی و نحوه زندگی مصرفكنندگان در بازار هدف و آگاهی از علایق و انگیزهها در مراحل تولید و عرضه قادر خواهد بود با طراحی و ایجاد محیط متناسب با نیازها و خواستهها به موفقیت بیشتری برای هدفهای از پیش تعیین شده و پیشبرد فروش دست یابد. پیشبینی نیاز مصرفكننده كه الان دیگر از نكات مورد توجه در بازاریابی نوین محسوب میشود، موفقیت خود را مدیون این علم و راهكارهایی است كه ارائه میكند.
حال با این تفاسیر اندك بحث بر سر تبلیغاتی است كه ما روزانه از برنامههای تلویزیون مشاهده میكنیم كه اگر دقت كرده باشید در برخی تبلیغات بعضی اطلاعات به بیننده داده میشود كه به نظر نمیرسد از لحاظ تبلیغات اثربخش باشد. برخی نكاتی كه ممكن است به بیاثر بودن این بخش از برنامهها اشاره كند بیان شده است، به اینگونه:
● ادبیات تبلیغات پخش شده
اطلاعات تبلیغات از نظر انشایی بیشتر شبیه جزوات درسی است كه در دانشگاهها ارائه میشود. بیننده تبلیغات خواهان اطلاعات جزء به جزء با یك انشای خاص نیست، بلكه اندكی معرفی برای كالای مورد نظر كافی است برخی تبلیغها هم برای بیان هدف خود داستانبافی میكنند كه ذهن بیننده را از موضوع اصلی دور میكند، در واقع بعد مهمتر تبلیغ ضرورت استفاده، تازگی، خلاقیت، تغییر رویه قبلی در استفاده از كالا و مهمتر از همه این است كه چه نیازی را برطرف میكند برخی ویژگیهای عمومی یك تبلیغ عبارتند از:
▪ مخاطبشناسی
تمامی كسانی كه با تبلیغات روبهرو هستند، چه از نوع رادیویی، تلویزیونی، بیل بورد، تابلوهای خیابانی و چاپ مطبوعاتی در هر رده سنی با هر سطح سواد در هر منطقه جغرافیایی كه باشند، نیاز دارند از لحاظ سطح فهم و شعور به آنان احترام گذارده شود. هر تبلیغی كه مخاطب را فاقد هوش و ذكاوت در نظر بگیرد، علاوه بر نداشتن تاثیر مثبت، منفی حتی مورد تمسخر واقع میشود.
حال در تبلیغات ما چه مقدار درباره مخاطب چه ساكنان شهرها و چه روستاها مطالعه شده است و چه میزان بها داده میشود، جای سوال دارد. مخصوصا تبلیغات بانك و محصولات بهداشتی، چرا كه در تبلیغات بانكها مخاطب فردی بیاطلاع و حتی بیسواد، كه گویی در دنیای امروزی زندگی نمیكند و از هیچ اطلاعاتی برخوردار نیست و در تبلیغات مواد بهداشتی نیز زنان خسته و فرسوده از كار نشان داده میشوند. كه هر چه میسابند، خانه برق نمیافتد و همیشه در حال اعتراض هستند.
▪ خلاقیت
چرا و چگونه. آیا سازندگان تبلیغ هم این سوال را از خود میكنند؟ عنصر خلاقیت مقولهای فراموش شده است. آیا تبلیغی ساخته میشود كه علاوه بر جذاب بودن سوالی ایجاد كند تا این سوال تفكری در پی داشته باشد و این تفكر خرید كالایی؟ چه پیام پنهانی در تبلیغات نهفته كه ذهن را به كندوكاو وا دارد؟ بحث بر سر ساخت تبلیغات ایدهآل نیست، بلكه ایجاد فضایی گیرا و ترغیب كننده برای فردی است كه ساعاتی از عمر خود، انرژی برق، هزینه این انرژی را صرف دیدن یا شنیدن تبلیغات میكند تا بلكه به هدفی برسد.
▪ احساس نیاز: در جامعه ما هنوز تا حدودی تبلیغات شفاهی و دهان به دهان وجود دارد. این كه كالایی به بازار آمده كه میتواند كمك بزرگی كند هر مخاطبی را به خرید تشویق و یا حتی كسب اطلاعات میكند. آیا تبلیغات تلویزیون این وظیفه را به خوبی انجام داده است .
نگاهی به تبلیغات پخش شده از شبكههای سیما ( 3)
● و اما نكات نادیده گرفته شده در تبلیغات ما:
▪ نبود تنوع: در برخی تبلیغات از اطلاعات پزشكی نیز استفاده میشود كه با كمی دقت متوجه میشویم مشابه آن در دیگر تبلیغات نیز با تغییر طراحی ارائه میشود. اطلاعات همان است، گویی طراح تبلیغ خلاقیت را در تغییر تصاویر به خرج میدهد و نه در اطلاعات جدید .
▪ نبود اعتماد: بیان جملاتی از جمله: ... «ما به حقوق مصرف كننده اهمیت میدهیم» جملهای اغوا كننده است همین تولید كننده برای افزایش قیمت مقدار عرضه را در بازار كاهش میدهد تا قیمت را افزایش دهد. آیا میتوان گفت قیمت یك كالا از حقوق مصرفكننده محسوب نمیشود و فقط نوع پودر شوینده، مواد تشكیل دهنده و قدرت پاككنندگی حقوق مصرفكننده است؟ این نوع تبلیغات فقط یك چیز را به مخاطب میآموزد نوع مارك كالا مهم است نه قیمت آن. چرا كه امروزه به دلیل نظارت سازمان بهداشت بیشتر مواد تشكیل دهنده مواد شوینده شبیه به هم است.
▪ جزیینگری: دیگر زمان غافلگیركردن مصرفكنندگان با كالای جدید و شیك به پایان رسیده است مصرف كننده به دنبال استفاده بهینه از تمام جزییات كالایی است كه آن را میخرد. تبلیغات فقط بر بخش كوچكی از كالا اشاره میكنند كه در ذهن مخاطب هیچ مقایسهای را برای تشویق خرید ایجاد نمیكند.
▪ حس اعتماد: ضمانتهایی كه شركتهای تولید كننده در قبال كالای تولیدی خود ارائه میكنند، همان حس امنیت و اعتمادی است كه به مصرف كننده میدهند كه وی را غیرمستقیم به تبلیغ كالا ترویج میكنند، امری كه در تبلیغات ما در كمتر از چند درصد جزیی اصلا دیده نمیشود و یا اگر بیان هم شود، آنقدر سطحی و زودگذر است كه بخشی از تبلیغ محسوب نمیشود.
▪ تبلیغ كالای میهنی: آیا شما هم دقت كردهاید كه تبلیغات كالای خارجی یا كالاهای تحت لیسانس از كیفیت بصری و ادبیات بهتری برخوردار است . نمیتوان فقط به بهای تبلیغ تكیه كرد، چرا كه برخی تبلیغات كالای ایرانی به مراتب زمان بخش و تعداد پخش بیشتری دارند، اما استاندارد لازم را ندارند. شاید هنوز حساسیت جذب بازار در تولیدات داخلی شناخته شده نیست. در تبلیغ مجموعه عوامل تاثیرگذار است نه بخشی از آن.
● نبود ارتباط موضوعی تصاویر با پیام
▪ بانكها: آیا میتوان بین بانك و آشپزی ارتباط برقرار كرد؟ موضوعهای تبلیغ آنچنان كه در بالا ذكر شد در حال پخش از رسانه تصویری است، اما چگونه میتوان بین این موضوعها و تصاویر ارتباط برقرار كرد. به عنوان مثال، تبلیغ درباره سود سهام سالانه بانك است پدر به همراه دوستان خود در حال پخت كباب یا مادر در حال آشپزی است. تبلیغ در معرض خودپردازها یا كارتهاست، همه اعضای خانواده در حال صرف شام هستند.
تبلیغ در مورد شبكه شتاب است، همسر خانواده در آشپزخانه هم در حال آشپزی است، هم از طریق تلفن در حال پرداخت قبض تلفن یا غیره است. تبلیغ درباره جوایز حسابهای قرضالحسنه یا قرعهكشی است، دوستان در تعطیلات در حال ورزش و البته پخت و پز هستند. همه سر میز غذا در حال صرف شام هستند كه پدر خانواده نقش شبكه شتاب را در صرفهجویی زمان بیان میكند.
حال این جنبه از تبلیغات ساخته شده در تبلیغات مایكروویو یا اجاقگاز اصلا نمودی ندارد. آیا میتوان بین بانك و دیگر تبلیغات آن با ورزش ارتباط برقرار كرد؟ تبلیغ درباره بانك است، اعضای خانواده در حال بازی بدمینتون هستند تبلیغ درمورد سود سهام سالیانه است، ورزشكار تیراندازی در حال پرتاپ تیر به هدف است.
تبلیغ در مورد جوایز بانك است، عدهای مرد جوان در حال دوچرخهسواریاند كه ناگهان دوچرخه یكی از آنان خراب میشود و دوستی به او كمك میكند تا برسند به ماشین جایزه بانك! آیا میتوان بین بانك و تصاویر ذهنی ارتباط برقرار كرد؟ پدری كودك خود را تشویق به باز كردن حساب میكند، كودك در رویای خود جایزه بانك را كه ماشین است آدم آهنی میبیند! و آیا بین منظرههای سرسبز و جنگلهای انبوه و سود بانك ارتباطی حتی از نظر سرمایه ملی ارتباطی است؟
لوازم خانگی: سازندگان تبلیغات لوازم خانگی از جمله اجاق گاز و مایكروویو كه ارتباطی به آشپزی و پخت و پز دارد، هرگز از این جنبه استفاده نكردهاند. هیچگاه به طور معمول زنی را در خانه یا مردی را در رستوران مشاهده نمیكنیم كه روی این اجاقها در حال آشپزی یا پخت غذاست. در تمام تبلیغات فقط ظاهری از این وسایل دیده می شود هرگز نمایش داده نمیشود كه قسمت فر این اجاقها چه مزیتی دارد كه بیننده برای خرید ترغیب شود یا چند سال میشود از این وسایل استفاده مفید داشت؟ آیا سایز بلندی این لوازم استاندارد ساخته شده است تا دست كودكان به شعله یا غذای در حال پخت به آن نرسد؟ اصلا چرا باید این وسایل را در میان انبوهی از تولیدات انتخاب كرد.
در تبلیغات لوازم حرارتی از جمله شومینه،بخاری آب گرمكن نمایی از شعله آبی و گرمای تولیدی نمایش داده میشود و اطلاعاتی از جنبه صرفهجویی در انرژی، مقدار گاز مصرفی، مقدار گرمای تولیدی نسبت به تولیدات قبلی، سیر تغییر در اندازه و مدل دیده نمیشود. یك خریدار با یك نگاه حتی از وسیله نقلیه به فروشگاهها یا در حال قدم زنی میتواند با مدلها و طراحیهای جدید آشنا شود. آنچه برای او مهم است، تغییر در ساختار برای گرمای بیشتر است.
در لوازم برودتی مثل انواع كولرها نیز اتفاقات عجیب و غریب میافتد هر چند اغراق بخش جداییناپذیر تبلیغات است، اما نه این قدر عظیم و ناممكن همچنین در این نوع تبلیغات فقط مقدار خنكی نشان داده میشود و اطلاعاتی از جمله این كه: این كولر چند متر مربع را میتواند خنك كند؟ در چه مكانی باید نصب شود؟ در چه اندازههایی است و چه شرایطی به این دستگاه آسیب میزند؟ به ببیننده داده نمیشود.
كیفیت: كیفیت پایین تبلیغات نیز از اهمیت اثر بخشی آن میكاهد. تبلیغاتی كه درباره شویندههای بهداشتی بخصوص شامپوها ساخته شده، برای این كه نشان دهد شامپو از مواد طبیعی ساخته شده است، تصاویری از مواد تشكیلدهنده و طبیعت را نشان میدهد؛ اما این تصاویر به قدری ناشیانه انتخاب و تدوین میشود كه گاهی موجب خنده است. از جمله مردی روستایی در حال برداشت محصول مواد تشكیلدهنده شامپو. آیا برداشت محصول به آن فراوانی میتواند تبلیغی برای یك شامپو ۱۰۰ میلیلیتری باشد. هر چند مشت نمونه خروار است، اما نه در تبلیغات شامپو.
نگاهی به تبلیغات پخش شده از شبكههای سیما ( 4 )
● نقش كودكان در تبلیغات
حضور كودكان در تبلیغات بیشتر جنبه غیر منطقی و نادرست دارد. بیشتر كودكان در تبلیغات خرابكار هستند. در تبلیغ ماشینهای لباسشویی خانه، لباس خود، پدر یا پردهها را كثیف میكنند. در تبلیغ پودرهای شوینده درست غذا نمیخورند. در تبلیغ جارو برقی خانه را كثیف میكنند. در تبلیغ جارو شارژی بیدقتند و روی میز را كثیف میكنند. در تبلیغ مایع سفیدكننده فرش و لباسها را لك و در تبلیغ پوشاك بهداشتی گریه میكنند.
دختر بچهها هم فقط در تبلیغ لوازم زندگی دیده میشوند. آشپزی میكنند، كیك و دسر درست میكنند و تاسف بارتر از همه این كه از وسایل و لوازم خانه خود پیش دوست خود تعریف میكنند و مارك لوازم خانگی خود را معرفی میكنند.
در تبلیغات اسباببازی هم مثل خمیرهای بازی آنقدر نقاشیها و تصاویر نازیبایی نمایش داده میشود كه اصلا در سطح هوش و استعداد كودك سالمی كه نشان میدهد نیست و این كه اصلا از خلاقیت كودكان استفاده نمیشود. حال این كه در روانشناسی تولیدات اسباببازی خلاقیت و نوع رنگ و از لحاظ بهداشت مواد تولیدی بسیار حائز اهمیت است.
● تبلیغات فرهنگی
تبلیغات پخش شده كه جنبه فرهنگسازی دارند، شامل مصرف انرژی از جمله برق، بنزین، گاز، مصرف آب و پاكیزگی شهر و راهنمایی و رانندگی است. تمامی تبلیغات مربوط به فرهنگ یا انیمیشن است یا مایهای از طنز دارد. فرهنگ و فرهنگسازی از طریق انیمیشن شاید سرگرمكننده و خوشایند باشد،اما چه میزان جدی است گویی مخاطبان این بخش از فرهنگ، فقط كودكان هستند اما آیا تبلیغاتی از كتابهای منتشر شده میبینیم؟ كتابهایی كه از لحاظ روانشناسی برای خانوادههای شهری و حتی روستایی مورد نیاز است؟ كتابهایی كه از علمی مورد استفاده بوده و نشاندهنده سطح ارتقای علمی جامعه است؟
كتابها یا مقالاتی كه در سطح جهان حائز رتبه علمی بوده و مخاطبان بسیاری را به خود جلب كرده است؟ هر چند سایتها و وبلاگها نقش موثری را در این زمینه به عهده دارند، اما هیچگاه گستره پوشش رسانههای جمعی را ندارد. وقتی ما از سطح پایین مصرف كتاب در جامعه شكایت میكنیم، باید این نكته را مدنظر داشته باشیم كه میزان فروش با تبلیغات دائم و موثر در ارتباط است.
سطح تبلیغات خصوصی فقط مختص مواد خوراكی شده، گو این كه شهروند ایرانی اصلا با كتاب و كتابخوانی آشنا نیست. نكته دیگر در عرصه تبلیغات فضای بسیار مناسب رسانههای جمعی برای معرفی كشورمان است. ساخت مستندهای بلند این وظیفه را به عهده دارند، اما غافلگیر كردن بیننده در دیدن تبلیغات كوتاه ۱۰ تا ۱۵ ثانیهای از زیباییهای طبیعت میان تبلیغات بازاریابی مطمئنا بیاثر نخواهد بود.
آیا تبلیغاتی از سرزمین متمدن ما كه از داشتن آثار باستانی محروم نیست، میبینیم؟ تبلیغاتی كه چگونگی آسیب و نحوه نگهداری را نشان دهد، تبلیغاتی كه حفاظت از محیط زیست را آموزش دهد و بیشمار تبلیغات آموزشی كه وظیفه سازمانهایی است كه از بودجه این سرزمین استفاده میكنند .
نگاهی به تبلیغات پخش شده از شبكههای سیما ( پایان )
● زمان پخش تبلیغات
انتخاب پربینندهترین زمان یعنی ساعاتی كه بیشتر افراد جامعه در خانه و در پای تلویزیون هستند، بهترین زمان برای تبلیغات است؛ اما چند زمانی است میان سریالها یا فیلمهای تلویزیونی نیز این امر صورت میگیرد. البته هستند شبكههایی كه به حقوق مخاطب خود احترام میگذارند و در بین فیلمها تبلیغات پخش نمیكنند.
تبلیغات پزشكی سلامتی چند درصد از تبلیغات روی تغذیه و سلامت افراد تكیه دارد؟ ایران در بهداشت دندان و دهان رتبه چندم را داراست؟ آیا میزان عمدهای از مرگ و میر در ایران ناشی از فشار خون بالا نیست؟ این اطلاعرسانی به عهده شبكههای دولتی است كه وظیفه گرداندن شبكه ملی را به عهده گرفتهاند.
در تبلیغات مشاهده میكنیم كه كودك یا نوجوان با خوردن تنقلات كه سرشار از رنگهای شیمیایی است، قوی میشود یا ورزش میكند یا در ورزش مثلا اسكیتبازی یا فوتبال چابكتر میشود؟ این بار شما قضاوت كنید.
بسیاری از تبلیغات مواد غذایی حاوی مقدار زیادی روغن است، حال این كه ما مدام میشنویم كه چربی اشباع شده سرخ كردنی یا غذای چرب ایرانی چربی خون را بالا میبرد و موجب سكته قلبی و مغزی میشود. حتی در تبلیغاتی كه هیچ ارتباطی با شكلاتها و نوشیدنیهایی كه مقدار زیادی قندهای مصنوعی ساخارین ندارند، این تنقلات خورده یا نوشیده میشوند.
● تبلیغات گنگ
بخشی از تبلیغات برای معرفی فیلم صورت میگیرد، اما این تبلیغات علاوه بر این كه از فیلم چیزی برای جذب مخاطب ندارند، گنگ و بیمفهوم هم هستند. یكی از این تبلیغات مختص فیلمی بود كه این گونه شروع میشد: مردی با لحن خواهش و تمنا زنی را دنبال میكرد كه به حرفهایش گوش كند، زن در تصویر پشت به دوربین داشت و چهرهاش هم معلوم نبود و حتی صدایش هم واضح نبود كه چه میگوید.
آیا این چند ثانیه میتواند مخاطب را به پای گیشه بكشاند و او را به دیدن فیلم تشویق كند! دیگری تبلیغی از دستگاه بدنسازی است كه چند تصویر بیكیفیت از ماهیچههای صورت نشان میدهد و بعد گوینده میگوید این دستگاه برای تناسب اندام به بازار آمده است یا در نمای دیگری فردی چاق و قدكوتاه را نشان میدهد كه با لحنی خودمانی كه اصلا جنبه خوشایند تبلیغی ندارد، میگوید: برای تناسب ماهیچههای شكمم از این دستگاه استفاده میكنم! دیگری درباره تبلیغات بانك است كه تصاویری از طبیعت نشان میدهد و بیننده منتظر است كه این تبلیغ چیست و ناگهان تابلوی بانك نمایش داده میشود و بعد صدای گوینده مخاطبان را برای افتتاح حساب دعوت میكند.
● تبلیغات امروزی
امروزه در كنار رسانههای جمعی بومی و جهانی ارتباطات جهانی از طریق تلفن همراه و اینترنت شكل نوینی به خود گرفته است ، تبلیغات بومی از طریق ارسال پیام كوتاه و تبلیغات جهانی از طریق ارسال پیام های الكترونیكی e-mail خیلی دور از ذهن نیست كه بهترین عرصه برای تبلیغات را شبكه جهانی بدانیم؛ چراكه این عرصه در مقایسه با دیگر رسانهها ارزان، بیزمان، بیمرز، سریع و متنوعتر است.
اگر نقش ما ایرانیها باز هم كمرنگ باشد، آنچنان كه در دیگر زمینههای تبلیغات جهانی بخصوص فرهنگی بود، دیگر نمیتوان فضای خالی را با شعارهای تهاجم فرهنگی یا نبود امكانات پر كرد. امید است دستاندركاران در این زمینه، فرهنگ غنی ایرانی را بتوانند با استعدادهای خوبی كه وجود دارد، در این فرصت جهانی ارائه كنند.
آذر جبارزاده - روزنامه جام جم